فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
نظم و بی نظمی: تحلیل شعر «زنگ ها» اثر ادگار آلن پو*
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یو. ماری انگمن کوشیده است نظم و انسجام درونی شعر «زنگ ها» اثر ادگار آلن پو را باوجود آشفتگی ظاهری آن نشان دهد. این شعر از چهار قطعه ی نامساوی تشکیل می شود و هر قطعه نماد دورانی از زندگی انسان است که برای آن زنگ خاصی درنظر گرفته شده است. این شعر از وزن تروکی پیروی می کند و در آن، شاعر از وتد ناقص برای تقلید نواخت زنگ ها بهره ای هوشمندانه برده است. در سرتاسر این شعر، شاعر از فنون آوایی مختلف ازجمله قافیه، الگوهای صوتی، واج آرایی و نام آواها برای ایجاد ساختاری متوازن استفاده کرده و از این طریق، آهنگ زنگ ها را با مفهوم هر دوره از زندگی منطبق ساخته و درنتیجه به ایجاد انسجام معنایی پرداخته است. این مقاله می تواند نشان دهد که چگونه یک شاعر می تواند از دستگاه های مختلف صوتی زبان خود استفاده کند تا با بهره گیری از نمادپردازی صوتی و معنا، توازن ایجاد کند. ساختار مقاله در ترجمه با قراردادن ارقام و جدول های ضمیمه درون متن، کمی با اصل مقاله متفاوت است و دلیل این تغییر برقراری ارتباط آسان تر خوانندگان با بحث ها و داده های ارائه شده در هر شکل یا جدول است.
روشنگری در بوته آزمایش: نگاهی به نمایشنامه دشمن مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان آثار ایبسن که در ایران شناخته شده اند‘ دشمن مردم بیشتری خواننده و بیشتری مخاطب تلویزیونی و تئاتری را داشته است. در میان شمار زیادی از این گروه‘ گونه ای برداشت تحسین آمیز از ‹‹قهرمان›› این نمایشنامه دیده می شود که بسیار بحث انگیز است که این خود نشانگر خوانش های یک سویه نگر منتقدان یا کارگردانان این اثر است. در این گفتار‘ نویسنده سرچشمه چنین برداشتی را آرمانخواهی و قهرمان پرستی نهفته در رمانتیسیم و قهرمان پروری های ساده لوحانه می داند‘ نگرشی که ایبسن چندان به آن خوشبین نبود. به نظر نویسنده‘ ایبسن در این نمایشنامه‘ با بهره جستن از شیوه ویژه یک درام نویس نوین‘ نگاهی دوگانه به چهره های روشنگر دارد و بر نسخه هایی که آنان برای دگرگونی اجتماعی می نوشتند خرده می گیرد.
ساخت غیر شخصی با شواهدی از گویش مازندرانی
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر ناظر به دو مفهوم اصلی اصطلاح«غیر شخصی»در تجزیه و تحلیل کلام و دستور زبان است.این اصطلاح در تجزیه و تحلیل کلام، برای مکانیسم های غیر شخصی کردن به منظور بیان افعال کنشی غیر مستقیم و رعایت ادب و نزاکت به کار می رود.در دستور زبان، این اصطلاح سه کاربرد به شکل های زیر دارد: ضمایر غیر شخصی، فعل های غیر شخصی و ساخت های غیر شخصی.در این مقاله، پس از ارائه ی بحثی عام، دو دسته اصلی از ساخت های غیر شخصی در مازندرانی مطالعه می شوند.در دسته اول که خود به دو زیر مجموعه تقسیم می شود، فاعل در حالت رایی و فعل به صورت سوم شخص مفرد است.در دسته ی دوم، جمله ها فاقد فاعل صوری و فعل به صورت سوم شخص مفرد است.این مطالعه با اشاره یی به جنبه های کاربرد شناختی استفاده از ساخت های غیر شخصی پایان می یابد.
