فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۴۱ تا ۱۲٬۶۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
177 - 194
حوزههای تخصصی:
سیل در میان سوانح طبیعی بیشترین خسارت را به بخش های مختلف کشور وارد می کند و به شدت در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی تأثیر می گذارد. حوضه آبخیز نکارود به دلیل خصوصیات خاص محیطی مستعد رخداد سیل های متعدد و خطرناکی است. هدف از مطالعه حاضر پهنه بندی ریسک پذیری حوضه آبخیز نکارود ناشی از سیل با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره مبتنی بر استدلال شهودی است. برای برطرف کردن عدم قطعیت موجود در نظر کارشناسان متخصص در مورد درجه اهمیت معیارهای مؤثر در ریسک پذیری سیل، از تئوری استدلال شهودی و مدل دمپستر- شافر استفاده شده است. سپس، با بهره گیری از روش تصمیم گیری چندمعیاره نقشه ریسک پذیری ناشی از سیل برای منطقه تهیه شده و در سطح زیرحوضه و کاربری های اراضی منطقه تحلیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی طبقات مختلف ریسک پذیری، زیرحوضه پایاب نکا و سراب نکا به ترتیب بیشترین و کمترین مساحتِ مربوط به طبقه ریسک زیاد و خیلی زیاد را به خود اختصاص داده اند. همچنین، برای کاربری های جنگل انبوه، جنگل تنک، و مرتع نسبت مساحت طبقه ریسک کم و خیلی کم بیشتر از نسبت مساحت طبقه ریسک زیاد و خیلی زیاد است؛ ولی این نسبت برای کاربری های ساخته شده، زراعی، و باغ و آبی برعکس است.
اثرات هدفمندی یارانه ها بر ساختارهای تولید در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال های پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانه ها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهم ترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار می گرفت و به نظر می رسید که نظام یارانه ها ناکارآمد عمل می کرد و لازم بود یارانه ها تا حد امکان در اختیار گروه های هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانه ها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانه ای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانه های نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافت های فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانه های نقدی موجب مصرف گرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.
تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی، اقتصادی اجتماعات محلی در برابر زلزله (مطالعه موردی: بخش آفتاب – شهرستان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۸
91-111
حوزههای تخصصی:
امروزه، تاب آوری راهی برای تقویت جوامع محلی با استفاده از ظرفیت های آن ها نسبت به سوانح طبیعی مطرح می شود. در این راستا، هدف این پژوهش تحلیل و ارزیابی ابعاد و مؤلفه های تاب آوری اجتماعی - اقتصادی اجتماعات محلی بخش آفتاب است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 7811 خانوار ساکن در دو دهستان خلازیر و آفتاب است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 216 نفر از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی سکونتگاه های روستایی از تکنیک پرامیتی استفاده گردیده است. بر اساس یافته های تحقیق تنها شاخص شرایط شغلی و درآمدی با میانگین 3.41 بالاتر از حد متوسط سطح تاب آوری قرار دارد. و ویژگی های جمعیتی، آگاهی و دانش نسبت به بلایای طبیعی در شرایط متوسطی از سطح تاب آوری هستند و شاخص های پیوند و همکاری های اجتماعی و ظرفیت جبران خسارات مالی در پایین تر از سطح متوسط تاب آوری قرارگرفته اند. نتایج پرامیتی نشان داد روستاهای نعمت آباد، صالح آباد و مرتضی گرد در رتبه های اول تا سوم هستند. همچنین نتایج تحلیل کریجینگ نشان داد وضعیت تاب آوری اجتماعی اقتصادی در منطقه موردمطالعه در نواحی مرکز و شمال بخش در وضعیت نامناسب و در مناطق جنوبی و شمال غربی در وضعیت بهتری قرار دارند.
تحلیل موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
151 - 176
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، با توجه به اهمیت توسعه روستایی در فرآیند توسعه ملی، روستاهای ایران پیوسته شاهد تغییرات نسبتاً زیادی در حیات خود و ساکنانشان بوده و در این راستا، رویکردهای گوناگون برای دستیابی به اهداف توسعه روستایی در کانون توجه قرار گرفته است؛ یکی از مهم ترین این رویکردها اجرای طرح هادی روستایی است. علی رغم اهداف و برنامه های اولیه این طرح برای توسعه روستاها در مناطق مختلف کشور، شواهد نشان می دهد که در عمل، تهیه و اجرای آن با مشکلات متعدد در ابعاد مختلف روبه رو شده است. هدف پژوهش حاضرتحلیل و بررسی موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز بود و جامعه آماری آن را تمامی سرپرستان خانوارهای روستایی در کلیه روستاهای بالای سی صد خانوار این شهرستان که در آنها، طرح هادی روستایی تا پایان سال 1390 اجرا و تکمیل شده بود، تشکیل می داد (37632N=)؛ از آن میان، با بهره گیری از رابطه کوکران، 362 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای دستیابی به نمونه و تکمیل پرسشنامه ها، از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد. بعد از تأیید روایی محتوایی پرسشنامه به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه های اصلی پرسشنامه 71/0 به دست آمد. به منظور شناسایی شاخص عامل های مرتبط با سازه «مشکلات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز»، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که پنج عامل مدیریتی- برنامه ریزی، کالبدی، زیست محیطی، دانشی- اطلاعاتی و فنی در حدود 73/71 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین، اولویت بندی گویه های مشکلات اجرای طرح هادی نشان داد که سه گویه عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت طرح ها، عدم تناسب طرح با نیازها و مسائل اصلی روستاییان، و عدم آشنایی مدیران، پیمانکاران و مشاوران طرح ها با محیط های روستایی، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
تبیین مفهوم فضای جغرافیایی در مکاتب روش شناسی اثبات گرا و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین؛ از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات می باشد. در علوم جغرافیایی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده، مفهوم فضا می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله در پوزیتیویسیم (اثبات گرایی) و هرمنوتیک(تفسیری) متفاوت می باشد. از این رو با توجه به بنیادین بودن موضوع، در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری رویکرد نوینی در رابطه با شناخت مفهوم فضا در هر کدام از این مکاتب ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است مفهوم فضا در روش شناسی اثبات گرا( پوزیتیویستی) به مثابه پدیده ای عینی شناخته می شود که ناشی از تعامل متقابل انسان و محیط ظهور یافته و تنها با تائیدات تجربی و عقلانی و با اتکا به ابزارهای کمیت پذیر می توان پراکنش و تحلیل روابط بین پدیده های فضایی را مورد مطالعه قرار داد .در نقطه مقابل در چارچوب مکتب هرمنوتیک نمادها و فرایندهای فضایی منتج از زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود می باشند. بطوری که هر فضای جغرافیایی به یک منبع گفتمان و اقتدار وابسته است که الزاماً این منبع قدرت و اقتدار سیاسی می تواند مشهود هم نباشد. ضمن اینکه برداشت و نتیجه گیری و تفسیر افراد مختلف از فضای واحد بر اساس انگیزه و ذهنیت آن ها می تواند ناهمسان باشد و این مسئله مؤید نسبی بودن فضا می باشد.
پهنه بندی تخریب اراضی محدودة شهر کرمان بر اثر توسعة شهری – صنعتی (بیابان زایی تکنوژنیکی) با به کارگیری GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر حاکم شدن اقلیم خشک بر کشور ایران، موجب گسترش بیابانی شدن اراضی اطراف شهرها شده است. محدوده ای که برای این پژوهش انتخاب شده، اراضی اطراف شهر کرمان است. به منظور بررسی میزان بیابان زایی اطراف این شهر پس از تصحیح هندسی و رادیومتریک تصویر سنجندة ETM+2009 ماهوارة لندست و عکس های هوایی با مقیاس 1:5000 منطقه، نقشه های کاربری اراضی و پوشش گیاهی منطقه تهیه شد، و سپس، برای برآورد تعیین شدت بیابان زایی اراضی محدودة شهر کرمان، شاخص های مربوط به معیار توسعة شهری و صنعتی براساس مدل IMDPA، شامل تراکم راه ها و معادن، میزان تراکم فضای سبز، تبدیل اراضی مرتعی، و جنگلی و تبدیل اراضی باغی و زراعی به کار گرفته است. سپس، پارامترهای یادشده براساس میزان تأثیر آن ها در تخریب و بیابانی شدن اراضی منطقه امتیازدهی شد. در نهایت، در محیط نرم افزار GIS با به کارگیری توابع تحلیلی مورد نیاز براساس مدل IMDPA، اراضی منطقه از نظر شاخص بیابانی شدن پهنه بندی شد. نتایج نشان می دهد اراضی محدودة شهر کرمان در اثر بیابان زایی تکنوژنیکی به سه بخش بحرانی، متوسط و کم قابل طبقه بندی هستند.
