فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثر دو شاخص OMI و RMM نوسان مادن جولیان بر فراوانی رخداد توفان های گرد و غبار ایستگاه های آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر، دزفول، رامهرمز و مسجدسلیمان واقع در استان خوزستان طی شش ماه (آوریل تا سپتامبر) دوره آماری (۲۰۲۱- ۱۹۸۷) بررسی شد. ضرایب همبستگی پیرسون بین داده های گرد و غبار و شاخص ها بررسی و نتایج آن به صورت نقشه های پهنه بندی درآمد و درصد فراوانی هر یک از شاخص ها برای فازهای مثبت و منفی شمارش و محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنی دار بین فازهای مثبت و منفی هر دو شاخص با گرد و غبار به جز ایستگاه دزفول در فاز مثبت OMI و فاز منفی RMM است و بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه بندر ماهشهر و دزفول بین ۷۷/۰ – ۷۲/۰ در فاز مثبت شاخص RMM است. ارتباط بین نوسان مادن جولیان با گرد و غبار نشان داد بین ۵۱ تا ۵۹ درصد توفان های گردوغبار در فاز منفی شاخص OMI و ۴۰ تا ۴۹ درصد نیز در فاز مثبت آن اتفاق افتاده است. در شاخص RMM نیز ۵۶ تا ۶۳ درصد رخداد توفان های گرد و غبار مربوط به فاز منفی آن و ۳۷ تا ۵۰ درصد نیز در فاز مثبت آن مشاهده شده است. درواقع فاز منفی شاخص RMM، درصد بیشتری از رخداد توفان های گرد و غباری را نسبت به فاز منفی شاخص OMI به خود اختصاص داده است. طبق نتایج آزمون مونت کارلو جابجایی فازهای مثبت و منفی شاخص RMM، به گونه ای معنی دار رخداد توفان های گرد و غبار را برای بیشتر ایستگاه های استان خوزستان در پی دارد. رهگیری مسیرهای ورود گرد و غبار به استان خوزستان با مدل HYSPLIT نشانگر حرکت ذرات از عراق، عربستان و قسمت های شرقی سوریه به سمت محدوده موردپژوهش است.
تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
79 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند. هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
ارزیابی تاثیر تنوع پوشش گیاهی در بام سبز گسترده بر مصرف انرژی ساختمان (نمونه موردی: ساختمان های مسکونی شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییرات آب و هوایی و افزایش روزافزون مصرف انرژی در جهان، نیاز به تغییر رویکردها در مورد مصرف انرژی و افزایش بهره وری از آن روز به روز بیشتر احساس می شود. یکی از راه حل های مطرح شده در سال های اخیر، استفاده از بام های سبز می باشد که به واسطه ی کاهش انتقال حرارت، سایه اندازی و کنترل آلاینده ها، اثرات مثبتی بر مصرف انرژی در ساختمان دارند. عملکرد بام های سبز تحت تاثیر عوامل و فاکتورهای مختلفی قرار دارد که یکی از آن ها نوع پوشش گیاهی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر انواع پوشش های گیاهی به کاررفته در بام سبز بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم سرد می باشد.روش بررسی: این پژوهش به عنوان یک مطالعه ی توصیفی-تحلیلی می باشد، که، پس از انتخاب یک ساختمان مسکونی یک طبقه در شهر تبریز سه نوع پوشش گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم انتخاب و در ساختار بام سبز مدل انتخابی اعمال گردید. شبیه سازی های انرژی و ارزیابی رفتار حرارتی این ساختمان با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر (ورژن 7) انجام گرفت.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از پوشش های گیاهی وینکا، فرانکنیا و سدوم در بام سبز ساختمان، به ترتیب مصرف انرژی را به میزان 4.2، 3.9 و 3.8درصد نسبت به ساختمان با بام بدون پوشش گیاهی کاهش می دهد. در مقالات مورد بررسی نیز تاثیر مثبت بام سبز در بهینه سازی انرژی ساختمان ثابت شده است. به نظر می رسد بهره گیری از بام سبز بطور اخص کاشت وینکا نسبت به سایر گونه های شبیه سازی شده در یک بام سز گسترده، به عنوان یک راه حل مناسب برای کاهش مصرف انرژی ساختمان ها باشد. بام سبز در اقلیم شهر تبریز راه حلی عملی و پایدار برای مصرف انرژی در آب و هوای سرد و خشک است و می توان از مزایای بسیار آن در اقلیم این شهر بهره برد.
