فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان تاجیکی، یا به شکل درست تر گویش تاجیکی زبان فارسی، از گونه های زنده زبان فارسی است که در کشور تاجیکستان رواج دارد. مهم ترین تفاوت فارسی رایج در ایران با فارسی تاجیکی در سیستم نوشتار است که این تفاوت سبب ایجاد گسست فرهنگی میان دو ملتی که گفتار هم را متوجه می شوند، شده است. ساخت سامانه ای برای تبدیل این دو نوشتار می تواند به نزدیکتر کردن این دو ملت کمک شایان ذکری کند. در گذشته تلاش هایی برای ساخت نویسه گردان رایانشی بین این دو گونه نوشتار صورت گرفته است. این سامانه ها با استفاده از روش های سنتی و قانون محور این کار را انجام می دادند و برای همین خطاهای قابل توجهی در خروجی خود دارند. در این پژوهش تلاش شده است که با کمک روش های یادگیری ژرف این نویسه گردانی انجام شود. در دهه گذشته این روش ها تحول عظیمی در زبانشناسی رایانشی ایجاد کرده اند. در این پژوهش ابتدا پیکره موازی میان فارسی و تاجیکی جمع آوری شده است. سپس با کمک مدل های رشته به رشته یک سامانه نویسه گردانی با عملکرد بهتر نسبت به سامانه های گذشته ایجاد شده است.
ساختار صوری دساتیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست این مقاله، تلاش شده تا نشان داده شود در تنظیم و نحوه بیان مطالب دساتیر، شیوه ای خاص برگزیده شده است. بر اساس این شیوه، در ابتدای هر یک از شانزده بخش مختلف دساتیر دو بند یکسان آمده که باید آنها را متأثر از آموزه های قرآنی دانست. اما شاخصه و معیار هر نامه، بند سوم آن است که با بند سوم نامه های پیش و پس از خود تفاوت دارد. تکرار این بند که مضمون خاصی را به مطالب پیشین نمی افزاید، سبب می شود تا بخش های مختلف هر نامه، از یکدیگر جدا شده و موضوعات گوناگون دسته بندی شوند. در بخش دوم مقاله، با توجه به صورت و ساختار کلی نامه های دساتیر، روشن می شود که نامه مه آباد نه تنها بلندترین نامه دساتیر به لحاظ تعداد بند است، بلکه مهم ترین و اصلی ترین آنها نیز هست. علاوه بر این، ارجاعات مکرر و دلایل متنی نیز نشان می دهند که دیگر نامه های دساتیر را باید در حکم مؤید های نامه مه آباد به حساب آورد. در ادامه، نشان داده می شود که ساختار نامه های گلشاه، سیامک، هوشنگ، تهمورس، فریدون، منوچهر و کیخسرو شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند و می توان داوری ای که آنها را ذیل یک دوره تاریخی کوچک دساتیری (کهین چرخ) به حساب می آورد، مورد پذیرش قرار داد. در پایان، با مقایسه نامه ساسان نخست با دیگر نامه های دساتیر، ناهماهنگی آن در قیاس با دیگر بخش ها مورد تأیید قرار می گیرد و به این فرضیه اشاره می شود که شاید مطالب آن از جای دیگری به اینجا آورده شده باشند.
میزان زایایی وندهای اشتقاقی در زبان کردی سورانی، رویکرد پیکره بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از پیکره کردپرس(1) به بررسی زایایی وندها در زبان کردی سورانی پرداخته است. در علم صرف، میزان زایایی یک وند را به میزان تعداد کلمات جدیدی بیان کردند که یک وند ساخته است. بدین ترتیب به بررسی میزان زایایی پسوند به صورت پیکره بنیاد پرداخته ایم. در گام نخست فهرستی از پسوندهای زبان کردی مشخص گردید. سپس با استفاده از برنامه نویسی خزش وب به زبان پایتون از وب سایت شبکه خبری کردپرس داده تهیه گردید. معیار سنجش برای زایایی هر یک از این وندها معیار باین مقدار p است. درنهایت مشخص گردید که وندهای «-چی، -دان، -ین، -زن، -یلانە» از زایاترین وندهای زبان کردی با مقدار زایای بالاتر از ۵۰ درصد بوده است. از دیگر موارد بحث شده در حوزه صرف تفاوت مفهوم زایایی و میزان اهمیتی است که یک وند دارد. میزان اهمیت یک وند را در تعداد کلماتی می دانند که در فهرست واژگانی برای زبان به کار برده می شود و در علم صرف این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شناخته می شوند.
