مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
بازار محوری
"در دو دهه اخیر به دنبال ناتوانی نظام های سلامت در پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جدید بهداشتی و درمانی، گرایشی بین المللی قوی در خصوص اصلاح نظام سلامت، با استفاده از سازوکار بازار، شکل گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات این سیستم حاکی از آن است که در اغلب موارد نتایجی که انتظار می رفت حاصل نشده است. خلط بحث محتوای اصلاح با فرآیند اصلاح یکی از علل عمده شکست این برنامه است. در حالی که محتوای اصلاح به حوزه های کارکردی نظام های سلامت اشاره دارد (موضوع چیستی)، فرآیند اصلاح در باب راهبردهای نیل به اهداف اصلاحی به بحث می پردازد (موضوع چگونگی) اصلاح سازمانی در مرکز یک فرآیند اصلاح قرار دارد و به عبارت دیگر بحث فرآیند اصلاح یک موضوع مدیریتی است تا سیاسی واقتصادی.
بنابراین لازمه اجرای موفقیت آمیز این فرآیند، اتکا به یک برنامه و تفکر مدیریتی جامع و کاربردی است. به هر اندازه که این برنامه در سطوح بالاتر به اجرا گذاشته شود، امکان موفقیت و تاثیرگذاری آن افزایش می یابد؛ چرا که با فرآیند های کلیدی بین بخشی ارتباط پیدا می کند. این تفکر باید از یک طرف پاسخ گوی نیازها و تقاضاهای جدید ودر حال تغییر جامعه باشد و از طرف دیگر تغییر و اصلاح سازمانی را در بطن خود پیش ببرد. برنامه و تفکر «مدیریت جامع کیفیت»، واجد چنین خصوصیاتی است. از این رو شاید تنها گزینه ما برای اصلاحی موفق در نظام سلامت، استقرار این پارادایم مدیریتی باشد.
"
تجارت خارجی بازارمحور، روابط بازرگانی بین الملل و عملکرد صادراتی (مطالعهی موردی: شرکت های صادراتی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش تجارت، جهانی شدن محصولات و خدمات و بین المللی شدن شرکت ها، همواره بر اهمیت روابط بازرگانی بین الملل افزوده است. روابط بازرگانی بین الملل ابعاد مختلفی را دربرمیگیرد که اثربخشی شرکت ها را در بازار بین المللی به ویژه بازار صادرات تحت تاثیر قرار میدهد. با توجه به شرایط بازار پیچیده و دستخوش تغییرات مداوم و پی در پی، کسب سریع اطلاعات بازرگانی اغلب رمز موفقیت در بازارهای بین المللی است و بازارمحوری به عنوان دیدگاهی یکپارچه با تعیین توانایی سازمان ها در پیش بینی، واکنش و تبدیل به سرمایه کردن تغییرات محیطی، عاملی است که عملکرد شرکت ها را بهبود میدهد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر بالقوهی بازارمحوری صادرکنندگان بر روابط بازرگانی بین الملل با تاکید ویژه بر وابستگی، همکاری و فاصلهی ارتباطی و تاثیر این ابعاد روی عملکرد صادرات است. بدین منظور با استفاده از یک روش پیمایشی، روابط بازارمحوری صادرکنندگان روی جنبه های رفتاری روابط بازرگانی بین الملل با عملکرد صادرات در نمونهی 44 نفری از صادرکنندگان فعال شهر مشهد مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد، بازارمحوری صادرکنندگان همکاری بین صادرکنندگان و طرف مقابل را ارتقا میدهند؛ در حالیکه وابستگی و فاصله ارتباطی را کاهش میدهند. به علاوه، عملکرد صادرات با همکاری بیشتر و فاصله ارتباطی کمتر بهبود مییابد، در حالیکه هیچ رابطه معناداری بین وابستگی و عملکرد صادرات یافت نشد.
