فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حماسه سیاوش
طنز، طنزپردازی و گل آقای طنز ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل عناصر داستانی فرائد السلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر داستانی ِفرائدالسلوک می پردازد و مباحثی مانند اوصاف قصْه و داستان، نوع داستان، حجم، زبان، گفتگو، شخصیت، راوی و گویندگان، زاویه دید، کنش داستانی، زنجیره مشترک بن مایه داستان ها، نتایج اخلاقی و زمان و مکان مورد کنکاش قرار می گیرد. در داستان ها و قصه های فرائدالسلوک خصوصیاتی چون تاکید بر حوادث، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیت ها، کیفیت روایت، بن مایه های مشترک و فرضی بودن زمان و مکان دیده می شود. مجموعاً 58 داستان در فرائدالسلوک وجود دارد. داستان های اصلی ابواب، بلندتر از داستان های فرعی است. گفتگو بیشتر میان اشخاص اصلی ِداستان ها برقرار می شود. اختصاصات زبانی نثر فنی قرن 6 و7 در این اثر دیده می شود. در داستان های این اثر از 289 شخصیت استفاده شده است. بیشترین شخصیت ها از حیوانات (29 درصد)، مردان و پسران (5/19درصد) و صاحبان مشاغل(14درصد) استفاده شده است. گویندگان اصلی داستان ها عبارتند از:نویسنده کتاب که 31 درصد داستان ها را نقل می کند.17درصد داستان ها توسط بهروز از شخصیت های داستانی،9درصد توسط پسر بازرگان و 5 درصد توسط قصیر از شخصیت های دیگر داستانی، نقل می گردد. راویان اصلی اغلب ناشناخته اند و جز دو داستان که راویان معینی دارد، سایر داستان ها با عباراتی مانند «شنیدم، گویند، آورده اند و اصحاب تاریخ و ارباب حکایات»روایت می شود.زاویه دیدِ داستان ها اغلب سوم شخص است.45 درصد داستان ها دارای کنش و 55 درصد فاقد کنش است،بن مایه های مشترک (دو عنصر وابسته،یک عنصر متضاد و واسطه) در این کتاب بسامد زیادی دارد. همچنین 95 درصد داستان ها دارای نتایج و توصیه های اخلاقی است و 5 درصد فاقد این امر است. تنها در 7درصد داستان ها به حوادث خارق العاده اشاره شده، 38 درصد داستان ها دارای زمان و70 درصد دارای مکان است.
مضامین تعلیمی و تربیتی در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش می گذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسمانی و الهامات غیبی همراه بوده است و نه تنها در تک تک ابیاتش، کمال هنر نمایی و زیبایی هایی ادبی در لفظ و معنی، طراوت و تازگی به کلامش داده است بلکه در تمام داستان هایش پیامهای اخلاقی و انسان مدارانه و معرفت نفس و شناخت حق تعالی را به حاکمان زمان به طور اخصّ و عموم مردم به طور اعم سفارش کرده است. هر چند هفت پیکر نظامی را غنایی و حماسی دانسته اند و به ظاهر در بر دارنده استغراق بهرام گور در عشرت و لذّت شکار و دلدادگی به دلارایی های دختران هفت اقلیم در هفت گنبد است اما پیام کلی و هدف غایی این منظومه سوق دادن خوانندگان به مضامین اخلاقی و اندیشه های متعالی انسانی و آموزه ها و پند و عبرت است. آموزه های تربیتی و تعلیمی که همچون آیینه ای در مسیر تکامل و رستگاری نوع بشر است. در پشت پرده داستان ها و حکایت های هفت پیکر، مفاهیم عمیق تربیتی چون خداجویی و توکّل و اعتماد به خدا، عدل گرایی و ظلم ستیزی، فراگیری علم و هنر و خردورزی، ترک تعلّقات دنیای ناپایدار، رهایی از حرص و طمع، نکوهش عیّاشی شهوت و هوسرانی، نیکی اندیشی و بیزاری از بد گوهران و دوستان منافق، اهمیّت تلاش و مشاوره با اندیشمندان در اداره امور مملکتی، بخشش و احسان، رعیّت نوازی و دهها نکته اخلاقی دیگر که رعایت آنها انسان را در دنیا و آخرت رستگار و خوشنام می کند. در این مقاله با ذکر شواهد به جنبه های تعلیمی و موعظه های اخلاقی هفت پیکر پرداخته شده است.
تطبیق شخصیت پردازی در داستان های کوتاه ایرانی و خارجی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین خلق الشخصیات فی القصص القصیرة الإیرانیة والأجنبیة)
حوزههای تخصصی:
در ادامه پیش فرضیه مطرح شده در خصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریه سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاه محدود شده و در همین راستا شخصیت پردازی و به ویژه نحوه ارتباط شخصیت ها در آغاز و پایان داستان با استفاده از برخی اصول نظریه سیستم ها ارزیابی شده است. مهم ترین نتایج به دست آمده به قرار زیر است:1. داستان به طور کلی یک سیستم است یا به عبارتی، نظام سیستمیک در آن حکمفرما است.بنابراین، اصول نظریه سیستم ها در مورد داستان می تواند مصداق داشته باشد.2. در حالت خاص ممکن است سیستم به ازای همه ورودی ها یک پاسخ ثابت بدهد و در ظاهر، ورودی و خروجی سیستم با هم مساوی باشند. این نظریه می تواند در مورد بسیاری از داستان های مدرن امروز مصداق داشته باشد. در واقع، این گونه سیستم های با پاسخ ثابت را میتوان از نظری جزو ابداعات داستان های کوتاه مدرن دانست.3. نکته دیگر در نظریه سیستم ها، مساله حساسیت است. عملکرد سیستم های داستانی نویسندگانی مانند ارسکین کالدول و اُ.هنری حساسیت هنری ندارد، یا بهتر بگوییم در مقایسه با داستان های نویسندگانی مانند ج.د. سالینجر، درجه حساسیت به مراتب پایین تری دارد.4. موضوع دیگر مطرح در نظریه سیستم ها، متغیرهای تصادفی است. داستان اسقف چخوف پایانی جبری دارد ولی داستان بانو با سگ ملوس در محدوده ای از حالت های پایانی می تواند نوسان کند.احتمال وقوع وقایع متفاوت تقریبا معادل است.5. سیستم هایی وجودد دارد که رفتار نهایی آنها مستقل از نحوه شروع است. در واقع خروجی مستقل از ورودی است. از این نظر، داستان های نویسندگانی مانند موپاسان با کوتاه نویسانی مانند چخوف در تقابل هم قرار می گیرند.6. قابلیت دیگر در سیستم ها، مجموعه ای از توان ایجاد هوشمندی است که تحت دو اصطلاح علیت و بازخورد درباره آنها بحث می شود. مساله حافظه سیستم در این مقوله مطرح می شود. بر این اساس است که داستان های ایساک بابل و ج.د. سالینجر علی رغم پیچیدگی موضوعی قابل درک هستند.7. مساله روی آوردن به فرم به جای طرح های از پیش تعیین شده که در داستان کوتاه قرن بیستم رواج یافت، بر اساس نظریه سیستم ها، به ویژه مساله استقلال اجزای سیستم قابل تبیین است.چکیده عربی:بعد متابعة مسودة الفرضیة حول إمکانیة استخدام الریاضیات فی الأبحاث والدراسات الأدبیة خاصة القصة القصیرة یلقی هذا المقال الضوء علی نظریة الأنظمة وطریقة استخدامها کأداة فی تحلیل القصص القصیرة.ویظل المقال فی إطار القصص القصیرة وفی هذا المضمار تم دراسة خلق شخصیات القصص خاصة کیفیة علاقة الشخصیات منذ بدء القصص القصیرة حتی آخرها وفقا لعدد من قواعد نظریة الأنظمة.
درآمدی بر نظریه عام کلیشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه عام کلیشه ها» یکی از نگاه های صورت گرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارت شناسی و واژگان شناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبان شناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصه های عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثل ها، چیستان، کنایات، قصه ها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشه ها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی هم نظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینش های ادبی باید از عناصر کلیشه ای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی به این گونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشه ها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشه ها صرفاً مشتی عبارات دست دوم، کهنه و پیش پا افتاده نیست.
پرمیاکوف از منظر زبان شناسی، نظریه عام کلیشه ها را ارائه می کند و حدود طرح کلی نظریه اش از ضرب المثل ها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانه ها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل می شود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحد های ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشت هایی درباره نظریه عام کلیشه ها» می توان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بوده است.
هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبان شناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نموده ا یم.
