فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
منبع:
آزما بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
تداعی معانی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ برای گریز از تکرار در کاربرد صور خیال، که نتیجه آن چیزی جز بیهوده گویی نیست به شگردی هنرمندانه و روانشناسانه روی می آورد که در این مقاله از آن با عنوان «تداعی معانی» یاد شده است. «تداعی معانی» در روانشناسی به این معنی است که یک مفهوم، سلسله مفاهیمی را بر اساس اصل مجاورت یا مشابهت و یا تضاد به ذهن تداعی می کند. در شعر حافظ این گونه است که اجزای یک تصویر، سنتی در هم شکسته شده با یک جابه جایی به گونه ای به کار برده می شود که هر جزء، اجزای دیگری را تداعی می کند؛ برای نمونه در سنت ادبیات، زلف همیشه با تعدادی صفتهای کلیشه ای همچون پریشانی، آشفتگی، درازی، سیاهی، چین و شکن یا شماری مشبه به های تکراری مانند بنفشه، سنبل، سلسله، حلقه، مشک. همراه است، ولی حافظ برخلاف سنت در کنار زلف، درازی را به امید و یا پریشانی را به دل نسبت می دهد.
در کتابهای بدیع فارسی به تداعی معانی به عنوان یک آرایه توجه نشده و تنها دکتر شفیعی کدکنی از نقش قافیه در ایجاد تداعی معانی یاد کرده است، اما در غرب بویژه در داستان نویسی به روش «جریان سیال ذهن» به این موضوع پرداخته اند.
در این مقاله پس از بررسی تداعی معانی در حوزه روانشناسی و ادبیات و بیان تفاوت آن با ایهام، تناسب و ایهام تناسب، نمونه های یافته شده این آرایه در دیوان حافظ ارائه شده است.
حاصل پژوهش حاصل شد، این است که هر چند نمونه های خام و ابتدایی این آرایه در دیوان شاعران قبل از حافظ و نیز معاصران وی و حتی در شعر شاعران پیشگام از جمله رودکی، کمتر دیده می شود، این نمونه ها بسیار نادر و کمیاب است حال اینکه در شعر حافظ به نسبت دیگران بسامد زیادی دارد و در شعر او هم نمونه های این جا به جایی در صفتها و مشبه به های زلف - به دلیل تعدد آنها - بیش از موارد دیگر است.
اندیشه: ادبیت، زبان و نقد متون (بخش پایانی)
حوزههای تخصصی:
درخواست کاغذ کتابت
لحن حماسی در قصاید عنصری
عشق به انسان، وطن و مقاومت در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحوزه شعر انقلاب اسلامی، شاعران بسیاری بالیده و نام آورشده اند که بی گمان «قیصر امین پور» یکی از برجستگان ادبیات انقلاب اسلامی است. در میان شاعران معاصر فارسی، قیصر امین پور هم به لحاظ ((مضامین عرفانی، انسانی)) و هم به لحاظ ((مضامین اجتماعی)) شاعر موفقی است. او را می توان نماینده و پایه گذار ادبیات عاشورایی و ادبیات آیینی غزل نو دانست. غزل نو از تاثیر شعر نو بر غزل سنتی شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل سرایان معاصر به جای مضامین تکراری و ترکیبات ملال آور از ترکیبات دلنشین و نو سود جسته اند. از جانب دیگر امین پور با کاربرد قالب سپید و نیمایی در شعرش به موفقیتی نوین دست یافته است. هدف از این پژوهش بنیادی که به روش کتابخانه ای انجام شده است، شناسایی و نمایاندن برجستگی های ذهنی و فکری امین پور بر پایه اخلاق و عرفان با زیربنای حماسی است که منجر به شناساندن سبک خاص شاعر می شود. در مقاله حاضر به معرفی ذهن خلاق و تخیل قوی این شاعر عرفان، اخلاق و حماسه پرداخته شده است و مولفه هایی از مضامین شعر قیصر امین پور مانند عشق، وطن، مقاومت، پاسداشت ارزش های دفاع مقدس و بزرگداشت نهضت های آزادی بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
کاربرد «الگوی کنشگر» گرِماس در نقد و تحلیل شخصیت های داستانی نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، میتواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیتهای داستان، یکی از مهمترین نکتهها در پژوهشهای ادبی است و پژوهشگران نیز میکوشند از طریق کاربرد معناشناسی، ارتباط بین شخصیتهای داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوههای جدید تبیین ارتباط شخصیتها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گرِماس است. گرِماس،از ساختارگرایان و نظریهپردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهشهای پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارایه دهد. این الگوی کنشی با هدف نمایان ساختن نقش شخصیتها مطرح شد و مفهوم حوزههای پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناخت شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش میرسد: فرستنده یا تحریککننده، گیرنده، شیء ارزشی، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاریدهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار میرود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام میدهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر میرود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژهای مجرد و انتزاعی باشد. بهرهمندی از شیوههای جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصیتهای داستانی، موجب میشود نگاه به متنهای ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظاممند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گرِماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی1 (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچید) را بررسی کردهایم.
نگاهی دیگر به داستان گم شدن تازیانه بهرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توتمیسم که نوعی اعتقاد به ارواح بود، برای انسان ابتدایی پناهگاهی اعتقادی شمرده می شد که می توانست از طریق آن با عوالم فراسویی ارتباط برقرار کند. این نوع اعتقادات در آثار حماسی بازتابی گسترده داشته است که می توان با شنـاخت آنها راهی نـو در مـسیر درک درسـت تـر از اسطوره های کهن قوم ایرانی نشان داد. در این میان داستان گم شدن تازیانه بهرام در شاهنامه، داستانی شگرف و درخور توجه است. به پندار نگارنده، تازیانه که به طور معمول در میدان مبارزه به کار گرفته می شد و در ضمن وسیله ای برای مجازات گناهکاران بود، بر اساس اعتقادات ایرانیان، تقدس ویژه ای داشته است.
نگارنده در این جستار برآن است که داستان گم شدن تازیانه بهرام را از دیدگاه اعتقادی توتمیسم بررسی کند و نشان دهد که تازیانه بهرام بخشی از اعتقادات وی بوده و او درواقع برای حفظ این اعتقادات، جان خویش بر کف نهاده و برای بازیافتن آن به میدان رزم بازگشته است
در آستانه تحقیق: معرفی یک نام و یک فرهنگ
حوزههای تخصصی:
قصیده یاییه و مشرب حکمی میرفندرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمره حکمای نامدار قرن یازدهم هجری قمری، حکیم ابوالقاسم میرفندرسکی است که علاوه بر علو مقام فلسفی، از بزرگان اهل معنا و عرصه عرفان نیز به شمار آمده است. قطعه منظوم بجای مانده از او معروف به «قصیده یاییه» حاوی مضامین بلندیست که چند شرح مفصل و مختصر را به خود اختصاص داده است و علاوه برآن افق جدیدی از ذوق و مشرب فکری سراینده آن را به نمایش می گذارد. استاد و مدرس حکمت مشاء، عارف قلندر و شارح آثار متصوفه، متبحر در علم کیمیا و دانش های باطنی و بالاخره حکیم صاحب ذوق و سراینده توانای اشعار حکمی گوشه ای از اوصافی است که صاحبان تراجم و رجال در حق این چهره نه چندان شناخته شده عصر صفوی آورده اند. پیچیدگی شخصیت میر چنان است که قضاوت در خصوص مشرب فکری وی را دشوار می سازد و یکی از جهات آن مضامین قصیده یاد شده است که در این نوشتار ضمن بازخوانی فقراتی از آن، وجوهی از ذائقه حکمی این چهره بزرگ عرصه فلسفه و عرفان اسلامی را ملاحظه خواهیم کرد.
نقد شعر زمستان از منظر نظریه روانکاوی لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آراء و نظریه های فیلسوف و نظریه پرداز برجسته فرانسوی ژاک لاکان، هم مبتنی بر مفاهیمِ بنیادینِ روانکاویِ فرویدی است و هم این مفاهیم را با به کارگیری مجموعه ای از اصطلاحات و روش شناسی های نو بسط می دهد. تبیین لاکان از مفهوم ضمیر ناخودآگاه، نمونه خصیصه نمایی از تکمیل و تعدیل نظریه روانکاویِ کلاسیک است. توجه لاکان به زبان، خود یکی از ویژگی های فرویدیِ اندیشه اوست. اما جایگاه و اهمیت زبان در تبیینی که او از ضمیر ناخودآگاه به دست می دهد، از محدوده ملاحظات عامِ زبانی (آن چنان که در نظریه فروید می توان دید) بسیار فراتر می رود. لاکان با بهره گیری از (و هم زمان تعدیلِ) زبان شناسی سوسوری، چهارچوب نوینی برای فهم مفهوم ضمیر ناخودآگاه ایجاد می کند، چهارچوبی که در نظریه فروید وجود ندارد و خود نمونه ای است از بسط و گسترش روانکاوی به شیوه ای میان رشته ای.