ارزیابی تاب آوری کالبدی بافت شهری با رویکرد مدیریت بحران به کمک نرم افزار GIS (نمونه موردی: هادی شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
119 - 150
حوزههای تخصصی:
بحران ها و حوادث طبیعی پیش بینی نشده ای در سرتاسر جهان در حال رخ دادن هستند که زندگی مردمان بسیاری را نابود و دگرگون کرده اند و این امر باعث شده تا همواره مقابله با نتایج حاصل از آن ها و امن ماندن از خطرات وارد شده، موضوع مهمی برای دولتمردان و محققین باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی و یافتن راهکارهایی برای کاهش تلفات و اثرات مخرب بحران های طبیعی انجام شده است. به کمک روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، ابتدا شاخصه های کالبدی شهری که بر میزان تاب آوری در برابر بحران ها تاثیر دارند، از طریق بررسی کتب و تحقیقات پیشین استخراج شده است. سپس شاخص ها و زیرشاخص ها، بر اساس سه لایه تفکیک شده از تک بنا تا تمام محدوده شهر، طبقه بندی شدند. به کمک نرم افزار تخصصی شهرسازی، برای بررسی هر شاخص در سطح هادی شهر، نقشه های تحلیلی خروجی گرفته شدند. در آخر با استفاده از داده های حاصل از نقشه ها و داده های میدانی از منطقه مورد مطالعه، میزان تاب آور بودن شهر در خصوص هر یک از شاخص ها به دست آمدند. نتایج نشان می دهد که هادی شهر در قسمت های مساحت قطعات، بافت و ساختار، فاصله از گسل، تراکم ساختمانی، معابر، تجهیزات شهری، کیفیت ابنیه و زیرساخت های شهری، دارای بیشترین ضعف است. همچنین اندازه گیری اهمیت هر یک از شاخص ها و زیرشاخص ها نسبت به هم، نشان می دهد که از بین لایه های مقاومتی مدیریت بحران، لایه سوم و از بین زیرشاخص ها، زیرساخت های شهری بیشترین تاثیر را بر میزان مقاومت در برابر بحران ها دارند. در انتها، با توجه به ضعف ساختار شهر در هر یک از مولفه ها و میزان اهمیت آن ها، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه شده تا بتوان شهر را به درجه بالاتری از تاب آوری رساند.
نقدی بر میراث ناملموس به عنوان یک مسئله شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
191 - 220
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای" بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید.
تحلیل عوامل زیست پذیری فضاهای میانی ساختمان های بلندمرتبه به-منظور تحقق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
63 - 90
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از روش های توسعه شهری و استفاده بهینه از فضاهای محدود، همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است. این نوع توسعه به تدریج از کاربری های اقتصادی به کاربری های مسکونی نیز گسترش یافته و مناطق پیرامونی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، آنچه اغلب نادیده گرفته می شود، فضاهای میان ساختمان های بلندمرتبه است. بی توجهی به این فضاها می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شهروندان می گردد. از آنجاییکه امروزه سیاست های شهری در راستای اهداف و اصول توسعه پایدار هستند، هدف این پژوهش تحلیل و بررسی متغیرهای زیست پذیری در فضاهای میان ساختمان های بلند مرتبه به منظور تحقق توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و در آن رابطه علی و معلولی بررسی می شود. متغیرهای زیست پذیری در پنج بعد دسترسی، کالبدی و کاربری، زیست محیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و اجتماعی تدوین گردیده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید که توسط 18 متخصص تکمیل شده است. جهت تحلیل پرسشنامه ها از روش ساختاری-تفسیری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. متغیرهای زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه در پنج گروه متغیرهای دو وجهی (امنیت، روشنایی عملکردی و فضای سبز، مبلمان شهری، کاربری تفریحی و تعاملات اجتماعی)، مستقل (دسترسی به پارکینگ، دسترسی به ایستگاه حمل ونقل عمومی، فقدان آلودگی هوا، توالت عمومی و ایمنی)، تاثیرگذار (دسترسی به پارک، فقدان آلودگی هوا و بوی مطبوع)، تنظیمی (تئاتر روباز، کف سازی و فقدان آلودگی مواد جامد) و تاثیرپذیر (خوانایی) تبیین شده اند. متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری و متغیرهای متغیرهای خوانایی و ایمنی به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری در تحقق زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه شهرک گلستان سمنان را دارند.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار در برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی روستاهای مستعد سیل (مورد مطالعه؛ منطقه هفت آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 169
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی، به دلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساخت ها و دسترسی کم تر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل به مراتب آسیب پذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آن ها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تاب آوری کالبدی و برنامه ریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقه هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر 8 عامل عمده نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری به عنوان عوامل مؤثر بر برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسش نامه ای است؛ جامعه آماری پژوهش متشکل از 86 کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعه روستایی در سه استان منطقه هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاست های مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاری های بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تاب آوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی 261/0 در رتبه اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی 254/0 و 209/0 در رتبه های دوم و سوم هستند.
