فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۶۸۱ تا ۱۵٬۷۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار رهیافت جامعی است که خواهان رشد بلندمدت صنعت گردشگری بدون اثرات مخرب بر زیست بوم های طبیعی است. گردشگری شهری پایدار دو اصل مهم بازیابی منابع فرهنگی و رشد اقتصادی را دنبال می کند و دستیابی به آن بدون برنامه ریزی نخواهد بود. مردم دزفول به منظور مقابله با وضعیت آب و هوایی حاد منطقه دست به ساخت بناهای متناسب با اقلیم و بدون نیاز به استفاده از انرژی های فسیلی برای سرمایش و گرمایش با دستاورد حفظ محیط زیست زده اند. شوادون ها، بقایای قمش ها، سربطاق ها و کت ها از جمله آثار منحصربفرد معماری دستکند بر جای مانده در منطقه برای مقابله با وضعیت آب وهوایی خوزستان هستند. سازه های نام برده در مواردی مانند شهر ها و راه های زیرزمینی برای فرار از تنگنای شدید اقلیمی به صورت مجموعه های به هم پیوسته عمل می کردند که تا زمان معاصر استفاده از آن ها در منطقه رایج بوده است. در پژوهش حاضر ضمن معرفی سازه های دستکند دزفول و عوامل شکل گیری آن، طرح احیای این نوع معماری برای اولین بار با رویکرد گردشگری پایدار و تبدیل به پیاده راه های زیر زمینی ارائه خواهد شد. روش داده اندوزی در این پژوهش بر اساس فعالیت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران و مردمانی است که تجربه استفاده از این نوع معماری را در زندگی روزمره خود داشته اند. روش تحقیق در این نوشتار به صورت ترکیبی از تفسیری-تاریخی و توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این سازه های بومی در صنعت گردشگری دارای اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی در منطقه و جامعه محلی می باشد.
ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران مطالعه موردی : رود دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
65 - 82
حوزههای تخصصی:
رود دره های شهری توجه ما را معطوف به فضاهایی از شهر می نمایند که نواحی دارای پتانسیل، قابلیت و حساسیت های ویژه ای هستند و این پهنه های خاص در نظام سکونت فعلی نباید به جای اینکه محرک توسعه باشند، به مکان هایی برای بازتولید فقر و در عمل به جریان ضد توسعه تبدیل شوند، لذا در جهت پیوند ارزش های محیطی با شهر و حفاظت رود دره ها، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که در چارچوب نظری بازآفرینی پایدار و به کمک چه مدلی می توان به توسعه و حفاظت جامع یکپارچه رود دره های شهری تهران دست یافت؟ هدف کلی پژوهش ایجاد مدل مفهومی بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران و سپس تعیین میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها و شاخص ها در مدل مذکور می باشد. روش تحقیق، پیشنهاد مدل اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه برگرفته از چارچوب نظری و استفاده از تکنیک معادلات ساختاری جهت بهبود مدل و ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص ها و استفاده از ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب برای انتخاب بهترین مدل می باشد. یافته های پژوهش عبارت اند از 1) ارائه مدل پیشنهادی بازآفرینی پایدار رود دره درکه با رویکرد جامع توسعه و حفاظت 2) ارزش گذاری کمی مؤلفه ها و شاخص های مدل 3) تعیین تأثیر متقابل متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مدل 4) ارتباط بین متغیرهای آشکار مؤلفه ها با یکدیگر 5) راستی آزمایی مدل مفهومی اولیه. درنتیجه، ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های مدل بازآفرینی پایدار رود دره درکه انجام شد. به عنوان نمونه اهمیت ارزش مؤلفه های زیست محیطی با ضریب 1، اجتماعی-فرهنگی با ضریب 85/0، کالبدی با ضریب 81/0، اقتصادی با ضریب 79/0 و درنهایت مدیریتی با ضریب 71/0 به دست آمده است. این مقادیر کمی بیانگر اولویت اقدامات و وزن هر یک از مؤلفه ها می باشد و در همه سنجه ها و مؤلفه ها قابل تحلیل و تفسیر است که با توجه به مقادیر به دست آمده مدل پیشنهادی اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه بر اساس مقادیر کمی، اصلاح گردید.
