فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
دنیاگریزی در شعر ناصر خسرو و ابوالعتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۴
147 - 164
حوزههای تخصصی:
دنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بن مایه های شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قدرن دوم و سوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادب فارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیدق ، پیدا کردن نقار مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شار، وابستگی به دربار و مهجور شدن شان می باشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیشده ناصرخسرو و ابوالعتاهیه وجود دارد؛ از طریق واژگان به خوبی منتقل شدهاست. این تصاویر، چهره حقیقی آنان را نشان می دهد. تصویر ابوالعتاهیه از دنیا، ترسیم زشت و ناخوشایند نیست و حتی گاهی نگاه حکیمانه دارد. در انتها باید گفت هر دو شاعر توصیه های بسیاری بر ترک دنیا و تمایلات دنیوی ارائه داده اند. دلیل عمده هر دو ناپایداری و گذرندگی دنیاست.
به سوی تعریفی تازه از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه خدا و هستی از دیدگاه ابن عربی و شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در عرفان، بیان نسبت و رابطه میان خدا و هستی است؛ این مطلب که در اشعار عرفانی با عبارت های گوناگون بیان شده است، با ظهور ابن عربی و تثبیت مکتب وحدت وجود، رنگ دیگری به خود می گیرد؛ در نگاه ابن عربی و پیروانش، عالم(ماسوی الله) حق مخلوق و حق متجلی است و این ، نزدیک ترین نسبت میان خالق و مخلوق را ترسیم می کند. یکی از کسانی که به پیروی از ابن عربی، بنیان فکری خود را بر پایه وحدت وجود گذاشت، شمس الدین محمد شیرین مغربی، عارف قرن هشتم هجری است؛ او که در جای جای دیوانش هستی را مظهر و مجلای حق می داند، در مواردی عین کلام ابن عربی را جامه شعر پوشانده است. این مقاله، تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی را در محورهای وحدت وجود؛ تجلی حق در مظاهر؛ آثار، ویژگی ها و علت تجلی و نسبت و رابطه خداوند و آفرینش بررسی می کند.
رویکرد تطبیقی – تحلیلی ملال و گریز از آن در اندیشه سنایی و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملال از بن مایه های اصلی فلسفه شوپنهاور است.او برای فائق آمدن بر آن، دو راهکارِ «ژرف اندیشی هنری» و «انکار خواستِ زندگی» (طریق زهد و پارسامنشی) را پیشنهاد کرده است.در نگاه متافیزیکی سنایی به هستی نیز ملال وجود دارد و راه های استحاله وگریز از آن، و مرگ هراسی- که در نظر او پیوند تنگاتنگی با ملال دارد- پناه بردن به ساحت شعر صوفیانه و نیز تجربه مرگ ارادی است. در این جستار با رویکردی تطبیقی- تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که در تجربه سنایی، ساحت عشق و حضور عاشقانه در هستی، راه حل دیگرِ گریز از ملال است؛ چیزی که در اندیشه شوپنهاور به اخلاق مبتنی بر شفقت و عشق شباهت دارد.
بررسی تطبیقی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۲
27 - 46
حوزههای تخصصی:
پیوند بسیار کهن ملت های عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند؛ و در عرصه های فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاش هایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار نا چیز است . از این رو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهش ههایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهی به مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر می داند. و هم چنین روین اعتصامی نیز سهل انگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه می داند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته ام مانند رصافی یتبمان - بیوه زنان و مستمندان جامعه را مورد ترجم قرار می دهد.
نام و ماهیت ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: «نام و ماهیت ادبیات تطبیقی» یکی از چهارده مقاله ای است که رنه ولک (1903 ـ 1995)، منتقد مشهور چک تبارِ امریکایی، در سال های دهه 1960 منتشر کرده و در سال 1970 در مجموعه مقالات او با عنوان بازشناسی: مفاهیم دیگری از نقد به چاپ رسیده است.1 هدف هر یک از مقالات این مجموعه بررسی توسعه مفهومی است که به درک بهتر اثر ادبی کمک می کند. مقاله حاضر به تاریخچه اصطلاح comparative literature (ادبیات تطبیقی) و تکامل معانی آن، به ویژه در زبان های اروپایی، اختصاص دارد. از نظر ولک، در ادبیات تطبیقی باید به دنبال چشم انداز، ماهیت و روش شناسی دیگری باشیم. ادبیات را باید در چشم اندازی جهانی و عمومی مطالعه کنیم نه در چشم اندازی ملی یا در قالب آثار پراکنده. ادبیات تطبیقی، در کنار ادبیات عمومی و ادبیات ملی، از مهم ترین رویکردها در مطالعه ادبیات است. در مطالعات ادبی، باید صرفاً به آن چیزی پرداخت که حاصل بینشی در کلیّت ادبیات باشد، یعنی ادبیات جهان، و این کار با روش «علّی» میسر نیست. در رویکرد تطبیقی، بی تردید باید بر تعصبات ملی و نگرش های بسته غلبه کرد، اما وجود و حیات سنّت های گوناگون ملی را نباید نادیده یا دست کم گرفت. در این رویکرد، هم به ادبیات ملی نیاز است هم به ادبیات عمومی؛ هم به تاریخ ادبی هم به نقد ادبی؛ هم به درون مایه ها و صورت های ادبی توجه می شود هم به جنبه های زیباشناختی و هم به چشم انداز گسترده تری که تنها با این رویکرد قابل رؤیت است. (س. ر. خ.)