در نوشته حاضر، نخست نظریه پردازی های زبان مبنایانه لاکان درباره رشد روانیِ سوژه را تبیین خواهیم کرد. به این منظور، به طور خاص دیدگاه او را درباره «ساحت خیالی» و «ساحت نمادین» و مفاهیم وابسته به این دو اصطلاح مهم بررسی می کنیم. سپس در بخش پایانیِ این نوشتار، کاربردپذیریِ مفاهیم لاکانی در نقد ادبی را در قرائتی نقادانه از شعر معروف «زمستان» سروده مهدی اخوان ثالث خواهیم سنجید.
مبانی زیبایی شناختی رئالیسم سوسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم سوسیالیستی، در قلمرو هنر و ادبیات، نوعی زیبایی شناسی سیاسی است که قایل به وحدت مکانیکی اصول ایدئولوژیک و استتیک است. مباحث نظری این مکتب ادبی که پس از انقلاب اکتبر 1917م. در روسیه رخ داد برگرفته از آرا کارل مارکس، فردریش انگلس و ولادیمیر ایچ لنین است و رمان مادر ماکسیم گورکی بهترین الگوی هنری این جریان محسوب می شود. اصول اساسی رئالیسم سوسیالیستی در ماه اوت سپتامبر1943 م. در مسکو تصویب شد و با تاکید بر انعکاس واقع گرایی در جریان تولید محصولات هنری، سه اصل بنیادین: جهت گیری حزبی، نگرش ایدئولوژیک و مردم گرایی را در پی داشت. اگرچه این کنگره، کنگره ای ادبی بود، اصول آن به سایر هنرها نظیر نقاشی، موسیقی، سینما و ... تعمیم داده شد. رئالیسم سوسیالیستی بیشتر به ایجاد تحولاتی در محتوای آثار ادبی پرداخت و بر این اساس مفاهیم و مضامینی نظیر مبارزه با سرمایه داری، خوش بینی تاریخی، جنگ، انقلاب، تاریخ گرایی آگاهانه، کارگر، رهبران انقلاب و ارتش سرخ به ادبیات و هنر راه یافت
تطبیقی مکتب های ادبیات
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، سعی بر آن است که توضیحی چند درباره ادبیات تطبیقی داده شود؛ سپس مقایسه ای بین مکاتب ادبی انجام گیرد؛ آنگاه، قلمرو ادبیات تطبیقی و بازتاب آن در ایران و جهان امروز بررسی، و سرانجام، اهمیت آن در دنیای فعلی با ذکر دلایل آشکار شود.ادبیات تطبیقی، از شاخه های جدید و گسترده ادبیات و ادبیات نمایشی امروز است که در آن، تشابه و تفارق نمونه های مختلف آثار ادبی بررسی می شود. در ادب تطبیقی، آنچه مورد نظر محقق و نقاد است، نقش اثر ادبی نیست، بلکه در کیفیت و تجلی و انعکاسی است که اثر ادبی قومی در ادبیات قوم دیگر پیدا میکند. ادبیات تطبیقی نه تنها از مرزهای سیاسی، زبانی، ملی، کشوری و فرهنگی فراتر میرود، بلکه به دنبال گشودن افق های تازه فکری است؛ به عبارت دیگر، ادبیات تطبیقی نه تنها در پی ایجاد ارتباط و گفتمان با دیگر رشته های علوم انسانی است، بلکه درصدد ایجاد تفاهم میان فرهنگ های مختلف است. از این رو، تحقیق و تفحص در این موضوع، بسی مهم و قابل اهمیت است.
زیستن در عاریت (زندگی اصیل و زندگی روزمره از دیدگاه هایدگر)
حوزههای تخصصی:
تاملی در تعریف دو واژه از فرهنگ معین
حوزههای تخصصی:
میزان موسیقایی شعر فارسی
حوزههای تخصصی: