فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
شناخت کامل و جامع عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری برند مکان و شناسایی کنش متقابل بین این عوامل درگذر زمان، به منظور جذب سرمایه برای صنعت گاز بسیار بااهمیت است. با فراهم آمدن چنین شناختی و با نگاه ساختارمند به موضوع، بینشی صحیح از سازکار رسیدن به برند با جایگاه مطلوب و رقابتی، تصمیم سازان را در بهره گیری از برند مکان در جذب سرمایه گذاری یاری می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی رمزها، مفاهیم و مقوله های مرتبط با شکل گیری برند مکان و روابط بین آنهاست. به این منظور، رویکرد پژوهشی فراترکیب به کار گرفته شد. ازمیان پژوهش های انجام شده سال 1999 تا سال 2017، به تعداد 42 پژوهش با روش CASP بررسی و وارد فرایند فراترکیب شد، سپس با انجام رمزگذاری و طبقه بندی با نرم افزار Nvivo تحلیل و با توافق نخبگان، صحه گذاری شد. نتایج به دست آمده 62 کد است که در هشت مفهوم و دو مقوله طبقه بندی شده است. براساس این یافته ها و با در نظر گرفتن روابط پویا و پیچیده آنها، مدل علّی برند مکان تأثیرگذار بر جذب سرمایه گذاری متشکل از هویت و تصویر مکان به روش پویایی شناسی سیستمی کیفی ارائه شده است که می تواند در تصحیح نگرش مدیران برندسازی در جذب سرمایه گذاری مؤثر باشد. به کارگیری روش فراترکیب و تمرکز بر روابط پویا و نگاه جامع سیستمی از نوآوری این پژوهش است.
تحلیل شبکه ای عوامل بازاری فرش دستبافت از منظر بازیگران با رویکرد فازی( مور مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران مهد تمدنی چند هزارساله است و از مهم ترین ابزارهای حفظ هویت این تمدن، هنر و فرهنگ آن به ویژه فرش دستبافت است. یکی از مهم ترین موضوعات هنر و صنعت فرش، پیش بینی تقاضا و بازاریابی آن است. بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر فروش فرش دستبافت نظیر درک نیازهای حال و آینده مشتری، ویژگی های مصرف کنندگان، سلیقه و درآمد مشتریان، قیمت فرش دستبافت در مقایسه با سایر کالاهای مرتبط، تبلیغات و بازاریابی، استفاده از شیوه های نوین مبادله مانند تجارت الکترونیکی و برپایی نمایشگاه، از جمله رویکردهای حائز اهمیت در جنبه بازاری این هنر است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل بازاری فرش دستبافت ایرانی است که به این منظور بازار این محصول در شهر اصفهان موردمطالعه قرار گرفته است. ابتدا مؤلفه های مؤثر بر فروش فرش دستبافت شناسایی شده، سپس به دلیل روابط درونی میان این مؤلفه ها، با به کارگیری روش تحلیل شبکه ای فازی، اقدام به رتبه بندی این عوامل بر اساس درجه و میزان تأثیرگذاری بر میزان فروش فرش دستبافت شده است. اهمیت معیارهای اصلی و فرعی به صورت کمّی مورد تحلیل قرار گرفته و اثربخشی این عوامل بر میزان عرضه و تقاضای این کالا شناسایی شده است. نتایج حاکی از آن است که قیمت فرش دستبافت و اصالت قالی بیشترین تأثیر را بر فروش فرش دستبافت را دارد اما علیرغم آنکه دنیای امروز مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات هست، تجارت الکترونیکی در زمینه فرش دستبافت کمترین رتبه را به دست آورده است که نشان از این دارد بازار فرش دستبافت کماکان رویکرد سنتی دارد.
