فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
حکایتهای گلستان از برخی جهات از نظایر خود نزد دیگر شاعران حکایت (یا مقامه) پرداز متفاوتند؛ این تمایز به طور عمده از مناسبت نثر و نظمی که در ساختار حکایتها ایفای نقش دارند و کیفیت یک صورت ادبی واحد به آنها میدهند، مایه میگیرد. از این ترکیب نثر و نظم، یک ژانر ادبی پدید آمده است که شکلش متغیر، مصالح هنریاش اغلب از نکات یا اندرز، خرده روایتهای اغلب شناخته و موضوعات، مسایل و رخدادههای واقعی یا مجازی از مقتضیات زندگی آدمی است، تشکیل میشود که در کل معرّف اطلاعات، ارزشهای اخلاقی و اندرزی، زیباشناختی با کیفیتهای متفاوت و مختلف است؛ ارزشهایی که بنا به کیفیت انعکاسشان در حکایت، محتوای تربیتی، معرفت شناختی، سرگرم کنندگی گوناگون متفاوت دارند. در این مقاله کوشیده شده است تا ویژگی این ژانر ادبی در گلستان مورد بررسی قرار گیرد.
خواب و رویا در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواب و رویا از پدیده هایی است که بسامد آن در دیوان حافظ، قابل توجه است و از این رو، قابلیّت بررسی و تأمّل دارد. حافظ در بیتی هنرمندانه و موجز به همانندی و شباهت مرگ و خواب که مفهوم حدیثی از پیامبر(ص) است، اشاره کرده است. وی مطلع دو غزل از غزل های خود را به نقل رویاهای سحرگاهی خود و تعابیر آن ها اختصاص داده که نشان دهندهی اهمیت رویا و تعبیر آن در دیدگاه وی است. رویای پیاله، پری، آفتاب و برآمدن ماه، رویاهای غالباً سحرگاهی دیوان حافظند که به دولت، دیوانگی و پادشاه و یار سفرکردهی گزارده شده اند. این تعابیر در مجموع، مطابق با تعابیری است که در خواب نامه های فارسی برای این رؤیاها ضبط شده است.
مقایسه سبک باروک و سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از محققان، مکتب باروک و سبک هندی را بر یکدیگر منطبق دانسته اند. در این مقاله ضمن معرفی کتاب باروک و بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو مکتب، نتیجه گرفته شده است که مکتب باروک و هندی که در شرایط خاص و متفاوت در دو گیشه عالم پدیده آمده اند و تصادفا تقارن زمانی نیز دارند،....
مقایسه ساختاری خویشاوندکشی و خویشاوند آزاری در شاهنامه و مهابهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد است تا با بررسی قصه های دو حماسه ایرانی و هندی، یعنی شاهنامه و مهابهارت، نشان دهد، ساختار این قصه ها تا چه اندازه از نظر طرح و محدوده، شبیه به هم است. بنابراین بخشی از قصه ها با موضوع «خویشاوند کشی خویشاوند آزاری» انتخاب گردید تا با نگاهی ساختاری تحلیل شود. دلیل انتخاب روش ساختاری این است که جای چنین نگاهی در مجموعه های حماسی پژوهشی، خالی است؛ زیرا بیشتر پژوهشها درباره موضوع این مقاله، تفسیری است. تحلیل ساختاری مقدمه ای برای رسیدن به تحلیلهای تفسیری بعدی است. به همین دلیل برخی از ساختار گرایان چون ژرار ژنت، پا را از مرحله تحلیل ساختاری صرف فراتر گذاشته و به تاویل نیز توجه کرده اند. با این پژوهش خواننده پی خواهد برد که داستانها علاوه بر شباهت های محتوایی در ساختمان نیز به هم نزدیکند.
ویژگیهای زبان عرفانی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.
هنجار گریزی اجتماعی در زبان صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان از جهات مختلف هنجار گریزی زبانی داشته اند. هنجار گریزی در زبان عارفان گاه در صورت هایی چون طنز و هزل و وارونه سازی معنایی ظاهر می شود. این هنجار گریزی در صورت های مختلف خود ابزاری در دست عارفان بوده است به منظور نفی سلسله مراتب ارزش اجتماعی و آزاد سازی ذهن مردمان از فشار هنجارهای فکری حاکم بر جامعه. به همین دلیل هنجار گریزی زبانی صوفیه در پیوند با عادت شکنی های اجتماعی ایشان است. در مقاله حاضر هنجار گریزی در آثار سنایی، مولوی و عطار از این منظر خاص بررسی می شود.
بررسی عوامل تاثیرپذیری و جنبه های چند معنایی یک غزل از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شعر حافظ به دلیل ابعاد پیچیده ی ذهنی او، و به دلیل دورنمایه های پر رمز و راز و خوانش های گوناگون دیوان او، از دیرباز تا به امروز، تفسیرها و تاویل های بسیاری پدیدار شده است. در این نوشتار با توجه به انگاره های هرمنوتیکی چند قرائت از یک غزل بررسی شده و عوامل تاثیرپذیری (برون متنی و درون متنی) و جنبه های چند معنایی آن به نگارش درآمده است.خوانش شارحان به عنوان یک عامل برون متنی و کلام رمزی حافظ به عنوان یک عامل درون متنی باعث شده است که جنبه های چند معنایی این غزل در روند تاویل پذیری آن در ابعاد زیر گزارش شود.1-عرفانی، نمونه: بردالشروح.2- ادبی، نمونه: شرح سودی بر حافظ.3- واقعی، نمونه: شرح غزل های حافظ.4- عرفانی- واقعی، نمونه: درس حافظ.نویسنده این جستار هم بر بنیان یکی از سر نمونه های یونگ به نام آهنگ «آنیما» برداشتی دیگر از این غزل ارایه داده است.نتیجه کار نشان می دهد که خوانش ها ی گوناگون دنیای ذهنی حافظ و منش باطنی کلک رمز آفرین او و جوهره راز آمیز کلامش، راه را برای تفسیر، تاویل و توضیح بسیار بیشتر این غزل هنوز باز گذاشته است.
مفهوم شناسی ایمان و پیوند آن با تجربه دینی در اندیشه مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان از مراتب معرفتی بشر است که برای کمال بخشی به آن، افزون بر نیاز به تقویت پاره ای عوامل، شناخت و جلوگیری از برخی موانع نیز ضروری است. عرفا در پرتو جهان بینی اسلامی و ژرفای تأمّلات درونی خویش، نگاه خاصی به این پدیده دارند. ازمنظر عرفا ایمان، تصدیقی است که در ساحت معرفتی، عاطفی و تجربی انسان نمود پیدا می کند و همین موجب شده که در باور ایشان عواطف و تجربه دارای جایگاه رفیعی در دین و ایمان ورزی باشد. مولوی یکی از شاخص ترین عارفان تجربت اندیش در حوزه تفکّر اسلامی و عرفانی است که در آثار وی؛ از جمله مثنوی که اثری تعلیمی و مشحون از معارف اسلامی و آیات و روایات و افکار عرفانی و عواطف انسانی است، از ماهیت ایمان و ارتباط آن تجربه دینی سخن رفته است. مولانا به اقتضای کلام از زاویه های مختلف، به بررسی مفهوم ایمان پرداخته و استنباط های خاص خود را دارد؛ از جمله اینکه ایمان امری تشکیکی و دارای مراتب متفاوت است و ایمان تنها ظاهری و لفظی نیست؛ بلکه این ایمان تحقیقی و باطنی است که دارای ارزش می باشد. این مقاله برآن است تا با مفهوم شناسی ایمان در سه حوزه معرفتی،عاطفی وعملی ارتباط ایمان با تجربه دینی را از نگاه مولوی بررسی نماید.
ارزش های رنگ در هنر و ادبیات ایران
حوزههای تخصصی:
زنان می توانند
زن در آینه شعر فارسی 9ـ خاقانی شروانی(قسمت اول)
حوزههای تخصصی:
خاقانی از نادر شاعرانی است که در عرصهی واقعیت گریز شعر، اطلاعات قابل توجه و واقعی دربارهی نگرش خود به زنان ـ به ویژه در عرصهی خانواده خویش ـ در اختیار خواننده و منتقد میگذارد. مقالهی حاضر در پی آن است که اطلاعات مزبور را از میان اشعار نه چندان سادهی او بیرون کشد و تحلیل کند و بخش دیگری از ادبیات گرانقدر فارسی را به طور مجزا درخصوص زنان بازشناسی نماید. در بخش های مختلف مقاله، نگاه خاقانی به جایگاه زن در خانواده، جامعه، تاریخ و دین نشان داده شده است.
