فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خنده پدیده ای اجتماعی و همگانی است و در تئاتر‘ به گفته مولیر‘ گریاندن آسانتر از خنداندن است . به همین خاطر نویسندگان‘ برای سرگرم کردن و خنداندن حضار‘ به شیوه های مختلفی متوسل می شوند. خواننده یا تماشاگر با تضادها خود می گیرد‘ خود را با شخصیت ها همسان می پندارد وکوشش می کند برای هر نکته ناگفته یا بی معنا‘ مفهومی بیابد. در تئاتر معاصر سکوت جای کلام را می گیرد و پرگویی خلاء وجود را از نظرها پنهان می دارد. این تئاتر مرگ شخصیت و فقدان معنا را طلب می کند. لیکن خنده به منزله پاسخی است در برابر انکار وجود و به خاطر تاثیرات مثبت آن‘ انسان می تواند سلامت خود را بازیابد.
اشتقاق تاریخی، شباهتهای آوایی و نوشتاری میان پشتو و اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی ریشه های تاریخی و چگونگی خویشاوندی زبان های پشتو (از شاخه زبان های ایرانی شرقی) و اردو (از شاخه زبان های هندی) در تبارشناسی خانواده های زبانی در جهان میباشد. توصیف فوق که با نگرشی عام ارائه شده، همراه با نمایی کلی از نکات اشتراک و افتراق میان نظام های آوایی و نوشتاری در دو زبان مورد بررسی ارایه گردیده است.
اغلاط فاحش در زبان و قلم اهل فضل و پژوهش
حوزههای تخصصی:
روش روایت با راوی شخصی
حوزههای تخصصی:
هر رویداد یا داستانى را مى توان به یکى از این سه روش بازگویى کرد: گونهء روایى گزارشگرانه (داناى کل) گونهء روایى با من راوى (اول شخص راوى) و، آخرین و جدیدترین روش، گونهء روایى با سوم شخص مفرد یا راوى شخصى. سه انگیزه باعث اهمیت و برترى رمان با ایستمان و وضعیت روایى شخصى شده است: خواست و تلاش نویسنده براى واقعى و بى طرف جلوه دادن داستان، نوآورى در فن روایت و سرانجام موضوع یا هشتهء تازه در ادبیات یعنى ضمیر آگاه و ضمیرناخودآگاه انسانى. نویسنده در این گونه روایی که موضوع این مقاله مى باشد، بجاى این که به عنوان داناى مطلق گزارشگرانه وارد پهنهء داستان بشود و یا به گونهء من راوى سخن بگوید، در پشت شخصیت هاى رمان پنهان شده، روایت مى کند. او رمان را به تصویربردارى و نگارگرى از دنیاى داستانى به خود وامى گذارد، یعنى شخصیت هاى داستان چنین برداشتى را به دست مى دهند، انگار آنها بالغ و مستقل از خالقشان باشند.
چند لغت با حروف قاف در برهان قاطع
حوزههای تخصصی:
بحثی درباره کلمه سلطان
بررسی نقش اشیاء در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا
حوزههای تخصصی:
در نمایشنامه های معاصر‘ اشیاء دیگر یک زینت برای صحنه نیستند و بیانگر معانی مختلف می باشند که سزاوار تعمق است. اشیایی که در باز ی بازیگر بکار گرفته می شوند در اغلب مواردارتباط بصری و آنی با تماشاچی برقرار می کنند و علاوه بر این‘ قابلیت ایفای نقش های پیچیده تر را نیز دارند. در تئاتر‘ شخصیت ها برای پشت سر نهادن دشواری ها از وجود اشیاء حاضر در صحنه کمک می گیرند. همین اشیاء ممکن است در جایی دیگر واسطه شروع یا دگرگون سازی حادثه ای تازه گردند و یا فراتر رفته و همچون یک بازیگر با اراده خود عمل کنند و بدین ترتیب در جریان داستان‘ یا سرنوشت شخصیت ها تاثیر گذار باشند. در این مقاله‘ به بررسی چنین نقش هایی در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا پرداخته می شود. وی همانند معاصرینش‘ نگرانی خود را از غلبه اشیاء بر انسان قرن حاضر ابراز می دارد ولی با این حال خیال پردازی ها وطنز نویسنده است که جایگاه نخست را در آثارش بدست آورده است. وی با استفاده از اشیاء غیر منتظره و عجیب و غریب طنز را به صحنه می آورد. اما قصد نهایی وی بیشتر متعجب کردن مخاطبینش است تا بدین گونه در آنان نگرشی تازه به واقعیت را بر انگیزد.
نشانه- معناشناسی هستیمحور: از برهمکنشی تا استعلا براساس گفتمان رومیان و چینیان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کارکردهای نشانه- معناشناختی «رنگ» و «نور» را در داستان «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری»[1]، از دفتر اوّل مثنوی، بررسی کردیم. در این گفتمان، مولانا با معرفی نگاه پدیدارشناختی خود، چگونگی تجلی وجه دموکراتیک عرفان شرق را نشان داده است. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه و براساس کدام شرایط و کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضای فیزیکی- کنشی به فضای نمادین و استعلایی فراهم می شود. هدف از پژوهش، مطالعه ویژگی های تعاملی و برهم کنشی رنگ و نور و نشان دادن جایگاه سمیوسفرهای فرهنگی در گفتمان مولانا است. فرض ما این است که حضور هستی محور و پدیدارشناختی نور، فضای گفتمانی رنگ را از انحطاط هستی محور نجات و آن را در وضعیت استعلایی قرار می دهد؛ بنابراین، نور و رنگ در یک فضای بی رنگی سبب استعلای معنا می شوند. در چنین فضایی، ما با دیگری و هستی حضور یکی می شویم و همه چیز به محتوایی از موسیقی زیبایی شناختی روح جهان تبدیل می شود.
نمود «شخص» به عنوان یک مقولة دستوری در افعال روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل زبان روسی، گونه ای از کلام است، که ویژگی های دستوری متعددی را بیان می کند، و به لحاظ این ویژگی های دستوری- نحوی و چگونگی بیان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دسته بندی می کنند. تفاوت این دو گروه فعلی، در بیان یا عدم بیان ویژگی های دستوری شخص است. هدف از این پژوهش، بررسی ابزار بیان مقوله شخص در گزاره های فعلی جملات روسی است. معنی دستوری شخص را گاهی وندهای فعلی بیان می کنند، که در این صورت، ابزار بیان معنی شخص دستوری است، و زمانی عناصر دیگر جمله، یعنی ضمایر شخصی، یا اسامی، این معنی را به فعل می دهند، که آن را ابزار لغوی می نامیم. در زبان روسی ابزار لغوی در بیان این معنی نقش بسیار مهمی دارند، زیرا در برخی شرایط، مثلاً نبودن فاعل ظاهری در جمله وندهای (شناسه های) فعلی، معنی واقعی شخص را نشان نمی دهند و در معنای مجازی به کار می روند.