تحلیلی از نرخ سود و تورم در سیستم بانکی مبتنی بر اطلاعات نامتقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۲
231 - 269
حوزههای تخصصی:
وجود اطلاعات نامتقارن در سیستم بانکی باعث انتخاب بد و مخاطره اخلاقی در نظام مالی اقتصاد خواهد شد و موجبات ناکارآمدی آن را فراهم می آورد. ناکارآمدی در نظام مالی اقتصاد، خود موجب عملکرد ضعیف و منفی بخش حقیقی اقتصاد می شود. این تحقیق می کوشد با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) نحوه تأثیر اطلاعات نامتقارن در سیستم بانکی را بر نرخ سود بانکی و تورم بررسی کند. بر این اساس مطابق با چارچوب نظری مکتب نیوکینزی، الگوی DSGE متناسب با ساختار اقتصاد ایران تصریح شد. سپس پارامترهای مجموعه معادلات الگو با استفاده از روش بیزین و داده های اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1353 الی 1395 برآورد گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد، افزایش اطلاعات نامتقارن در سیستم بانکی و کاهش صداقت در جامعه، مخاطره اخلاقی را در پی داشته و معوقات بانکی را افزایش می دهد و منابع در اختیار سیستم بانکی را محدود می سازد و این موجب افزایش هزینه تأمین اعتبارات مالی و در نتیجه افزایش نرخ بهره می شود. متعاقب آن در دو سال اول متغیرهای مصرف، کالاهای وارداتی مصرفی، صادرات، تقاضای پول و سرمایه گذاری کاهش یافته و در نهایت نرخ تورم کاهش می یابد. ولی با گذشت زمان، در دوره های بعد، کاهش سرمایه گذاری ادامه یافته و تأثیر عمیق تری بر بخش عرضه محصول و ناکارآمدی تولید می گذارد و روند کاهشی تولید را تشدید می نماید. از آنجا که نتایج پژوهش در بلندمدت حاکی از غلبه روند کاهش تولید بر روند کاهشی تقاضا است، از این رو افزایش اطلاعات نامتقارن و افزایش نرخ سود در بلندمدت باعث افزایش تورم می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش موبایلی خدمات الکترونیکی صنعت بیمه با استفاده از فرایند تحلیل شبکه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
159 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط الکترونیکی با مشتریان به مسئله مهم و حیاتی در شرکت های بیمه تبدیل شده است و این شرکت ها می کوشند با به کارگیری فناوری های مناسب، رضایت مشتریان را جلب و روابط بلندمدتی را با آنها برقرار کنند. استفاده از موبایل به همراه ابزارهای کارآمدش، سبب سهولت کار برای شرکت ها شده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش کاربرد موبایل در خدمات الکترونیکی صنعت بیمه باتوجه به چارچوب مدل پذیرش فناوری (TAM) و نظریه رفتار برنامه ریزی شده (TPB) و درنهایت، ارزیابی و رتبه بندی این عوامل است. عوامل بررسی شده در این مطالعه شامل ریسک ادراک شده، تأثیرات اجتماعی، سود (ارزش) ادراک شده، هزینه مالی، اعتماد و امنیت بوده و استراتژی ها (گزینه های) پیشنهادی نیز شامل به کارگیری استراتژی جایگزینی یک باره، جایگزینی بخشی و اجرای موازی است. جامعه آماری این پژوهش گروهی از متخصصان حوزه بازاریابی الکترونیک و نیز مدیران شرکت های بیمه ای است و نمونه پژوهش، به شکل هدفمند و قضاوتی انتخاب شده و برای جمع آوری اطلاعات از این آزمودنی ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از این پرسشنامه ها نیز با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه فازی انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد تأثیرگذارترین عوامل در پذیرش موبایلی خدمات الکترونیکی صنعت بیمه، ریسک ادراک شده و سود ادراک شده و سپس به ترتیب اعتماد، امنیت، تأثیرات اجتماعی و هزینه اند. پس از تعیین درجه اهمیت معیارها و زیرمعیارها و ترسیم رابطه درونی آنها، رتبه نهایی استراتژی ها (گزینه ها) انجام گرفت و بدین ترتیب مهم ترین استراتژی ها، استراتژی جایگزینی بخشی و اجرای موازی است. نتایج این پژوهش در صنعت بیمه درک روشن تری از الزامات بازاریابی موبایلی خدمات الکترونیکی در این بازار را به مدیران ارائه می دهد و به آنها در تعیین مهم ترین محورهای برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی های ارائه خدمات و بازاریابی ازطریق موبایل کمک شایانی خواهد کرد