تجزیه و تحلیل رویکرد و منافع سه کشور ایران، ترکیه و عربستان در قبال تحولات سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵
105 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه بحران سوریه به یکی از مهم ترین موضوعات بین الملل تبدیل شده و توجّه بسیاری از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را به خود معطوف کرده است. در این میان، بررسی رویکرد و منافع سه کشور ایران، ترکیه و عربستان نسبت به این بحران و تلاش هر یک برای شکل دهی به معادلات و نظم منطقه ای مطلوب در راستای اهداف و منافع خود و هم پیمانان منطقه ای حائز اهمّیّت فراوان است. سؤال اصلی مقاله این است که سه کشور ایران، ترکیه و عربستان در قبال تحولات سوریه چه رویکرد و منافعی را دنبال می کنند؟ فرضیّه مقاله این است که ایران برای حفظ و افزایش نفوذ راهبردی خود در منطقه شامات به ویژه لبنان، به حمایت از بشار اسد برخاسته است. از طرفی، ترکیه اگرچه در ابتدا رویکرد براندازانه را اتخاذ می کرد؛ اما به خاطر نگرانی از امنیت و ثبات سیاسی خود ناشی از تحولات منطقه کردستان نشین سوریه، هم اکنون سیاست همکاری و همراهی با ایران و روسیه را در پیش گرفته و برای حل بحران سوریه و آینده این کشور، راه حل دیپلماتیک را دنبال می کند. همچنین عربستان برای مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و گسترش گفتمان سلفی گری، همچنان سیاست براندازی اسد را دنبال می کند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
تحلیل پیامدهای گردشگری روستایی در منطقه رودبار الموت استان قزوین: مطالعه موردی روستای اُوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 49
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی از ابزارهای مهم توسعه روستایی محسوب شده و همزمان بر پایدار بودن آن از جنبه های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأکید می شود. از این رو، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل پیامدهای گردشگری برای روستای اُوان، از روستاهای نمونه گردشگری استان قزوین انجام شد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی با رویکرد پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای روستای اُوان بودند (136N=)؛ و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، حجم نمونه ای برابر با صد نفر محاسبه و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق نظرات استادان گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی تأیید شد و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 90/0، پایایی آن به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که پیامدهای مثبت گردشگری در هشت عامل بهبود مسکن روستایی (76/11)، بهبود بافت کالبدی روستا (51/10)، توسعه فرهنگی (51/9)، توسعه بهداشتی (65/7)، توسعه اقتصادی (20/7)، بهبود صنایع روستایی (11/7)، افزایش آگاهی (55/6)، و ایجاد اشتغال (30/5) قابل دسته بندی است و در مجموع، 62/65 درصد از واریانس کل را تبیین می کند؛ همچنین، پیامدهای منفی گردشگری در پنج عامل آلودگی بصری محیط زیست (52/14)، گسترش ناهنجاری اجتماعی (39/13)، تخریب منابع طبیعی (48/11)، تغییر کاربری (80/10) و تغییر فرهنگ محلی (15/10) دسته بندی شده و در مجموع، 36/60 درصد از واریانس کل را تبیین کرده است. بنابراین، برای توسعه پایدار گردشگری روستایی، می توان از آثار منفی گردشگری کاسته و آثار مثبت آن را تقویت کرد.
