فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اصلی ادبیات فارسی تجلی اندیشه ها و کردارهای تعلیمی است که بخش گسترده ای را به خود اختصاص داده است. از رسالت های فکری شاعران در این حوزه، بازتاب تجربه های ملموس و بیان هنرمندانة موضوعاتی است که راه روشن را در مسیر پیشرفت انسانی قرار می دهد. گفتنی است ابن ایمین در میان سرایندگان دورة مغول، در دیوان خود به ویژه در قطعات دل انگیزش، افق روشنی را پیش رو دارد. اشعار سرشار از نکته های اخلاقی و حکمت و پندش بیانگر علاقه و توجه او به ادب تعلیمی است. سفارش به خردورزی، پند و اندرز، نیکی و بدی، قناعت، فقر و آزادگی، صبر و شکیبایی، طنز و انتقاد و نکوهش انسان های یاوه گو... با بزرگ منشی و مبادی فکری و اخلاقی ابن ایمین پیوستگی کامل دارد. بخشی از این اندیشه های تعلیمی برخاسته از شرایط زمانی و اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شاعر در قرن هشتم است که با غلبة دورة سیاه مغول به طور طبیعی آشکار می شود؛ بخشی نیز نتیجة دنیای آرمانی است که در قالب آرزو های شاعر برای هدایت نسل های بعدی در جامعه شکل گرفته است.
پیشینه و انواع خودزندگی نامه نوشت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است به معرفی و بررسی نمونه هایی از «خودزندگی نامه نوشت» در ایران باستان بپردازد و با بررسی و تحلیل آن ها ضمن کمک به پیشینه این نوع ادبی در ایران، به ویژگی های خاص فرهنگی این نوع در ایران باستان اشاره نماید. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تطبیقی استفاده شده است؛ نخست آثار موردی توصیف شده اند و پس از مقایسه به بررسی شباهت ها و تفاوت ها جهت دستیابی به یک متد کلی برای این نوع پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این نوع، ریشه در ایران باستان دارد و در تقسیم بندی انواع آن باید بیشتر به موقعیت و علایق اتوبیوگراف ها توجه شود تا زبان و ساختار متن. همان گونه که در ایران باستان نیروهای سیاسی و دینی سبب ایجاد دو نوع متفاوت شده اند؛ نخست، نوع سیاسی که در کتیبه ها مشاهده می شود و از لحاظ محتوایی شاه درصدد است سه عنصر نژاد، فره و هنر خود را در آن ها تشریح کند و از لحاظ ساختاری شامل بخش های مقدمه، متن و مؤخره هستند که در متن بسیار شبیه هم اما در مؤخره متفاوت اند؛ دوم، نوع دینی آن بیشتر شامل ابعاد روحانی و اقدامات دینی اتوبیوگراف است و شاهد این ادعا روایتی است که از عروج مانی و کرتیر به آسمان در اتوبیوگرافی ها موجود است.
داستان های عاشقانه؛ گونه غنایی یا روایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنای این تحقیق بر این پرسش گذاشته شده است که یک متن روایی باید چه معیارهایی داشته باشد که آن را بتوان نوع ادبی غنایی به شمار آورد. برای پاسخ به این سؤال، نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی سعی کرده است ویژگی هایی را که در داستان های برجسته عاشقانه عامل روایی را در برابر عامل غنایی کم رنگ می کند، نشان دهد. عواملی مانند توصیف کشمکش های عاطفی، وجوه شعری و غنایی، استفاده از زبان غنایی، حضور من راوی در متن، از مهم ترین مؤلفه هایی است که فراوانی و گسترش آن در یک متن، عنصر روایت را کم رنگ تر از عنصر غنایی جلوه می دهد. بنابراین در داستان های عاشقانه غنایی مخاطب با صحنه هایی رو به رو می شود که منشاء آن عواطف و احساسات گوینده یا شخصیت داستان است. در چنین متنی کارکرد شعری (ادبی) و عاطفی متن بر کارکرد ارجاعی آن غالب است.