تدوین استراتژی ریسک اعتباری بر اساس مدل SWOT در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای ورود مباحث مربوط به سنجش رقابت پذیری به موضوع گردشگری زمان زیادی می گذرد. از زمانی که پورتر در سال 1990 میلادی نخستین مدل را ارائه داد، تاکنون مدل های متعددی برای مقاصد مختلف توسعه داده شده است؛ ولی هنوز مدل بومی سازی شده برای سنجش این شاخص در بین مقاصد گردشگری ایران با توجه به متغیرهای خاص کشور ایران طراحی نشده است. به این منظور، در پژوهش حاضر برای استخراج متغیرهای مدل بومی مدنظر در مرحله نخست از روش کتابخانه ای با بررسی مدل های معتبر موجود در ادبیات موضوع و انتخاب متغیرهای متناسب با مقاصد گردشگری ایران استفاده شد؛ سپس برای تکمیل متغیرها از مصاحبه های کیفی با خبرگان صنعت گردشگری، مدیران بخش دولتی و فعالان بخش خصوصی تا مرحله اشباع نظری استفاده شده است. به منظور جانمایی متغیرها در شاخص های مربوطه، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار بسته شد. برای سنجش متغیرهای کمّی متناظر با هر مقصد از منابع کتابخانه ای و آمارهای رسمی و برای سنجش متغیرهای کیفی هر مقصد از پرسشنامه استفاده شده است. اوزان شاخص ها به روش مقایسه زوجی به کمک خبرگان و شاخص ها به کمک روش به کاررفته مدل مجمع جهانی اقتصاد بی وزن سازی شده است. نتایج پژوهش در قالب یک مدل مشتمل بر 9 شاخص شامل امنیت، زیرساخت ها، خدمات مقصد و امکانات اقامتی، رقابت پذیری قیمتی و جوّ مقصد، عوامل انسانی، محیط مقصد، جذابیت های تفریحی و واقعه ای، مدیریت مقصد و در نهایت اطلاع رسانی و برنامه ریزی ارائه شده است. همچنین 64 متغیر در زیرمجموعه این شاخص ها قرار گرفته است.
ارزیابی هویت نوظهور مصرف کنندگان ایرانی در فضای مجازی ایران و تأثیر آن بر فعالیت های ارتباطی نمانام ها با استفاده از نظریه زمینه ای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
تلفن های هوشمند علاوه بر این که فرصت های جدیدی را برای نقش آفرینی در اختیار کسب و کارها قرار داده، شیوه های ارتباط و سبک زندگی مصرف کنندگان را نیز متحول کرده است. مقاله حاضر با هدف کشف رفتار مصرف کنندگان در فضاهای مجازی تلفن همراه انجام شد. در این پژوهش، نظریه زمینه ای به کار برده شد؛ زیرا روشی برای رسیدن به الگوی نظری از طریق تحلیل داده های میدان پژوهش است؛ در این نظریه جمع آوری و تحلیل داده ها باهم انجام می شود و برای جمع آوری داده ها از نمونه گیری نظری استفاده می شود؛ یعنی حوزه و نوع داده هایی که هر بار جمع می شود، بر اساس مفاهیم در حال ظهور پیش می رود. در پژوهش حاضر مجموعاً 48 مصاحبه، انجام و از مشاهدات میدانی نیز استفاده شده است. برای اطمینان از روایی پژوهش در مراحل مختلف رمزگذاری باز، انتخابی و نظری الگوی در حال ظهور به پژوهشگران و خبرگان دانشگاهی ارائه شد و از نظرات آنان برای ارتقای نظری الگو سود جسته شد. در نتیجه تحلیل مقایسه ای مداوم، الگوی نظری برای توضیح رفتار مصرف کنندگان در فضاهای اجتماعی تلفن همراه پیشنهاد شد که نشان می دهد مصرف کنندگان با استفاده از تلفن همراه هوشمند یک «ابرهویت» برای خود می سازند که از سه مفهوم فرعی تر «خودعاملی»، «خود میان فردی»، و«خودارزیابی» تشکیل شده است. نتایج می تواند به نمانام ها و بنگاه های تبلیغات دیجیتال کمک کند در فضاهای مجازی تلفن همراه محتوایی تولید کنند که با انگیزه ها و اهداف مصرف کنندگان همسو باشد و بر باورها، نگرش و رفتار آنان تأثیرات مطلوبی بگذارد.
مطالعه تاثیر شخصیت مشهور حامی بر موفقیت مجتمع های تجاری به واسطه اعتبار برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸۶
65 - 88
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به بررسی اثر اعتبار شخصیت مشهور حامی بر موفقیت مجتمع های تجاری با توجه به نقش میانجی اعتبار برند پرداخته می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری از بین مشتریان و مراجعین مجتمع تجاری الماس در شهر تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند. یافته های تحقیق نشان داد که اعتبار شخصیت مشهور حامی برند اثر مثبت معنی داری بر اعتبار برند و موفقیت مجتمع های تجاری دارد. همچنین اثر اعتبار برند بر موفقیت مجتمع های تجاری نیز به طور مثبتی معنی دار بود. در نهایت یافته های تحقیق نشان داد که اعتبار برند نقش میانجی گرانه مثبتی بر رابطه میان شخصیت مشهور حامی برند و موفقیت مجتمع های تجاری دارد.
پیامدهای ناشی از سردرگمی مصرف کننده؛ بررسی نقش تعدیلگری اعتماد (مورد مطالعه: برندهای مواد غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتماد بر رفتارهای ناشی از سردرگمی مصرف کننده در خصوص برندهای مواد غذایی در فروشگاه های زنجیره ای رفاه مشهد است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان فروشگاه های رفاه شهر مشهد است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس 5-10 برابر تعداد گویه ها (5 برابر) 150 پرسشنامه جمع آوری شده است. برای سنجش روایی از نظر خبرگان و به منظور سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 94% برآورد شده است. تحلیل داده ها با تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزار 3PLS انجام شده است. نتایج نشان دهنده تأثیر سردرگمی مصرف کننده بر نیاز به ثبات قیمت، نیاز به برند، نیاز به اطلاعات، نیاز به سادگی خرید، نیاز به تضمین کیفیت و نیاز به قوانین دولتی بوده است. هم چنین نقش تعدیلگر اعتماد بر رابطه بین سردرگمی مصرف کننده با رفتارهای غیر از خرید، نیاز به ثبات قیمت، نیاز به تضمین کیفیت و نیاز به قوانین دولتی تأیید شده است. سردرگمی بر رفتارهای غیر از خرید تأثیر معناداری نداشته است. اعتماد بر رابطه بین سردرگمی بر نیاز به برند، نیاز به اطلاعات و نیاز به سادگی در خرید تأثیر معناداری نگذاشته است.
واکاوی عشق به برند و بررسی تأثیر تداعی ها، رضایت و اعتماد بر عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندها نقش محوری در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند و ایجاد روابط قدرتمند بین مشتری و برندهای منتخب آنها، تأثیر شگرفی بر رفتار مشتری و ترجیج برند دارد. ایجاد چنین روابط قدرتمندی در پاره ای از مواقع موجب شکل گیری پیوندهای احساسی عمیق و در نهایت عشق به برند می شود. ایجاد و تقویت پیوندهای قدرتمند عاطفی، مشریان را به مدافعانی سرسخت برای برند تبدیل می کند که نتیجه آن ایجاد سرمایه ای هنگفت برای شرکت است. هدف این پژوهش واکاوی ماهیت عشق به برند و بررسی رابطه مفاهیم تداعی های ناشی از برند، اعتماد، رضایت و عشق به برند است. برای این منظور بر اساس مرور گسترده ادبیات، مدل مفهومی شکل گرفت. در فاز نخست پژوهش، بر اساس مصاحبه های انجام گرفته با نمونه ای هدفمنداز افرادی که وابستگی عمیق به برند داشتند، پرسشنامه تداعی های ناشی از برند شکل گرفت. در فاز دوم که رویکرد کمّی در آن حاکم بود، دانشگاه ها، مراکز خرید و مشتریانی که به نمایندگی های برندها مراجعه می کردند، بر اساس نمونه گیری در دسترس، بررسی شدند. بعد از واکاوی عشق به برند و ارتباط آن با عشق انسانی، در ادامه نتایج به دست آمده از تکنیک معادلات ساختاری حاکی از آن بود که تداعی های برند، رضایت و اعتماد به برند با شدت های مختلف بر یکدیگر و بر عشق برند تأثیر داشتند. این پژوهش ضمن واکاوی مفهوم عشق به برند و افزودن بر غنای ادبیات در این زمینه، نشان دهنده این امر است که تداعی های برند، ضمن اثرگذاری بر اعتماد و رضایت از برند، عاملی مهم در ایجاد عشق به برند است
طراحی و تبیین مدل بازاریابی داخلی مناطق آزاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
181 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل بازاریابی داخلی مناطق آزاد تجاری ایران است. این مطالعه با درک نقش و اهمیت بازاریابی داخلی و با توجه به ضعف مطالعات پیشین درباره مدل مناسب و جامع بازاریابی داخلی اجرا شده است. بدین منظور از چارچوب پژوهشی آمیخته اکتشافی در گردآوری داده ها و به منظور دستیابی به مؤلفه های بازاریابی داخلی استفاده شده است. روش تحقیق در بخش کیفی، روش دلفی و در بخش کمّی معادلات ساختاری بوده است. جامعه مطالعه شده در بخش کیفی شامل خبرگان و استادان دانشگاهی بازاریابی و در بخش کمّی شامل کارکنان مناطق آزاد کشور است. در بخش کیفی، 30 خبره برای نمونه و در بخش کمّی با استفاده از نمونه گیری طبقه ای 384 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کیفی مرور متون گذشته و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله کمّی پرسشنامه محقق ساخته بوده که از روایی محتوای مطلوب و پایایی (الفای کرونباخ92/0) برخوردار بوده است. درنهایت یافته های پژوهش نشان می دهد مدل فرایندی بازاریابی داخلی از 4 مرحله شامل 1. بررسی ابعاد فردی، 2. بررسی ابعاد سازمانی، 3. بررسی ابعاد شغلی و 4. بررسی ابعاد انگیزشی است که مناطق آزاد و دیگر سازمان های خدماتی می توانند ضمن پیاده سازی آن و بهبود شرایط سازمانی باعث ایجاد مزیت رقابتی ماندگار، پایایی و ماندگاری سازمان خود را در محیط به صورت هرچه بیشتر حفظ کنند.
عوامل مؤثر بر نگرش به توسعه همگون نام تجاری و تأثیر آن بر نام تجاری مادر از دیدگاه مشتریان شرکت شیرین عسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت های رو به رشد در بازارهای جهانی، شرکت ها را مجبور ساخته تا خودشان را در استفاده از فرصت ها و مزایا نسبت به رقبا متمایز سازند؛ به همین دلیل در سال های اخیر، مطالعه درباره توسعه برند بسیار در مرکز توجه بوده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربی به منظور بررسی «تأثیر عوامل مؤثر در نگرش به توسعه همگون برند بر نگرش به برند مادر» با استفاده از یک مدل کاملاًمنسجم و ساخت یافته مبتنی بر ادبیات نظری این حوزه است. جامعه آماری، مشتریان فروشگاه های اختصاصی شرکت شیرین عسل در شهر تهران است و برای جمع آوری داده های اولیه از ابزار پرسشنامه استفاده شد. با استفاده از فرمول های مربوطه (برای جامعه نامحدود)، حجم نمونه آماری 384 تعیین شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارAmos 23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که متغیرهای اعتماد به برند، آگاهی از برند، تصویر ذهنی برند، وفاداری به برند، تناسب ادراک شده و رضایت از برند بر نگرش به توسعه همگون برند تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین نگرش به توسعه همگون برند نیز بر نگرش به «برند مادر» تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. در انتها نیز بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی ارائه شده است.
شناسایی پیشران های مؤثر در توسعه کسب وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
179 - 200
حوزههای تخصصی:
توسعه و بهبود کسب وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی، یکی از مهم ترین و مؤثرترین راهکارهای بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و معیشتی روستاییان است؛ زیرا باوجود محدودیت های متعددی مانند نیروی انسانی و مالی، برای کارآفرینان روستایی که در بخش های مختلف جوامع روستایی وجود دارد، راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط بسیار دشوار است. هدف این پژوهش شناسایی پیشران های مؤثر در توسعه کسب وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی است. این پژوهش با رویکردی آمیخته، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است و از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با تأکید بر رویکردی اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در مرحله کیفی، جامعه آماری این پژوهش خبرگان، استادان و کلیه افرادی اند که در حوزه مشاغل خانگی فعالیت عملی یا پژوهشی داشته اند و در مجموع 12 نفر به روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شده اند. در مرحله کمّی نیز جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که در کسب وکارهای خانگی روستایی با کمتر از 9 نفر نیرو و حداقل 2 سال سابقه فعالیت می کنند؛ در این بین 43 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله نخست (کیفی) از تحلیل تم و در مرحله دوم (کمّی) از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عواملی چون فرهنگ سازی کارآفرینانه، ظرفیت سازی کارآفرینانه و توانمندسازی کارآفرینانه، مهم ترین پیشران های توسعه کسب وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی اند.