سنجش کیفیت زندگی از دیدگاه عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: مناطق 2 و 16 شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر بخش قابل توجهی از دل مشغولی های مدیران اغلب جوامع انسانی را مدیریت مجموعه های شهری و ارائه خدمات به ساکنان این مناطق تشکیل می دهد.به همین دلیل، توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبودبخشیدن به بُعد کیفی زندگی بشر انجام گیرد.امروزه، در برنامه ریزی شهری از جمله عوامل مؤثر، که باید در جهت اجرای عدالت اجتماعی و همراه عدالت فضایی رعایت کرد، توزیع مناسب خدمات شهری و استفاده صحیح از فضاهاست. مفهوم کیفیت زندگی در سال های اخیر با گسترش شهر و جمعیت شهری و به تبع آن افزایش مشکلات متعدد در شهرها بسیار موردتوجه بوده است. در تحقیق حاضر تلاش شده تا کیفیت زندگی شهری با نگاهی به عدالت اجتماعی و مفهوم شهروندی بررسی شود. این تحقیق به صورت تطبیقی بین دو منطقه 2 و 16 شهر تهران انجام پذیرفته است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی -تحلیلی است و شیوه گردآوری، اطلاعات و داده های کتابخانه ای و میدانی است. همچنین، با استفاده از روش پیمایشی از طریق پرسش نامه(براساس طیف لیکرت) به گردآوری اطلاعات درباره کیفیت زندگی از دیدگاه و منظر مردم اقدام شده است. در این پژوهش تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران به دست آمد.نتایج پژوهش، نمایانگر توزیع نامتعادل فرصت ها و امکانات شهری در این دو منطقه است. ازاین رو، در کنار شمال و جنوب جغرافیایی باعث ایجاد شمال و جنوب اجتماعی نیز شده است.
اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در ساختار و شاخص های کالبدی-فضایی گونه های مسکن شهری گرگان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
102-117
حوزههای تخصصی:
ارتباط متقابل مسکن با اقتصاد به گونه ای است که هر یک از این بخش ها بر طرف مقابل اثرگذار بوده و باعث تغییراتی در ساختار و عملکرد هر یک از این متغیرها می گردد. نوسانات بخش اقتصاد و صنعت، شرایط اجتماعی- اقتصادی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز شکل های مختلفی از سکونت و ساخت و ساز می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسکن شهر گرگان، به تحلیل و ارزیابی نقش متغیرهای اقتصادی در ساختار کالبدی مسکن شهری و شکل گیری گونه های مسکن می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام، ترکیبی از تحقیقات توصیفی، اسنادی و همبستگی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه میدانی، از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه واحدهای مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 375 واحد مسکونی است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که برابر با 82/0 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون های آماری رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختمان های مسکونی شهر گرگان به لحاظ گونه شناسی از نظر شاخص های اشتغال، قیمت زمین، نوع مصالح بکاررفته در بنا، عمر ساختمان و شاخص نمای ساختمان از تنوع و تفاوت برخوردار می باشند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که، شرایط اقتصادی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار در تنوع و شکل گیری گونه های مسکن در سطح شهر گرگان می باشد و ارتباط مؤثر و معناداری میان شرایط اقتصادی ساکنین سکونتگاه ها با شاخص های مورد بررسی در ارتباط با مسکن وجود دارد.
