فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت 15 سال اینک بسیار منطقی است که بپرسیم که آیا اکو هنوز واقعا میتواند در توسعه ایران موثر باشد. این مقاله با طرح این پرسش و مرور ظرفیت های اقتصادی کشورهای منطقه اکو در دهه اخیر میلادی در دو عنوان کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای بنیانگذار، توفیق نسبی این اقتصادها را با استشهاد به پنج عنصر افزایش قیمت نفت و گاز و مواد خام و معدنی، افزایش قیمت مواد کشاورزی، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، ثبات نسبی اقتصادی و سیاسی نشان میدهد و استدلال میکند که این شکوفایی موجب افزایش روزافزون اندازه بازار منطقه و حجم مبادلات درون منطقه ای و از این راه بستری مناسب برای توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
جایگاه شرکای ایران در دیپلماسی تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نیاز های هر کشور به منظور اتخاذ سیاست تجاری مناسب، آگاهی از جایگاه کشور های طرف تجاری و اولویت هر کشور در برقراری روابط تجاری است. اما ازآنجاکه اکثر شیوه های رتبه بندی کشورها از لحاظ سیاسی توسط نهاد های غربی صورت می گیرد، احتمال می رود که گرایش سیاسی کشور های غربی در این محاسبات، چه در تعیین شاخص ها و چه در تعیین امتیاز هریک از عوامل تأثیرگذار، بی تأثیر نباشد. لذا لازم است که هر کشور، در ارزیابی های بین المللی، بااحتیاط از آمار و اطلاعات مراکز علمی و تحقیقی بین المللی استفاده کند و ویژگی ها و منافع مختص خود را درنظر گیرد. بر این اساس، در بررسی عوامل سیاسی مؤثر در تعیین طرف های تجاری برای کشور ما، لازم دیده شد با درنظر گرفتن منافع ملی کشور، شاخص های مستقلی برای جمهوری اسلامی ایران طراحی شود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که، می توان با بهره گیری از مؤلفه ها و ابزار های دیپلماسی تجاری، روابط خارجی کشور را به نحوی توسعه داده و عمق بخشید که این روابط، با توجه به اصل تعیین کنندگی عوامل اقتصادی در برقراری روابط تجاری در سطح بین المللی و تعاملات موجود کشور های جهان، منافع ملی کشور را در بُعد توسعه روابط اقتصادی ـ تجاری تأمین کند.
سیاست تعاملی ضد نظام سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت انقلاب اسلامی در بعد بین المللی اعتراضی به نظام ناعادلانه و بدون معنویت بین الملل است. با گذشت 31 سال از تشکیل نظام جمهوری اسلامی، نیاز به کار علمی در انسجام بخشی به چهارچوب سیاست خارجی بیشتر آشکار شد. لذا در این پژوهش با دو پرسش روبه روییم: الگو و نظریه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست و چه شاخص هایی دارد؟ در پاسخ به این پرسش ها نخست این فرضیه اثبات می شود که انقلاب اسلامی پدید آورنده سیاستی نوین در عرصه روابط بین الملل با عنوان الگوی «سیاست تعاملی ضد نظام سلطه» است و سپس ثابت خواهد شد که این الگو دارای شاخص هایی برخاسته از دو رویکرد ایجابی و سلبی است که همان اصول ثابت حاکم بر نظام و دولت اسلامی و عناصر مقوم این الگو در مواجهه با شرایط است.
برنامه ریزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: بررسی رابطه قدرت منطقه ای، اقتصاد و سیاست خارجی بر اساس سند چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی پدیده ای ترکیبی و متاثر از عوامل ساختاری، پویایی های سیاسی داخلی، منطقه ای و بین المللی و نقش مؤثر عوامل انسانی در تصمیم گیری، تعیین جهت، نقش و اولویت ها در مسیر حرکت دولت- ملت در مارپیچ مناسبات خارجی است. عمده ترین بازتاب اراده نخبگان در جهت گیری سیاست خارجی و برنامه ریزی بین المللی در تدوین اسناد فرادستی ملی نظیر سند استراتژی ملی و یا اسناد بلندمدت راهبردی و یا سندهای چشم انداز متجلی می گردد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، در پی سه دهه تلاش برای استقلال و اقتدار ملی، طی یک روند نسبتاً طولانی از طریق بحث و تصمیم گیری اجماعی، در سال 1382، سند چشم انداز 1404 را به عنوان یک سند کلیدی و فرادستی تدوین کرد که در آن، چهارچوب برنامه ریزی سیاست های داخلی و خارجی برای تبدیل کشور به قدرت برتر در منطقه آسیای جنوب غربی مشخص گردیده است. این مقاله ضمن تبیین رابطه بین برنامه ریزی سیاست خارجی و توسعه اقتصادی کشور هم از نظر داخلی و هم از جنبه بین المللی در سند چشم انداز، بر جدایی ناپذیری این دو مقوله تاکید می کند. همچنین با تاکید بر عوامل ساختاری و انسانی به صورت توامان هم توصیف این مفاهیم و هم تبیین روابط آنها مورد توجه قرار گرفته است. چهارچوب تئوریک این پژوهش مبتنی بر نظریه سازه انگاری است و با استفاده از روش فراتحلیل؛ بر این باور است که رسیدن به قدرت منطقه ای برتر در گرو سیاست خارجی توسعه گرا بوده و از منظر هنجاری نیز توجه همزمان به منابع داخلی توسعه و کنش و واکنش مثبت با محیط بین الملل ضروری است.
تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مؤلفه های هویت ملی
حوزههای تخصصی:
رابطه هویت ملی و سیاست خارجی، سالها به دلیل سیطره انگاره واقع گرایی (رئالیسم) در روابط بین الملل مورد توجه قرار نگرفت. مورگنتا در کتاب Politics among Nation و کنت والتس در کتابهای The Man، State، War و Theory of International Politics در قسمت نظریه پردازی به صراحت ارتباط فرهنگ و هویت ملی یک کشور با سیاست خارجی را نفی کرده اند. دلیل دیگر کم توجهی به این مقوله، سیطره رفتارگرایی و توجه به پدیده های ملموس و قابل اندازه گیری بود. در نتیجه تعریف فرهنگ و تعین رابطه آن با پدیده های دیگر عمل دشواری بود. اما با ظهور رویکرد تکوین گرایی در عرصه روابط بین الملل و اهمیت دادن به انگاره ها، ایده ها و عناصر غیرمادی، مؤلفه هویت جایگاه خود را در روابط بین الملل پیدا کرد. بنابراین در بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر انگاره ها و ایده ها تمرکز شده؛ از طرف دیگر هویت ملی ایران یک موضوع شناختی مبتنی بر فهم مشترک از ایران و کشورهای دیگر است. هویت ملی جمهوری اسلامی ایران، تصور این کشور از خویش براساس برداشت و تصویر سایر کشورها از آن است.در این پژوهش سعی بر این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1387ـ1357) براساس عناصر هویت ملی توضیح داده شود
جایگاه آفریقا در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس سند چشم انداز ارائه راهکارها براساس ماتریس SWOT
حوزههای تخصصی:
در تنظیم راهبرد سیاست خارجی، درک و تبیین صحیح و کامل قدرت و توان ملی، به ویژه در بعد سیاست خارجی، مقتضیات و ویژگی های محیط خارجی و قاعده و الگوی حاکم بر محیط منطقه ای و بین المللی، شناخت فرصت ها، آسیب پذیری های محیطی و تهدیدهای موجود و بسیاری عوامل دیگر، اهمیت دارند. هدف از این تحقیق، شناخت جایگاه آفریقا در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس سند چشم انداز بیست ساله است و سعی شده ضمن اشاره به روابط تاریخی ایران با این قاره و بررسی وضعیت موجود، با استفاده از ماتریس SWOT (قوت، ضعف، فرصت و تهدید)، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا بررسی و از این طریق، راهکارهایی به سیاستگذاران عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ارائه شود. با اجرایی شدن این راهکارها؛ آفریقا جایگاه واقعی خود را در روابط خارجی جمهوری اسلامی پیدا می کند و در پی آن، بخشی از سند چشم انداز که به روابط خارجی وابسته است، محقق می شود.
سیاست خارجی ایران
حوزههای تخصصی:
ایران، کانون چند زیرسیستم منطقه ای
پس از فروپاشی نظام دوقطبی، این سؤال مطرح شد که چه نظم یا نظامی در انتظار ساختار روابط بین الملل است. بدیهی بود که ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده ای برای تثبیت یک جهان تک قطبی به عمل آورد. اما اقبال تحقق چنین رؤیایی بسیار کم بود، زیرا این سیاست با مخالفت آشکار و پنهان تمام قدرت های دیگر روبه رو می شد. الگوی همگرایی منطقه ای اروپا که از پیش مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته بود، به پیدایش شکل های منطقه ای چندی کمک کرده بود که در دنیای آشفته و خطرناک پسا دوقطبی بر قوت و استحکام خود افزودند و بدین ترتیب خطوط یک دنیای چند قطبی منطقه ای در افق نمایان شد. امروز بیش از هر زمان دیگر مزیت و مناسبت همکاری های منطقه ای آشکار شده و اغلب کشورها به دنبال آن هستند. حال این سؤال پیش می آید که ایران چه وضعیتی داشته و وضعیت مطلوب آن به عنوان یک قدرت منطقه ای چیست؟ قرارگرفتن در میان چند زیرسیستم منطقه ای مانند خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای مرکزی، قفقاز و آسیای جنوب غربی، موقعیتی بی نظیر برای ایران به وجود آورده است که بهره مند شدن از مزایای آن در گروی یک سیاست و دیپلماسی قابل تامل و حساب شده است.