فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
خنده در تئاتر
حوزههای تخصصی:
خنده پدیده ای اجتماعی و همگانی است و در تئاتر‘ به گفته مولیر‘ گریاندن آسانتر از خنداندن است . به همین خاطر نویسندگان‘ برای سرگرم کردن و خنداندن حضار‘ به شیوه های مختلفی متوسل می شوند. خواننده یا تماشاگر با تضادها خود می گیرد‘ خود را با شخصیت ها همسان می پندارد وکوشش می کند برای هر نکته ناگفته یا بی معنا‘ مفهومی بیابد. در تئاتر معاصر سکوت جای کلام را می گیرد و پرگویی خلاء وجود را از نظرها پنهان می دارد. این تئاتر مرگ شخصیت و فقدان معنا را طلب می کند. لیکن خنده به منزله پاسخی است در برابر انکار وجود و به خاطر تاثیرات مثبت آن‘ انسان می تواند سلامت خود را بازیابد.
از تبریز تا نقوسان ؛ نگاهی به کتاب « گویش نقوسان تفرش » اثر ولی الله درودیان
حوزههای تخصصی:
واژه های غیربسیط فارسی در صرف واژگانی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی از دو فرایند اشتقاق و ترکیب به صورت زایا در ساخت واژه های جدید بهره می گیرد. این پژوهش ضمن تحلیل واژه های غیربسیط فارسی، در دو انگاره صرف ساختی و صرف واژگانی به این سؤال پاسخ می دهد که کدام انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. بر اساس این پرسش، فرضیه ای مطرح شد که با توجه به بهره مندی صرف ساختی از طرح واره های انتزاعی صرفی، ساخت سلسله مراتبی واژه های غیربسیط و ارائه تحلیل معنایی این انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. با بررسی دو فرایند اصلی ترکیب و اشتقاق در دو انگاره صرف ساختی و واژگانی با توجه به داده های زبان فارسی، مقایسه آن ها با یکدیگر و نیز بررسی موارد خلاف قاعده در صرف واژگانی مشخص شد. هرچند هر دو انگاره یاد شده نگرشی واژه بنیاد به صرف دارند؛ اما صرف ساختی با بهره مندی از مفهوم ساخت برای تحلیل پدیده های صرفی، طرح واره های انتزاعی و توجیه معنای واژه های غیربسیط بر اساس داده های تحقیق در تحلیل واژه های غیر بسیط، کارآمدتر از انگاره صرف واژگانی است. از این رو فرضیه این پژوهش تأیید شد.
رویکردی زبانشناختی به ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانشناسی که معمولاً به عنوان علم زبان تعریف می شود ، به خاطر مختص بودن زبان به نوع انسان ، با بسیاری از حوزه های دیگر مطالعات و علوم انسانی ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات ترجمه را با توجه به ماهیت مسایل مورد بحث در آن می توان نزدیکترین حوزه به زبانشناسی یا مطالعة علمی زبان دانست . مشترکات زبان و ترجمه آن قدر زیاد و پیوندشان چنان محکم است که در موارد زیادی نمی توان آنها را بی نیاز از هم دانست .
ارتباط بین زبان و ترجمه حقیقی انکار ناپذیر است . آنچه در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته نحوة این ارتباط است . برخی از صاحبنظران بر این عقیده اند که هر ترجمه ای بطور ضمنی مبتنی بر نظریه ای از زبان است و لذا ترجمه در واقع تمرینی در زبانشناسی کاربردی است . اما برخی دیگر عقیده دارند هر نظریه ای از زبان مبنی بر نظریه ای از ترجمه است . نظریة سومی هم مطرح است و آن اینکه خود زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است و بنابراین انسان در زندگی روزمرة خود بطور همزمان با هر دو مقولة زبان و ترجمه سروکار دارد.
ترجمه، تعبیر یا انشا: هنر «ترنزیشن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ترنزیشن» اصطلاح جدیدی است که محقق آن را از ادغام معادل انگلیسی واژه های ترجمه، تعبیر و انشا، جهت نمایان کردن فرآیند ترجمه ای دانشجویان رشته زبان انگلیسی (غیرمترجمی) ابداع کرده است. این فرآیند بیشتر خصیصه دانشجویان با توانایی پایین زبانی است که در آن متن ترجمه شده، مبتنی بر کلمات کلیدی متن مبدا بوده ولی از نظر محتوایی با آن فاصله بسیاری دارد. متن ترجمه شده (در صورت عدم مقایسه آن با متن مبدا) کاملا معنی دار و قابل قبول است و شبیه داستانی است که مترجم با بهره گیری از تعدادی از کلمات متن مبدا به هم می بافد. مقاله حاضر، گزارش تحقیقی را در این زمینه، با 62 دانشجوی ایرانی دبیری زبان انگلیسی که واحد ترجمه پیشرفته را می گذراندند، ارایه نموده، و دلایل این فرآیند راهکارهای پیشگیری از آن و نیز پیامدهای حاصل را بررسی می کند.
تلفیق شعر و موسیقی
The Representation of Iran in Englishcentral Educational Website: Unfolding the Hidden Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite their widespread popularity and rapid growth, the Internet-mediated English educational materials for learners of English as a foreign/second language (FL/SL) have rarely been analyzed in terms of their potential hidden curriculum. Accordingly, the present study aims to address this need through conducting a CDA investigation into some lessons which are randomly selected from an English educational website called “Englishcentral.” Adapting, expanding, and adopting some elements of Van Leeuwen’s (2008) Social Actor Network, the researchers attempt to describe and explain the representation of “Iran” in Englishcentral. Investigating and thematizing the research data revealed that the keyword “Iran” was used in this website to refer to three groups of social actors, namely the Iranian government and officials, Iranian people, and Iranian people and/or government/officials. The way these social actors are associated and dissociated, activated and passivated, personalized and impersonalized creates remarkable findings which give support to the presence of particular hidden agenda in this program. In all, the results of this study reveal that the Iranian social actors are portrayed unfavorably in Englishcentral, which is an alleged English educational program.
معرفی و نقد کتاب مقدمه ا ی بر ترجمه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شناسی شاخه ای از علوم انسانی است که به مطالعة سازمان یافتة ابعاد نظری و عملی ترجمه می پردازد. از آن جا که این شاخة تقریباً نوپا به عنوان رشته ای دانشگاهی در بسیاری از دانشگاه ها تدریس می شود، نیاز است تا بیش تر به معرفی و منابع آموزشی آن بپردازیم. در این مقاله سعی شده تا کتاب مقدمه ا ی بر ترجمه شناسی اثر ماتیو گیدر که یکی از منابع جدید در حوزة ترجمه شناسی است معرفی شود. این کتاب در ده فصل مسائل و چالش های ترجمه شناسی از بدو پیدایش آن تا به امروز را مطالعه می کند و با تکیه بر جنبه های آموزشی تصویری جامع و کامل از ترجمه شناسی ارائه می دهد. این اثر اولین کتاب از مجموعة «ترادوکتو» به سرپرستی ماتیو گیدر است.
چند لغت با حروف قاف در برهان قاطع
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای ساز و کار قرینه و بافت زبانی در فهم متن
حوزههای تخصصی:
بافت زبانی به عنوان بستری که معنای دقیق واژگان و جملات را مشخّص می کند یکی از مباحث مهم در پژوهش های زبانی، به ویژه علم معناشناسی به حساب می آید. در مباحث سنّتی نحو و بلاغت، مؤلّفه هایی چون «قرینة لفظی» و «قرینة معنوی» زیرمجموعة مقولة گستردة بافت زبانی به حساب می آیند. بافت زبانی در علم معناشناسی از آفاق گسترده ای برخوردار است. این نوع بافت در سطح روابط همنشینی واژگان و به ویژه در روابط معنایی مانند هم معنایی، چندمعنایی و اضداد یا حتّی در سطوح گسترده تری چون پاراگراف و متن به خواننده کمک می کند تا به معنای دقیق و مشخّص کلام برسد. در این مقاله با روش استنادی تحلیلی به ویژگی ها، سازوکارها و کارکردهای این نوع بافت و قرینة لفظی و معنوی در فهم متن پرداخته شده است. نگارندگان در پایان و از رهگذر تحلیل مقایسه ای بافت و قرینه به نتایجی رسیده اند که مهم ترین آنها حاکی از این است که قدما نگاهی جزئی به بافت زبانی داشته اند و این نوع بافت را بیشتر در محدودة قرینه بررسی کرده اند. این نگرش بیشتر با نحو درآمیخته است و در سطح جمله محدود شده، در حالی که بافت زبانی در مباحث معناشناسی جدید، علاوه بر سطح جمله، در حدّ پاراگراف، متن یا حتّی ارتباط متون با یکدیگر نیز مطرح است.
