فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادب عربی و فارسی در بسیاری از مضامین، یکدیگر را چنان سخت در آغوش گرفتهاند که جدا کردن آنها از هم، شخصیت بخشیدن به هر کدام، نشاندن هر یک در جایگاه خاص خود و تعیین اصل و فرع را دشوار مینماید. نوشته حاضر به تجزیه و تحلیل مضامینی متعدد در این راستا میپردازد. و با مقایسهای که به عمل میآورد نکتههایی از زیباییها و تازگیهای هنری را در هر دو زبان بدون تعصب و موضعگیری مینمایاند.
زبان انگلیسی بدون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحلیلی مسطح (غیرمطبق) از ساختار جملهواره (بند) در زبان انگلیسی که فاقد سازه VP باشد، ارائه میگردد. طی فرایند اشتقاق هر جمله، هر کجا واحدی ظاهر شود که بهطور خاص با VP مشابهت داشته باشد، ادعا خواهیم نمود که بند مذکور یا در زمره بندهای بدون فاعل قرار دارد (مانند ساختهای همپایه VP) و یا واحد مذکور در سطح صورت منطقی ظاهر گردیده است (مانند موارد حذف VP). شکلگیری صورتهای منطقی طی دو مرحله شکل میگیرد: نخست هر قاعده نحوی با یک قاعده انتقالی همراه میگردد که ترکیب آن دو با یکدیگر یک صورت منطقی را بهدست میدهد. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با دستور واژ ـ نقشی و به ویژه با معناشناسی GLUE (دالریمپل 2001) و دستور ترکیبی مقولهای (استیدمان 1996) دارد، هرچند که در این دو چارچوب ساختاری مسطح برای بندها در نظر گرفته نمیشود. صورتهای منطقی که بهاینترتیب شکل میگیرند ممکن است خود درونداد مرحلهای دیگر در سطحی بالاتر واقع شوند. شکلگیری صورتهای منطقی از راههای گوناگونی انجام میشود. شکلگیری بخشهایی که نیازمند ساختار اطلاعی میباشند نمونهای از این موارد است. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با در نظر گرفتن ساختار مسطح برای جمله واژههای زبان انگلیسی در دستور نقش و ارجاع (ون ولین 2005) دارد.
ملاحظاتی درباره زبان کهن آذربایجان
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکرد تنشی-زبانی«نور» و ابعاد معنایی آن در نظام گفتمانی شرق اندوه و حجم سبز سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، کارکرد نظام تنشی- زبانی «نور» در نظام گفتمانی شعر سهراب سپهری، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و تبیین کارکرد نظام تنشی، لایه های تنشی و ابعاد معنایی نور در زبان شعر سپهری با تکیه بر منظومه شرق اندوهو حجم سبزمی باشد. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام تنشی- زبانی نور منجر به تولید فرآیند زیبایی شناختی می گردد؟ همچنین چگونه این نظام، می تواند در فرآیند معناسازی ایفای نقش کند؟ در واقع هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهد چگونه نظام تنشی- زبانی نور، وضعیتی استحاله ای برای گفتمان رقم می زند و این فرآیند چگونه می تواند به استعلای نوری منجر گردد. بستر نظری تحقیق، الگوی تنشی مبتنی بر نظام نشانه شناسی پساگریماسیمی باشد. در نظام تنشی، لایه های فشاره ای و گستره ای در ارتباط و تعامل با هم نقش آفرینی می کنند و هم پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکله گفتمان را شکل می دهد. فرضیه ما این است که نظام گفتمانی نوری شعر سپهری از ساختار تنشی صعودی پیروی می کند و ساختار تنشی نزولی در خدمت ساختار صعودی قرار دارد. نظام تنشی- زبانی نور با دو کارکرد استحاله ای و استعلایی در گفتمان نقش آفرینی می کند و در نهایت با استعلای نوری، فرآیند زیبایی شناختی گفتمان تحقق پیدا می کند.
برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فارسی میانه، واژه های «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت می کند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت می کند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارسته ای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر می برد؛ این فرد در نوشته های فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته می شود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشته ها می توان یافت؟
مدری یا ودی
یوسف در کوه آرارات
حوزههای تخصصی:
شهر کوچک سلماس در شمال غرب ایران دراثر زلزله ویرانگر سال 1930 در قعر زمین فرو می رود. فقط یک نوجوان به نام یوسف در حومه آن باقی می ماند. یوسف در این پریشانی و تنهایی به یاد یک هم کلاسی صمیمی دوره کودکی به نام لوسیک می افتد که در یروان ارمنستان درهمان نزدیکی ها زندگی می کند. بی درنگ به کمک خودروهای باربری خود را به یروان می رساند و با شگفتی لوسیک را در حال آب دادن به گل ها می یابد. دوستی قدیمی با خوشحالی تمام تجدید می شود و به مرحله ای می رسد که یوسف به فکر ازدواج و زندگی مشترک با وی می افتد. ولی از آنجایی که لوسیک پیرو دین مسیح و ارمنی است و او یک مسلمان متدین‘ امکان چنین زندگی وجود ندارد. در چنین شرایطی پدر و مادر لوسیک با تصمیمی ناگهانی و برخلاف میل لوسیک‘ اورا به عقد شوهری ارمنی در می آورند. با چنین اتفاقی ‘ یوسف یکبار دیگر تنها می ماند و با ناراحتی و نگرانی به یاد از دست رفتگان و زمین لرزه می افتد. او تصمیم می گیرد به کوه آرارات برود‘ به قله آن صعود کند و با شوق و شور در کشتی نوح پناه بگیرد. او مسافت هایی از کوه را بالا می رود. ولی نمی تواند به قله آن دست یابد. درحالی که بسیار خسته و گرسنه شده ودیگر قدرت حرکت هم ندارد‘ در تاریکی کامل شب به زمین می افتد‘ لاله ای را که در راه چیده بود تا به کشتی ببرد‘ هنوز به دست دارد و لبخندی بر لب هایش نقش بسته‘ پاها را به نشانه پیروزی از هم باز می کند و در برابر عظمت بی پایان خداوند سرتعظیم فرود می آورد.
واقع نشدن فعل در عنوانهای خبری روزنامههای فارسیزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون خبری روزنامه ها عموماً سبکی روایی دارند و در قالب چند جمله یا پاراگراف، روی دادی را به صورت منسجم [1] شرح می دهند. عنوان های خبری هم به عنوان پاره گفتار هایی با ویژگی های خاص ساختاری، در انتشار اخبار و بیان روی داد ها نقشی بسیار مهم ایفا می کنند؛ حال آنکه معمولاً از الگوی جمله پیروی نمی کنند و دارای ویژگی انسجام هم نیستند. از آنجا که همه روابط دستوری سطح جمله به لحاظ نسبتشان با فعل تعریف می شوند، نقش فعل در ساخت یک جمله دستورمند، مهم است؛ در حالی که به نظر می رسد در عنوان های خبری، واقع نشدن فعل، چشم گیر تر از وقوع آن است. بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر ساختار یا رعایت نشدن هر یک از قواعد ساخت جمله ممکن است از مقاصد گفتمانی نشأت گرفته باشد. در پژوهش حاضر، واقع نشدن فعل در عنوان های خبری را به عنوان یک مؤلفه گفتمان مدار مطالعه کرده ایم. این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده و جامعه آماری آن، از عنوان های خبری روزنامه های کثیر الانتشار تشکیل شده است. نمونه گیری داده ها به شیوه تصادفی نظام مند، از سه روزنامه فارسی زبان صبح انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، 12/65 درصد از عنوان های خبری مورد مطالعه، فعل ندارند. این رقم به لحاظ آماری، معنا دار و بیانگر وجود منظور های گفتمانی است.
محمول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح predicate در پیشینه پژوهش های زبانی برای دو مفهوم استفاده شده است. یکی در دستور سنّتی (تقسیم بندی جمله به دو بخشِ نهاد و گزاره) و دیگری در بحث روابط محمول - موضوع. زبان شناسان اخیر برای پرهیز از خلط این دو مبحث، دو اصطلاح predicate و predicator را به ترتیب برای کاربرد اوّل و دوم درنظر گرفته اند. در زبان فارسی دو اصطلاح گزاره و محمول، میان این دو کاربرد تمایز شفّافی ایجاد کرده است. پژوهش حاضر انواع محمول را در زبان فارسی برمبنای رویکرد نقش و ارجاع بررسی کرده است تا تفاوت ها و شباهت های میان محمول های زبان فارسی را بررسی کند. بررسی ساختار لایه ای بندها و گروه ها نشان داد که محمول اسمی بیشترین نزدیکی و محمول حرف اضافه ای، کمترین شباهت را با محمول فعلی دارد؛ همچنین داده های بررسی شده نوشتار پیش رو نشان داد که محمول صفتی می تواند توصیف گرهای متنوّعی داشته باشد که به لحاظ نوعی ازهم متفاوت هستند؛ بنابراین برخلاف رویکرد دستور نقش و ارجاع که به گروه صفتی قائل نیست، گریزی نخواهد بود جز آنکه گروهی باعنوان گروه صفتی معرّفی شود و توصیف گرهای صفتی در ساختار لایه ای، در جایگاه های متفاوت جایابی شوند.
