فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای عارفان درمراحل سلوک ‘ مقامات و احوالی پیش می آید که تنها برای کسانی قابل فهم است که آن مراحل را طی کرده باشند . زیرا عرفان مانند هر علمی دیگر علاوه بر موضوع و مسائل خاص خود به روح لطیف و ذوق ظریف و عشق عفیف نیز نیاز دارد ‘ تا قابل فهم و درک شود . اما برای غیر عارف اگر بخواهد از راه مطالعه آن مسائل را بفهمد ناچار است آن مقدمات و مسائل را بداند . به این خاطر به بحث ((صحو))‘((سکر))‘((جمع))‘((فرق))‘و((وقت)) پرداخته شد و ((فرق)) مقام بندگی نامیده شد . در این مقام عارف بخود قائم است و بر عبادات و تکلیف واقف است . و ((سکر)) مردن جنبه بشری است که در آن نور حقیقت برعقل و بصیرت غلبه می کند و در ((جمع)) حق بدون خلق مشاهده می شود. و رنگ و تعدد به کنار می رود و حتی اظهار عبادت نوعی شرک و نگرش به عبادتگر است . و آنگاه در مقام ((فرق بعدالجمع)) اگر جذبه انوار الهی سالک را فرا گیرد ‘ شوریده و آشفته میگردد و برمقتضای ((وقت )) خود عمل می کند و تکلیف همان عمل کردن به مقتضا ی وقت است و نسبت به تکلیف ظاهر ‘ غیر مکلف است .زیرا که تکلیف به کسی تعلق می گیرد که از تکلیف آگاه باشد .
مولانا و سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی اشتهار سعدی در دوران حیاتش با تکیه بر منابعی چون «سفرنامة ابن بطوطه» و ادعای سعدی مبنی بر «قصب الجیب حدیثش را هم چون شکر می خورند و رقعه منشآتش را چون کاغذ زر می برند» به تبیین جایگاه سعدی در نزد مولانا و جایگاه مولانا در نزد سعدی بپردازد. او با تکیه بر کتاب «مناقب» سپهسالار و نیز تطبیق برخی از اشعار سعدی و مولانا و قرابت هم اندیشی آنان به آشنایی و بهره مندی آنان از آثار یکدیگر می پردازد.
خیام پژوهی با تکیه بر جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار فزون بر شرح مختصری درباره خیام، زندگی، آثار و جایگاه علمی و ادبی او، از مسائلی چون جایگاه خیام در مغرب زمین، نقش اروپائیان؛ بویژه فیتز جرالد در بلند آوازه نمودن خیام و رباعیات او، سخن به میان می آید. همچنین از تاثیر پذیری خیام از شعر و ادب عربی و اثر گذاری رباعیات و اندیشه او بر شعر و ادب معاصر عرب، میزان و گستره شیوع رباعیات خیام در جهان عرب، جایگاه خیام در ادب معاصر عرب، ترجمه ها و شروح رباعیات خیام در زبان عربی نیز بحث می گردد و در پایان یافته های پژوهش در یک جمع بندی مختصر ارائه می گردد
بررسی و تحلیل اسطوره پدرکُشی در شاهنامه و اساطیر جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
89-111
حوزههای تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر شکل دهنده ی فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع بشری بوده است. بعضی از اسطوره شناسان آن را دینِ تمدن های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می دانند. اساطیر ملل مختلف جهان با همدیگر همسانی و مشابهاتی دارند . قرار گرفتن اساطیر در مقابل یکدیگر و نبرد سخت و صعب آنان با همدیگر در داستان هایی که امروزه به ما منتقل شده ، با تفاسیر متعدد و متفاوتی روبه روست . در شاهنامه فردوسی، شخصیت های اسطوره ای هم دارای اعتباری ویژه هستند و هم در کتب اوستا و پهلوی جنبه فرا طبیعی دارند . این مقاله با پرداختن به اسطوره نخستین پدرکشی در شاهنامه می خواهد نشان دهد، اتفاقات منجر به پدرکشی در میان اساطیر شاهنامه و جهان زوایای پیدا و پنهان زیادی دارد، هرچند پدرکشی اساطیر را باید یکی از جنبه های فرا طبیعی آنان دانست . با کنکاش در انگیزه های پدرکُشی و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیت ها ی اساطیری ، حماسی و تاریخی ایران و جهان به نظر می رسد که رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیش ترین بسامد است . خدایان در پدرکشی های جهان غرب دخالت های آشکاری دارند ولی در جهان شرق این پدیده به دلیل تقدس پدر به ندرت اتفاق افتاده است . همچنین از دلایل دیگر می توان به جادو ، عشق ، تحریکات مادرانه و عمدی و غیرعمدی بودن پدرکشی ها اشاره کرد .
