فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۲۱ تا ۱۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه شکل گیری مناطق آزاد تجاری با مکانیزم تأثیرگذار اقتصادی علاوه بر توسعه ی فعالیت های توریستی، فعالیت های اقتصادی منطقه را نیز دستخوش تغییرات اساسی کرده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی اثرات منطقه آزاد ارس بر توسعه ی فعالیت های گردشگری و در راستای آن اقتصاد منطقه می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر نظری - کاربردی با ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق مسئولان، مدیران و نخبگان شهری می باشد که 200 نفر با استفاده از روش گلوله برفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شکل گیری منطقه آزاد ارس تأثیرات مثبتی بر توسعه ی فعالیت های گردشگری از طریق جذب سرمایه و ایجاد زیرساخت ها و امکانات تفریحی و اقامتگاهی داشته است. همچنین توسعه ی فعالیت های گردشگری در منطقه آزاد ارس نیز تأثیرات مثبتی بر اقتصاد منطقه گذاشته است که در این بین بیشترین تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های اشتغال زایی؛ جذب سرمایه ی داخلی و خارجی؛ افزایش درآمدهای مالیاتی از محل فعالیت های اقتصادی مرتبط با گردشگری؛ افزایش درآمد ارزی به ترتیب با ضرایب 74/0، 71/0، 63/0 و 57/0 بوده است. از طرفی توسعه ی فعالیت های گردشگری منطقه نتوانسته است تأثیر درخور توجهی در کاهش نابرابری درآمدی و افزایش سطح رفاه خانوارها داشته باشد.
شناسایی ابعاد عینی-ذهنی مرز محله؛درسهایی از یک تحلیل کیفی با مطالعه ی دو نمونه از محلات شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر پس از شناسایی مولفه های موثر در ادراک ساکنین از مرز محله، در صدد پاسخ به این سوال است که اولا ماهیت واقعی مرز محلات براساس ادراک ذهنی ساکنین از آن چگونه است و ثانیا آیا می توان مبتنی بر مولفه های عینی و ذهنی حاصل از توافق عام اکثریت ساکنین، مرز محله را تعیین کرد؟ بدین منظور در این پژوهش کیفی با مرور ادبیات موضوع و جمع بندی و تدوین مدل مفهومی برای تعریف مرز محله؛ در گام نخست به شناسایی مولفه های ادراک ساکنین از مرز محله(در دو نوع محله ی قدیمی و جدید شهر تبریز) پرداختیم و در گام دوم با تعریف سطوح فضایی مرز محلات، محدوده ای را با بیشترین هم پوشی در ادراک جمعی ساکنین، بعنوان مرز محلات مورد نظر پیشنهاد نمودیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که محدوده ی محلات دارای سطوح فضایی چندگانه ای است که حاصل مولفه ها، روابط و رفتار پیچیده در آنهاست و نیازمند برداشت تصاویر ذهنی ساکنین و تحلیل ابعاد عملکردی، کالبدی و معنایی به طور همزمان می باشد. پس نمی توان با تقسیمات رسمی و از بالا به پایین، محلات را بسادگی مرزبندی نمود و براساس آن برای مردمی که در آن زندگی می کنند برنامه ریزی و سیاستگذاری صحیحی انجام داد.
نقش راهبردی رسانه ها در تبیین نقش متغیرهای جغرافیای طبیعی - انسانی در مدیریت پسماند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲-۳ (پیاپی ۳۹)
1025 - 1041
حوزههای تخصصی:
مدیریت پسماند، مدیریت اعمال شده بر پسماندهای تولیدی با فعالیت های انسان است و هدف آن متوقف ساختن یا کاهش اثرهای سوء آن ها بر سلامت انسان هاست، هدف اصلی که محقق در این پژوهش دنبال می کند این است که الگوی مناسب مدیریت پسماند در شهر تهران با تاکید بر نقش راهبردی رسانه چگونه باید باشد؟ و این الگو دارای چه مولفه ها و شاخص ها یی می باشد؟ پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است ، به لحاظ ماهیت و روش آمیخته است ، که در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت، نمونه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و متخصصان پسماند به تعداد 21 نفر و در بخش کمی،شهروندان تهران با حجم نمونه 387 نفر تعیین گردید. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روائی سوالات به تایید خبرگان رسید و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد، برای تعیین کفایت نمونه ها از آزمون تناسب کایزر – مایر و بارتلت و جهت مطابقت سوالات با یکدیگر از آزمون چرخش واریماکس استفاده شد.همچنین برای تشخیص عامل های سازه مدل ازروش تحلیل عاملی اکتشافی و برای برازش الگو از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS انجام شد ، بر اساس مدل مفهومی پژوهش ، رسانه ها می توانند از طریق راهبرد آگاهی بخشی، فرهنگ سازی، آموزشی و اطلاع رسانی در اجرای فرآیند مدیریت پسماند موثر واقع شوند.
تحلیل و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه محله ای با استفاده از مدل Topsis (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره محله ها به عنوان کوچکترین واحد تقسیمات شهری و سلول های تشکیل دهنده بافت شهری در نظام برنامه ریزی شهری نقش خاصی را ایفا می کند . از آنجا که محلات در کنار همدیگر به شهر معنا و هویت می بخشند ،در بسیاری از شهرها با بحران ها و مشکلات محله ای روبه رو هستند. منطقه 6 شهر تهران نیز با دارا بودن ویژگی های نظیر قدمت منطقه ، موقعیت تجاری و مشکلات کالبدی و مدیریتی با معضلات متفاوتی روبه رو است و بنابراین رویکرد میزان مشارکت شهروندان در توسعه محله ها از جمله فرآیندهایی می باشد که می تواند تاثیرات بسزایی در رشد و بهبود وضعیت محله ها ایفا نماید .در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه محله ای با استفاده از مدل Topsis در منطقه 6 تهران پرداخته است . جامعه آماری تحقیق را صاحب نظران حوزه های جغرافیای سیاسی مدیریت شهری تشکیل می دهند که حجم نمونه تعداد 35 نفر مشخص گردید.در پژوهش حاضر ، پنج معیار، میزان مشارکت در اداره امور محله ، مشارکت در حفظ فضای سبز محله ، مشارکت در تصمیم گیری های شهری ، اطلاع رسانی مشکلات محله به مدیران و سطح توسعه یافتگی محله مورد بررسی شد . نتایج نشان داد نواحی 1 ، 2 و 6 از میزان مشارکت تقریبا یکسان و بالایی برخوردار می باشند و در این میان ناحیه 4 و سپس ناحیه 5 از کمترین میزان مشارکت در سطح منطقه 6 تهران برخوردار می باشند.
بررسی رابطه متغیرهای جغرافیایی و رشد پهنای فضایی اقتصاد جرم در استان های مرزی با تاکید بر شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به محض این که یک منطقه مرزی و یا خط مرزی به وجود آمد می تواند نه تنها منظره طبیعی را که جزیی از آن به شمار می رود، بلکه عمران و سیاست های کشورهای مجاور را نیز تحت تاثیر قرار دهد. مرز به تنهایی دارای یک نقش است و آن تحدید حدود منطقه ای است که در داخل آن یک نوع قدرت اعمال می شود. اما دولت ها سعی می کنند نقش های دیگری هم مثل، مهاجرت، تجارت، بهداشت و ... را در منطقه اعمال نمایند. حتی تمرکز بیش از حد نقش های دولت در مرز می تواند نماینده تغییرات در سیاست های خارجی باشد. شکوفایی و زوال شهرها و حوزه نفوذ آن ها در مجاورت مرز بستگی به این دارد که خط مرزی نقش های جدیدی برای آن ها پدید آورد و یا بر عکس، حوزه طبیعی آن ها را بر هم زند. در بررسی تئوری مناطق جغرافیایی بزهکاری، بیشتر رفتار آنومیک از نوع تبهکارانه ی آن مربوط به کیفیت محلات شهری است تا این که در اثر خود شهرنشینی باشد. بدین ترتیب احتمالا محلات بزهکاری به وجود می آیند که خود به مخزن تمرکز دائمی بزه کاران تبدیل می شود. از این رو پژوهشگران نشان داده اند که برخی از محلات، کوچه ها و ساختمان ها، دارای تمرکز بالایی از بزه کاران هستند
الگوی توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد ژئوپولیتیک در راستای ارائه یک مدل راهبردی در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با جمهوری آذربایجان دارای اشتراکات فرهنگی و تاریخی از یکسو و اختلافات قومی، سیاسی، ایدئولوژیک از سوی دیگراست. این کشور از سویی با گرایشات خود به آمریکا و اسرائیل و نیز ترکیه و ادعاهای سرزمینی و قومی بر بخشی از ملت و سرزمین ایران، به چالشی جدی برای سیاست خارجی ایران مبدل شده است. در کنار این چالش ها مسئله اختلافات بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان به عنوان دو همسایه مهم ایران و رویکرد محافظه کارانه ایران در قبال مسئله قره باغ نه تنها سبب عادی سازی وضعیت نشده، بلکه نگاهی بدبینانه از سوی جریان پان ترکیستی و بخشی از افکار عمومی مردم جمهوری آذربایجان و آذری های ایران شکل گرفته که ایران را به عنوان حامی ارمنستان جلوه داده است. با وجود این چالش ها، وجود مسائل مهمی مانند همسایگی، نیازهای متقابل اقتصادی و تجاری، انرژی و موقعیت ژئوپلیتیکی، لزوم پرداختن به این موضوع و یافتن راهبردهای واقع بینانه برای توسعه روابط دو کشور را ضروری نموده است. از این رو در مقاله حاضر در راستای رسیدن به الگوی راهبردی روابط دو کشور، این سوال اصلی طرح شده است که عوامل واگراساز و همگراساز در روابط ایران و جمهوری آذربایجان در چارچوب ژئوپلیتیک کدام اند؟ در نهایت محقق به پنج دسته راهبرد جهت توسعه روابط بین ایران و جمهوری آذربایجان رسیده است. در این پژوهش به شیوه ای توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مدل SWOT سعی شده تا به موضوع مذکور پرداخته شود. داده های مورنیاز نیز به روش کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه گردآوری شده است.
هم جواری مکانی_جغرافیایی: مزیتی در خدمت تدوین الگوی بازاریابی کارآفرینانه در شرکت های نوپای نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و ضرورت همجواری جغرافیایی برای بازاریابی کارآفرینانه در شرکتهای نوپای نوآور در اقتصاد کلاسیک و مدرن تأکید شده است. اقتصاد کلاسیک با تمرکز بر صرفه های مربوط به تمرکز صنایع و شرکت های هم سو و هم تکمیل مانند کاهش هزینه ها و صرفه مقیاس و اقتصاد مدرن با تأکید بر مزایای همجواری بنگاهها مانند سرریز دانش، لزوم طراحی سیاستها و ابزارهای مبتنی بر همجواری را مطرح میکنند. در ساختارهای مبتنی بر مجاورت جغرافیایی، تیمها، هسته های فناوری، شرکتهای نوپا و شرکتهای صنعتی در جوار هم مستقر میشوند. شرکتهای نوپا و نوآور در این ساختارها، ضمن برخورداری از زیرساخت مشترک با هزینه کمتر، از هم افزایی ناشی از سرریز دانش و فناوری بهره مند میشوند. در این مقاله، ابتدا اهمیت همجواری مکانی-جغرافیایی در شرکتهای نوپای نوآور از دید نظریه های مختلف بیان و سپس ساختارهای متنوع مبتنی بر مجاورت مکانی- جغرافیایی از جمله تسریع کننده، بازاریابی کارافرینانه در شرکت های نوپا و نوآور، متناسب با مراحل دوره عمر شرکتها، بررسی و مقایسه شده است
تحلیل اثرگذاری مولفه های اقتصاد سبز در راهبرد حمل و نقل شهری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
168 - 183
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حمل ونقل و ترافیک به عنوان یک پدیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نقش بسیار مهمی در کیفیت و ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه دارد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش اثر گذاری برنامه ریزی های حمل ونقلی در بهبود مولفه های جهانی اقتصاد سبز و مدیریت راهبردی در راستای حمل ونقل پایدار شهری است. لذا در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) و استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل فازی) جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، مولفه های جهانی اقتصاد سبز در بخش حمل ونقل شهر ساری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل فازی)، زیر معیارهای توسعه حمل96 ( در جایگاه اول، هزینه تصادفات / و نقل غیر موتوری با دارا بودن بیشترین ضریب وزنی و اثرگذاری مستقیم با کسب امتیاز ) 9196 ( در جایگاه سوم قرار دارند و / 96 ( در جایگاه دوم و در نهایت مدیریت تقاضای سفر با کسب امتیاز ) 91 / با کسب امتیاز ) 93مهمترین عوامل تأثیرگذار توسعه حمل و نقل سبز )پایدار( در شهر ساری هستند. برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت های پیش روی حمل ونقل پایدار از مدل سوات ) SWOT (، بهره گرفته که راهبرد نهایی توسعه حمل ونقل پایدارشهر ساری، راهبرد تهاجمی بر پایه تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصت های موجود است. در نهایت با ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (Qspm) اولویت بندی استراتژی ها برای برنامه ریزی حمل و نقل پایدار تعیین شد.
اولویت بندی و مدیریت مخاطرات در مناطق کلان شهری (نمونه ی موردی: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
36 - 51
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر، در نظر دارد نشان دهد که می توان با استفاده از پیشرفت های دانش مدیریت مخاطرات و با آمادگی قبلی به خصوص در بخش تشخیص و کنترل سریع مخاطرات، آسیب های ناشی از این رخدادها را به ممکن رساند. این بررسی از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است. داده-های موردنیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته و از 200 نفر از متخصصان حوزه ی مدیریت شهری گرحداقلدآوری شد. داده های گردآوری شده از این طریق با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار SPSS ارزیابی اولیه شده و در ادامه با بهره مندی از تکنیک اولویت بندی مخاطرات و روش تصمیم گیری چندمعیاره، عوامل تشدید و تعدیل کننده ی مخاطرات شهری شناسایی گردید. نتایج نشان داد که 30 مخاطره در شهر مشهد امکان وقوع دارند که از آن میان، آلودگی هوا، آلودگی و کمبود آب شرب و بارندگی و آب گرفتگی سطح معابر، به ترتیب با امتیاز 243، 216 و 193 در جایگاه اول تا سوم قرار دارند و با توجه به این که این رخدادها ازنظر امکان وقوع و شدت، شرایط کاملاً متفاوتی داشته و در نظام مدیریت مخاطرات شهری در چهار گروه اجتناب، انتقال، کنترل و پذیرش قرار می گیرند، برای جلوگیری از بروز و یا تقلیل خسارات ناشی از وقوع آن ها، 7 راهکار مختلف پیشنهاد شد. مطابق ارزیابی های مالی و اجرایی از میان راهکارهای پیشنهادی، توانمندسازی شهروندان و بهره مندی از عوامل و گزینه های جایگزین، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص دادند.
واکاوی روند تغییرات فرین های دما تحت تأثیر سناریوهای آینده به منظور ارزیابی نوسانات اقلیمی (مطالعه ی موردی: ایستگاه های همدیدی سنندج و سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم پدیده ای است که طی سال های اخیر اکوسیستم های طبیعی و نیز تمام جوانب زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بروز یا عدم وقوع تغییر اقلیم طی سال های 2015-1961 با استفاده از شاخص های حدی TXx و TNn است. همچنین برای پیش بینی سناریوهای اقلیمی آینده از 3 سناریوی مدل CanESM2 استفاده و داده های موردنظر با مدل SDSM کوچک مقیاس شدند. بدین منظور از داده های دمای حداکثر و حداقل روزانه ایستگاه های سینوپتیک سنندج و سقز استفاده شد. برای تشخیص روند شاخص ها از آزمون من-کندال و از روش تخمین گر شیب سن برای بزرگی روند استفاده شد. در ادامه، پیش بینی اقلیمی برای دوره ی 2050-2020 صورت گرفت و دو شاخص حدی به دست آمد. نتایج نشان داد که طی دوره ی پایه در سنندج هر دو شاخص روند معنی دار دارند، اما در مورد سقز معنی داری تنها برای TNn صادق است. این امر در مورد سناریوهای تولیدشده نیز تنها در RCP2.6 در هر دو شاخص برای سنندج و در RCP8.5 تنها در شاخص TXx برای سقز رخ داد. بر اساس نتایج، روند افزایشی بزرگ ترین دمای بیشینه و کوچک ترین دمای کمینه ی منطقه ی موردمطالعه همانند دوره ی پایه نیز طی 30 سال آینده تحت هر سه سناریو افزایش خواهد یافت که این تغییرات افزایشی به میزان حدود یک درصد نسبت به میانگین دوره ی پایه خواهد بود. با توجه به یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل افزایش دما طی دوره ی مشاهداتی می تواند پدیده ی تغییر اقلیم تلقی گردد و این پدیده در سناریوی RCP2.6 ایستگاه سنندج نیز عامل افزایش دما بوده است.
ارزیابی آب مجازی و ردپای آب محصولات کشاورزی (مطالعه ی موردی: شهرستان قلعه گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
در راستای استفاده ی بهینه از منابع موجود آب، بررسی راهکارهای استفاده ی بهینه ی آب از طریق بازنگری در تخصیص منابع آب و مدیریت آن، امری ضروری است. ازآنجاکه میزان آب مصرفی پایه و ردپای آب هر محصول در هر منطقه تحت تأثیر اقلیم، عملیات کشاورزی و راندمان آبیاری متغیر است؛ توسعه ی روش های مدیریتی کارآمد که بتوان با آن، مقدار آب واقعی مصرفی را محاسبه کرد، امری ضروری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی آب مجازی و ردپای آب محصولات کشاورزی در شهرستان قلعه گنج طی سال های 1390 تا 1395 در جهت بهره-برداری بهینه از منابع آبی موجود در این شهرستان است. با استفاده از سطح زیر کشت و میزان تولید، عملکرد هر محصول محاسبه شده و سپس با توجه به روابط ارائه شده میزان آب مجازی، آب مجازی آبی و سبز، ردپای آب و شاخص بهره وری آب در محصولات موردبررسی به تفکیک محاسبه شده است. بنا بر بررسی های انجام شده، بیش ترین سطح زیر کشت در شهرستان قلعه گنج در این بازه ی زمانی، مربوط به غلات و نخیلات است که درمجموع، بیش از نیمی از سطح 48000 هکتاری زمین های زیر کشت و بیش از 60 درصد مجموع ردپای آب را شامل می شود، اما عملکرد آن ها پایین است. در مقابل، محصولاتی نظیر ذرت علوفه ای، پیاز و خربزه درمجموع 5/38 درصد از عملکرد محصولات کشاورزی شهرستان را به خود اختصاص می دهند و بیش ترین مقدار بهره وری آب را دربر دارند. در این مقاله، روند تغییرات ردپای آب در مقابل تولید و سطح زیر کشت کلی محصولات بررسی شده و به نظر می رسد با ارائه ی خدمات تخصصی به منظور تشویق کشاورزان در استفاده از روش های آبیاری نوین و جایگزینی محصولات آب با محصولات دارای بهره وری بیش تر، ردپای کلی آب در شهرستان را بتوان کاهش داد. در پیشنهاد الگوهای کشت جایگزین باید به اثرات اقتصادی، نیاز بازار و قابلیت اراضی نیز توجه نمود.
شناسایی عوامل مؤثر بر زیست پذیری در شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند. به همین دلیل برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و کلانشهرها ضرورت یافته است به گونه ای که در تمام برنامه های توسعه بهبود سطح کیفی زندگی به عنوان یک هدف کلی و اصلی در نظر گرفته می شود. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تامین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر زیست پذیری شهر نورآباد ممسنی می باشد. روش شناسی این تحقیق ترکیبی می باشد. بخش کیفی شامل شناسایی عوامل موثر بر زیست پذیری در نورآباد ممسنی از طریق بررسی مبانی نظری و تئوریک پژوهش و انجام تحلیل دلفی با مشارکت 15 متخصص به عنوان اعضای پانل می باشد. بخش کمی با استفاده از متدلوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری تعیین و تحلیل شده است. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای بعد اقتصادی شامل اشتغال پایدار، توزیع زیرساخت های مناسب حمل و نقل و مسکن مناسب دارای بیشترین قدرت نفوذ می باشند.
تبیین رابطه الگوی پراکنش شهری با توسعه پایدار– مطالعه موردی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
107 - 130
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستایی و غیر روستایی به شهرها موجب گسترش کالبدی آن می شود. مناطق روستایی و اراضی کشاورزی و غیر کشاورزی مجاور آن با گسترش شهر به محدوده شهر اضافه می شوند. برایند آن مسائلی مانند کمبود مسکن، رشد نسنجیده شهر، بورس بازی زمین، کمبود تاسیسات زیربنایی، خدمات نامناسب، حاشیه نشینی و ، ، ، می باشد. اهداف پژوهش، شناسایی روند توسعه کالبدی شهر ساری، تاثیر الگوی گسترش شهر در توزیع کاربری ها، تاثیر الگوی گسترش شهر در توزیع فضایی جمعیت و خدمات در نواحی مختلف شهر است. سؤال پژوهش عبارت از : الگوی گسترش شهرساری ونحوه پراکنش خدمات و جمعیت بر مبنای الگوی توسعه کالبدی چگونه است ؟ بر این اساس فرضیه پژوهش: گسترش افقی شهر، توزیع نامناسب خدمات و توسعه در پیرامون شهر است. روش تحقیق ارائه شده کمی و مبتنی بر توصیف و تحلیل داده های جمعیتی و توزیع کاربری های بر اساس داده های طرح جامع و تفصیلی شهر ساری است .به این منظور از مدل هایی مانند آنتروپی شانون، هلدرن، امتیاز استانداردشده، ویلیامسن، ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است.نتایج بدست آمده از شاخص ویلیامسن در شهر ساری، توزیع نامناسب کاربری ها را نشان می دهد .علاوه براین ضریب اسپیرمن به دست آمده 15/0 بوده که نشان دهنده ارتباط ضعیف بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات درسطح نواحی ساری است، رشد عمودی در بعضی نواحی و رشد پراکنده در غالب نواحی درطی زمان موجب توزیع نامناسب خدمات در سطح شهر و ساخت و سازهای بی رویه در حاشیه شهرها شده است.
نقش پلایای طبس مسینا در ریزگردهای منطقه ی سیستان با تأکید بر نقش باد 120 روزه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
52 - 65
حوزههای تخصصی:
انتشار گردوغبار معلق در هوا ازجمله بزرگ ترین مشکلات جدی زیست محیطی در نواحی مختلف جهان است؛ این در حالی است که منشأ بیش ترین گردوغبار موجود در جو، ذرات ریزدانه است و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمه خشک از فراوانی بالاتری برخوردارند. پلایای طبس مسینا در ایران به دلیل داشتن آب وهوای گرم و خشک و عاری بودن از پوشش گیاهی و از طرفی به دلیل قرار گرفتن در مسیر باد 120 روزه ی سیستان، یکی از مناطق مستعد تولید گردوغبار است. پژوهش حاضر به بررسی نقش این پلایا بر ریزگردهای این منطقه پرداخته است. بدین منظور، نمونه برداری از پلایای طبس مسینا و ریزگردهای منطقه ی سیستان انجام پذیرفت. این رسوبات از حیث گرانولومتری، مورفوسکپی و کلسیمتری موردمطالعه قرار گرفتند. آزمایشات XRD نشان می دهد که کانی کوارتز و کلسیت در همه ی نمونه ها یافت می شود. همچنین در آزمایش XRF ترکیبات معدنی در همه ی نمونه ها سیلیس، اکسیدآلومینیوم، گازهای فرار و اکسید کلسیم نسبت به سایر ترکیبات معدنی بیش تر است. بر اساس این آزمایشات جنس رسوبات و نیز ترکیبات معدنی در دو منطقه ی پلایای مسینا و زابل یکسان شناسایی گردید. علاوه بر آن، طبق نتایج گرانولومتری رسوبات، حدود 6/59 درصد ماسه ریز بوده و با توجه به اینکه ذرات ریزدانه قادرند تا ارتفاع زیادی از سطح زمین بلند شوند و کیلومترها از مبدأ خود فاصله بگیرند؛ بنابراین پتانسیل انتقال به منطقه ی سیستان را دارا می باشند. با بهره گیری از مدل لاگرانژی HYSPLITمسیر ذرات گردوغبار ردیابی شد. پس از مسیریابی پس گرد ذرات گردوغبار، پلایای طبس مسینا به عنوان یکی از کانون های شکل گیری گردوغبار در دشت سیستان شناسایی گردید.
تحلیل اثرات اجرای طرح های هادی بر کیفیت محیطی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی با هدف دستیابی به زندگی مطلوب و رضایت بخش در مناطق روستایی اجرا شده است. بر این اساس، ارزیابی کیفیت محیطی روستاهایی که در آن ها طرح هادی اجراشده، با توجه به اثرگذاری آن بر فضاهای اکولوژی به عنوان رویکردی اجتناب ناپذیر در حوزه برنامه ریزی روستایی امری ضروری به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق تلاش شده است تا تأثیر اجرای طرح های هادی بر بهبود کیفیت محیطی سکونتگاه های روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسی های میدانی با تکیه بر تکمیل پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی روستاهایی (18 روستا) که در آن ها طرح هادی اجرا و از میان آن ها هشت روستا که حداقل پنج سال از زمان اجرای طرح هادی سپری شده به روش نمونه گیری انتخاب و سپس با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 227 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات، با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و SPSS انجام گرفته است. نتایج آزمون ویلکاکسون گویای آن است که اجرای طرح هادی در روستاهای محدوده موردمطالعه بر بهبود کیفیت محیطی سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است. همچنین، نتایج حاصل از آزم ون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که اجرای طرح های هادی بر مؤلفه های کالبدی – فیزیکی، زیباشناختی و ادراک بص ری تأثی رگذاری بیشتری نسب به سایر مؤلفه ها در کیفیت محیطی سکونتگاه های روستایی بر جای گذاشته است.
واکاوی محدودیت های دستیابی به کیفیت مطلوب زندگی در روستاهای مرزی (مورد: ناحیه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
33 - 46
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی است که نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق می باشد و در مناطق روستایی بیانگر شرایطی است که میزان بهره مندی، برخورداری، بهزیستی و رفاه فردی یا اجتماعی را نشان می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مح دودیت های دستیابی به کیفیت مطلوب زندگی در روستاهای مرزی سیستان می باشد. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق، ابتدا با توجه به تعداد روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، 43 روستا به عنوان روستای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در محدوده و استفاده مجدد از فرمول کوکران، تعداد 362 خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسشنامه محاسبه گردید. پرسشنامه های تحقیق در دو سطح خانوار و روستا طراحی شده اند، روایی محتوایی آن ها با دریافت نظرات اساتید و کارشناسان به تأیید نهایی رسیده است و پایایی پرسشنامه ها نیز با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 تأیید گردیده است. همچنین در مرحله تجزیه و تحلیل اطلاعات، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تحلیل های آماری و فضایی و نرم افزارهای Expert Choice، SPSS و ArcGIS، محدودیت های دستیابی به کیفیت مطلوب زندگی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه های مکرر، در خانوارهای مورد مطالعه اختلاف معناداری بین سطح محدودیت های مطرح در ابعاد مختلف کیفیت زندگی وجود دارد و شدت محدودیت های اقتصادی و زیست محیطی دستیابی به کیفیت مطلوب زندگی به ترتیب با ضریب 372/0 و 153/0 نسبت به شدت محدودیت های کالبدی- فیزیکی و اجتماعی بیشتر می باشند. در واقع، کیفیت زندگی خانوارهای مورد مطالعه از یک طرف به مبادلات مرزی و از طرف دیگر به کشاورزی و زیر بخش های آن وابسته است که اولی با ایجاد دیوار مرزی و بسته شدن مرز و دیگری با کاهش شدید یا توقف پی در پی جریان آب ورودی از افغانستان، خشک شدن تالاب هامون و افزایش اثرات ماسه های روان به بن بست رسیده است.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
بررسی تمایل روستاییان به استفاده از سوخت های زیستی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
466 - 481
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز با دو بحران بزرگ آلودگی زیست محیطی در اثر استفاده از سوخت های فسیلی و کاهش میزان آن ها روبه رو است، تأمین انرژی از طریق انرژی های تجدید پذیر به عنوان راه حلی پایدار موردتوجه واقع شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به استفاده از سوخت های زیستی در میان روستاییان است. جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانوار در مناطق روستایی دهستان چورزق در شهرستان طارم بودند (2742 =N). حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 161 نفر برآورد گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی آن با استفاده از پانل اعضای هیئت علمی و پس از انجام اصلاحات مورد نظر تأیید شد. به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آزمون راهنما و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا استفاده شد که مقدار آن برای بخش سنجش تمایل روستاییان به استفاده از سوخت های زیستی، 81/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباط با استفاده از نرم افزار SPSSwin21 انجام شد. نتایج تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل روستاییان نسبت به استفاده از سوخت های زیستی با استفاده از رگرسیون خطی به روش گام به گام نشان داد هفت متغیر شامل احتمال خطر، نگرش به سوخت های زیستی، خودکارآمدی، آموزش، حذف یارانه سوخت های فسیلی و تشویق استفاده از سوخت های زیستی، افزایش آگاهی عمومی درباره مزایای سوخت های زیستی و موانع درک شده بر متغیر وابسته تأثیرگذار هستند و 6/40 درصد از آن را تبیین می کنند.
تبیین عوامل موثر بر اثربخشی عملکرد صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر (مطالعه موردی: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی و عشایری ایران به واسطه وضعیت خاص اکولوژیک و اقتصادی – اجتماعی حاکم برآن و همچنین داشتن سهم 26 درصدی از جمعیت کشور، با انواع مخاطرات مواجه می باشد، از این ضرورت و اهمیت گسترش پوشش بیمه اجتماعی در راستای توسعه همه جانبه و ماندگار مناطق روستایی، بارزتر خواهد بود. از مهم ترین اهداف شکل گیری صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر می توان به تلاش در راستای گسترش عدالت اجتماعی، کاهش فقر، محرومیت زدایی از نواحی روستایی، توسعه و آبادانی روستاها و ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی از طریق ارتقاء سطح امنیت اجتماعی و اقتصادی اشاره نمود. موضوع پژوهش حاضر تبیین عوامل موثر بر عملکرد صندوق اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در شهرستان سروآباد می باشد.در فرضیات پژوهش تاثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی بر صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در شهرستان سروآباد بررسی شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر انتخاب گردید. اما از میان پرسشنامه های جمع آوری تنها 126 پرسشنامه قابل بهره برداری بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. بر اساس نتایج بدست آمده عوامل اجتماعی (3.14) و عوامل فرهنگی (3.13) میزان اثرگذاری آن ها بر صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روسیتاییان و عشایر بالاتر از حد متوسط می باشد و عوامل اقتصادی(2.65) و عوامل جغرافیایی(2.62) اثرگذاری پایین تری بر صندوق بیمه دارند.
تحلیل آمار فضایی زلزله و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری با استفاده از GIS در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
179 - 190
حوزههای تخصصی:
آنچه دارای اهمیت است وضعیت شهرها و کلان شهرهایی است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. هدف اصلی این پژوهش تجزیه تحلیل آمار فضایی زلزله های استان خوزستان و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری می باشد. جهت بررسی خوشه های زلزله ابتدا به تعیین بهترین روش درونیابی زلزله از شاخص کریجیینگ پرداخته شد که نتایج نشان داد که روش وزن دهی معکوس با ضریب تعییین 75/0 بهترین مدل جهت پهنه بندی زلزله می باشد. برای تحلیل و توزیع فضایی زلزله از شاخص موران ولکه های داغ با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 و با ابزار موج ودSpatial Statistics Tools ک ه ب سیار منعط ف اس ت استفاده شد. تحلیل خوشه ای یک روند کلی است و میتواند توسط الگوریتم های مختلفی به دست آید. بیشترین الگوی خوشه ای زلزله مربوط به زلزله های بزرگتر از 6 ریشتر 003665/1 می باشد. نتایج بررسی جهت کلی زلزله در استان خوزستان در دوره آماری 1929- 2014 نشان داد که جهت زلزله های با بزرگی مختلف در این استان از شمال غربی به سمت جنوب شرقی می باشد. زلزله با گسل ها و سازند کواترنر رابطه مستقیم دارد.