فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدیِ تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی است.روش و داده: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. ماهیت داده ها آمیخته و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی است. در این پژوهش بعد از بررسی اسناد و متون معتبر، عوامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و برای تعیین عوامل کلیدی از نرم افزار Micmac بهره گرفته شد.یافته ها: ۴۳ عامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و با توجه به خروجی نرم افزار Micmac در قالب عوامل تعیین کننده (عوامل کلیدی)، دو وجهی یا تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل تنظیم شدند و نُه عامل به عنوان عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی شد.نتیجه گیری: عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی از دیدگاه خبرگان پژوهش عبارتند از: افزایش دغدغه محلی- استانی تا حوضه ای – ملی، کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت به ویژه اعتماد، کاهش مشارکت در میان ساکنان حوضه آبریز، آسیب پذیری معیشت ساکنان حوضه آبریز، کاهش تولیدات صنعتی در استان های حوضه آبریز، کاهش نرخ رشد اقتصادی در استان های واقع در حوضه، کاهش فرصت های شغلی در میان ساکنان حوضه آبریز، پیدایش و گسترش گروه ها و باندهای خلافکار و تشدید فعالیت های غیرقانونی است و مناسب ترین راه حل برای بهبود مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی مدیریت متمرکز و یکپارچه منابع آب به دنبال عدالت اجتماعی، افزایش بازه اقتصادی و پایداری اکولوژیک شناخته شد. به عبارتی با نگرش به تفکیک مدیریت استانی منابع آب و برداشت بی رویه در بخش های مختلف حوضه، انتقال آب به بیرون از حوضه و کشمکش های ناحیه ای و استانی، به نظر می رسد با برپایی مدیریت یکپارچه در حوضه، توجه به نگرش سیستمی و مناسبات همکاری پایه در حوضه می توان به سمت بهبود وضعیت آبی در حوضه آبریز گاوخونی حرکت کرد.نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی با بهره گیری از نظرات خبرگان دانشگاهی و اجرایی است.
مقایسه آماری -همدیدی بارش ایران در خشکسالی و تر سالی (۲۰۲۱- ۱۹۹۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
140 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف: نوسان شدید بارش از محدودیت های محیطی ایران است. هرچند میانگین بارش سالانه ایران را حدود یک سوم بارش سیاره زمین می دانند؛ اما توزیع فضایی و زمانی همین مقدار نیز بیانگر توزیع ناتراز بارش در پهنه جغرافیایی ایران است. خشکسالی و سیلاب دو مشخصه اصلی نظام بارشی ایران هستند. نظام بارشی ایران ناهمگن و نامتوازن است. دو سال 2019 و 2021 به عنوان نمونه برای مقایسه شرایط همدید انتخاب شدند. بارش های سیل آسا سال آبی 2019 و خشکسالی نسبتاً شدید سال 2021 ناترازی بارش را نشان می دهد.روش و داده: برای تحلیل این مسئله داده های روزانه بارش ۳۶۰ ایستگاه هواشناسی 2021-1991 و شاخص های همدید فصول زمستان 2019 و 2021 عرض ͦ N ۹۰-۱۰ و طول ͦ E ۹۰-۱۰ استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد احتمال رخداد خشکسالی 42%، ترسالی 35.5% و نرمال 22.5% است. طبق نتایج زنجیره مارکف، بیشترین احتمال تغییر فاز حالت نرمال به خشکسالی 57% و خشکسالی متوالی 46.2 % است. تحلیل Anova (۹۵%) نشان داد اختلاف معناداری بین متغیر های اقلیمی سال های تر و خشک وجود دارد. شرایط همدید نشان داد در سال نمونه ترسالی (2019) عملگر پر فشار سیبری در سال های مرطوب (در سال 2019) دارای فشار بیشتر (mb1054) و در سال 2021 به عنوان نماینده سال خشک، 1032 میلی بار و کمتر بوده است. در سال مرطوب فراوانی عبور سیکلون ها و اختلاف دما در تراز 500-1000 بیشتر اما مقادیر امگا کمتر است. این شرایط در 2021 (خشکسالی) میزان فشار در سیبری، اختلاف دمای تراز 500 و 1000 کمتر و امگا بالاتر است (هوای پایدار).نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که نوسان پذیری بارش ایران از سالی به سال دیگر زیاد و رخداد سال های کم بارش از پر بارش بیشتر است.نوآوری و کاربرد نتایج: مقایسه شرایط همدید در شرایط ترسالی و خشکسالی که نشان دهنده تغییرات مراکز فشار بر بارش ایران است. رهیافت برنامه ریزی مبتنی بر ریسک در زمینه افزایش تاب آوری برنامه های توسعه و تأمین آب مبتنی بر شرایط اقلیمی با عدم قطعیت بیشتر است. بر این اساس توجه به توان اکولوژی، بازتوزیع فضایی جمعیت و کاهش میزان خطرپذیری محیط جغرافیایی کشور اهمیت بالای دارد.
