در این نوشتار، پس از بیان ضرورت بحث، رویکرد منطقى و معتدل از دیدگاه آیات و روایات، در برابر دو دیدگاه سختگیرانه و سهلگیرانه بیان مىشود و حدود و مبانى آن مطرح مىگردد. بر طبق این رویکرد، معیار در روابط زن و مرد روشى است که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایى عقل، شرع و فطرت مىپسندد و در پایان نوشتار موضوعات اساسى در روابط از قبیل مکالمه و گفتوگو، نگاه، پوشش و تماس بدنى، با نگاهى فقهى مورد بررسى قرار مىگیرد.
نویسنده با نگاهى انتقادى به نحوه طرح و برخورد، با موضوع سنت و مدرنیته در ایران اشاره کرده است در بخش اول، شیوه برخورد با این موضوع را مورد نقد قرار داده است که برخورد ایدئولوژیکى و انتزاعى با مفاهیم سنت و مدرنیته باشد و در بخش دوم مؤلفههاى اصلى مدرنیته را به شیوهاى که در ایران طرح شده است؛ نقد کردهاند.
رورتى با شخصى شمردن دین معتقد است. جهت آزادى دین و باز شدن راه گفتوگو ضرورت دارد که دین شخصى باشد و برگرفتن رأى اعتماد از مخاطبان در گفتوگو تنها معیار آزمون یک پیشنهاد سیاسى باشد.
نویسنده مقاله معتقد است دموکراسی اگر چه به لحاظ تاریخی موجب زوال ارزشهای مشترک شده، اما، ظهور آزادی و استقلال فردی را نیز به دنبال داشته است. ارزشهای دموکراسی موجب شد بساط استعمار برچیده شود و اقلیتها به برابری و منزلت انسانی دست یابند. هر چند در اغلب کشورهای پیشرفته وعده شکوفایی و پیشرفت مادی مدتهاست به جای دفاع از ارزشهای بنیادین دموکراسی نشسته است. به نظر نویسنده، تمدن غربی علی رغم معضلات اجتماعی، پیوسته از نظامهای دیکتاتوری و نظامی، مقبولتر است. بنابراین غرب برای اینکه در داخل و خارج اعتبار بیشتری کسب نماید نباید فاصله زیادی میان اصول اعلام شده خود و رفتار واقعیاش وجود داشته باشد. نبرد برای دموکراسی نیز نباید به صورت گزینشی هدایت شود بلکه بایستی به مفاهیم مشترک جهانشمول از عدالت و برابری متوسل شود.
نویسنده دین را باستانی و حقوق بشر را پدیدهای نو و مبنای دین را عبودیت و مبنای حقوق بشر را انسان چونان انسان ذکر میکند و بدین جهت این دو را ناسازگار میداند و ادعای کسانی را که دین و حقوق بشر را سازگار معرفی میکنند گزارهای سلیقهای و گفتاری برمیشمارد که هیچ مستندی ندارد.
فریضه امر به معروف و نهى از منکر تنها در تذکرات افراد عادى نسبت به بعضى گناهان جزئى خلاصه نمى شود، بلکه قیام بر ضد حکومت ستمگر و تلاش براى اصلاح ساختار سیاسى جامعه و تشکیل حکومتى بر اساس حق و قرآن نیز از مصادیق امر به معروف و نهى از منکر است. هرگاه در جامعه اى این فریضه مهم اجرا نشود و افراد در قبال پیاده شدن این امر خطیر احساس مسئولیت نکنند، مرگ آن جامعه حتمى خواهد بود. پس از رحلت پیامبر (ص)، به این تکلیف مهم آن چنان که شایسته بود عمل نشد و در نتیجه دین به ضعف گرایید و فاسقان و فاجران بر اوضاع مسلط شدند. در چنین شرایطى امام حسین (ع) براى برپایى این عنصر اساسى دست به قیام زد. پرسش اصلى این مقاله نقش امر به معروف و نهى از منکر در نهضت امام حسین (ع) است و رویکرد آن توصیفى ـ تحلیلى و تاریخى است. جایگاه و اهمیت امر به معروف و نهى از منکر، نقش آن در نهضت عاشورا، چیستى اصلاح و اهداف اصلاحى امام حسین (ع) و موقعیت و زمان قیام اصلاحى از مباحث ارائه شده است.