کارکرد نظریة «ترامتنیت» ژنت در کشف و واکاوی تأثیرپذیری کوش نامه از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترامتنیت یک اصطلاح نقدی در نظریة ادبی معاصر است. این نظریه بر آن تأکید دارد که یک اثر ادبی تنها در ارتباط با سایر آثار ادبی تعریف و فهمیده می شود؛ زیرا خالق یک اثر ادبی با تصمیم آفرینش یک اثر، به دنیایی از ارتباط های میان متنی در ذهن خود وارد می شود؛ نویسنده یا شاعر از افکار بسیاری از آثار پیش از خود و یا معاصر با خود تأثیر می پذیرد و این افکار در آفرینش اثر او نقش دارند. یکی از حوزه های مهم در ادبیات ایران، ادب حماسی است که با رویکرد نوین ترامتنیت آن را می توان بررسی کرد و حرف های تازه ای برای مخاطب نسل جدید ارائه داد. شاهنامةفردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ایران است و الگوی ساختاری و محتوایی مناسبی برای آثار بعد از خود بوده است؛ به گونه ای که آثار حماسی بعد از شاهنامه، با بهره گیری خودآگاه یا ناخودآگاه از مضمون و سبک داستانی و روایی آن شکل گرفته اند و الگوی ساختاری آن را در درون خود دارند. کوش نامهاثری حماسی تاریخی است که در آن از جنگ های لشکر چین با سپاه ایرانیان سخن به میان می آید. این اثر روایتی دیگر از دشمنان ایرانیان در شاهنامهاست. منابع استفاده شدة کوش نامهبا شاهنامةفردوسی متفاوت است و محتوای متفاوتی را در بر دارد؛ اما بی شک، سرایندة آن به طور مستقیم و غیرمستقیم از شاهنامةفردوسی تأثیر پذیرفته است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی بر این فرضیه تأکید می شود که شاهنامهو کوش نامهرا در فضای ترامتنیت می توان بررسی کرد و شعر کوش نامه،در جایگاه زبرمتن، از شعر شاهنامه، در جایگاه زیرمتن، تأثیر پذیرفته است.
تاملی در معنا و مراد طنز و جایگاه طنز در ادب فارسی
حوزههای تخصصی:
رعنا و زیبا، منظومه ی غنایی فراموش شده از شعله ی گلپایگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک دامنه دارترین و دراز آهنگ ترین نوع از انواع شعر فارسی، اشعار غنایی است. در این میان منظومه های عاشقانه از برجستگی خاصی برخوردار است. چراکه این نوع از منظومه ها، بسط یافته ی اشعار غنایی است. یکی از این منظومه های غنایی، منظومه ی رعنا و زیبا از ملا مهدی گلپایگانی، متخلّص به شعله، از شاعران خوش قریحه و شیعی مذهب، قرن دوازدهم هجری است که آثاری همچون چاه وصال (لیلی و مجنون)، یوسف و زلیخا، رعنا و زیبا، پادشاه مصر و پسر آهنگر و چند مثنوی و غزل از او باقی مانده است. متأسفانه احوال و آثار این شاعر، با سراینده ی دیگری با نام سید محمد طبیب متخلّص به شعله و معروف به شعله ی اصفهانی، حکیم، طبیب و شاعر قرن دوازدهم هجری درآمیخته است. این پژوهش بر آن است تا به روش اسنادی، با مطالعه و مطابقه ی نسخه های خطی از این اثر و تحلیل و بررسی داستان، به معرفی مختصری از این شاعر و دیگر آثار باقیمانده از او بپردازد.
موسیقی درونی در شعر پایداری (نمونه شعر فرید «قادر طهماسبی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله جلوه های مختلف موسیقی شعر می توان به موسیقی درونی آن اشاره کرد. موسیقی درونی حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. بسیاری از آرایه هایی که تحت عنوان موسیقی درونی مورد بررسی قرار می گیرد، در حقیقت زیرمجموعه آرایه تکرار است؛ آرایه هایی نظیر جناس، ردالصدر علی العجز، ردالعجز علی الصدر، واج آرایی، طرد و عکس و ... همگی از نوعی تکرار حکایت می کند.
قادر طهماسبی، متخلص به فرید، از شاعران معاصر انقلاب و دفاع مقدس است. در طول سال های 1385 و 1386، سه دفتر شعر با عنوان پری ستاره ها (مجموعه غزل)، پری بهانه ها (مجموعه مثنوی) و پری شدگان (مجموعه اشعار نیمایی) از او به چاپ رسید. در این مقاله سعی شده است که اشعار فرید در این سه دفتر، از نظر موسیقی درونی مورد بررسی قرار گیرد. در آثار فرید، تکرار به عنوان رکن اساسی موسیقی درونی با جلوه های مختلف، نمود قابل توجهی دارد تا آنجا که می توان چنین نتیجه گرفت که تکرار، علاوه بر غنای موسیقی درونی اشعار او و ایجاد نوعی وحدت در محور عمودی اشعار، از جمله مشخصه های بارز سبکی اشعار فرید نیز به شمار می آید.
پی بردن به سبک شخصی شاعر و چه بسا آشکار کردن سبک دوره، از جمله ثمرات و اهدافی است که از رهگذر بررسی و تحلیل بسامد و فراوانی این شگرد هنری در شعر فرید حاصل می شود.