تحلیلی بر زمینه های کالبدی جرم خیزی فضاهای شهری و ارائه راهکارهای طراحی پیشگیرانه، مورد پژوهی: خیابان انقلاب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردها در جهت افزایش امنیت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است که بر طراحی شهری تمرکز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط محیطی دقیق مؤثر در ایجاد رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران و ارائه راهکارهای طراحانه جهت کاهش آن ها در این مکان می باشد. در مطالعه پیش رو، برای رسیدن به هدف پژوهش از روشی ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور، در بخش اول با استفاده از روش مکان سنجی (شامل برداشت میدانی و همچنین تهیه و تکمیل چک لیست کارشناسان و چک لیست جامع)، شرایط محیطی محدوده موردمطالعه در قالب مجموعه مؤلفه های شرایط جرم خیزی دسته بندی شده و راهکارهایی برای کاهش جرم در خیابان انقلاب تهران ارائه گردید. در بخش دوم این پژوهش و به منظور اولویت دهی به راهکارها و انتخاب راهکار بهینه برای جلوگیری از وقوع جرم و کاهش آن در محدوده موردمطالعه، از روش تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، آلودگی های محیطی، آلودگی های دیداری، ازدحام و مسئله نور و روشنایی استاندارد در شب، مهم ترین عوامل محیطی رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران می باشند. همچنین، بهینه ترین راهکارها برای کاهش جرم و افزایش امنیت در محدوده موردمطالعه عبارت اند از: حذف مبلمان ها و عناصر الحاق شده به مسیر پیاده، تعریف خوانای فعالیت ها و کاربری ها در نقاط گنگ فضا، ایجاد نشانه و عناصر شاخص در طول مسیر، محدود کردن تبلیغات و ایجاد روشنایی استاندارد در طول شب برای انجام فعالیت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، تغییرات جزئی در محیط می تواند اثرات بزرگی بر کاهش جرم و افزایش امنیت داشته باشد.
بررسی اقدامات بازیابی و احیاءگردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا چالش های زیادی برای کشورهای سراسر جهان به همراه داشته است که صنعت گردشگری نیز از آن بی نصیب نمانده است. برای رفع این چالش ها در صنعت گردشگری، انجام اقدامات بازیابی و سازگاری موضوعی است که نیاز به توجه بیشتر دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات مصاحبه اکتشافی و عمقی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صورت هدفمند 50 مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات و پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش کیفی گراند تئوری، روش استراس و کوربین استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به نظر کارشناسان 34 مفهوم برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا شناسایی شد. به طوری که احیا و بازیابی گردشگری روستایی در درجه اول تحت تأثیر برگزاری جشنواره های کوچک گردشگری، توسعه بوم گردی، توسعه تورهای محلی، ترویج گردشگری کشاورزی، گسترش اکوتوریسیم و توسعه گردشگری روستایی قرار دارد. درحالی که دیجیتالی سازی خدمات گردشگری، رفع محدودیت های سفر، گسترش گردشگری سلامت، همکاری بنگاه های گردشگری، افزایش راهنماها و تور لیدرهای آنلاین و گسترش سفرهای مجازی مهم ترین اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری هستند. از نتایج این پژوهش برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در سایر نقاط کشور نیز می توان استفاده نمود.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری (مورد مطالعه: محله اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایه اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.