از تبریز تا نقوسان ؛ نگاهی به کتاب « گویش نقوسان تفرش » اثر ولی الله درودیان
حوزههای تخصصی:
نمود در زبان فارسی؛ نگاهی نو بر پایة رویکرد شناختی بسط استعاری و مؤلفه های نمودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود مقوله ای دستوری است که پا به پای زمان دستوری و وجه در ساختار جمله واره ظهور یافته و در کل معنای آن تأثیرگذار است. آثاری که تاکنون در زمینة نمود ارائه شده اند، عمدتاً فاقد چارچوب نظری و تقسیم بندی صحیح از این مقوله هستند. در این مقاله، ضمن ارائة چارچوب های نظری مناسب، به مفهوم سازی نمود دستوری و واژگانی می پردازیم. در قسمت نمود دستوری، در چارچوب نظریة شناختی دستوری شدگی، با بهره گیری از رویکرد بسط استعاری هاینه و دیگران و با استناد به مطالعات تاریخی و ذکر مثال هایی از فارسی باستان و میانه، نمودهای دستوری زبان فارسی را مفهوم سازی می کنیم. در قسمت نمود واژگانی، ضمن به کارگیری مؤلفه های نمودی برگرفته از وندلر(1967) و با رویکرد جدید ذیل به صدر، این مؤلفه ها را با هم ترکیب نموده و به پنج نمود موقعیتی در زبان فارسی دست می یابیم. از لحاظ نظری نیز پیش بینی وجود سه نمود دیگر را می نماییم ودر انتها، در مورد تأثیر بافت بر نمود نیز مطالبی را ذکر می کنیم. یافتن یک نمود واژگانی جدید، پیش بینی وجود سه نمود دیگر و مفهوم سازی نمودهای دستوری و واژگانی در زبان فارسی بر اساس الگوهای شناختی، از جمله نتایج این پژوهش می باشد.
تاثیرات ایدئولوژی چپ در عرصه انتخاب آثار ادبی جهت ترجمه (مورد پژوهی: آثار ادبی ترجمه شده در دوران فعالیت رسمی حزب توده (1332-1320))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه آثار ادبی در ایران، همواره تابعی از شرایط سیاسی-اجتماعی، گرایش های روشنفکری و ایدئولوژی مسلط در هر یک از دوره های تاریخی بوده است. یکی از مهم ترین دوره ها که رویدادهای سیاسی-اجتماعی آن در تحولات فرهنگی و ادبی و روشنفکری مؤثر بوده است، دوره بین سال های 1320 تا 1332 است. در این دوره، حزب توده نسبت به دیگر جریان های فکری و سیاسی در اوج توفّق بوده و در واقع نیروی پیشروی جریان های روشنفکری به حساب می آمده است. تقریباً تمام نویسندگان و مترجمان آن دوران یا مدتی عضو این حزب بوده اند و یا دست کم به لحاظ فکری به آن گرایش داشتند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا تأثیرات حزب توده و ایدئولوژی چپ در عرصه انتخاب آثار ادبی جهت ترجمه مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، آثار ادبی ترجمه شده در طول سال های 1320 تا 1332 مورد ارزیابی قرار گرفته اند تا تأثیر و بازتاب این ایدئولوژی در سطح انتخاب مشخص شود. ازاین رو ابتدا با بررسی مقدمه های مترجمان و نظریات محققین ادبی که به معرفی پیشینه نویسندگان و موضوع و محتوای آثار ادبی آن ها پرداخته اند، آثار ادبی همسو با مؤلفه های معنایی آشکار و پنهان تفکر چپ دسته بندی شده است و سپس با انتخاب مهم ترین اثر از هر دسته و به کارگیری نظریه جامعه شناسی ادبیات لئو لوونتال در آن، شاهدی دیگر بر همسو بودن آثار با این تفکر خواهیم یافت. نتایج نشان می دهد که این مؤلفه های معنایی در آثار آموزه رئالیسم سوسیالیستی، ادبیات نویسندگان چپ گرا و تا حدودی آثار ادبی رئالیستی نمود می یابند و بیش از نیمی از آثار ادبی انتخاب شده جهت ترجمه در آن دوران در این سه دسته قرار می گیرند.
