مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
پلایا
حوزه های تخصصی:
پلایای دشت سهل آباد در 120 کیلومتری جنوب بیرجند در مسیر جاده ی بیرجند- نهبندان قرار دارد. منطقه ی مورد مطالعه در منطقه ای خشک و کویری قرار گرفته است. نهشته های کواترنری آن شامل تراس های آبرفتی، رسوبات مخروط افکنه، آبرفت های رودخانه-ای، تپه های ماسه ای و رسوبات کفه نمکی میباشد. دو تیپ کفه های گلی و نمکی در این پلایا شناخته می شود. ضمناً سه بخش اصلی پهنه رسی، ناحیه مرطوب و قشر نمک بر روی عکس هوایی قابل جدایش می باشند. این منطقه از نظر زمین ساختی گسل خورده، خرد شده و چین خورده بوده که در یک پهنه ی همگرا ایجاد شده است. مطالعات اولیه ی زمین شناسی ساختمانی نشان می دهد که کفه ی نمکی سهل آباد یک حوضه ی فروافتاده رومبوئدر شکل تقریباً متقارن بوده که بر اثر عملکرد دو سری از گسل های امتداد لغز راستگرد که از شاخه های سیستم گسلی نهبندان می باشند به وجود آمده اند.
کفه نمکی سهل آباد یک ساختار پول آپارت می باشد. این ساختار در اثر خمیدگی گسل امتداد لغز سهل آباد شکل گرفته است. محاسبه ی سینوسیتی کانال رودها در گستره ی منتهی به کفه نیز نشان دهنده ی زمین ساخت فعال در این ناحیه می باشد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، کفه نمکی سهل آباد در حال گسترش می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در سایر مطالعات منطقه مانند تحقیقات جغرافیای طبیعی، آبخیزداری و کنترل سیلاب و پی جویی منابع معدنی مورد استفاده قرار گیرد.
تحولات ژئومورفولوژیکی پلایای میقان در کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری است که در بخش های داخلی آن، شواهد ژئومورفولوژیکی متعددی را از تغییرات اقلیمی به صورت تناوب اقلیم خشک و بارانی دارا است. دریاچه میقان، یکی از بسترهایی است که این شواهد را به صورت سطوحی از رسوبات آواری و تبخیری حفظ کرده است. این دریاچه، حوضه آبریز خود به مساحت حدود 5528 کیلومترمربع را زهکشی می کند و در حال حاضر دارای اقلیمی خشک، با تبخیر بیش از بارش است. شرایط اقلیمی و هم چنین شرایط زمین شناسی آن سبب شده است که این دریاچه به شکل پلایا تحول یابد. درحالی که بسترهای سیلابی اطراف دریاچه، حکایت از اقلیم با بارش بیشتر را در این حوضه، دارد. این پژوهش باهدف شناسایی تغییرات دریاچه میقان انجام شده است. از نقشه های توپوگرافی 1:50000،مدل رقومی ارتفاع منطقه در مقیاس 1:50000 تصاویر ماهواره ای ETM+ و IRSP6 ، نقشه زمین شناسی 1:50000 و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تکنیک تحلیل مؤلفه های اصلی برای شناسایی سطوح اطراف دریاچه انجام شده است و نتایج آنالیز به کمک مشاهدات میدانی و نمونه گیری های موجود، ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دریاچه میقان در آخرین دوره سرد، باران بیشتری دریافت نموده است و مساحتی معادل 129 کیلومترمربع را داشته است. به دلیل وجود کانی های تبخیری ازجمله کلسیت، ژیپس و هالیت در بستر زمین شناسی حوضه و با تغییر اقلیم، کاهش بارش و افزایش تبخیر، دریاچه کوچک تر شده و کانی های تبخیری بر اساس میزان حلالیت خود رسوب نموده اند و سطوح آهکی، گچی و نمکی را در اطراف دریاچه تشکیل داده اند و دریاچه میقان به صورت پلایا تحول یافته است. در هریک از سطوح نامبرده، واحدها و رخساره های ژئومورفولوژیکی خاصی شکل گرفته است که نشانگر تحول ژئومورفولوژیکی این دریاچه در طول زمان است.
بازسازی حدود گسترش پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۶
89 - 102
حوزه های تخصصی:
تحولات اقلیمی مهم ترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات به طور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوب شناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیش بینی این تغییرات در آینده کمک می کند. دریاچه های واقع در چاله های بسته دوره های سرد یا بارانی کواترنر را دریاچه های پلویال می گویند که بعضی از این دریاچه ها به کلی خشک شده و از بین رفته اند، بعضی دیگر در حال حاضر دریاچه های موقتی هستند که در فصل خشک به کویر تبدیل می شوند و برخی دیگر دریاچه های دائمی هستند که در گذشته وسعت بیشتری داشته اند. شناخت دریاچه های پلوویال در مناطق خشک امروز به دلیل تنوع فاکتورها و فرآیندهای پیچیده در تشکیل آن ها مورد توجه محققان است. این پژوهش با هدف تعیین گستره پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک انجام گرفته است. پلایای میقان در مرکز و جنوب غربی استان مرکزی واقع گردیده و دربرگیرنده دریاچه فصلی و شور توزلوگل، دشت آبرفتی، مخروط افکنه و ..می باشد. داده های مورد استفاده عبارتند از: داده های حاصل از منابع کتابخانه ای، داده های آماری، نمونه های رسوبی، داده های آزمایشگاهی و سنجش از دور. این داده ها در نهایت به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری انجام شده است. نتایج حاکی از شواهد رسوبی و ژئومورفولوژیک نشان می دهدکه این دریاچه در گذشته دائمی بوده و وسعت بیشتری نسبت به سطح پلایای فعلی داشته ولی این گسترش در جهات مختلف متفاوت بوده و تفاوت های معناداری به علت موقعیت زمین ساختی منطقه نشان می دهد.
بررسی آشفتگی در میکرولندفرمهای پلایای میقان با استفاده از روش فراکتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 19
حوزه های تخصصی:
خشک شدن رسوبات ریزدانه و رسی در محیط پلایاها موجب ایجاد تنش های انقباضی و تشکیل ترک ها و بدنبال آن شکل گیری پلیگون های گلی می شود. از آنجا که عوامل متعددی همچون میزان رطوبت، میزان دما، نوع کانی های رسی، توپوگرافی، میزان شوری آب و آشفتگی زیستی در چگونگی توزیع و تحول مورفومتری این چندوجهی ها تأثیرگذار است، بنابراین بررسی خصوصیات فراکتال این اشکال می تواند روند تغییرات آنها را در واکنش به شرایط محیطی آشکار سازد. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی آشوب میکرولندفرم های موجود در بخش غربی پلایای میقان انجام پذیرفته است. بر این اساس از حدود 300 پلیگون رسی در خرداد ماه 1396 از طریق مشاهده میدانی به منظور اعمال مدل ژئوفراکتال، عکسبرداری شد. سپس به کمک نرم افزار AutoCAD، محیط و مساحت هر میکروفرم به دقت اندازه گیری گردید و ابعاد فراکتالی محیط و مساحت و مقادیر D Ap در نرم افزار Excel محاسبه شدند. براساس نتایج، الگوی پلیگون های رسی، سه رده آشوب متوسط، زیاد و خیلی زیاد با مقادیر D Ap به میزان 73/1، 91/1 و 08/2 را نشان داد. بنابراین می توان ادعا کرد از سویی تحولات کوتاه مدت، باعث آشفتگی پلیگون های گلی در منطقه گردیده است و از سوی دیگر، شدت تغییرات این شکل ها که احتمالا ناشی از کاهش رطوبت، افزایش غلظت رسوب و تجمع نمک در لبه ها و بالاآمدگی حواشی می باشد، نسبت به تغییرات مساحت آنها بیشتر بوده است. چنین پدیده ای نشان دهنده هندسه نامتناهی ابعاد فراکتالی محیط پلیگون های رسی در پلایای میقان می باشد.
مقایسه تحلیلی وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه های سوبسیدانسی با استفاده از نظریه هندسه فرکتالی (مطالعه موردی: پلایای دامغان و جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
133 - 147
حوزه های تخصصی:
امروزه تئوری مجموعه های فرکتال و اندازه گیری های بعد فرکتالی به طور گسترده ای برای توصیف بسیاری از فرآیندهای تکتونیکی به کار می رود. این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت مورفوتکتونیکی پلایاهای دامغان و جازموریان به عنوان دو حوضه سوبسیدانی به بررسی نتایج بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی که بیان کننده سکون یا فعالیت تکتونیکی است می پردازد. براین اساس محدوده هایی را در همه جهات پلایاها تعیین و به روش شمارش جعبه ای که از پرکاربردترین روش آنالیز در تحلیل بعد فرکتالی است اعداد هر دو پارامتر را بدست آورده و مناطق را مقایسه و تحلیل می نماید. داده-های مورد استفاده در این پژوهش سیستم گسلی حوضه های مورد مطالعه در مقیاس نقشه های 250000/1 زمین شناسی و برای الگوی شبکه زهکشی در مقیاس250000/1 از نرم افزار Arc Hydro است. نتایج بیان می کنند که در منطقه جازموریان قسمت جنوبی چاله بالاترین بعد فرکتالی گسل و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی را دارا می باشد که نشان از فعالیت بیشتر تکتونیک این محدوده است. پس از آن محدوده های غربی و شرقی با ارقام گسلی نزدیک به هم قرار دارند و از آنجا که ابعاد فرکتالی گسل این دو محدوده نزدیک است محدوده ای که بعد فرکتالی آبراهه آن کمتر باشد محدوده فعال تر در نظر گرفته می شود (محدوده غربی)، سپس محدوده شرقی قرار دارد که دارای بیشترین رقم گسلی است و در نهایت محدوده شمالی جازموریان نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند. در منطقه دامغان نیز قسمت غربی با بالاترین بعد فرکتالی گسل (1.4034) و پایین ترین بعد فرکتالی شبکه زهکشی (1.3739) مؤید منطقه فعال تر تکتونیکی است. پس از آن محدوده های شرقی با توجه به ارقام بعد فرکتالی گسل و شبکه زهکشی محدوده فعال است. سپس محدوده شمالی حوضه فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد که در این محدوده نیز تعداد زیاد زلزله موید این مطلب است و در نهایت محدوده جنوبی نسبت به سایر قسمت ها سکون تکتونیکی بیشتری را تجربه می کند.
تعیین حدود گستره دریاچه پلویال پلایای دامغان براساس پادگانه های دریاچه ای در کواترنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
57 - 72
حوزه های تخصصی:
بازسازی شرایط آب وهوایی، تغییرات اقلیمی هولوسن و مکانیسم ردیابی آن در شواهد رسوب شناسی و ژئومورفولوژیکی دریاچه های عرض های جغرافیایی مختلف از جمله موضوعات موردتوجه پژوهشگران است. شواهد اقلیمی به جای مانده از این دوره ها کلیدی برای حل ابهامات تحولات آب وهوایی، فرم ها و فرآیندهای ژئومرفیک مناطق مختلف است. این پژوهش بر اساس اهداف آن به بررسی شرایط اقلیمی و تأثیرگذاری آن بر گستره دریاچه ها بر اساس شواهد مرفولوژیکی (پادگانه ها) پرداخته است. این پژوهش در پلایای دامغان واقع در استان سمنان در جنوب شرقی شهر دامغان واقع در نیمه شمالی کشور انجام شده است. در این راستا از داده ها و منابع نوشتاری، آماری، سنجش ازدور، رسوبی و شواهد مرفولوژیکی با استفاده از ابزارها و روش های گوناگون علمی و تخصصی استفاده شده است و در نهایت با جامع نگری موضوع را تحلیل شده است. پس از بررسی منطقه برای اولین بار پادگانه های دریاچه ای در منطقه شناسایی گردید، در مرحله بعد نمونه های برداشت شده از این سطوح مورد آنالیز آزمایشگاهی قرار گرفت و دریاچه ای بودن آن ها تأیید شد سپس با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور و نقشه کشی بر اساس ارتفاع پادگانه های دریاچه ای ثبت شده سطوح گستره دریاچه تعیین و نهایتاً حدود این سطوح با توجه به سایر عوامل طبیعی مانند شیب، جهت شیب، شبکه زهکشی و بررسی های زمین شناسی تصحیح گردید. نتایج حاکی از آن است در پلایای دامغان 2 سطح پادگانه ای وجود دارد که در محدوده جنوب شرقی چاله، تراس دریاچه ای ازنظر ارتفاعی با تراس هایی در دامنه جنوب پلایا همخوانی دارند و بازسازی حد آن ها حد دریاچه یکسانی را مشخص می کند که نشان دهنده اولین سطح دریاچه با عمق حدود 22-24 متر است. همچنین تراس های دریاچه ای در دامنه جنوب غربی پلایا نیز دریاچه ای با عمق حدود 14-15 متر را در کواترنری نشان می دهند.
تحلیل و رتبه بندی عوامل موثر بر تمرکز و جدایی گزینی اقتصادی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
73 - 94
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ چراکه جدایی گزینی، موجب تمرکز شدید بر فقر و پیدایش طبقات پایین می شود که می تواند عامل گسترش مسائل در شهر شود. تحقیق حاضر با هدف تحلیل و رتبه بندی عوامل موثر بر تمرکز و جدایی گزینی در شهر اردبیل با تأکید بر معیارهای اقتصادی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. داده های اسنادی، از گزارش مرکز آمار ایران مربوط به شهر اردبیل (1395) استخراج شده اند. همچنین جهت سنجش میانگین درآمد، اشتغال، ثروت و قیمت زمین از روش میدانی و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر اردبیل تشکیل می دهند که 383 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه برآورد گردید. در این پژوهش جهت سنجش جدایی گزینی در شهر اردبیل، از شاخص های جدایی گزینی در نرم افزار Geo-Segregation استفاده شد. در نهایت شاخص ها با استفاده از روش کریتیک وزن دهی و مناطق با بهره گیری از تکنیک ای داس رتبه بندی شد. نتایج حاصل از نرم افزار تحلیل گر جدایی گزینی نشان دهنده این امر می باشد که در مناطق شهر اردبیل شاخص امید به زندگی به طور برابر مشاهده می شود. به طوری که گرایش و تمرکز در این شاخص وجود ندارد، اما وضعیت در شاخص های درآمد و اشتغال نسبت به شاخص های دیگر شدیدتر است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک ای داس نشان می دهد که منطقه 3 اردبیل با بیشترین امتیاز در وضعیت برخوردار و منطقه 4 با کمترین امتیاز در وضعیت محروم نسبت به سایر مناطق قرار دارند.
بررسی تحولات رسوبی و اقلیم دیرینه براساس رسوب شناسی و آنالیز عنصری در پلایای دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم شناسی دیرینه شامل مطالعه اقلیم در هر قسمتی از تاریخ زمین است که از این میان مطالعه تغییرات کواترنری و به ویژه هولوسن که ارتباط بیشتری با شرایط اقلیم کنونی زمین دارد. تغییرات محیطی و اقلیمی، سیگنال های ژئوشیمیایی را در رسوبات دریاچه ای به جای می گذارند که می-تواند در تفسیر شرایط محیطی و اکولوژیکی گذشته استفاده شود. پلایای دامغان واقع در مرکز چاله دامغان در استان سمنان واقع در نیمه شمالی کشور است. هدف از این پژوهش تحلیل تحولات اقلیم دیرینه در این پلایا با استفاده از داده های رسوبی، آنالیزهای دانه سنجی و آنالیز عنصری به روش ارزیابی شاخص های اقلیمی و تحلیل شرایط رسوبی و عناصر رسوبات است. براین اساس نتایج آنالیز های رسوبی و ژئوشیمیای در پلایای دامغان نشان می دهد در انتهای گمانه شرایط محیطی مرطوب بوده و با گذشت زمان در انتهای این دوره در این منطقه با روند تدریجی کاهش رطوبت مواجه بوده است. در رخساره بعدی شرایط اقلیمی شدیدا سرد و خشکی در منطقه حاکم می شود بعد از مشخص شدن این دوره سرد و خشک در انتهای این دوره شرایط گرم و مرطوب آب و هوایی در دامغان مسلط بوده است. در ابتدایگمانه نیز روند خشک شدگی دریاچه آغاز و بتدریج دریاچه ای شور و کم عمق در حوضه جایگزین می شود که نهایتا شرایط پلایایی در منطقه ایجاد شده و تا امروز ادامه دارد. نتایج نشان می دهند تفسیر ژئوشیمی (آنالیز عنصری ) نوسانات رطوبت، خشکی و دمای محیط را در توالی های مختلف در منطقه دامغان به خوبی مشخص می کند.