مدح و اغراض آن در قصاید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های انواع ادبی، «مدح و ستایش» است که بنا به وجود توصیفات اغراق آمیز و صله طلبی های خفّت بار برخی از شاعران در دوران متمادی، بهره گیری از این نوع ادبی، مورد انتقاد و حتّی نکوهش برخی از محقّقان و شاعران نیز واقع شده است؛ امّا گفتنی است که مدح و ستایش گری در آثار برخی از شاعران، دارای اغراضی غیر از خوشایندی ممدوح، دریافت صله، کسب اعتبار و... می باشد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، و برآیند تحقیق، حاکی از آن است که «ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» سیاستمدار ادیب دوره قاجار، در قصاید دیوان اشعار خود -که دارای انواع ادبیِ «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» است- مدیحه سرایی را ابزاری در جهت بیان اغراضی همچون: تهنیت (تهنیتِ فتوحات/ تهنیت و نکوهش خائنان)، اعتذار (پوزش، امان طلبی، گلایه و دادخواهی)، قَدْح (انتقاد و نکوهش) و تهییج و ترغیب مخاطب، قرار می دهد.
بنیان تعلیم شاهان در برسازی زندگی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
171-196
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی را به سبب تنوع مقولات تعلیم بخشی، قدرت و غنای مباحث تعلیمی و اشکال گوناگون تعلیم گسترده در لایه های پیدا و پنهان متن، اگر در زمره ادبیات تعلیمی به شمار آوریم، راه اغراق نپیموده ایم. شاهنامه پرحجم ترین و قدیمی ترین میراث بر اندرزنامه های ایران باستان در باب سلوک ملوک است و به چند معنا پایه گذار تعلیم پادشاهان، ترغیب آنان به نیکوروشی و تحصیل نیک نامی و تحذیرشان از بدکرداری و بدنامی است. این اثر نه فقط در متن خودش مبادی تعلیم به رأس قدرت را پایه می گذارد، که حتی زندگی نامه ساخته شده برای مؤلفش مشابه سازی مبادی تعلیمی این متن و تأویلی تعلیمی برای آن است. زندگی برسازی شده فردوسی در متون، محصول گفتگوی متون بعد از فردوسی با شاهنامه اند و از همان عناصر تعلیم به رأس قدرت برخوردارند. هم شاهنامه و هم زندگی نامه برسازی شده فردوسی، دستمایه و درسنامه تعلیم در متون تعلیمی بوده اند و گفتمان اخلاق گرای تاریخ، از حیث نصیحه الملوک از گفتگوی شاهنامه با زندگی مؤلفش و گفتگوی این دو با متون تعلیمی دیگر شکل گرفته است. در این جستار بنا به روش شناسی هرمنوتیک در واکاوی و تحلیل متون، به زندگی نامه برسازی شده فردوسی از بعد تبعات و نتایج تعلیمی آن برای تاریخ نگریسته شده است.
La parodie du nom et du caractère des personnages réalistes chez Queneau(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'œuvre de Queneau s'apparente à une mosaïque de parodies et de voix polyphoniques. Texte qui a fait du jeu ludique et de l'humour son principe esthétique et qui se situe entre le déclin du réalisme et du naturalisme et l'essor du Nouveau Roman. C'est ainsi que le personnage quenien reçoit également une identité hybride, entre son caractère vraisemblable et réaliste et son déconstruction ultérieur. Il semble être le produit mixe d'un réseau complexe des textes parodiés. Or, ce palimpseste vertigineux, aussi bien que cet usage généralisé de la parodie, sont loin d'être gratuits ou même secondaires. Il semble que derrière ce jeu, un exercice de discernement hautement signifiant se cache. Dans cet article, choisissant comme corpus, les deux œuvres exemplaires de Queneau –Le Chiendent et Les Fleurs Bleues- qui présentent le même goût de la parodie, nous essayerons d'expliquer les procédés par lesquels le nom et le caractère du personnage quenien se construisent et se déconstruisent respectivement. Nous cherchons aussi de trouver le sens qu'un jeu parodique pourrait apporter à l'œuvre de Raymond Queneau.
نگاهی زیبایی شناسانه به شعر سیدیعقوب ماهیدشتی کرمانشاهی از منظر بازتاب عشق به محبوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
غزل از شورانگیزترین قالب های شعری است و عشق، لطیفه ای است که از عهد الست و بدو آفرینش در وجود انسان نهاده شده است. مفهوم عشق و تکرار آن در کلام و آثار شاعران و نویسندگان از آغاز حیات بشری، جاذبه ای وصف ناپذیر ایجاد کرده که جلوه های آن، تحت تأثیر رخدادهای فرهنگی و اجتماعی و شرایط روانی، فکری و اجتماعی فرد در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت بوده است. سیدیعقوب ماهیدشتی، یکی از شاعران توانمند کردی سراست که به لهجه های مختلف کردی، شعر سروده است. عشق، درون مایه اصلی سروده های اوست؛ عشق وی، عشقی زمینی است که به زنان ابراز می کند. توصیفات خاص او، متوجهِ زیبایی های ظاهری و مادی معشوق؛ مانند: چشم، ابرو، زلف، رخ و ... بوده و کمتر به صفات معنوی او توجه داشته است. شاعر، گاهی از سختی عشق، ناله سر می دهد و گاهی زبان به شکایت از محبوب می گشاید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیمای معشوق در دیوان کم حجم سیدیعقوب پرداخته است.
وجوه نقیضه پردازی در اشعار نظام الدین قاری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقیضه پردازی یکی از کهن ترین روش های طنزپردازی در ادبیات فارسی است. اگرچه پیشینه و بسامد کاربرد این تکنیک در ادبیات ما بسیار کمتر از پارودی در ادبیات انگلیسی است؛ اما همین تعداد معدود نیز چندان که بایسته بوده، برررسی نشده است. اشعار نظام الدین قاری یکی از نمونه های نقیضه پردازی در ادبیات ماست که از دو جنبة ساختار نقیضه و نیز محتوای فولکلور آن متنی ارزشمند شمرده می شود. هدف نگارنده در این مقاله پرداختن به ساختار، اغراض، اشکال و محتوای این اثر با استفاده از روش تحلیل و توصیف است. در این تحقیق سعی بر این است با رویکردی جزء نگر، وجوه گوناگون نقیضه پردازی در این اثر بررسی شود. پژوهش حاضر نشان می دهد نقیضه تا چه میزان در شناخت دیگر متون، درک ما از مفهوم طنز نزد قدما و آشنایی با شیوه های مختلف نقیضه پردازی در متون نقیضی مفید خواهد بود. از منظر چنین مطالعاتی است که می توان به معنا و مفهوم نقیضه در ادبیات فارسی و کارکرد آن پی برد.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر ملک الشّعرای بهار و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب پایداری معمولاً به آثار ادبی ای اطلاق می شود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادی های فردی و اجتماعی، قانون گریزی و قانون ستیزی و مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی پدید می آید. ملّت ایران و مصر از کهن ترین اعصار، تا عصر مشروطه ایران و عصر نهضت معاصر عربی، به سبب پیشینه درخشان پایداری در برابر ستم داخلی، تهاجم خارجی و هجمه های فرهنگی، دارای آثاری زرّین در ادب پایداری اند. ادب پایداری در عصر مشروطه، جلوه ای ویژه پیدا می کند و شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف قزوینی، سیداشرف الدین گیلانی، فرّخی یزدی و بهار، بیش ترین فعّالیت را در این زمینه انجام می دهند، همچنان که نهضت معاصر مصری- عربی، با شعرایی چون حافظ ابراهیم، معروف الرّصافی، محمد مهدی الجواهری، محمود درویش، ابراهیم طوقان و امل دنقل گره می خورد. ملک الشعرای بهار و امل دنقل از شاعران سیاسی و روشنفکر آزادی خواه ایران و مصر هستند که با سلاح فرهنگی علی رغم گزینش متفاوت از زبان، به مبارزه و افشاگری علیه استبداد داخلی و استعمارگران خارجی پرداخته اند. در این مقاله برآنیم که مطابق نقد آمریکایی با مقایسه تطبیقی آثار این دو شاعر، دریچه ای رو به سوی شناخت ادب پایداری در عصر مشروطه ایران و عصر نهضت عربی بگشاییم.
