فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۸۱ تا ۹٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شِکَند گمانیگ وِزار اثری است کلامی که در نیمه های سده سوم هجری نوشته شد. در آن زمان زبان پهلوی فاقد پشتوانه سیاسی پیشین خود بود، ضمن اینکه کاربرد روزمره اش در میان مردم را از دست می داد، و عربی و فارسی به تدریج در همه زمینه ها جای آن را می گرفتند. در چنین زمانی، نویسنده این اثر متنی کلامی را می نویسد بدون اینکه از وام واژه های عربی برای بیان مفاهیم پیچیده استفاده کند، و در این کار بسیار موفق است. او مفاهیم پیچیده را تنها با استفاده از واژه های پهلوی بیان می کند، و از امکانات واژه سازی پهلوی بیشترین بهره را می برد. چون پسوندهای اشتقاقی از جمله مهمترین امکانات واژه سازی در زبان پهلوی هستند، این سوال مطرح می شود که پسوندهای استفاده شده در این اثر چگونه کمیت و کیفیتی داشته اند؟ بدین معنی که آیا نویسنده پسوندهای پر شماری در دسترس خود داشته است و یا اینکه آن پسوندها از نظر قابلیت های واژه سازی، در مقایسه با پسوندهای فارسی ویژگی های متمایزی داشته اند؟ بررسی این اثر نشان می دهد پسوندهای استفاده شده بسیار کمتر از پسوندهای رایج در زبان فارسی بوده و به جز یکی دو مورد، همه در فارسی به کار رفته اند.
بررسی ساخت ملکی محمولی در گیلکی رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مالکیت مفهومی جهانی است. بازنمود این مفهوم در نحو به دو شکل کلی اسمی و محمولی است. مالکیت اسمی به شکل گروهی اسمی شامل مالک و مملوک بازنمود دارد و مالکیت محمولی به صورت جمله بیان می شود. در این مقاله، ساخت ملکی محمولی در گیلکی رشت با رویکردی رده شناختی بررسی می شود. روش پژوهش ترکیبی از داده های اولیه و ثانویه است. 420 جمله نمونه با مصاحبه از گویشوران گیلکی رشت به دست آمد و صحت آن ها به تائید 12 گویشور این زبان رسید * . داده های پژوهش راستورگوئوا و همکاران (2012) نیز برای پژوهش استفاده شدند. چارچوب نظری پژوهش پیش رو، استاسن (2009) است که در آن چهار رده برای رمزگذاری ساخت ملکی محمولی معرفی شده اند. این چهار رده عبارتند از مالکیت مکانی، مالکیت بایی، مالکیت مبتدایی و مالکیت با محمول «داشتن». سه رده مالکیت مکانی، مالکیت بایی و مالکیت با محمول «داشتن» در داده ها وجود داشتند، اما شواهدی از وجود مالکیت مبتدایی در این زبان یافت نشد. در بین این سه رده، کاربرد ساخت ملکی با محمول «داشتن» بیش تر است و بیش تر داده های پژوهش به این راهبرد تعلق دارند. به همین دلیل، این راهبرد را می توان راهبرد اصلی رمزگذاری مالکیت محمولی دانست.
بررسی «حضور تدریس» در دوره های برخط آزفا برپایه چهارچوب مفهومی اندرسون : مطالعه موردی مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره های برخط آموزش زبان دوم به سرعت در جهان درحال گسترش است و مدرس، مهم ترین عامل موفقیت در این دوره ها به شمارمی آید. با توجه به عدم حضور فیزیکی مدرس در این گونه دوره ها، لازم است با کاربست راهکارهایی، «حضور تدریس» در کلاس های مجازی تقویت شود. هدف اصلی در این جستار این است که با تکیه بر چهارچوب مفهومی اندرسون و همکاران (2001)، «حضور تدریس» را به عنوان یک مؤلفه تأثیرگذار در دوره های برخط آزفا (آموزش زبان فارسی) به غیرفارسی زبانان در مرکز بین المللی آزفای دانشگاه فردوسی مشهد بررسی کند. روش این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی است و ابزار آن پرسش نامه ای برگرفته از چهارچوب مفهومی حضور تدریس اندرسون است و علاوه بر تحلیل های کیفی، تحلیل های کمی نیز ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل سی مدرس فعال مرکز آزفای دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که از میان سه شاخصه حضور تدریس شامل طراحی و سازماندهی آموزشی، تسهیل گفتمان و آموزش مستقیم، بیشترین موافقت و کاربست با تسهیل گفتمان بوده است. از میان مؤلفه های شاخصه اول، طراحی روش های تدریس و آموزش آداب معاشرت اینترنتی و در شاخصه تسهیل گفتمان، تشویق مشارکت یادگیرندگان و مشارکت با یادگیرندگان برای برانگیختن بحث بیشترین درصدِ موافقت و کاربست را نشان می دهد. همچنین در شاخصه آموزش مستقیم کمترین درصد در میان تمام مؤلفه ها و شاخصه ها به ارائه مستقیم مطالب و سؤالات اختصاص داشت که بیانگر پذیرش رویکردهای نوین آموزشی در میان مدرسان مرکز فردوسی است.