ساختهای فعلی مجهول با «شدن» در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
ادبیات کــهن: درنگی در مطلع ترجیع بند سعدی: ای سرو بلندقامت دوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عوامل کلامی بر تعیین نوع الگوی حالت در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا نظام حالت غالب در گویش هورامی متأثر از ویژگی های کلامی است یا نه؟ دوبوا (1987, 2003) معتقد است که تعیین نظام حالت در هر زبان را تنها می توان در پرتو ملاحظات کلامی و فرانحوی به صورت کامل تحلیل کرد. وی نشان داده است که برخی ویژگی های کلامی سبب به وجود آمدن گرایش کلامی ویژه ای به نام «ساخت موضوعی ارجح» می شود که ویژگی های آن منطبق با ویژگی های ساخت های نحوی «ارگتیو» است. نحوة رقابت این گرایش با سایر گرایش های کلامی که عمدتاً ویژگی هایی شبیه به نظام حالت مفعولی در حوزة نحو دارند، درنهایت، موجب تعیین نظام حالت در حوزة نحو می شود. در این مقاله نخست نشان می دهیم که با وجود مشاهدة الگوی ساخت موضوعی ارجح در کلیة ساخت های زبانی گویش هورامی، میزان تأثیرگذاری این الگو در ساخت های گذشتة ساده بیشتر از ساخت های مضارع است و همین موضوع موجب ارگتیو شدن ساخت های گذشتة ساده در این گویش می شود. سپس به این موضوع می پردازیم که سایر گرایش های کلامی رقیب نظیر گرایش «جانداری مبتدا» و «پیوستگی مبتدا»، بر خلاف ساخت موضوعی ارجح، همواره محرک الگوی حالت مفعولی در حوزة نحو هستند و تأثیر آن ها در هر دو دسته از ساخت های ارگتیو و مفعولی گویش هورامی دیده می شود ولی میزان تأثیرگذاری هریک از این دو گرایش کلامی بر مفعولی شدن انگارة حالت در این گویش متفاوت است؛ چنانکه فقط گرایش جانداری مبتدا می تواند الگوی حالت را در ساخت های غیرارگتیو در گویش هورامی به سوی نظام حالت مفعولی سوق دهد. دستاوردهای تجربی این پژوهش می تواند به لحاظ نظری مؤید رویکردهایی باشد که معتقدند پدیده های نحوی بنیادین نظیر الگوی حالت غالب، تحت تأثیر عوامل کلامی و بر اساس ملاحظات کاربردشناختی شکل می گیرند.
حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است.
در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.