تطبیق و تحلیل بن مایه های فکری داستان های عاشقانة فارسی ایران و هند در دورة صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه، ارتباطات ایران و هند به واسطة زبان رسمی مشترک، بیشتر و عمیق تر از گذشته شد. دراین دوره ازجمله آثارپدیدآمده در هردو سرزمین، داستان عاشقانة فارسی است. پرسش این است که «آیا داستان های عاشقانة فارسی در دورة صفویه در ایران و هند، به علت هم زمانی، هم زبانی و وجود ساختارهای مشابه، شبیه اند یا به دلیل محیط فرهنگی متفاوت، از هم تمایز دارند؟» درباره داستانسرایی دردوره صفویه تحقیقاتی انجام شده است، ولی تاکنون پژوهشی درزمینه تأثیر بن مایه های فکری بر داستانهای عاشقانه فارسی ایران و هند دراین دوره انجام نشده است. در این پژوهش کوشش شده، ضمن تحلیل محتوای داستان ها به این پرسش پاسخ داده شود. البته فرض این پژوهش براین است که در داستان های عاشقانة فارسی در ایران و هند، شباهت های فراوانی در زبان، ساختار، پیرفت های داستانی و خویش کاری شخصیت ها به چشم می خورد؛ ولی باهمه این شباهت ها، جهان بینی و نگرش متفاوت به شخصیت ها و حوادث داستانی وجود دارد. این تفاوت ها عبارتند از: «مرگ عشاق در پایان داستان»، «آزادی دختران در انتخاب همسر»، «نقش آفرینی عناصر ماورایی»، «حضور عرفان و تصوف»، «تأثیر جانوران در داستان»، «حضور شخصیت های هندی» و «استقلال منبع» که به شناخت داستان های تألیف شده در هند وتفاوت آن با داستانهای تألیف شده در ایران کمک می کند.
بررسی و تحلیل انواع برجسته و پرکاربرد آیرونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیرونی یکی از اصطلاحات پیچیده و مهم در بلاغت، فلسفه و نقد ادبی است. متون فارسی نیز از ظرفیت های فراوان این صنعت بلاغی ذیل عنوان هایی چون طنز، تهکّم، مجاز به علاقه ضدیت، استعاره عنادیه و... بهره برده است. دراین میان، یکی از بنیادهای بلاغی مثنوی معنوی، مهارت و هنرمندی مولانا در به کارگیری طنز و انواع گوناگون آن است . مهارت خاص مولانا در مخاطب شناسی و اهتمام به تبیین و تعلیم مفاهیم عالی دینی، عرفانی و اخلاقی سبب شد تا او شیوه بیان غیرمستقیم طنز را به دلیل کارایی ، جذابیت و ضریب تأثیر بیشتر برگزیند. همین امر به طرز کم نظیری زمینه را برای نمود انواع مختلف آیرونی در سراسر مثنوی، خصوصاً دفتر پنجم ، فراهم آورده است که آیرونی کلامی، موقعیتی، وضعی، نمایشی، و... از آن جمله اند. در این پژوهش، مثنویمولوی ازمنظر آیرونیک به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بررسی و مشخص شد که آیرونی نمایشی به دلیل ماهیت تمثیلی و روایی مثنویجایگاه ویژه ای در این کتاب دارد.
مطالعه برخی از افسانه های ایرانی با تکیه بر الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین استس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اسطوره قهرمان یکی از مهم ترین مفاهیم داستان و روایت های حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارت اند از: معامله کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیک ترین افسانه ها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان می دهد که این الگو با مراحل و مصداق های افسانه های ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از این رو نگارندگان با درنظرگرفتن همه افسانه های انتخاب شده به عنوان روایت های متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافته اند که از نظر ساختار و محتوا، شباهت ها و تفاوت های بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوه تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمون هایی مانند کودک، معامله کورکورانه و قطع عضو، در افسانه های ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحله «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گسترده تر از محتوای قصّه و الگوی استس است.
تحلیل نمادهای مبارزه در شعر مظفّر النوّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر سیاسی و متعهّد عراقی، «مظفّر النوّاب» از جمله شاعرانی است که ویژگی فنّی و تعهّد اجتماعی را در شعر خویش در امتداد یکدیگر می بیند. او بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در شعر، علیه موانع و گسست های جوامع عربی به پا خیزد ؛ به همین سبب، سنگ بنای ساختار فکری اش را بر استراتژی تمرد و سرکشی در مقابل نگرش تسامح آمیز سران عرب و ناکارآمدی شان گذاشته از مقوله های بنیادینی چون اسلوب شعری، تحت تأثیر این اهداف، سود می برد؛ علاوه بر این از جمله شروط لازم و ضروری برای راهیابی به ژرف ساخت های ذهن شاعر، فرایافت نمادهای به کار رفته در مجموعه اشعار وی می باشد. مظفّر النوّاب برای ارائه نگرش ها و آگاهی ها و همچنین برای ارائه تصویری روشن از تقابل میان این مباحث و واقعیّت های جامعه عربی، رمزهای شعرش را از دامان آگاهی جمعی جوامع عربی برگزیده، مفاهیم انتزاعی را از ورای آنها بیان می کند. در این مقاله، سعی شده تا با مطالعه دیوان شاعر، میزان انسجام و همبستگی دو سویه میان کارکرد نمادها و جهان بینی وی لحاظ گردد.
نیم نگاهی به جنبه های تعلیمی شعر حافظ از منظر نظریه ی روایت شنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر، آن است که با استفاده از نظریه ی روایت شناسی و با تأکید بر روایت شنو، نشان دهد، شعر حافظ در کلیّت خویش، چونان یک اثر روایی است که در آن با بیانِ غیرِ خطّی رخدادهای راستینی از زندگی بشری مواجهیم؛ رخدادهای مکرّری چون جدال ناتمام رند و صوفی، عهد الست، پذیرش بار امانت الهی و اتّفاقات متعاقب آن و...که همگی با صراحت و قدرت، در بسترِ زمانِ دوری ، آشکار شده است.در این مقاله، نخست بر روی خاصیّت روایی شعر حافظ، تأمل کرده ایم و سپس بر مبنای نظریّه ی روایت شناسی، نشان داده ایم که ساختار روایی شعر حافظ ،می تواند به قلمروِ شعر تعلیمی نیز تعلّق داشته باشد .توجه ژرف و بنیادین حافظ، به روایت شنو، از آن روست که در پی القای مفهوم یا آموزش و تعلیم اندوخته ای است .دراین مقاله، بعد از گزارش اقسام روایت شنوها در شعر حافظ، به این نتیجه می رسیم که شعر حافظ، جدای از ابعاد عمومیِ تعلیمیِ خویش ، روایت گر مناسبات نظام تک صدایی و چند صدایی است و با غور و ژرف کاوی خاص خویش، آموزه های لازم را برای انتخاب یکی از این دو مسیر، در اختیار مخاطب خود قرار می دهد.این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است
بررسی مؤلفه های غنایی و کارکرد آن در منظومه بانوگشسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در آثار غنایی با استفاده از من شخصی (بیشتر) و اجتماعی (کمتر)، دغدغه های درونی صاحب اثر یا شخصیت های مخلوق او روایت می شود. عنصر احساس در این گونه ادبی اهمیت ویژه ای دارد. بدیهی است که عواطف بشری در قالب یک گونه ادبی خاص نمی گنجد و در همه آثار خلق شده، کم و بیش نمود دارد. متون حماسی نیز، از این قاعده مستثنی نیستند. در روایت های حماسی، شاهد پیوند مسائل درونی شخصیت ها با دغدغه های بیرونی آنها هستیم. هر کدام از پهلوانان از ویژگی های انسانی برخوردارند و عاطفه و احساس در تار و پور کردار، اندیشه و گفتار آنها جای گرفته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، مؤلفه های غنایی پرتکرار در سروده حماسی بانوگشسب نامه بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر با ذکر ماجراهای عاشقانه، توصیف، هجو و نکوهش، نیایش و مناجات، تقاضا، خمریه سرایی، مفاخره و رجزخوانی، و طنز، ضمن کاستن از خشونت ماهوی داستان های حماسی، با استفاده از عنصر عاطفه، باعث باورپذیری بیشتر شخصیت ها شده و به دغدغه های انتزاعی و ذهنی پهلوانان، عینیت بخشیده و مخاطبان را در جریان آن قرار داده است. همچنین، بخشی از آیین های پهلوانی و رسوم ایرانیان باستان با طرح موضوعات غنایی نشان داده شده است.
مضامین شاخص ادبیّات پایداری در بخش حماسی شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری، گونه ای مهم و تاثیرگذار از انواع ادبی در ایران است که در طول تاریخ این کشور، نقش مؤثری را در بیان و القای مفاهیم مقاومتی، ایفا نموده است. شاهنامة فردوسی به عنوان پلی برای آشنایی با ریشه های کهن این گونة ادبی در آثار کلاسیک فارسی، به سبب برخورداری از روح حماسه و منش پهلوانی، بیانگر رابطه ای معنادار میان حماسه های خود و مضامین ادبیّات پایداری است که با استناد به روش تحلیل محتوا، این مضامین در بخش میانی شاهنامه، دربردارندة مضامینی چون: دعوت به اتّحاد و همدلی، میهن دوستی، ظلم ستیزی، بیان جنایت و بیداد گری، هشدار و... می باشد که شامل مضامین شاخص و کلی ادبیّات پایداری در میان آثار مقاومتی تمامی ملّت هاست که با تطبیق این مضامین در بخش یاد شده و ارائة شاهد مثال های مرتبط با موضوع، بی شک شاهنامة فردوسی از نخستین و کامل ترین منابع مقاومتی ایرانیان در حوزة ادبیّات پایداری است.
جلوه های پایداری و تعهّد در شعر سلمان هراتی و سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری، واکنش شخص یا نسلی مبارز و متعهّد به منظور رهایی، استقلال و آزادی سرزمین، اجتماع، دین و فرهنگ از چنگال متجاوزان و منافقان است که از سرِ تعهّد، در گونه های مختلف ادبی خلق می شود. مهم ترین عامل پیدایش این ادبیّات در کشورهایی نظیر ایران، حملة عراق به این کشور و در فلسطین، اشغال آن سرزمین توسّط صهیونیست ها است که به عنوان حلقة مشترک میان ادیبان این دو سرزمین قرار گرفته و موجب موضع گیری ادیبان متعهّد نسبت به آن شده است. در این مقاله، سلمان هراتی و سمیح القاسم به عنوان شاعران نامدار و برجستة این گونه از ادبیّات معاصر در این دو کشور، مورد واکاوی قرار می گیرند. شاعران یادشده، ضمن بهره گیری از نمادهای مختلف، متعهّدانه و آرمان گرایانه به خلق تصاویر شعری بی بدیل همّت گمارده و شعرشان را در خدمت مکتبی قرار دادند که به آن اعتقادی راسخ داشته اند. این شاعران، دارای اشتراکات معنایی و ساختاری اند که از جمله عمده ترین مضامین شعری ایشان، عشق به وطن، بزرگداشت پایداری های مردم، ستایش مضمون والای شهادت و تجلیل از شهدا و خادمان وطن، ترسیم ماهیّت حقیقی دشمنان و منافقان، انگیزه های ملّی و دینی، آرمان گرایی و القای حسّ امید و بشارت در نسل حاضر و نهادینه کردن ارزش های والا در نسل آینده رقم خورده است.
شخصیت عاشق در غزل های روایی: آدم زیادی یا قهرمان بایرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از افول قالب قصیده، سنت داستان گویی در تغزّل ها که در بخش نخستین قصیده وجود داشت، تا حدّی در غزل حفظ شد و زمینه ی به وجود آمدن گونه ی خاصی از غزل با عنوان «غزل روایی» را فراهم آورد. برخی از غزل های روایی تنها معدودی از عناصر داستانی را دارا هستند و با پیرنگی ضعیف، کنش هایی اندک، و فقدان اوج و فرود داستانی، ساخت طرح پیدا می کنند؛ اما برخی دیگر حاوی عناصر بیشتری هستند و در موارد استثنایی، به چارچوب قصه ای با کنش های پی درپی نزدیک می گردند. یکی از عناصر اصلی در غزل های روایی، شخصیت است. شخصیت ها در این روایات، ویژگی های منحصر به فرد و دو گانه ای دارند. آنها از طرفی پذیرای الگوهای سنّتی هستند و به صورت نوعی یا قراردادی ظاهر می شوند، و از طرفی به ویژگی های شخصیت های داستان های کوتاه و مدرن قرن بیستمی نزدیک می گردند. در گونه ی دوم به نوع خاصی از شخصیت برمی خوریم که می توان آن را با شخصیت «قهرمان بایرونی» در ادبیات انگلیس یا «شخصیت آدم زیادی» در ادبیات روس، منطبق دانست. انفعال، بی عملی، و آرمان گرایی، از ویژگی های برجسته ی این شخصیت به شمار می روند. در این مقاله، پس از مرور کلی شخصیت در غزل های روایی، به بررسی مختصات این گونه ی خاص پرداخته می شود.
جلوه های پایداری در شعر بیداری اسلامی (بر اساس کتاب «آیات بیداری»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیداری اسلامی به معنای زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل و تجدید حیات اسلام است که در سایه آن استقلال، عدالت و ارزش های متعالی جان می گیرد. در جریان بیداری اسلامی، جهان اسلام تلاش می کند با پایداری و مقاومت به بازسازی هویت اسلامی خود بپردازد و ایمان، آرمان و هستی خویش را در برابر سلطه و تهاجم بیگانگان حفظ نماید. در این میان، شاعران مقاومت ایران - همگام با سایر شاعران متعهّد - با سلاح شعر از حریم بیداری اسلامی دفاع نموده و به یاری مردم و مبارزان این میدان برخاسته اند. کتاب «آیات بیداری» گزیده شعر بیداری اسلامی است که در آن بیش از 80 شعر از شاعران مقاومت ایران به کوشش راضیه رجایی گردآوری شده است. این پژوهش سعی دارد مهم ترین جلوه های پایداری در شعر بیداری اسلامی را بر اساس این کتاب بررسی کند. سؤال اصلی این تحقیق، عبارت است از این که: مهم ترین جلوه ها و مظاهر پایداری در شعر بیداری اسلامی طبق این کتاب چیست و سرایندگان این اشعار چگونه و با چه شیوه ای به مسئله بیداری اسلامی پرداخته اند؟ روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران بیداری اسلامی، ضمن دعوت به قیام در برابر جنایت های دشمنان و بیان بیدادگری های آنان، معتقدند اندیشه های حیات بخش امام خمینی (ره) باعث ایجاد و تقویت جنبش های بیداری اسلامی شده است.
بن مایه های داستان اصلی و کرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه های عامه بخشی از گنجینة ارزشمند فرهنگ هر ملت هستند. در آذربایجان ایران افسانه ها با نام «عاشیق» پیوندی ناگسستنی دارند؛ زیرا عاشیق ها پردازندة تمامی داستان های آذربایجان اعم از رزمی و بزمی و یا حماسی و عشقی بوده اند. یکی از این داستان ها، داستان اصلی و کرم است که قهرمان داستان به ققنوس مانند شده است، سراسر داستان با نغمه های قهرمان جان می گیرد، اما سرانجامِ او، همانند ققنوس سوختن است و خاکستر شدن. این داستان با بن مایة کرامتِ «ولادت قهرمان داستان با سیب» آغاز می شود و با بن مایة شگفت انگیز لباس سحرآمیز پایان می پذیرد. متن داستان نیز از بن مایه های عاشقانه و کرامت مشحون است؛ ولی چون قهرمان داستان شخصیت منفعلی است و تنها ویژگی او رنج کشیدن، تحمل و صبرکردن است؛ از این رو بن مایه های حماسی و عیاری در آن چندان نمودی ندارد. این مقاله به بررسی بن مایه های داستان اصلی و کرم می پردازد.