فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Dans chaque texte, il y a plusieurs strates qu’on peut analyser pour comprendre les couches inférieures de la structure du roman. Celui-ci est une synthèse harmonieuse des idées qui forme son essence primordiale. Le mouvement romantique a bien nourri la pensée des écrivains contemporains dont Anna Gavalda n’est pas une exception. Elle nous prend par la main et nous dit de venir dans son histoire. Si on pense profondément, on peut vivre mieux, car on sauve perpétuellement l’âme d’une monotonie accablante. La sagesse d’Anna Gavalda apparaît à travers son silence, qui nous suggère la simplicité de vivre. Dans cette recherche, nous essayons de traduire le sens du silence au point de vue psychologique selon les idées de Jacques Lacan et en même temps les points de vue philosophique dans l’œuvre gavaldienne. Ensuite, nous allons décrypter les éléments romantiques déterminés comme l’idéal de référence chez Anna Gavalda dans Billie et nous allons répondre à cette question fondamentale selon laquelle dans quelle mesure l’auteure était influencée par le Romantique et particulièrement Alfred de Musset. Finalement, on va faire un pont entre ce silence philosophique et son génie romantique.
استعمار نوین و سیاست دیگرستیزی: هویت «دشمن دوست نما» در رمانهای جمهوریت، حقیقتی دروغین و شیکاگو اثر علا الاسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های استعماری ونادیده انگاشتن برابری و ارزشهای فردی همواره مورد توجه منتقدان پسااستعماری بوده است. خوانشی ادبی در خصوص جایگاه نژاد عرب و مسلمانان در آمریکا به عنوان کشورمدعی دموکراسی و برابری حقوق همگان در دوران پسا استعماری می تواند بیانگر سیاست نواستعمارگرایانه امریکا در عصر حاضر باشد. مقاله حاضر به بررسی هویت اعراب و مسلمانان در تقابل با هویت امریکایی در رمان های شیکاگو (2007) و جمهوریت، حقیقتی دروغین (2021) آثار علا الاسوانی بر اساس نظریه سیاسی شانتل موف در خصوص دموکراسی کثرت گرا و دشمن دوست نما می پردازد که این حقیقت را تبیین می نماید که دموکراسی واقعی غیر ممکن بوده و در دموکراسی کثرت گرا خصومت ها و دشمنی ها به صورت یک رابطه به ظاهر دوستانه پنهان می گردند تا بتوان مخالفان را تحت کنترل خود قرار داد که این بیانگر نوعی استعمار نوین است. رمان شیکاگو با به تصویر کشیدن زندگی مهاجران در آمریکا در دوران پس از حملات 11 سپتامبر 2001 و رمان دموکراسی حقیقتی دروغین، با روایت نمودن جریان انقلاب مصر، بر استعمار نوین و پنهان امریکا وغرب می تازد که در آن مسلمانان و اعراب به عنوان دشمنان و تروریستهای بالقوه برای آمریکا و مردمش ترسیم می شوند و در شرق، این دیگر ستیزی به صورت معرفی عرب تبار به عنوان ملتی که لایق انقلاب و آزادی نیستند نمود پیدا می کند. این رویکرد پرده از ماهیت واقعی سیاست نواستعماری امریکا و غرب برمید ارد.
بازاندیشی مفاهیم فرادست و فرودست در مجموعه ی ماجراهای تن تن اثر هرژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 244
حوزههای تخصصی:
به رغم انتقاداتی که نسبت به آثار هرژه، نویسنده ی ماجراهای تن تن، دال بر سوگیری های نژادی و قومی مطرح است، این آثار محبوبیت خود را حفظ کرده اند، حتی نزد گروه هایی که موضوع مستقیم یا غیرمستقیم این سوگیری ها بوده اند. نحوه ی مواجهه ی این خوانندگان با ماجراهای تن تن در چارچوبی قرار می گیرد که در نظریه ی پسااستعماری ذیل عنوان رابطه ی فرودست و فرادست تعریف می شود. در این پژوهش الگوهای مختلفی را بررسی می کنیم که هرژه برای تعریف هویت برای گروه های فرودست به کار می گیرد. بر همین مبنا با تغییراتی در مفاهیم فرادست و فرودست، نشان می دهیم که برخلاف انتظار فرادستان، گروه های فرودست تنها مصرف کنندگان محصولات فرهنگی قدرت مداران نیستند و با استفاده از ابزارهایی که خود ایشان تولید کرده اند بر گروه های سلطه تأثیر می گذارند و موجب تغییراتی در گفتمان و جهان بینی ایشان می شوند.
قلمروی فانتاستیک بر اساس آرای تودوروف در داستان های گوگول (شنل، دماغ و بلوار نفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
433 - 454
حوزههای تخصصی:
گوگول در میانه ی سنت ادبی رومانتیسم و رئالیسم داستان می نوشت. اگر فرض بر این باشد که خیال ویژگی رومانتیسم و واقعیت مبنای رئالیسم قلمداد می شوند، آثار گوگول می توانند در میانه ی خیال و واقعیت قرار گیرند که این حوزه به باور تودوروف قلمروی فانتاستیک است. تودوروف اولین کسی بود که نظریه ی کامل و مدونی برای فانتزی نوشت و دامنه ی معنایی فانتزی را از به دو سوی شگفت و غریب وسعت بخشید. از آنجایی که آثار گوگول می توانند در حوزه ی معنایی فانتزی قرار گیرند و در منابع فارسی کمتر به مفهوم فانتزی و آثار گوگول که پرداخته شده است، به نظر می رسد این بررسی امکان ایجاد معیارهایی برای سنجش یا خلق قلمرو فانتاستیک در ادبیات ایجاد خواهد کرد. این نوشتار سعی دارد ابتدا به مطالعه ی قلمرو فانتاستیک بر اساس آراء تودوروف پرداخته و در ادامه از این دیدگاه سه سطح فانتزی را به عنوان عناصر تحلیل انتخاب کرده و سپس در انتها ویژگی های این سطوح در داستان های بلوار نفسکی، دماغ و شنل گوگول را بازیابی کند. در سطح نحوی زبان و راوی، در سطح معنایی توصیف های جاندارانگارانه، توصیف جز از کل و موجودات خیالی و در سطح کاربردی میانه ی رویا و واقعیت و مداخله های راوی قلمرو فانتاستیک خلق می کنند.
خیزاب در نقش استعاره ای برای توالی، روایت و هویت در رمان خیزاب های ویرجینیا وولف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
271 - 288
حوزههای تخصصی:
رمان خیزابها (1356) تنش بین توالی و عدم توالی را به نمایش می گذارد. توالی زمانی که عنصری ثابت در شکل گیری روایت در داستان سرایی یا عبارت پردازی و در نها یت هویت فردی می باشد به شکل حرکت بی وقفه ی خیزاب ها به استعاره در آمده است. ویرجینیا وولف در این رمان ازحرکت مستمر و بی وقفه ی خیزاب ها که بر اساس توالی زمانی منظمی یکی پس از دیگری با الگو و ریتم خاصی پی در پی در جوش و خروشند به سان استعاره ای بسط یافته برای توالی زمانی در روایت بهره برده است. هویت فردی شخصیت ها نیز به دلیل اینکه زایییده ی زبان آنها می باشد در طول این روایت پردازی ها شکل می گیرد؛ از این رو، هویت نیز عنصری تابع توالی زمانی و روایت می شود چرا که مشمول قاعده ی الگوی توالی زمانی گذشته-حال-آینده می باشد. زمانی که خیزاب ها بالا میایند و شکل مشخصی به خود میگیرند مظهر تشکیل خود از طریق روایت زنجیره ای میباشند که فرایندی متوالی میباشد و زمانی که آنها در ساحل به عدم بدل میشوند مظهر زوال، انحلال و اضمحلال هویت میباشند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی استعاره ی بنیادین "خیزاب" که متضمن مفهوم شکل گیری خود، هویت و روایت از دیدگاه وولف میباشد را مورد واکاوی قرار می دهد و همچنین نشان می دهد که چگونه وولف بر این اساس زبانی طبیعی بر پایه ی ریتم و موسیقی بنا نهاده است.
کاربرد پیرنگ و شخصیت پردازی در دو رمان مرشد و مارگاریتا از بولگاکوف و کافکا در کرانه اثر موراکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
615 - 641
حوزههای تخصصی:
بولگاکوف نویسنده روس «مرشد و مارگاریتا» را در سبک ادبی رﺋﺎﻟیﺴﻢ جادویی ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ است که از لحاظ فرم اثر، ترکیب بندی و شیوه روایت، ساختاری مدرن دارد. از سوی دیگر، در حال حاضر موراکامی از مطرح ترین نویسندگان جهان است و «کافکا در کرانه» را در سبک سوررئالیسم نگاشته است. سؤال اصلی پژوهش این است که دو رمان مرشد و مارگاریتا و کافکا در کرانه، ﭼﮕﻮﻧﻪ و ﺗﺎ ﭼﻪ ﻣیﺰان ﺑﺎ ﺗﻌﺮیﻒ ﭘﺮاپ از روایﺖ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارند و اصلی ترین شخصیت ها برای تولید معنا در این دو اثر کدامند و به چه صورت با یکدیگر مطابقت دارند؟ نگارندگان مقاله، ضمن رجوع به آن دسته از منابعِ علمی-پژوهشی که درباره این آثار نگاشته شده است، از روش سندی، کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های دو نویسنده به همراه بررسی تحلیلی-توصیفی محتوای آثارشان نیز استفاده کرده اند. نگارندگان مقاله به این نتیجه رسیدند که هر دو اثر از چهارچوپ نظریه ریخت شناسی پراپ پیروی می کنند و بر یک ابرساختار پایه ریزی شده اند؛ همچنین در هر دو اثر به منظور نمایش سرنوشت انسان، نویسندگان با خلق شخصیت های پویا در کنار شخصیت های ایستا و به کارگیری موجودات فرازمینی در کنار انسان هایی با ویژگی های زمینی برای توصیف جامعه دوران خود به تولید معنا پرداخته اند.