شناسایی پهنه های رسوبی ناشی از تحولات اقلیمی در پلایای مهارلو با به کارگیری تکنیک PCA و شاخص OIF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک سال ۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
21 - 36
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری است که در بخش های داخلی آن، شواهد ژئومورفولوژیکی متعددی را، از تغییرات اقلیمی به صورت تناوب اقلیم خشک و بارانی دارا است. دریاچه مهارلو، یکی از بسترهایی است که این شواهد را به صورت سطوحی از رسوبات آواری و تبخیری حفظ کرده است. این دریاچه، حوضه ی آبریز خود به مساحت حدود 4266 کیلومترمربع را زهکشی می کند و در حال حاضر دارای اقلیمی خشک، با تبخیر بیش از بارش است. شرایط اقلیمی و هم چنین شرایط زمین شناسی آن، سبب شده است که این دریاچه به شکل پلایا تحول یابد. در حالی که بسترهای سیلابی و تراس های کم ارتفاع اطراف دریاچه، حکایت از اقلیم با بارش بیش تر را در این حوضه دارد. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات دریاچه مهارلو انجام شده است. از نقشه های توپوگرافی 1:25000، داده های ارتفاعی Aster، تصاویر ماهواره ای ETM+ و IRSP6، نقشه زمین شناسی 1:100000 و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تکنیک های تحلیل مؤلفه های اصلی و شاخص OIF برای شناسایی سطوح اطراف دریاچه انجام شده است و نتایج آنالیز به کمک مشاهدات میدانی و نمونه گیری، ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دریاچه ی مهارلو در آخرین دوره ی سرد، باران بیش تری دریافت نموده است و مساحتی معادل 517.6 کیلومترمربع را داشته است. به دلیل وجود کانی های تبخیری از جمله کلسیت، ژیپس و هالیت در بستر زمین شناسی حوضه و با تغییر اقلیم، کاهش بارش و افزایش تبخیر، دریاچه کوچک تر شده و کانی های تبخیری براساس میزان حلالیت خود رسوب نموده اند و سطوح آهکی، گچی و نمکی را در اطراف دریاچه تشکیل داده اند و دریاچه ی مهارلو به صورت پلایا تحول یافته است. وجود کانی هالیت در سایر سطوح بیانگر این است که که تغییرات اقلیمی بعد از اولین دوره خشکی، تنها سبب تغییر سطوح نمکی شده است و تحول ژئومرفولوژیکی پلایای مهارلو را مختل ننموده است.
نقش پلایای طبس مسینا در ریزگردهای منطقه ی سیستان با تأکید بر نقش باد 120 روزه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
52 - 65
حوزه های تخصصی:
انتشار گردوغبار معلق در هوا ازجمله بزرگ ترین مشکلات جدی زیست محیطی در نواحی مختلف جهان است؛ این در حالی است که منشأ بیش ترین گردوغبار موجود در جو، ذرات ریزدانه است و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمه خشک از فراوانی بالاتری برخوردارند. پلایای طبس مسینا در ایران به دلیل داشتن آب وهوای گرم و خشک و عاری بودن از پوشش گیاهی و از طرفی به دلیل قرار گرفتن در مسیر باد 120 روزه ی سیستان، یکی از مناطق مستعد تولید گردوغبار است. پژوهش حاضر به بررسی نقش این پلایا بر ریزگردهای این منطقه پرداخته است. بدین منظور، نمونه برداری از پلایای طبس مسینا و ریزگردهای منطقه ی سیستان انجام پذیرفت. این رسوبات از حیث گرانولومتری، مورفوسکپی و کلسیمتری موردمطالعه قرار گرفتند. آزمایشات XRD نشان می دهد که کانی کوارتز و کلسیت در همه ی نمونه ها یافت می شود. همچنین در آزمایش XRF ترکیبات معدنی در همه ی نمونه ها سیلیس، اکسیدآلومینیوم، گازهای فرار و اکسید کلسیم نسبت به سایر ترکیبات معدنی بیش تر است. بر اساس این آزمایشات جنس رسوبات و نیز ترکیبات معدنی در دو منطقه ی پلایای مسینا و زابل یکسان شناسایی گردید. علاوه بر آن، طبق نتایج گرانولومتری رسوبات، حدود 6/59 درصد ماسه ریز بوده و با توجه به اینکه ذرات ریزدانه قادرند تا ارتفاع زیادی از سطح زمین بلند شوند و کیلومترها از مبدأ خود فاصله بگیرند؛ بنابراین پتانسیل انتقال به منطقه ی سیستان را دارا می باشند. با بهره گیری از مدل لاگرانژی HYSPLITمسیر ذرات گردوغبار ردیابی شد. پس از مسیریابی پس گرد ذرات گردوغبار، پلایای طبس مسینا به عنوان یکی از کانون های شکل گیری گردوغبار در دشت سیستان شناسایی گردید.