نقالی (نام آوران عرصه نقالی، شاهنامه خوانی، پرده خوانی)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی تئاتر و نمایش ایران
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی امویان
شیوه شخصیت پردازی دووجهی در پیکر فرهاد عباس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان یافتن عصر عدالت شاعرانه در آثار ادبی، شاهد مرگ شخصیت های ساده نیک سرشت یا بد ذات در این آثار هستیم. به دنبال چنین تحولی، شخصیت هایی دو وجهی با پیچیدگی های ذهنی و روانی پا به عرصه رمان های مدرن می گذارند؛ شخصیت هایی که جنبه علنی و خصوصی آنها متفاوت از و گاه درتضاد با یکدیگر است، تضادهایی که ممکن است منشئی بسیاری از وقایع متناقض رمان شود و نه تنها فهم رمان را دشوار سازد بلکه خواننده را در شناخت هویت حقیقی شخصیت، ناکام گذارد. رمان نویسان از این ویژگی دو وجهـی بودن شخصیت به دلیل مطابقت با رمان های مدرن بسیار استفاده کرده اند. نویسنده پیکرِ فرهاد نیز این شیوه شخصیت پردازی را در رمان خود برای نشان دادن جلوه های مثبت و منفی وجودی شخصیت ها به کار می گیرد. او گاهی با شخصیت اظهار همدردی می کند و مواقعی نسبت به او احساس انزجار و نفرت می کند. علت این دیدگاه و واکنش متغیر این است که شخصیت در قالب های متفاوت و گاه با منش هایی متضاد در رویدادهای رمان ظهور می کند؛ و این همان است که پردازش شخصیت دووجهی نامیده می شود. در جُستار حاضر، این شیوه شخصیت پردازی در پیکر فرهاد بررسی و درنهایت نتیجه گرفته شده است که در رمان پیکرِ فرهاد، شخصیت ها مرز مشخصی ندارند و در حقیقت همه شخصیت ها جلوه های متعدّد وجود یک نفر هستند. این شگرد در رمان پیکرِ فرهاد، برای نشان دادن دو جنبه لکاته ای و اثیری زن به کار گرفته شده است.
فرهنگ عامة ایرانی در سفرنامة ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامه به شناخت عادات، رسوم، حکایت ها، باورها، سرودها، مثل ها و گفتار شفاهی مردم می پردازد و امروزه در حوزه های مختلف علوم انسانی، ازجمله جامعه شناسی و
شاخه های آن، تاریخ، روان شناسی، ادبیات، هنر و حتی ادیان بررسی می شود. ادبیات در مفهوم خاص و در شاخه های مختلف، سرشار از عناصر فولکلور است و توجه ویژه به آن در حوزة مطالعات میان رشته ای، نگرشی نو است.
سفرنامه نوعی گزارش است که سفرنامه نویس در آن اوضاع شهرها و سرزمین هایی را که بدان جا سفر کرده است، از زاویة دید خود و در نتیجة ارتباط مستقیم به تصویر می کشد. سفرنامه ها دربردارنده اطلاعات مفیدی هستند که از طریق آن می توان به واقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دوره های مختلف تاریخ ملت ها پی برد. همچنین یکی از
راه های مهم شناخت ملت ها و مقایسة آن ها با یکدیگر و بهترین روش برای شناخت پدیده های گوناگون مرتبط با فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی است که حتی منابع تاریخی درباره آن ها سکوت کرده اند.
این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی سفرنامة ابن بطوطه عناصر فرهنگ عامه و فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان (ادبیات فولکلور ایران) را بررسی می کند و به معرفی رفتارهای مبتنی بر فرهنگ عمومی از نگاه سفرنامه نویس مغربی- که در دورة مغول به نقاط و شهرهای مختلف ایران سفر کرده است- می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصر فولکلور در سفرنامة ابن بطوطه در بخش ایران جایگاه خوبی دارد و نمود این عناصر، بیشتر در زمینة عادات غذایی و وصف خوردنی هاست.
ملاحظاتی درباره فرامرزنامه و سراینده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرامرزنامه‘ منظومه ای است در وصف جنگاوری های فرامرز پسر رستم در هندوستان که در7600 بیت به نظم درآمده و در سال 1324 ه ق در بمبئی به چاپ رسیده است . آقای دکتر جلال خالقی مطلق در بخش دوم ((مطالعات حماسی)) خود به تحلیل و بررسی موضوعات این منظومه پرداخته اند و درضمن کوشش کرده اند تا با استناد به ابیاتی از فرامرزنامه ‘ گوینده و عصر سرایش آن را مشخص کنند. پژوهش حاضر در ادامه بحث های آقای دکتر خالقی است و اثبات این که شاعر فرامرزنامه یکی از شعرای قرن ششم منطقه فارس به نام رفیع الدین مرزبان فارسی است و فرامرزنامه را در حدود سال 555 هجری در نواحی غربی ایران سروده است.
مقامه نویسی در ادبیات فارسی
منبع:
وحید آذر ۱۳۴۳ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی: