امروزه صنعت گردشگری ورزشی ازجمله صنایع پر درآمد و در عین حال سالم و پاک برای اقتصاد هر کشور محسوب می گردد. هدف از انجام پژوهش، بررسی نقش میانجی گری عوامل نهادی در تاثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، محیطی بر توسعه گردشگری ورزشی منطقه آزاد ماکو بود. جامعه ی آماری این پژوهش را گردشگران ورزشی منطقه آزاد تجاری و صنعتی ماکو در سال 95، که به علت نامشخص بودن تعداد گردشگران در منطقه مذکور حجم نمونه انتخاب شده 385 نفر گردید که بالاترین حجم نمونه آماری می باشد. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. روایی(محتوی، همگری، واگرا) و پایایی(بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) پرسش نامه ها در حد قابل قبول و خوب بودند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها را می توان توسط نرم افزار AMOS23 و با استفاده از ضرایب رگرسیونی نشان داد. یافته های پژوهش نشان داد که تمامی مؤلفه های مشارکت جامعه محلی (اقتصادی/ اجتماعی/ محیطی / نهادی)، بر توسعه گردشگری ورزشی تاثیر معنی داری داشت که از این میان عامل اجتماعی با اثر کلی %55 بیشترین تآثیر را داشت و از طرفی نقش میانجی گری عوامل نهادی بر توسعه گردشگری ورزشی تأیید شد. در مجموع با توجه به اهمیت گردشگری ورزشی مناطق آزاد، مدیران و برنامه ریزان بخش گردشگری و ورزش کشور باید در زمینه اجتماعی اهتمام لازم را در جهت توسعه و بالندگی این صنعت از خود نشان دهند.
امروزه، باتوجه به اهمیّت حضور و مشارکت کلّیه دست اندرکاران در اجرای برنامه های توسعه گردشگری، بهره گیری از یک الگوی مدیریتی مطلوب و یکپارچه می تواند ما را درتدوین سیاست ها هماهنگ با برنامه های توسعه، شرایط را برای حضور و بهره گیری از تمامی سرمایه های اجتماعی و مادی دست اندرکاران این صنعت، با تقویت بسترهای مشارکتی بخش خصوصی بازارگردشگری فراهم سازد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص ها و طراحی الگوی حکمروایی مطلوب در صنعت گردشگری ایران می باشد. این پژوهش بصورت کاربردی- توسعه ای کیفی و براساس نظریه روش داده بنیاد انجام شده و جامعه آماری آن شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت گردشگری، مدیران سازمان، نمایندگان مجلس و فعالان صنعت گردشگری بوده اند. نمونه آماری شامل 26 نفر از این افراد است که با ترکیبی از روش نمونه گیری هدف مند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با سئوالات ازپیش تعیین شده، با مقایسه داده ها در کدگذاری باز، محوری و انتخابی تا مرحله اشباع نظری و تفکیک مقولات فرعی و اصلی انجام گرفته است. و از برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین(1998) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده، 3 شاخص، مدیریت یکپارچه، امنیت و نگرش به بازارهدف، را به عنوان شاخص های ظهوریافته از پژوهش درقالب الگوی حکمروایی مطلوب گردشگری است. این الگوی، راهبردی نوین در اصلاح شیوه های مدیریت موجوداست، و پیامد آن توسعه و اشتغال پایداردرصنعت گردشگری است. در پایان تحقیق با پیشنهادهایی به جهت ارتقاء سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارت گردشگری، مدیریت یکپارچه در سیاست گذاری های سازمان، همگام با مشارکت تمامی بخشهای دولتی، خصوصی و انجمن ها در ایران است.
هدف این تحقیق بررسی عوامل کلیدی موثر در شکل گیری تصویر شهر تبریز از دیدگاه گردشگران داخلی شهر تبریز می باشد. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 بین گردشگران توزیع و به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون رتبه ای فریدمن استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که اولویت اجزای تشکیل دهنده شکل گیری تصویر شهر تبریز به ترتیب زیرساخت های شهری، جاذبه های گردشگری، وقایع و رویدادها و اقتصاد و تجارت می باشد. بنابراین از آنجایی که عامل زیرساخت های شهری به عنوان موثرترین عامل در شکل گیری تصویر تبریز مطرح می باشد، ارتقاء زیرساخت ها، استانداردها و کیفیت خدمات و تسهیلات گردشگری همواره باید مورد توجه مسئولین و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
هدف از تحقیق حاضر شناسایی پیامدهای کوید 19 بر گردشگری ورزشی و ارائه راه کار بود. این تحقیق با شیوه کیفی و با رویکرد تحلیل تماتیک انجام شد که از لحاظ هدف کاربردی و با ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه صاحب نظران رشته مدیریت ورزشی، جامعه شناسی و گردشگری بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که با 14 مصاحبه، اشباع نظری صورت گرفت. در ارتباط با پیامدهای کوید 19 بر گردشگری ورزشی، تعداد 40 مقوله فرعی بدست آمد که در 9 مقوله اصلی قرار گرفته شد. در نهایت نیز از مقوله های بدست آمده به چهار مفهوم پیامدهای شغلی، پیامدهای رویدادی، پیامدهای توسعه پایدار و پیامدهای پساکرونا بدست آمد. در ارتباط با راه کارهای پیشنهادی، تعداد 51 مقوله فرعی بدست آمده است که در 11 مقوله اصلی قرار گرفتند. در نهایت نیز از مقوله های بدست آمده به پنج مفهوم راهکارهای اقتصادی، بهداشتی، زیرساختی، مدیریتی و راهکارهای پساکرونا بدست آمد. به صورت نظری، نتایج حاضر می تواند به غنای علمی حوزه گردشگری ورزشی و مدیریت ورزشی کمک شایانی بکند و به عنوان زیربنایی برای مطالعات آتی این حوزه قرار گیرد. به صورت عملی نیز کلیه سازمان ها و مدیران ذی ربط می توانند با چالش های حاضر و چالش های پیش رو آشنا شوند و از راه کارهای ارائه شده، جهت مقابله و اصلاح وضعیت موجود و آتی بهره گیرند.