بررسی تأثیر اقلیم بر تغییرات پوسته های نمکی با استفاده از سنجش ازدور (مطالعه ی موردی: پوسته های نمکی پلایای سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، پنج سری از تصاویر سنسورهای لندست ازجمله MSS، TM، ETM + و OLI در فواصل زمانی نابرابر در دوره ی 42 ساله بین سال های 1973 تا 2015 به منظور بررسی تغییرات فضایی و زمانی پوسته های نمکی در پلایای سبزوار واقع در ایران مرکزی، موردبررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای لندست و مدل رقومی ارتفاعی SRTMتهیه و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج با استفاده از مشاهدات میدانی و 8 نقطه ی کنترل زمینی و آزمایش کانی شناسی پراش اشعه ی ایکس مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. بر اساس تفاوت اختلاف بین بازتاب گروه های طیفی قابل مشاهده و مادون قرمز نزدیک (NIR)، یک روش قابل اطمینان به نام شاخص اختلاف استانداردشده ی نمک NDSI به منظور تمایز پوسته های نمکی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که پوسته های نمک در طول دوره ی 42 ساله بین 15٪ تا 35٪ در تغییر بوده اند و این تغییرات بر مورفولوژی پلایا تأثیرگذار بوده است. بخش های غربی و جنوبی پلایا، بیش ترین گسترش سطوح نمکی را در تمام تصاویر نشان داده است. آنالیز کانی شناسی پراش اشعه ی ایکس نیز در این مناطق نشان از غالب بودن کانی هالیت دارد که خود حاکی از فرآیند رو به افزایش تبخیر و کاهش آب های زیرزمینی در منطقه ی موردمطالعه در سال های اخیر است. درنهایت، رابطه ی معنادار مثبت بین گسترش پوسته های نمک و میانگین دما در ماه های مرداد طی پنج دوره ی متوالی (R = 0.624) برآورد شد. این نتیجه بیانگر گسترش پوسته های نمکی در دماهای بسیار بالا در طی زمان در منطقه ی موردمطالعه است.
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی ژئومورفودایورسیتی مناطق بیابانی مطالعه موردی-پلایای مسیله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
85 - 102
حوزه های تخصصی:
مناطق هموار بیابانی همانند پلایاها، به دلیل تنوع فراوان اشکال ژئومورفولوژی و پتانسیل زیادی که جهت توسعه ژئوتوریسم دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزیابی این مناطق با استفاده از مدل های آماری و کمی جهت تعیین پهنه هایی که ارزش ژئومورفودایورسیتی بالایی دارند، می تواند رویکرد جدیدی را جهت توسعه پایدار این مناطق در اختیار برنامه ریزان سرزمین قرار دهد. این تحقیق باهدف ارزیابی ژئومورفودایورسیتی در پلایای مسیله در محدوده دریاچه نمک و حوض سلطان انجام گرفت. اشکال ژئومورفولوژی در این منطقه با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی استخراج گردید و از شاخص های کمی سنجه های سیمای سرزمین شامل هشت شاخص تراکم ناهمواری هر قطعه، غنای نسبی هر قطعه، شاخص ناهمواری سیمپسن، شاخص ناهمواری شانون، شاخص دایورسیتی شانون، شاخص دایورسیتی سیمپسن، شاخص دایورسیتی اصلاح شده سیمپسون و شاخص اصلاح شده ضریب ناهمواری سیمپسون، در نرم افزار Fragstats به منظور ارزیابی غنای واحدهای ژئومورفولوژی در پلایای مسیله استفاده شد. نتایج نشان می دهد که واحدهای ژئومورفولوژی مخروط افکنه، کفه نمکی و کفه های گلی نمکی و تپه های ماسه ای به ترتیب بیشترین ارزش را در بین سنجه های سیمای سرزمین به خود اختصاص داده اند. علاوه بر آن از دیدگاه سنجه های سیمای سرزمین منطقه شمال غرب کاشان و ابوزیدآباد بیشترین تنوع ژئومورفولوژی را دارا هستند. این پژوهش نشان داد که استفاده از واحدهای ژئومورفولوژی می تواند به عنوان شاخصه مناسبی در ارزیابی تنوع سیمای سرزمین به خصوص در مناطق هموار که تنوع مورفومتری و زمین شناختی دارند، مورداستفاده قرار گیرد.