تبیین جامعه شناختی مشارکت سیاسی از دید نخبگان خوزستان با تاکید بر سرمایه اجتماعی در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی برنامه ریزی برای مشارکت سیاسی از دید نخبگان خوزستان با تاکید بر سرمایه اجتماعی است روش پژوهش از نوع کمی واز نظر بررسی متغییرها از نوع همبستگی وبا توجه باینکه به بررسی وضع نگرش نخبگان دررابطه با مشارکت سیاسی می پردازد در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار می گیرد واز لحاظ هدف کاربردی است.متغیر وابسته مشارکت سیاسی ومتغییر مستقل آن 1) سرمایه اجتماعی 2) آگاهی اجتماعی3) اعتماد اجتماعی4) ارتباط اجتماعی5) مشارکت اجتماعی می باشد.جامعه آماری این پژوهش کلیه نخبگان خوزستان شامل مدیران ارشد ومیانه شرکتهای خصوصی ودولتی-مدرسان دانشگاهها-نویسندگان-پزشکان ومهندسان می باشد. از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مدرسان دانشگاههاانتخاب که با توجه به آماراخذشده ازواحد نیروی انسانی مراکز آموزشی عالی دانشگاهها 3858نفر مدرس در دانشگاهها مشغول به خدمت میباشند وحجم نمونه براساس جدول مورگان 351 نفربدست آمده است .روش گردآوری اطلاعات پیمایشی وپرسشنامه ایی است.پرسشنامه براساس طیف لیکرت ساخته و سوالات از نوع بسته می باشد. وبراساس آزمون فرضیات بین مشارکت سیاسی وسرمایه اجتماعی رابطه معنادار (91/7 آماره t) وجود دارد همچنین بین مشارکت سیاسی واعتماد اجتماعی رابطه معنادار (37/2 آماره t) وجودداردوبین آگاهی اجتماعی ومشارکت سیاسی رابطه معنادار (22/3 آماره t) وبین ارتباط اجتماعی ومشارکت سیاسی (14/3 آماره t) وبین مشارکت اجتماعی ومشارکت سیاسی (54/5 آماره t) رابطه معنا دار وجود دارد که رابطه تمام متغیرها با مشارکت سیاسی براساس نتایج بدست آمده آماره t همگی بیش از 96/1 بوده ومعنادار می باشد.
دیدگاه دختران جوان نسبت به احساس تنهایی در پارک های شهر سنندج در جهت ارتقاء کیفیت زندگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پارک های شهری به عنوان فضاهایی برای فرار از زندگی شهری، تقویت سلامت جسمی و روانی و ایجاد تعاملات اجتماعی اهمیت دارند. جوانان، به ویژه دختران 15 تا 24 ساله، از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند که حضور کمتری در پارک ها دارند. پارک های شهری با تقویت سلامت روانی و کاهش تنهایی، برای جوانان، به ویژه دختران 15 تا 24 ساله، اهمیت دارند. روش بررسی: این مطالعه در شهر سنندج انجام گرفته و تعداد 513 پرسشنامه توسط دختران جوان حاضر در پارک آبیدر، آشتی، روجیار و کوچکه رش سنندج توزیع و تکمیل گردید. پرسشنامه از 3 متغیر مستقل (فعالیت ها، اجتماع پذیری و آسایش و رفاه) ساماندهی شده بود و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS نشان داد که فعالیت در پارک، با ضریب همبستگی 800/0، بیشترین تأثیر را بر کاهش احساس تنهایی دختران جوان داشته است. پس از آن، اجتماع پذیری پارک با ضریب همبستگی 707/0 و آسایش و رفاه پارک با ضریب همبستگی 682/0 به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ایجاد فرصت های مناسب برای فعالیت و تعاملات اجتماعی در پارک ها، به همراه تأمین آسایش و رفاه، می تواند نقش مهمی در کاهش احساس تنهایی دختران جوان ایفا کند. توجه به ترجیحات آنان می تواند پارک ها را به فضاهایی تبدیل کند که نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس تنهایی دختران جوان در جوامع امروزی ایفا کنند.
شناسایی پیشران های کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: محله سرتپوله، سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است. بر این اساس، رویکرد آینده پژوهی می تواند چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصت ها و مخاطره های احتمالی آینده باز نگاه دارد؛ ابهام ها، تردیدها و دغدغه های فرساینده مردم را می کاهد، توانایی انتخاب هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش می دهد. در همین راستا هدف این پژوهش واکاوی پیشران های کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد آینده پژوهی در محله سرتپوله ی شهر سنندج می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی می باشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخص ها استفاده شده است. سپس پرسشنامه ی نیمه ساختاریافته بین 45 کارشناس متخصص و خبره در حوزه ی مسائل شهری توزیع شد. و داده های بدست آمده از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسوده ی محله ی سرتپوله (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری می کند. همچنین بر اساس تحلیل های انجام گرفته، 19 عامل به عنوان پیشران های کلیدی مانند روش های آمرانه مدیریتی به منظور نوسازی بافت فرسوده، تمرکزگرایی، تزریق به موقع اعتبارات هنگام نوسازی بافت فرسوده ناحیه به صورت مستقیم و متغیرهای توجه به بهسازی و نوسازی در طرح های جامع و تفصیلی، حق مداخله شهروندان در ساخت و سازه، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی و تعادل بخشی و تحقق عدالت اجتماعی به صورت غیرمستقیم برای ارتقای کیفیت و عملکرد بافت های فرسوده معرفی شدند.
واکاوی مسائل و مشکلات ساختار فضایی منطقه شهری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
73 - 91
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان فضایی مستقل از پیرامون خود محسوب نمی گردند و با توجه به تعاملات گسترده شهرها با مناطق پیرامونی و اثرگذاری این روند در ابعاد مختلف، بررسی ساختار فضایی منطقه شهری ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر بررسی مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز و ارائه راهکارهایی به منظور ارتقاء و توسعه محدوده مورد مطالعه می باشد. از این رو، روش تحقیق در مطالعه حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را نیز مدیران و مسئولان شهری تشکیل داده اند که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، 100 نفر از طریق روش کوهن و نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز در قالب 6 دسته اصلی قابل تقسیم بندی بوده که بر مبنای مدل تحلیل عاملی 81/45 درصد از مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز را دربر می گیرد. عامل ها و مسائل استخراج شده به ترتیب اهمیت شامل مسائل ساختار و سازمان فضایی، مسائل زیست محیطی، آسیب پذیری کالبدی، مسائل اقتصادی، شبکه ارتباطی، حمل ونقل و ترافیک و مسائل اجتماعی-فرهنگی بوده که ارزش ویژه آنها نیز به ترتیب6/915، 3/422، 2/711، 2/091، 1/822 و 1/327 می باشد. نتایج نیز نشان می دهد که ساختار یک طرفه و تک قطبی منطقه (مادرشهر تبریز) تأثیر بسزایی بر افزایش مسائل و مشکلات داشته است و نیاز است تا با تأکید بر توزیع فضایی متعادل عملکردها از فشار بیش از حد به شهر تبریز جلوگیری به عمل آید.
مولفه های اثرگذار بر شکل گیری اکولوژی سیاسی آب براساس طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق شرق و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
127 - 150
حوزههای تخصصی:
اکولوژی سیاسی آب برابعاد سیاسی، اجتماعی واقتصادی مدیریت منابع آب دریک زمینه اکولوژیکی گسترده تر تمرکز دارد وبه بررسی این موضوع می پردازد که چگونه پویایی های سیاسی وقدرت برتوزیع، دسترسی وکنترل منابع آب تأثیر می گذارد. فقر و کمبود منابع آبی در مناطق مرکزی و شرق ایران موجب شده دولت ها برای غلبه بر این کمبود و افزایش تقاضای آب به انتقال آب ازدریای عمان و خلیج فارس اقدام کنند. این پژوهش باشیوه توصیفی تحلیلی به دنبال شناسایی مولفه های اثرگذار ازمنظر اکولوژی سیاسی دراین طرح انتقال آب است. نتایج تحقیق نشان می دهد چشم اندازهای رویکرد اکولوژی سیاسی آب درایران مبتنی بر ملاحظات قدرت برای جستجوی فصل مشترک بین آب، زیرساخت ها وقاعده سیاسی است؛ و اینکه تصمیم گیری چه کسانی به سیستم های آب شکل می دهد، وچگونه اقدامات تاریخی، فرهنگی واجتماعی - اقتصادی منجر به حفظ توزیع نابرابر آب درایران شده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد مهم ترین مولفه های موثر ازنظر اکولوژی سیاسی آب دراین طرح عبارتنداز: تغییر اقلیم، مکان یابی نادرست صنایع آب بر درمناطق خشک وکم آب، سلطه نگاه خودکفامحوری دربخش کشاورزی، بی توجهی قانونگذاران و مدیران نسبت به استخراج ومصرف بیش از اندازه ازمنابع آب سطحی و زیرزمینی، حاکمیت تفکر ایجاد سازه های آبی، نقش نمایندگان مجلس درانتقال آب بین حوضه ای و بین استانی، فرایندنادرست و زیانبار تصمیم گیری، دولتی بودن مالکیت آب وناکارآیی سیستم اقتصادی آب، خصوصی سازی مدیریت آب و پیامدهای آن برای عدالت ودسترسی وسیاست های نادرست توسعه در ایران. از این رو،روابط قدرت باایجاد تناقضات وتنش ها درارتباط با منابع آب این منطقه، به بروز رقابت شدیدی در زمینه توزیع واستفاده ازاین منابع دامن زده است.
تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی (فاطمیه) شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در قرون اخیر رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه همراه با رویکردی عینی به توسعه، بر نابسامانی های عینی و ذهنی شهرهای جهان سوم افزوده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی(فاطمیه) شهر اهواز،انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری49719نفر ساکن در محلات زیتون کارمندیو کوی فاطمیه در سال 1395می باشد. نمونه گیری تصادفی به طوری که حجم نمونه از هر دو محله برداشت شده است. به منظور انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر طبق آن حجم نمونه380 نفر بدست آمد. برای تحلیل از آزمونT و همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهددر محله کوی فاطمیه میانگین شاخص کالبدی- فیزیکی 2.63 و برای زیتون کارمندی 3.78 ،در بعد اقتصادی میانگین محله کوی فاطمیه 3.68 و زیتون کارمندی 3.79 ،است. نتایج حاکی از آن است که توجهات عمده در نحوه ی پخش منابع توسعه، و در نظر گرفتن عدالت در بهره مندی، و عدم توجه و سرمایه گذاری در یک مکان خاص که این موضوع این امر را نشان می دهد که همه ی این شاخص های در صورت توجه درست به آنها می تواند در روند توسعه ی پایدار محلات مورد مطالعه و کلاَ توسعه پایداری شهر تأثیرگذار باشد.
تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیری در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر، یکی از مهم ترین مسائل توسعه پایدار مناطق روستایی است. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و ارتقای بهره برداری از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق بنیادی، روش مورداستفاده تطبیقی با شیوه تحلیل محتوا می باشد. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش های اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که موفقیت کشورهای آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند از طریق برنامه های تعاملی و مشارکت ذی نفعان و دادن اختیار به آن ها در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده است. اما کشور ایران در سطح ملی و منطقه ای، با دیدگاه ساختار متمرکز و نگرش بخشی به برنامه ها، عدم استقلال و سیاسی بودن مدیران مواجه و در سطح محلی با عدم اختیارهای قانونی به نهادهای محلی و عدم مشارکت های تعاملی در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر روبرو است. از جمله کاربرد این پژوهش می توان به آگاهی از نقاط قوت و ضعف کشورهای موردمطالعه در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و مقایسه آن با کشور ایران و بسترسازی آن در جهت بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور اشاره کرد. این دیدگاه کمک می کند تا زمینه تشویق نهادهای مردمی و محلی در سطوح گوناگون مناطق روستایی فراهم شود.
بررسی نقش برنامه ریزی محله محور در پایداری شهری با رویکرد نوشهرگرایی، نمونه موردی: محلات شهری منطقه 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
13 - 26
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی محله محور یعنی چگونگی به کارگیری ظرفیت ها و قابلیت های اجتماعی محله ای است که در آن بر مؤلفه های مشارکتی، آموزش عمومی و توسعه دارایی مبنایی تأکید کردند. نوشهرگرایی نیز با از طریق رویکرد برنامه ریزی محله محور بر حفاظت از فضای باز، مؤثر ساختن حمل ونقل، معکوس سازی سرمایه در شهر ها، شکل دهی به مناطق و نواحی و توسعه ی درون زا تأکید می کند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش برنامه ریزی محله ای در تحقق پایداری شهری با رویکرد نوشهرگرایی در منطقه 14 شهرداری تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی بوده است. جمع آوری داده ها به روش می دانی از نوع پیمایشی(پرسشنامه محقق ساخته) انجام شد. ساکنین محلات به عنوان جامعه آماری و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بوده است و توزیع آن به صورت تصادفی ساده در داخل محلات بوده است. پایای پرسشنامه با الفای کرونباخ(82/0) در سطح مؤلفه های سنجش شد و برای روایی از نظر اساتید و کارشناساس متخصص بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل یافته های از تحلیل همبستگی چد متغیره و تحلیل فریدمن استفاده گردید. یافته های نشان می دهد که محلات شهری منطقه 14 به لحاظ شاخص های برنامه ریزی محله ای با رویکرد نوشهرگرایی تفاوت قابل ملاحظه ای دارند. از این رو کاربری های خدمات موردنیاز، کیفیت حمل ونقلی و کیفیت مسکن در رضایتمندی شهروندان از شاخص های برنامه ریزی محله ای تأثیر گذار بودند که باعث شده برخی محلات امتیاز های بیشتری بگیرد. در این بین محلات ابوذر و پرستار بالاترین امتیازات از نظر برنامه ریزی محله ای گرفتند. شاخص های مانند مشارکت با ضریب 417/0، اعتماد بین ساکنین و مدیران با ضریب 771/0، کیفیت زندگی با ضریب 532/0 و کیفیت فضای شهری و مسکن با ضریب 753/0 به صورت مستقیم بیشترین تأثیر گذاری در تحقق برنامه ریزی محله پایدار دارند. همچنین بین مجموعه متغیرهای مستقل(برنامه ریزی محله ای) و متغیر وابسته تحقیق(پایداری شهری) رابطه همبستگی قوی با ضریب 689/0 وجود دارد.
ظرفیت های مشارکت شهروندان تهرانی در توسعه شهری با تاکید بر هوشمندسازی فرایندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
107 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش هوشمندسازی فضاهای شهری بر روی مشارکت شهروندی در ایران و به خصوص در کلانشهر تهران بود. شهرهای هوشمند، شهرهایی است که از شبکه اینترنت و وب برای ارائه خدمات متنوع و جامع به شهروندان در زمینه های مختلف بیشترین استفاده را می کنند. ایجاد چنین شهری تأثیرات بسیاری را در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دنبال خواهد داشت. انتظار می رود با هوشمند شدن شهرها، مشارکت شهروندان در امور شهرسازی و مدیریت شهری ارتقاء یابد. بررسی تاثیر هوشمندسازی شهری بر مشارکت دارای اهمیت بسزایی است زیرا مفهوم مشارکت در همه جای دنیا بعنوان مفهوم پایه ای در ادبیات شهرسازی مطرح است. این موضوع در کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه مانند ایران که تحولات اجتماعی همچون مشارکت شهروندی را به سرعت طی می کنند حائز اهمیت است. بویژه در شهری چون تهران که میزان مشارکت تا نقطه مطلوب، فاصله زیادی دارد. مسأله آن است که هوشمندسازی شهرها بر روی مشارکت چه تأثیری دارد و آینده مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند و پویا، چگونه خواهد بود؟ پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن استفاده از روش ها و ابزارهای مطالعاات اسنادی در بخش مبانی نظری و پیشنه های پژوهشی و سپس بر پایه راهبرد پیمایش (پرسشنامه شهروندان به تعداد385 نفر در تهران)، سعی نمود نسبت به گردآوری داده ها و سپس تجزیه و تحلیل آنها (با نرم افزار SPSS) اقدام نماید. نتایج نشان دهنده تأیید گزاره های پژوهش است، زیرا نمره گزاره ها از حداقل قابل قبول (3.1) بالاتر و انحراف معیار نیز تقریبا در همه موارد، زیر 1 بوده است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای با توجه به سطح معنی داری (sig) زیر 0.05 نشان از تأیید گزاره ها داشت.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ناامنی آبی یکی از بزرگ ترین خطرات برای حیات بشر محسوب می شود و شهرها را با چالش های عدیده ای همچون: تهدید سلامت و معیشت شهروندان، کمبود آب سالم و بهداشتی، افزایش فقر شهری، تهدید امنیت غذایی، محدود نمودن توسعه اقتصادی شهری و غیره روبرو نموده است. از این منظر، طی دهه های اخیر برای حل این چالش و کاهش اثرات آن در شهرها، راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده که یکی از مهم ترین این راه حل ها، توجه به مفهوم تاب آوری شهری بوده که طی سال های اخیر، توجه زیادی را در حوزه شهرسازی به خود جلب نموده است. به همین منظور، پژوهش حاضر در راستای سنجش وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی انجام گرفته است. در این پژوهش با روش کمی، ماهیت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر چهارچوب سنجشی، پرسش نامه هایی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت و با استفاده از فرمول کوکران بین 400 نفر از شهروندان شهر مشهد و همچنین با استفاده از روش گلوله برفی بین 40 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد و شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی و 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع پژوهش در سطح شهر مشهد توزیع شده و برونداد آن ها با آزمون تی تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از تاب آوری لازم برای مواجهه با ناامنی آبی و کاهش اثرات آن برخوردار نبوده (پایین بودن میانگین آن از 3) و در صورت تقویت ظرفیت تاب آوری آن در بستر تأمین آب آشامیدنی و تصفیه آن برای شهروندان (ضریب همبستگی 868/0)، پایداری محیط زیست آب (ضریب همبستگی 729/0)، حکمروایی آب (ضریب همبستگی 698/0)، کاهش بلایای مرتبط با آب (ضریب همبستگی 635/0) و بهره وری و مقرون به صرفه بودن تأمین آب آشامیدنی برای شهروندان (ضریب همبستگی 548/0)، می توان انتظار تحقق امنیت آبی در سطح این شهر را داشت.
Hydropolitical Relations: Identification and Classification of Effective Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
105 - 136
حوزههای تخصصی:
Hydropolitical relations between different actors can include a range of behaviors from peace to military conflict. Because of the multiplicity of scales and discourses, hydropolitical relations are affected by various factors that have not been studied coherently in hydropolitics literature. The purpose of this research is to expound on the factors that impact hydropolitical relations, and measure their relative significance. To this end, 12 macro factors and 61 secondary factors were detected for the design of the questionnaire based on the library data in the field of hydropolitical relations. In order to rank factors, the AHP method questionnaire was used, which was completed by 10 experts in the field of hydropolitics studies. Based on the results, the 12 macro effective factors were ordered as: climate, geography, water resources shortage, water resources management, legal, political, environmental, economic, military, security, cultural, and technological factors.
تعیین مکان های بهینه اسکان موقت شهری پس از زلزله به کمک رویکرد ادغام مکانی در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
81 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه 22 شهر تهران به کمک معیارهای مؤثر است. این معیارها شامل: فاصله از هلال احمر، فاصله از پل، فاصله از مدارس، فاصله از جاده اصلی، فاصله از ایستگاه پلیس، فاصله از منبع گاز، فاصله از مساجد، فاصله از مراکز پخش مواد غذایی، فاصله از خطوط مترو، فاصله از ایستگاه مترو، فاصله از مراکز سلامتی، فاصله از پارک و فضای سبز، فاصله از بیمارستان، فاصله از مراکز آتش نشانی، تراکم جمعیت، ریسک زلزله و شیب است؛ بنابراین نوآوری تحقیق حاضر، استفاده از ترکیب مناسب و کافی از معیارها برای مکان یابی مراکز اسکان موقت می باشد. در این راستا، از روش ادغام داده محور رگرسیون وزن دار جغرافیایی «GWR» با دو هسته گوسین و مکعبی سه گانه استفاده شد. روش پیشنهادی مناسب برای مسائل، رگرسیون مکانی است، زیرا این روش با دو خاصیت منحصربه فرد داده های مکانی یعنی؛ خودهمبستگی مکانی و ناایستایی مکانی سازگار است. مقادیر «R2 و RMSE» حاصل از روش «GWR» با هسته مکعبی سه گانه به ترتیب 9413/0 و 3470/0 به دست آمد که نشان دهنده سازگاری بالای هسته مکعبی سه گانه نسبت به هسته گوسین است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که پارک چیتگر و مجموعه ورزشی آزادی، یکی از وسیع ترین و مناسب ترین پهنه ها برای احداث پناهگاه های اسکان موقت پس از بروز بحران زلزله برای منطقه 22 شهر تهران می باشند.
تحلیل تغییر غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری کووید-19 و ارائه الگوی مبتنی بر یادگیری ماشین جهت پیش بینی آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
310 - 338
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به همه گیری کووید-19، دولت ها در سراسر دنیا به دنبال ارائه راهکاری در راستای مدیریت بحران برای کاهش انتشار آلاینده ها ناشی از منابع ترافیکی بودند. ازاین رو، تصمیم بر آن شد که تغییرات آلاینده های هوا و حجم ترافیک به عنوان یکی از زیرمجموعه های شاخص زیست محیطی توسعه پایدار شهری در زمان همه گیری کووید -19 و مقایسه آن با دوره قبل از همه گیری در بازه زمانی 01/11/1396 تا 29/12/1400 موردبررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری با دوره قبل از آن و همچنین ارائه الگو برای پیش بینی شاخص کیفیت هوا در کلان شهرهای ایران است. ابتدا داده های جمع آوری شده آلاینده ها از کلان شهرهای ایران پردازش و پاکسازی شدند. بعد از انتخاب ویژگی ها با الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، روش های یادگیری ماشین اعمال شد. نتایج نشان می دهد الگوی افزایشی و یا کاهشی یکسانی در غلظت آلاینده ها در دوران کووید-19 نسبت به قبل از آن، در تمامی کلان شهرها دیده نمی شود و تأثیر محدودیت ها بر روی غلظت آلاینده ها در شهرهای مختلف، متفاوت است؛ بنابراین لازم است جهت مدیریت این بحران و همچنین بحران آلودگی هوا که می تواند در انتشار بیماری نقش چشمگیری داشته باشد، برای هر موقعیت شهری، الگوی محدودیت های ترافیکی مختص آن موقعیت تهیه گردد. همچنین نتایج بیانگر این است شاخص کیفیت هوا در اکثر کلان شهرهای ایران نه تنها کاهش نداشته، بلکه افزایش یافته است؛ بنابراین می بایست تدابیر دقیقی برای مدیریت هرگونه بحران مشابه در آینده در جهت کاهش غلظت آلاینده ها و بهبود شاخص کیفیت هوا با توجه به موقعیت مکانی و جغرافیایی هر شهر در نظر گرفته شود.
بررسی تغییرات ارتفاعی سطح زمین با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری SBAS در بخشی از شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
17 - 1
حوزههای تخصصی:
جابه جایی زمین یکی از بارزترین آثار نامحسوس مخاطره ی طبیعی زلزله شناخته می شود. در مطالعه حاضر از تکنیک تداخل سنجی راداری (SBAS) با استفاده از تصاویر سنتیل 1 (2018 الی 2021) جهت برآورد جابجائی و از تصویر لندست 8 سال 2018 جهت استخراج طبقات کاربری اراضی در قسمتی از شهرستان سراب استفاده شده است. همچنین داده های اخذ شده از سازمان آب منطقه ای جهت بررسی وضعیت آب های زیرزمینی در ارتباط با فرونشست ناشی از جابجایی استفاده شده است. طبق یافته ها و بررسی نقشه کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، فرونشست در نقاط مختلف قابل مشاهده است و در اطراف مناطق کشاورزی و مراتع به 9 سانتی متر در سال نیز می رسد. همچنین در بعضی نقاط میزان بالاآمدگی تا 12 سانتی متر برآورد شده است. بررسی وضعیت سفره ها نشان دهنده ی افت سطح آب های زیرزمینی در اکثر ایستگاه ها بخصوص افت ناگهانی از ابتدای سال 98 می باشد. با توجه به اینکه رابطه ی مستقیم برداشت از آب های زیرزمینی و پدیده ی فرونشست کاملا اثبات شده است؛ ولی بعد از زلزله 5.9 ریشتری آبان 1398 تغییرات ناگهانی در وضعیت فرونشست منطقه رخ داده است. بنابراین بنظر می رسد جابجایی منطقه، بیشتر تحت تاثیر زلزله باشد.
ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده روگستری به عنوان زیربنای تحقق پذیری شهر پایدار و شهر زیست پذیر شناخته می شود. بر همین اساس، تعداد زیادی از شهرها اقدام به ترویج پیاده روگستری کرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، کیفی بر پایه فراترکیب مبتنی بر روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسوست. جامعه آماری متشکل از 210 منبع مرتبط با شهر قابل پیاده روی است که براساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 42 مورد از آن ها، غربال شده است. منابع مذکور از پایگاه های علمی معتبر نظیر سیج، ریسرچگیت، الزویر، امدیپیای، امرالد و تیلور و فرانسیس استخراج شده اند. ازاین رو، واکاوی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر تحقق پذیری چارچوب شهر قابل پیاده روی ضرورت دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که چارچوب شهر قابل پیاده روی دارای 6 کد گزینشی و 34 کد محوری متشکل از شرایط زیست محیطی، اجتماعی، بهداشتی، مقیاس کلان، متوسط، خرد، مؤلفه های آسایش، امنیت، قابلیت اتصال و دسترسی پذیری، سادگی، مستقیم بودن، ایمنی ترافیک، جذابیت، زیبایی شناختی، یکپارچگی حمل ونقل، محیط کالبدی، مشهود بودن، راحتی، دلپذیر بودن، تنوع؛ محدودیت های خودرو، فروشگاه ها و خدمات، فعالیت اجتماعی، محوطه، لبه ها و نماها، آراستگی خیابان، فضای سبز؛ مقیاس برنامه ریزی، مقیاس خیابان، مقیاس تفصیلی؛ سلامت و تفریح، انرژی و محیط، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی است. ضریب استخراجی شاخص کاپا به میزان 0/86 و با ضریب معناداری 0/000، بر پایایی و کنترل کیفیت نتایج پژوهش حاضر، تأیید می گذارد. درنتیجه، چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی از شرایط زمینه ای، مقیاس، مؤلفه های کلیدی، طراحی محیط قابل پیاده روی، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است.
تحلیل و ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
86 - 102
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز موفق و مطلوب، مردم را تشویق به گذراندن وقت خود جهت انواع فعالیتهای فرهنگی، ورزشی، تجاری و تردد در این مکانها می نمایند. لذا توجه به معیارهای کیفی در برنامه ریزی و طراحی این فضاها اهمیت زیادی دارد. جریان باد نقش مهمی در کیفیت و پایداری فضاهای باز شهری و همچنین عاملی مهم و تأثیرگذار روی تبادل گرما، رطوبت، انتقال ذرّات و تهویه محیط شهری جهت برقراری آسایش حرارتی است. هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای باز شهری است. پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های مورد استفاده شامل متوسط حداقل، حداکثر و ماهانه پوشش ابر، ساعت آفتابی، دما و سرعت باد در دوره آماری40 ساله (2019-1979) است. ابزارهای اصلی تحلیل نیز شامل شاخصهای پن واردن، برودت باد و بیکر و نرم افزارهایExcel ، Arcgis و Autocad است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر رشت در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهد که وزش بادهای مطلوب از سمت شمال شرقی و بادهای نامطلوب بیشتر از جهت های غرب و شمال غربی است و روند روبه رشد افزایش تغییرات آن از میانگین سالانه به خصوص در دهه اخیر مشهود و قابل توجه است. عدم آسایش سرمایی فقط در دو ماه ژانویه و فوریه دیده می شود. مقدار کالری از دست رفته روزانه و ساعتی در ماه فوریه دارای بیشترین مقدار و در ماه جولای دارای کمترین مقدار است. همچنین مقدار کالری رسیده از تابش آفتاب نیز در ماه دسامبر کمترین و در ماه جولای بیشترین مقدار است. روزهای چهار ماه جولای، آگوست، ژوئن و سپتامبر نه تنها به سایه بلکه به جریان هوای طبیعی جهت برقراری آسایش حرارتی نیاز دارند و دوره گرم سال بین ساعات 11صبح تا 17 عصر دو ماه جولای و آگوست بوقوع می پیوندد. با توجه به ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد در ﻓﺼﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن، ﺷﺒﮑﻪ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺷﻬﺮ رﺷﺖ ﺑﺮای ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺷﻤﺎﻟﯽ و ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ با ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬا ﺑﺎﻋﺚ ایجاد کوران، ﺗﻠﻄﯿﻒ ﻫﻮا و ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺑﺎﻻی ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. اما این ﺑﺎدﻫﺎ با برخورد ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی وﺳﯿﻊ و ﺑﺎ ارﺗﻔﺎع زﯾﺎد که بدون برنامه ریزی مناسب در قسمت ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺷﻬﺮ ایجاد شده اند دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪه و از ورود ﻣﻨﺎﺳﺐ آن ﺑﻪ داﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی می شود.
بررسی و ارزیابی شاخص های بیمارستانی با جمعیت به عنوان معیار سلامت در زندگی هوشمند (مورد مطالعه: منطقه 15 تا 20 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
256 - 235
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پیامد های رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدمات شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری شده است. بیمارستان ها بعنوان بخش جدایی ناپذیر از یک سازمان اجتماعی که وظیفه فراهم نمودن مراقبت کامل سلامت شامل اقدامات درمانی و اقدامات پیشگیری در جمعیت را به عنوان یک معیار مهم در سلامت شهر در هوشمند سازی بر عهده دارد. در این تحقیق به بررسی میزان دسترسی جمعیت به بیمارستان در مناطق جنوب شهر تهران با استفاده از روش 2 مرحله ایی حوضه آبریزشناور و پیش پردازش بلوک های جمعیتی و شاخص های درمانی پرداخته شد. جهت جلوگیری از تورم عرضه وتقاضا نسبت به ایجاد محدوده های دسترسی جمعیت به بیمارستان با روش آنالیز شبکه اقدام و مناطق محروم که دسترسی به بیمارستان نداشتند تعیین گردید. نتایج بیانگرآن است که درمنطقه 15 شهرداری تهران کمتر از 15 درصد کل جمعیت منطقه دارای دسترسی به بیمارستان می باشند، درمنطقه 16 عدم توزیع ، پراکندگی نامناسب وعدم توجه به روند تغییرات و پیش ببینی جمعیت دلایل اصلی عدم دسترسی جمعیت به خدمات درمان وبستری می باشد، درمنطقه 17 نحوه مکان یابی صحیح تنها بیمارستان موجود باعث شده که نیمی از جمعیت به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند، درمنطقه 18 مکان یابی نامناسب و عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث شده که 65 درصد جمعیت به خدمات درمانی دسترسی کافی نداشته باشند، درمنطقه 19 عدم توجه و برنامه ریزی و نبود بیمارستان باعث گردیده که جمعیت این منطقه جهت استفاده از خدمات بیمارستانی به مناطق دیگر روی آورند، درمنطقه 20 ، عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث گردیده نیمی از جمعیت درمحدود خدمات بیمارستانی قرارنگیرند.
ارزیابی خطر فرونشست زمین در دشت کرمانشاه با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
328 - 308
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان یک پدیده و رخداد زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی اثرات منفی جدی در بسیاری از کشورها و مناطق جهان دارد. در چند دهه اخیر خشکسالی های پیاپی و افزایش بهره برداری از سطح چاه ها سبب شده دشت کرمانشاه در معرض مخاطره فرونشست زمین قرار گیرد. بدین منظور در این پژوهش سعی شد که از 5 تصویر ماهواره سنتینل1 برای بازه زمانی 27/02/2017 تا 01/01/2021جهت اندازه گیری و محاسبه فرونشست زمین استفاده شود. بدین سبب فرونشست زمین در چهار دوره زمانی بررسی شد که نتایج این چهار دوره نشان دهنده ی بیشینه میزان فرونشستی به ترتیب در دوره اول 17 سانتی متر، برای دوره زمانی دوم 8 سانتی متر ، برای دوره سوم 5 سانتی متر و در دوره ی آخر 12 سانتی متر بوده است. از نظر توزیع مکانی فرونشست در تمامی دوره ها بیشینه فرونشست منطبق بر بخش های غربی و شمال غربی دشت می باشد. جهت انجام پتانسیل سنجی فرونشست زمین در دشت کرمانشاه، نقشه فرونشست احتمالی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی تهیه شد. برای تهیه این نقشه از هشت فاکتور مؤثر بر فرونشست زمین شامل افت سطح تراز آب، کاربری اراضی، تراکم تعداد چاه، شیب زمین، لاگ زمین شناسی چاه، جهت شیب، خاک، فاصله از رودخانه استفاده شد. نقشه نهایی احتمال خطر فرونشست زمین نشان دهنده ی این موضوع است که، 50 درصد از مساحت دشت در محدوده ی با احتمال فرونشست خیلی زیاد و زیاد با افت سطح تراز آب و ضخامت زیاد رسوبات توامان، تراکم بالای چاه و نزدیکی به رودخانه همراه با شیب کم همچنین نوع کاربری کشاورزی در بخش غربی و شمال غربی دشت واقع شده است. با توجه به اینکه این بخش از دشت نیز در ارزیابی میزان فرونشست زمین در محدوده بیشینه فرونشست قرار دارد. بنابراین مقایسه بیشینه فرونشست در هر دو روش مذکور نشان دهنده ی تطبیق کامل نتایج می باشد.