بررسی عوامل موثر بر تحولات کشت استراتژیک در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین نیازهای بشر، تأمین غذا و پوشاک است. پنبه با داشتن الیاف، روغن و پروتئین می تواند بخشی از نیازهای صنعتی، غذایی و دامی کشور را مرتفع نموده و همچنین برای قشر زیادی از کشور اشتغال زایی کند. یکی از مهم ترین قطب های تولید پنبه در کشور، شهرستان گرگان است. بر طبق آمارهای موجود، در سال های اخیر تولید پنبه در شهرستان گرگان روند رو به کاهش داشته است، به طوری که سطح زیرکشت آن از 75000 هکتار در سال 1360 به 660 هکتار در سال 1393رسیده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تحولات کشت پنبه در شهرستان گرگان صورت پذیرفت. روش انجام پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر 248 پنبه کار بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 151 نفر مشخص گردید و داده ها از طریق آزمون T و مدل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رقابت محصولات پرسودتر مانند سویا مهم ترین عامل مؤثر در کاهش تولید پنبه در سال های اخیر بوده است. همچنین دولت در سطح متوسطی از کشاورزان پنبه کار این منطقه حمایت نموده است که این مسأله نیز در کاهش سطح زیرکشت این محصول بی تأثیر نیست. در انتها با توجه به نتایج پژوهش، ضمن اشاره به موانع و مشکلات موجود، راهکارهای اجرایی در منطقه مورد مطالعه مانند خرید تضمینی و مستقیم از دست کشاورز -استفاده از ارقام پرمحصول و زودرس -ارتباط بخش صنعت با پنبه کاران -سپردن مسئولیت زراعت پنبه به افراد متخصص -برداشت ماشینی پنبه -اعمال سیاست ممنوعیت واردات پنبه -واردات یا ساخت دستگاه های کوچک چین، نخ ریسی، رنگرزی، نساجی و استقرار آن ها در مناطق روستایی -همتاسازی قیمت ها -دادن یارانه تولید خرید پنبه بر اساس هزینه تولید -یکپارچه سازی اراضی -به روز کردن کارخانجات مرتبط مکانیزه کردن کشت به منظور کاهش هزینه پیشنهاد گردیده است
ادغام مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و تکنیک تجزیه وتحلیل منطقه ای سیلاب جهت اولویت بندی زیرحوزه ها برای کنترل سیل (مطالعه موردی: حوزه آبخیز دهبار خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در پروژه های مهار سیلاب کشور، اولویت بندی حوزه ها برای تخصیص بودجه و عملیات سازه ای و غیرسازه ای است. با توجه به فقدان ایستگاه های هیدرومتری در بسیاری از زیرحوزه ها، تعیین میزان مشارکت زیرحوزه های مختلف یک حوزه آبخیز در ایجاد سیلاب را با مشکل مواجه می کند. بررسی پارامترهای مؤثر در بروز سیل از طریق رویکردهای تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) می تواند در تعیین نقش هر یک از زیرحوزه ها در بروز سیلاب راهگشا باشد. منطقه مورد مطالعه پژوهش حاضر (حوزه آبخیز دهبار در استان خراسان رضوی) به 10 زیرحوزه تقسیم شد. سپس 13 شاخص و معیار شامل مساحت، ضریب گراولیوس، تراکم زهکشی، ضریب گردی، ضریب فرم، شماره منحنی، نسبت انشعاب، طول آبراهه اصلی، شیب متوسط، ارتفاع متوسط، زمان تمرکز، بارندگی و ضریب رواناب انتخاب شدند و مقدار هرکدام برای هر زیرحوزه محاسبه گردید. وزن دهی این پارامترها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گردید. پس از وزن دهی به معیارهای ارزیابی و تهیه ماتریس تصمیم گیری، جهت اولویت بندی از مدل های VIKOR و Permutation استفاده گردید. بعد از اولویت بندی، جهت ارزیابی و صحت سنجی این مدل ها از روش تجزیه وتحلیل منطقه ای سیلاب (براساس ایستگاه های موجود در حوزه) استفاده شد و دبی حداکثر سیلاب در دوره بازگشت های مختلف محاسبه گردید. درنهایت برون داد این سه روش با استفاده از روش میانگین رتبه ها ادغام گردید. نتایج نشان داد که زیرحوزه های شماره 1، شماره 3 و شماره 2 در رتبه های نخست قرار دارند و درنتیجه ازلحاظ ضرورت انجام اقدامات مدیریتی در اولویت هستند.
تحلیل احتمال تولید سفر فضاهای فراغتی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، تغییرات بنیادی در شهرنشینی و دگرگونی در مفهوم کار، چگونگی گذران اوقات فراغت به یکی از ضرورت های حیاتی جوامع بشری تبدیل شده است. به گونه ای که در ضوابط منطقه بندی جدید، ایجاد فضاهای فراغتی به عنوان یکی از کاربری های اصلی شهر پذیرفته شده است. پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و براساس ماهیت، کاربردی-نظری است. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از مدل احتمالاتی Huff در محیط نرم افزارArc GIS احتمال تولید سفر به فضاهای فراغت شهری، در ارتباط با جاذبه و توزیع این فضاها در سطح کلان شهر اهواز محاسبه و پیش بینی شود. نتایج پژوهش بیانگر، نبودن تعادل در توزیع امکانات فراغتی در شهر است. این موضوع به نبود تعادل فضایی در سطح شهر منجر شده و از این منظر، رفتار فراغتی شهروندان در سطح مناطق، تابعی از چگونگی توزیع هر کاربری است. یافته ها نشان می دهد که کاربری های فراغتی فضای سبز، اجتماعی- فراغتی، ورزشی به ترتیب با بالاترین احتمال تولید سفر و کاربری های تفریحی و آموزشی- فراغتی به ترتیب جاذبه کمتری دارد. درنهایت، کمترین احتمال تولید سفر به کاربری های تاریخی اختصاص دارد. این شهر حتی بدون درنظرگرفتن شرایط ویژه شهرهای صنعتی و آلوده، همواره با کمبود فضاهای فراغتی در شهر مواجهه است. از این رو، این گونه پژوهش های علمی و کاربردی مبنایی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی، در جهت بهبود وضعیت موجود و مدیریت آگاهانه این فضاها خواهد بود.
مطالعه عددی الگوی جابجایی گودال های برداشت شن و ماسه با مدل ها ی یک بعدی و دوبعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های عمرانی متعدد مانند طرح های سدسازی، راه سازی و ساختمان سازی باعث تشدید نیاز به مصالح کاربردی شن و ماسه در کشور شده است. در این بین، صرفه اقتصادی، سهل الوصول بودن و کیفیت بالای مصالح رودخانه ای موجب استفاده بیش از حد ظرفیت آورد رسوبی آنها جهت تامین مصالح در پروژه های عمرانی شده است. چنانچه برداشت شن و ماسه تحت اصول فنی مناسب از محل های مناسب و نیز تحت مدیریت صحیح صورت گیرد، نه تنها تبعات منفی آن به حداقل می رسد بلکه عملکرد رودخانه و پایداری آن نیز افزایش می یابد. در این مقاله ابتدا تعدادی سناریو برای برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه سرباز طرح ریزی و اثرات آن بر روی سیستم جریان رودخانه با استفاده از مدل یک بعدی شبیه سازی جریان و رسوب ارزیابی و تحلیل شده است. سپس نسبت به ایجاد یک گودال مصنوعی در مسیر رودخانه و اندازه گیری مشخصات هندسی آن در مدت زمانی یک ماه اقدام شده است. هم زمان نیز شبیه سازی عددی پاسخ سیستم رودخانه با استفاده از مدل های یک بعدی و دو بعدی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق در وهله اول نشان داد که تاثیر الگوی تعمیق در بالادست محل برداشت شن و ماسه بیشتر از تاثیر تعریض رودخانه می باشد. یعنی تعریض 80 متری تنها باعث گودافتادگی 5/108 سانتیمتری بستر می شود و درمقابل تعمیق یک متری آن موجب گودافتادگی 120 سانتیمتری بستر می شود. لذا برداشت مصالح از بستر رودخانه در اعماق زیاد، تغییر تراز بستر رودخانه را شدیدتر خواهد کرد. ثانیاً نتایج شبیه سازی عددی نشان داد که مدل دو بعدی بکار رفته در شرایط یکسان از نظر خصوصیات جریان، مصالح و دانه بندی بستر، توابع انتقال رسوب و دیگر پارامترها، نتایج قابل اعتمادتری را بدست خواهد داد. نتایج این تحقیق نشان داد که می توان با مدلسازی عددی گودال های برداشت شن و ماسه، با دقت مناسبی پیامدهای آنرا تحلیل و نسبت به انتخاب الگوی مناسب برداشت مصالح اقدام نمود.
نیازسنجی آموزش های محیط زیستی در زنان خانه دار –مطالعه موردی: منطقه 15 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان، مدیران مصرف منابع در سطح خانوار به شمار می آیند. در این میان نقش کلیدی زنان در مدیریت محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آگاهی از سطح دانش محیط زیستی زنان خانه دار و همچنین شناسایی نیازها و خلأهای موجود در این زمینه می تواند نقش به سزایی در ارتقای فرهنگ محیط زیستی جامعه داشته باشد. در پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی به منظور شناخت سطح برخورداری از آموزش های مختلف محیط زیستی و برآورد نیازهای آموزشی در زنان خانه دار منطقه 15 شهرداری تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط زنان خانه دار در منطقه 15 که از میان آن ها، 1082 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند به دست آمده است. روایی ابزارپژوهش از طریق نظرات کارشناسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ (86/0) تأیید شده است. پردازش و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. زنان در این منطقه از سطح دانش و آگاهی های محیط زیستی (88%) بالایی برخوردارند اما به خوبی منشأ همه مشکلات زیست محیطی را نمی شناسند. تمام راه های ارتباطی برای آموزش را مفید می دانند، آموزش های رودررو و تلویزیون به عنوان یک رسانه اجتماعی در مقایسه با سایر روش ها از میانگین بیشتری برخوردارند.
روستا دَرِ- قدرت و دَر- قدرت؛ دیرینه شناسی روابط شهر و روستا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
766 - 779
حوزههای تخصصی:
روستاها با تولید و انتقال قدرت به شهرها و شهرها با مصرف و اِعمال قدرت به روستاها، روابط پیچیده و طولانی در طول زمان داشته اند. درک این روابط نیازمند مطالعه روند اثرگذاری نیروهای تولیدکننده و مصرف کننده قدرت است. لذا در این مطالعه از روش کیفی دیرینه شناسی فوکو استفاده شد. بر این اساس روابط قدرت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به دوره های چهارگانه ی: قبل از صفویه، صفویه تا مشروطه، مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و بعد از آن تقسیم شدند. طبق یافته ها در مراحل اولیه، روابط روستا با شهر به شکل انتقال مالیات و تأمین سرباز بوده اما به مرور زمان و با مداخله عوامل مختلف داخلی-پیدایش نفت، اصلاحات ارضی - و خارجی-تجارت بین المللی، دگردیسی در شکل انتقال قدرت به وجود آمد و با ورود دولت و برقراری روابط سرمایه داری در روستاها و ورود کالاهای تجملی، باعث تهی شدن روستاها از قدرت گردید. بنابراین شهرها به عنوان پایگاه قدرت از زمان پیدایش همواره عاملی در جهت تضعیف قدرت روستاها بوده اند و در این مسیر از شگردهای متعددی بهره گرفته اند که در آغاز بیشتر ماهیت آشکار داشت و امروزه در قالب خدمت به نواحی روستایی جلوه نمایی می کند. برای تغییر در روابط قدرت بین شهرها و روستاها و ایجاد توازن قدرت منطقی می توان: -اختلافات قدرت بین شهرها و روستاها را تعدیل و دسترسی به قدرت را برای همگان ممکن نمود. -از توزیع متناسب قدرت میان ذی نفعان اطمینان حاصل کرد. -ساختار مناسب برای نهادینه سازی فرآیند قدرت بین شهرها و روستاها و توزیع مجدد آن انجام داد.
بررسی و تحلیل روابط علّی و معلولی شاخص های تأثیرگذار بر مدیریت یکپارچه حریم پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران در چند دهه اخیر شاهد دگرگونی های متنوع و متعددی در عرصه های مختلف جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی- فضایی بر اثر سیاست تمرکزگرایی در فضای حریم بوده است. این موضوع از یک سو، با افزایش تمایل به ساخت وسازهای مسکونی و غیرمسکونی بیرون از محدوده قانونی شهر تهران و از سوی دیگر، با توجه به رویکرد کسب درآمد از اراضی پیرامون شهر تهران و ایجاد رقابت شدید برای تصاحب سهم بیشتر توسط ذینفعان مختلف، به بحران مبدل شده است. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش، سنجش حریم پایتخت به لحاظ شاخص های تأثیرگذار و اثرپذیر بر مدیریت یکپارچه حریم است. براساس آمار به دست آمده، از تعداد کل جامعه که شامل 30 نفر است، 11 نفر کارشناس اداره حریم و مابقی متخصصان و خبرگان موضوع پژوهش بودند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 0/8 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. مؤلفه های بررسی شده در این پژوهش، در4 عامل کالبدی، اقتصادی، مدیریتی و حکمروایی خوب شهری تقسیم بندی شدند. نتایج نشان داد عواملی چون مدیریت مجمع الجزایری حریم از لحاظ عملکردی، قلمروی و جغرافیایی، نبود حکمروایی خوب شهری، ضعف مدیریتی در تأمین زیرساخت ها برای عرضه مسکن مناسب و وجود اقتصاد غیررسمی در کانون های اسکان مستقر در حریم، بیشترین تأثیر را بر وضعیت حریم شهر تهران داشته اند. از سوی دیگر، نبود سامانه کنترل هوشمند، توسعه متراکم ساختمانی و ضعف بنیان های اقتصادی مبتنی برزمین در حریم، از اثرپذیری ترین عوامل بودند.
تحلیل همدیدی- پویشی روزهای گرم فراگیر در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حالات دمایی، دماهای بالا و رخداد روزهای گرم است. مطالعه ی روزهای گرم و سازوکارهای جوّی توأم با این رویداد با توجه به اهمیت این حالت دما، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا روزهای گرم فراگیر ایران، شناسایی، طبقه بندی و تحلیل شوند. به این منظور از دو پایگاه داده استفاده شد. اول پایگاه داده شبکه ای دمای بیشینه ی کشور، این داده ها حاصل میان یابی مشاهدات روزانه از ابتدای سال 1340 تا انتهای سال 1386 است. دوم داده های جوّی شامل متغیّر های فشار تراز دریا (هکتوپاسکال)، مؤلفه ی باد مداری و نصف النهاری (متر بر ثانیه) و ارتفاع ژئوپتانسیل (متر) است. به منظور بررسی این داده ها محدوده ی بین 10 درجه طول غربی تا 120 درجه طول شرقی و از استوا تا 80 درجه ی عرض شمالی درنظر گرفته شد. در طول دوره ی آماری، 1539 روزِ گرم فراگیر شناسایی گردید. بر اساس تکنیک تحلیل خوشه ای روزهای گرم در چهار گروه طبقه بندی شد. تحلیل شرایط جوی این روزها نشان داد که توأم با تکوین روزهای گرم استقرار کم فشارهای منطقه ای و ناهنجاری منفی فشار بر روی کشور محتمل است. در این شرایط جهت گیری وزش باد از نواحی جنوب، به ویژه عربستان، عراق و افریقا در ترازهای زیرین و حتی میانه ی جو که حاصل افزایش ارتفاع بر روی ایران می باشد، دیده شده است. گرمایش سطحی و تراز بالایی موجب تکوین پایداری جو شده است. زیرا تفاوت دمایی دو تراز کم و در نتیجه تخلیه ی حرارتی کاهش و ثبات شرایط دمایی مورد انتظار است.
تحلیل نابرابری های فضایی سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی سکونتگاه های روستایی در ایران متعادل نمی باشد. این مقاله به بررسی و کشف الگوی فضایی سکونتگاه های روستایی براساس شاخصهای مختلف و نیز ارائه مدلی برای تحلیل و الگوسازی مطالعه نابرابری های فضایی می پردازد. برای انتخاب واحدهای پایه از نظریه MAUP که توسط اوپن شاو ارائه شده، استفاده شد. براساس این نظریه مناطقی که برای تلفیق داده ها انتخاب می شوند اختیاری است. در این زمینه دو موضوع مطرح می باشد یکی انتخاب مقیاس تلفیق و دیگری نحوه تلفیق می باشد. برای مدل سازی و انتخاب واحدهای پایه از مدل شش ضلعی استفاده شده است که در جغرافیا سابقه طولانی دارد. برای الگوسازی اختلافات فضایی از شاخص های عمومی و محلی خودهمبستگی فضاییاستفاده شده است. درسطح عمومی از شاخص I موران و در سطح محلی از شاخص های LISA استفاده شده است. شاخص های محلی الگوی فضایی و به عبارتی محلی خوشه ها را نشان می دهند. تحلیل و یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که از نظر شاخص های مختلف مورد مطالعه، نابرابری های فضایی وجود دارد ولی در مورد هر شاخص این الگو ممکن است متفاوت باشد.
اولویت بندی راهبردها در تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" در مرکز شهر جدید گلبهار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شده اند. شهر جدید بایستی با برنامه ریزی و طراحی مناسب از تمام تسهیلات لازم برخوردار باشد. مرکز شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویت بخش، بستری برای فعالیت های شهری، حضور و تعاملات میان مردم است، لذا طراحی مناسب مراکز و فضاهای شهری حائز اهمیت است. بنابراین تهیه اسناد هدایت طراحی شهری برای مرکز شهر ضروری است. تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" مرکز شهر با هدف کیفیت بخشی به مرکز و درنتیجه تمام شهر تاثیرگذار است. هدف مقاله حاضر ارائه راهبردهای اساسی در تدوین چارچوب طراحی مرکز گلبهار و اولویت بندی آن ها می باشد. راهبردهای پیشنهادی در پنج نظام استخوان بندی، دسترسی، کاربری، کالبدی و منظرشهری با استفاده از مدل سلسه مراتبی AHP با استفاده از نظر مدیران و متخصصان تاثیرگذار در گلبهار اولویت بندی شده است. نتایج حاصل نشان داد که ارتقای کیفیت های کالبدی (1418/0)، حمل و نقل عمومی کارا (1412/0) و طراحی محورهای دید و تقویت کریدورهای بصری (1216/0) از اصلی ترین اولویت ها می باشد. در انتها نیز سیاست ها و نقشه های چارچوب طراحی شهری با توجه به اهمیت راهبردها پیشنهاد شده است.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
سنجش و ارزیابی توسعه پایدار محله ای در شهر تهران (مطالعه موردی: محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان کوچک ترین سلول زندگی شهری، دارای درون مایه های عظیم اجتماعی و فرهنگی است و با بازآفرینی فرهنگ شهروندی، زمینه توسعه پایدار را در سطح شهر و جامعه فراهم می سازد. براین اساس، در این پژوهش به سنجش و ارزیابی وضعیت توسعه پایدار محله ای در محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، شاخص های مؤثر بر تحقیق شناسایی شدند. برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، معادل 384 بود. در مرحلة بعد 374 محلة شهر تهران برحسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی به چهار طبقه (بالا، متوسط بالا، متوسط پایین و پایین) تقسیم شد و از هر طبقه یک محله به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز از سطح محله ها، تشکیل ماتریس اولیة تصمیم گیری انجام گرفت. در مرحلة بعد به روش وایکور- که از جمله روش های تصمیم گیری چندمعیارة جبرانی با حالت سازشی است- محله های نمونه از نظر شاخص های توسعة پایدار محله ای سنجش شدند. نتایج اجرای تکنیک وایکور نشان داد از نظر شاخص های پایداری محله ای، محلة نیلوفر با مقدار شاخص وایکور 017/0 و محلة ولی عصر شمالی با مقدار شاخص وایکور 1، به ترتیب در بهترین و بدترین شرایط، و محله های امامیه و آشتیانی نیز با مقدار پایداری 160/0 و 613/0 در رتبه های دوم و سوم پایداری محله ای قرار دارند.