سنجش پایداری مؤلفه های برآمده از استراتژی توسعه شهری (CDS) از منظر ساکنین (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با کاهش فقر، مشارکت شهروندی و افزایش سرمایه گذاری می تواند زمینه را برای رسیدن به توسعه پایدار شهری فراهم سازد. شهر اردبیل مانند بسیاری از شهرهای ایران با مشکلات عدیده ای از قبیل، حکمروایی نامناسب، بافت های فرسوده، مسکن نامناسب، ضعف زیرساخت ها و کمبود خدمات اجتماعی - بهداشتی مواجه است که مجموع این عوامل ضرورت توجه به برنامه ریزی استراتژیک را نشان می دهد. هدف این مقاله سنجش شاخص های استراتژی توسعه شهری در شهر اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی های میدانی است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 230 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای و نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS Graphics استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای پژوهش نشان داد وضعیت شاخص های استراتژی توسعه شهری شامل زیست پذیری، حکمروایی مطلوب، بانکی بودن و رقابت پذیری در قلمرو موردمطالعه با میانگین های 2/21، 2/6، 2/62، 2/15، در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد از میان ابعاد استراتژی توسعه شهری، بُعد رقابتی بودن با بار عاملی 0/93 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد بانکی بودن با وزن عاملی 0/62 دارای کمترین اثرگذاری در شهر اردبیل می باشند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش شاخص حکمروایی خوب شهری بُعد بانکی بودن به میزان 0/55، بُعد زیست پذیری به میزان 0/76 و بُعد رقابتی بودن به میزان 0/86 افزایش می یابد.
کاربرد پسماندهای صنایع کشاورزی در فرآیند رنگرزی دستبافته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
صنایع رنگرزی یکی از مهم ترین منابع آلاینده محیط زیست بوده است که سالانه مقادیر زیادی پساب سمی و خطرناک حاوی فلزات تولید می کنند. آلودگی و انباشت فلزات سنگین در خاک و آب به سبب تجزیه ناپذیر بودن و انباشت آنها در محیط، فراوانی منابع آلاینده و سمّیت، مشکلی جدی در سطح جهان است. امروزه ارائه راه کارهای ایمن و سازگار با محیط زیست در صنایع رنگرزی دستبافته ها، یک مسئله مهم است و دانشمندان را ترغیب نموده تا با جدیت بیشتری درصدد یافتن راه حل باشند. در سال های اخیر افزایش آگاهی عمومی در مورد محیط زیست، اکولوژی و کنترل آلودگی سبب ترغیب صنایع نساجی به استفاده از مواد طبیعی شده است. در این راستا در این پژوهش برای اولین بار از پوست پسته و تاج خروس به عنوان زائدات صنایع کشاورزی برای رنگرزی زیست سازگار نخ پشمی استفاده شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است و به منظور به حداقل رساندن میزان مواد مصرفی و زباله های تولیدی، از روش آماری رویه پاسخ از روش آماری رویه سطح پاسخ و از روش طراحی باکس - بهنکن بر پایه روش فاکتوریل ناقص سه سطحی استفاده شد. اثر سه پارامتر غلظت رنگزا، غلظت سیتریک اسید و مدت زمان رنگرزی بر میزان قدرت رنگی نسبی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و بر اساس آنها شرایط بهینه رنگرزی معرفی شد. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی که اختلاف کمی را بین ضریب تنظیم شده (9832/0) و ضریب پیش بینی شده (9307/0) نشان داد و همچنین ضریب همبستگی بالای مدل (9927/0) نشان داد که روش رویه - پاسخ قادر است تا فرآیند رنگرزی پشم با رنگزای تاج خروس را با تعداد کمی از آزمایش ها، پیش بینی و بهینه سازی کند. همچنین تمامی متغیرهای مستقل مورد بررسی در این پژوهش، مربع غلظت رنگزا و تداخل همزمان متغیرهای غلظت رنگزا و سیتریک اسید، با سطح اطمینان 95% بر متغیر پاسخ (قدرت رنگی نسبی) معنی دار و مؤثر می باشند. استفاده از بیودندانه زیست سازگار پوست پسته در رنگرزی پشم با عصاره تاج خروس منجر به بهود میزان جذب رنگ توسط الیاف شده و ثبات های عمومی قابل قبولی را حاصل می سازد. استفاده از پوست پسته به عنوان یک بیودندانه زیست تخریب پذیر و پایدار جدید در صنایع رنگرزی نه تنها منجر به افزایش راندمان رنگرزی می شود، بلکه در به حداقل رساندن مشکلات زیست محیطی ضایعات کشاورزی و محصولات جانبی نیز مفید خواهد بود. بنابراین این روش می تواند به عنوان یک جایگزین عالی و اقتصادی برای دندانه های فلزی متداول درنظر گرفته شود و کمک شایانی به کاهش آلودگی محیط زیست و تولید مواد با ارزش افزوده بالا نماید.
