فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آشنایی خاقانی با زبان و ادبیات عرب و بهره گیری از سروده های شاعران این زبان، در کنار سبک ویژه او که فنی و مصنوع است موجب شده است توجه خاصی به برخی شاعران عرب داشته باشد که ذهن و زبان و سبکی نزدیک به وی دارند. هدف این مقاله مقایسه شخصیتی و اندیشگانی خاقانی و ابوالعلاء معری است که با روش تطبیقی آثار این دو شاعر را از منظر جنبه های مشترک مطابقت داده است . این دو شاعر از منظر برخی خصوصیات زبانی و اندیشگانی و روحی، همچون: زودرنجی، مناعت طبع، روحیه انتقادی، پای بندی به مباحث اخلاقی، حس مفاخره ، بدبینی و غیره با هم قرابت دارند. علاوه بر اشاره مستقیم خاقانی به آثار ابوالعلاء یا ترجمه مضامین شعری وی ، بسیاری از مضامین و اندیشه های این دو شاعر قرابت آشکاری با هم دارد تا حدی که می توان گفت از میان شاعران عرب، ابوالعلاء از نزدیک ترین شاعران به خاقانی است. . .
المحاکاة الساخرة "النقیضة" فی الروایات الفارسیة المعاصرة؛ "ألف لیلة ولیلة الجدیدة" لمحمد علی علومی أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان هنری در منظومه« منطق الطیر» عطار و «سفر نامه ابن فطومه» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ- نویسنده مصری وبرنده جایزه نوبل ادبی 1988- از جمله نویسندگان عربی است که از ادب صوفیانه ایرانی تاثیر پذیرفته است. اگرچه ارزیابان ادبی وی را « صوفی ریالیست» نامیده اند، اما به تاثیرپذیری اش از اندیشه و ادب صوفیانه ایرانی دقت نکرده اند. وی، داستان تخیلی «سفرنامه ابن فطومه» را با زبانی ادبی، رمزآلود و هنرمندانه و با درونمایه ای صوفیانه نوشته، به گونه ای خواننده احساس می کند که زبان ادبی پررمز و راز آن را، از منظومه «منطق الطیر» عطّار الهام گرفته است. ابن فطومه، قهرمان این داستان، نماد « انسان سالک راه حق» می باشد و همچون دسته پرندگان منظومه منطق الطیر درپی «کشف شهودی حقیقت» به سفر می رود و «هفت سرزمینی» را که از آنها عبور می کند، با تعداد منازل، مقامات و یا هفت شهر عشق عطّار و «دارالجبل» هم با کوه قاف برابری می کند. اما محفوظ با تصرف هنری در زبان رمزی این داستان، این نمادها را متناسب با انسان سرگردان امروز به کار می برد که در آن، دست یابی قطعی به حقیقت آسان نمی نماید وبا نقد گزنده شرایط سیاسی اجتماعی مسلمانان، دوری آنان را از اسلام واقعی نشان می دهد و پایانی مبهم و ناآشنا برای این سفر کشف شهودی حقیقت ترسیم می نماید.
شعر مصور در ادبیات فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
37 - 57
حوزههای تخصصی:
«شعر مصور» نوعی شعر است که در آن واژگان نقش بسزایی در ترسیم تصویر ایفا می کنند و خواننده با کنار هم نهادن و تلفیق کلمات، شعر را باز می آفریند. در این گونه شعر، نحوه چینش اجزای آوایی و واژگانی شعر و چگونگی قرار گرفتن مصراع ها، تصویری را به نمایش می گذارد که بیانگر محتوای شعر یا صور خیال آن است. در این مقاله بر آن ایم به مقایسه تطبیقی نمونه های مختلف شعرهای تصویری ادبیات کهن و معاصر فارسی و فرانسه(به ویژه کالیگرام های گیوم آپولینر) بپردازیم و با بررسی و مقایسه ویژگی های شعری و مضمونی این نوع شعر، به تأثیرپذیری متقابل شعر مصور فارسی و فرانسه در دوره های مختلف اشاره کنیم.
