نامه فرهنگستان

نامه فرهنگستان

نامه فرهنگستان 1385 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بازتاب شخصیت استاد همایی در اهدای مجموعه گنجینه کتب به فرهنگستان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۵ تعداد دانلود : ۶۹۰
استاد همایی را هر کس که با فرهنگ این مرز و بوم سروکار داشته و یا دارد می شناسد. استادان و فرهیختگانی همچون دکتر مهدی محقق، استاد ایرج افشار، آقایان هوشنگ اتحاد و دکتر نصری پژوهش هایی انجام داده و آثاری پدید آورده اند که نسل جوان امروز و نسل های آینده را با شخصیت والای استاد فقید آشنا می کند. اما اهدای مجموعه کتاب های چاپی به زبان فارسی و زبان های دیگر همچنین کتب چاپ سنگی استاد همایی از جانب خانواده فرهنگ دوست و دانش پرور ایشان به کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهانه ای شد تا در ابعاد شخصیتی و اخلاقی آن دانشمند برجسته پژوهشی برای مطالعه پژوهشگران و دانشجویانی انجام گیرد که به احوال و آثار ایشان آشنایی کافی ندارند و شایسته است آگاه شوند که چه مقدمات و سوابقی آفریننده این گونه شخصیت هایی در فرهنگ ما بوده است.
۲.

تاویلات کلامی و فلسفی «کلمه» از دیدگاه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۶ تعداد دانلود : ۹۳۹
نگرش ناصر خسرو به زبان و رابطه آن با هستی و انسان یکی از مهم ترین و گسترده ترین زمینه ها در کلیت دستگاه ادراکی و ادبی اوست. در همین زمینه است که ناصرخسرو بینش خود را درباره جهان و انسان و رابطه این دو با هنر کلامی نشان می دهد و نقش زبان در جایگاه وجودی انسان را در جهان و در پیشگاه باری تعالی بیان می کند و پندارهایی را که با گسستگی این سه در اذهان شکل گرفته است می زداید و، با تکیه بر سنت متفکران پیشین اسماعیلی، طرحی نو در می اندازد. تامل در آثار ناصرخسرو به روشنی نشان می دهد که وی با افکار دینی و بعضا فلسفی پیش از خود، به ویژه از طریق آثار داعیان بزرگی چون ابوحاتم رازی، ابویعقوب سجستانی، حمیدالدین کرمانی و الموید فی الدین شیرازی، آشنا بوده است. وی حاصل این مطالعات را با یافته ها و در یافته های خود در می آمیخته سپس همه را درنظامی نو، به نظم یا نثر، بیان می کرده است. در واقع، موضع گیری خاص او در رویکرد به زبان بود که رهیافت های نوی را در فرهنگ و زبان فارسی پی ریخت و به دنبال خود موج هایی بلند و فراگیر در تحلیل سخن پدید آورد و بر بیشتر متفکران مسلمان به ویژه فارسی زبان اثر عمیقی برجای نهاد.
۳.

چه واژه ای فارسی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
فرهنگستان زبان و ادب فارسی مرجع تشخیص فارسی بودن یا فارسی نبودن واژه هاست؛ از همین رو، شایسته است که در فرهنگی که فرهنگستان منتشر می سازد واژه های فارسی به نحوی مشخص شوند. افزون بر این، در گروه های تخصصی واژه گزینی و نیز شورای واژه گزینی فرهنگستان، بارها این سوال مطرح شده است که آیا فلان وام- واژه فارسی به شمار می آید و آیا می توان در معادل یابی از آن استفاده کرد. در این مقاله برای تشخیص واژه های فارسی معیارهایی پیشنهاد شده است. امید است اهل نظر از نقد این پیشنهادها دریغ نورزند تا بتوان سرانجام به معیارهایی صریح و دقیق در این عرصه دست یافت. زبان فارسی، مانند هر زبان دیرینه سال و صاحب ادبیات گسترده، واژگان خود را از منابع گوناگون اخذ کرده است. به گفته لغت شناسان، واژگان زبان فارسی- زبانی که اکنون زبان رسمی ایران به شمار می آید- عمدتا از زبان های زیر حاصل آمده است: دری قدیم، پهلوی، پارتی، هندی، عربی، ترکی، مغولی، اروپایی (عمدتا شامل فرانسوی، انگلیسی، روسی).
۴.

روضه المنجمین، متنی پارسی در نجوم از قرن پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۳
بهرامی عسکر روضه المنجمین، شهمردان بن ابی الخیر، به تصحیح و تحقیق جلیل اخوان زنجانی، مرکز نشر میراث مکتوب و کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران 1382، 670 (پنجاه و دو + ???) صفحه. در پی ورود اسلام به ایران، زبان عربی، که نخست زبان دین بود، در اندک زمانی جای زبان پهلوی را گرفت و زبان دیوانی نیز شد. تا قرن پنجم هجری بسیاری از نوشته های پهلوی به عربی بازگردانده شدند. نویسندگان ایرانی هم غالبا آثار خود را به زبان عربی می نوشتند. متعاقبا گروهی از نویسندگان به نگارش آثار فارسی یا ترجمه و تحریر فارسی نوشته های عربی پرداختند. در زمینه نجوم به ویژه احکام نجوم که مردم عادی بدان توجه بیشتری نشان می دادند نیز، تا قرن پنجم هجری، آثار متعددی به زبان عربی نوشته شده بود و نیاز به نوشت آثار فارسی در این باب یا برگرداندن آثار عربی به فارسی شماری از نویسندگان و مترجمان را به این راه کشاند. یکی از کتاب هایی که در پاسخ به این نیاز پدید آمد همین روضه المنجمین بود.
۵.

زمین لرزه های در پندار و اندیشه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۳ تعداد دانلود : ۷۴۶
لرزه خیزی فلات ایران در تاریخ و فرهنگ آن تاثیر نمایان داشته است. زلزله را عاملی مهم در زوال شهرهایی چون زرنگ سیستان در قرن دوم و قومس در قرن سوم و سیراف در قرن پنجم و نیشابور در قرن های ششم تا هشتم به شمار آورده اند ;AMbRASEYS & MELVILLE 1982, p. 109) نیز ¬ملویل(. اینکه غزنه و بلخ و ری و تبریز، با آن همه فراز و فرودی که از سرگذرانده اند، فاقد آثار تاریخی عمده اند با لرزه خیزی آنها بی ارتباط نیست. در عوض، اصفهان، که دست کم هزار سال است از گزند زمین لرزه های بزرگ ایمن مانده، جامع بناهای تاریخی است. زلزله مهر و نشان خود را برجای نام های ایران هم نهاده است. از همه گویاتر بومهن، در نزدیکی پایتخت، به معنای «زمین لرزه» است. جای پای زلزله را در آیین ها نیز می توان یافت: در قدیم، در سفره نوروزی، آینه ای می خواباندند و بر روی آن تخم مرغ می گذاشتند و می گفتند جنبیدن تخم مرغ مژده حلول سال نو است. این جنبش ناممکن نیست؛ زیرا در بسیاری نقاط فلات ایران روزانه چندین زلزله خفیف رخ می دهد که، هر چند شدت عموم آنها کمتر از آن است که به حواس درک شود، آن قدر هست که گوی را به جنبش درآورد یا سگان را به پارس کردن برانگیزد و در هر حال بر روی لرزه نگارها ثبت می شود.
۶.

ساخت های اسنادی و سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷۸ تعداد دانلود : ۳۴۹۵
ساخت جملات اسنادی در زبان فارسی به صورت «مسندالیه + مسند + فعل اسنادی» است. زنجیره «مسند (اسم یا صفت) + فعل اسنادی» چنان زایاست که هیچ کاه اقلامی چون خنک شدن، زیبا بودن، چاق شدن، خوشحال بودن، معلم بودن، مهندس شدن را در واژگان یا فرهنگ های فارسی به صورت مدخل ضبط نمی کنند. در این مقاله، به دنبال آرا طباطبایی (1384) نشان داده ایم که در زنجیره «صفت + کردن»، «کردن» غالبا نه همکرد بلکه فعل اسنادی سببی است که با فرایندی سببی ساز از روی زنجیره «صفت + فعل اسنادی» تولید می شود. در این معنا زنجیره «صفت + فعل اسنادی سببی ’کردن‘» را نیز به دلیل زایایی این الگوی ساختاری نباید در واژگان ثبت کرد. در پایان، درباره دسته ای از ترکیب ها که با فعل اسنادی ساخته می شوند ولی باید آنها را در واژگان ثبت کرد بحث کرده ایم.
۷.