بررسی تطبیقی زبان تبلیغات در بیلبوردهای تهران و لندن از منظر ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تبلیغات همه جا را فراگرفته اند. تبلیغ کنندگان می کوشند برای ارتباط با مصرف کنندگان راهبردهایی را ایجاد کنند. در پژوهش پیشِ رو، بیلبوردهای تبلیغاتیِ تهران و لندن از منظر ارزش های فرهنگی براساس طبقه بندی چنگ (1994) بررسی شده اند. داده ها، صد بیلبورد فارسی و انگلیسی هستند که در زمستان 93-1392 به شیوه میدانی گردآوری و به روش تحلیلی بررسی شده اند. این بیلبوردها صرفاً از بعد زبانی مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها نشان می دهند که ارزش های فرهنگی مدرنیته و اقتصاد در هردو زبان کاربرد چشمگیری داشته اند و از این نظر دارای تشابه اند. اما ارزش های ادب، پاکیزگی، احترام به سالمندان، تکنولوژی و کار صرفاً در بیلبوردهای تهران و ارزش های فرهنگیِ فراغت، خرد و مهرورزی صرفاً در بیلبوردهای لندن کاربرد داشته اند. افزون برآن ارزش های فرهنگیِ آسودگی و کیفیت بیشترین تفاوت را به لحاظ بسامد وقوع در بیلبوردهای این دو شهر نشان می دهند. وجود تفاوت در انواع ارزش های فرهنگی و میزان کاربرد آن ها بازتاب تفاوت های فرهنگی دو جامعه زبانی تهران و لندن است. آگهی های بازرگانی، به ویژه بیلبوردهای تبلیغاتی، نقش به سزایی در بازنمایی نکات فرهنگی موجود و ترویج و اشاعه نکات فرهنگی جدید دارند. یعنی هم ابزار خوانش فرهنگ و هم فرهنگ ساز هستند. لذا این مهم باید در تبلیغات مدنظر قرار گیرد و توجه بیشتری بدان معطوف شود.
بررسی معنی شناختی حسن تعبیرات مرتبط با مرگ در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ واژه ای ناخوشایند و نامطلوب است و در اغلب زبان ها از گفتن صریح این واژه پرهیز، و برای اشاره به آن، از فرآیند حسن تعبیر استفاده می کنند. حسن تعبیر عبارت است از کاربرد عبارت و کلمه ای نیکو به جای واژه ا ی ناخوشایند. در این نوشتار، چگونگی سخن گفتن از مرگ در غزلیات حافظ براساس مقولة حسن تعبیر مورد بررسی قرار می گیرد. شگردهای بسیاری در ایجاد حسن تعبیر دخیل اند. مؤلفه هایی که حافظ برای ایجاد حسن تعبیر به کار می گیرد، عبارت اند از: وام واژه، واژگان کلی، عبارات اشاره ای، رد خُلف، استلزام معنایی، ترادف، متناقض نما، تلویح، لحن و قید حالت. این مؤلفه ها بیانگر غلبة شور زندگی بر مرگ در اندیشة حافظ است. قبح تعبیر هم که نقطة مقابل حسن تعبیر است، در سخن حافظ بسیار اندک است و عواملی چون شرایط نامساعد روحی، مقابله با دشمن، تذکر و هشدار و مبالغه در عشق در ایجاد آن نقش دارند.
بررسی کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان: مطالعة موردی فیلم جدایی نادر از سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر،کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان را ازمنظر فرکلاف در فیلم جدایی نادر از سیمین مطالعه می کنیم و با بررسی روابط قدرت، فرهنگ و باورهای فرهنگی، نقش و جایگاه متون اسطوره ای، همچون کتاب مقدس را در گشایش گفتمانی بررسی می نماییم. در این مقاله، مشخصاً نقش دروغ در برهم ریختن روابط و هنجارهای کنشی را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که دروغ های متوالی درطول روایت فضایی ناامن را به وجود می آورند که به دلیل نتایج تنش بارآن، به فضایی بحرانزا تبدیل می شود. در بستر فیلم، سوژه ها با استفاده از باورهای فرهنگی، غیریّت سازی و اقناع برای حل بحران های موجود در تلاش هستند. در چنین فضایی که عدم توازن قدرت در منازعات گفتمانی سوژه های آن موج می زند، بازگشت به فرااسطوره و فراباور تنها راه گریز از بحران است که سبب می شود فضای آسمیک ایجادشده تعدیل و آرام شود. این گونه، ارتباط فرهنگ و اسطوره با گشایش گفتمانی مشخص می شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی است و واحد تحلیل، سکانس های فیلم و جمله ها یا دیالوگ های به کاررفته در فیلم یادشده هستند.