وجوه تأثّر مصطفی وهبی التّلّ (عرار) بعمر الخیّام النّیسابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثّر الأدباء والشّعراء العرب بعمر الخیّام النّیسابوری عن طریق ترجمة الرّباعیّات، والتّأثیر الّذی ترکته ترجمة هذه الرّباعیّات علیهم أکثر من تأثیر مؤلّفات الخیّام الأخری، لذا أنشدوا أشعارهم علی وتیرة الرّباعیّات، وأدخلوا أفکار الخیّام فی أشعارهم والّتی حرّضت بعضهم إلی ردود الفعل حول الرّباعیّات الخیّامیّة. تأثّر عدد کبیر من الأدباء والشّعراء العرب بأفکار الخیّام منهم: الأدیب والشّاعر الأردنی مصطفی وهبی التّلّ المعروف بعرار (1889-1949)، الشّاعر اللّبنانی، إیلیا أبو ماضی (1889-1957) الکاتب والشّاعر المصری، محمود عبّاس العقاد (1889-1964) الکاتب والشّاعر الأردنی، تیسیر سبول (1939-1973) والکاتب والشّاعر العراقی جمیل صدقی الزّهاوی (1280ه/ 1863 م) وإلخ؛ ولکنّ یبدو أثر عمر الخیّام فی مصطفی وهبی التّلّ أکثر وضوحاً بالنّسبة للآخرین. قد حاولنا جاهداً فی هذه الدّراسة أن نقدّم صورة واضحة لهذا التّأثیر والتأثّر. ارتأینا للإجابة علی هذه الإشکالیّة، أن نبحث فی المکتبات العربیّة والإیرانیّة عن المصادر والمراجع المطلوبة. کما قمنا بتحلیل أشعار عرار ومقارنة بین کلّ أبیات من دیوانه ورباعیّات الخیّام، من أجل إثبات تأثّره بالخیّام، وذلک مستعیناً بالمنهج التّحلیلی. تشیر النّتائج إلی أنّ تأثیر عمر الخیّام فی مصطفی وهبی التّلّ أکثر وضوحاً بالنّسبة للمتأثّرین العرب الآخرین. وتأثیر الخیّام، فیه واضح فی جمیع نواحی حیاته، حتّی کان یرسل شعره علی کتفیه أسوة بعمر الخیّام خصوصاً نهج إقبال عرار فی أنشودته علی شرب الخمر، منهج الخیّام بصورة واضحة جدّاً کذلک یوصی عمر الخیّام أن یغسل حین وفاته بالخمرة، وأن یرفع فی نعش مصنوع من أغصان الکروم کذلک عرار فی أشعاره تحت عنوان «اغسلونی بخمر» یتأثّر بالخیّام فکراً ولفظاً وهذا یدلّ علی أوْج اهتمام عرار بالخمر لا یرید أن یفارقه حتّی فی القبر.
استدعاء شخصیه الحلاج والمعری فی شعر عبدالوهاب البیاتی (دراسه و تحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
119-133
حوزههای تخصصی:
دخل عبد الوهاب البیاتی مرحله جدیده من تجاربه الشعریه عقب إصداره الدیوان الشعری الذی أسماه ﺑ«سفر الفقر والثوره» سنه 1965 م. لقد تبلورت فی قصایده التی جادت بها قریحته الفیاضه فی الفتره ذاتها تجارب صوفیه بشکل ملفت للانتباه. حلل البیاتی فی دیوانه الشعری شخصیتی الحلاج وأبی العلاء المعری، مما یعتبره النقاد مؤشراً واضحاً علی تحول الشاعر من رؤیته الواقعیه نحو الأشیاء إلی رؤیته الصوفیه. والغایه التی نتوخاها فی هذا المقال هی المقارنه بین الاتجاهات الصوفیه لدی الحلاج والمعری وفقاً لما بینه البیاتی فی قصایده. زد علی ذلک أننا نتعرف علی المعانی الصوفیه الخفیه فی نفس البیاتی جراء هذا البحث أیضاً. ومن أبرز النتایج التی حققها هذا البحث اعتماداً علی المنهج التحلیلی الوصفی أنه تبین أن البیاتی یمیل إلی الطریقه الصوفیه التی تبناها الحلاج کل المیل. وهی التی تتمیز بالجنوح إلی مشاعر الرفض والإباء أمام الظلم والرکون إلی الثوره والمبادره والإقدام. کما تبین إیضاً أن شاعرنا ما راقه النمط الصوفی الذی انتهجه المعری المبنی علی الانعزال عن ساحه الحیاه والانغلاق علی النفس.