مرگ مولف در نظریه های ادبی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵۰ تعداد دانلود : ۴۹۰۸
یکی از معضلات نقد ادبی در کشور ما جایگاه تعیین کننده ای است که در بررسی متن برای مولف قایلیم. اکثر مقالات نقد، خواه نقد آثار ادبی معاصر و خواه به ویژه نقد آثار کلاسیک، با این پیش فرض نوشته می شوند که برای فهم معنای این متون ناگزیر باید با شرح حال مولف آشنا بود، زیرا متن از ذهن نویسنده تراوش کرده است و بدون داشتن اطلاعاتی از قبیل اینکه سابقه خانوادگی مولف چه بوده، در کجا دوره کودکی و نوجوانی را سپری کرده، چه مرامی داشته نمی توان معنای آثار او را دریافت. به سخن دیگر، در روش شناسی رایج در مطالعات ادبی در کشور ما، متن هنوز حاشیه ای بر شخصیت نویسنده محسوب می گردد. به عبارتی، سرچشمه یا خاستگاه معنا شخصیت مولف است نه خود متن. به تبع این دیدگاه، نقد ادبی هم غالبا تحویل می شود به بازگویی واقعیاتی ظاهرا قطعی و مناقشه ناپذیر درباره احوال نویسنده و تلاش برای اثبات اینکه دانستن این واقعیات چقدر خواندن و فهم متون نوشته شده به قلم آن نویسنده را بر خواننده تسهیل می کند. توجه به جایگاه مولف در نظریه و نقد ادبی مسبوق به سابقه ای بسیار طولانی است و قدمت آن به بیش از سه قرن پیش از میلاد مسیح می رسد. افلاطون نخستین فیلسوفی بود که این توجه را در قالب نظری ای (محاکات) تدوین کرد و در رساله جمهوری به بحث درباره آن پرداخت که شاعر کیست و شعر گفتنش در حکم انجام دادن چه کاری است. از این رو، می توان گفت بیش از دو هزار سال پیش نظریه ادبی با عطف توجه به مولف آغاز شد و، از آن زمان تا به امروز، نظریه پردازان گوناگون در هر نظریه جدیدی که درباره ماهیت و کارکرد ادبیات یا نحوه بررسی متون ادبی مطرح کردند، به نحوی ازانحا، به همین مساله بنیادین پرداختند و دیدگاهی راجع به آن نشان دادند.
۸.

مستخرج از نامه باربیه دومنار به آقای رنو، وابسته سفارت فرانسه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۵۷۳
... سیر انحطاطی پرشتابی که متجاوز از یک قرن باز ایران را به سوی اضمحلال اجتناب ناپذیر قریب الوقوعی سوق می دهد برای ادبیات کمتر از شعب دیگر تمدن کهن سال آن کشور فلاکت بار نیست. به محض ورود به بوشهر این واقعیت ناگوار بر من مسلم گشت و هر آنچه بر سر راه خود دیدم موید سرخوردگی هایم شد. من با دلی سرشار از خیال های خام به خاک ایران پا نهاده بودم؛ با مشاهده این سرزمین به تعبیری بکر و ناآشنا باری اروپاییان، امید بسته بودم که بتوانم، با جستجوی مجدانه، اگر هم برای عصر پیش از اسلام نباشد، دست کم برای سلسله های متعدد اسلامی که بر سر انی کشور تیره بخت با یکدیگر نزاع داشتند، مدارک گران بهای چندی بیابم و در همان شهر اصفهان بود که به خطای خود پی بردم. عناوین چند اثر شرقی، که در اروپا توان گفت معروف عام بود، هیچ گاه به گوش ملایان پروزن و اعتباری که امیدوار بودم بار من باشند نخورده بود. کهنه پرستی با جهل آنان همدست گشته بود تا مرا از راهی که در پیش گرفته بودم منصرف سازند و من پایتخت قدیم ایران را با این بارو دردناک ترک گفتم که گنج های نهفته در مساجد و مدارس و اندرونی های میرزایانی بی خیال و بی علاقه، در اثر اهمال و غفلت، همچنان مدفون خواهندماند تا روزی که همسایه ای پرقدرت سررسد و از این غنایم کتابخانه های خود را که، زین پیش، با کشورگشایی پروار شده بود پرمایه تر سازد. تا آن روز، موریانه و آتش و افغان ها فرصت خواهند داشت که خسارات بسیاری به بار آورند. به لطف حاکم اصفهان، اطلاعاتی کسب کردم که، براساس آنها، از وجود متونی چند از کهن ترین آثار عصر اسلامی در فارس و یزد و حتی در بلوچستان اطمینان یافتم.
۹.

هویت ایرانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۵۶
هویت ایرانی ریشه در اسطوره هایی دارد که از هزاران سال پیش نیاکان ما آنها را خلق کردند و استمرار بخشیدند، و داستان های حماسی درباره شاهان پهلوی و پهلوانان آرمانی ایرانیان چون کیخسرو و گرشاسپ و آرش و رستم، در تاریخ ایران، پشتوانه های فکری و معنوی نیرومندی بود که همبستگی ملی را تقویت می کرد. از سپیده دم تاریخ تا کنون ایرانیان، به رغم آنکه ایران بارها در معرض هجوم دشمنان خود بوده و گاه با انقراض سلسله شاهنشاهی سرتاسر کشور به دست بیگانگان افتاده، هیچ گاه هویت خود را فراموش نکردند و در سخت ترین روزگاران که گمان می رفت همه چیز نابود شده حلقه های مریی و نامریی هویت ملی چنان آنان را با یکدیگر پیوند داده که توانستند ققنوس وار از میان تلی از خاکستر دگربار سر برآورند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