نقش زدودگی و همتابینی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی سنتی، زبان ها بر اساس تصریفی و غیرتصریفی بودن طبقه بندی می شوند اما نه تنها بر این اساس نمی توان مرز دقیقی بین زبان ها قائل شد بلکه در الگوهای تصریفی نیز یکدستی مشاهده نمی شود. با طرح مفهوم «گونة متعارف تصریف» می توان تعاریف مشخصی برای تعیین محدودة صرف تصریفی و غیرتصریفی ارائه کرد اما تعیین معیارهایی که ابعاد مختلف گونة متعارف را مشخص می کنند، می تواند به تشخیص و تعریف مواردی بیانجامد که از این گونة متعارف و استاندارد تخطی کرده اند و نوعی گونة غیرمتعارف به شمار می روند. در این پژوهش سعی بر آن است که الگوی تصریف در صیغگان تصریفی برای یک واژة واحد و نیز برای واژه های متفاوت در یک طبقة تصریفی بررسی گردد، بر اساس معیارهای مطرح در هر الگوی تصریف، موارد انحراف از گونة متعارف دسته بندی شود و نهایتاً با تمرکز بر معیارهای موجود، دو نوع خاص از این گونه های غیرمتعارف یعنی نقش زدودگی و همتابینی در داده های زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی ماهیت معنای دستوری در علم صرف روسی
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان روسى در حوزهء علم صرف به بررسى ماهیت "معناى دستورى " پرداخته و سعى مى کنند تا با یافتن و مطرح ساختن یک سرى خصوصیات، معناى دستورى را از سایر معانى- به ویژه معناى لغوى- متمایز سازند. بسیارى از زبان شناسان روس، معناى دستورى را یک عنصر دو وجهى مى دانند که در بر گیرندهء دو وجه "صورت" و" معنا" است. صورت معانى دستورى را "ابزارهاى دستورى صرفى" و "ابزارهاى دستورى همنشینى " تشکیل مى دهند. این زبان شناسان همچنین در تعریف خود از معناى دستورى، "انتزاعى یا تعمیمى بودن " را به عنوان مهمترین مؤلفه معناى دستورى معرفى مى کنند. اما، بررسى هاى زبان شناختى مؤید این مطلب است که مؤلفهء واقعى در تعیین ماهیت معناى دستورى "اجبارى بودن " معناى دستورى است.
باز هم تات و تاجیک
هویت سازی و یادگیری زبان انگلیسی: مطالعة موردی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بر آن هستیم تا با بهره گیری از تحلیل گفتمان انتقادی و در یک طرح تحقیق کیفی، به بررسی چگونگی هویت سازی در فراگیران زبان انگلیسی بپردازیم. فراگیران زبان انگلیسی (پنج نفر) پس از یادآوری و ارائة مجموعه ای از موضوعات فرهنگی با تمایلات غربی استخراج شده از کتاب های اینترچنج، به پنج سؤال باز مطرح شده در پرسشنامه دربارة احساس، رفتار، کنش و واکنش های احتمالی خود اظهارنظر کردند. این اطلاعات به همراه پاسخ های مصاحبه، درمجموع منبع اطلاعات این پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش تحلیل انتقادی بررسی گردیدند. تحلیل اطلاعات نشان داد فراگیران به این موضوعات گرایش دارند: 1. ارزیابی مثبت از مباحث فرهنگی جدید و مبتنی بر شعائر غربی؛ 2. تمایل به موضوعات متفاوت فرهنگی؛ 3. پذیرش انطباق بخشی از رفتارهای اجتماعی خود با آموزه های متون آموزشی؛ 4. ایفانکردن نقش انتقادی «خود» درمقابل آموزه ها. افزون براین، یافته ها بیانگر کاربرد استراتژی های متفاوت (شامل وجهیت، نفی تعارض، منطق برابر، کاربرد صفات مثبت، قراردادن خود در اجتماع، نفی قابلیت شنیده شدن) توسط فراگیران به سوی اهداف موردنظر هستند.
قلب نحوی در زبان ترکی آذری بر اساس مدل کاوشگر- هدف برنامة کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان هایی که ویژگی آرایش نحوی آزاد دارند، قلب نحوی می تواند سازه های مختلف جمله را جابه جا کند. می یاگاوا (2001) مدعی است که در زبان ترکی با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی به مشخصگر گروه زمان حرکت می کنند و فاعل در جایگاه اصلی خود، یعنی مشخصگر گروه فعلی سبک باقی می ماند. در این مقاله می خواهیم با تکیه بر رویکرد مطابقت در مدل کاوشگر- هدف برنامة کمینه گرایی و ارائة مثال های کافی نشان دهیم برخلاف ادّعای می یاگاوا، سازة موجود (فاعل) در مشخصگر گروه فعلی سبک با توجه به نقش دوگانة مطابقت (بازبینی مشخصه های غیر قابل تعبیر عنصر زمان و دریافت حالت فاعلی) باید به مشخصگر گروه زمان حرکت کند و در زبان ترکی آذری با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی مانند مفعول طی عملکرد مطابقت در طول اشتقاق نحوی، به جایگاهی قبل از گروه زمان که از آن به عنوان جایگاه تأکید یاد می شود ارتقاء پیدا می کنند، زیرا مشخصگر گروه زمان توسط فاعل پر می شود. پس قاعدة قلب نحوی در زبان ترکی آذری همان مبتداسازی است و چنانچه در فرایند تولید جمله، به دلایل معنایی و کلامی، نیازی به تأکید یا مبتداسازی باشد، گروه نقش نمای یادشده در جایگاهی قبل از گروه زمان قرار می گیرد.
علل وجود عنصر تنهایی در آثار میخاییل لرمانتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لرمانتف با وجود عمر کوتاهش توانست آثار ارزنده ای از خود برجای بگذارد. در این مقاله، آثار نویسنده با توجه به شرایط حاد خانوادگی و رخدادهای روسیه، به دو دوره تقسیم شده است. موضوع بیشتر آثار دوره اول زندگی ادبی لرمانتف در ارتباط با اختلافات خانوادگی اوست. مشکلات خانوادگی نویسنده منجر به بحران روحی و احساس شدید تنهایی در وی شد. در این مقاله همچنین سعی شده تا شرایط و وضعیت روحی نویسنده در سیمای قهرمانان اشعار و نمایش نامه های نویسنده نشان داده شود. لرمانتف در آثار دوره دوم خود، بیشتر به مسایل سیاسی - اجتماعی و فلسفی می پردازد. این مقاله به عواملی که سبب بروز عنصر تنهایی که از موضوعات اساسی آثار نویسنده است، اشاره می کند. با بررسی اشعار و نمایش نامه های لرمانتف، می توان به انگیزه های احساس تنهایی و غم و اندوهی پی برد که زندگی نویسنده را تحت تاثیر قرار داده بود. در آثار نویسنده، اختلافات خانوادگی (درگیری مادربزرگ با پدر)، مرگ زود هنگام مادری که در اشک سوخت، زندگی پدری که از نظر جامعه اشرافی محکوم و از دیدن بچه خود محروم بود، بی عدالتی های اجتماعی و نارضایتی های حاصل از حکومت پلیسی نیکلای اول به چشم می خورد.
نگاهی به گویش نامه های ایرانی
حوزههای تخصصی:
The Interdependence between the Process and the Product of Reading in English and Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از واژه های اضافی در ساختار جملات مرکب شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در کاربرد کلمات و جلوگیری از تکرار کلمات مربوط به تمام سطوح زبانی می شود. در مقاله سعی شده اشکال مختلف استفاده از کلمات اضافی و تکرار کلمات در جملات مرکب شفاهی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین موارد مربوط به نحو و ساختار جملات در گفتار ونیز موارد مربوط به ارتباطات معنایی کلمات مورد بررسی قرار می گیرد. استفاده از کلمات اضافی قواعد مربوط به جملات کتبی را نقض می کند. ولیکن استفاده از کلمات اضافی از نقطه نظر هماهنگی معنایی جملات مرکب‘ از آنجایی که معنای جمله را تغییر نمی دهند‘ حتی تاکید بر محتوای جمله نیز دارند و ارتباط نحوی بین اعضای جمله را به خوبی مجزا می کنند‘ مجاز می باشد. ساختار الگویی جملات شفاهی که نهاد جمله سه بار تکرار می شود‘ فهم ارتباط معنایی جمله را مشکل نمی کند‘ حتی تکرار ارکان اصلی جمله با تغییر گزاره ساختار جدیدی را به وجود نمی آورد. گاهاً کلمات اضافی یا تکرار کلمات نقش توصیف را ایفا کرده و باعث فهم بهتر مطلب می گردد. استفاده از کلمات اضافی و یا تکرار کلمات منجر به تشکیل مدل های مختلف ویژه نحو جملات شفاهی می شود.
بررسی صور خیال در بندهش
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی صور خیال در کتاب بندهش است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام گرفته است. متنی که پژوهش بر بنیاد آن صورت گرفته، نسخه ای است که مهرداد بهار به زبان فارسی امروزی برگردانده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان صور به کاررفته در این اثر، تشبیه بسامد بیشتری دارد. از میان انواع تشبیه، بسامد تشبیه های حسی بالاتر است و پس ازآن، تشبیه های عقلی حسی قرار دارد که مشبه به آن ها حسی است و برای نزدیک تر شدن مفاهیم انتزاعی به کاررفته است. به نظر می رسد، تشبیه در بندهش، یکی از رساترین و کارآمدترین ابزارهایی است که کاربرد آن بیش تر برای آن است که مفاهیم تعلیمی، فلسفی و انتزاعی مربوط به آفرینش و دیگر موضوع ها را دریافتنی و ملموس تر کند. در این میان، برخی از امور که حتی حسی هستند ولی به طور عادی و طبیعی، شناختشان دشوار است، روشن تر شده اند. در این اثر، تنها یک استعاره یافت شد و از دیگر عناصر خیال مانند کنایه و مجاز در بندهش، اثری دیده نشد؛ شاید به این دلیل که استعاره، مجاز و کنایه، در اثری تعلیمی به جای تأثیرگذاری و روشن سازی، آن را پیچیده تر و دشوارتر می کند. به نظر می رسد در این اثر، استوارترین و سنجیده ترین شیوه ی بیان، برای آموزش مفاهیم تعلیمی به کاررفته است.
ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی زبان روسی و مقایسة آن ها با ترجمه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی در زبان روسی و نحوة ترجمه و بیان این ساختارها به زبان فارسی را بررسی می کنیم. در زبان روسی فرم های دستوری می توانند علاوه بر معنای اصلی در معانی فرعی و مجازی نیز به کار روند. وجه امری زبان روسی نیز از این امر مستثنی نیست. معنی اصلی وجه امری بر عملی دلالت می کند که درخواست شده است؛ یعنی گوینده از کسی برای انجام عمل درخواست کرده است. در زبان روسی وجه امری با از دست دادن معنی اصلی خود برای بیان معانی فرعی و مجازی، چون شرط انجام عمل، بایستگی، امکان انجام یک عمل، غیر منتظره بودن عمل و ... به کار می رود. در این تحقیق درصدد یافتن پاسخ به این پرسش هستیم که آیا ساختارهای امری با معانی مجازی به لحاظ نحوی در مقایسه با ساختارهای امر حقیقی از ویژگی های نحوی خاصی برخوردار هستند و ارتباطی میان معنای مجازی و معنای اصلی امر در این ساختارها وجود دارد؟ در پژوهش حاضر به بررسی 11 معنی از مهم ترین معانی مجازی فعل امر زبان روسی در قالب بیش از 60 مثال و نحوة بیان، ترجمه و ارائة معادل آن ها به زبان فارسی می پردازیم. بررسی و تحلیل ویژگی های نحوی و دستوری ساختارهای امری با معانی مجازی و چگونگی انتقال و ترجمة این گونه افعال روسی به فارسی، به دلیل تفاوت های اساسی نحوی و ساختاری بین زبان مبدأ و مقصد، از اهداف مهم این پژوهش به شمار می روند.
پدیده معکوس کردن فاعل بعد از دو کلمه ربطی فرانسوی aussi et ainsi (همچنین، نیز، هم...)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
کلمات ربطی با ایجاد پیوند میان بخشهای گوناگون یک متن می توانند نقش مهمی در انسجام آن ایفا کنند. در گذشته به آنها حروف ربط پیوستگی و وابستگی اطلاق می شده است و امروز ما آنها را در مجموعه بزرگ کلمات ربطی جای می دهیم و برای هر یک با توجه به جایگاهش در جمله نقشی قائل می شویم. با توجه به اینکه تفاوتهای ساختاری بین زبان مبدأ و زبان مقصد، سبب بروز خطا در زبان مقصد می شود، در این پژوهش با انتخاب دو کلمه ربطی همچنین، نیز، هم، به این ترتیب، ...) که کاربرد آنها در زبان فرانسوی (aussi et ainsi) = (همچنین، نیز، هم، به این ترتیب، ...) فرانسه متفاوت است، مشکلات زبان آموزان ایرانی را در این زمینه پیش بینی کرده ایم. بررسی و تجزیه تحلیل ساختاری جملاتی که در آنها کاربرد کلمات ربطی مورد نظر سبب فرایند جابجایی فعل و فاعل می شود و همچنین بررسی دلایل عدم جابجایی فعل و فاعل، با وجود کاربرد این کلمات ربطی در جمله، هدف اصلی این تحقیق می باشد.
جابجایی فعل و فاعل پس از این کلمات ربطی می تواند با تغییر و تمایز معنایی همراه باشد. در حقیقت این به سبک نویسنده بستگی دارد که برای القای بسیاری از معانی مورد نظرش بخواهد از این فرایند جابجایی استفاده بکند. همچنین باید اضافه کرد که جابجایی و یا عدم جابجایی فعل و فاعل در اثر یک مولف میتواند سبب ساز یک معنی متفاوت باشد.
Vergleichende Gramatik دستور زبان مقایسه ای
حوزههای تخصصی:
بررسی ریشه شناختی چند واژه تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی از زبان های ایرانی شمال غربی است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر، از سفیدرود در جنوب تا لنکران جمهوری آذربایجان در شمال، متداول است و به سه گویش شمالی، مرکزی و جنوبی طبقه بندی می شود. از منظر ریشه شناسی، زبان های ایرانی به ویژه تالشی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. ارتباط تاریخی زبان ها از طریق پژوهش های ریشه شناسی بیشتر و بهتر درک می شود. در این مقاله تعدادی از واژه های تالشی ریشه شناسی شده اند. این واژه ها براساس تلفظ رایج آنها در گویش تالشی مرکزی طولارود - که یکی از نویسندگان این مقاله گویشور آن است- آورده شده اند. برابر واژه در دیگر گویش های تالشی نیز ذکر شده است. در ریشه شناسی سعی شده است هم ریشه واژه در دیگر گویش های ایرانی گروه شمال غربی، بهویژه تاتی یا آذری که بیشترین نزدیکی را با تالشی دارند نیز آورده شود.