بررسی تطبیقی مضامین همگون و ناهمگون بهاریه سرایی (در شعر سپهری و جبران خلیل جبران به صورت موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
175 - 193
حوزههای تخصصی:
طبیعت و مظاهر آن، از دیرباز در آثار ادبی و هنری، ظهور و حضوری گرم و پرنشاط داشته است، و از روزگاران قدیم مورد توجه شاعران فارسی زبان و عرب زبان بوده است. در شعر معاصر فارسی و عربی مضامین مشترک فراوانی در ادب دو شاعر نامدار، سپهری و جبران خلیل جبران مشاهده شده است. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی، به بررسی علل و اسباب وجود مضامین مشترک و همگونی و ناهمگونی بهاریه سرایی در اشعار این دو شاعر بپردازد. از علل و اسباب وجود این مضامین می توان به مواردی همچون الهام پذیری از مکتب رمانتیک، عرفان شرق دور، تأثیرپذیری از اندیشه های عارفانه و صوفیانه، وضعیت نابسامان اجتماع، نقش محیط زندگی بر دوره کودکی و تأثیرپذیری از مکاتب هنری اشاره کرد.
«تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزه حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامه فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
Analysis of Phatic Utterances in Fictional Dialogue: A Case study of Austen’s Persuasion(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
144 - 158
حوزههای تخصصی:
Any conversational exchange can be informational or phatic. Occasional exchanges are of no lesser importance than the informative content of the dialogue. One needs to establish the channel of communication by setting up a social environment which is conducive to the exchange of ideas among the participants. The present qualitative corpus based study was conducted to investigate a sociolinguistic framework designed for the analysis of naturally occurring conversations. Laver’s theoretical framework of phatic communion was applied to analyze phatic utterances in Austen’s Persuasion. Based on the theory, the kinds of comments or tokens that speakers use in phatic exchanges are classified as neutral tokens, self-oriented and other-oriented tokens. The conversation samples of persuasive criteria were selected for phatic communion, and thereby explain the process of persuading someone to think differently. The findings revealed that phatic communion can be informational and meaningful to follow certain special aims, as this paper demonstrated the novel’s phatic communions followed the aim of persuasion.
بررسی سبک شناختی رثای امام حسین (ع) در شعر احمد وائلی و قیصر امین پور (مطالعه موردپژوهانه: دو قصیده «الدّم الثّائر» و «نی نامه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رثای امام حسین (ع) و عاشورا، بخش قابل توجّهی از ادبیّات عربی و فارسی را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تمرکز بر قصیدة «الدّم الثّائر»از وائلی و «نی نامه» از امین پور، سعی در بررسی جایگاه شخصیّت امام حسین (ع) و دلالت ها و معانی پنهان در متن این دو شعر دارد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای است که پس از جمع آوری داده ها، به تحلیل و بررسی آن ها و تطبیق بازتاب رثای امام حسین (ع) در شعر این دو شاعر، از منظر سبک شناسی دو قصیدة مورد نظر پرداخته شده است. نتیجه اینکه در قصیدة وائلی، محور اساسی، کهن الگوی ولادت مجدّد بوده و بیانگر دیدگاه رئالیستی شاعر است؛ ولی بر شعر امین پور، فضایی عرفانی حاکم است و امام را عارفی می داند که با شهادت خود به وصال رسیده است. فضای کلّی حاکم بر دو قصیده، حزن آلود و اندوهگین است. دو شاعر، روایت کنندة صرف ماجرای عاشورا نبوده و آن را دست مایة بیان معانی دیگری قرار داده اند.
خوانش بینامتنی حکایت های طاقدیس و مثنوی معنوی برمبنای نظریه ترامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دانشمند برجسته شیعی، ملااحمد نراقی، با تخلص شعری «صفایی»، کتابی معروف به طاقدیس در دست است که مشابهت های زیادی در ظاهر و در بطن کلام با مثنوی مولوی دارد. این کتاب تحت سیطره معنوی مثنوی مولانا و نظیر سایه آن است که هم در شیوه سرایش، آغاز و فرجام سخن و هم غایت معنایی، تلاشی شگرف برای همانندسازی آن با مثنوی مولوی صورت گرفته است. در این مقاله، خوانش بینامتنی حکایات مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی برمبنای نظریه ترامتنیت ژنت از طریق سه مشخصه بینامتنیت صریح و اعلام شده، غیرصریح و پنهان شده و ضمنی، همراه با نمونه و تحلیل کاربردی نظریه پیش گفته، ارائه می شود. یافته های این پژوهش چنین نتیجه داده است که از بین 65 حکایت مثنوی طاقدیس برطبق نظریه ترامتنیت ژنت هیچ نشانه روشنی برای ارتباط بینامتنی صریح و اعلام شده با مثنوی معنوی وجود ندارد، بلکه بیشترین ارتباط بینامتنی به بینامتنیت غیرصریح و پنهان مربوط می شود. این نتیجه روشن می سازد پیرنگ، بن مایه و اشخاصِ دست کم هجده حکایت مثنوی طاقدیس تا حد بسیاری از مثنوی معنوی اخذ شده اند. دست آخر، اینکه در سرتاسر حکایات مثنوی طاقدیس الگوها و نمادهای گوناگونی از نظر فضای داستان، لحن و بیان، شیوه روایت، نام اشخاص و... وجود دارد که یادآور قصه ها و حکایات مثنوی معنوی هستند و براساس طبقه بندی ژنت ذیل بینامتنیت ضمنی قرار می گیرند.
الشّهید والشّهادة فی شعر «أحمد دحبور» و«سلمان هراتی» (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع الشّهید والشّهادة من أقدم الموضوعات فی أدب المقاومة والّذی تطرّق إلیه معظم الشّعراء الملتزمین منذ غابر الأزمان إلى یومنا الرّاهن، وفی أیّامنا الرّاهنة طرق إلی هذا الموضوع شعراء کلّ من فلسطین المحتلّة وإیران الأبیّة نظراً لتقاربهما الثّقافی والسّیاسی وخلقوا لوحات جمیلة حول أدب المقاومة. «أحمد دحبور» الشّاعر البارز الفلسیطینی و«سلمان هراتی» الشّاعر الکبیر الإیرانی من هؤلاء الشّعراء الملتزمین الّذین استطاعوا من خلق أجمل اللّوحات فی هذا المیدان. والسّؤال الّذی یُطرح هنا ما هی القواسم المشترکة وما هی الفوارق الکامنة بین مضامین هذین الشّاعرین الکبیرین فی وصف الشّهید والشّهادة؟ تمّ الإجابة على هذا التّساؤل الهامّ على أساس المنهج التّوصیفی – التّحلیلی ونظراً إلى أشعار الشّاعرین وتمّ التّوصل إلى هذه النّتیجة بأنّ «أحمد دحبور» یرى مصرع الشّهید فی میادین القتال غمّا لا یوصف وألما لا یوازیه ألم، ومن ثمّ یقیم له مراسم الحداد، غیر أنّ «سلمان هراتی» لا یحب بل لا یجوز الحداد على الشّهید. ثمّ إنّ للشّاعرین رأیا واحداً فی خلود الشّهید وکونه حیّاً ولکنّه نظراً لأوضاع الحرب ونوعیّة النّضال فی کلّ من البلدین یختلف نوعیة التّعبیر عن أمل الشّهادة لدی الشّاعرین.
در جستجوی کمال مطلوب(بررسی تطبیقی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگ با «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمد بهرنگی جزو اولین کسانی است که در ایران برای بچه ها داستان نوشت و «ماهی سیاه کوچولو»ی او یکی از شاهکارهای ادبیات کودک و نوجوان ایران است. در این داستان، ماهی سیاه کوچولو از زندگی بی حاصل در محیطی محدود، و از خمود فکر و بطالت عمر هم نوعانش خسته شده است. بنابراین عزم جزم کرده است به دنیاهای وسیع برود و در آنجا آگاهی و تجربه های نو کسب کند، به همین خاطر با شکستن سنت ها و تابوها، قدم در راهی پرمخاطره می گذارد... . ماهی سیاه کوچولو از نظر مضمون و محتوا و ساختار( طرح، روایت، زاویه دید، نمادپردازی و ...) شباهت های زیادی با داستان «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ آمریکایی دارد. در این جستار تلاش می شود تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی این دو داستان بپردازیم و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن دو، اشتراکات فکری، فرهنگی، ذوقی و.. دو نویسنده از دو ملت غیر هم زبان را عرضه بکنیم.