سنجش تأثیر مشتری محوری، مسئولیت اجتماعی شرکت و کیفیت درک شده، بر رضایت مشتری (مورد مطالعه: بانک پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مفاهیمی مانند مسئولیت اجتماعی شرکت، با رویکرد خلق ارزش مشترک، می تواند علاوه بر ایجاد ارزش برای جامعه، برای سازمان نیز ارزش آفرین باشد و تمایز و مزیت رقابتی ایجاد کند. از این رو سنجش میزان تأثیر این مفاهیم در کنار مفاهیم دیگر، مانند مشتری مداری و کیفیت درک شده از خدمات، بر رضایت مشتری ضروری است. هدف از این پژوهش، ارائه الگوی سنجش تأثیر مشتری مداری، مسئولیت اجتماعی شرکت و کیفیت درک شده بر رضایت مشتری است. این پژوهش به لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان شعب بانک پاسارگاد در شهر اصفهان تشکیل داده اند. بانک پاسارگاد به این دلیل انتخاب شده است که در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکت، مانند ارائه طرح سپرده سبز فعال بوده است. شیوه نمونه گیری به منظور گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش به صورت خوشه ای و سپس تصادفی ساده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه ای با 32 سؤال به صورت طیف پنج تایی لیکرت استفاده شد که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ(93/0) مورد آزمون قرار گرفت. برای روایی این ابزار از آزمون بارتلت و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول استفاده شد که مشخص شد پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که مشتری مداری بر مسئولیت اجتماعی شرکت و همچنین کیفیت درک شده از خدمات، تأثیری معنادار و مثبت دارد. همین طور یافته ها نشان دادند که مسئولیت اجتماعی شرکت بر کیفیت درک شده خدمات از سوی مشتری، تأثیر دارد، اما بر رضایت مشتری در سطح اطمینان 95 درصد، بی تأثیر است. در آخر نتایج نشان دادند که کیفیت درک شده از خدمات می تواند بر رضایت مشتری تأثیر مثبت و معنادار داشته باشد.
قابلیت حسگری بازار و استراتژی صادرات و تأثیر آنها بر بهبود عملکرد صادرات (مطالعه موردی: صادرکنندگان کاشی و سرامیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند جهانی شدن بازارها، زیربنای اهمیت درک رفتار و عملکرد شرکت ها در بازارهای صادراتی است. برای کسب مزیت رقابتی در این بازارها و حفظ موقعیت رقابتی بالاتر، شرکت ها، قابلیت ها و منابع متفاوتی را ایجاد کرده و ارتقا می دهند تا به الزامات بازار و شرایط متغیر آن پاسخی مناسب دهند. منابع و قابلیت ها مستقیم و غیرمستقیم بر استراتژی صادرات اثر گذاشته و در نهایت، بر بازدهی شرکت صادرکننده مؤثر است.
قابلیت حس گری بازار به توانایی شرکت در یادگیری درباره محیط بازار و استفاده مناسب از این دانش برای هدایت اقدامات استراتژیک بازاریابی باز می شود. شرکت ها با قابلیت حس گری قوی، بهتر می توانند نیازها و خواسته های مشتریان فعلی و آتی را شناسایی کنند و بهتر و سریع تر نسبت به مشتریان و عکس العمل رقبا واکنش نشان دهند. قابلیت حس گری بازار دو بُعد بازارمحوری (بررسی روندها و رخدادهای کنونی) و آینده پژوهی بازار (بررسی روندها و رخدادهای آینده بازار) است. هدف این مقاله بررسی اثر قابلیت حس گری بازار بر بهبود عملکرد صادراتی صادرکنندگان کاشی و سرامیک به واسطه تدوین استراتژی مناسب تر صادرات است. جامعه آماری این تحقیق صادرکنندگان کاشی و سرامیک است و داده ها از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. برای بررسی تأثیر متغیرهای تحقیق بر یکدیگر از همبستگی رتبه ای (اسپیرمن و تاوکندال) و برای ارزیابی مدل مفهومی از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شرکت های صادراتی قابلیت حس گری بالاتر و استراتژی مناسب تری برای صادرات دارند و در نتیجه در سه سال گذشته عملکرد صادراتی بهتری داشته اند.
بررسی رابطه بازار محوری و مزیت رقابتی در گروه صنایع تراکتورسازی ایران
حوزه های تخصصی:
بازارمحوری[1] و تأثیر آن بر مزیت رقابتی از جمله مباحث کلیدی و مهم در مدیریت بازاریابی است. هر چه سازمان بتواند شناخت بیش تری از نیازهای مشتریان و هم چنین فعالیت های رقبا و عوامل تاثیرگذار بر شرایط بازار به دست آورد و این اطلاعات را در کلیه سطوح سازمان پراکنده کند، از توانایی بیش تری برای بقا در بازار رقابتی برخوردار خواهد بود. شرکت های بازار محور، دارای مزیت رقابتی در سرعت پاسخ گویی به نیاز های بازار و مشتریان می باشند. هم چنین در پاسخ گویی به فرصت ها و تهدیدات بازار اثربخش عمل می کنند. بنابراین بازار محوری، می تواند تأثیر مهمی بر موفقیت سازمان که آن نیز در گرو کسب مزیت رقابتی است، داشته باشد. مقاله حاضر تحقیقی میدانی است که هدف از آن بررسی رابطه بازار محوری و مزیت رقابتی در گروه صنایع تراکتورسازی ایران می باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارائه و آزمون مدلی در حوزه در این رابطه می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، ابتدا به بررسی قابل قبول بودن مدل نظری از طریق نرم افزار لیزرل پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل برای جامعه آماری قابل استفاده می باشد. هم چنین ضرایب هر یک از متغیرهای تاثیرگذار بر آن با استفاده از معادلات ساختاری مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که از بین سه متغیر فرهنگ بازاریابی، هوشمندی بازار و قابلیت های بازاریابی، هوشمندی بازار بیشترین تاثیر را بر بازار محوری دارند و از میان متغیرهای تاثیرگذار بر مزیت رقابتی استراتژی تمایز و حرکت پیشرو بیشترین ضرایب را به خود اختصاص داده اند که نشان از اهمیت این متغیرهاست. هم چنین طیق نتایج، رابطه بین بازار محوری و مزیت رقابتی مثبت و معنی دار و ضریب آن قابل توجه است. در واقع از نتایج این پژوهش می توان استنباط کرد که بازار محوری یکی از ارکان اصلی و مهم وجود مزیت رقابتی در سازمان هاست.
نقش بازار محوری در بهبود عملکرد برند در بازارهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی سازی و رقابت در بازارهای بین المللی، شرکت ها را با چالشی جدید رو به رو کرده است، به طوری که سازمان ها برای موفقیت در بازارهای بین المللی نیاز به درک ویژگی های بازارهای جهانی و مشتریان و همچنین سازگاری برندهای خود با فرهنگ های مختلف، برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار دارند. بر این اساس درک رابطه میان بازار محوری و عملکرد برند می تواند سازمان ها را در رسیدن به مزیت رقابتی و دستیابی به موفقیت های بیشتر یاری رساند. به همین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مستقیم بازار محوری بر عملکرد بین المللی برند و همچنین تاثیر غیرمستقیم آن از طریق برند سازی بین المللی متشکل از دو عنصر جهت گیری برند و جایگاه یابی مجدد پرداخته می شود. این پژوهش در میان صد برند برتر ایران انجام گرفته و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. در این تحقیق از روش تحلیل آماری، برآورد ضرایب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده می شود. نتایج به دست، بیانگر رابطه معنی دار و تاثیر مستقیم و همچنین غیرمستقیم بازار محوری بر عملکرد برند است. تاثیر معنی دار متغیر تعدیل کننده برند سازی نیز به اثبات رسیده است.
تحلیل نقش بازارمحوری بر عملکرد بیمارستان ها با تأکید بر نقش هویت برند سازمان؛ مطالعة موردی: بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات مختلفی بر ارتباط میان بازارمحوری و عملکرد سازمان تأکید کرده اند. از آنجایی که با افزایش رقابت در صنعت بیمارستان، بیمارستان ها به دنبال حفظ و کسب سهم بیشتر در بازار و ارزش بیشتر در ذهن مشتریان هستند، مطالعة حاضر این ارتباط را در صنعت بیمارستان با تأکید بر نقش هویت برند در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان در سال 96 بررسی کرده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته و مشتمل بر 30 سؤال و ضریب پایایی 87/0 بوده است. نمونة آماری، مشتمل بر 350 بیمار بود که برای دریافت خدمات درمانی به بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در تحلیل ها میزان انطباق دادة پژوهش و مدل مفهومی، بررسی شده که از برازش مناسب برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد بازارمحوری از طریق هویت برند بر عملکرد بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان تأثیرگذار است.
تأثیر بازار محوری بر عملکرد مالی با تأکید بر نقش کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود پیچیدگی روزافزون شرایط رقابتی، دستیابی به عملکرد مالی، به ویژه در شرکت های کوچک و متوسط، تحت تأثیر متغیرهای متعدد قرار دارد. در پژوهش حاضر بر نحوه تأثیرگذاری قابلیت نوآوری، قابلیت مدیریت، بازارمحوری، کارآفرینی سازمانی و مزیت رقابتی به صورت الگویی یکپارچه بر عملکرد مالی توجه شده است. این پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری و جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت مواد غذایی «تهران همبرگر» است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونه آماری شامل 121 نفر از کارکنان شرکت «تهران همبرگر» است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بر اساس نتایج، تأثیر غیرمستقیم متغیرهای یادشده بر عملکرد مالی تأیید شد که بیشترین تأثیر مستقیم را بازار محوری با ضریب 923/0 داشت؛ همچنین تأثیر مستقیم کارآفرینی سازمانی بر عملکرد مالی رد و تأثیر غیرمستقیم آن از طریق مزیت رقابتی تأیید شد.
بررسی تاثیر جهت گیری استراتژیک بر توسعه محصولات صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاه منبع محور، درک رابطه بین جهت گیری استراتژیک و توسعه محصول میتواند در دستیابی به موفقیت بالاتر مفید باشد. به ویژه درک این تاثیر در انطباق ویژگیهای محصول با بازارهای جدید خارجی یا اصطلاحا محصولات صادراتی از اهمیت مضاعف بر خوردار است.هرچند رابطه جهت گیری استراتژیک با توسعه محصول جدید فراوان بررسی شده ولی تاثیر این امر بر صادرات نیاز به مطالعه بیشتر دارد. این پژوهش در میان شرکتهای فعال در سازمان بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. علت انتخاب امکان پذیری دسترسی به داده های قابل اتکا است. نتایج بدست آمده از همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss ، بیانگر تاثیر معنی دار مستقیم جهت گیری استراتژیک (بعد بازار محوری) و غیر مستقیم هر سه بعد جهت گیری استراتژیک (بازار محوری، یادگیری محوری و کارآفرینی محوری) بر توسعه محصولات صادراتی میباشد. هم چنین تاثیر معنی دار متغیر مکانیسمهای فرآیندی به عنوان متغیر واسطه به تائید رسیده است.
بررسی تاثیرات عملکردی رفتارهای شبکه محور در بازارهای صنعتی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیرات عملکردی رفتارهای شبکه محور در بازارهای صنعتی بین المللی است. بر اساس پیشینه نظری و تجربی، مدل مفهومی پژوهش در قالب پنج فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی تدوین شده است. جامعه آماری، شامل تمامی شرکتهای تولیدی و صنعتی استان آذربایجان شرقی است که دارای مجوز ساخت و بهره برداری از سازمان صنعت، معدن و تجارت استان میباشند و دارای عملکرد صادراتی هستند. حجم نمونه انتخاب شده بر اساس جدول مورگان 354 واحد بدست آمده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بوده و طراحی آن با طیف پنج گزینهای لیکرت و با استفاده از منابع معتبر صورت گرفت و روایی محتوایی آن با استفاده از روشهای CVI و CVR مورد تایید قرار گرفت و همچنین پایایی آن با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که رفتارهای شبکه محور بر رفتارهای بازار محور (رفتارهای رقیب محور و رفتارهای مشتری محوری) تاثیر ندارند. رفتارهای بازار محور بر عملکرد صادراتی شرکت تاثیر مثبت دارند. تاثیر رفتارهای شبکه محور بر اثر بخشی پورتفولیو با نزدیکی به مصرف کنندگان نهایی، متفاوت است. تاثیر رفتارهای شبکه محور بر اثر بخشی پورتفولیو با توجه به آشفتگی تکنولوژیکی، متفاوت است. رفتارهای شبکه محور بر اثربخشی پورتفوی ارتباطات شرکت تاثیر مثبت دارند. نتایج کلی نشان دادند که مدل با دادهها همخوانی خوبی دارد. لذا مدل اصلی تحقیق با برازش های مناسب تایید شده است.
ارزش سازی ظرفیت های بازاریابی با تأکید بر کارآفرینی محوری و بازارمحوری؛ نقش میانجی نگرش نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف: ظرفیت بازاریابی سازوکاری است که سازمان ها را در اجرای راهبردهای خود در محیط رقابتی توانمند می کند. با این رویکرد شرکت ها می توانند فرهنگ مشتری محور خود را به بازار نشان دهند تا هم منابع فیزیکی و هم دارایی های فکری و استراتژیک خود را با استفاده از ایده های نوآورانه به کالا ها و خدمات ارزشمند پیوند دهند و نیاز های مشتری را برآورده کنند. در این پژوهش با هدف کسب رضایت مشتری، الگویی از ظرفیت های بازاریابی ارزش ساز و مبتنی بر نگرش نوآورانه توسعه داده شد. روش: برای طرح مدل و توسعه فرضیه ها از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با جامعه آماری متشکل از کارشناسان صنعت حمل ونقل بین المللی بهره برده شد. همچنین به منظور سنجش اعتبار مدل و آزمون فرضیه ها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای گردآوری داده ها روش نمونه گیری تصادفی ساده به کار رفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، شرکت ها با هدف خلق ارزش ادراکی مشتریان در استفاده از ظرفیت های بازاریابی خود از دو رویکرد کارآفرینی محوری و بازار محوری استفاده می کنند. همچنین یافته ها نشان داد شرکت های کارآفرین، بازارگرا و نوآور رضایت مشتریان را نسبت به رقبا به شیوه مناسب تری تأمین می کنند. نتیجه گیری: کارآفرینی و بازارگرایی دو رویکرد کلیدی در استفاده از ظرفیت های بازاریابی بنگاه ها هستند. سازمان ها می توانند با اصلاح ساختار و روش ها به کارآفرینی درون سازمانی پرداخته و با اصلاح شیوه های ارتباطی و خدمت رسانی به کارآفرینی برون سازمانی انجام دهند. بازارگرایی نیز رویکردی مبتنی بر مشتری است و وظیفه سازمان این است مشتری را در کانون توجه خود قرار دهد.
تجاری سازی حسابرسی و بهزیستی روانی حسابرسان: تحلیلی از محیط حسابرسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تجاری سازی حسابرسی بر بهزیستی روانی حسابرسان در مؤسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی است. برای سنجش تجاری سازی (بازار محوری، مشتری محوری و فرایند محوری) از پرسش نامه خلاصه شده بروبرگ و همکاران (2018) و برای سنجش بهزیستی روانی، شامل مؤلفه شادی ذهنی از پرسش نامه لایبومیرسکی و لیپر (1999)، رضایتمندی شغلی از پرسش نامه رایت و بونت (2007) و محیط روانی کار از پرسش نامه ماتیلا و همکاران (2006) استفاده شد. داده ها از بین 392 پرسش نامه توزیع شده میان حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی در سال 1399 گردآوری شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، مؤلفه های تجاری سازی (بازار محوری، مشتری محوری و فرایند محوری) مؤسسه های حسابرسی بر بهزیستی روانی حسابرسان تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، اندازه مؤسسه حسابرسی (مؤسسه های حسابرسی رده الف) و جنسیت حسابرس، بر رابطه تجاری سازی و بهزیستی روانی اثر تعدیل کنندگی دارد. این اثر تعدیل کننده نشان دهنده بهزیستی روانی بیشتر در مؤسسه های بزرگ حسابرسی است و عامل جنسیت را مؤلفه ای مثبت ارزیابی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، رشد تجاری سازی و افزایش گرایش به آن، بر تقویت بهزیستی روانی شاغلان حرفه حسابرسی اثرگذار است و به تبع آن می توان اثرگذاری بر کیفیت حسابرسی و همچنین، کاهش انگیزه های ترک حرفه حسابرسی به عنوان برون دادهای متصور از آن را انتظار داشت. بهبود رضایت شغلی، شادی ذهنی و محیط روانی کار، در اثر تجاری سازی حسابرسی متصور است و از این رو، حرکت به سمت تجاری سازی و افزایش گرایش به آن، می تواند زمینه رخدادهای بااهمیتی در کل حرفه حسابرسی و در نهایت توسعه پایدار آن محسوب شود.
تحلیل تاثیر بازار محوری بر تناسب برند با مصرف کننده با نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
139 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال تعیین و بررسی تأثیر بازار محوری بر تناسب برند با مصرف کننده با نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مشتریان شرکت های تعاونی مصرف استان اصفهان هستند. نمونه پژوهش حاضر شامل 206 نفر از مشتریان شرکت های تعاونی مصرف استان اصفهان است که به طور غیر تصادفی انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده و آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بازار محوری بر دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه بر روی تناسب برند با مصرف کننده تأثیر مثبتی دارند.نتایج: این پژوهش نشان می دهد که شرکت ها جهت دستیابی به مزیت رقابتی منحصربه فرد برای خود در بازار رقابتی امروز می توانند با بازار محوری و کسب اطلاعات در مورد مشتریان کیفیت ارتباط خود را با آنان افزایش دهند و با ایجاد نوآوری دوسوتوان در محصولات خود محصولاتی مطابق با انتظارات مشتری تولید کنند تا از این طریق عملکرد بازاریابی خود را نیز بهبود بخشند.