تناظر شخصیت پردازی و همسانی درونمایه و پیرنگ در روی ماه خداوند را ببوس و ژان باروا (مطالعة تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینة کهن تاریخ دینداری و ادبیات و تعامل خودانگیخته شان به نخستین گام های بشر در اندیشه ورزی و تفکر در احوال باطن باز می گردد. در روزگار ما هم ادبیات، دغدغه مندِ انعکاس درونمایه های مرتبط با حوزة یقین و اعتقاد و پرسش های هستی شناسانه ای است که به طور کلی جهان بینی آدمیان را رقم می زنند. جستار حاضر با عنایت به این درونمایه به بررسی تطبیقی دو رمان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور و ژان باروا از روژه مارتن دو گار می پردازد. طرح سؤالات بنیادین انسان مانند ایمان و دینداری و یا ناباوری و بی اعتقادی و چیستی و چرایی وجود خدا، عشق و زیستن و مردن از درونمایه های مشترک و همبسته این دو اثر است که در قالب یک پیرنگ و شخصیت پردازی متناظر بازگو شده اند؛ همان گونه که انعکاس اضطراب، تنهایی و بی پناهی قهرمانان دو داستان که به تردید و انکار و سرانجام به ایمان گرایی دوباره ختم می شود، از مضامین مشترک «موقعیت دینی» هر دو داستان است. در واقع این دو رمان با وجود خاستگاه های متفاوت و ورای ارزش های ادبی بومی شان در طرح مضمون بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه های معناآفرین و روح نواز آدمی در روزگار غلبة ناباوری انکار و تردید بر یقین و ایمان درنهایت توفیق یافته اند. مقالة حاضر با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزة ادبیات تطبیقی در صدد یافتن پاسخی است برای این پرسش که مضمون مشترک این دو اثر چه تناظرها و هم نهشتی هایی در درونمایه ها و سایر اجزای این دو رمان واقع گرا مانند پیرنگ و شخصیت پردازی ها به وجود آورده است؟
سعدی و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"از دیرباز بویژه در سالهاى اخیر که آثار ادبى جهان و شخصیت اجتماعى بزرگان ادب مورد تحلیل قرار گرفته، شیخ اجل سعدى شیرازى و آثار او نیز در ترازوى نقد درآمده است.گرچه کلام سعدى و مضمون آن روشن است لکن به علّت وجود مفاهیم مختلف از سیاست گرفته تا اقتصاد و فلسفه و عرفان و اخلاق و شرع و...در آثار او اظهار نظر درباره او و طبقه اجتماعى وى مشکل بوده است و گاهى این قضاوتها در مقابل هم قرار گرفتهاند.
در این مقاله سعى بر آن شده است تا به استناد ادّعاى سعدى در مورد خود و با تکیه بر مفاهیم برجسته کلام او، استدلال گردد که سعدى رسما در زمره عارفان عصر خود بوده است.او خود به صراحت و دیگران در عمل این امر را پذیرفتهاند و گفتار حاضر نیز در صدد اثبات این مطلب است.
"
ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایة الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
جستجویی برای بهترین غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله سعی در یافتن بهترین غزل سعدی دارد. هرچند نویسنده امر انتخاب بهترین غزل از بین غزلهای سعدی را با توجه به زیبایی اغلب غزلهای سعدی کاری سخت میداند ولی با ویژگیهایی که برای غزل خوب بودن برمی شمارد، تعدادی غزل از بین غزلهای سعدی را انتخاب نموده و آنها را جزو بهترینهای غزل سعدی قرار میدهد.
سیر ادبیات زنان در ایران از ابتدای مشروطه تا پایان دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریق کمال در مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
نگاهی خرد ورزانه به خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده، در این جستار کوشیده است تاحکیم عمرخیام را با نگاهی عقلانی بنگردو قضاوت نهایی را نیز به عهده دانشمندان فرهیخته گذارد.بدین جهت، این حکیم فرزانه از سه منظر، مورد بحث وکاوش قرار گرفته است؛یکی از زاویه دید معاصران فرهیخته وی تاسده نهم؛دو دیگر، از نگاه محققان جهان معاصر ؛سه دیگر، بررسی مضامین رباعیات آن شاعر وارسته.
سیمای انسان در مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
جادو پزشکی در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی داستان زال و رودابه، بهرام گور واسپینود، گشتاسب و کتایون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، این جاودانه اثر فردوسی، قرن هاست بر تارک ادبیات ایران و حتی جهان جای دارد، در این بین ماجراهای عاشقانهی شاهنامه با توجه به تم غالب حماسی آن، کمتر کنکاش شده است. این جستار به بررسی وتحلیل داستان ""زال ورودابه"" و دو داستان مشهور دیگر شاهنامه، یعنی ""بهرام گور و اسپینود""، ""گشتاسب و کتایون"" میپردازد. ماجراهای فوق از مشهورترین قصّه های عاشقانهی شاهنامهی فردوسی می باشند. برای دستیابی به نتایج دقیق از این پزوهش، داستان ها را به شیوه ریخت شناسی تا حدّ ممکن به وسیله جداول و نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. سپس نتایج به دست آمده را بر همدیگر تطبیق می کنیم. هرچند از لحاظ ساختاری ویژگی های مشترکی بین سه داستان مشاهده می شود ولی چند ویژگی اصلی مانند تسلیم مسالمت آمیز قدرت و تغییر دین یکی از شخصیت های اصلی، اسپینود، از موارد اختلاف بین داستان ها می باشد که قابل توجه است.
ژرف شناختی شخصیت «رستم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در تفکر اساطیری، نام یک شخص با شخصیت و منش او، پیوندی ناگسستنی دارد، به سخنی دیگر نام، گویای شخصیت وجودی اوست. در شاهنامه، این پیوند و هماهنگی در نام رستم و منش و خویش کاری او پدیدار می شود. رستم از یک سو در چکاد بلند حماسه جای دارد و از سویی دیگر، در جایگاه درخشان اساطیری در کنار سام و گرشاسپ. بنابراین شخصیت رستم آمیزه ای است از کنش های نمادین اساطیری و پهلوانی. در نگاهی دیگر، شخصیت تاریخی این ابرمرد شاهنامه، با «سورنا» سردار اشکانی هماهنگی دارد.در این مقاله به ابعاد گوناگون شخصیت «رستم» پرداخته شده است.
دوگانگی نگاه شاملو و سپهری به پدیده ای مشترک (پرنده - کلاغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن و دریافتن بسیاری از متون ادبی و لذت بردن از آنها در گرو شناحت پدید آورندگان آن آثار نیست و می توان بدون توجه به منظور پدید آورندگان بسیاری از "متون باز"، آنها را خواند و لذت برد. اما از سویی دیگر نیز چه بسا بتوان با واکاوی و بررسی نشانه های درون متن، به چگونگی نگاه و شیوه نگرش پدید آورندگان آنها دست یافت. شاملو و سپهری دو تن از سخن سرایان نامدار شعر معاصر ایرانند که تا کنون در پیوند با دیدگاههای آنان نوشته های گوناگون پدید آمده است. در این مقاله برای نزدیک شدن به یک داوری شایسته، از میان همه عناصر شعری، تنها به یک پدیده (پرنده) و آن هم تنها به یک گونه آن (کلاغ) توجه شده و این موضوع در تمام اشعار شاملو و سپهری بررسی گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که شاملو از همان دریچه مالوف گذشته - شاید به دلیل ضرورت تمثیلی بودن نوشته هایش - به موضوع مورد نظر این نوشته نگاه می کند، اما سپهری به دنبال عادت زدایی و عادت شکنی است تا از مسیر تماشای خود غبار افشانی کند.
نقش تلمیح در غزلی از حافظ
حوزههای تخصصی: