مطالب مرتبط با کلیدواژه

طرح واره ساختی


۱.

واژه های غیربسیط فارسی در صرف واژگانی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب اشتقاق صرف واژگانی صرف ساختی طرح واره ساختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
زبان فارسی از دو فرایند اشتقاق و ترکیب به صورت زایا در ساخت واژه های جدید بهره می گیرد. این پژوهش ضمن تحلیل واژه های غیربسیط فارسی، در دو انگاره صرف ساختی و صرف واژگانی به این سؤال پاسخ می دهد که کدام انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. بر اساس این پرسش، فرضیه ای مطرح شد که با توجه به بهره مندی صرف ساختی از طرح واره های انتزاعی صرفی، ساخت سلسله مراتبی واژه های غیربسیط و ارائه تحلیل معنایی این انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. با بررسی دو فرایند اصلی ترکیب و اشتقاق در دو انگاره صرف ساختی و واژگانی با توجه به داده های زبان فارسی، مقایسه آن ها با یکدیگر و نیز بررسی موارد خلاف قاعده در صرف واژگانی مشخص شد. هرچند هر دو انگاره یاد شده نگرشی واژه بنیاد به صرف دارند؛ اما صرف ساختی با بهره مندی از مفهوم ساخت برای تحلیل پدیده های صرفی، طرح واره های انتزاعی و توجیه معنای واژه های غیربسیط بر اساس داده های تحقیق در تحلیل واژه های غیر بسیط، کارآمدتر از انگاره صرف واژگانی است. از این رو فرضیه این پژوهش تأیید شد.
۲.

تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف ساختی تنوع معنایی کلمه مرکب طرح واره ساختی ستاک حال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۶ تعداد دانلود : ۸۳۵
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. به این منظور، واژه های مدنظر از پیکره های درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژه ها در مقوله های معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای می گیرند و به دو مقوله عمده واژگانی صفت و اسم تعلق دارند. بررسی درزمانی واژه های استخراج شده نشان داد فرضیه سنتی بسط مفهوم عامل به ابزار در زبان فارسی پاسخ گو نیست، بلکه در شکل گیری دو مفهوم عامل و ابزار واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» از مفهوم ویژگی شخص / شئ عامل در زبان فارسی فرایند حذف موصوف دخیل است. در رخداد چنین فرایندی ترجمه قرضی واژه ها از زبان انگلیسی در زبان فارسی تأثیرگذار بوده است.  نتایج این بررسی حاکی از آن است معنای آغازین ساخت را باید «ویژگی متمایزکننده هستاری مرتبط با مفهوم یافتن و جزء اول» دانست که به عنوان انتزاعی ترین همبستگی صورت و معنای ناظر بر عملکرد واژه های مرکب ساخت [x-ستاک حال «یاب»] در زبان فارسی است. براساس داده های گردآوری شده پژوهش حاضر، این ساخت بیشترین تعداد واژه های استخراج شده را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد حذف موصوف «شخص» منجربه شکل گیری طرح واره ای با معنی «شخص انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» شده است. نظیر چنین طرح واره ای با حذف موصوف «دستگاه / نرم افزار» در شکل گیری طرح واره ابزار با معنی «شئ انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» به کار رفته است.
۳.

چندمعنایی واژه های پیچیده مختوم به «نامه» در چارچوب صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامه چندمعنایی سازوکارهای مفهومی شبه وند طرح واره ساختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
بررسی واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژه سازی «نامه» در این گروه از واژه های پیچیده زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شده است. برای نیل به این هدف، 102 واژه ساخته شده با «نامه» از فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری ،1381) و فرهنگ دهخدا (1377) گردآوری شدند که با استفاده از امکانات صرف ساختی مبنی بر وجود طرح واره ساختی ناظر و انشعاب زیرطرح واره ها بر اساس دخالت سازوکارهای سطح مفهومی، در 12 دسته مختلف قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طرح واره های تصویری، مجاز و استعاره سه سازوکار اصلی عامل چندمعناشدن سازه مشترک «نامه» در واژه های مورد بررسی بوده است. به علاوه، امکانات صرف ساختی از جمله وجود معنای مقید در قالب اصطلاح ساختی، واژگان سلسله مراتبی و وراثت پیش فرض نشان داد که بر ساخت واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، طرح واره ای ساختی موسوم به اصطلاح ساختی ناظر است که «نامه» را در وضعیت بینابین ترکیب و اشتقاق قرار می دهد و آن را به عنوان «شبه وندی» در مسیر دستوری شدگی قرار می دهد.
۴.

بازنمایی نحوی، معناشناسی وکاربردشناسی فعل های مجاور در زبان فارسی (تحلیلی بر مبنای دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الحاق هسته ای دستور نقش و ارجاع طرح واره ساختی فعل های مجاور فعل های قیدگون فعل های نمودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
در گفتار عادی و روزمره ما و به طور کلی در بافت های غیررسمی و محاوره ای با کاربرد ساخت هایی مواجه می شویم که در آن ها دو فعل در کنار هم ظاهر می شوند؛ مانند «کشید بردش»، «گرفت خوابید»، «دارم می روم». هر سه ساخت دارای ویژگی مشترک هم جواری فعل ها هستند که در آن ها یک فعل نقش اصلی و دیگری نقش فرعی دارد. به همین جهت در پژوهش حاضر ذیل عنوان «فعل های مجاور» مورد بررسی قرار خواهند گرفت. نگارندگان معتقدند دستور نقش و ارجاع با قابلیت هایی که دارد به خوبی می تواند از عهده توصیف و تبیین ساخت فعل های مجاور برآید. در این دستور تمام ساخت های زبانی در سه بُعد نحوی، معنایی و کاربردی (ساخت کانونی) بررسی می شوند. بر این اساس، در جستار حاضر نخست به دسته بندی انواع فعل های مجاور،  سپس به بحث پیرامون ویژگی های آن ها می پردازیم. در ادامه بازنمایی نحوی، معنایی، ساخت کانونی و در نهایت، طرح واره ساختی فعل های مجاور در زبان فارسی را ارائه خواهیم داد. بازنمایی نحوی شامل ساخت لایه ای بند، سطح الحاق و نوع پیوند است. بازنمایی معنایی نیز در بردارنده بازنمایی منطقی بندها است. ساخت کانونی نیز اشاره به چگونگی توزیع اطلاع در واحدهای تشکیل دهنده ساخت افعال مجاور دارد. تمامی اطلاعات سه بازنمایی مذکور نیز در قالب طرح واره ساختی ارائه خواهد شد.
۵.

بررسی چندمعنایی فعل های مرکب فارسی با همکرد گرفتن براساس نظریه صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی صرف ساختی طرح واره ساختی فعل مرکب همکرد گرفتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
جستار پیش رو به دنبال آن است الگوهای شکل گیری فعل های مرکب همراه با همکرد گرفتن را در چارچوب نظریه صرف ساختی (بوی، 2010الف و ب) واکاوی و چندمعنایی موجود در آن ها را بررسی کند. در جمع آوری داده های پژوهش که پیکره ای حاوی 300 فعل مرکب همراه با همکرد «گرفتن» است، از فرهنگ زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (1381)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (رسولی و همکاران،2011)، فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) و فرهنگ واژه یاب برخط فارسی استفاده شده است. جهت تبیین چندمعنایی فعل های مرکب مورد نظر و شناخت الگوی ساخت آن ها، با پذیرش ایده «واژگان پایگانی» و کمک گرفتن از مفهوم طرح واره ساختی و زیرطرح واره ساختی، تمامی معانی متمایز به هر الگوی شکل گیری این افعال در قالب زیرطرح واره ساختی مجزا ترسیم شد. هر چند این زیرطرح واره های ساختی نیز در سطوح مختلفی از انتزاع قرار دارند. بنا به مفاهیم وراثت پیش فرض انگیختگی و سلسله مراتبی بودن واژگان، همه زیرطرح واره های ساختی تحت یک طرح واره ساختی بسیار انتزاعی و کلی مرتبه بالا قرار می گیرد. نتایج نشان داد تحلیل چندمعنایی واحدهای زبانی در چهارچوب صرف ساختی، رویکردی شناختی، ساخت بنیاد و «واژه بنیاد» است که در سطح انتزاعی طرح واره ساختی اتفاق می افتد. برای افعال مرکب  همراه با همکرد گرفتن هفت طرح واره ساختی کلی شناسایی و ترسیم شد که هرکدام به چندین زیرطرح واره ساختی تقسیم می شدند. در نهایت، شبکه پایگانی و سلسله مراتبی کامل از  این طرح واره های ساختی ارائه می شود.
۶.

چند معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب صرف ساخت ستاک حال طرح واره ساختی چند معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف ساخت (بوی 2010 و 2015) است. در این راستا طرح واره ها و زیرطرح واره های ساختی ناظر بر واژه های مختوم به پوش شناسایی و تحلیل گردید، شبکه چندمعنایی آن ها ترسیم شد و تنوعات معنایی آن ها تبیین گردید. داده های پژوهش از منابع مختلفی شامل فرهنگ دهخدا، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند ستاک حال پوش می تواند با واژه هایی از مقوله های دستوری شامل اسم، صفت و قید ترکیب شود. در این ترکیب ها، پوش می تواند ستاک حال دو فعل متفاوت پوشیدن و دیگری صورت سببی آن یعنی پوشاندن باشد. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشیدن در دو مقوله معنایی کنشگر و ویژگی (انسان، جاندار غیرانسان، چیز و مکان) قرار می گیرند. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشاندن در سه مقوله معنایی کنشگر، ویژگی (انسان، چیز و مکان) و ابزار قرار می گیرند. نتایج بررسی ها همچنین نشان می دهند که چندمعنایی واژه های مختوم به ستاک حال پوش ناشی از 4 عامل مختلف است. عامل اول دووجهی بودن ستاک پوش (از مصدرهای دو فعل مجزای پوشیدن و پوشاندن( است. دومین عامل بسط استعاری معنای پوشاندن است که در برخی واژه ها معادل با پنهان ساختن و افشا نکردن است و نه پوشاندن فیزیکی. سومین عامل حذف موصوف است که موجب می شود صفت همراه آن به اسم تبدیل شود. عامل چهارم وام گیری است که در بسیاری از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دیده می شود.