فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۰۱ تا ۹٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مورد توجه در ساخت واژه به طور عام و در فرایندهای واژه سازی به طور خاص مطالعه زایایی است. عمده صاحب نظران این حوزه، زایایی را یک مفهوم مدرج می دانند و آن را بر روی یک پیوستار تعریف می کنند. پژوهش حاضر به منظور پاسخ به سه پرسش زیر صورت می گیرد: 1. پیشوندهای مورد مطالعه در این پژوهش از حیث زایایی در چه مرتبه ای نسبت به هم قرار دارند؟، 2. کدام یک از پیشوندها حافظ مقوله و کدام یک تغییردهنده مقوله به شمار می روند؟ و 3. هر یک از پیشوندها به لحاظ سرنمونی به چه مقوله واژگانی متصل می شوند؟ برای انجام این مطالعه، ابتدا با استناد به آثاری که در آن ها پیشوندهای زبان فارسی معرفی و بررسی شده اند، 19 پیشوند اشتقاقی انتخاب شد. در مرحله بعد داده های پژوهش توسط نرم افزار انت کانک از پیکره 150 میلیون کلمه ای همشهری 2 استخراج شد و سپس برحسب شاخص زایایی سراسری باین (2009) و نظریه سرنمون رُش (1975، 1977، 1978) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که پیشوند «-غیر» دارای بیش ترین و پیشوند «-بل» دارای کم ترین میزان زایایی است. برای پاسخ به پرسش های دوم و سوم نیز، هر پیشوند توسط آزمون آماری مجذور خی در نرم افزار اس پی اس اس به طور جداگانه بررسی شد و مشخص شد چه پیشوندهایی حافظ مقوله و چه پیشوندهایی تغییردهنده مقوله هستند. همچنین سرنمون مقوله درونداد هر یک از پیشوندها نیز مشخص شد.
تحلیل مؤلفه های نام شناسی اجتماعی و مفهوم سازی های فرهنگی نام افراد در میان گویشوران لر در ناحیه شمال و شمال شرق دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام های افراد به مثابه یک منبع غنی اطلاعاتی سرشار از مفهوم سازی هایی است که به کار تحقیق در تاریخ و فرهنگ، نحوه زیست و مختصات جغرافیایی و اقلیمی اقوام مختلف می آید. از این رو، نام های افراد، شاخصی مهم برای ورود به یک جامعه و آشنایی با فرهنگ اقوام مختلف است. نگارنده در این پژوهش، با گردآوری پیکره ای از نام های افراد در میان گویشوران «لر» در ناحیه شمال و شمال شرقی دزفول در پی استخراج و استنتاج سویه های فرهنگی این نام ها برآمده است و از راه مصاحبه با گویشوران و تکیه بر شم زبانی خود و منابع کتابخانه ای به توصیف و تحلیل نام ها پرداخته است. آن چه که در میان پیکره نام های این ناحیه از منظر ساخت واژی با سویه فرهنگی با بسامد بالایی مشاهده گردید، به کار رفتن واکه های i:/ u://e/ در پایان نام ها برای تحبیب است. همچنین موضع گیری های استعاری در نامها دیده می شود که همراه بار معنایی مثبت و منفی است و بازتاب موضع گفتمانی نام گذار در قبال پذیرنده نام است. بخشی از وجوه استعاری نام ها نیز روایت گر مفهوم سازی های فرهنگی است که ریشه در باورها، جهان بینی ها و سبک زندگی افراد دارد. همچنین نام های توتمی افراد که وجهی خاص از شیوه های اندیشیدن را باز می نمایاند قابل توجه است. به کار رفتن جای نام ها برای افراد نیز از شاخصه های مهم گویشوران این ناحیه است.
تحلیل رده شناختی واژه بست های وفسی بر اساس پارامترهای آیخنوالد (2003)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف شناسایی و طبقه بندی واژه بست ها در زبان وفسی بر اساس پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳) انجام شده است. این مطالعه به صورت تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است، زیرا نمونه های وفسی در این تحقیق اغلب از پیکره وفسی استخراج شده توسط استیلو (۲۰۰۴ب) به شکل ۲۴ داستان عامیانه وفسی و همچنین از دیگر اثرات وی در زمینه وفسی (استیلو، ۲۰۰۴آ، ۲۰۱۰) به کار گرفته شده است. در مواردی هم از پیکره بوگل و همکاران (۲۰۱۸) و یوسفی (۲۰۲۱) و نیز داده های گردآوری شده از گویشوران زبان استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که اولاً نسبت به معیارهای زویکی و پولوم (۱۹۸۳) و سداک (۱۹۹۱) در دسته بندی واژه بست ها، پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳)، نه تنها همه معیارهای دو دسته دیگر را شامل می شود، بلکه بر خلاف رویکرد دوگانه آن ها، مزیت بررسی واژه بست ها را در یک طیف چندبعدی از ویژگی ها از یک تکواژ کاملاً مقید تا یک تگواژ کاملاً آزاد دارد. در ادامه، بر اساس مجموعه پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳) نشان داده شده است که وفسی هشت نوع واژه بست دارد که تنها ویژگی های نوع هشتم، یعنی واژه بست های oblique PAMs در وفسی، تحت تأثیر عوامل واج شناختی-نوایی قرار دارند. در پایان، بر اساس ویژگی های indelibility و locality نشان داده شد که واژه بست های oblique PAMs در واقع وندهای تصریفی هستند، از این رو، نمی توانند به عنوان واژه بست ها مطرح شوند.
بایگانی اسناد پهلوی هستیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار پس از ذکر تاریخچه کوتاهی از مجموعه اسناد پهلوی، روند تاریخ گذاری و محل کشف آنها، سه سند با نام های ناشناخته شماره 2، برکلی20 و برکلی223 بررسی می شود. فیلیپ ژینیو و دیتر وبر پیش تر این اسناد را یا واژه هایی از آنها خوانده و به زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی ترجمه کرده اند. ابهام های فراوان موجود در خط پهلوی تحریری و ویژگی های جوهر و قلم به کار رفته در اسناد در کنار پیچیدگی شناخت دست خط و شیوه کتابت کاتبان کار بررسی و خوانش این اسناد را بی اندازه دشوار و بازبینی آنها را ناگزیر می کند. بر همین اساس، در این مقاله برای برخی از واژه ها خوانش و معنی تازه ای پیشنهاد می شود. افزون براین در هر سه سند، ساختار اضافی خاصی وجود دارد که کلید دریافت نکته اصلی اسناد است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این نوشته این ساختار اضافی بازشناسی، تجزیه و تحلیل و به بازمانده های آن در برخی زبان های شمال غربی اشاره می شود.
دشواری های پژوهشِ گیاه نام ها در متن های فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
279 - 302
حوزههای تخصصی:
پژوهش درباره گیاهان و رستنی ها در رشته های گوناگون گیاه شناسی، دارو سازی، پزشکی، جغرافیا، باستان شناسی و به ویژه زبان شناسی و تدوین فرهنگ های فارسی جایگاهی مهم دارد. دراین پژوهش با هدف مطالعه با سویه های زبان شناختی، تلاش شده است تا دشواری های شناسایی ماهیت نام های گیاهان در متون فارسی میانه، با توجه به ویژگی خاص آن به عنوان متون دینی و نه گیاه شناسی یا داروشناسی بررسی شود. بدین منظور با توجه به ادامه و استمرار کاربرد این گیاه نام ها در متون کلاسیک فارسی و نیز بررسی مختصر این نام ها در منابع و متون گیاه شناسیِ عربی، برخی از دشواری هایی شناخت ماهیت و هویت این گیاه نام ها شرح داده شود و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا می توان این گل ها و گیاهان را از طریق استناد به کاربرد آنها در متونِ روزگاران بعد، اعم از فارسی یا عربی، به دقت شناسایی کرد. این پژوهش مبتنی بر داده های کتاب بندهش (ایرانی، هندی) و ادامه آنها در آثار فارسی کلاسیک از نوع نوشته های بیرونی، کتاب های مرتبط با گیاه شناسی و نیز کتاب های مشابه عربی انجام شده است. نتایج نشان داد، مهم ترین دشواری های مطالعات گیاه نام ها عبارتند از غیرتخصصی بودن متون فارسی میانه؛ خط متون و امکان خوانش های گوناگون یک واژه؛ غیرقابل شناسایی بودن برخی از گیاه نام ها که به متون کلاسیک نرسیده اند و نیز دگرگو نی های معنایی و آوایی گیاه نام ها در انتقال از دوره میانه به دوره نو. از این رو، حتی درباره گیاه نام های قابل شناسایی؛ مطالعات متن پژوهی برپایه سیر تاریخی برای مستند سازی آنها ضروری است. پس از بررسی این دشواری ها و با استناد بدان ها، گل نام آذریون به عنوان نمونه ضمیمه شده است.
گویش های بومی درادبیات چندپارگی هندوستان: گفتمان کاوی رمان قطار به سوی پاکستان بر مبنای مدل فن دیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوشوانت سینگ، بنیانگذار ادبیات چندپارگی هندوستان، با نوآوری های زبانی در بافت متنی رمان قطار به سوی پاکستان )1956)به تبیین رابطه میان گفتمان، ایدئولوژی و اجتماع می پردازد. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش ها است که کدام گویش بومی بسامد بیش تری در متن این رمان دارد و گفتمان های موجود در این اثر تا چه میزان در چارچوب مربع ایدئولوژیک فن دیک هستند.این پژوهش با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی اجتماعی-شناختی و بر مبنای الگوی نظری فن دیک (1998) انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که کوشوانت سینگ در محورهای معنایی و بلاغی از راهبردهایی استفاده می کند که در سطوح خرد و کلان با چارچوب نظری و مربع ایدئولوژیک فن دیک (1998) همپوشانی دارند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS25 نشان داد که با توجه به متغیر های محورهای معنایی و بلاغی تفاوت معناداری در میزان فراوانی راهبردهای گفتمانی وجود دارد. مقوله بندی و استعاره به ترتیب بیش ترین مقدار را نسبت به سایر راهبردهای معنایی و بلاغی دارند. در میان زبان های هندو-آریایی، کم ترین وام گیری های زبانی از پنجابی و بیشترین گرته برداری نیز از هندی است تا مخاطبان بیش تری به اثر برگزیده جلب شوند.
بررسی مفهوم سازی های استعاری در بردارنده حوزه مبدأ بالا/پایین در سینمای ایران: مطالعه موردی فیلم های رقص در غبار و چهارشنبه سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور گسترده استعاره های مفهومی در زندگی روزمره انسان ها، همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه زبان شناسی شناختی بوده است. اثر حاضر با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (a۱۹۸۰)، نظریه استعاره های تصویری و چندوجهی فورسویل (۲۰۰۶، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶) و همچنین آرای کوچش (۲۰۲۰) در خصوص استعاره های تصویری، حوزه مبدأ بالا/ پایین در یک رسانه چندوجهی مانند سینما را بررسی کرده است تا از این طریق بتواند چگونگی به کارگیری استعاره های جهتی با این حوزه مبدأ استعاری را علاوه بر کلام در وجه تصویری نیز مطالعه کند. بدین منظور، فیلم های بلند سینمایی فارسی زبان «رقص در غبار» و «چهارشنبه سوری» بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهد که فیلم ساز با نمایش تصویری مفاهیم بالا/ پایین، از آن ها به عنوان حوزه مبدأ استعاری استفاده می کند تا مفاهیم انتزاعی را در قالب استعاره های مفهومی به بیننده منتقل کند. در هر دو فیلم در موقعیت های مختلف این استعاره ها اغلب صرفاً در وجه تصویری به کار گرفته شده است تا درک ناخودآگاه مخاطب از موقعیت انتزاعی شخصیت ها را تضمین کند. حضور گسترده استعاره های مفهومی مرتبط با این حوزه مبدأ در فیلم های فارسی زبان نشان می دهد که این استعاره ها به قدری در ذهن مخاطب ایرانی بدیهی و اولیه هستند که کارگردان به وفور از آن ها برای شخصیت پردازی و پیش برد داستان استفاده می کنند. بدین ترتیب منظور مورد نظر خود را انتقال می دهد و مخاطب نیز احتمالاً به صورت ناخودآگاه آن را درک می کند.
روزآمدی ترجمه پذیری عناصر فرهنگی در ترجمه ادبی با تکیه بر نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر در صدد آن هستیم تا با در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و فرهنگی، به چگونگی انتقال پنداره های فرهنگى در ترجمه ادبی بپردازیم. از این رو به عنوان پیکره این پژوهش، نمونه هایی از ترجمه های دو اثر از اریک امانوئل اشمیت را در دوره های مختلف مورد مطالعه قرار خواهیم داد و روش هایی را که مترجمان برای ترجمه عناصر فرهنگی به کار برده اند، با تکیه بر نظریه پیتر نیومارک بررسی خواهیم کرد تا کاربرد پذیری این نظریه در محوریت زمان و دورنمای کارآمدی آن بر اساس سه شاخصه اهداف، امکانات و موانع تبیین گردد. با گسترش تسلط بر هوش مصنوعی و به کارگیری نسل جدیدی از نرم افزارهای ترجمه توسط مترجمان جوان که همواره نسخه های دقیق تری از محتوای اصلی را به زبان های بیشتری ارائه می دهند، شاهد ظهور نسلی از مترجمان هستیم که روزآمدی نظریه های ترجمه را در خصوص بازنمایی بن مایه های فرهنگی نادیده می انگارند. از آنجا که معنای واژه ها یا عبارات نشأت گرفته از فرهنگ یک زبان است، درک معنا مستلزم شناخت کاملی از فرهنگ زبان مبدأ است و به نظر می رسد تا به امروز نرم افزارهای ترجمه به تنهایی نمی توانند برای دست یافتن به ترجمه دقیق مؤثر واقع شوند. لذا در این جستار سعی بر آن داریم تا اهمیت کاربرد نظریه های ترجمه را در حیطه ترجمه ادبی به ویژه در ارتباط با ترجمه عناصر فرهنگی برای نسل آینده از مترجمان مطرح سازیم.
A Systematic Review of Translator Translation Styles: Trends and Development from 2013 to 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
275 - 299
حوزههای تخصصی:
This is a systematic review of Translator Translation Styles from 2013 to 2023, based on 16 highly relevant articles, which are included after searching a total of 193 articles in three databases using specific keywords. This review aims to investigate the current trends and development of the four core research elements, namely, the research topics, research approaches/tools, research objects, and research trends of Translator Translation Styles. Corpus-based research and computing technology have become the core research trends in this field. By taking the translated texts as the research objects and using a variety of research approaches to analyze and compile statistics on a large number of texts, researchers can accurately identify and compare the different emphases of their respective studies on Translator Translation Styles. At present, it seems that the research on Translator Translation Styles has established a system framework. However, it still needs to be optimized and improved in some aspects (e.g., the research objects are too limited and lack innovation in types), and future research can further explore those aspects. The present paper ends with some suggestions and recommendations for future researchers in academic contexts.
گفتمان، آرزو و دیوانگی در رمان آبی ترین چشم(1970) اثر تونی ماریسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در پی آنست که رابطه بین گفتمان، زبان، سوبژکتیویته را بررسی کند. بدین منظور، رمان آبی ترین چشم (1970) اثر تونی ماریسون، نویسنده آفریقایی-آمریکایی معاصر،انتخاب شد. برای حصول این هدف، تحلیل گفتمان انتقادی و زبان شناسی نظامند نقش گرای مایکل هالیدی به عنوان چارچوب نظری و عملی پژوهش اتخاذ شد. روش تحلیل شامل انتخاب بخشهای کلیدی رمان و تحلیل آنها به کمک مقولات دستور نظامند نقش گرای مانند تحلیل فرآیندهای گذاریی، وجه ، عنصرخود ایستای فعل،وجه نما، مبتداسازی بود. سپس داده های در جداولی خلاصه و یافته های کلیدی تفسیر شدند. پراکتیس اجتماعی رمان نیز مورد بحث قرار گرفته و ارتباط آن با یافته ای بدست آمده از تحلیل های قبلی بررسی شد. آنگاه ساخت رمان براساس بینامتنیت، بیناگفتمان و بافت گذاری مجدد نیز مورد توجه قرار گرفت. پژوهشهای پیشین بر هویت مبتنی بر پارادایم فرهنگی و نژادی تمرکز کرده اند. این پژوهش با اتخاذ رویکرد گفتمانی نشان داد سوبژکتیویته امری پیچیده و چند لایه است. ساخت رمان متشکل از پراکتیس های اجتماعی گوناگون، پراکتیس های گفتمانی و شگردهای متنی است. رمان در چارچوب افق تحولات تاریخی-اجتماعی-فرهنگی جامعه سیاهپوستان و جامعه آمریکا قابل فهم است و برهمین اساس هویتی نوینی را مطرح نکرده است.
بررسی و تحلیل کارکردهای مشترک دوگان سازی در چند زبان و گویش رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فرایند دوگان سازی بر پایه داده های چند زبان و گویش رایج در ایران (و همچنین به اقتضای تحلیل ها و بحث های مقاله، شماری از زبان های خارج از ایران) در چارچوب دیدگاه های اینکلاس و زول (2005) بررسی و تحلیل می شوند. هدف اصلی پژوهش، پاسخ دادن به این دو پرسش است: 1. کارکردهای اصلی دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران، کدام هستند؟ 2. چه تبیینی می توان برای کارکردهای مشترک دوگان سازی در زبان های مختلف ارائه کرد؟ با هدف پاسخ دادن به این پرسش ها، پس از طرح مسئله و بیان روش شناسی پژوهش، نخست پژوهش های پیشین مرور، سپس داده های پژوهش بررسی و تحلیل و سرانجام مجموعه ای از بحث ها و نتیجه گیری ها در پیوند با تحلیل های مقاله ارائه می شوند. تحلیل ها و بحث های پژوهش نشان می دهند که در زبان ها و گویش های بررسی شده، از دوگان سازی برای افزودن معناهای گوناگونی به پایه بهره گرفته می شود. بررسی های پژوهش همچنین نشان دهنده آن است که اسم سازی یکی از کارکردهای دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران است. افزون بر این ها، در بخش تحلیل داده ها، استدلال می شود که در چارچوب انگاره اینکلاس و زول، نمی توان تبیین رضایت بخشی برای برخی از داده ها ارائه کرد و بنابراین لازم است که سامان دیگری بر این انگاره حاکم شود تا توان تبیین انواع بیش تری از دوگان سازی را داشته باشد. در تبیین پدیده دوگان سازی نیز استدلال می شود که توجه به رابطه صورت و معنا در دوگان سازی بسیار راه گشا است. همچنین، از رهگذر ارائه برخی داده ها و تحلیل آن ها، گفته می شود که ساخت های دوتایی مبتنی بر نام آواها را نیز می توان گونه ای دوگان سازی دانست.
The Concept of Cultural Multilingualism Based on Kazuo Ishiguro’s “Never Let Me Go”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
313 - 333
حوزههای تخصصی:
Multilingualism and its tangled relationship with culture have been the center of debate for many years. It still sparkles various conceptual arguments and day by day, more academic research is circulating on this subject. The concept of multilingualism and the arguments around this discourse roots in the language itself. To fully grasp the notion of cultural multilingualism, first, we need to perceive how and where language and culture are interlinked. The study of culture has the originality of studying history itself. The first studies on both language and culture date back to the earliest time human attempted to analyze and perceive history. The globalization of multilingualism has led scientists and experts to analyze multilingualism through a cultural lens. It's only in a few decades that perceiving and understanding multilingualism through cultural perspectives has opened the eyes of experts to new horizons. Concerning this fact, this study has evaluated Never Let Me Go, a 2005 Nobel-winning novel by the Japanese-British novelist and screenwriter, Kazuo Ishiguro according to cultural multilingual values. Additionally, this study questions the concept of cultural multilingualism, together with its significance in shaping one's identity and self as the main key in Ishiguro's novel. Proven by the given facts, the current study illustrates how cultural multilingualism forms the author's writing style and mindset as a multilingual individual.
Focusing on the Comprehension Challenge of Different Passive Structure Types by EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
97 - 117
حوزههای تخصصی:
Much of the research on the comprehension of passive sentences has targeted healthy adults, L1 acquirers and people with aphasia. However, a topic that lacks evidence is the comprehension challenges of EFL learners facing different passive structure types. Consequently, this study investigated the comprehension difficulty of different passive structures by 186 intermediate EFL learners. The participants’ task was to read a sentence and choose a corresponding answer in a multiple-choice format via a software application designed for this study. The answers were analyzed in terms of the comprehension accuracy and the reaction time. Compared with the passive sentences, the participants needed less time comprehending active sentences and had a higher success rate. The results suggested that different passive verb types (i.e., regular/irregular, action/state, double-object/single-object, negative/affirmative, and question/statement) imposed different degrees of comprehension challenge to EFL learners; passives with regular verbs (PR) were the least challenging and passives with double-object verbs (PDO) were the most demanding structures. It was also revealed that the participants’ comprehension of different passive structures was significantly different based on their reaction times. The study’s findings may be of insight for EFL instructors and material developers to possibly invest more time for the more challenging passive structures.
انگاره ها و کلیدواژه های فرشتگانی: رویکردی متن شناختی به معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه در فرشته شناسی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
123-142
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس متن های ایرانی میانه مانوی و با رویکردی متن شناسانه به بازشناخت معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه/ دانش واژه در فرشته شناسی مانوی، به ویژه لغت «فرشته» (frystg, fryštg) و «فرستاده» (frystg, fryštg)، می پردازد. کاربرد یک لفظ برای دو معنا و/ یا انگاره در مکتوبات مانوی نتیجه بازتعریفی بود که هر یک از جماعت های مختلفِ مانوی از دو انگاره «فرشته» و «فرستاده» ارائه داده بودند. مقاله نشان می دهد واژه ایرانی frys/štg در ادبیات ایرانیِ مانوی تحت تأثیر مکتوبات سریانی بازتعریف شده و گسترش معنایی یافته است؛ بازتعریفی که می توانست از یک رسول یک فرشته و از آن فرشته یک شاه بیافریند. در اینجا، واژه های دانشورانه خدا، خداوند، بغ، و بغ پور را نیز بررسی کردیم و نشان دادیم این لغات عالمانه در چه بافتارهایی ظاهر می شوند و به چه مصداق هایی اشاره دارند. بررسی ما گویای آن است که همه این دانش واژه ها نه تنها برای فرشتگان (ملائکه) و شخصیت های تاریخی (مانند شخص مانی و رهبران و بزرگان مانوی و همچنین رسولان پیشین) به کار می رفته، بلکه دایره شمول آن دست کم یکی از ایزدان مانوی، یعنی «فرستاده سوم»، را نیز در بر می گرفته است.
Illuminating the Pedagogical Odyssey: Perspectives of Iranian EFL Educators Grounded in the Principles of Critical Pedagogy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۲, ۲۰۲۴
157 - 176
حوزههای تخصصی:
Critical Pedagogy (CP) is a prerequisite for a democratic society where pedagogy empowers teachers and learners to be both socially reasonable and knowledgeable. It is a novel and rather minimally investigated motif, being rarely noticed in the Iranian educational system. Recognizing the importance of fostering critical thinking and active engagement within educational settings, the current study intended to investigate perspectives on critical pedagogy among English as a Foreign Language (EFL) teachers with different academic degrees and language backgrounds. Following a qualitative research design, a semi-structured interview was conducted with 18 EFL teachers to provide information on their perspective of CP to identify the challenges against CP awareness and solutions towards a balanced CP. Grounded Theory (Strauss & Corbin, 1990) as a thematic analysis approach was followed for the purpose of qualitative data analysis. The results showed that although teachers were aware of the importance of critical pedagogy, they did not have the freedom to put it into practice. The findings yield implications for teachers, students, and educational systems, highlighting the need for greater emphasis on CP in the Iranian context.
Gendered Language and Power Dynamics in White House Press Briefings: A Critical Discourse Analysis of Deictic Expressions, Modal Verbs, and Relational Language(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۰, Autumn ۲۰۲۴
157 - 168
حوزههای تخصصی:
This article performs a CDA on White House press briefings and is especial in its focus on how gendered language impacts relations of power. Adopting a mixed-method approach, this study will examine linguistic strategies and deictic expressions used by male and female spokespersons articulating ideologies and constructing authority. The latter is based on Fairclough's three-dimensional CDA model, whereby text analysis is involved, together with discourse practices and social context in explaining how language reflects and constructs political realities. The research questions were as follows: (1) How are deictic expressions used by spokesmen and spokeswomen in the White House press briefings? (2) What is the inter-relationship between power and language through the usage of modal verbs, and is there a gender-based difference herein? (3) How do women spokespersons, through language, claim ideologies and power? It is a contribution to applied linguistics and presents evidence of subtle linguistic mechanisms that shape public perception of gendered language in political discourse. The research questions were as follows: (1) How are deictic expressions used by spokesmen and spokeswomen in the White House press briefings? (2) What is the inter-relationship between power and language through the usage of modal verbs, and is there a gender-based difference herein? (3) How do women spokespersons, through language, claim ideologies and power? It is a contribution to applied linguistics and presents evidence of subtle linguistic mechanisms that shape public perception of gendered language in political discourse.
تحلیلی رده شناختی بر ترتیب واژگانی و مطابقه در گویش اِوَزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله ارائه تحلیلی رده شناختی بر ترتیب واژگانی و مطابقه در گویش اِوَزی، از گویش های جنوب استان فارس، است. این گویش، در نظام مطابقه و ترتیب واژگانی ویژگی هایی متمایز نسبت به فارسی معیار اما متشابه با برخی دیگر از گویش های استان فارس از جمله لارستانی، خُنجی، بَستکی، بیخه ای و گراشی را آشکار می سازد. مبنای نظری تحقیق حاضر بررسی و تحلیل 22 مؤلفه رده شناختی ترتیب واژه درایر (1992) و دبیرمقدم (1392) است. در بررسی همبستگی میان ترتیب فعل و مفعول و دیگر واحدهای دوگانه از عناصر دستوری در گویش اِوَزی، به بررسی انواع مطابقه و ترتیب واژگانی در این گویش پرداخته شده است. به دنبال آن، پارامترهای مدنظر در قالب 22 مؤلفه ترتیب واژگانی و 3 نوع مطابقه در 61 نمونه گویشی ارائه می شود و در قالب 23 جدول مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج این پژوهش نمایان گر آن است که نظام مطابقه در گویش اِوَزی پیش بست های مطابقه با فاعل فعل های متعدی و پی بست های مطابقه با فعل های لازم و متعدی را آشکار می سازد. بر این اساس فاعل فعل های لازم و فاعل فعل های متعدی از لحاظ مطابقه به صورت پی بست های مطابقه یکسان بر روی فعل تجلی پیدا می کنند.
Risk-Taking, TAM Model, and Technology Integration: Impact on EFL College Students' Behavioral Intentions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The rapid advancement of technology has opened up new avenues for language learning, and understanding the factors that impact students' behavioural intentions is crucial for the effective integration of technology in EFL classrooms. The present study investigates the influence of risk-taking behaviour and the Technology Acceptance Model (TAM) in enhancing the behavioural intention of English as a Foreign Language (EFL) students through the integration of technology. The study utilized a quantitative research approach, employing surveys and data analysis techniques to test reliability using the PLS-SEM program tool to gather and analyze data from a sample of 75 EFL college students. The participants were assessed during the continuous assessment of the course based on their risk-taking tendencies, as well as their perceptions and attitudes towards technology acceptance according to the TAM framework. The study's findings are intended to offer important new understandings of the correlation between risk-taking behaviour and TAM characteristics (perceived usefulness and perceived ease of use), and EFL college students' behavioural intention. Additionally, the research aims to identify the factors that positively influence students' intention to adopt and utilize technology in their language learning process. The implications of this study can contribute to the development of effective strategies for educators and institutions to enhance EFL college students' behavioural intention through technology integration. By understanding the role of risk-taking behaviour and TAM variables, educators can design instructional approaches that align with students' preferences and promote active engagement in the learning process.
بازتعریف اصطلاحات گویش شناختی شولایی در چهارچوب نظریه مجموعه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابهام یکی از ویژگی های ذاتی زبان های طبیعی است. بسیاری از مفاهیم و متغیرهای زبان شناختی نیز مبین ارزش دقیقی نیستند و مبهم و غیرقطعی هستند. وانگهی، به کارگیری اصطلاحات نادقیقی چون لهجه ، گویش و گونه زبانی تصور محیطی قطعی از تقسیم بندی مناطق جغرافیایی به دست می دهد. این اصطلاحات با ابهامی از نوع فازی همراه هستند، در حالی که تجربه زیسته ما را به سمت پیوستاری بدون مرزهای مشخص سوق می دهد. لذا در این نوشتار، برای رفع این ابهام داده های زبانی به عنوان شاهد تجربی در قالب مجموعه های فازی صورت بندی و آن گاه رابطه بین زبان گونه ها در الگوهای استدلال های تقریبی مقوله بندی شد. صورت بندی فازی در این پژوهش نشان داد که چگونه یک زبان گونه می تواند بر پایه عضویّت درجه بندی شود تا درجاتی -و نه کاملاً- عضو زیرمجموعه زبان گونه های یک و یا چند زبان باشد. به عبارت دیگر، ارزش هر گزاره یا درجه عضویّت یک زبان گونه همانا عددی گویا بین 0 و 1 است؛ در نتیجه این کمّی سازی، رابطه بین زبان گونه های مختلف دقیق تر و بدون سوگیری بازنمایی می شود و دیگر نیازی به توسل به معیارهای غیرزبان شناختی و نسبی چون وجهه اجتماعی، درک متقابل، و تقسیمات سیاسی و نیز پذیرش مرزبندی مطلق و جزمیت متضمن در اصطلاحات گویش شناسی سنّتی آن ها نیست.
رده ریتمی زبان فارسی: رویکردی واج شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی ریتم، زبان ها در دو رده ریتمی تکیه زمان و هجا زمان جای می گیرند. پژوهش های نخستین وجه ممیز این دو رده را یکسان بودن فواصل بین تکیه ای در زبان های تکیه زمان در برابر یکسان بودن دیرش هجاها در زبان های هجا زمان می دانستند. پژوهش های متأخرتر نشان داده اند که ادراک ریتم متفاوت در این رده های زبانی برآیند ویژگی های کل نظام واجی این زبان هاست. بررسی زبان های این دو رده نشان داده است که در زبان های تکیه زمان، تکیه در واژگان قید می شود، همبسته های صوت شناختی تکیه قوی هستند، فرایندهای واجی حساس به تکیه در آن ها مشاهده می شوند و ساختارهای هجایی آن ها نسبتاً پیچیده است. در مقابل، در زبان های هجا زمان، تکیه در واژگان قید نمی شود، همبسته های صوت شناختی تکیه بسیار ضعیف هستند، فرایند واجی حساس به تکیه در آن ها مشاهده نمی شود و ساختار هجایی به نسبت ساده است. در پژوهش حاضر به بررسی این ویژگی ها در زبان فارسی پرداخته ایم. این بررسی نشان می دهد که زبان فارسی ویژگی های یک زبان هجا زمان را نشان می دهد. این فرضیه مطرح شد که که رده ریتمی در این زبان متأثر از ویژگی های واجی است. یافته های پژوهش حاضر شاهدی است مبنی بر اینکه تکیه نقش اندکی در نظام واجی زبان فارسی ایفا می کند؛ از این رو، این زبان به رده زبان های هجا زمان تعلق دارد.