شناسایی امواج گرمایی استان خوزستان و تحلیل همدیدی نقش پرفشار عربستان در ایجاد آن ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی ازتظاهرات اصلی تغییر اقلیم واز بلایای طبیعی و آب و هوایی است. فراوانی و دوام امواج گرمایی در استان خوزستان به یک مخاطره اقلیمی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی امواج گرمایی استان خوزستان در دوره زمانی 18ساله (2017-2000) و تحلیل همدیدی نقش پرفشار عربستان در ایجاد آنها می باشد. برای این کار ابتدا مواج گرمایی: بر اساس سه معیار دمای روزانه حداکثر بالای 40 درجه سانتیگراد، ماندگاری و دوام موج برای سه روز وبیشتر در منطقه، فراگیری موج حداقل در 8 ایستگاه و بالاتردر سطح استان خوزستان، انتخاب گردید. بر این اساس تعداد 67 موج گرم سه روز و 25 موج چهار روز و بیشتر شناسایی گردید. سپس نقشه فشاری و توپوگرافی این امواج در ترازهای زیرین و میانی وردسپهر تهیه و در محیطgrads ترسیم گردید. با بررسی چشمی انجام شده بر روی این نقشه های الگوی همدیدی غالب شناسایی گردید. در نهایت برای تحلیل همدیدی الگوی غالب موج گرمایی 28 تا 30 ژوئن 2017 به عنوان نماینده الگوی امواج گرم تابستانه خوزستان تحلیل گردیده است. برای تحلیل الگوهای همدیدی منجر به امواج گرمایی، دادههای جوی از سایت نووا و اسکیوتی روزهای انتخابی از سایت دانشگاه وایومینگ استخراج گردید. نتایج نشان داد که در اکثر قریب به اتفاق امواج گرمایی در لایه های زیرین و رد سپهر زبانه های چرخندی پاکستان و عربستان به عنوان مهمترین سامانه تاثیرگذار در انطباق با الگوی توپوگرافی متطقه(ارتفاعات زاگرس جنوبی) و الگوی چرخشی سامانه سبب فرارفت گرم دمای تابشی بیابان های گرم لوت و عربستان بر روی استان خوزستان بوده اند. به طوری که در لایه زیرین وردسپهر زبانه ای در راستای جنوب شرقی به شمال غربی با عبور از دامنه های جنوبی زاگرس وارد جلگه خوزستان شده و تا شمال عراق و ساحل شرقی مدیترانه گسترش یافته است. ولی در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال شرایط همدیدی کاملا عوض شده و با غلبه الگوی گردشی تابستانه بر روی منطقه از تراز 700 هکتوپاسکال بتدریج واچرخند عربستان تکوین یافته و عامل غالب منطقه می گردند.
