ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
۳۴۸.

مراتب انوار و تطبیق آن با نصوص عرفانی و شعر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان اشراق نور قرآن و حدیث

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۰۷
نور یکی از واژگان کلیدیِ قرآن و فرهنگ اسلامی است و حکمت اشراق بر مبنای آن بنا نهاده شده است؛ در عرفان و بویژه اشعار مولانا نیز نور و ترادفات آن به وفور به کار رفته است. پژوهش حاضر از سه منظر قرآن، حکمت و عرفان به نور و مراتب و هاله های معنایی پیرامون آن می پردازد و مناسبات و مشابهات آنها را بررسی و تبیین می نماید. در این سه دیدگاه، نور، نماد خالق هستی است و نور اقرب یا نور محمدی حاصل نورالانوار است. فلسفه به تبیین کلی کلام حق (قرآن) می پردازد و عرفان با بیانی لطیف و هنری، آن را برای طیف وسیع تری از مخاطبان تفسیر می کند.
۳۴۹.

مولانا و ابلیس امیدوار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولانا داستان آفرینش دفاع از ابلیس ناامیدی از رحمت الهی امیدواری به رحمت الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۶۹
ناامیدی از بخشایش خداوندی از بنیانی ترین ویژگی های شخصیت ابلیس است که از دیرباز بر آن انگشت گذاشته اند. در مثنوی و غزلیات شمس ابلیس همان شخصیت رانده، لعین و ناامید است، اما مولانا در لحظه هایی ویژه سرور مهجوران را در چشم انداز امید جای می دهد و داستان آفرینش را از زاویه ای دیگر می نگرد. این چشم انداز با سنت دفاع از ابلیس در فرهنگ عرفانی ما پیوند می گیرد؛ سنتی که خود خلاف آمد رویکرد سنت عرفانی به ابلیس است؛ سنتی محدود و مهجور اما چشمگیر و تأمل برانگیز. اشاره به امیدواری ابلیس هرچند پیش از مولانا نمونه های پراکنده و انگشت شماری دارد، شیوه بیان و نگاه مولانا در این زمینه یگانه است؛ نگاهی که پرورده نظام جهان شناختی اوست. نکته درخور دقت آنکه حتی در میراث عارفانی که از ابلیس دفاع کرده اند تکیه و تأکیدی هم سنگ مولانا دراین باره نیست و ابلیس بیشتر در سیمای عاشقی تراژیک نمایان می شود.
۳۵۱.

خاستگاه سخن از نگاه مولوی به همراه برخی ملاحظات تطبیقی در حوزه ی ادبیات خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان کامل مولوی سخن الست خاستگاه (وحیانی و غیبی) سخن کلام الله کلام نفسی (ازلی) و لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۷۷۲
این گفتار با عنوان «خاستگاه سخن از نگاه مولوی» با مقدمه ای در موضوع غیبی و وحیانی بودن خاستگاه سخن و اصالت کلام نفسی یا کلام الله ـ بر پایه ی اصول و مبانی کلام اشعری ـ و با تأکید بر ارزش و اعتبار ویژه ی سخن و جایگاه موجودات به عنوان کلمات خداوند در قلمرو هستی شناسی مولوی آغاز می شود و جایگاه ساحت ازلی و ابدی الهی را به عنوان سرچشمه ی اصیل و راستین و خالق و مالک سخن، همچنین گوینده و شنونده ی حقیقی سخن که سرانجام سخن بدان بازمی گردد، می نمایاند. ماهیت نسبت کلمه ی خلّاقه ی (کن) با سایر مراتب هستی و پیوند ناگسستنی و ذاتی آفرینش با کلمه و رابطه ی زبان و هستی از مسائل مطرح در این بخش است. در ادامه با تفصیل بیشتر به این پرسش بنیادین که چگونه در قلمرو الوهیت، کلام نفسی که به عالم غیب، جهان حقیقت و معنی و به عبارتی به بالاترین تراز وجودی تعلق دارد، در جهان آفرینش و عالم شهادت عیان و آشکار می گردد، می پردازد. بدین ترتیب در دو فصل جداگانه موقعیت هستی شناسانه ی سخن و پیوند، ارتباط و نسبت کلام الله یا کلام نفسی و ازلی خداوند با: 1. اَلست و میثاق ازلی 2. انسان کامل مورد بررسی قرار می گیرد.
۳۵۳.

تحلیل فرآیند نشانه- معناشناختی فرهاد در منظومه ی خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فرآیند نشانه پذیری معنایابی منظومه ی خسرو و شیرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۷ تعداد دانلود : ۹۷۹
نشانه- معناشناختی از جمله نظریه هایی است که موجب می شود نظام ایستا و مکانیکی نشانه شناسی ساخت گرا به نظامی سیّال تبدیل گردد. این نظریه برپایه ی اصول پدیدار شناختی و جریان یابی نشانه ها قرار دارد و می کوشد تا تبیین کند که چگونه نشانه ای با برخورداری از نظام های معنایی، در روند نشانه پذیری و معنایابی متکثّر قرار می گیرد. همچنین آشکار می سازد که عامل انسانی چطور و چگونه تأثیری را در رابطه سازی بین دال و مدلول به وجود می آورد. این مقاله از رهگذر این نظریه تلاش می کند تا پاسخ مناسب این پرسش ها را بیابد که: چگونه فرهاد در مسیر نشانه پذیری متکثّر و معنایابی های عمیق واقع می شود؟ و خسرو در این رویکرد چگونه شرایطی دارد؟ و چرا فرهاد پایگاهی مرجع و اسطوره ای می یابد؟ و خسرو به نشانه ای نازل و فرو کاسته تبدیل می شود؟
۳۵۴.

کیفیت تعلیق در قصه پردازی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۸
یکی از راه‌های شناخت ابعاد هنری مثنوی ورود به دنیای ساختار قصه‌های این کتاب و شناخت شگردهای اصلی قصه‌پردازی مولاناست. یکی از این شگردها، به کار بستن عنصر تعلیق و انتظار است. تلاش عمده این مقاله آن است تا از راه مقایسه ساختاری چند حکایت، نشان دهد که کمیت و کیفیت حضور این عنصر در داستانهای مولانا چگونه است. در این مقاله به این نتیجه می‌رسیم که تعلیق در قصه‌های مولانا از چهار راه حاصل می‌شود: 1. از راه پرداختن به معنایو مفاهیمی که روایت مستقیم قصه را قطع می‌کند. 2. از راه درج تلمیحات فراوان 3. از راه درج حکایتهای میان پیوندی که حضور آنها در میانه قصه، به هیچ وجه از پیش سنجیده نبوده است و صرفا به واسطه تداعیهای آزاد مولانا و به منوظر ایجاد شگفتی و تنوع و تغییر ذائقه خواننده، در میانه قصه اصلی راه یافته‌آند. 4. از راه حذف حضور خود، به عنوان راوی و سپردن جریان روایت به دست اشخاص قصه. باری، عنصر تعلیق در قصه‌های مولانا، آن‌چنان هنری دارد که به هیچ وجه حالت انفعال را در وجود خواننده بر نمی‌تابد و او را به لطایف‌الحیل وا می‌دارد تا قصه را تا پایان آن ادامه دهد.
۳۵۶.

نگرش بهاء ولد به رابطه ذهن و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۴
نگارنده در نوشتار حاضر به بررسی رابطه ذهن و زبان در بینش کلامی- عرفانی بهاء ولد می پردازد. تنها اثری که از او به یادگار مانده، معارف نام دارد که از زبانی هنری و تصویری برخوردار است؛ بدین معنی که در آن از ابزارهای بلاغی صور خیال به فراوانی استفاده شده است. در اینجا کوشش بر آن بوده تا چگونگی تأثیر جهان بینی بهاء ولد در شکل گیری زبان هنری او بررسی شود و در مورد تبادل صورت و معنی با یکدیگر از دیدگاه آن عارف برجسته نیز سخن به میان آمده است.
۳۵۸.

جامعه شناسی حکومت و حاکمان در مثنوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکومت جامعه شاه ستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۲۸
مقاله حاضر که حاصل مطالعه جامعه شناختی مثنوی مولاناست، به یکی از مقوله های این نظریه، یعنی جامعه شناسی سیاسی می پردازد و نشان می دهد که به رغم واقعیت گریزی های مثنوی، بسیاری از اندیشه های مربوط به حکومت و حاکمان در خلال مباحث دیگر، در این اثر مطرح شده است. مولانا به مسایل سیاسی و اجتماعی عصر خویش اشارت های معدودی دارد اما در باب مسایل عمومی تر، بسیار سخن گفته و دیدگاه خاص خود را نسبت به این مسایل مشخص کرده است از آن جا که او اندیشه های خود را در قالب تقابل های دو گانه عرضه می دارد، در این مورد نیز از دو دسته حاکم که از نظر سیاست گذاری و حکم رانی با یک دیگر در تقابل اند، سخن می گوید بنابراین در مرکز نظریه او دو حکمران، یکی فرعون به مثابه مثلا اعلای استبداد و استکبار و دیگری حضرت سلیمان به مثابه نماد دادگری، معرفی می شوند. در بخش های مختلف این مقاله از خودکامگی و ستمگری پادشاهان و نیز از بیداری که عمال اینان بر مردم روا می دارند، نمونه هایی آورده ایم سپس از سعایت های درباریان علیه یک دیگر سخن گفته و نشان داده ایم که اگر چه سعایت هست و انگیزه های متفاوتی دارد، اگر شاه دهن بین باشد، فاجعه رخ می دهد و گرنه سعایت بی تاثیر است. از وزیران نیک و بد هم که پس از شاهان قدرتمند ترین افراد حوزه فرمان روایی اند، به اجمال بحثی به میان آمده است و سرانجام نشانه های شاه آرمانی را در مثنوی آورده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان