فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۴٬۱۶۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی روابط موجود بین اقدامات و عملکرد SCQM و نوآوری است. این مدل از طریق تحلیل مسیر با استفاده از داده های مقطعی صنعت خودرو ایران طراحی و تست شده است . با استفاده از یک روش کمی، 280 نفر از 500 مدیر ارشد و اجرایی در صنعت خودرو ایران در این نظرسنجی شرکت کرده و آن را تکمیل نمودند. از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برای بررسی فرضیه های پژوهش و مدل مفروض استفاده شد. این یافته ها اثر مثبت رویه های مدیریت کیفیت زنجیره تامین بر نوآوری و عملکرد سازمانی را پوشش میدهند.نتایج حاصل از آنالیز نشان می دهد که نوآوری تا حدی بر رابطه بین رویه های مدیریت کیفیت زنجیره تامین و عملکرد سازمانی تاثیر میگذارد. همچنین این مطالعه تاثیرات های نظری و تجربی را در پی داشته است. نتایج این پژوهش مدیران را قادر می سازد به ارزیابی نقاط قوت و ضعف سازمان خود و در نتیجه توسعه استراتژی های مناسب در جهت بهبود عملکرد سازمانی خود بپردازند .
بررسی تطبیقی تصمیمات آمیخته بازاریابی از دیدگاه اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مطالبات جامعة ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار ارزش های اسلامی در همة شئون جامعه به ویژه تصمیم گیری های حوزه های اقتصادی و بازرگانی است. با نگاهی به متون نظری تصمیم های آمیختة بازاریابی که شامل محصول، قیمت، ترفیع و توزیع است، مشاهده می شود این منابع آکنده از آموزه های غربی است که در اغلب موارد در عمل نیز سرلوحة اقدامات مدیران بنگاه های اقتصادی قرار می گیرد. هدف اصلی در آموزه های غربی کسب حداکثر سود و سهم بازار است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این پژوهش با مطالعة آیات قرآن کریم و سیرة پیامبر (ص) و ائمة معصومین (ع) و نظرهای اندیشمندان اسلامی، ارزش های مطرح در تصمیم های آمیختة بازاریابی که بر پایة اصول اعتقادی اسلام از جمله اصل توحید، عدالت، امانت و حلیت قرار دارند، استخراج شد، تا با معرفی آن ها در سیاست گذاری های آمیختة بازاریابی مساعدت شود.
تحلیل نقش بازارمحوری بر عملکرد بیمارستان ها با تأکید بر نقش هویت برند سازمان؛ مطالعة موردی: بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی بر ارتباط میان بازارمحوری و عملکرد سازمان تأکید کرده اند. از آنجایی که با افزایش رقابت در صنعت بیمارستان، بیمارستان ها به دنبال حفظ و کسب سهم بیشتر در بازار و ارزش بیشتر در ذهن مشتریان هستند، مطالعة حاضر این ارتباط را در صنعت بیمارستان با تأکید بر نقش هویت برند در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان در سال 96 بررسی کرده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته و مشتمل بر 30 سؤال و ضریب پایایی 87/0 بوده است. نمونة آماری، مشتمل بر 350 بیمار بود که برای دریافت خدمات درمانی به بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در تحلیل ها میزان انطباق دادة پژوهش و مدل مفهومی، بررسی شده که از برازش مناسب برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد بازارمحوری از طریق هویت برند بر عملکرد بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان تأثیرگذار است.
اثر اختلالات بازارکار برپویایی های اقتصاد کلان در چارچوب یک الگوی کینزی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی برای اقتصاد ایران طراحی شده است، به طوری که در آن علاوه بر اختلالات بازار کالا، اختلالات بازارکار هم دیده می شود. به عبارت دیگر، در این الگو با فرض عدم تعادل در بازارکار به پیروی از گالی(2011)، بیکاری در الگو لحاظ شده است. مشارکت این مقاله در ادبیات اقتصادی این است که بازارکار به صورت ناهمگن فرض شده، به طوری که هرکدام از نیروی کار در نوع خاصی از کار متخصص اند. اختلالات بازارکار نیز به صورت قدرت بازاری و چسبندگی دستمزد وارد شده است. همچنین، فرض می شود تسهیم ریسک کامل در درون خانوار وجود دارد که مصرف یکسانی برای تمام اعضای خانوار، صرف نظر از شاغل و بیکار بودن آن ها، تضمین می کند. در این الگو، پس از برآورد پارامترها با استفاده از رویکرد بیزی، به بررسی اثرات تکانه های تکنولوژی، پولی و عرضه نیروی کار بر پویایی های متغیرهای کلان اقتصاد در دوره زمانی 1384 تا 1393 پرداخته شده است. نتایج توابع واکنش آنی متغیرها نسبت به تکانه های مختلف نشان می دهد تکانه های منفی عرضه نیروی کار، تکانه مثبت پولی و تکانه منفی تکنولوژی سبب کاهش نرخ بیکاری شده و دانستن این آثار، سیاستگذاران را به سوی تصمیم گیری بهتری سوق می دهد.
بررسی تأثیر کیفیت خدمات الکترونیکی بر وفاداری الکترونیکی با تبیین نقش رضایت الکترونیکی، ارزش ادراک شده و تبلیغات توصیه ای الکترونیکی؛ مطالعة موردی: خرده فروشی های الکترونیکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها با شناخت اهمیت حفظ مشتریان، در جست وجوی راهکارهایی برای حفظ آنان هستند. مشتریان زمانی به سازمان وفادار خواهند بود که سازمان انتظارات آنان را بشناسد و برای برآوردن نیازهای آنان عمل کند. مفهوم کیفیت خدمات، ضرورت توجه به نیازها و خواسته های مشتریان را مدنظر دارد تا به وفادارسازی مشتریان بینجامد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطة بین کیفیت خدمات الکترونیک و وفاداری الکترونیک باتوجه به نقش میانجی «رضایت الکترونیک»، «ارزش ادراک شده» و «تبلیغات توصیه ای الکترونیکی» است. جامعة آماری پژوهش حاضر مشتریان فروشگاه های اینترنتی شهر تهران است. پژوهش از نوع توصیفی است و برای گردآوری داده های لازم از پرسشنامه و برای سنجش روایی پرسشنامه استفاده از میانگین واریانس استخراج شده و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شده است. بعد از مرور کامل مبانی نظری و انتخاب اعضای نمونة آماری به روش نمونه گیری دردسترس ، برای جمع آوری داده های لازم از پرسشنامه استفاده شده است که بنابر نامعلوم بودن جامعه تعداد 384پرسشنامه تهیه و توزیع شد و سپس اطلاعات جمع آوری شدند و بااستفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار pls سنجش شدند. نتایج نشان می دهد که کیفیت خدمات الکترونیکی به طورمستقیم و غیرمستقیم بر وفاداری مشتریان تأثیرگذار است و تأثیر غیرمستقیم آن(633/0) بیشتر از تأثیر مستقیم (269/0) است؛ افزون براین، رضایت الکترونیکی مهمترین عامل در ایجاد وفاداری در بین مشتریان شناخته شده است.
بررسی تأثیر ریسک تمرکز مشتری بر هزینه سرمایه صاحبان سهام شرکت ها
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ریسک تمرکز مشتری بر هزینه سرمایه صاحبان سهام شرکت ها می باشد. فرضیه کلی این پژوهش عبارت است از این که ریسک تمرکز مشتری بر هزینه سرمایه صاحبان سهام شرکت ها تأثیرگذار است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1389 تا 1394 بررسی شده است (630 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزارهای 22 Spss، 8.1Eviews وMinitab 17.1، استفاده شده است. نتایج تحقیق در ارتباط با تأیید فرضیه پژوهش نشان از آن داشت که ریسک تمرکز مشتری بر هزینه سرمایه صاحبان سهام شرکت ها تأثیرگذار است.
طراحی الگوی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت مشتریان در تجارت اجتماعی با رویکردی بر مدل محرّک- موجود زنده- پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت اجتماعی پدیدة نوظهوری است که پژوهشگران، کمتر آن را بررسی کرده اند. مشتریان در تجارت اجتماعی می توانند به تولید محتوا و به اشتراک گذاری اطلاعات و تجربه های خود دربارة محصولات و خدمات با دیگران بپردازند. چنین امکانی برای شرکت ها و صاحبان مشاغل فرصت ها و تهدیدهای جدی به همراه دارد. باتوجه به این شرایط، بررسی رفتار مصرف کننده در چنین فضایی بسیارمهم است. هدف پژوهش حاظر طراحی ساختاری برای عوامل تأثیرگذار بر مشارکت مشتریان در تجارت اجتماعی با استفاده از الگوی محرّک-ارگانیسم-پاسخ است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری این پژوهش کاربران ایرانی سه شبکة اجتماعی تلگرام، کلوب و فیسبوک هستند. حجم نمونه، 360 نفر پیش بینی شده که بدین منظور از روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع سهمیه ای و گلوله برفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامة الکترونیک آنلاین است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولاً در بررسی تأثیر متغیرهای محرّک بر ارگانیسم کیفیت وب سایت یا برنامة کاربردی، درک تعاملی و هنجارهای ذهنی به ترتیب بر کیفیت روابط، حمایت اجتماعی و نگرش به تجارت اجتماعی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین سازه های تجارت اجتماعی بر حمایت اجتماعی و کیفیت روابط تأثیر مثبت و معنادار دارد و درک تعاملی نیز بر نگرش به تجارت اجتماعی دارای تأثیر مثبت و معنادار است؛ دوم اینکه کیفیت روابط، حمایت اجتماعی و نگرش به تجارت اجتماعی به همراه هنجارهای ذهنی بر تمایل به تجارت اجتماعی در جایگاه پاسخ دارای تأثیر مثبت و معنادار است؛ سوم اینکه حمایت اجتماعی بر کیفیت روابط و آن نیز بر نگرش به تجارت اجتماعی دارای تأثیر مثبت و معنادار هستند.
تأثیر آمادگی الکترونیکی و فضای کسب و کار بر توسعه بورس اوراق بهادار مقایسه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه طی سال های 2010-2014(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه محیط آمادگی الکترونیکی کشور و محیط کسب و کار زمینه را برای توسعه کمی و کیفی بنگاه های اقتصادی و نیز کارایی بورس اوراق بهادار فراهم می سازد. هر دو این عوامل می تواند باعث توسعه همه جانبه در بورس اوراق بهادار بشود که موضوع اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. بدین منظور از الگو EIU جهت ارزیابی آمادگی الکترونیکی، از الگوی انجام کسب و کار جهت اندازه گیری فضای کسب و کار و از عمق، عرض و خبرگی به عنوان شاخص های توسعه بورس اوراق بهادار استفاده شده است. داده های مورد نیاز طی دوره زمانی 2010-2014 گردآوری شد. محدوده مکانی شامل 20 کشور توسعه یافته و 20 کشور درحال توسعه از جمله ایران است. روش آماری مورد استفاده تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی و الگوسازی معادلات ساختاری است. برای هر دو گروه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته الگوهای جداگانه ای آزمون و طراحی شده است. به طور کلی نتایج آزمون ها نشان می دهد که آمادگی الکترونیکی بر توسعه بورس اوراق بهادار در کشورهای توسعه یافته تأثیر ندارد. اما تأثیر فضای کسب و کار بر توسعه بورس اوراق بهادار در این کشورها مثبت و معنادار است. از سوی دیگر، در کشورهای درحال توسعه، هر دو متغیر آمادگی الکترونیکی و فضای کسب و کار بر توسعه بورس اوراق بهادار تأثیر مثبت و معناداری دارند.
ارائة مدل ارزیابی بازاریابی محلی در شعب بانک ملت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل عملکرد ضعیف برخی از شعبه های بانکی، بازاریابی ضعیف آنهاست. از یک سو نیز ابزار مشخصی برای سنجش میزان توسعة فعالیت های بازاریابی در شعب، به ویژه موضوعاتی که در اختیار خود شعب است، وجود ندارد؛ ازاین رو مفهومی با عنوان «بازاریابی محلی» تعریف شده تا بررسی شود که شعبه ها تا چه میزان در برابر محیط هوشمند هستند و اقدامات بازاریابی متناسب با حوزة اختیارات خود را با چه کیفیتی انجام می دهند. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های بازاریابی محلی شعبه ها و ارائه ابزاری برای سنجش کیفیت اقدامات بازاریابی در شعب بانک ملت است. در راستای این هدف، محقق با روش تحلیل عاملی، عوامل «هوشمندی محیطی و جذب مشتری»، «توسعة کانال های ارتباطی با مشتری»، «ارائه خدمات سفارشی» و «فرایندهای مشتری مداری شعبه» را شناسایی کرده است.
معیارهای احراز نقض علامت تجاری بر اساس ضوابط عام مسوولیت مدنی و خصوصیات علائم تجاری در حقوق ایران و ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفاداری و اعتماد مشتری به علامت تجاری ، مهمترین عامل تولید ارزش اقتصادی برای علامت تجاری می باشد و در صورت شبیه سازی علامت و یا استفاده غیر مجاز از علامت، سود ناشی از هزینه های صورت یافته توسط صاحب علامت، عاید استفاده کننده از علامت مجعول خواهد شد. مهمترین هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی معیارهای احراز نقض علائم تجاری در حقوق ایران و ایالات متحده آمریکا بر اساس ضوابط عام مسوولیت مدنی و خصوصیات علائم تجاری می باشد. به این منظور بررسی قوانین، متون قانونی کنوانسیونهای بین المللی در قالب کتب، مقالات و گزارشها به عمل آمده و رویه قضایی در زمینه خسارات وارده به مالکیت فکری مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد برای احراز شباهت میان دو علامت، بر سه عنصر اصلی علامت یعنی، آوای علامت، معنا، نمود و رقیق سازی علامت تکیه می کنند. همچنین در مقایسه با حقوق ایالات متحده آمریکا در حقوق ایران تعریف جامعی از نقض ارائه نگردیده و تفکیک میان افعالی هم چون شبیه سازی، تقلید، جعل نسبی، مسکوت گذاشته شده است و علائمی غیر دیداری قابل ثبت نیستند. اگرچه نتایج نشان داد که رویه قضایی جاری قادر است که معیار های احراز نقض را بر اساس ضوابط عام مسوولیت مدنی و نیز خصوصیات علائم تجاری ایجاد نماید و ضابطه مستتر در مقررات هردو کشور، منع تولید ابهام از طریق ایجاد شائبه وحدت منبع تولید یا وابستگی میان منشا علائم می باشد. در نهایت چند توصیه سیاستی برای اصلاح قانون ثبت علائم تجاری پیشنهاد گردیده است.
تأثیرات محیطی و ظاهری فروشگاه ها بر رفتار اغلب خریداران پوشاک زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر محوطه سازی و نمود ظاهری فروشگاه بر رفتار مشتریان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی است. شیوة جمع آوری داده ها میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعة آماری این پژوهش را مشتریان بوتیک های پوشاک بانوان در شهر کرج تشکیل می دهند. تعداد نمونة انتخابی برابر است با 370 نفر که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. تحلیل داده ها برگرفته از نرم افزار AMOS و SPSS بوده و نتایج تحقیق به طور کلی مشخص کرده که محوطه سازی و نمود ظاهری فروشگاه تأثیر مثبتی بر رفتار مشتریان دارد و موجب جذب آنها به فروشگاه می شود. ابعاد حمایت از مشتری و جذب به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر رفتار مشتریان داشته اند.
تحلیل نظری و تجربی تأثیر توان رقابتی بازار محصول بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازده سهام یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس اوراق بهادار است. بازده سهام خود به تنهایی محتوایی اطلاعاتی دارد که بیشتر سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیش بینی های خود از آن استفاده می کنند. مطالعات متعددی در مورد بازده سهام انجام گرفته است که نشان می دهد بازده سهام تحت تأثیر متغیرهای گوناگون قرار می گیرد. توان رقابتی بازار محصول از جمله این عوامل است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر توان رقابتی بازار محصول بر بازده سهام است. معیارهای رقابت بازار محصول در این پژوهش، شامل شاخص های تمرکز در صنعت، قابلیت جانشینی کالا، اندازه بازار، شاخص Q توبین و موانع ورود (شدت سرمایه گذاری) هستند. برای این منظور، نمونه ای شامل 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1382 تا 1391 به روش داده های تابلویی ارزیابی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های معرفی شده، تمرکز صنعت، قابلیت جانشینی کالا، اندازه بازار و شاخص Q توبین بر بازده سهام شرکت های مذکور، تأثیر منفی و معنادار داشته است؛ ولی موانع ورود بر بازده سهام تأثیر معناداری نداشته است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت شرکت های با توان رقابتی بالا، بازده پایینی کسب کرده اند.
آزمون استرس: رویکردی نوین برای مدیریت ریسک با تاکید بر کفایت سرمایه بانکها
حوزههای تخصصی:
یک بانک چه مقدار سرمایه و نقدینگی برای پشتیبانی از فعالیت های ریسکی خود در شرایط عادی و بحرانی لازم دارد؟ در طی بحران مالی اخیر، پاسخ های ارایه شده به این سوال توسط رویکردهای استانداردی مثل الزامات قانونی نسبتهای سرمایه ای، دیگر معتبر نبودند، بنابراین آزمون استرس1 که مبنای گسترده و نظارتی دارد به عنوان یک ابزار جدید معرفی شد. آزمون استرس، وضعیت بانکها را در صورت رخداد یک بحران مالی بررسی می کند و به نهادهای ناظر بر سیستم بانکی و بانکها در عبور از بحرانهای محتمل آتی یاری می رساند. ترازنامه بانکها، مبهم و در معرض جایگزینی داراییها (تعویض آسان داراییهای با ریسک بالا با داراییهای با ریسک پایین) هستند. بنابراین آزمونهای استرس، با افشای رویکردهای به کارگرفته شده در آنها و افشای آشکار جزئیات نتایج می توانند باعث به وجود آمدن شفافیت و اعتماد دوباره شوند و به همین دلیل است که تحلیل هزینه- فایده این آزمون و افشائیات آن می تواند به ایجاد اطلاعات یکپارچه برای همه بانکها به جای آزمونهای خاص هر یک از بانکها منتج شود. در این مقاله، یکی از چارچوبهای پیشنهاد شده برای آزمون استرس در بانکها ارایه می شود که شامل چگونگی طراحی، اجرا و افشای اطلاعات نتایج آن در موقعیتهای عادی در مقایسه با موقعیت های بحرانی است. همچنین، اهمیت و منافع انجام این آزمون به عنوان ابزاری که در طی بحران اخیر مورد توجه جامعه قانونگذاران و ناظرین بوده است توضیح داده می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر نگرش و تبلیغات شفاهی مثبت در بین کاربران تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلگرام، سرویس پیام رسان متنی و صوتی است که به یک رسانة اجتماعی مهم در ایران تبدیل شده است. کاربران تلگرام می توانند پیام ها، تصاویر، فیلم ها و اسناد خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. اگرچه این رسانة اجتماعی در آغاز برای فروش کالاها و خدمات ساخته نشده است، بازاریابان می توانند با تلگرام به طور مستقیم و غیرمستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند و از آن برای تبلیغات شفاهی بهره بگیرند. از این رو، مسئلة اصلى این پژوهش بررسى عوامل مؤثر بر نگرش کاربران تلگرام و تأثیر آن بر تبلیغات شفاهى مثبت از دیدگاه دانشجویان دانشکده های مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران است. با این هدف از جامعة موردنظر، تعداد ۳۰۰ نفر به روش در دسترس انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامة استانداردشده اطلاعات جمع آوری شده است که روایى آن از نظر صاحب نظران و پایایى آن به روش آلفاى کرونباخ تأیید شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردى و روش جمع آوری اطلاعات آن پیمایشى است و به لحاظ بررسى روابط بین متغیرها همبستگى از نوع پژوهش کمّى است. نتایج آزمون فرضیه ها با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و PLSنشان دهندة آن است که انگیزه های روانى کاربران (سرگرمى و گروه گرایى) در کنار ویژگی های فنی تلگرام (سهولت درک شده و راحتی)، سودمندى درک شده و اعتماد، بر نگرش کاربران تلگرام تأثیر مثبتی دارد و درنهایت نگرش و اعتماد آنها بر تبلیغات شفاهى مثبت، مؤثر است. یافته های این پژوهش براى مدیران بازاریابى شرکت ها بینشى را فراهم می کند که با توجه به عوامل گفته شده بتوانند از طریق رسانة اجتماعى تلگرام زمینه ساز ایجاد دیدگاه مثبت کاربران دربارة محصولات و خدمات خود شوند.
تأثیر جان بخشی به نمانمانام (برند) بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی شخصیت نمانام بر استفاده کنندگان خودروهای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت در صنعت خودروسازی با ورود تولیدکنندگان خارجی در بازار کشورمان افزایش درخور توجهی پیدا کرده است و شرکت های خودروساز، برنامه های متعددی را به منظور افزایش وفاداری به نمانام خود اجرا می کنند. یکی از عوامل اثرگذار بر این وفاداری، مفهوم جان بخشی به نمانام است که طی چند سال اخیر در اصول بازاریابی وارد شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر جان بخشی به نمانام بر وفاداری آن با نقش میانجی شخصیت نمانام است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی با روش توصیفی همبستگی است. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های جان بخشی نمانام گایدو و پلوسو (2015)، شخصیت نمانام آکر (1997) و وفاداری مشتری ژانگ (2008) استفاده شد. حجم نمونه با توجه به مشخص نبودن جامعة آماری برابر 384 نفر تعیین شد و پرسش نامة تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بین استفاده کنندگان خودروهای داخلی در استان خراسان رضوی توزیع گردید. روایی پرسش نامه به دو روش روایی محتوایی با استفاده از نظر کارشناسان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. آزمون فرضیه های تحقیق با روش الگو یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel انجام گرفت. نتایج نشان داد جان بخشی به نمانام با شناسه های یادآوری خلق وخوی انسانی، یادآوری چهرة انسانی و هم خوانی شخصیت با نمانام بر شخصیت نمانام و همچنین شخصیت نمانام بر وفاداری آن تأثیر معنادار و مثبتی دارد. همچنین نقش میانجی شخصیت نمانام در رابطة جان بخشی بر وفاداری تأیید شد.
طراحی مدل بازاریابی رابطه ای بین بنگاهی در شبکة کسب و کار گردشگری پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت هدفمند روابط با مشتریان تجاری یکی از عوامل موفقیت ساز مان هاست. بر این اساس، شناسایی رابطه و انواع آن و دسته بندی مشتریان بر پایة انتظار ایشان از رابطة راهنمای انتخاب استراتژی بازاریابی رابطه را برای شرکت فراهم می سازد. در این پژوهش به روش تئوری داده بنیان و از طریق مصاحبه با فعالان شبکة روابط کسب و کار گردشگری در هتل های پارسیان تئوری بازاریابی رابطه ای بین بنگاه های تجاری در این بازار شناسایی شده اند. در این پژوهش، از طریق نمونه گیری نظری و با انجام 17 مصاحبه، معیارهای نوع شناسی روابط شامل متغیرهای جذابیت رابطه و میزان عمق و دوام رابطه متأثر از عواملی چون ارزش مورد انتظار، اعتماد ادراک شده، وابستگی ادراک شده و متغیرهای میانجی سرمایه گذاری های طرفین در رابطه، نهادینه سازی و تطابق که موجب ایجاد دیدگاه های متفاوت مشتریان تجاری می شود، شناسایی شده است. بر این اساس، دیدگاه ایشان در شناسایی فرصت ها، وقف منابع، بی اعتنایی، خیانت و بازیابی رابطه تقسیم می شود و شرکت بنا بر دیدگاه و انتظار مشتریان تجاری، استراتژی بازاریابی رابطه ای را برمی گزیند. حمایت، شراکت، رقابت در جهت مثبت و منفی و جلب رضایت استراتژی های پیشِ روی شرکت براساس دیدگاه مشتری و نوع رابطه است.
طراحی و تبیین الگوی توسعه صادرات در مناطق آزاد تجاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با عنوان طراحی و تبیین الگوی توسعه صادرات در مناطق آزاد تجاری ایران بخشى از یک گزارش پژوهشى است که درصدد سنجش اثرات مستقیم و غیرمستقیم برنامه های توسعه صادرات-که توسط دولت وضع می شود- و عوامل محیطی درونی و بیرونی بر عملکرد صادراتی بنگاه های صادرکننده است. روش: در این پژوهش برای شناسایی و تبین الگوی توسعه صادرات در مناطق آزاد تجاری از رویکرد ترکیبی – اکتشافی استفاده شد. پس از مصاحبه عمیق با ۱۴ نفر از خبرگان صادرات در مناطق آزاد تجاری و به کارگیری فن تحلیل محتوا کیفی و استفاده از فنون کدگذاری باز و محوری، عوامل اصلی و فرعی مؤثر بر توسعه صادرات در مناطق آزاد تجاری به همراه عوامل و شاخص های مربوط به هرکدام از آن ها استخراج گردید. سپس پرسشنامه از لحاظ روایی و پایایی از طریق تکنیک های آماری مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه نهایی در اختیار ۲۱۰ بنگاه اقتصادی فعال در این مناطق قرار گرفت. مدل نهایی توسط نرم افزار LISREL8.54 مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: از مدل پیشنهادی تحقیق 79شاخص در ۸ عامل فرعی و ۲ عامل اصلی برای توسعه صادرات استخراج و گزارش گردید. لذا محقق به یک الگوی نظری آزمون شده- با ویژگی های جامع بومی – دست یافت. در این مدل به عواملی ازجمله ویژگی های محیط خرد، ویژگی های محیط کلان، ساختار صادراتی مناطق آزاد تجاری، منابع، قابلیت های سازمانی، قابلیت ها و شایستگی های مدیریت، استراتژی رقابتی و استراتژی های بازاریابی صادراتی ، ارزش صادراتی، رشد حجم صادراتی و سهم بازار صادراتی در دو عامل اصلی محیط و شرکت توجه شده است.
تأثیر تغییر در فضای تولید در اقتصاد ایران بر مالیات مشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقالة حاضر، مطالعة چگونگی تغییرات ساختاری در فعالیت های اقتصادی ایران و اثرات آن بر متغیر مهم مالیات بر مشاغل است. در ادبیات اقتصاد توسعه، راه های مختلفی برای سنجش تغییرات ساختاری ارائه شده که در این مطالعه از بین آنها روش «سنجش تغییر در فضای تولید بر اساس شاخص های تجارت بین الملل» انتخاب شده است. بکارگیری این روش نشان می دهد که فضای تولید در اقتصاد ایران عمدتاً در اختیار کالاهای حاصل از پتروشیمی، شیمیایی و کالاهای بخش اولیة اقتصاد(کشاورزی و خام) بوده و مشابهت (نزدیکی) فناورانة روشنی هم بین کالاهای صادراتی مشاهده نمی شود. علاوه بر آن، بر اساس نتایج مدل مرزی تصادفی، مشاغل وابسته به فعالیت های مذکور که حجم قابل توجهی از فضای تولید را اشغال کرده اند در پرداخت مالیات بر درآمد مشاغل عملکرد ضعیفی داشته اند. برعکس، فعالیت هایی که چگالی کمتری در فضای تولید به خود اختصاص داده اند پرداخت مالیاتی مناسب تری نسبت به گروه مذکور داشته اند.
بررسی عملکرد بازرگانی در شرایط ناهمگونی قدرت باتوجه به نقش بازاریابی و استراتژی های پورتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده بدون تردید، مسئله قدرت در بین بخش های سازمان حایز اهمیت است. زیرا ناهمگونی قدرت بین بخش ها در سازمان موجب خواهد شد تا سازمان نتواند عملکرد مطلوبی از خود ارایه دهد. به این دلیل که، عملکرد مطلوب نتیجه تعامل صحیح بین واحد های سازمانی است. در این راستا، در شرکت های تولیدی بحث قدرت بین بخش بازاریابی و سایر بخش های شرکت بسیار مطرح است. لذا اهداف مورد نظر این پژوهش عبارتند از: تشخیص وجود ناهمگونی قدرت بین بخش های شرکت های تولیدی، بررسی اثر ناهمگونی قدرت بر عملکرد بازرگانی در شرایط استفاده از [1]استراتژی های پورتر و تشخیص این که، آیا بین بخش بازاریابی و عملکرد بازرگانی شرکت ها رابطه مثبتی وجود دارد، می باشد. داده های مورد نیاز برای این پژوهش با روش نمونه گیری از جامعه محدود و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری: تحلیل واریانس، آزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی خطی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، ناهمگونی قدرت بین بخش های شرکت های تولیدی وجود دارد و اثر آن در شرایط استفاده از استراتژی کاهش هزینه تشدید می شود. کارکردهای بخش بازاریابی اثر مثبتی بر عملکرد بازرگانی شرکت ها دارد.
تأثیر تعدیل گری اندازه شرکت بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و عملکرد اقتصادی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر حاکمیت شرکتی و عملکرد اقتصادی با توجه به تأثیر تعدیل گری اندازه شرکت می پردازد. برای آزمون فرضی ه ها از روش رگرسیون چند متغیره، بهره برده شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که از بین آنها، داده ها برای ۱۱۸ شرکت مهیا و افق زمانی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ است . بنابراین 708 سال- شرکت در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حاکمیت شرکتی و عملکرد اقتصادی دارای اثر مستقیم هستند و این رابطه توسط اندازه شرکت به عنوان متغیر تعدیل گر، تقویت می شود.