مقاله به زبان عربی: هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسفر رسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف (بررسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) علی سلیمی* رضا کیانی** حواس پنجگانه نقشی مهم و متمایز در تشکیل تصاویر بلاغی دارند و ابعادی فنی وهنری به شعر می افزایند که در تعمیق نگرشی که شاعر سعی در انتقال آن دارد، سهیم است. در این راستا، از بین رفتن موانع نفسی و معنوی میان حواس، به شاعر این مجال را می دهد که از دو یا چند حس بهره گیرد، و به او اجازه می دهد که احساساتش را از سطح آشنا و متعارف به سطحی هنجارگریز و نامتعارف انتقال دهد؛ یعنی حواس پنجگانه گاهی وظایف معهود خود را رها کرده، به وظایفی ناآشنا که از نظر منطقی، جزء وظایف متعارفشان نیست، روی می آورند تا بدین وسیله به اهدافی دست یابند که ترکیبات عادی از رسیدن به آن اغراض عاجزند. این مقاله درصدد آن است که «حس آمیزی» یا «کاربرد مجازی حواس» را به عنوان ابزاری ساختاری در استحکام دنیای شعر شاعر ایرانی، مهدی اخوان ثالث، و شاعر عراقی، سعدی یوسف، بررسی نماید. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود، عبارتند از: 1- مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف چگونه مکانیسم حس آمیزی را در شعرشان به کار برداه اند؟ 2- میزان تکامل حواس پنجگانه در توجیه معنا ضمن تجربه ی این دو شاعر تا چه حدّ است؟ نتیجه این پژوهش گویای آن است که عدول از زبان معیار و گرایش به هنجارگریزی معنایی در نزد این دو شاعر، توانایی خیالی شان را در کاربرد توان تعبیری نهفته در لغات عادی به منصه ی ظهور می رساند، و از این جهت ترکیبات از کاربرد واقعی و منطقی شان دور می شوند و سیاق متعارف شان را در هم می شکنند. کلید واژگان: هنجارگریزی معنایی، حس آمیزی، تصاویر تغییر یافته، مهدی اخوان ثالث، سعدی یوسف.
بررسی تطبیقی میزان جامعه پذیری لیلی در منظومه عربی و منظومه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد که براساس مکتب آمریکایی با تکیه بر رویکرد نقد اجتماعی، به بررسی ویژگی های شخصیّتی لیلی، میزان حضور و ظهور او در دو داستان، شیوه و نوع تلاش های او برای دیدار با مجنون و نقض قاعده ازداوج سنّتی بدون عشق و عوامل مؤثّر در عفّت ورزی او را مورد بررسی قرار دهد.
در هر دو منظومه، لیلی با وجود دربند بودنش و برخلاف تصوّر عامیانه، حالتی بین تسلیم پذیری و طغیانگری دارد، گرچه این طغیانگری در منظومه نظامی اوج می گیرد. او با کمال عفّت ورزی که در داستان عربی بیشتر جنبه عرفی دارد ولی در فارسی جنبه شرعی، بسیار فکورانه و با حالتی محتاطانه و شجاعانه، در متن داستان حضور می یابد و پا به پای مجنون ابراز وجود می کند تا بلکه قاعده حاکم بر جامعه را نسبت به خود نقض کند، گرچه زن بودنش در نهایت نقشه های او را ناکام می گذارد.
سنجش عشق در دو شیفته عشق لیلی و مجنون نظامی و رومئو و ژولیت شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
25 - 50
حوزههای تخصصی:
همانگونه که مشهور است قصه لیلی و مجنون داستان عشق ناکام قیس عامری به دختری از قبیله خود به نام لیلی است که اصل آن از زبان عربی وارد زبان و ادبیات فارسی شده است و نظامی آن را از منابع عربی دریافته است و به نظم کشیده است. همچنین داستان شکسپیر نیز عشق نافرجام "رومئو و ژولیت " است که در شهری به نام "ورونا" زندگی می کنند که از فرزندان دو خاندان سرشناس شهر می باشند و به خاطر کینه ای قدیمی با هم در ستیز می باشند که این داستان را نیز شکسپیر از ادبیات ایتالیا وام گرفته است، و هر دو داستان بر حول محور عشق می چرخد. در این مقاله به بررسی تطبیقی این دو داستان پرداخته ایم.
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزههای تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
مرگ خود خواسته تراژیک در تراژدی سوفوکل و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
137 - 157
حوزههای تخصصی:
انسان ها تنها زمانب دست به خودکشی می زنند که احساس کنند زندگی دیگر ارزش ادامه دادن ندارد. در آنگاه که انگیزه مردن قوی تر از غریزه صیانت ذات گردد، انسان چنین می پندارد که دیگر هیچ راهی در برابرش وجود ندارد و از هر سو توسط نومیدی محاصره شده است. در این صورت تمامی چیزهایی که زمانی ارزش های زندگیش بودند، بهای مادّی و معنوی خود را از دست می دهند.امروزه افسردگی و ناراحتی های روحی، اعتیاد، شکست در عشق و یا شکست در شغل و حرفه و همچنین اختلالات شخصیتی از دلایل اصلی خودکشی محسوب می شود.گروهی نیز از روی اعتراض به وضعیت موجود دست به انتحار می زنند. اما در میان آثار ادبی اروپایی به ویژه در یونان و روم باستان، تعداد خودکشی ها بسیار بالا است، و اغلب انگیزه هایی به کلی متفاوت از دنیای امروز دارند. در مجموعه ادب پارسی، تعداد کسانی که خودکشی کرده اند به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد. مقاله حاضر مقایسه ای میان مرگ دو قهرمان و دو مرگ قهرمانی است. از یک سو آژاکس، سردار یونانی در نمایشنامه ای از سوفوکل و دیگری بهرام پسر گودرز، در شاهنامه فردوسی
بررسی تطبیقی دیدگاه های سیاسی بهارو شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۲
9 - 26
حوزههای تخصصی:
این مقاله پژوهشی در مورد دیدگاه های سیاسی محمد تقی بهار (1330-1265 ش) و احمد شوقی (1932-1868 م) . دو شاعر برجسته ادبیات فارسی عربی در دوره معاصر است . این دو شاعر به بیان تحولات دنیای پس از انقلاب صنعتی به زبان هنر پرداختند. در این مقاله دیدگاه های سیاسی آنان در سه بخش استعمار ؛ آزادی و جنگ تنظیم و مورد بررسی قرار گرفته و در پایان وجوه تشابه و اختلاف دیدگاه های هر کدام و شیوه های تبیین موضوع بیان گردیده است.
نقد مضمونی اثری چند از کولت و آثاری از فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
51 - 70
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از مهم ترین شاخه های ادبی است که به بررسی وجوه اشتراک یا افتراق آثار نویسندگان و یا شاعران مختلف می پردازد تا از این طریق به درک هر چه بهتر این آثار کمک کند. سیدونی گابریل کولت ( Sidonie Gabrielle Colette ) نویسنده فرانسوی و فروغ فرخزاد شاعر ایرانی ، اگر چه دست پرورد ه ی دو فرهنگ متفاوت هستند امّا به خلق مضامینی پرداخته اند که از رویکرد نقد مضمونی قابل مقایسه می باشد. آیا نوشتار زنانه شاخصه های معیّنی دارد؟ بر ای پاسخ به این سؤال به بررسی آثار این دو زن، یکی نویسنده و دیگری شاعر، از دو فرهنگ متفاوت پرداخته ایم. در این گوناگونی آثار به مضامینی برخورده ایم که به کرّات در آثار این دو بزرگ به چشم می خورد. حسرت گذشته، عشق به طبیعت، دلتنگی برای مادر و زادگاه مادری، احساس تنهایی و علاقه به انزوا از مضامین مشترک در اندیشه دو اندیشمند می باشد. در این مقاله علاوه بر بررسی مفاهیم فوق الذکر، به احساسات خاصّ زنانه نهفته در آثار نیز پرداخته شده است.