کاربست اسطوره در شعر نو عربی و کُردی؛ بررسی موردی شعر ادونیس و شیرکو بیکه س(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره به عنوان اولین نظام فکری بشر، بخشی از تجارب ذهنی ملل است و شعر تداوم بخش آن بوده است؛ زیرا تخیل در اسطوره ماهیتی متناسب با صور خیال در شعر دارد. آشنایی شاعران با اسطوره ها، کارکرد مطلوب اسطوره ها در بیان موضوعات و غنای زبان از عوامل گرایش شاعران کُرد و عرب به آن است. ادونیس و بیکه س با ذهنیتی انضمامی انتزاعی و در هم شکستن فرم های کلاسیک نوآوری کرده و با تصرف و باز آفرینی در اسطوره ها و نمادهای اسطوره ای، آن را در خدمت بیان مضامین قرار داده اند. پژوهش حاضر به شیوه تحلیل محتوا و بر مبنای رویکرد تطبیقی در مکتب آمریکا، کاربست اسطوره در شعر نو عربی و کُردی را با تأکید بر اشعار ادونیس و شیرکو بررسی کرده تا وجوه بنیادین نمادهای اسطوره ای شعر آنها را تبیین نماید. اسطوره در همه موضوعات اصلی شعر ادونیس و شیرکو به کار رفته و دلالت های ضمنی مفاهیم اساطیری بیش از دلالت های آشکار است. ققنوس، عیسی، مریم، شهرزاد، قابیل و هابیل، مهیار و حلاج، سیزیف، نوح وسندباد از جمله اسطوره های مشترک در شعر آنهاست. شیرکو بیشتر به اسطوره های شرقی و ایرانی و ادونیس اغلب به اسطوره های یونانی و رومی گرایش دارد. بسط راهبردهای معنایی، استفاده از ظرفیت مفهوم سازی و سیلان مضامین اسطوره ای و تلفیق آن با مفاهیم ذهنی و شناخت تاریخ از عوامل توفیق هر دو شاعر در کاربست اسطوره است. آنها با تلفیق مفاهیم، نقاب سازی از شخصیت های اسطوره ای، تقویت کارکردهای ساختاری و مفهومی زبان، تبیین ابعاد ذهنی و عینی زمان و مکان و تلمیح به روایت ها و شخصیت ها بر غنای معنایی شعر افزوده اند.
De la conceptualisation des paradigmes «génotype» et «phénotype» à la croisée de la psychologie génétique-environnementale de «l’inné» et «l’acquis» à travers l’identification d’Eugène de Rastignac dans Le Père Goriot d’Honoré de Balzac(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La présente étude examine, selon une approche analytique-descriptive, et à travers la méthode de bibliothèque au niveau de la collecte de données et d’informations, l’impact du milieu et de l'hérédité dans une œuvre phare de la littérature du XIXe siècle: Le Père Goriot d'Honoré de Balzac. Les traits acquis apparaissent généralement au fil du temps et sous l'influence des facteurs externes tels les milieux familial et social, et jouent, par là, un rôle crucial dans le développement de la personnalité. Dans le corpus choisi, nous cherchons à montrer que selon la théorie de Freud, la formation de la personnalité d’Eugène de Rastignac reflète les traces d'un milieu inapproprié et d'une hérédité défavorable, ce qui demeure manifestement repérable dans son mode de vie, bref dans son être au monde au fil du temps. La problématique de notre recherche se résume autour de ces interrogations primordiales: Quels sont les facteurs qui peuvent changer la personnalité du protagoniste tout au long de sa vie et dans son passage du milieu d’origine (province d’Angoulême) au milieu de destination (ville de Paris)? Quel est l’impact du milieu et de l'hérédité sur la formation du comportement et de l’identité Innée et Acquise du personnage à toutes les étapes de la vie? Lequel des deux facteurs de l’environnement et de l’hérédité parait plus performant dans le processus du développement de la personnalité du protagoniste? A cet effet, l’approche psychanalytique de Freud, l’orientation cognitivo-constructiviste de Piaget, le modèle Stimulus-Réponse-Conséquence de Wallon, et le behaviorisme de Watson, servent d’angles théoriques à la méthodologie adoptée. Le choix du sujet et la problématique adoptée s’expliquent à travers l’impact de l’hérédité et du milieu en tant que deux facteurs dynamiques fondamentaux qui imprègnent la personnalité au niveau des caractéristiques innés et acquis, configurés par le continuum intrinsèques/extrinsèques, et conditionnés par les traits génotype/phénotype.
Communication Mystique des Littératures Française et Persane: l’Etude du Mysticisme de Mowlana chez Christian Bobin(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La littérature mystique est un genre littéraire qui aborde des sujets liés au mysticisme. De nombreux écrivains et poètes explorent ces thèmes dans leurs œuvres. Influencé par Mowlana, Christian Bobin, un écrivain contemporain de la littérature française, dont la familiarité avec Rumi est marquée par sa passion et son regard positif envers ce poète iranien, a reflété les thèmes et les aspects mystiques de la poésie de ce dernier dans ses propres ouvrages. Etant donné que l’étude d'influence est considérée comme l'une des branches de la littérature comparée, nous allons analyser, à travers une méthode comparative et analytique, l'influence et la présence de Mowlana et de son mysticisme chez cet écrivain français en utilisant les théories de Siegbert Salomon Prawer dans le domaine des études d’influence et de thématique. Nous constaterons que les thèmes et les notions mystiques des œuvres du poète iranien, tels que la présence et l'amour de Dieu, la mort et la nature se retrouvent dans les textes et les œuvres de Bobin, ce qui atteste de l'influence de Mowlana sur l'écrivain français. Cette influence prononcée a pu jouer à son tour un rôle indéniable dans la réception de Bobin en Iran..
بررسی درون مایههای اجتماعی شعر دوره ی دوم مشروطه ی افغانستان (مطالعه ی موردی: اشعار عبدالعلی مستغنی، محمود طرزی، قاری عبدالله، عبدالهادی داوی و لودین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
413 - 432
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تاریخچه ی هوّیت ملّت ها و منبع هنریِ شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری است. در تمامی دوره ها، همراهی اجتماع و ادبیّات و تأثیر محیط اجتماعی بر تولیدات آثار ادبی به چشم می خورد. نقش اساسی ادبیّات هنگامی به درستی شناخته می شود که درون مایه ی آن مورد بررسی قرارگیرد. دوره ی دوم مشروطه، عصر شکوفایی ادب و فرهنگ در افغانستان به شمارمی آید. تحوّلات ادبی این دوره نقش بسزایی در دگرگونی و تغییر مسیر ادبیّات معاصر افغانستان داشته است. این دوره، دور ه ی تغییر و تحوّل بنیادین در درون مایه ها و مضامین کهن شعر فارسی و سرآغاز ورود بسیاری از اندیشه ی های نو به شعر و نثر است. هدف از این پژوهش بررسی برجسته ترین درون مایه های اجتماعی شعر دوره ی دوم مشروطه و مشخّص کردن شاعرانی است که نقش بسزایی در ورود مضامین جدید در شعر این دوره داشته اند. نتایج تحقیق از فاصله گرفتن شعر از دربار و جایگزینی مطالبات اجتماعی به جای مدح و ثنای شاهان حکایت دارد. عبدالعلی مستغنی، محمود طرزی، قاری عبدالله، عبدالرحمن لودین و عبدالهادی داوی پنج چهره ی شاخص و تأثیرگذار این دوره اند که نقش بسزایی در خلق درون مایه های جدید و ورود آنها به شعر داشته اند. وطن، آزادی، بیداری، انتقاد از حکومت، دعوت به مبارزه، استعمارستیزی، اتّحاد، تعلیم و تربیت، نکوهش رشوه خواری، شکوه از روزگار و ... از مهم ترین درون مایه های اجتماعی اشعار این شاعران است.
تک گویی نمایشی و مقاومت سیاسی: خوانشی جیمسونی از رمان «بنیاد گرای ملول» اثر محسن حامد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با خوانشی انتقادی به واکاوی رمان « بنیاد گرای ملول » اثر محسن حامد با هدف بررسی امکان بروز مقاومت سیاسی در نتیجه ی ویژگی های ظاهری اثر مورد اشاره می پردازد. اسلوب و رویکرد ادبی این مقاله بر پایه نظریات فیلسوف شهیر معاصر فردریک جیمسون است. از دیدگاه جیمسون، در بسیاری از موارد، برتری دادن محتوای اثر بر صورت آن (فرم) باوری اشتباه می باشد زیرا ویژگی های ظاهری آثار هنری دربردارنده ی امکان مقاومت سیاسی می باشند که به واسطه ی آن ها پایداری سیاسی مخاطبان در برابر گفتمان های حاکم عملی می گردد. پرسشی که پژوهش پیش رو مطرح می سازد این است که آیا رمان حامد می تواند به دلیل استفاده از تکنیک تک گویی نمایشی به برانگیختن حس مقاومت سیاسی در مخاطب بینجامد. در این خصوص، با خاموش کردن شهروند آمریکایی، ویژگی های ظاهری رمان این امکان را در اختیار مخاطب قرار می دهند تا با ورود به ذهن شخصیت اصلی جهان سومی داستان، به دنیا از دریچه ی نگاه وی بنگرد. علاوه بر آن، استفاده ی رمان از تک گویی نمایشی نه تنها امکان ورود خواننده اثر را به دنیای شخصیت اصلی مسلمان داستان فراهم می نماید، بلکه امکان ظهور ایستادگی سیاسی مخاطب را در برابر گفتمان های بیگانه ستیزانه و اسلام هراسانه ی حاکم بر جامعه ی آمریکا در نتیجه ی حملات تروریستی یازدهم سپتامبر فراهم می کند.
L’effet de la prise de notes par Google Keep sur l’écriture des apprenants du français en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Des chercheurs du monde entier examinent la valeur éducative et l'efficacité de l'intégration des derniers gadgets électroniques dans les activités d'enseignement et d'apprentissage en classe. Malgré la disponibilité des derniers gadgets électroniques tels que les iPods, les tablettes et les montres intelligentes, les chercheurs s'intéressent davantage à la valeur éducative des téléphones portables pour l'enseignement et l'apprentissage de la langue étrangère. La prise de notes est l'une des activités d'apprentissage les plus courantes et les plus présentes, qui constituent une part importante de la vie quotidienne de tous les étudiants. Le potentiel d'utiliser la technologie pour améliorer les activités de prise de notes a récemment fait l'objet de sous les feux de la rampe. L'écriture est considérée comme la compétence la plus difficile pour presque tous les apprenants de français car elle exige leur connaissance des règles grammaticales et des structures françaises. Grâce au développement de la technologie, de nombreux outils a été utilisés pour aider les apprenants à produire des écrits de qualité. Les participants à cette étude de cas étaient 22 apprenants du niveau A1 à l’institut Zaban Negar. Ils ont suivi leurs cours en utilisant Google Keep pour la prise de notes. Nous avons utilisé un groupe de contrôle et après trois mois de l’essai et par le biais d’une dictée à la fin, nous avons comparé les résultats. Notre recherche a révélé des résultats positifs dans les performances d'écriture des apprenants ainsi qu'une vision optimiste de l'utilisation de Google Keep.
.
تطبیق شخصیت اصلی دو داستان کوتاه «ویلان الدوله» جمال زاده و «شورتی» میخائیل نعیمه بر اساس نظریه فردنگر آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
475 - 497
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی علاوه بر مطالعه رابطه ی ادبیات ملت های مختلف با یکدیگر، وارد حوزه رابطه ادبیات با دیگر علوم انسانی نیز می شود. یکی از این علوم، روان شناسی است که در دهه های نخستین قرن نوزدهم پای به عرصه ادبیات گذاشت و نوعی نقد را تحت عنوان «نقد روان شناختی ادبیات» یا «نقد روانکاوانه» پدید آورد. از جمله نظریه های کاربردی در زمینه نقد روانکاوانه، نظریه ی شخصیت فردنگر «آلفرد آدلر» روان شناس اتریشی است که جنبه اجتماعی در آن غلبه دارد و چکیده ی نهایی آن عبارت است از اینکه انسان عضو مهمی از سیستم اجتماعی است و شخصیتش در همین چارچوب شکل می گیرد. تشابهاتی میان شخصیت اصلی دو داستان «ویلان الدوله» محمدعلی جمال زاده و «شورتی» میخائیل نعیمه از منظر نقد روانکاوانه وجود دارد که زمینه تطبیقی آنها براساس نظریه فردگرای آلفرد آدلر را فراهم می آورد؛ بنابراین در این پژوهش با هدف شناخت هرچه بیشتر دو نویسنده و داستان های آنها، تلاش می شود شخصیت اصلی آنها با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و البته براساس نظریه ی روان شناختی فردنگر آلفرد آدلر بررسی تطبیقی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شخصیت هر دو داستان تحت تأثیر محیط و شرایط اجتماعی شکل گرفته است. تحقیق همچنین عقده ی حقارت شدید ویلان الدوله و شورتی را نشان داد که در ویلان الدوله ناشی از نازپروردگی و غفلت و در شورتی، از مشکلات جسمی و عضوی نشأت می گیرد. شخصیت دو داستان دو مسیر متفاوت را برای رسیدن به غایت نهایی دنبال می کند که در ویلان الدوله، این غایت، موفقیت و مصلحت شخصی و در شورتی، موفقیت جمعی و مصلحت اجتماعی است.
La fuite du Temps chez Charles Baudelaire L’analyse de l’Imaginaire littéraire dans les poèmes de Charles Baudelaire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cette étude se concentre sur le concept du Temps chez Charles Baudelaire. L’Ennui et l’angoisse de la fuite du temps sont décrits comme de grands obstacles qui empêchent l’auteur d'atteindre son Idéal. Lorsque le voyage dans l’espace est lié au voyage dans le temps, il permet d’absorber l’énergie des cycles temporels. Cela signifie que dans cet espace, on peut se laisser entre les mains du temps afin de pouvoir surmonter facilement les obstacles de la vie. Or, on cherche à découvrir si Baudelaire craint le passage du temps. Ensuite, on démontre sous quelles formes l’angoisse du temps se présente dans sa conscience. Grace à la méthode de Jean Burgos, basée sur la coordination du langage poétique et de l’imaginaire et en analysant les poèmes de Les Fleurs du Mal de Baudelaire, on essaie de trouver des réponses à ces questions. Pour cela, on cherche un schéma directeur de progression qui accepte l’évasion du temps sous forme d’une écriture poétique de la ruse. Signalons que notre étude s’intéresse à l’image.
تحلیل مقایسه ا ی کارکرد روایت در داستان های آدمی و سگ اعظم رهنورد زریاب و پِشَک هایی1 که آدم می شوند سپوژمی زریاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
389 - 411
حوزههای تخصصی:
قصد اصلی نوشته ی حاضر، این است که کارکرد و شناخت ساختار و عناصر هسته ای و اصلی روایت را در متن های روایی، یکی از عوامل کلیدی در شناخت درون مایه ی اصلی اثر روایی معرفی کند. تحلیل سطوح روایت و طرح پیرنگ در درون دنیای داستانی، نشان می دهد که تم اصلی متن داستانی چیست و داستان نویس با چه ترفندهایی می تواند این تم یا درون مایه ی اصلی را برای خواننده ی اثرش به نمایش بگذارد؟ برای رسیدن به این مهم، سطح روایی و طرح پیرنگ دو داستان از نویسندگان به نام و پرکار افغانستان را به گونه ی مقایسه ای تحلیل و تبیین کرده ایم. داستان آدمی و سگ نوشته ی رهنور زریاب، از نویسندگان نام آشنای افغانستان در طول چند دهه ی اخیر است. فعالیت های پیوسته و تعدّد آثارش، او را در رأس پرکارترین نویسنده های افغانستانی در حوزه ی ادبیات داستانی قرار داده است. داستان پِشَک هایی که آدم می شوند، نوشته ی سپوژمی2 زریاب است که او نیز یکی از داستان نویسان به نام بوده و آشنایی اش با زبان فرانسه توانسته بر کیفیت ساختاری داستان های او اثر بگذارد. تحلیل مقایسه ای روایت شناختی این داستا ن ها به خوبی می تواند درون مایه ی اصلی داستان ها را مشخص سازد. مخاطب، با خوانش این داستان ها بدون تشخیص ساختارهای روایی، شاید درون مایه ی اصلی آن ها را به سادگی درک نکند، اما با دقت و توجه روی ساختارهای روایی، به این مهم به راحتی دست می یابد.
تحلیل تطبیقی ایماژیسم در سروده های توماس ارنست هیوم و بیژن الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 223
حوزههای تخصصی:
ایده ی مکتبی به نام ایماژیسم در اوایل قرن بیستم در اندیشه ی هیوم پس از مطالعه ی اندیشه های برگسون و پاوند پس از آشنایی با ایده ی فنولوزا و مطالعه ی شعر ژاپنی، جهشی در شعر اروپا به وجود آورد و شعر نو را پس از آرتور رمبو و شارل بودلر، به دقت تصاویر و زبانِ مشخص متوجه ساخت. ایماژیسم بر یک شیء یا تصویر خاص به عنوان موضوع اصلی شعر با زبانی روشن و مختصر، تمرکز دارد. این مکتب زیرمجموعه ای از مدرنیسم است که تمرکز خود را روی ارائه ی ماهرانه ی تصاویر عینی می گذارد و زمان را برای صحبت در مورد موضوعات پشت تصاویر هدر نمی دهد و به تصویر اجازه می دهد تا خودش حرف بزند. بررسی راهکارهای ایماژیسمی هیوم به عنوان پدر مکتب ایماژیسم، فرصت مناسبی برای پژوهشگران شعر نو فراهم می کند. بیژن الهی نیز به عنوان شاعر نوگرای ایرانی و به دلیل ترجمه ی اشعار نو اروپا و آمریکا توانست این مکتب را در سروده های خویش بازتاب دهد. بازبینی هم زمان هنرنمایی این دو شاعر در این راهکار شعری، به روشن شدن پیش زمینه ی فکری، فلسفی و فرهنگی آن دو می انجامد. الهی و هیوم در ایماژسم شاعران موفقی بودند و تفاوت این دو شاعر علاوه بر بافت فرهنگی و پیشینه ی ذهنی آن دو در این نکته بود که هیوم به عنوان آغازگر این مکتب بیشتر به چهارچوب ایده ی خود پایبند بود ولی الهی پس از عبور از شعر نو و موج نو، در بخش ها و دوره هایی از سرایشش به این مکتب روی آورده بود. پس زمینه ی ذهنی هیوم فلسفه و قوانین کهنسال آن و زوایه ی دید تازه به دنیا و پس زمینه ی ذهنی الهی در بخشی از سروده هایش عرفان شرقی بود.
Généalogie critique de la pensée féministe: orientations et sensibilités (Clarification conceptuelle de la notion de «recherche féministe»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les diverses recherches effectuées sous l’étiquette de féminisme dans différents domaines d’étude, ayant un dénominateur commun, à savoir, la femme, sont fondées sur l'affirmation que les structures sociales et culturelles de tous les pays ont toujours opprimé les femmes physiquement, économiquement et mentalement et sur la conviction qu'il faut mettre un terme à une telle oppression. Or, ce label de féminisme donne lieu souvent à des divergences d’interprétation entre les personnes qui l’emploient. Le quiproquo se multiplie avec les termes «au féminin», «féminin» et «de femme», utilisés de nos jours dans de nombreuses expressions telles que «critique littéraire féminine/féministe» ou «éthique féminine/féministe», «littérature de femme/au féminin/ féminine/féministe» pour n’en citer que quelques exemples restreints. Quelle en est la différence? Toute qualification ‘féminine’ est forcément ‘féministe’ ou vice versa? Cet article se propose, dans une perspective généalogique et rétrospective, de cerner les contours et les évolutions de la pensée féministe, les orientations et les sensibilités qui en découlent. Pour ce faire, il faut savoir de prime abord de quoi se soucie le féminisme dans les différentes périodes de son cheminement, pour pouvoir ensuite déceler son évolution historique et théorique. Ce recul destiné à une clarification conceptuelle de la notion de recherche féministe s’avère nécessaire dans la mesure où il nous permettra de voir la manière dont les études féministes se sont construites en France; un champ d’études interdisciplinaire en sciences humaines, toujours en pleine essor.
بررسی کارکرد گفتمانهای بوم محور در رمان منگی نوشته ی ژوئل اگلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 187
حوزههای تخصصی:
محیط زیست به عنوان عنصری کنش مند در ادبیات زیست محیطی مشاهده می گردد و یادآور کهن الگوها و حافظه تاریخی انسانها می باشد، انسان خود جزئی جدایی ناپذیر از یک زیست محیط طبیعی است. بر خلاف نقد اکوکریتیک که تبدیل به رشته ای تخصصی در ادبیات شد، نقد اکوپوئتیک با سایر علوم نظیر زبانشناسی، جانورشناسی، جامعه شناسی، انسانشناسی، روانشناسی و غیره آمیخته شد و ابعاد جدیدی در مطالعات ادبی گشود. بررسی رابطه انسان و محیط زیست باعث شد تا به نقش انسان در افزایش و یا کاهش آسیب های زیست محیطی توجه بسیاری شود. بازتاب این امر در حوزه ادبی موجب ظهور گفتمانهای جدیدی در جهت حفظ محیط زیست شد. زیر شاخه های نقد بوم گرا نظیر زبانشناسی زیست محیطی، به زبان به شکل عمل و رفتار اجتماعی با متغیرهای فرهنگ، هویت، طبقه اجتماعی، جنسیت و بسط گفتمانهای اجتماعی پردخت و سبب تغییر نگرش و رفتار انسان ها نسبت به محیط زیست شد. گفتمان زوپوئتیک به تصاویر ادبی حیوان در متون ادبی و تعامل انسان/حیوان توجه نشان داد و گفتمان اکومدرنیسم با بیان نقش فنّاوری در تخریب و احیای محیط زیست، بارهای معنایی جدیدی در گفتمانهای بوم محور آشکار نمود. اگلوف در منگی، با استفاده از تصاویر مربوط به آلودگی و کشتار حیوانات به نقش انسان و مدرنیته در تخریب محیط زیست اشاره دارد. ما با تکیه بر نقد بوم گرا و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، کارکرد گفتمانهای بوم محور در بازتاب ایدئولوژی جامعه را بررسی خواهیم کرد.نتایج نشان از تولید گفتمان مخاطره در برابر ضعف گفتمان حفاظت از محیط زیست دارد. منگی بستری برای شکل گیری گفتمانهای جدید در جهت بسط نگاه انتقادی و ارتقای فرهنگ زیست محیطی است.
طبیعت و محتوای پنهان در درد خفیف نوشته ی هارولد پینتر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
321 - 341
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه پینتر در درد خفیف، حوادث و تعاملات شخصیّت ها را در پس زمینه ی باغ و طبیعت روایت می کند، این مقاله استدلال می کند که مجاورت انسان و طبیعت در این نمایشنامه معنادار بوده است و تحلیل آن به درک کلّی متن یاری می رساند. باتوجّه به نقش پررنگ شخصیّت پردازی در درد خفیف، پرسشِ محوری این مقاله مبتنی بر امکان هایی است که رابطه ی انسان و طبیعت به پینتر در شخصیّت پردازی می دهد. بدین منظور، مبانی نقد زیست محیطی با تمرکز بر نظرات بوم فمنیسمیِ اِنِت کلودنی و همچنین مفاهیم «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» از زیگموند فروید بر متن اعمال می شود. ترکیب این دو خوانش به منظور تحلیل دغدغه ها و پیچیدگی های روانی شخصیّتِ مرد نمایشنامه صورت می گیرد، زیرا استدلال این مقاله بر این است که محتوای کلّی این اثر مربوط به فانتزی اوست. از آنجا که شخصیّت مرد در کشاکش مواجهه با حقیقت ناتوانی خود در اثر کهولت سن است، «محتوای آشکار»، یعنی آنچه در فضای باغ رخ می دهد، معانی نمادینی در خود دارد که «محتوای پنهان» آن اضطراب های برآمده از ورود به دوران پیری است. بنابراین، مقاله ی پیش رو معتقد است که همانند رؤیا یا فانتزی، محتوای نمایش نیازمند تعبیر است، تعبیری که از مقایسه ی «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» حاصل می شود.
واکاوی سه اثر از مجموعه داستان های نیکولاکوچولو بر پایهی نظریهی «خواننده ی درون متنِ» ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
245 - 270
حوزههای تخصصی:
نظریه ی « خواننده ی درون متن» ایدن چمبرز به عنوان یکی از شاخص ترین نظریه های حوزه ی نقد ادبیات کودک و نوجوان در پی آن است تا در هر اثر، به بررسی میزان کوشش و موفقیّت مؤلّف در به رسمیت شناختن کودک و نوجوان در مقام خواننده و در لابه لای صفحات کتاب بپردازد. چمبرز برای شناخت خواننده ی نهفته در متن و ویژگی های او، توجه به هر اثر و تحلیل آن را بر پایه ی چهار مؤلفه ی«سبک، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا» ضروری دانسته است. از شاخص ترین کتاب های داستانی کودک در سال های اخیر که مکرّراً ترجمه و به چاپ رسیده مجموعه داستان های نیکولاکوچولو از«رنه گوسینی» نویسنده ی فرانسوی است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و با ارائه ی شواهد مثال از متن فرانسه، به بررسی سه جلد از این مجموعه داستان« نیکولا کوچولو و دوستان»، «نیکولا کوچولو و زنگ تفریح» و«نیکولا کوچولو دچار دردسر می شود»که متشکّل از45 داستان است پرداخته است . حاصل آنکه در میان فرایندهای چهارگانه ی نظریه ی مذکور، به ترتیب دو عنصر«طرفداری» و«سبک» به علّت قدرت منحصر به فرد نویسنده در طنزپردازی، شگرد شخصیّت پردازی ملموس، جانبداری از جهان کودکی و بهره مندی از کلمات ساده پر رنگ تر است. سپس «زاویه دید» اول شخص که باعث تولید ساختارهای زبانی و واژگانی یکسان، ثبات در لحن و یکپارچگی در سراسر داستان ها شده و بعد عنصر«شکاف های گویا» که باعث می شود با طرح سؤال در ذهن مخاطب او را به دنبال ادامه ی ماجرا برای کشف پاسخ بکشاند کارکرد بیشتری داشته است.