بررسی تطبیقی شگردهای نحوی- سبکی و خلاقیت ادبی در اشعار فروغ فرخزاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
33 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از جستار حاضر بررسی ویژگی های نحوی و سبکی، نوآوری و تصویرآفرینی ادبی آثار فروغ فرخزاد و احمد شاملو می باشد. فروغ از تواناترین شعرای معاصر ایران است. شعر وی برخاسته از احساس و اندیشه انسانی است؛ چه در لفظ و چه در محتوا پر از نوآوری و مملو از صنایع ادبی است. مضمون اشعارش مبتنی بر احساسات و تجربیات شخصی وی می باشد. شهامت شاملو در شکستن عرف و هنجار زبان فارسی قابل تحسین است. هرچه فاصله واژه ها از حالت عادی بیش تر می شود آفرینش ادبی در آثارش بیش تر منعکس می گردد. واکنش جدی شاملو به اوضاع سیاسی روزگارش از عنفوان جوانی اش آغاز شده و ساختار ذهنی او در متن تعاملات اجتماعی و اندیشه های انقلابی شکل می گیرد. سبک نوشتاری وی مملو از برجستگی های ادبی است.
بررسی مقاومت فلسطین در شعر محمود درویش و حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی، حوزه ای از مطالعات ادبیّات است که به بررسی روابط و شباهت های بین متنی می پردازد. از طریق ادبیّات تطبیقی، روابط فرهنگی بین ملّت ها کشف می شود و اثرگذاری و اثرپذیری آثار ادبی مورد مطالعه قرار می گیرد. مسئلة اشغال فلسطین و مقاومت مردمی در برابر آن، یکی از اساسی ترین موضوعات در شعر فلسطین و اعراب است. با توجّه به مشترکات سیاسی و اعتقادی که میان دو ملّت ایران و فلسطین وجود دارد، موضوع مقاومت در برابر اشغالگران به عنوان یکی از موضوعات محوری شعر انقلاب اسلامی، در آثار بسیاری از شاعران متعهّد و انقلابی مطرح است. در این مقاله با رویکردی تطبیقی به شعر محمود درویش، شاعر برجستة فلسطینی و حسین اسرافیلی، از شاعران مطرح انقلاب اسلامی پرداخته شده و مضامین مشترک این دو شاعر در مواجهه با موضوع اشغال فلسطین مورد بررسی قرارگرفته است. علی رغم زبان متفاوت و بهره گیری از نمادها و استعاره های خاص، در شعر هر دو شاعر موضوعاتی مشترک چون پیوند مفهوم مقاومت با مفاهیم دینی، اعتراض به اشغالگران، انتقاد از سکوت مجامع بین المللی و رهبرانِ عرب، امید به آزادسازی فلسطین و پیروزی، یادکرد شهدا دیده می شود. در اشعار محمود درویش، عواطف انسانی به فراوانی دیده می شود و همچنین رگه هایی از نومیدی و یأس نیز مشاهده می گردد؛ در حالی که جنبه ها و تصاویر حماسی و انقلابی در شعر اسرافیلی بیشتر وجود دارد و شاید این اختلاف، برخاسته از تجربه های متفاوت این دو شاعر در برخورد با موضوع اشغال فلسطین است.
بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگ آئین های لُری و کُردی با سنت سوگواری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت هایی که قدمت دیرینه ای دارد، سنّت سوگواری برای درگذشتگان است. این سنّت، به دلیل حس نوع دوستی، قدردانی و سپاسگزاری انسان ها از بستگان خود و کسانی که در راه وطن کشته شده اند، از آن دسته آیین های ماندنی است که با گذشت زمان، نه تنها فراموش و منسوخ نشده که بر اعتبار و جایگاه آن افزوده شده است؛ اقوام کرد و لر نیز به عنوان دو قوم ایرانی، در طول تاریخ همواره پاسبانان و حافظان خوبی برای بسیاری از آداب و رسوم باستانی بوده اند و هستند و در این مناطق، سنّت سوگواری برای بزرگان و قهرمانان، به همان سبک و سیاقی که در ایران باستان بوده است و در شاهنامه فردوسی دیده می شود، اجرا می شود و در مواردی، مانند مدّت ایّام سوگواری، سیاه پوشی، روی خراشیدن، موی کندن، خاک بر سر ریختن، سوگ سروده ها و...، در مناطق لر و کردنشین با شاهنامه فردوسی، شباهت هایی وجود دارد. در این جستار، سعی شده است که با استناد به منابع و روش توصیفی –تحلیلی، به بررسی تطبیقی سوگ آئین های لری و کردی با سوگواری در شاهنامه پرداخته شود.
قصیدة «قلب الأم» عند إیرج میرزا وإبراهیم المنذر (دراسة مقارنة أسلوبیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص تعدّ الدراسة الأسلوبیة من أهم مجالات البحث النقدیة لما فیها من رؤیة عمیقة وواسعة فی تحلیل النصوص ورصد جمالیاتها. ولها علاقة بالشعور النفسی والتأثیر الذی یرتقی إلى الأدبیة الفنیة والجمالیة. وتهدف هذه الدراسة إلى تحلیل الظواهر اللغویة والفنیة والفکریة فی قصیدة «قلب الأم» عند الشاعر الفارسی إیرج میرزا (1872 1965م)، والشاعر اللبنانی إبراهیم المنذر(1875 1950م) بأسلوب وصفی تحلیلی على منهج المدرسة الأمریکیة. وقد عبّر الشاعران فی شعرهما «قلب الأم»، عن عاطفة الأمومة الجیاشة بالحبّ والحنان من خلال الجوانب الموسیقیة التی تبدو جلیة للسمع. تؤکّد نتیجة هذا البحث على أنّ التوازن المقصود فی اختیار بحر الرمل والروی والقافیة مع الموضوع، وتقنیة التکرار وعلاقته الوثیقة بالانفعالات النفسیة والإیحاءات الدلالیة من میزات شعرهما فی المستوى الصوتی. ومن الناحیة الترکیبیة، تناول کلا الشاعرین تقنیّات التعبیر القصصی والسردی والأسلوب الإنشائی (الأمر، والنداء، والاستفهام) واستعملا، خاصة إیرج میرزا، ظاهرة الانزیاح بأنماطه المختلفة کالانزیاح الزمانی واللهجی والدلالی، ویتبیّن من خلال دراستنا أنّ خرق الاستخدام العادی للکلام والإکثار من الصورة المحسّة المتخیّلة کالکنایة والتشبیه والاستعارة من میزات لغة إیرج میرزا الشعریة. وفی المستوى الأخیر وهو المستوى الفکری، تعتبر الأم وعاطفتها الصادقة وحبّها العمیق منهجاً أخلاقیاً ودینیاً ووطنیاً وإنسانیاً یتمثل بالنزوع الروحی والذهنی والقلبی لدى الشاعرین.
بررسی «چین» در داستان غنایی وامق و عذرای لامعی و ظهیر کرمانی وجمشید و خورشید سلمان ساوجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به کشف روابط فرهنگى بین ملت ها و درک تحولات ادبى کمک شایانی می کند. این گرایش ادبی در برقرارى صلح و دوستی بین ملل مؤثر است. مقاله حاضر برای نیل به این هدف می کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چین در داستان غنایی جمشید و خورشید و وامق و عذرا بپردازد. در منظومه غنایی جمشید و خورشید(763 ه.ق)، قهرمان اصلی داستان، خورشید، تنها فرزند شاپور چین، به دنبال رؤیای ماهروی، عازم سفر مخاطره آمیز می شود. او در پایان این سفر اسطوره ای است که به مرتبه انسان کامل واصل دست می یابد. در داستان وامق و عذرای لامعی، وامق پسرِخاقان چین است و طبیعتاً «چین» نقش چشمگیرتری نسبت به وامق و عذرای ظهیر کرمانی دارد. در داستان ظهیر، سفر به چین و عشق ِیکی از شخصیت های فرعی داستان به یکی از ماهرویان چینی است که اهمیت دارد و حوادث اصلی داستان را رقم می زند. عشق دراین چهار داستان، هدفی عالی تر را دنبال می کند و نتایج بزرگ و مهمی را برای عاشق به ارمغان می آورد. هدف غایی درچهار داستان غنایی مورد بحث تنها بیان یک ماجرای عاشقانه نیست، بلکه بیانگر وصول به مدارج کمال، طرح عواطف انسانی، مسایل روانی و درنهایت ایجاد التذاذ ادبی است. چین از روزگاران گذشته تأثیرات ژرفی برعرفان و ادب فارسی داشته است و در داستان جمشید و خورشید و هم در وامق و عذرا، نماد صورت و موطن زیبارویان و نگاره هاست.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در اشعار شاملو و درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ دادن به این سؤال است که عوامل و مضمونهای مشترک پایداری در شعر شاملو و درویش کدام است. برای رسیدن به این هدف اشعار شاملو و محمود درویش با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. بررسی تطبیقی شعر احمد شاملو و محمود درویش در حوزه شعر پایداری و تبیین عناصر مشترک و تحلیل شیوه های ارائه مضمونهای پایداری از نظر محتوایی و زبانی هر یک از این دو شاعر برجسته علاوه بر کمک به شناخت دقیق جهان بینی و اندیشه های هر دو شاعر، در تحلیل شعر پایداری در حوزه ادبیات جهان بسیار مؤثر خواهد بود به شکلی که با تحقیقات گسترده در حوزه ادبیات پایداری ملتها می توان به عناصر مشترک شعر پایداری در ادبیات جهان دست یافت. اشعار محمود درویش و احمد شاملو شامل مضمونهای مشترک زیادی در زمینه ادبیات پایداری از قبیل وطن دوستی، مقابله با ظلم و ستم، آزادی و غیره است. زندگی دو شاعر بر شعر آنها تأثیر فراوانی گذاشته است و هر دو شاعر به سبب اوض اع استبدادی و خفقان به بیان نمادین گرایش نشان داده اند.
استدعاء التّراث فی شعر حمید السّبزواری وأحمد دحبور (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر التّراث الدّینی، والتّاریخی، والأدبی، والأسطوری لدی المجتمعات البشریّة ذخرا لشعراءها وأدباءها مغذّین به فکرهم وفنّهم حیث یحیون بهذا التّراث ثقافتهم. حمید السّبزواری وأحمد دحبور کلاهما من الشّعراء ذوی الصّیت فی الأدب الحدیث فی إیران وفلسطین الّذینِ استدعیا التّراث فی مواضع کثیرة من إنشاداتهما لیعبّرا عن أفکارهما وآرائهما الشّعریّة برموز ودلالات متّخذة من التّراث. یعدّ اشتراک الشّاعرین فی اعتناق الإسلام کدین لهما وأن یتمتّعا بخلفیّة تاریخیّة وأدبیّة عریقة، أرضیّة مناسبة للاقتباس من التّراث بصوره المختلفة فی شعرهما. للأحداث السّیاسیّة والاجتماعیّة نصیب بارز فی استدعاء التّراث لدی الشّاعرین. فأخذ کلاهما من القرآن تلک التّعابیر والصّور الّتی تلائم تجربتهما الشّعریّة. قد وظّف السّبزواری ودحبور نماذج من التّراث التّاریخی کتلک الأحداث الّتی حدثت فی تاریخ الإسلام، مثل واقعة کربلاء، وحرب القادسیّة کما استخدما التّراث الأسطوری الّذی له دور کثیر فی شعر السّبزواری بالنّسبة إلی شعر دحبور. وفیما یتعلّق بتوظیف التّراث الأدبی یسعی به السّبزواری إلی توثیق العلاقة بین الشّعب الإیرانی وقائده فی مواجهة الأحداث بینما یهدف دحبور إلی تشجیع الشّعب الفلسطینی علی الصّمود والکفاح ضدّ الصّهاینة. یرمی هذا البحث إلی دراسة استدعاء هذه النّماذج من التّراث فی شعر الشّاعرین وذلک علی المنهج المقارن فی النّقد.