کتیبه های پهلوی ساسانی در غار کانهری در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره کتیبه های خصوصی و یادبودی به خط و زبان پهلویِ ساسانی در هند است. در غارهای بوداییِ کانهری در سالسِت نزدیکِ بمبئی( مومبای)، 6 کتیبه به خط متصل پهلوی وجود دارد که مربوط به قرن 11 میلادی( 1009 تا 1021) است. این کتیبه ها را چند گروه از تاجران زردشتی در سفر به هند نوشته اند که از این غارها دیدن کرده اند و گواه قدیمی ترین حضور زردشتیان تاجر در هند است. کتیبه نخست تاریخِ سال 378 یزدگردی (1009م.) و کتیبه دوم تاریخ 378 یزدگردی، 45 روز پس از کتیبه نخست، دارد و نام های آمده در هر دو کتیبه مشابه هستند. کتیبه سوم با نام های متفاوت و به تاریخِ 390 یزدگردی (1021م.) و کتیبه چهارم به سال 390 یزدگردی و نام یک بازدیدکننده از غار است. کتیبه پنجم ناخواناست و کتیبه ششم نام خاص آبان گشنسب پسر فرخ را دارد. در کتیبه سوم آمده است که بهدینان از ایران آمده اند. بهترین پژوهش بر این کتیبه ها را وست (1888) انجام داده است. برخی محققان همچون چرتی و دیگران (2002)؛ چرتی (2007)، ژینیو (1995 برای کتیبه ششم) و از محققان ایرانی مرحوم پورداوود (بر اساس ترجمه وست 1394) به این کتیبه ها پرداخته است.
وابستگی و خویشاوندی: بررسی خانواده-ملت در دو رمان آیوانهو و آن اهل گیرستین اثر والتر اسکات (Affiliation and Filiation: The Nation-Family in Scott’s Ivanhoe and Anne of Geierstein)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کاربرد استعارة خانواده -به عنوان- ملت در دو رمان آیوانهو و آن گیرستین اثر سر والتر اسکات را مورد مطالعه قرار می دهد. با مطالعه دقیق متون در بافت تاریخی آنها و مقایسه با متون ادموند برک و ماریا اجوورث اهمیت این استعاره مشخص می شود. در نتیجه، می توان او را بین برک و اجوورث مشاهده کرد. و همچنین اصل نظراتش را در قومیت او که یک بریتانیایی غیرانگلیسی بود جستجو کرد. استفادة او از زوجهای پدر-پسر و پدر (نقش پدری)- دختر به او اجازه می دهد تا به بررسی موجودیت قومیت های چندوجهی بپردازد و همچنین وابستگیش را به دیدگاهی پدرسالارانه از تبار و خویشاوندی بیان کند. این درحالی است که او دورگه بودن از طریق ازدواج با زنان بیگانه را اجازه می دهد. با مقایسة روش استفاده او از استعاره در دو رمان خود، دیده می شود که نظر او از اجازه دادن به مردان تا دورگه باشند، به محدود کردن آن به زنان تغییر می کند. بنابراین اسکات خویشاوندی را به مردان و زنان نسبت می دهد، ولی فرزندخواندگی را به زنان محدود می کند.
روندها و نمودهای التقاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التقاط، یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر ماهیت متغیر دنیای امروز، مدتی است که در حوزه مطالعات ترجمه توجه محققان را به خود جلب کرده است. بسیاری از پژوهشگران به بررسی این پدیده همت گماشته اند و آن را با رویکردهای مختلف و از زوایای گوناگون مورد مطالعه قرار داده اند. پژوهش حاضر این رویکردها را (به پدیده التقاط) در راستای چهار روند کلی طبقه بندی نموده است. علاوه بر این، در میان پژوهشگرانی که به مطالعه التقاط پرداخته اند، تنها تعداد بسیار معدودی مستقیما و به صراحت نمودهای این پدیده را بررسی کرده اند، و البته این عده اندک نیز نمودها را صرفا با دیدگاهی خاص و در پرتو رویکردی خاص به دست داده اند. بنابراین، طبقه بندی جامع عناصری که سبب ظهور ویژگی التقاط در متن می شوند در پیشینه مطالعاتی این حوزه به چشم نمی خورد. این مقاله، با تکیه بر مدل های زبانی و فرهنگی و با استفاده از پیکره ای بزرگ، درصدد ارایه طبقه بندی جامع و همه جانبه نمودهای التقاط است.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
بررسی نگرش های زبانی در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش های زبانی، دلایل انتخاب یک زبان در یک موقعیّت یا وضعیّت را نشان می دهد. مطالعه نگرش های زبانی، در حفظ، مرمّت و بازسازی تخریب های زبانی و اجرای موفق توسعة برنامه ها و سیاست های گویش تالشی نقش و اهمیت اساسی دارد. به منظورِ مطالعه نگرش های زبانی، از هریک از دبیرستان های پسرانه و دخترانه منتخب در شهرهای ماسال و تالش و روستا های خاله سرا و کشلی، 30 دانش آموز به صورتِ تصادفی انتخاب شد و از آنها در قالب پرسش نامه نظرسنجی به عمل آمد. نگرش مثبت پاسخ دهنده ها در مورد فرهنگ و گویش تالشی، 70 درصد و درباره سایر گویشوران تالشی ، 42 درصد بوده است. درمورد برنامه های سواد تالشی، 36 درصد نگرش کاملاً مثبت و 34 درصد نگرش نسبتاً مثبت داشتند. نسبت به رسانه های توسعه دهندة زبان تالشی، 63 درصد از پاسخ گویان نگرش مثبت داشتند و تلویزیون و رادیو و روزنامه، به ترتیب، در ردیف اول و دوم و سوم اولویت آنها قرار داشت. در هریک از نگرش های زبانی، اختلاف معنی دار آماری در بین شهر و روستا وجود دارد ولی در بین پسر و دختر وجود ندارد.
نیل به تعادل سبکی در ترجمه ادبیات داستانی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از دیدگاهی در زمانی پیشینه مطالعاتی موجود در زمینه نیل به تعادل سبکی در ترجمه متون ادبی را مد نظر قرار می دهد. بدین منظور، ابتدا اصطلاح «سبک» در مفهوم زیبایی شناختی آن از دو منظر «نظریه ادبیات» و «نظریه زبانشناسی» مورد کنکاش قرار می گیرد و سپس، به مرور دیدگاههای موجود در خصوص «تعادل ترجمه ای» و مشخصا «تعادل سبکی» پرداخته خواهد شد.
بررسی وضعیت آموزش تلفظ و جایگاه آن در کتاﺏهای زبان انگلیسی دورﺓ دبیرستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع جنگ جهانی دوم، آموزش زبان خارجی وارد مرحله جدیدی از تاریخ پرتلاطم خود شد. هدف بیشتر مدارس و موسسات آموزش زبان در این دوره و ساﻝهای بعد از آن، توانایی برقراری از طریق زبان دوم بود و در قلب این مهارت، تلفظ صحیح حروف و کلمات گنجانده شدﻩ بود. از آن زمان به بعد نظریات مختلفی از محققان و صاﺣﺐنظران دربارﺓ ماهیت آموزش تلفظ زبان دوم اراﺋﻪ شد که هر کدام به گستره قلمروی این حوزﻩ کمک کردند. برای پرداختن به این موضوع که سهم مدارس ایران از این کشمکش ایدﻩها و عقاید چه بوده و اینکه تا چه اندازﻩای آموزش تلفظ زبان دوم در ایران ﺗﺤﺖ تاثیر این ﭘﺴﺘیوبلندیها قرار گرفته، نیاز به تحقیقات جامع و گستردﻩتر است. در این نوشتار تلاش شده است که جایگاه و روش آموزش تلفظ در کتاﺏهای انگلیسی دورﺓ دبیرستان بازبینی شود تا بتوان به این موضوع که کیفیت آموزش و اراﺋﺔ اطلاعات مربوط به مهارت تلفظ در این کتاﺏها به چه نحوی است پی برد.