The Significance of Education and Gender in Persian Word-selection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study strives to investigate the importance of ‘education’ and ‘gender’, as two major sociolinguistic variables, in accepting or rejecting the words coined by the Iranian Academy of Persian Language and Literature (APLL). A total of 500 students from state universities in Tehran were chosen as subjects and provided with a questionnaire consisting of 50 APLL equivalents. The respondents’ acceptance of the first 25 words correlated with the extent to which these words are used in newspapers and magazines; however, the second 25 equivalents were treated differently. Close to half of the Undergraduates and Masters and only a little more than half of the PhD students accepted the equivalents. The results showed no significant relationship between education and the acceptance and rejection of the APLL words; however, there was a significant relationship between respondents’ parents’ education and the acceptance and rejection of the APLL words. Although, males tended to be slightly more accepting than females who were split 50:50, there was no significant relationship between gender and the acceptance and rejection of the APLL words. The respondents preferred words which had only a single equivalent.
تجزیه و تحلیل خطا در استفاده از زمان دستوری زبان فرانسه توسط فارسی زبانان با دانش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداخل زبانی همیشه به عنوان یکی از مشکلاتی که زبان آموزان در فرآیند یادگیری زبان دوم ویا سوم همواره با آن مواجه هستند مطرح بوده است. آگاهی نسبت به این تداخلها و ارائه راهکارهای مناسب در برابر آنها به عنوان یک چالش و نیز یک هدف در آموزش زبان به شمار می آید. این مقاله با تکیه بر تحقیق میدانی انجام شده بر روی تعدادی از زبان آموزان زبان فرانسه به تجزیه و تحلیل خطاهای رایج فارسی زبانان در استفاده از زمانهای دستوری زبان فرانسه پرداخته است. تحلیل خطاهای فراگیران و مقایسه آن با پیش بینی دلیل احتمالی خطا و نیز نتایج استخراج شده از مصاحبه ها نشان می دهد که این زبان آموزان دو نوع خطا مرتکب شده اند: خطاهای درون زبانی و بین زبانی (تداخل). خطاهای درون زبانی در تمایز دو زمان دستوری مربوط به زمان آینده و در قالب تعمیم قواعد دستوری رخ داده است. بررسی خطاهای بین زبانی نشان داد که زبان مادری (فارسی) عامل قوی و منشا اصلی و زبان انگلیسی عامل ضعیف و منشا فرعی خطاها در کاربرد زمان های دستوری در زمان گذشته و زبان مادری (فارسی) تنها منشا خطا در کاربرد زمان های دستوری در زمان حال بوده است
ویژگیهای مشترک موجود در مطالعه تطبیقی حالتهای اسم در زبانهای لاتین، فرانسه، انگلیسی، ترکی و فارسی
تحولات فرهنگی و تفاوت های بین نسلی در کاربرد زبان فارسی در ایران با تأکید بر مادران و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقییق روش توصیفی و بر اساس مدل لادو انجام شد، 40 نفر شامل 20 نفر مادر میانسال و 20 نفر دختر جوان در رده سنی دانش آموزان دبیرستان و دانشجویان، انتخاب شدند و سپس برخی ارزش های زبانی -در سطح واژگان- شامل استفاده از واژه های تابو، واژه های مذهبی، واژه های خطاب، واژه های عاطفی، اصطلاحات یا واژه های عامیانه (زبان مخفییی قرار گرفت. با توجه به یافته های این پژوهش، نوع واژه هایهمچنین محتوای پیام آنها نیز تفاوت های زیادی با ییی این تفاوت ها منوط به فهم تحولات فرهنگی و ارزشی بین نسلی است. نتایج این تحقیق بیانگر فاصله ی میان دو نسل مورد نظر در این تحقیق است. این فاصله دال بر تفاوت های فرهنگی بین نسلی نیز می باشد. اما ای ها و پل های ارتباطی خاص در سایر بخش های فرهنگ و زبان. بنابراین فاصله بین نسل مادران و دختران، علی رغم تفاوت هایییین نسل ها و درون نسل ها، نوعی فاصله و تفاوت احساس می یی از عواملی مانند تحولات فرهنگی و تفاوت های نسلی باشد. همه این تحولات فرهنگی بین نسلیی زبان بازنمایی یافته است.