حماسه عرفانی، یکی از انواع ادبی در ادبیات فارسی
حوزههای تخصصی:
به رغم ناسازگاریهایی که ظاهراً و در نگاهی کلی میان موضوع "حماسه" و "عرفان" به چشم میخورد، متون "حماسی" و "عرفانی" در زمینههای مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر این باور است چون متون حماسی و عرفانی هر دو زاییده تخیل، قدرت هنری، خلاقیت و ذوق ادیبان هستند، پیش و بیش از آنکه مربوط به حوزههای اندیشه و تفکر گوناگون باشند، فن ادبی و زاییدهای زیبا از توان هنری خالقان ذوقمند به شمار میآیند. این همسانیها ـ لااقل در عرصه ادبیات فارسی ـ به ویژه در آبشخورهای اسطورهای، نماد سازیها و تصویر آفرینیها از آرمانهای بلند انسانی، پیامها و بنمایههای متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسیر تحول تفکر فلسفی ایرانی، "حماسه عرفانی" یکی از پرمایهترین شاخههای اندیشه در این سرزمین بوده است و آثار سهروردی مـَثـَل اعلی و نمونه کامل آن به شمار میآید. ورود بنمایهها، حتی روایتها و تصویرها و اسطورههای متون حماسی در متون ادبی فارسی ـ از جمله منطقالطیر عطار ـ شواهد دیگری برای اثبات این مدعاست. در این مقاله این تلاقیها و همسانیها به اجمال بازشناسانده شده است.
جمال پرستی در ادب عرفانی (از قرن ششم تا هشتم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی «شهرگریزی» و «بدوی گرایی» در شعر سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گستره شعر شهر گفته می شود ظهور «شهرسروده »های نو در ادبیات جهان و ازآن میان در ادبیات فارسی و عربی متأثر از ادبیات غرب است. ادبیات فارسی و عربی پیوندی دیرینه داشته اند؛ در دوران معاصر نیز تعامل میان این دو همچنان ادامه یافته است. جستار حاضر به بررسی تطبیقی شهرسروده های سهراب سپهری در ادب پارسی و احمد عبدالمعطی حجازی در ادب عربی می پردازد.
این پژوهش، پس از گذری کوتاه بر زندگی و شعر سهراب سپهری، طبیعت سرای برجسته ایران، و با بیان مختصری از زندگی احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر برجسته مصری، در آغاز به معرفی اجمالی بدوی گرایی و اصول و مبانی مطرح در آن می پردازد و سپس با مطالعة جهت گیری سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی، نسبت به شهر و روستا، تبلور و نمود بدوی گرایی و ویژگی های مکتب رمانتیسم در شعر دو شاعر بررسی خواهد کرد. مهم ترین ابعاد مورد توجه در گستره اندیشه های مطرح در سروده های دو شاعر عبارت اند از اظهار غربت و اندوه به دلیل ازمیان رفتن گذرگاه روستا، نکوهش شهر و مظاهر مدنیت موجود در آن، ستایش روستا به عنوان زادگاه نخستین نوع بشر و خانه و کاشانه ای که از دیرگاه شوق وصالش را داشته اند، و آرمان سیاحت و سفر درقالب سفر واقعی یا خیالی؛ بخش پایانی مقاله نیز به بیان چگونگی نمود بدوی گرایی و رمانتیسم در اندیشه دو شاعر اختصاص یافته است.
راز در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" راز " یکی از اصطلاحات و مضامین عرفانی فارسی است که درغالب آثار عارفان، تحت عنوان سرّ ، درباره آن مطالبی مطرح شده است . مولانا در مثنوی، این مفهوم را متناسب با دیدگاه و اندیشهخود درعرصه ا ی گسترده، به گونه های مختلف بکار برده که از جمله آنها، بصورت عادّی و معنای لغوی است امّا در ضمن بیان مضامین دقیق و لطیف عرفانی ، مولانا گهگاه ، اسرار و راز هایی را بیان می کند که با صٍرف جستجوی واژه راز، نمی توان به آن مفاهیم دست یافت؛ بلکه با دیدی عمیقتر و دقیقتر باید به عمق اندیشه مولانا راه پیدا کرد. دراین مقاله، ضمن بیان برخی از کاربردهای مفهوم راز در معنای لغوی ، گوشه ای از مضامین لطیف عرفانی نیز باز نموده شده است .
بررسی تاثیر جنسیت بر زبان زنان شاعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر محققان رشته های زبان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی زبان و منتقدان فمینیست بر این باورند که بین زبانِ زنان و مردان، تفاوت های آوایی، واژگانی و نحوی وجود دارد. گروهی این تفاوت را ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی زنان و مردان و اختلاف پایگاه اجتماعی و عوامل فرهنگی مسلط بر جامعه می دانند و گروهی دیگر، منشأ آن را اعمال نفوذ و دخالت مردان در زبان، تلقی کرده اند که منجر به پیدایش نوعی زبان مرد سالار شده است؛ از این رو در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر جنسیت بر زبان ده شاعر زن معاصر ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا یک یا دو مجموعه ی شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس شعرشان در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ پایگاه اجتماعی و ممیّزه های زیست شناختی، زنان شاعر به شکل قابل توجّهی از واژگان جنسیت زده استفاده می کنند و در اغلب موارد، از این نوع واژگان برای بیان مضامین حسی- عاطفی و اعتراض به وضعیت زنان در جامعه بهره می برند. در سطح آوایی، با توجّه به بافتی خاص ، به همراه واژگانی که نشانی از جنسیت گرایی دارد و مضامین رمانتیکی که معمولاً از سوی زنان مورد توجّه قرار می گیرد، صامت ها و مصوت هایی خاص در شعرشان زنانه جلوه می کند. سطح نحوی با توجه به نقش بینافردی در چارچوب نظریه ی نقش گرای هالیدی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زنان شاعر اساساً از جمله های پرسشی، تأکیدی و دستورمند استفاده می کنند؛ هرچند نمی توان به وضوح، مشخص ساخت که آنان این نوع جمله ها را برای منتقل کردن چه مضامین و اندیشه هایی به خواننده به کار گرفته اند، وقتی رویکرد محتواگرایانه است، جمله ها بیشتر دستورمند هستند.
طرحواره چرخشی در غزلیّات سعدی و حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های متعددی در حوزه ی زبان شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره ی مفهومی» و «طرح واره ی تصویری» بیش ترین اهمیّت را دارند. طرح واره های تصویری ساخت هایی از فرایند شناختی اند که به واسطه ی تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می آورند. طرح واره-های تصویری گونه های مختلفی دارند، نظیرِ طرح واره های حرکتی، طرح واره های حجمی، طرح واره های قدرتی؛ و طرح-واره ی چرخشی یا دوری یکی از گونه های طرح واره های حرکتی است که می تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح واره های چرخشی در غزل های سعدی را می توان در سه دسته جای داد: 1)طلب 2)شکایت 3)ترک؛ و حافظ را نیز در سه دسته: 1)طلب 2)شکایت 3تسلیم. تحلیل های شناختی حاصل از طرح واره-های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1.درک سعدی از حرکت زمان، خطی است و فهم حافظ، دایره ای. 2.درک حرکت خطی سعدی بر واقع گرایی و فهم دایره ای حافظ بر آرمان گرایی او دلالت دارد. 3.سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان های تراژیک جای می گیرد و حافظ به سبب فهم حرکت دایره ای در شمار انسان های حماسی. 4.شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می کنند.
بررسی مقایسه ای تحولات شعر معاصر عربی از عصر نهضت به بعد و تحولات شعر معاصر فارسی از عصر مشروطیت به بعد (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین التطورات فی الشعر العربی منذ النهضة و الشعر الفارسی منذ الثورة الدستوریة)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مشتمل بر سه بخش است:در بخش نخست، تحولات شعر معاصر عربی از عصر نهضت به بعد بررسی و پس از ذکر عوامل تحول ادبی، دگرگونی های پدید آمده در شعر عربی و تاثیرپذیری آن از ادب غربی بیان شده است.بخش دوم مقاله، به بررسی عوامل جامعه شناختی تحول ادبی در کشور ما که به بیداری اجتماعی ـ فکری مردم ایران منجر شد و درنهایت، زمینه ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم ساخت، اختصاص دارد. در این مورد، دیدگاه های جامعه شناختی باختین و لوتمان مدنظر قرار گرفته و درپی آن، ویژگی های شعر این دوره بیان شده است.در بخش سوم مقاله، اشتراکات ادبی شعر پارسی پس از عصر مشروطه و شعر عربی پس از عصر نهضت بررسی شده که این اشتراکات، هم در بیان عوامل تحول و هم در تحولات ادبی پدید آمده در شعر هر دو ملت یکسان است.چکیده عربی:ینقسم هذا المقال إلی ثلاثة أقسام: یدرس القسم الأول تطورات الشعر العربی المعاصر منذ عصر النهضة، وبعد الإشارة إلی أسبابها یشیر إلی تلک التطورات ملقیا الضوء علی تأثرها بالأدب الغربی.و یعالج القسم الثانی العوامل الاجتماعیة للتطورات الأدبیة فی بلدنا و التی تمخضت عن صحو الإیرانیین الاجتماعیة و الفکریة ممهدة الظروف للثورة الدستوریة. و فی هذا المجال تم الاعتماد علی آراء باختین ولوتمان الاجتماعیة ثم أشیر إلی میزات الشعر فی تلک الفترة.و أخیرا ألقی القسم الثالث الضوء علی المشترکات الأدبیة بین الشعر الفارسی بعد الثورة الدستوریة و الشعر العربی بعد النهضة، تلک المشترکات التی نجدها واحدة سویة فی شعر الأدبین سواء فی بیان أسباب التطور أو التطورات الأدبیة الموجودة.