رابطه تغییرات در میزان UV با شیوع سرطان پوست در فاصله زمانی 2005 تا 2014 (مطالعه موردی: شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیوع سرطان های پوست در دهه های اخیر رو به افزایش بوده و بیشتر این سرطان ها ناشی از تماس مکرر با نور خورشید است، تغییرات در میزان UV می تواند علت عمده شیوع سرطان پوست باشد. در این مقاله به منظور بررسی اثر تغییراتUV بر شیوع سرطان پوست در استان آذربایجان شرقی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز در رابطه با سرطان پوست از مرکز مدیریت بیماری های استان واقع در شهر تبریز گردآوری و داده ها و اطلاعات در مورد پرتو فرابنفش خورشید نیز با استفاده از تصاویر ماهواره ای استخراج شد. جهت تجزیه وتحلیل تصاویرماهواره ای از نرم افزار Arc GIS استفاده شد ونقشه توزیع جغرافیایی سرطان به تفکیک شهرستان ها تهیه گردید و سپس نقشه توزیع جغرافیایی میزان پرتو فرابنفش خورشید در استان آذربایجان شرقی از داده های نقطه ای تهیه گردید. و درآخر همبستگی دو لایه میزان سرطان پوست بامیزان پرتو فرابنفش به صورت مدل تهیه شد. از نرم افزار آماری SAS 9.1 جهت همبستگی ارتفاع و عرض جغرافیایی با میزان بروز سرطان پوست استفاده شد. نتایج بررسی توزیع سرطان پوست در استان آذربایجان شرقی نشان می دهد؛ که بیشترین میزان سرطان پوست مربوط به شهرستان های تبریز و هریس با میزان بروز 22-2/15 در هر 100000 نفر جمعیت و کمترین میزان بروز آن مربوط به نوار جنوبی استان از جمله شهرستان های ملکان، چاراویماق و قسمتی از شمال شرقی استان شهرستان خدا آفرین و جلفا با میزان بروز 7/2 تمرکز سرطان پوست است. همچنین درقسمت های شهرستان تبریز، کلیبر و هریس نیز مشاهده می شود که بیشترین میزان مربوط به شهرستان اهر است که 12 در هر 1000000 نفر است. میزان UV در قسمت های مختلف استان در محدوده خطر زیاد تا بسیار زیاد قرار دارد. ماهواره ها شاخص UV را تا رقم بالای 8/11 در سال 2011 روی ایستگاه هایی همچون ملکان و بناب به ثبت رسانده است. در محدوده مورد بررسی نتایج حاکی از این است که افزایش میزان UV از سال 2005 تا 2014 غیر قابل انکار بوده است. روند افزایشی آن در قسمت های مختلف استان به صورت مختلف صورت گرفته است.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و شاخص رقابت پذیری جهانی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از فناوری اطلاعات و ارتباطات و رقابت پذیری به عنوان عوامل موثر بر رشد اقتصادی در دهه اخیر یاد می شود. در راستای این بحث هدف این تحقیق بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و شاخص رقابت پذیری بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته منتخب در طی دوره مورد مطالعه می باشد.روش شناسی پژوهش: مطالعه حاضر از یک رویکرد کاربردی استفاده می کند که روش های توصیفی و تحلیلی را برای ایجاد یک بررسی کامل ترکیب می کند. برای تسهیل این تحقیق، تحلیل از هر دو روش داده های مقطعی و تابلویی استفاده می کند. داده های مقطعی امکان بررسی متغیرها را در یک نقطه از زمان در چندین موضوع فراهم می کند. در مقابل، داده های تابلویی شامل مشاهدات متعدد از موجودیت های یکسان در دوره های زمانی مختلف است. همچنین از طریق روش گشتاورهای تعمیم یافته به تجزیه و تحلیل داده های تابلویی، پرداخته است.یافته ها و نتیجه گیری یافته های این تحقیق بر روابط مثبت و معنادار بین فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاخص رقابت پذیری بر تولید ناخالص داخلی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته تاکید می کند. به طوری که با ادبیات موضوع همخوانی دارد. همچنین یافته حاکی از این است که اثر این دو متغیر در کشورهای توسعه یافته بیشتر از کشورهای در حال توسعه است. لذا سیاست گذاران باید عوامل اجتماعی-اقتصادی و زمینه های منحصر به فرد کشورهای خود را در نظر بگیرند تا به طور موثر از این پویایی ها برای رشد پایدار و فراگیر استفاده کنند.
بررسی روند خشکسالی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
19 - 38
حوزههای تخصصی:
خشک سالی یک پدیده آب و هواشناسی پیچیده بوده که متکی به چندین عامل محیطی است. این پدیده یک بلای طبیعی رایج بوده که بعنوان یکی از دغدغه های اکولوژیکی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و اقتصادی بشر شناخته شده است. در این پژوهش به کمک داده های ماهواره ای و سامانه گوگل ارث انجین به مطالعه پدیده خشک سالی در استان آذربایجان غربی پرداخته شده است. در راستای تحقق این پژوهش، چهار شاخص SPI، NDVI، VCI و TCI انتخاب و برای یک دوره 23 ساله از تصاویر ماهواره ای سال های 2000 تا 2022 استفاده گردید. در این مطالعه تعداد 526 تصویر برای شاخص های NDVI، VCI و TCI و 8081 تصویر جهت محاسبه شاخص SPI استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد، در سال های 2000، 2008، 2015، 2017، 2021 و 2022 خشک سالی های شدید و متوسط در بیشتر پهنه استان تجربه شده و همچنین در سال های 2002، 2006، 2009، 2010، 2011 و 2019 در قسمت های مرکزی، شمالی و جنوبی استان ترسالی های مختلفی وجود داشته است. همچنین شرایط نرمال نیز در سال های 2001، 2004، 2005، 2007، 2012 تا 2014 و 2016 در تمامی مناطق استان وجود داشته است. در مقایسه بین نتایج شاخص ها می توان بیان نمود که در پهنه استان آذربایجان غربی شاخص VCI و SPI حساس ترین شاخص برای شناسایی خشک سالی بوده که قادرند انواع خشک سالی ها را به خوبی شناسایی کنند. همچنین شاخص NDVI با توجه به حساسیت نسبتاً خوبی که برای شناسایی خشک سالی دارد، قادر است کاهش پوشش گیاهی در سال های خشک سالی را نشان دهد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که استان آذربایجان غربی در معرض خطر خشک سالی است.