امکان سنجی توسعه پایدار روستایی از طریق توسعه صنایع خلاق: نمونه موردی صنایع دستی روستاهای منتخب استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
51 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توسعه پایدار روستایی از مسیر توسعه صنایع خلاق انجام شد. جامعه آماری، روستاهای طرح توسعه اقتصادی و اشتغال زایی استان اصفهان در برنامه پنج ساله ششم توسعه بودند. 122 روستای استان اصفهان در سال اول برنامه مورد بررسی قرار گرفتند که از آن میان، پنجاه روستای دارای توان تولید صنایع دستی به کمک ظرفیت سنجی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل سوات و مطالعات میدانی، امکان سنجی کمّی نقاط ضعف و قوت و نیز تهدیدها و فرصت های توسعه صنایع خلاق با توجه به سرمایه های روستا بررسی شد. بر پایه نتایج تحقیق، از پنجاه روستای مورد مطالعه، هفت روستا از طریق توسعه صنایع دستی امکان دستیابی به توسعه پایدار روستایی را نداشتند؛ همچنین، یک روستا دارای شاخص توسعه پایدار روستایی صفر بود. از این رو، پیشنهاد شد که هر روستای دارای امتیاز بیشتر به عنوان مکان کارگاه مرکزی برای تولید، تأمین مواد اولیه، کنترل کیفیت، آموزش و نظارت بر صنایع دستی معرفی شود.
ارزیابی مؤلفه های کیفیت فضا در پیاده راه های شهری (نمونه موردی: پیاده راه فرهنگی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۹
19-40
حوزههای تخصصی:
تأکید بر مفهوم پیاده مداری و تشویق شهروندان به پیاده روی نمی تواند بدون توجه به مهم ترین عنصر این مجموعه یعنی پیاده راه های مطلوب صورت گیرد. علاوه بر تشویق شهروندان، ایجاد پیاده راه در بافت های مرکزی و تاریخی در حفظ و نگهداشت بافت مؤثر می باشد. این امر در شهر رشت با ایجاد پیاده راه فرهنگی در قلب شهر صورت گرفت. به همین منظور، هدف این پژوهش، ارزیابی مؤلفه های pps بر کیفیت پیاده راه فرهنگی رشت از دیدگاه استفاده کنندگان می باشد. روش این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام توصیفی– پیمایشی است. ابعاد و شاخص های سنجش کیفیت فضا با استفاده از مطالعات کتابخانه و تحقیقات پیشین انتخاب گردید سپس با استفاده از پرسشنامه اقدام به گردآوری نظرات شهروندان شد. جامعه آماری در این تحقیق نامحدود بوده که با استفاده از روش بررسی جامعه نامحدود، حجم نمونه در این تحقیق 233 نفر انتخاب گردید. روش تحلیل، استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار لیزرل می باشد که نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر کاربران مولفه pps با ضریب کارکرد فعالیت97/0، اجتماعی پذیر بودن 95/0، دسترسی58/0، آسایش منظر51/0 به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را بر کیفیت فضای پیاده راه دارند. به منظور بهبود وضعیت پیاده راه های رشت پیشنهاد می گردد وسایل حمل ونقل عمومی افزایش یابد، مبلمان شهری مناسب ایجاد گردد و دست فروشان ساماندهی گردند.
کاربست مدل های تحلیلی در تدوین راهبردهای توسعه متعادل منطقه ای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
49 - 66
حوزههای تخصصی:
استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل برخورداری از منابع با ارزش و حیاتی و همچنین موقعیت خاص جغرافیایی می تواند به عنوان یکی از قطب های مهم صنعتی کشورتبدیل گردد ولی نتوانسته به درستی مسیر توسعه را طی کند و به عنوان یک استان محروم شناخته می شود. لذا هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و بیان پتانسیل ها و تهدیات استان کهگیلویه و بویراحمد و ارائه برنامه استراتژیک جهت توسعه آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش از نوع تبینی می باشد و بر اساس ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کیفی است. جامعه آماری آن شامل مدیران ارشد استان می باشد که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از دو روش اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و تلفیق آن با AHP استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، برخورداری از منابع نفت و گاز و منابع معدنی فراوان، موقعیت جغرافیایی و ارتباطی مناسب بین منطقه ای به عنوان مهم ترین نقاط قوت و نبود کارخانجات صنعتی و معدنی، ضعف شدید زیرساخت های لازم در مراکز شهری،عدم توجه به سکونت گاههای روستایی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف استان شناخته شده است. امکان توسعه فعالیت های باغداری، زنبورداری، قابلیت بالای پرورش دام و پروش آبزیان به عنوان مهم ترین فرصت های و بیرون ماندن استان از فضای شبکه اقتصادی کشور، عدم شکل گیری ارتباط قوی بین سکونتگاه ها، نبود بستر امنیتی مناسب برای سرمایه گذاران به عنوان مهم ترین تهدیدات استان شناخته شده است. که بر اساس این نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات، جهت توسعه استان راهبردهای پیشنهاد گردید.
ارزیابی مشارکت سیاسی و شناسایی تعیین کننده های آن در جوامع شهری (مطالعه موردی: شهر لامرد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
107 - 118
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی فراگیر شهروندان در امور مختلف یکی از نمادهای وجود دموکراسی و مشروعیت حاکمیت یک کشور است که دارای ابعاد متعددی می باشد. شرکت در انتخابات یکی از ابعاد مهم مشارکت سیاسی است که ارتقای سطح آن در گرو بهبود وضعیت دیگر ابعاد مشارکت سیاسی و شناسایی و تقویت عوامل موثر بر آن است. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و همستگی انجام گرفته است ارزیابی مشارکت سیاسی و شاخص های آن و همچنین شناسایی عوامل تعیین کننده آن در میان شهروندان شهر لامرد واقع در استان فارس است. همه شهروندان 18 ساله و بیشتر، که واجد شرکت در انتخابات هستند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که بر اساس نتایج آخرین سرشماری، تعداد آن ها 19595 نفر بوده است. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شده است. با توجه به محدودیت های انجام سرشماری، با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و پرسشنامه ها به صورت کاملاً تصادفی در میان شهروندان توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین و کمترین مشارکت سیاسی شهروندان در دو متغیر رأی دادن و نوشتن مقالات سیاسی به ترتیب با میانگین 26/4 و 32/2 بوده است. نتایج بررسی وضعیت کلی مشارکت سیاسی شهروندان نشان می دهد میانگین محاسبه شده با مقدار 131/3 بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج بررسی همبستگی میان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل پژوهش نشان داد بین مشارکت سیاسی و متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، استفاده از رسانه های داخلی، کیفیت زندگی، رضایت از عملکرد دولت، سرمایه اجتماعی، استفاده از شبکه های اجتماعی و آگاهی سیاسی، به لحاظ آماری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد و میان استفاده از رسانه های خارجی و میزان مشارکت سیاسی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل و درجه مذهبی بودن با میزان مشارکت سیاسی ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
ارزیابی تطبیقی بر ساز و کار های مدیریت زمین در مناطق آزاد ، مطالعه موردی : چین، امارات متحده عربی و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه مناطق آزاد اقتصادی یکی از ابزارهای نظام نئولیبرالیسم برای تحقق راهبرد برون گرا در پارادایم جهانی شدن، بر بستر اقتصاد سیاسی فضا و از اصلی ترین کانون های تمرکز حضور سرمایه گذاران محسوب می شود. حضور سرمایه در این مناطق منجر به توسعه کالبدی سریع تر این مناطق و نواحی شهری آنها نسبت به دیگر حوزه ها گردیده است؛ که این امر ضرورت توجه به برنامه ریزی و مدیریت کاربری زمین در توسعه مناطق آزاد را افزایش داده است. بر این اساس هدف تحقیق حاضر، ارزیابی ساز و کارهای مدیریت زمین در مناطق آزاد با توجه به سه نمونه چین، امارات متحده عربی و ایران می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و همچنین پیمایش است. جهت تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، استفاده شده است. نتایج تحلیل مقایسه ای در ایران و کشورهای امارات متحده عربی و چین نشان می دهد که اطمینان از کالبد زیستی، تحلیل تقاضای سرمایه گذاری و تأمین زیرساخت ها بر اساس طرح های بالادست از مهم ترین اصول مؤثر بر مدیریت کاربری زمین می باشد. ویژگی اصلی نظام مدیریت کاربری زمین در مناطق آزاد، مدیریت پایدار و یکپارچه منابع زمین است. در این راستا، ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در منطقه اسپیران