فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۱۶۱ تا ۱۶٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
385-403
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ساختار مقاطع مختلف زمانی بارش در ایستگاه همدید شیراز برای شناخت تغییرات و تعیین موقعیت فضایی ساختار بارش در بازه پایداری و ناپایداری، بوده است. در این راستا ساختار حاکم بر فراسنج آب و هوایی بارش در بازه زمانی 58 ساله (1956-2013) در مقاطع سه گانه زمانی مختلف (سه دوره 20 ساله) بارش روزانه با رویکرد فراکتالی مورد واکاوی و بررسی جداگانه قرار گرفت. برای انجام این پژوهش پس از هم مرجع سازی ریاضی فراسنج بارش با اعمال ساختار مثلثاتی فراکتالی بر روی داده های بدست آمده به مقایسه نتایج حاصله با هندسه کلاسیک فراکتالی پرداخته شد. بر اساس یافته های این پژوهش، در مقطع زمانی نخست از 1 ژانویه سال 1956 تا 7065 روز پس از آن با اعمال ساختارهای جبری فراکتالی، نشان داد که این مقطع زمانی از منطق فراکتالی پیروی نمی نماید. همچنین در مقطع زمانی دوم نیز همانند بازه نخست ساختار بارش از منطق فراکتالی پیروی نمی کند. به بیان دیگر منطق حاکم بر ساختار فراسنج بارش در مقاطع زمانی نخست و دوم از حالت تعادل به ناتعادلی است. اما برخلاف دو بازه زمانی گذشته، در بازه زمانی سوم، از منطق فراکتالی پیروی می نماید، که این یافته بیانگر گذار دینامیک این مقطع زمانی از حالت ناتعادلی به عدم تعادل می باشد؛ بنابراین با توجه به سه بازه زمانی دینامیک تعادلی ساختار بارش روزانه از آشوب به سمت فراکتال میل می کند.
پایش روند دورنمای فرین های سرد ایران مبتنی بر برونداد مدل دینامیکی EH5OM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های آب وهوایی که ناشی از دگرگونی توزیع مقادیر فرین است به یکی از بحران های پیش روی بشر در سده اخیر تبدیل شده است. با آشکار شدن دگردیسی آب وهوا در مقیاس منطقه ای و بسامد رخدادهای فرین این پژوهش پایش دورنمای اثر گرمایش جهانی بر روند فرین های سرد ایران را هدف اصلی خود قرار داده است. به این منظور داده های مدل دینامیکی ترکیبی هواسپهر-اقیانوس EH5OM تحت سناریو انتشار A1B برای دوره زمانی 1/01/2015 تا 31/12/2050 میلادی با تفکیک مکانی 75/1×75/1 درجه قوسی از مرکز فیزیک ماکس پلانک بارگیری گردید. در گام بعدی جهت ریزمقیاس نمایی مدل EH5OM از مدل مرکز فیزیک نظری عبدالسلام موسوم به REGCM4 استفاده شد و داده های مدل با تفکیک مکانی 27/0×27/0 درجه قوسی خروجی گرفته و ماتریسی به ابعاد 2140×13410 ایجاد گردید. برای شناسایی روزهای فرین سرد از نمایه بهنجار شده ی دمای فوجیبه فومیاکی موسوم به انحراف بهنجار شده دما (NTD) استفاده شد و روند روزهای فرین با استفاده از روش نا پارامتریک Mann-Kendall و شیب روند با استفاده از روش Sen's محاسبه و در گام پایانی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده (SOM) نقشه های ماهیانه ترسیم گردید. نتایج نشان داد بر اساس سناریو A1B بیشینه روند کاهشی فرین های سرد مربوط به فصل بهار، ماه دسامبر، مارس و ژانویه است و در مقابل بیشینه گستره روند مثبت فرین های سرد ایران در ماه های اکتبر و نوامبر نمایان گشت که این نکته گویای دگرگونی بی هنجاری منفی دمای کشور در دهه های آینده در فصل پاییز می باشد.