بررسی کارکردهای پوشاک و زیورآلات در دیوان قانع بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیر گیرو ازجمله زبان شناسانی است که موضوع بررسی نشانه های اجتماعی برای فهم معنای پنهان و ضمنی متن را مطرح می کند. نشانه شناسی اجتماعی رویکردی است که به بررسی نشانه ها برای دریافت معنای پنهان در متون می پردازد. نشانه های اجتماعی آنگاه که در محور هم نشینی درکنار دیگر نشانه ها و واژه ها قرار می گیرند، معنایی فراتر از معنای صریح و ظاهری به مخاطب انتقال می دهند . پوشاک و زیورآلات به عنوان یکی از بارزترین پدیده های فرهنگی-اجتماعی در کلام و نوشته های نویسندگان و سرایندگان جایگاه ویژه ای دارد. سرایندگان کُردزبان نیز به پوشاک و زیورآلات محلّی خود به وفور توجه داشته اند و آن ها را با اهداف گوناگونی در سروده های خود به کار برده اند. قانع نیز در مقام یکی از سرایندگان نامدار کُرد در سروده های خود به پوشاک و زیورآلات بسیار اشاره کرده است؛ این اشارات او نیز کارکردهای مختلفی دارد. بررسی بازتاب پوشاک و زیورآلات محلّی در دیوان قانع ازدیدگاه نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو نشان می دهد هریک از انواع پوشاک و زیورآلات مردم کُرد در دیوان قانع نشانه ای است که با قرارگرفتن در محور هم نشینی درکنار دیگر واژه ها و در بافت متن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی جامعه کردستان، وطن پرستی مردم کُرد و احوال روحی و روانی شاعر اشاره می کند.
گویش سنجی گونه های زبانی رایج در حدّ ِفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان: با استفاده از رویکرد فاصلۀ لونشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
بررسی مفهوم نیایش در کیش مانوی: مطالعه موردی سه نیایش فارسی میانه مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیایش های بر جای مانده از مانویان بیشتر به زبان های فارسی میانه و پارتی هستند.نیایش های مانوی عموما در بردارنده مضمون نجات نور و رستگاری روح درآمیخته با تاریکی و نادانی است. این نیایش های اغلب شعر گونه بوده و به صورت سرود هایی همراه با موسیقی درتالارهای مخصوص نیایش که در مانستان ها ساخته شده بودند، خوانده می شدند. نیایش های مانویان دارای دو جنبه فردی و اجتماعی بوده و نیایش ها و نماز های روزانه به صورت فردی یا جمعی همراه با آداب و مناسک خاصی خوانده می شدند. هدف از این پژوهش نگاهی اجمالی به مفهوم و جایگاه نیایش در باور مانویان با مطالعه موردی سه نیایش فارسی میانه است . این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای سه نیایش فارسی میانه مانوی: قطعه ی نیایشی M4b، قطعه M20 و دست نوشته ی M174 را مورد واکاوی قرار داده است. مطالعه ی این نیایش ها نشان می دهد که نیایش های مانویان عموما دربردارنده عناصر بنیادین اندیشه و عرفان این کیش هستند. مضامینی چون تقابل تاریکی و روشنی، نجات روح یا نور در بند تاریکی و رستگاری آدمی، استغاثه به پدر بزرگی، درخواست یاری از ایزدان و جستجوی منجی از اصلی ترین مواردی هستند که در نیایش های مانویان بیان می شود. این نیایش ها گاه شکل اندرز به خود می گیرند و گاه به صورت درخواست بیان می شوند.
تحلیل شناختی استعاره های مفهومی عشق در زبان روزمره نابینایان و بینایان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
213 - 244
حوزههای تخصصی:
حس بینایی یکی از مهم ترین حواس انسان در درک و دریافت داده های محیطی است و نقشی اساسی در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها دارد. از این رو، انتظار می رود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارت های شناختی از جنبه های گوناگون با عملکرد افراد بینا متفاوت باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری عشق در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای دوزبانه کردی فارسی انجام شد. به این منظور، داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 50 گویشور بزرگسال بینا و نابینای دوزبانه کردی فارسی زبان در رده سنی 18 تا70 سال در استان ایلام گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، از نظر فراوانیِ تعداد استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ عشق در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان عشق به طور معنی داری حس شنوایی را بیشتر از افراد بینا به کار بردند. در برخی استعارات نیز، آزمودنی ها از قلمروهای مبدأ خاصی برای بیان عشق استفاده کرده بودند که به نظر می رسید بازتابی از تأثیرات فرهنگی باشد. افزون براین، دستاوردهای این پژوهش می تواند با کمک به برطرف کردن مشکلات زبانی افراد نابینا، منجر به تعامل بیشتر این افراد با اجتماع شود.
زباهنگ ناسزا در رمان نوجوان بر اساس رویکرد هایمز(مطالعه موردی مجموعه آبنبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
143 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های زبان در فرهنگ عامیانه ناسزا است که بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و زبان آدمی بوده و هست و از آن می توان به عنوان زباهنگ یادکرد. «زباهنگ» درحقیقت نمایش فرهنگی از یک زبان است و رابطه بین زبان و فرهنگ را نشان می دهد. در این میان، یکی از شیوه های رایج زبانی، داستان طنزآمیز است که منبع مناسبی برای شکل گیری فرهنگ در جامعه است و می توان با بررسی زبان داستان، فرهنگ آن جامعه را بررسی کرد. بر این اساس، پژوهش حاضر، به بررسی زباهنگ ناسزا در مجموعه طنز «آب نبات» نوشته مهرداد صدقی پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف طبقه بندی محتوایی ناسزاها و تحلیل انگیزه استفاده از آن ها به بیان کارکردهای ناسزا پرداخته است تا نشان دهد استفاده از ناسزا در این مجموعه طنز متناسب با نوع اثر و مخاطب آن است یا خیر؟ برای انجام این پژوهش، نخست با مطالعه سه جلد رمان آب نبات، دویست و پنجاه ناسزا گرد آوری شد و سپس داده ها بر پایه الگوی هایمز (Hymes, 1967) تحلیل شد. از جمله یافته های این مقاله این است که کارکردهای طنز در این داستان بیشتر شامل طنز، خشم، سرزنش و تحقیر است که نشان می دهد نویسنده از ناسزا فقط برای طنزآمیز کردن متن استفاده نکرده است ولی طنز مهم ترین انگیزه نویسنده از به کارگیری طنز است. اگرچه ناسزا در آثار طنز امری طبیعی است؛ ولی با توجه به نقش مهم داستان در ایجاد فرهنگ مناسب اجتماعی و تأثیر آن در سبک زندگی نوجوان، نویسندگان رمان کودک و نوجوان باید به آن بیشتر توجه کنند.
Promoting Professional Identity Formation of Novice EFL Teachers in E-teaching Through Online Image Management (OIM) Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
201 - 222
حوزههای تخصصی:
Although the EFL teachers' challenges in developing and enhancing Professional Identity Formation (PIF) in face-to-face and virtual instruction contexts have extensively been explored, there were a limited set of practical and advantageous strategies, particularly for the novice teachers, in promoting their PIF in E-teaching especially since the emergence of changed priority of teaching contexts amid the COVID-19 outbreak. Accordingly, this study attempted to check the Iranian novice EFL teachers’ PIF, uncover the potential impacts of utilizing Online Image Management (OIM) strategies in promoting their PIF, and identify the most-preferred OIM strategies. Based on the convenience sampling, 184 male and female Iranian novice EFL teachers were selected to participate in this quasi-experimental study. Two instruments, including a Questionnaire of Perceived Professional Identity (QPPI) and a series of Quantitative Online Interviews (QOIs), were used to collect the data via the virtual platform of Survey Planet. The descriptive statistics and Independent Samples t-Test packages in R were utilized to analyze the data. The results confirmed the low levels of professional identity among Iranian novice EFL teachers, verified the significant effects of OIM strategies in promoting PIF of Iranian novice EFL teachers, and shed light on reflection practices and strategies in enhancing digital literacy as the most-favored OIM strategies in promoting PIF among these teachers. This study may provide implications for EFL teachers and trainers in helping novice EFL teachers to promote their PIF with OIM strategies.
سندی راجع به تاریخ واژه گزینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژه «شَعَرَ» در قرآن و جایگاه آن در حوزه معنایی ادراک و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.
واکاوی ورود واژه های ترکی به زبان فارسی: مطالعه موردی «دستور شهریاران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پ ژوهش کوشش می شود از رهگذر بررسی یک پیکره نوشتاری، یعنی کتاب دستور شهریاران که از متن های مهم دوره صفویه است، تحلیل و تبیینی پذیرفتنی برای ورود واژه های ترکی به زبان فارسی به دست داده شود. متن هایی از نوع متن یادشده، افزون بر ارزش تاریخی، به لحاظ زبان شناسی نیز اهمیت دارند؛ بدین دلیل که با بررسی آن ها به اطلاعات مهمی درباره وضعیت زبان فارسی و دیگر زبان های رایج در ایران در دوره نگارش آن ها دست می یابیم. این پژوهش نشان می دهد که واژه های ترکی در برخی از حوزه ها به صورت انبوه وارد زبان فارسی شده اند و کاربرد آن ها در زبان فارسی تا حدود صد سال پیش تداوم یافته است. واژه های ترکی واردشده در زبان فارسی، دامنه چشم گیری از مفاهیم سیاسی، نظامی، حکومت داری و... را بیان می کرده و می کنند. دلایل بسیاری می توان برای پرکاربردشدن واژه های ترکی در زبان فارسی برشمرد که از جمله آن ها پیوندهای دیرین مردمان ایرانی با ترک زبان ها، تماس دیرپای دو زبان فارسی و ترکی، ارتباط های ایران با همسایگان ترک زبان خود و حاکمیت دودمان های ترک زبان بر ایران است. در نتیجه دگرگونی هایی که در یک سده اخیر در ایران به وجود آمده، بخش زیادی از واژه های ترکی واردشده به زبان فارسی رفته رفته مهجور و کم کاربرد شده اند.
بازتاب گفتمان اومانیستی در رمان معاصر روز دیگر شورا اثر فریبا وفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
171 - 191
حوزههای تخصصی:
«اومانیسم» مکتبی فلسفی و ادبی است که منشأ پیدایش آن را یونان قدیم می دانند. این مکتب بر ارزش و مقام انسان ارج نهاده و او را میزان همه چیز قرار می دهد. اوج تجلی اومانیسم در قرون وسطی بود که راهی نو برای تقابل با استبداد کلیساهای قرون وسطی ایجاد کرد. آزادی، خود مختاری، خود رهبری، خویشتن شناسی و شناخت ابعاد مختلف استعدادهای انسان از جمله موضوعات مهمی است که در این مکتب مورد تأکید قرار گرفته اند. بی گمان وجه اشتراک عرفان با اومانیسم نیز در همین موضوعات است. رمان روز دیگرشورا، توجه جامعه را به سوی واقعیاتی که از نظر ما دور مانده اند، جلب می کند. سعی در روشن کردن اذهان به سوی انسان گرایی وارزش مقام خود است. تلاش برای یافتن هویت در رمانش موج می زند. بنابراین پرسش اصلی این تحقیق آن است که اومانیسم با چه جلوه های زبانی ای در رمان روز دیگر شورا بازتاب یافته است. در این پژوهش سعی برآن است رمان روز دیگر شورا در مبانی و افکار اومانیستی، با توجه به خردگرایی، فردگرایی، انسان مداری، آزادی، روابط انسانی، ارزش و کرامت انسانی، اراده، طبیعت گرایی، تعهد، عدم محدودیت به جغرافیای خاص و کمال گرایی و غیره مورد بررسی قرار گیرد. برآیند این تحقیق که به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته، حکایت از آن دارد که از مبانی اومانیسم، انتقاد از سنت و جدال با جهل و خرافه- روابط انسانی- اراده و آزادی- طبیعت گرایی- مدارا و تساهل- خردگرایی و تعهد در چارچوب و جای جای رمان مشاهده شده است.
واژه سازی در فارسی از منظر یک نظریه نام شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
From Needs Analysis to Book Evaluation: The Case of SAMT English for the Students of Dentistry
حوزههای تخصصی:
The main goals of the study were to decipher the English language needs of dental students and to evaluate the effectiveness of the recent official English for specific purposes (ESP) book published for Iranian dental students by SAMT Publication. Accordingly, the study sought to determine whether this book has the potential to meet the specific needs of dental students. Needs analysis data were gathered by interviewing 34 ESP stakeholders from two universities of medical sciences in Iran. The interviews attempted to examine the students' language needs, lacks, and preferences. Following the needs analysis, six evaluators evaluated the coursebook based on a book evaluation form. The results obtained from the needs analysis highlighted the significance of practicing 4 language skills in addition to medical terminology. In terms of students' language skill lacks, it was found that the majority of the students had problems in listening, speaking, vocabulary, and pronunciation. The participants also reported the learners' preferences and some drawbacks of current ESP courses with respect to learning styles and methodology. Following the book evaluation process, it was concluded that even though the book did not gain a fully satisfactory score, among a few ESP books published for Iranian dental students, this book was the most appropriate one to be used in ESP courses. However, considering some points can surely improve our future ESP books and give the material developers a better understanding of ESP materials.
A Methodological Synthesis of Research Articles in the English for Specific Purposes’s Lifespan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research synthesized the methodological issues of studies published in English for Specific Purposes from its debut in 1980 up to 2020, from both an overall perspective and also periodically in four decades. To this aim, we examined 617 empirical articles with regard to two themes: (a) research methodology, and (b) data sources. More specifically, we probed into the methodological designs, how they were integrated and the points of departure in qualitative research. Our results brought to the fore that the majority of ESP articles were framed as combined methods studies, most frequently concurrent designs, dominated by qualitative data and data collection. As well, about half of qualitative studies did not specify their approach and the majority of quantitative works utilized descriptive statistics and combinations of different tests. Pertaining to data sources, text samples as well as an amalgamation of different data collection techniques were the most prominent ones. Based on these results and discussion, we provided empirically–grounded recommendations and suggestions for promoting methodological transparency and rigor for the prospective studies for the field of ESP and applied linguistics in general.
Pragmatic Failure in Cross-Cultural Communication: Scrutinizing the Causes and Challenges Involved in Iranian EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pragmatic failure is an issue usually occurring in cross-cultural communication when L2 learners cannot express themselves appropriately. This study aimed to discern the factors leading to cross-cultural pragmatic failure (CCPF) and the challenges EFL learners face in trying to overcome miscommunication problems. Following a qualitative research design, in the first study phase, one of the researchers observed 10 EFL teachers’ classes for 90 minutes each, twice a week during the term to take the required field notes for further analysis. To obtain more in-depth information, in the second phase, semi-structured interviews were conducted with 20 EFL teachers and learners, and the data were collected. The EFL teachers were from private English language institutes, and the student participants were EFL learners studying either in state-run universities or private language centers. The results of the thematic analysis revealed that EFL classroom context, time and budget, assessing pragmatic knowledge, ELT textbook, and teacher education were perceived as the causes of CCPF by the interviewees. Moreover, the extracted themes associated with learners’ challenges included linguistic incompetency, investing insufficient time and effort, psychological factors, cultural and sociocultural differences, inappropriate teaching methodology, and teachers’ pragmatic competence.
ارتباط گفتمان چرک و زیست قدرت در پرندۀ یهودی و عزاداران برنارد مالامود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
103 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی «گفتمان چرک» و ارتباط آن با پدیده «مهاجرت» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری نظریّات منتقدانی نظیر داگلاس و بومن و تمرکز بر موضوعاتی چون انزجار، غریبگی و اقتصاد احساسی در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه گفتمان زیست قدرت از مقوله «چرک» به منزله ابزاری در راستای کنترل، انقیاد و حذف اقلیت «دایاسپورا» استفاده کرده و آن را با سیاست پیوند زده است؟ بدین منظور، دو داستان کوتاه مالامود - پرنده یهودی (1963) و عزاداران (1955) - به روش توصیفی‑تحلیلی بررسی می شوند تا با تمرکز بر مقوله «چرک»، ارتباطِ بین اعمال نظم بر بدنِ افراد و انضباط مورد نظر گفتمان زیست قدرت تبیین شود. چنین استدلال می شود که جنبش «ضدچرک» مدرنیته، با تحمیل دوانگاره «تمیز»/«کثیف» به عرصه جغرافیای فرهنگی وارد شده و در راستای تداوم ساختارهای سلسله مراتبی گفتمان انسان گرای لیبرال، دسته بندی قومیتی، حذف و شمول افراد گام برداشته است. این امر به سیاسی شدن مقوله حیات و شکل گیری «بیگانگانی» انجامیده که مصداق بی نظمی و ناهنجاری هستند. به علاوه، گفتمان لیبرال با ذاتی جلوه دادن مقوله چرک در این گروه ها، سعی کرده توجّه جامعه جهانی را از فقر تحمیل شده بر آنها منحرف و با بازنمایی ایشان به منزله منبع تهدید ملّی، در راستای حذف فیزیکی آنها اقدام کند.
رابطه بین عواطف معلّم، نوازه گری و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 107
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، با به کارگیری طرح تحقیقاتی تلفیقی، به بررسی عوامل پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی در متغیرهای عواطف معلّم و نوازه گری برای یادگیرندگان زبان انگلیسی می پردازد. همچنین، این مطالعه نگرش دانشجویان درباره نقش عواطف معلّم و نوازه گری در پیشرفت تحصیلی شان را می کاود. در این راستا، 232 دانشجوی زبان انگلیسی بر اساس نمونه گیری در دسترس و شش دانشجو هم در مرحله کیفی بر اساس اشباع داده ها شرکت داشتند. برای سنجش عواطف معلّم و میزان نوازه ای که دانش آموزان در کلاس دریافت می کنند، از پرسشنامه های معتبر مربوطه استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین عواطف معلّم، نوازه گری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی وجود دارد. همچنین، نتایج به دست آمده از رگرسیون چندگانه نشان داد که عواطف معلّم پیش بینی کننده بهتری برای پیشرفت تحصیلی است. همچنین، نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعیِ داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، 11 مضمون مشترک به دست داد. نتایج نشان می دهد نوازه گری و نوازه شوندگی منجر به برقراری ارتباط مؤثرتر بین معلّم و زبان آموز می شود.
مرکب های بهووریهی زبان فارسی: نقش آفرینی مجاز و استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد انگیزش مفهومی زیربنای خلق و درک مرکب های بهووریهی زبان فارسی را بررسی نماید و باتوجه به الگوی نقش آفرینی و تعامل مجاز و استعاره، انواع این ترکیبات را به لحاظ ساختار مفهومی مشخص سازد. به این منظور با تکیه بر مدل پیشنهادی روئیز دِمندوزا و دییز وِلاسکو (2002) برای تبیین انواع مجاز و الگوهای تعامل مفهومی، درمجموع شصت مرکب بهووریهی غیرفعلی زبان فارسی موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل ها حاکی از آن است که ازنظر الگوی مفهومی زیربنایی، مرکب های بهووریهی زبان فارسی در سه گروه اصلی قابل طبقه بندی هستند: ۱) ترکیبات حاصل عملکرد یک مجاز مفهومی (مبدأ-در-مقصد) واحد، ۲) ترکیبات حاصل تعامل مجازی، و ۳) ترکیبات حاصل تعامل استعاره و مجاز. در این میان، چون مفهوم سازی مرکب های بهووریهی حاصل تعامل مجازی ممکن است دو، سه، یا چند مجاز مفهومی متوالی را فعال سازد، این گروه از ترکیبات بهووریهی ازنظر تعداد و همچنین نوع مجازهای نقش آفرین زیرالگوهایی را شامل می شوند. همچنین، ترکیباتی که خلق و درک معنا در آنها الگوی تعامل مفهومی استعاره و مجاز را بازنمایی می کند، بسته به مجازبنیاد بودن یا نبودن حوزه مبدأ و مقصد استعاره زیربنایی، در دو زیرگروه، شامل ترکیبات حاصل نگاشت مجازی حوزه مقصد استعاره و ترکیبات حاصل نگاشت مجازی هر دو حوزه مبدأ و مقصد استعاره، جای می گیرند. نتایج پژوهش به طورضمنی نشان می دهند که فرایند خلق و شکل گیری مرکب های بهووریهی زبان فارسی تصادفی نیست، بلکه از الگوهای مفهومی نظام مند و مشخصی تبعیت می کند.