بررسی آسیب های طبیعی و انسانی بافت تاریخی محله بهارستان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی هر شهر که میراث فرهنگی ملموس و غیرملموس اجتماع شهری را چون نگینی درخشان بر تارک دارد، واجد قابلیت های ارزشمند برای شکوفایی اقتصاد شهر بوده و رشته پیوند گذشته با حال و آینده را برقرار می سازند. این میراث ارزشمند در معرض تهدیدات و مخاطراتی است که شناسایی آنها گامی بلند در برنامه ریزی برای حفاظت از آنها می باشد. هدف این مقاله بررسی مخاطرات طبیعی و انسانی پیش روی بهارستان به عنوان نمونه ای از محله های بافت تاریخی تهران و بررسی وضعیت کالبدی و ساختاری محله برای شناسایی تهدیداتی است که آن را در معرض این مخاطرات قرار می دهد. داده ها از چند فایل GIS و یک پیمایش به دست آمده است. اسناد تاریخی نیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. 20 شاخص مربوط، مورد ارزیابی 30 خبره متخصص به عنوان نمونه آماری قرار گرفته اند. شاخص های اسنادی نیز به همین منوال با داده های پیمایشی منطبق شده اند. یافته ها بر پتانسیل بالای محله برای مخاطرات طبیعی و انسانی از جمله زمین لرزه، سیل، بادهای شدید، آلودگی هوا و اعتراضات سیاسی دلالت دارند. وضعیت کالبدی، ساختاری و نیز شرایط اجتماعی-اقتصادی مانند ناامنی، توزیع و مصرف مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، تراکم جمعیت روزانه منجر به مهاجرت ساکنان محله شده و فعالیت های تجاری و انباری مخاطره زا جایگزین گردیده اند. برای حراست از این محله به عنوان یک میراث فرهنگی، تدوین یک طرح بازآفرینی دقیق که کل بافت تاریخی تهران را یکجا مورد نظر قرار دهد ضروری است.
فراتحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب، منبعی راهبردی و کمیاب است که طی سال های اخیر متاثر از متغیرهای مختلف ملی و فراملی به شدت محدود شده و حوزه های امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در کشورها را به شدت متاثر ساخته است. اثرگذاری بالای آب در حوزه های یاد شده آب را در کانون سیاست خارجی و مناسبات هیدروپلیتیک بسیاری از کشورها از جمله جنوب باختری آسیا قرار داده است. در سال های اخیر، به رغمِ طرحِ مسئلهِ بحرانِ آب و نقش آن در مناسبات دو کشور ایران و عراق در محافل علمی، سیاسی و رسانه ای، همچنان ابعاد این مسئله ناشناخته مانده و تفسیرهای متفاوتی از آن به دست داده اند. پژوهش حاضر که ماهیت کاریردی دارد و درون دادهای مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گرداوری شده با هدف دستیابی به شناختی کیفی درباره ابعاد و زوایای مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق، بر آن است که افزون بر مشخص کردن ویژگی های محتوایی و روش شناختی، خلاهای پژوهشی موجود در این زمینه را با روش فراتحلیل کیفی شناسایی کند. این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل کیفی، 34 پژوهش انجام شده در بازه زمانی 1402- 1384 در قالب مقالات علمی-پژوهشی داخلی، پایان نامه و مقالات موجود در فصلنامه های معتبر بین المللی را بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطالعه جامعی انجام نشده است که ابعاد گوناگون مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق را بررسی و واکاوی کرده باشد. در این خصوص نبود داده های دقیق و واقعی و ضعف مبانی نظری-معرفتی پژوهش از کاستی های پژوهش های انجام شده در زمینه مناسبات دو کشور است.
تحلیل نقش بازساخت سیاسی فضا در توسعه شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
133 - 156
حوزههای تخصصی:
در نظام های دیوان سالار و سیستم های مدیریتی متمرکز، دولت نقش برجسته ای در بازساخت سیاسی فضا و توسعه دارد. این نقش در مورد شهرهایی که ارتقای مرتبه می یابند بیشتر مشهود است. هدف این پژوهش واکاوی تأثیرات ارتقای شهر اردبیل به مرکز استان بر جهات و جوانب مختلف رشد و توسعه این شهر در سال های پس از سال 1372 است. روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی و داده های مورد تحلیل، اسنادی و آماری است و از منابعی چون سالنامه های آماری استخراج شده و یا از مراجع معتبر دریافت گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، با استفاده از امکانات محاسباتی، ترسیمی و تحلیلی نرم افزارهای «SPSS»، «GIS» و به کارگیری مدل های آمار توصیفی، انجام شده است. مدل «آنتروپی شانون» نیز برای تعیین فرم رشد شهری به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که پس از ارتقای مرتبه شهر اردبیل به مرکز استان، شاخص های توسعه اجتماعی و فرهنگی مانند: تعداد مراکز مالی، فرهنگی، آموزشی، درمانی، قضایی، تعداد دستگاه های دولتی، کارمندان دولت و مشاغل بخش خدمات، به سرعت رشد یافته اند. تغییر کاربری ها به نفع کاربری های اداری، تجاری، آموزشی و انتظامی روی دیگری از توسعه شهر متأثر از ارتقای مرتبه آن بوده است. همچنین در یک دوره 15 ساله پس از تبدیل شدن به مرکز استان، به اندازه تمامی سال های پیشین بر وسعت شهر اضافه شده و این رشد بیشتر به صورت پراکنده رویی بوده است. بر خلاف روال معمول کشور، رشد جمعیتی این شهر پس از سال 1375 نه تنها ملایم تر نشده بلکه دوباره افزایش یافته است. برای جلوگیری از پیامدهای منفی بازساخت فضا در ارتباط با ارتقای مرتبه اداری-سیاسی شهرها، اعمال رویه های شهر هوشمند، واگذاری اختیارات به سطوح مدیریتی پایین و توجه به آمایش ملی و منطقه ای فضا از جمله پیشنهادهای تحقیق می باشند.
ارزیابی و ارائه الگوی بهینه در شهر های حساس به آب (مطالعه موردی: شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با تغییرات اقلیمی و گرمایش روز افزون زمین شاهد اثرات مخرب زیست محیطی، از جمله بحران آب می باشیم. لذا توجه کردن به آب به عنوان عنصر مهم برای بقای بشر در مقوله برنامه ریزی و طراحی شهری کاملا امری محسوس می باشد. هدف از این مقاله دست یافتن به شاخص های مهم شهر حساس به آب و ایجاد الگوی بهینه برای شهر یزد می باشد.روش بررسی: با توجه به بررسی پیشینه تحقیق ، در اکثر تحقیقات به بررسی و ارزیابی شهر نسبت به رویکرد شهر حساس به آب پرداخته اند. و در مواردی مدل بومی سازی ارائه شده و در مقاله حاضر نیز ارزیابی و مدل بومی سازی مورد هدف قرار گرفته است. ولی روش و ارائه مدل متفاوت می باشد. بدین صورت که در این مقاله سعی شده است. روش متفاوتی را برای ارائه مدل به کار گرفته شود. این مدل می تواند زمینه ای برای تحقیقات بعدی نیز قرار بگیرد.یافته ها و نتیجه گیری: به طور دقیق تر، می توان گفت عوامل اتخاذ شده برای معیار های شهر حساس به اب توسط تحلیل عاملی تاییدی مورد قبول واقع شده است. که خود روشی جدید در این زمینه می باشد. همچنین پیشنهادات ارائه شده جامع و کاربردی می باشد. که مورد استفاده برای تمامی ارگان ها، محققان، ادارات مربوطه، و حتی محققان خارجی در جهان که در زمینه اجتماعی شدن مسئله آب که با هدف تغییر رفتار مصرف کنندگان شهری سر و کار دارند مناسب می باشد.