ارزیابی حکمروایی خوب در پایداری محله های شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
109 - 128
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دید برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها درزمینهمدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کاررفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آن ها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکتشان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که "عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده" و "شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که ازلحاظ پایداری محله ای، محله "فرهنگیان" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.
امکان سنجی بهره گیری از استراتژی های سازگاری و کاهش اثر در مقابله با جزایرگرمایی شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
263 - 281
حوزههای تخصصی:
امروزه،شهرها با ساخت وسازهای به هم فشرده و وجود انواع فعالیت ها به ویژه در بخش مرکزی کاملاً بر اقلیم خود و پیرامون اثر گذاشته اند و به افزایش حرارت شهری و ایجاد جزایر گرمایی منجر شده اند که دارای آثار سوء بر زیست شهری است. در مقابله با مضرات جزایر گرمایی شهری، استراتژی های کاهش اثر و سازگاری توسط مطالعات پیشنهاد شده است. امکان اجرای هر یک از این استراتژی ها در شهرهای مختلف جهان، باتوجه به امکانات و ظرفیت های موجود آن ها، متفاوت است که مطالعه امکان سنجی مسیر مشخصی را برای مدیریت شهری برای مقابله با جزایر گرمایی مشخص می کند. هدف از این پژوهش امکان سنجی اجرای استراتژی های کاهش اثر و سازگاری در کلان شهر تهران است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است و جامعه آماری این تحقیق متخصصان شهری بوده و روش جمع آوری داده ها پرسش نامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها روش منطق فازی - کلامی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استراتژی های کاهش اثر (شامل تغییر رنگ پشت بام ها و جداره های شهری به رنگ هایی با انعکاس بیشتر و ...) و استراتژی های سازگاری (شامل آموزش شهروندان با هدف وفق با دماهای بیشتر، ترویج و آموزش شهروندان در زمینهصرفه جویی در مصرف برق و گاز،و بهره گیری از روش های جلب مشارکت شهروندان) بیشترین امکان اجرا در کلان شهر تهران را داراست. به صورت کلی،استراتژی های کاهش اثر امکان بیشتری برای اجرا در شهر تهران را داراست. نیاز به تغییر رویکرد از استراتژی های کاهش اثر به سوی استراتژی های سازگاری در سیاست های کلان مقابله با جزایر گرمایی احساس می شود.
بررسی و تحلیل اثرات مخاطرات محیطی بر ابعاد توسعه پایدار با رویکرد حکمروایی شایسته (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
147-164
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی و بحران های بوم شناسی برآیند تعامل متغیرهای محیطی و محیط زیستی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی هستند. تحقق شاخص های توسعه پایدار در مقیاس های مختلف بین المللی، ملی و محلی قابل اعمال است. این امر در قالب مقیاس بین المللی، ضرورت ارتباط بین المللی را می طلبد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ا ی و میدانی است. در این پژوهش جمع آوری داده ها (در سال 1396) از طریق پرکردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با مردم با حجم 384 نفر بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در آزمون T-Tes t حکمروایی شایسته استان مازندران دارای امتیاز 78/2 است و در حد متوسط به پایین است، همچنین از میان شاخص های مربوط به حکمروایی شایسته در ارتیاط با تأثیر مخاطرات انسانی و طبیعی بر روی شاخص های توسعه پایدار که به طور بارز شامل شاخص های محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی است، شاخص های عدالت و برابری و مشارکت در استان مازندران نسبت به سایر شاخص ها وضعیت بهتری را نشان می دهد و شاخص های شفافیت، و پاسخگویی و قانون محوری از دید مردم کم تر از حد متوسط ارزیابی شده اند و از این حیث دارای وضعیت مناسبی نیستند.
بررسی عوامل انگیزشی گردشگری سلامت در دریاچه ارومیه
حوزههای تخصصی:
شناسایی و تجزیه و تحلیل انگیزه های گردشگران با هدف ارائه خدمات درخور و مناسب به آن ها از مهم ترین روش های بخش بندی در بازار این صنعت است. گردشگری سلامت یکی از حوزه هایی است که می تواند نقش به سزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. دریاچه ارومیه، یکی از بهترین جاذبه های گردشگری در چارچوب طبیعی و کنش گران انسانی محسوب می شود که می توان از طریق شناخت قابلیت ها و ترسیم راهبردهای آینده، با اتکاء به این جاذبه گردشگری، زمینه رشد و صنعت گردشگری و توسعه منطقه ای را در ابعاد متفاوت، با نگرشی در چارچوب پایداری منابع در این منطقه مهیا کرد و این مهم با شناسایی انگیزه های گردشگران بهتر محقق می گردد. بنابراین شناسایی انگیزه های گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه هدف اصلی پژوهش حاضر را در بر می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق گردشگران ورودی به شهر ارومیه تشکیل می دهد که 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه علیزاده ثانی و همکاران (با آلفای 925/0) است که بین حجم نمونه به روش خوشه ای توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها نشان داد که 8 عامل انگیزشی رانشی؛ کسب دانش و درمان بیماری ها، افزایش ارتباطات، تفکر و گرفتن مشاوره زندگی، به دنبال آرامش، افزایش چرخه اجتماعی، دیدن مناظر گوناگون، تمدد اعصاب و شناخت سایر فرهنگ ها و 4 عامل انگیزشی کششی دسترسی آسان و راحت و تنوع، ماجراجویی، تاریخ و فرهنگ و رخدادها و فعالیت ها به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی در بین گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه شناسایی شدند.
نقش گردشگری خلاق در ماندگاری گردشگران و اثر آن بر توسعه توسعه اقتصادی(نمونه موردی بشرویه خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای میان راهی به خصوص اگر فاقد جاذبه های طبیعی و اقلیمی مناسب باشند، کمتر از خیل عظیم گردشگران عبوری بهره برداری نموده و اغلب فقط عوارض ناشی از عبور این افراد را تحمل می کنند. این در حالی است که با اندکی تلاش می توان این روند را معکوس نمود. به همین منظور، این بررسی قصد دارد تا اثر اتخاذ رویکرد گردشگری خلاق در ماندگاری گردشگران و نقش آن را در توسعه اقتصادی شهر بشرویه مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، از روش توصیفی و تحلیلی بهره برداری شده و داده های مورد نیاز از اسناد موجود به خصوص جدول داده و ستانده استان و آمار گردشگران ورودی به این شهر به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های اقتصاد سنجی تعیین ضرایب داده ستانده شهر و روش سهم مکانی تعمیم یافته مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که در شرایط عادی به ازای ورود گردشگران داخلی در مجموع 131 نفر بر تعداد شاغلین شهر افزوده شده و تولید شهر نیز از این لحاظ 567 میلیارد ریال منفعت به دست می آورد. اما در سال مورد نظر (1398) و با بهره مندی از گردشگری خلاق، این میزان به ترتیب به سطح 166 نفر و 706 میلیارد ریال افزایش می یابد. واژه های کلیدی: گردشگری خلاق، ایجاد اشتغال، توسعه اقتصادی، شهر بشرویه.
تحلیل تعاملات شبکه ای کسب و کارهای حوزه گردشگری با تمرکز بر رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، فعالان عرصه گردشگری در مناطق گردشگری با ارائه ایده های نوین و خلاقانه در حوزه های مختلف گردشگری شهری، اقدام به ایجاد و اشاعه کسب و کارهای جدید و اشتغال نوین نمودند. یکی از مهمترین مباحث و چالش در حوزه شبکه کسب و کارهای گردشگری، درجه و وضعیت تعاملات و روابط بین این کسب و کارها و کارآفرینان آنها است. شهر یزد با دارا بودن سرمایه های گردشگری طبیعی و انسانی از مناطق مهم گردشگری کشور به شمار می رود. به منظور برنامه ریزی مطلوب گردشگری، ضرورت دارد تا جایگاه و قدرت هر یک از کسب و کارهای گردشگری و کارآفرینان و درجه قدرت و مرکزیت هر کسب و کار و نوع، تاثیرگذاری و تعاملات هر یک از کارآفرینان در شبکه کسب و کارهای گردشگری مورد تحلیل قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، تحلیل تعاملات و روابط بین کسب و کارهای شهر یزد است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از داده های کتابخانه ای و میدانی جهت گرداوری داده ها استفاده می شود. نمونه آماری اصلی پژوهش نیز کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای گردشگری در شهر یزد بوده که به صورت تمام شماری و آگاهانه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر پایه نظریه شبکه ای و رویکرد شبکه های اجتماعی و با استفاده از نرم افزار ucinet است. بر اساس نتایج نهایی پژوهش، میزان تراکم و تعاملات یک سویه و دوسویه بین کسب و کارها در بعد تبادل گردشگران و مدیریت مقصد، در سطح نسبتا خوب و در بعد اطلاعات، در سطح متوسط و در بعد مالی، در سطح ضعیف است.
تبیین عدالت فضایی از منظر تمهید خدمات سلامت در فضاها و کاربری های شهری برای قشر سالمند (مورد پژوهی: منطقه 15 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به جایگاه و نقش سالمندان در نظام برنامه ریزی شهری و معماری از یک طرف و تحقق پذیری شهرهای دوستدار سالمند، از اولویت های اساسی در فرایند برنامه ریزی شهری و معماری است. خدمات شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر به ویژه سالمندان را با چالش های جدی روبرو می کند. تحقیق حاضر به بررسی وضعیت عدالت فضایی در سطح نواحی منطقه 15 تهران پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش تحقیق پیمایشی می باشد. در روند تحقیق ابتدا با طراحی پرسشنامه و برداشتهای میدانی به بررسی میزان دسترسی شهروندان به ویژه سالمندان در سطح نواحی شهر تهران پرداخته شد و سپس جهت رتبه بندی نواحی شهر به لحاظ دسترسی به خدمات از مدل VIKOR استفاده شد و در نهایت از مدل نزدیکترین همسایه جهت ارزیابی الگوی پراکندگی خدمات در سطح نواحی شهر استفاده گردید. نتایج مدل ها حاکی از آن است که پراکنش فضایی خدمات شهری در نواحی منطقه 15 از الگویی منظم پیروی نمی کند و توزیع ها به صورت تصادفی و خوشه ای می باشد. همچنین تخصیص خدمات شهری در رابطه با قشر سالمند در نواحی منطقه مذکور تفاوت معنی داری دارد. در بررسی های به عمل آمده از لحاظ دسترسی به خدمات ناحیه 3 بیشترین دسترسی و برخورداری و ناحیه 5 و 6 کمترین دسترسی برخوردارند.
بررسی الگوی پیچان رودی رودخانه گادر با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی
حوزههای تخصصی:
از جمله مهمترین مسایل مهندسی رودخانه مئاندری شدن است که فعالیت های بشری را بسیار متأثر می سازد. بر این اساس مطالعه این پدیده در رودخانه ها به منظور شناخت دقیق، شناسایی مخاطرات حاصل از آن، مقابله با آنها و بهره برداری بهینه از منابع طبیعی، ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی کمی ویژگی های پیچان رودهای مسیر رودخانه گادر است. برای رسیدن به این هدف با توجه به وسعت منطقه مورد مطالعه، بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به منظور پردازش، از ابزار اساسی به شمار می روند. بر همین مبنا از تصاویر ماهواره ای ETM+ مربوط به سالهای 2000 و 2012 و IRS استفاده شد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره بررسی، روند تغییرات رودخانه در بازه های سه گانه کاملاً با هم متفاوت است. به طوری که بازه اول بیشترین و بازه سوم کمترین تغییرات را در طول دو دوره به خود اختصاص داده اند. مقادیر مربوط به زاویه مرکزی و ضریب خمیدگی نیز نشانگر آن است که در همه بازه ها تغییرات ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی به استثنای نسبت اندکی در مناطق کوهستانی محدود است که وجود قوس های تقریباً مشابه در طول مسیر را تأیید می کند.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های توسعه در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهرهای بیابانی با تأکید بر عوامل ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
31 - 46
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که گسترش فیزیکی شهرها باعث مواجه شدن آنها با واحدهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیک اطراف آنها می گردد و با توجه به پویایی این واحدها، اگر توسعه فیزیکی شهر در جهات مناسب صورت نگیرد، باعث بهم خوردن تعادل دینامیک محیط گردیده و ممکن است باعث خسارت شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک و ارائه جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان می باشد. بدین منظور ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی تعیین حدود گردید در گام بعدی عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مرور ادبیات تحقیق و بررسی های میدانی گسترده تعیین و در محیط ArcGIS10.1 تهیه گردید. در مرحله بعد عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دار شده و سپس با استفاده از مدل TOPSIS جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان به دست آمد. طبق نتایج عوامل کاربری اراضی، شیب و موانع ژئومورفولوژیک بیشترین تأثیر را در توسعه فیزیکی شهر دامغان داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر این است که جهات غربی و جنوب غربی به ترتیب با کسب (۸۶۷۹/۰، ۵۷۹۲/۰ ) امتیاز به عنوان مطلوب ترین و جهات جنوب و شمال به ترتیب با کسب (۰، ۰۳۷۳/۰) امتیاز به عنوان نامطلوب ترین جهات توسعه فیزیکی شهر شناخته شدند. در مناطق جنوبی کفه های رسی و نمکی و هجوم ماسه های روان به اماکن مسکونی و تجهیزات شهری و در مناطق شمالی سیلاب های مخروط افکنه و سیلاب های محلی از موانع اصلی ژئومورفولوژیک توسعه شهر می باشد و در مقابل بخش های غربی و جنوب غربی به علت داشتن شیب و لیتولوژی مناسب، عدم وجود موانع ژئومورفولوژیک و همچنین عدم وجود کاربری کشاورزی جهت توسعه فیزیکی شهر مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری در زمینه توسعه فیزیکی شهر کمک نماید.
تبیین الگویی از راه یابی در شهر با رویکرد روان شناسی محیطی (مطالعه موردی: 11 محور پیاده مدار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.
سازه های مؤثر بر کارآفرینی در مناطق گردشگری شهرستان همدان (مطالعه موردی مناطق گردشگری بخش مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی سازه های مؤثر بر رفتار کارآفرینانه در زمینه در مناطق گردشگری شهرستان همدان که به صورت موردی در مناطق گردشگری بخش مرکزی می باشد. برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق نوع ترکیبی (توصیفی تحلیلی) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خانوارهای ساکن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان می باشند (23476=N). روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت طبقه ای چند مرحله ای تصادفی با انتساب متناسب بوده و حجم نمونه ی مورد مطالعه از طریق رابطه کوکران (396=n) محاسبه شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامهای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان و اساتید دانشگاه تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل تحلیل تشخیصی و به وسیله ای نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان داد، حدود 42 درصد از افراد مورد مطالعه در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان هیچ گونه فعالیت اقتصادی یا کسب و کاری در زمینه گردشگری که باعث کسب درآمد برای خانوار خود شود، ندارند. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی گویای آن بود که با توجه به مقادیر لاندای ویلکس، متغیرهای سن، سطح تحصیلات، درآمد خانوار از بخش کشاورزی، شغل فرعی، خلاقیت یا روحیه نوپذیری، ریسک پذیری، اعتماد به نفس، استقلال طلبی و توفیق طلبی و قصد و نیت کارآفرینانه در مقایسه با دیگر متغیرها بهتر قادر به پیش بینی رفتار کارآفرینانه در بین روستاییان مورد مطالعه هستند
تبیین کارکردی جهت گیری های توسعه با تأکید بر تعادل منطقه ای (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
861 - 888
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه است. در کشور ایران نیز اگرچه برنامه های توسعه منطقه ای بیشتر با هدف رشد و توسعه و ایجاد تعادل های بین منطقه ای برای مناطق خاص و محروم تهیه شده اند، به دلایل مختلف به اهداف نهایی خود که برون کرد منطقه از محرومیت است، کمتر دست یافته اند. استان آذربایجان غربی به دلیل ویژگی و پتانسیل های منحصربه فرد، از جمله مناطق مهم و راهبردی است که اهمیت فوق العاده ای در برنامه ریزی های توسعه منطقه ای و ملی دارد. در همین راستا، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره تاکسونومی عددی و تحلیل خوشه ای، سعی شده است وضعیت برخورداری و کیفیت توزیع شاخص های توسعه در شهرستان های این استان ارزیابی و تحلیل شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که نبود تعادل منطقه ای در روند توسعه استان حاکم بوده و ارومیه (مرکز استان) با درجه توسعه 4714/0 توسعه یافته ترین شهرستان است. در ادامه سعی شد به بررسی دقیق تر وضعیت توسعه مناطق استان پرداخته شود. برای نیل به این مهم براساس ویژگی های ساختار فضایی و جغرافیایی، توسعه یافتگی شهرستان ها در قالب منطقه بندی پیشنهادی، ارزیابی و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که جنوب استان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه بررسی شده وضعیت مساعدتری از شهرستان های شمالی استان دارد. درنهایت با درنظرگرفتن شرایط فعلی و متناسب با پتانسیل ها و کمبودهای نواحی، پیشنهادهایی برای توسعه متعادل مناطق استان ارائه شد.
برآورد قطعی خطر لرزه ای در بندر نوشهر با استفاده از سیستم فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
175 - 194
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ها جزء خطرات طبیعی هستند و گریز از آنها ممکن نیست. افزایش خسارت های ناشی از زلزله و تعداد زیاد تلفات جانی و مالی بدلیل ضعف سازه ها، بشر را وادار به مطالعاتی برای کاهش این خسارات و آسیب ها می کند. هدف از تحلیل خطرزمین لرزه، پیش بینی میزان دامنه جنبش های قوی زمین در دوره مشخصی از زمان در یک سایت مشخص است. در تمامی ورودی های آنالیز خطر که هر یک بیانگر خصوصیتی هستند عدم قطعیت وجود دارد. در نتیجه شناخت عدم قطعیت ها و چگونگی و میزان در نظر گرفتن آنها توسط روش های مختلف تحلیل خطر، می تواند نشان دهنده میزان اعتمادپذیری آن روش ها در ارزیابی خطر لرزه ای باشد. منطق فازی ابزار مناسبی است که هم به عنوان یک روش تصمیم گیر در حل مسائل و هم اینکه عدم قطعیت ها را مدل سازی می نماید، به کار برده می شود. بندر نوشهر در ایالت لرزه زمین ساختی البرز واقع است که یکی از مناطق لرزه خیز ایران می باشد. در این مطالعه برآورد خطر زمین لرزه برای گستره ای به شعاع 200 کیلومتر از بندر نوشهر در موقعیت عرض جغرافیایی 5/38 – 34 درجه عرض شمالی و 54-49 درجه طول شرقی قرار گرفته، انجام شده است. به همین منظور از 17 چشمه بالقوه زمین لرزه در گستره مورد مطالعه، استفاده شده است. ابتدا برآورد خطر لرزه ای به روش قطعی مرسوم و سپس برآورد قطعی با استفاده از منطق فازی انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده به روش قطعی مرسوم، تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g08/0 تا g52/0 است. نتایح حاصل از برآورد خطر لرزه ای قطعی با استفاده از منطق فازی نشان دادند که تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g01/0 تا g55/0 است. در نتیجه بیشینه شتاب افقی g55/0 می باشد که حاصل از چشمه شماره 6 با بزرگای 0/7 با سازوکار معکوس در فاصله 3/21 کیلومتری از ساختگاه بندر نوشهر است.
تعیین و ارزیابی مؤلفه های کیفی مسکن مهر از نظر شاخص های کالبدی مسکن با استفاده از روش TOPSIS-AHP (نمونه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسکن مهر با هدف خانه دار کردن دهک های پایین جامعه در دولت نهم مطرح شده است که ابعاد کیفی- کالبدی آن از دو زاویه قابل بررسی است؛ اول، کالبد مسکن به عنوان یک واحد مسکونی، دوم رابطه کالبدی مسکن با محیط مسکونی خود که به نوعی شاخص اجتماعی بوده و نقش و جایگاه مسکن در توسعه شهر مطرح می کند. با توجه به اهمیت مقوله مسکن و به خصوص مسکن مهر شهر کرمان نیاز است؛ مؤلفه های مسکن با کیفیت از نظر کالبدی جمع بندی شود تا به عنوان الگویی در ساخت و سازها و ارزیابی مسکن مهر مورد استفاده قرار گیرد. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های کیفی مسکن مهر از نظر شاخص های کالبدی مسکن سعی در پاسخ به این سؤال که مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت کالبدی مسکن مهر کدام هستند. هدف این پژوهش توسعه ای-کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، تحلیلی- توصیفی است و از نتایج دو مدل AHP و TOPSIS برای تحلیل استفاده شده است. دراین پژوهش شش مؤلفه اصلی: شکل و الگوی مسکن، استحکام و ایمنی مسکن، کیفیت محیطی، دسترسی، زیرساخت، کاربری زمین» در نظر گرفته شده است، که در دو موقعیت آلترناتیو «کالبدی و کیفی» مختلف بر مبنای میزان اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به زیر معیارها مورد بررسی معیار شکل و الگوی مسکن و در ماتریس بی مقیاس کاربری زمین بیشترین اهمیت می باشد و در نهایت مقایسه نتایج وزن نهایی نشان دهند برتری نتایج آلترناتیو کیفی است.
مفاهیم بنیادین در برنامه ریزی کالبدی فضایی (بخش نخست)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر حجم قابل توجهی از کتاب ها و مقاله های علمی در ایران در شاخه های مختلف دانش جغرافیا انتشار یافته است. اغلب این نوشته ها به مسایل خاصی پرداخته اند، هرچند به ندرت حاوی مطلبی درباره شرح و تبیین انواع مفاهیم و اصطلاحات این رشته بوده اند. افزون بر این، مفاهیمی که به کار رفته اند، کمتر از لحاظ معنایی به درستی در تناسب با مباحث و در مواردی حتی نادرست و گمراه کننده بوده اند؛ این نکته به ویژه در مورد خطاهای وارد شده از راه ترجمه این مفاهیم به فارسی صادق است. علاوه بر این، آنچه در این نوشته ها بیش از هرچیز مورد غفلت واقع شده، گرایش ها و رویکردهای نوین در جغرافیا، بویژه مباحث فضایی و نظریه های برنامه ریزی بوده است. در مقابل، آنچه بیشتر مورد عنایت بوده، مقاله های مبتنی بر مطالعات موردی دانشجویان در قالب پایان نامه های تحصیلی بوده است. در نتیجه، نوعی ابهام در تبیین و کاربرد مفاهیم بنیادین و افزون بر آن، سردرگمی دانشجویان این رشته پدید آمده است. هدف اصلی از این مقاله کوشش در راه شرح و تبیین مفاهیم کلیدیِ مطرح در مباحث مربوط به فضا و برنامه ریزی فضایی در چارچوب جغرافیای کاربردی است.
بررسی آثار اجرای طرح های هادی روستایی بر زیست پذیری جوامع محلی (مطالعه موردی: دهستان های گیلوان و چورزق در استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین طرح ها و برنامه های دولت برای ساماندهی و توسعه روستاهای کشور، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی است که با هدف توسعه و عمران روستاها، تأمین و توزیع عادلانه امکانات و خدمات بهزیستی و عمومی، ایجاد شبکه ارتباطی منظم و ... انجام شده است و بنابراین، امروزه نقش مهمی در بهبود زیست پذیری مناطق روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی محل زندگی، رضایت از استانداردبودن محل و کیفیت زندگی افراد دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار اجرای طرح های هادی روستایی بر زیست پذیری جوامع محلی در روستاهای دهستان های گیلوان و چورزق (در شهرستان ابهر) است. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است که با روش ترکیبی کتابخانه ای و روش پیمایشی با ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 16 روستای دو دهستان گیلوان و چورزق هستند که طرح هادی در آن ها اجرا شده است. تعداد حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در سطح خانوار برابر با 141 نفر است که تصادفی توزیع شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی (t تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره) و برای بررسی روستاها از نظر توزیع فضایی از الگوی وایکور استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که میانگین آثار طرح هادی بر زیست پذیری مناطق روستایی محدوده مطالعه شده در سطح کمتر از حد متوسط (3) است و آزمون t تک نمونه ای، آن را تأیید می کند و تفاوت از حد مطلوبیت را به شکل منفی نمایش می دهد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان می دهند که بیشترین اثرگذاری طرح های هادی از نظر زیست پذیری بر جوامع روستایی در بعد کالبدی است. همچنین تحلیل فضایی توزیع روستاها در شهرستان مطالعه شده در ابعاد شش گانه، تفاوت معنادار زیادی را در محدوده یادشده نشان می دهد؛ به طوری که روستاهای جیا و تشویر به ترتیب با میزان صفر و 13/0 دارای بالاترین رتبه و روستاهای شیت و جورزگان به ترتیب با میزان 95/0 و 79/0 دارای پایین ترین رتبه از نظر برخورداری از میزان زیست پذیری بین روستاهای محدوده مطالعه شده هستند.
بررسی و شناخت موانع و محدودیتهای کارآفرینی در بخش کشاورزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
کارآفرینان از عوامل ضروری تغییر در یک اقتصاد مبتنی بر بازارند.آنها امکان استفاده مؤثر و فزاینده از منابع را فراهم می آورند و دادو ستد بین بخشهای مختلف با امکانات و اولویتهای متفاوت را تسهیل می سازند. کارآفرینان در بخش کشاورزی با موانع و مشکلات فراوانی روبرو هستند.و روش تحقیق مورد بررسی و داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری این مطالعه 1641 دانشجوی فارغ التحصیل بین سالهای 1380 تا 1384 بوده است. جمعیت نمونه 145 نفر بوده است. قابلیت اطمینان پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ (95٪) مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل مرتبط با ویژگیهای شخصی و تحصیلی بادیدگاه آنهانسبت به موانع توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی.می باشد. روش تحقیق آن توصیفی، همبستگی و از نوع کاربردی است.نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که جنسیت ،محل تولد،وضعیت تأهل، محل سکونت سال فارغ التحصیلی،وضعیت شغلی، سابقه کار، وضعیت استخدام، نوع سازمان نمی تواند تأثیر معنی داری بر دیدگاه فارغ التحصیلان نسبت به موانع کارآفرینی در بخش کشاورزی داشته باشد.نتایج حاصل از آزمون متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که میزان حقوق دریافتی،سن فارغ التحصیل،سابقه اشتغال،میزان نارضایتی، نحوه استخدام ،رشته تحصیلی،شغل پدر رابطه معنی داری با دیدگاه فارغ التحصیلان در رابطه با موانع کارآفرینی در بخش کشاورزی ندارد. یکی از روشهای بکار گرفته شده در این تحقیق تحلیل عاملی بود که نتیجه این روش نشان داد که موانع و مشکلات بخش خصوصی و دولتی و آموزش عالی در عرصه کارآفرینی درهفت عامل برنامه ریزی وپشتیبانی ،نوآوری،عامل مدیریتی،ناهماهنگی سازمانی،سیاست راهبردی،عامل آموزشی و خواستگاه محلی شناسایی شدند.