استان آذربایجان شرقی با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لغزش از جمله مخاطراتی است که خسارات جانی و مالی فراوان به دنبال دارد. یکی از اقدامات اولیه جهت پیش گیری یا کاهش خسارات ناشی از این پدیده، تهیه نقشه پهنه بندی خطر و شناسایی نواحی مستعد برای وقوع آن است. در این مقاله، نقشه حساسیت به رخداد زمین لغزش در بخش اسپیران واقع در شهرستان تبریز، استان آذربایجان شرقی، به دست آمده است. برای این منظور ابتدا عوامل مؤثر در وقوع پدیده مذکور شناسایی و سپس لایه های اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشه های زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، بارش، گسل، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه ها، فاصله از جاده و فاصله از مناطق مسکونی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. این لایه ها به عنوان متغیر مستقل وارد مدل رگرسیون لجستیک گردیدند تا وزن و نقش هریک از آنها در وقوع زمین لغزش در منطقه مطالعاتی مشخص شود. علاوه بر آنها نقشه پراکنش زمین لغزش های قبلی منطقه نیز آماده سازی و به عنوان متغیر وابسته مدل رگرسیون لجستیک در نظر گرفته شد. به این ترتیب ضرایب مدل تعیین شدند و با شاخص هایPseudo R Square، راک (ROC) و کای اسکور ارزیابی گردیدند و مورد تأیید قرار گرفتند. به عنوان نمونه، مقدار شاخص راک برابر 957/0 به دست آمده که مقدار بالایی است و نشان می دهد که زمین لغزش های مشاهده شده، رابطه قوی با مقادیر احتمال حاصل از مدل رگرسیون لجستیک دارند. در ادامه با استفاده از این ضرایب، معادله ای تشکیل شد تا احتمال وقوع در قسمت های مختلف منطقه مطالعاتی مشخص شود. با توجه به مقدار ضرایب به دست آمده می توان گفت که زمین شناسی و کاربری اراضی مهم ترین عوامل در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه می باشند. در نهایت نقشه پهنه بندی خطر ایجاد گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که حدود 10 درصد از سطح منطقه در کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته اند که اغلب دارای پوشش مرتع می باشند.
باززنده سازی بافت های کهن شهری با تأکید بر مدل SWOT (مطالعه موردی: بافت کهن شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی بسیاری از شهرهای کشور منطبق بر بافت کهن است؛ که واجد گنجینه ای عظیم از عناصر و ارزش های تاریخی و فرهنگی می باشند. اگرچه این بافت ها به روزگار خود از نظر سازمان فضایی و ساختار عملکردی متناسب با نیازهای زندگی و مقتضیّات اجتماعی و اقتصادی عصر خود بودند. ولی به دنبال تحوّلاتی که در نظام سکونتگاه های شهری – تحت تأثیر تحوّلات فناوری و تغییر در نیازهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی – به وقوع پیوست، دچار ضعف عملکردی شدند. این بافت ها که زمانی نماد حیات شهری و کانون ثروت و قدرت شهرها بودند، امروزه در تقابل با نواحی جدید و حومه ها، به مکانی جمعیّت گریز تبدیل شده اند. در این پژوهش بافت کهن شهر زنجان به عنوان نمونه ی موردی، مورد مطالعه قرار گرفت. این بافت که در گذشته، محل زندگی اقشار اصیل و متمکّن شهر زنجان بوده، امروزه به محل زندگی اقشار عمدتاً کم درآمد و اغلب غیربومی تبدیل شده است که این امر، خود عاملی در فرسودگی رو به تزاید آن بوده و به دور افتادن آن از صحنه ی اقتصادی شهر منجر شده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی – پیمایشی بوده و اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) جمع اوری گردیده است و با تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل SWOT، به ترسیم ماتریس SWOT با استفاده از امتیاز نهایی شاخص های برتر چهار عامل (قوّت، ضعف، فرصت و تهدید) اقدام گردید.
بررسی اثرات اجتماعی هدفمند کردن یارانه ها در پایداری روستاهای جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا بر روستاهای کشور مؤید آن است که این مناطق طی دهه های اخیر، همواره با چالش های اساسی چون نابرابری، فقر، کمبود زیرساخت ها، کاهش شدید جمعیت در اثر مهاجرت و سایر مسائل اجتماعی مواجه بوده اند تا آنجا که حتی نتوانسته گاهی به بقای خود ادامه دهند. لذا از گذشته تاکنون سیاست های اقتصادی مختلفی از جمله پرداخت یارانه جهت بهبود وضعیت خصوصا در جوامع روستایی اتخاذ گردیده است. هدف از مطالعه حاضر آگاهی از اثرات اجتماعی هدفمندی یارانه ها در پایداری روستاهای جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر واقع در غرب مازندران و مقایسه آن در این دو ناحیه بود. جامعه آماری، شامل 26 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 317 پرسش نامه تعیین گردید. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های GIS، SPSS و Excel استفاده شد. نتایج ارزیابی شاخص های پایداری روستا از نظر اجتماعی و وضعیت مسکن در روستاهای مورد مطالعه قبل و بعد از هدفمندی یارانه ها تفاوت معنی داری نداشت. بعلاوه نتایج نشان داد که روستاییان با پرداخت یارانه بصورت نقدی موافق بودند. نتایج حاصل از جدول توافقی دو طرفه نشان داد که از نظر کلیه شاخص های اجتماعی و مسکن در این مطالعه، بعد از هدفمندی یارانه ها نیز بین نواحی جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابراین نتیجه گیری می شود که اجرای هدفمندی یارانه ها تا این مرحله در پایداری روستاهای نواحی جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر تاثیر نداشته است.
بررسی تکامل ساختاری کوههای شمال بیرجند با استفاده از ترسیم مقاطع عرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل ها از ساختارهای اصلی کنترل کننده ی هندسه و کینماتیک ساختاری در کوهزادها به شمار می آیند. منطقه ی مورد مطالعه (کوه های شکراب) در استان خراسان جنوبی و قسمت شمالی شهرستان بیرجند قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر گسل ها بر تکامل ریخت زمین ساختی منطقه ی مورد مطالعه است. در این پژوهش تحلیل ساختاری کوه های شکراب واقع در شمال بیرجند با استفاده از عملیات صحرایی، ترسیم مقاطع عرضی و شاخص ژئومورفیک طول- شیب رودخانه (SL) انجام شد. برای تحلیل ساختاری و مشخص نمودن تاثیر گسل ها بر تکامل ساختاری ابتدا با استفاده از عملیات صحرایی گسل ها شناسایی گردید و سپس با استفاده از DEM و داده های مربوط به گسل های منطقه مقاطع عرضی ترسیم شد. مقاطع عرضی عمود بر ساختارهای منطقه (گسل های طولی و عرضی) رسم گردید. ترسیم مقاطع عرضی در جهت عمود بر گسل ها نشان می دهد که در مقطع CD که در قسمت غربی منطقه ی مورد مطالعه واقع شده است. شاهد کاهش شیب گسل ها از شمال به سمت جنوب هستیم، بنابراین مقطع CD فعال ترین مقطع می باشد. محاسبه شاخص SL نشان می دهد که بیشترین فعالیت تکتونیکی و بیشترین مقدار شاخص SLمربوط به قسمت غربی کوه های شکراب است که دلیل آن عملکرد اخیر گسل های راندگی می باشد. بیشترین تراکم گسل های راندگی مربوط به بخش غربی منطقه ی مورد مطالعه است و در مناطقی از کوه-های شکراب که بیشترین تراکم گسل های راندگی وجود دارد بالاآمدگی تکتونیکی و فعالیت تکتونیکی نیز افزایش یافته است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که با حرکت در روند E-W کوهستان شاهد بیشترین فعالیت تکتونیکی در قسمت غربی می باشیم.
تبیین فرایند همکاری های قلمرویی در بهره برداری از قنات (مورد مطالعه: قنات حسن آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزههای تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.
تحلیل مقایسه ای سرمایه گذاری در توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش اقتصاد مهندسی و تکنیک دلفی (موردمطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
396 - 407
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تحلیل مقایسه ای اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی شهرستان همدان در دو رویکرد کمی و کیفی شامل تکنیک های اقتصاد مهندسی و دلفی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی است. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی گزینه های قابل انتخاب طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران استخراج و سپس به روش های آماری اولویت بندی گردیدند. همچنین با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصاد مهندسی و با برآورد متغیرهایی نظیر هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های تولید، استهلاک، دارایی ها و ساختار درآمدی پروژه ها، و با استفاده از نرم افزار کامفار ш بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع مختلف تبدیلی استان محاسبه گردید. ارزیابی اقتصادی پروژه ها و اولویت بندی آن ها در تکنیک اقتصاد مهندسی با استفاده از معیارهای خالص ارزش فعلی (NPW)، نرخ بازگشت سرمایه (ROR) و هزینه ایجاد هر شغل صورت پذیرفت. طبق نتایج به دست آمده از روش دلفی، صنایع مرتبط با محصولاتی نظیر سیر و سیب زمینی با در نظر گرفتن تمامی شاخص ها در اولویت های اول و پس از آن صنایع تولید ترشی و کنسرو میوه و کمپوت ها در اولویت های بعدی قرارگرفتند. بر اساس یافته های تحقیق و با در نظر گرفتن معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROR)، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، تولید کشمش اولویت دوم، تولید پودر سیب زمینی اولویت سوم، و بر اساس شاخص هزینه ایجاد یک شغل، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، و طرح تولید کمپوست کشاورزی اولویت دهم را به خود اختصاص دادند.
مدل سازی معادلات ساختاری موانع و چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
گردشگری عامل مهم اشتغال زایی و ایجاد درآمد است و می تواند به عنوان راهکاری برای توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد. گام نخست در توسعه گردشگری، شناسایی موانع و چالش های آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد تا شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در منطقه موردمطالعه گردد. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی شهر خوی در سال ۱۳۹۶ بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی بهره گرفته شد. برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق می باشد. نتایج بیانگر آن است که اثر و تأثیر عوامل و شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی، بهداشت و کیفیت محیط، جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری بر توسعه گردشگری معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که عوامل مذکور جزء چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی شهر خوی می باشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی به ویژه از طریق شمس تبریزی مناسب و کافی نبوده است.
تحلیل ریخت شناسی شبکه شهری با رویکرد تعادل بخشی به فضا (مطالعه موردی: شبکه شهری استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
311 - 336
حوزههای تخصصی:
تعادل بخشی به ساختار فضایی و تعیین شبکه شهری آینده، مأموریت بنیادین آمایش سرزمین تلقی می شود. شهرها به عنوان عناصر اصلی سازمان یابی فضا در قالب شبکه شهری سازمان می یابند. شبکه شهری درانطباق دو بعد فرم و کارکرد سنجیده می شود که از طریق تحلیل روابط آن ها می توان کارایی الگوهای مختلف را بررسی کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل ریخت شناسی شهری به منظور انطباق ابعاد ریخت شناسی و کارکردی شبکه شهری استان هرمزگان انجام گرفته است. هدف گذاری پژوهش از نوع کاربردی و روش شناسی آن به صورت توصیفی تحلیلی است. شاخص های تحلیلی پژوهش برای ریخت شناسی شبکه شهری در استان هرمزگان شامل شبکه راه ها، فاصله میان سکونتگاه ها، جمعیت شهری و نوع خدمات است. ابزار تحلیلی پژوهش برای پیشبرد هدف پژوهش، تحلیل های فضایی تراکم، درون یابی فاصله وزن گذاری شده معکوس در قالب نرم افزار Arc GIS 10-4 است. نتایج پژوهش نشان می دهد ریخت شناسی شبکه شهری استان هرمزگان از چهار الگو یعنی الگوی تک مرکزی، الگوی چندمرکزی، الگوی خطی و الگوی جزیره ای تبعیت می کند که موقعیت استقرار این الگوها در استان بیانگر رابطه بین موقعیت استقرار و ریخت شناسی شبکه است. به دلیل استقرار شهرهای بزرگ استان در مجاورت دریا، الگوهای تک مرکزی و خطی بیشتر تحت تأثیر عامل دریا شکل گرفته اند. همچنین الگوهای جزیره ای و منفرد علاوه بر جزایر استان، در پهنه های کوهستانی یا دشت های میان کوهی استقرار یافته اند. برایند پژوهش نشان دهنده آن است که منطبق نبودن فرم و کارکرد موجب ارتباط و تعامل ضعیف حوزه های هم پیوند شهری می شود. این ناهمخوانی، تحقق بهره مندی شبکه شهری از فرصت های هم جواری را کاهش می دهد و کارایی شبکه ضعیف می شود.
ارزیابی و پایش تأثیر طراحی محیطی در پیشگیری از جرم و اثر آن در احساس امنیت شهروندان با رویکرد CPTED (نمونه موردی؛ محله نعمت آباد، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
86 - 114
حوزههای تخصصی:
جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد شهر تهران و همچنین ارائه راهکارهایی به منظور بهبود شرایط این محله است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اصول طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد به صورت مناسبی رعایت نشده است، به طوری که میانگین شاخص های طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد برابر با (۹۰/۲) در طیف لیکرت است که حتی از حد متوسط نیز پایین تر می باشد. در سطح جزئی تر و در میان معیارهای CPTED، به ترتیب شاخص های مدیریت و نگهداری (۱۰/۳)، قلمروگرایی (۹۵/۲)، نظارت طبیعی (۹۰/۲)، کنترل و دسترسی (۸۹/۲)، حمایت از فعالیت های اجتماعی (۶۳/۲) دارای بیشترین میانگین بودند. نتایج بیانگر آن است که طراحی محیطی می تواند در افزایش احساس امنیت و کاهش فرصت برای وقوع اعمال مجرمانه در محله نعمت آباد تأثیرگذار باشد؛ بنابراین موفقیت در این زمینه نیازمند توجه به طراحی محیطی بافت شهری محله نعمت آباد در پیشگیری از جرم می باشد.
پایش تغییرات کاربری زمین در شهر شهمیرزاد با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات مکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
30 - 52
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی توسعه یافتن شهری و تغییرات کاربری اراضی در دوره های بعدی ، ما نیز با استفاده از داده های سنجش ازدور و تصاویر ماهواره لندست و با مطالعات میدانی و کتابخانه ای نقشه های کاربری اراضی شهر شهمیرزاد را به دست آوردیم ،برای رسیدن به این مهم از نرم افزار های ENVI 5.3,ARC.GIS10.5 وTerrset استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با گذشت زمان در طی سالهای مورد مطالعه از مساحت کاربری های باغی و زراعی، و زمین بایر کاسته شده و کاربری های مسکونی و انسان ساز افزایش یافته اند .مساحت کاربری باغی و زراعی در سال 1999 برابر 3830317 متر مربع بوده که در سال 2009 به مقدار2855094 متر مربع و در سال 2019 به 2429144 متر مربع رسیده است است که روند کاهشی را دنبال می کند . همچنین اراضی مسکونی و انسان ساخت در سال 1999 مساحتی برابر 360623 متر مربع ،در سال 2009 برابر 1264976 متر مربع و در سال 2019 مقدار 2495357 متر مربع داشته که نشان دهنده روند به شدت افزایشی می باشد. با استفاده از آشکار سازی تغییرات مشخص گردید بیشترین تبدیل کاربری ها در سال 1999 تا 2009 مربوط به تبدیل اراضی باغی و زراعی به زمین های بایر با حدود 20درصد تغییر و در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2019 مربوط به تبدیل اراضی باغی و زراعی به اراضی مسکونی با حدود 16 درصد می باشد. بررسی نتایج حاصل از آشکار سازی نشان می دهد در بازه زمانی 10 سال اول حدود 20 درصد از اراضی باغی به زمین های بایر و در بازه 10 سال دوم حدود 7 درصد از اراضی بایر به اراضی مسکونی و انسان ساخت تبدیل شده است. .