ملاحظات اقتصادی و حقوقی در ساخت داخلی تجهیزات صنایع بالادستی نفت کشور با تأکید بر انتقال فناوری در قراردادهای جدید بالادستی نفتی و گازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸۶
89 - 124
حوزههای تخصصی:
بخش تأمین تجهیزات مورد استفاده در بالادستی صنعت نفت کشور، یکی از مهمترین بخش های این صنعت است که کماکان وابستگی قابل توجهی به خارج دارد. موارد متعددی برای تشریح اهمیت ساخت داخلی تجهیزات نفتی در ایران وجود دارد که تقویت امنیت ملی، انتقال و توسعه فناوری، رشد درون زای اقتصاد ملی و توسعه بازارهای صادراتی از آن جمله هستند. ضمن اینکه توسعه صنعت ساخت تجهیزات نفتی در بخش بالادستی با سیاست های کلی کشور همراستا می باشد. با بررسی سوابق تاریخی نیز ملاحظه می شود از بدو اعطای امتیازنامه ها و انعقاد قراردادهای نفتی با شرکت های خارجی، لزوم به کارگیری و توانمندسازی نیروی کار داخلی و تأمین حداکثری تجهیزات صنعت نفت توسط بخش های مرتبط در کشور، مورد توجه مقامات نفت و تأکید قانونگذار بوده است. در این مطالعه از ملاحظات اقتصادی و حقوقی ساخت داخل تجهیزات صنعت نفت به عنوان چارچوبی برای بررسی قرارداد جدید نفتی ایران موسوم به IPC استفاده شده است. ارزیابی این قراردادها در چارچوب مذکور نشان می دهد که انتقال فناوری در پرتو تأمین نیازهای فناورانه صنعت ساخت تجهیزات نفتی و توانمندسازی سازندگان داخلی تا سطح رعایت اصول اقتصادی بنگاه داری، در قالب قراردادهای جدید نفتی میسر نشده و با اشکالات غیرقابل اصلاحی از جمله انتظار نادرست تأمین نیازهای فناورانه این صنعت از شرکت های نفتی بین المللی و ناکارایی این الگوی قراردادی در ارتقای سطح فناوری تولیدکنندگان داخلی تجهیزات هدف مواجه است.
بررسی قصد مصرف کننده برای خرید محصولات سبز با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نگرانی های زیست محیطی و دانش زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
نگرانی ها و آگاهی زیست محیطی افراد جامعه باتوجه به افزایش مشکلات و مسائل زیست محیطی افزایش یافته است. این امر به نوبه خود تغییر در رفتار مصرف کننده و تصمیم گیری های خرید وی را در پی دارد؛ بنابراین هدف پژوهش این است که با استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی شده، تأثیرات نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده مصرف کننده با در نظر گرفتن نقش نگرانی و دانش زیست محیطی بر قصد خرید محصولات سبز را بررسی کند. به همین منظور، داده های پژوهش از نمونه ای مشتمل بر 384 نفر در شهر شیراز گردآوری شده و داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگرش و کنترل رفتاری ادراک شده تأثیر مثبتی بر قصد خرید محصولات سبز دارند؛ اما تأثیر هنجار ذهنی بر قصد خرید محصولات سبز معنادار نیست. هم چنین، نگرانی زیست محیطی و دانش زیست محیطی تأثیر مثبتی بر قصد خرید محصولات سبز دارد؛ اما نگرانی زیست محیطی بر هنجار ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده اثرگذار نبوده است.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع نیازهای بشری و افزایش رقابت، باعث روی آوردن سازمان ها به توسعه محصولات جدید شده است؛ هم چنین به دلیل اهمیت مباحث زیست محیطی، تمرکز بر توسعه محصول سبز از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از نگارش مقاله پیش رو، در درجه نخست شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. شناسایی معیارهای رتبه بندی و امتیازدهی به آنها از دیگر اهداف این پژوهش است و در نهایت مدل توسعه محصول سبز طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان حوزه صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. در این تحقیق، ضمن مطالعه و بررسی مقالات معتبر فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع (روش کتابخانه ای)، از نظرات خبرگان و کارشناسان نیز به روش پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به پیشینه تحقیق و هم چنین نظرسنجی از خبرگان این صنعت، 40 عامل، عوامل مؤثر و 7 معیار ازجمله معیارهای رتبه بندی شناسایی شده است؛ سپس با استفاده از آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه آنتروپی و تاکسونومی، 10 عامل با بیشترین رتبه انتخاب شدند. در نهایت نیز با استفاده از روش مدل سازی ساختار تفسیری، مدلی برای توسعه محصول سبز طراحی شد که مواردی همچون ارزیابی تأمین کنندگان از منظر مباحث زیست محیطی، امکان استفاده دوباره و بازیافت پسماندها، بسته بندی سبز و تمایز با تولید محصولات جدید، در سطوح بالای این مدل قرار گرفتند.
رابطه متقابل نوآوری و صادرات در بنگاه های کوچک و متوسط: کاربرد تحلیل تناظر چندگانه و مدل معادلات ساختاری تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۸
77 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه متقابل نوآوری و صادرات در بنگاه های کوچک و متوسط است. جامعه آماری این پژوهش، بنگاه های کوچک و متوسط استان آذربایجان غربی است. تحلیل های این پژوهش بر مبنای پرسشنامه برگرفته از پروژه IDEIS تحت عنوان فرایند نوآوری در بنگاه های کوچک و متوسط فرانسوی است که با لحاظ تغییراتی در پرسشنامه مذکور و بومی سازی آن متناسب با شرایط ایران و لحاظ موانع صادراتی موجود در ایران نهایی شده و از شهریور ماه 1395 تا پایان فروردین ماه 1396 با مراجعه به مدیران بنگاه های کوچک و متوسط استان آذربایجان غربی تکمیل شده است. به این منظور، شاخص های شدت ورودی نوآوری و شدت خروجی نوآوری با استفاده از روش تحلیل تناظر چندگانه محاسبه و سپس مدل اقتصادسنجی موردنظر با استفاده از مدل معادلات ساختاری تعمیم یافته برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اثر صادرات بر نوآوری مثبت و معنی دار است اما در مقابل، اثر نوآوری بر صادرات منفی می باشد که بیانگر کوچک بودن سطح نوآوری بنگاه های ایرانی است. همچنین شاخص موانع صادرات بر صادرات بنگاه ها اثر منفی دارد. با توجه به نتایج، اثر یادگیری از صادرات برای بنگاه های کوچک و متوسط مشهود بوده و در این زمینه مناسب است دولت با اقدامات حمایتی از صادرات از قبیل بازاریابی برای محصولات جدید و همچنین یافتن بازارهای جدید صادراتی و اعطای یارانه صادرات موجبات افزایش صادرات را فراهم کند.
مقایسة تطبیقی قدرت نام تجاری شرکت های خودروسازی بر اساس منطق چیرگی مشتری، از طریق نگاشت نقشة رابطة نام تجاری؛ مطالعه موردی: خودروسازان ایرانی، چینی و کره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به تداعی معانی برند از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما این موضوع نشان دهندة قدرت برند نیست؛ زیرا رفتار و عمل بسیاری از افراد آن گونه نیست که دربارة یک برند فکر می کنند. برخی از محققان در سال 2013 به منظور درک روابط و اتصالات موجود در میان مشتریان و برندها به معرفی رویکردی نوین در بازاریابی پرداختند و مسیر تحقیقات ارزیابی قدرت برند را هموار کردند. تکنیک نقشة رابطة برند در پی ارزیابی قدرت استراتژیک برند است. در این تکنیک علاوه بر در نظر گرفتن برند اصلی، باید برندهای رقیب را نیز در نظر داشت. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های ساختاریافته با مشتریان و غیرمشتریان شرکت های خودروساز نامبرده بوده است. نمونه گیری به کاررفته در این پژوهش در بخش انتخاب مشتریان نمونه گیری در دسترس و در بخش انتخاب غیرمشتریان، نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، نقشة رابطة برند برای هر سه شرکت ترسیم شده است. شناخت ادراک، احساسات و فعالیت های مشتریان در رابطه با برند و تعیین تعداد افرادی که دارای روابط مثبت، منفی و بی تفاوت با برند هستند، از کاربردهای این روش است. با توجه به نتایج، شرکت های خودروساز کره ای به دلیل داشتن بیشترین رفتار خرید مثبت مشتریان و کمترین میزان رفتار خرید منفی و بی تفاوت، در جایگاه اول قدرت برند وخودروسازان چینی در جایگاه دوم و شرکت های خودروساز ایرانی از منظر قدرت برند در جایگاه سوم قرار گرفته اند.
درک جایگاه عوامل زمینه ساز ایجاد بنادر خشک در ایران با استفاده از رویکرد ترکیبی GRA، MCDM و اعداد فازی مثلثی بازه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ارتباطات و نیاز به برون سپاری فعالیت های موجب شده است تا امروزه تبادلات بین المللی نقش مهمی در اقتصاد و بازرگانی کشورها داشته باشد؛ اما وجود محدودیت هایی باعث شده است تا کشورهایی مانند ایران، به سراغ الگوی جدیدی به نام بندر خشک بروند. از این رو، پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و با هدف بومی سازی برنامه ریزی استقرار بندر خشک در ایران، به تحقیقی زیرساختی پرداخته و از رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی بهره گرفته است. به این ترتیب که در بخش کیفی، از بازنگری ادبیات و فن دلفی برای استخراج عوامل زمینه ساز ایجاد یک بندر خشک، استفاده شده است. همچنین، در بخش کمّی، روش توصیفی پیمایشی برای تحلیل و ارزیابی این عوامل به کار گرفته شده است. ابزار اصلی استفاده شده در این زمینه پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر بخش کیفی است که خبرگان و متخصصان بازرگانی بین المللی (جامعه آماری) آن را تکمیل کرده و پاسخ داده اند. برای افزایش دقت اندازه گیری و کاهش خطاهای نظرسنجی، از اعداد فازی مثلثی بازه ای در ترکیب رویکردهای GRA و MCDM برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زیرساخت و ساختار، مهم ترین عوامل زمینه ساز ایجاد یک بندر خشک موفق در ایران محسوب می شوند.
تحلیل خوشه ای مشتریان در خرید علّی بر اساس نوع محصول انتخابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یکی از روش های مسوولیت اجتماعی شرکت، از شریک سازی یک برند با یک علّت است که از آن با نام بازاریابی علّی یاد می گردد، که توجه بسیاری از شرکت ها را به خود جلب کرده است که شاید یکی از دلایل آن را می توان تأثیر مثبت بازاریابی علّی بر روی رفتار مشتری دانست. بازاریابی علّی روشی می باشد که در آن پرداخت های خیرخواهانه شرکت، به مبادلات مالی مشتریان که درآمدزاست، متصل شده است، همچون اهدای پول به ازای هر خرید مشتری. عوامل متعددی در تشکیل کمپین بازاریابی علّی وجود دارند که می توان به عواملی همچون اندازه اهدا، خیریه، نوع محصول، شهرت اجتماعی شرکت، اهمیت علّت، نزدیکی جغرافیایی علّت و غیره اشاره نمود. این پژوهش با تمرکز بر روی عامل "نوع محصول" به دنبال ارائه دسته بندی محصولات موجود و همچنین خوشه بندی مشتریان در بازاریابی علّی است. در این راستا پرسشنامه 524 دانشجو از 5 دانشگاه جامع در تهران شامل 27 سوال (محصول) مورد بررسی قرار گرفت که پس از استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و پس از چرخش متعامد واریماکس 27 عامل استفاده شده در پژوهش، محصولات موجود در قالب 5 عامل کلی شامل محصولات لذت جویانه، محصولات ضروری، محصولات بهداشتی- درمانی، محصولات مسکن و متعلقات و محصولات دیجیتال دسته بندی شدند. همچنین طبق تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش خوشهبندی کا-میانگین ، مشتریان در بازاریابی علّی در سه قالب مشتریان نوع دوست، مشتریان محصول محور (شامل متمرکز بر محصولات ضروری-مسکن و متعلقات و متمرکز بر محصولات لذت جویانه، بهداشتی-درمانی و دیجیتال) و مشتریان دور نامگذاری شدند (تاکسونومی) و ویژگیهای خوشههای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت.
تحلیل حساسیت برآورد هزینه انجام کار در پروژه ها با تکنیک مدیریت ارزش حاصله و در نظر گرفتن عوامل کیفیت و ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۷
187 - 214
حوزههای تخصصی:
تخمین هزینه انجام پروژه، یکی از مهم ترین مسائل در انجام و اجرای پروژه ها می باشد. روش مدیریت ارزش حاصله (EVM) یک تکنیک برای پاسخگویی به این سؤال مهم و کلیدی است. در روابط ارائه شده برای ارزیابی و تخمین هزینه انجام پروژه، عملکرد پروژه براساس داده ها و اطلاعات قبلی مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش، ارائه تخمین دقیق تری از هزینه انجام پروژه در هر مرحله از آن است. از این رو، علاوه بر عملکرد هزینه ای و زمان بندی گذشته در پروژه، دو عامل کیفیت و ریسک نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین عدم قطعیت در زمان انجام فعالیت ها، به عنوان یک متغیر در محاسبات و پیش بینی ها لحاظ گردیده است. نتایج پژوهش که با استفاده از یک مثال تشریح شده، نشان می دهد که اضافه شدن دو عامل ریسک و کیفیت در محاسبات مربوط به تخمین هزینه انجام کار، حدود 40درصد بر پیش بینی هزینه انجام پروژه و پیش بینی عملکرد آینده پروژه تأثیرگذار هستند و اطلاعات دقیق تری در جهت اجرای مؤثر پروژه، به مدیران و ذینفعان خواهند داد. همچنین عدم قطعیت در پیش بینی مدت زمان انجام فعالیت ها نیز تأثیر حدود 35 % بر تخمین هزینه انجام کار دارد.