The Effect of Online Assessment on Speaking Complexity, Accuracy, and Fluency of Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Evaluating the oral abilities of foreign language learners through online assessments attitudes a significant challenge for both teachers and students. Conducting skill evaluations in person, through direct interaction between the examiner and the learner, enables more authentic communication. However, shifting to a digital format and incorporating technological tools may cause discomfort among students and take away the friendly atmosphere of the assessment.This study aimed to investigate the impact of online assessment on the speaking complexity, accuracy, and fluency of intermediate English as a foreign language (EFL) learners. Initially, 50 learners took the Oxford Placement Test, with only 44 scoring between 50 and 60, placing them at level B1. These students were then divided into an experimental group and a control group. The Test of English for International Communication (TOEIC) was administered as a pretest and posttest for both groups, alongside a speaking pretest to assess complexity, accuracy, and fluency (CAF) scores. The experimental group underwent online assessment (OA) via the Adobe Connect platform, while the control group engaged in book exercises without any specific treatment. Following the intervention, both groups took a speaking posttest (TOEIC). Data analysis involved Pearson Correlation Coefficient, kurtosis, skewness, descriptive statistics, and sample t-tests. The findings revealed that online assessment significantly improved participants' speaking accuracy and fluency, although it did not have a significant impact on speaking complexity.
باور و آگاهی زبان آموزان ژاپنی فارسی زبان نسبت به یادگیری و یاددهی کانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش ها در یادگیری زبان ژاپنی، یادگیری کانجی و باور زبان آموزان نسبت به یادگیری کانجی است. این امر برای زبان آموزان متعلق به مناطق غیرکانجی زبان که خارج از ژاپن به یادگیری زبان ژاپنی می پردازند به ویژه، چالش برانگیزتر خواهد بود. از آنجایی که یادگیری، متاثر از محیط آموزشی و شخصیت زبان آموزان می باشد، با بررسی باور زبان آموزان نسبت به یادگیری کانجی و تجزیه و تحلیل این باورها می توان به روش های آموزشی متناسب با آن زبان آموزان به طور خاص، دست یافت. بنابراین، در مقاله پیش رو، به منظور بررسی باور و آگاهی زبان آموزان ژاپنی فارسی زبان نسبت به یادگیری و یاددهی کانجی، پژوهشی پرسشنامه ای از زبان آموزان ژاپنی دانشگاه تهران صورت پذیرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با روش توصیفی و به کمک آمار استنباطی، نتایج نشان داد که زبان آموزان ایرانی، کانجی را مانع بزرگی در یادگیری زبان ژاپنی می دانند ولی از طرفی، شدیدا بر این باورند که هر چه کانجی را بهتر یاد بگیرند بیشتر در زبان ژاپنی موفق می شوند. زبان آموزان سطح مقدماتی «قرائت» کانجی را مهارت مهمی قلمداد می کنند، ولی زبان آموزان سطح پیشرفته بیشتر به «معنای» کانجی توجه دارند. هم چنین، زبان آموزان ایرانی بر یادگیری کانجی مستقل از آموزش معلم قویا باور دارند و معتقدند در آموزش کانجی باید از متون ژاپنی بهره زیادی برد. یافته های پژوهش حاضر گامی مفید برای آموزش کانجی به زبان آموزان غیر مناطق کانجی زبان، به ویژه زبان آموزان فارسی زبان قلمداد می شود.
تأثیر وزن دستوری بر پسایندسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر وزن دستوری بر پسایندسازی سازه های مختلف در زبان فارسی معاصر گفتاری است. با اینکه زبان فارسی زبانی فعل پایان است، اما در موارد متعددی برخی سازه ها در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند و اصطلاحاً پسایند می شوند. یکی از عواملی که در این جابه جایی تأثیرگذار است، وزن دستوری است. منظور از وزن دستوری تعداد کلمات درون هر سازه است. در مطالعات رده شناسی عنوان شده است که در اکثر زبان های جهان گرایش کلی به قرار دادن سازه سبک قبل از سازه سنگین است که به تسهیل در تولید و درک گفتار کمک می کند. اما مطالعاتی نیز صورت گرفته است که در زبان های فعل پایانی مانند ژاپنی و کره ای، سازه های سنگین پیش از سازه های سبک قرار می گیرند. درواقع دو نوع رده از این حیث در زبان های جهان وجود دارد. در این پژوهش، با تکیه بر پیکره گفتاری زبان فارسی، به بررسی تأثیر وزن دستوری بر سازه های پسایند شده در زبان فارسی پرداخته ایم. این مطالعه نشان می دهد در زبان فارسی، سازه های سنگین بیش از سازه های سبک در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند. به عبارتی فارسی از این حیث در جایگاه پس از فعل، مانند زبان های فعل پایانی همچون کره ای و ژاپنی نیست. درمورد چهار سازه مفعول غیرمستقیم، مسند، فاعل و قید مکان، اصل سازه سنگین پس از سازه سبک دیده می شود و البته موارد محدودی هم وجود دارد که این گرایش در آن ها رعایت نشده است.
هویت زبانی در شهنشاه نامه صبا نمونه ای از بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مشترک یکی از عوامل مهم تعریف کننده هویت و ملیت گروه های انسانی به شمار می آید. این زبان در واقع نقش عمده ای در برقراری ارتباط میان ساکنان گوناگون یک سرزمین بازی می کند. زبان و ادبیات فارسی، به دلیل ویژگی های ارزشمندی که دارد، به عنوان محور اصلی تمدن و فرهنگ ایرانی و عاملی وحدت آفرین مطرح بوده است. دوره قاجار نقطه آغاز برخورد ایران با دنیای خارج بود. در اثر این برخورد، وجوه تمایز و تفارق «خود» از «دیگری» برجسته شد. توجه به «هویت» بی آنکه درباره آن سخنی به میان آید، در آثار مکتوب دوره قاجار ظاهر شد. صبا یکی از معروف ترین و به بیانی بزرگ ترین شاعر دوره جنگ های ایران و روس است. وی با بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی، هویت زبانی در شهنشاه نامه را به شیوه جدیدی بازآفرینی کرده است. در این جستار، هویت زبانی در شهنشاه نامه با شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می-دهد که صبا توانسته است با خلق مفاهیمی همچون نوگرایی و بازآفرینی زبانی، آوردن کلمات جدید فرنگی و لغات تازه و نمایش نقش بنیادین زبان فارسی در پاسداشت هویت ملی، به اهمیت زبان فارسی، در حفظ و تحکیم ملیت و وطن گرایی در جامعه بپردازد.
تأثیر یادگیری زبان بر هوش زمانی: مقایسۀ دانشجویان زبان های انگلیسی، فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
93 - 120
حوزههای تخصصی:
واژه «هوش» سال هاست که معنای تک بُعدی خود را ازدست داده و به عنوان مفهومی چندوجهی که تمامی توانایی های افراد را دربرمی گیرد، در نظر گرفته می شود. یکی از انواع هوش که بر اساس تفاوت های فردی زمان محور بناشده، «هوش زمانی» است که به افکار، دیدگاه ها و رفتار افراد در ارتباط با زمان اطلاق می شود. این مقوله اگرچه در حوزه های مربوط به علوم مدیریت مورد پژوهش قرارگرفته، اما در حوزه آموزش توجه چندانی بدان نشده است. ازآنجاکه مقوله زمان ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و زبان دارد، پژوهش حاضر سعی کرده است تأثیر تحصیل در سه زبان متفاوت بر هوش زمانی دانشجویان را مورد مقایسه قرار دهد. دو هدف در این مطالعه مد نظر است: اول، بررسی تأثیر تحصیل در زبان های انگلیسی، فارسی و عربی بر هوش زمانی دانشجویان با درنظرگرفتن رویکرد آموزش زبان کاربردی، نظریه فعالیت و نظریه عادت واره و دوم، بررسی احتمال تفاوت معنادار میان دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی، فارسی و عربی از نظر هوش زمانی؛ بدین منظور، پرسشنامه هوش زمانی توسط 100 دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی، 100 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و 90 دانشجوی زبان و ادبیات عربی کامل شد. نتایج آزمون های «تی مستقل» بر روی داده ها، تأثیر معنادار و منفی تحصیل در زبان فارسی و انگلیسی را بر روی هوش زمانی دانشجویان این رشته ها نشان داد (05/0> p )، به طوری که هوش زمانی دانشجویان ترم دوم بالاتر از هوش زمانی دانشجویان ترم هشتم بود. در رابطه با هدف دوم مطالعه، یافته ها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری میان این سه گروه از نظر هوش زمانی وجود دارد، به عبارتی دیگر، دانشجویان رشته زبان انگلیسی از هوش زمانی بالاتری برخوردار بودند (05/0> p ). درنهایت، نتایج و کاربردهای این پژوهش در بافت آموزش زبان مورد بحث قرار گرفت.
رده شناسی واجی همخوان های گرفته زبان کردی از نظر عملکرد حنجره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
[واک] و [دمش] تولید کند. در حالی که همخوان های رسا (غلت ها، روان ها و خیشومی ها) دارای مشخصه ذاتی [واک] هستند و در نتیجه همیشه واک دارند. این که آیا مشخصه [گستردگی چاکنای] در کردی نیز مانند زبان فارسی مشخصه زیربنایی است یا نه، می تواند این دو زبان ایرانی را در یکی از دو دسته زبان های دمشی و زبان های واک رده بندی کند. شواهد آکوستیکی داده های این تحقیق از صدای چهار مرد کرد سنندجی به دست آمده است که واج های کردی سنندجی را در بافت از قبل مشخص شده در جایگاه آغازین؛ میان واژه و آخر واژه تلفظ کرده اند. نتایج، پس از تجزیه و تحلیل آکوستیکی، جهت بررسی فرایندهای واجی در چارچوب نظریه حنجره ای ارئه می شود. در این مقاله نشان داده شد که براساس شواهد آکوستیکی و رفتار واجی همخوان های سایشی در زبان کردی برخلاف زبان فارسی، اما مانند زبان فرانسوی و اسپانیولی مشخصه [واک] در آن زیربنایی است ولی همخوان های انسدادی و انسایشی زبان کردی مانند زبان فارسی و انگلیسی عمل کرده و مشخصه نماینده دمش یعنی[spread] در بازنمود واجی آن قرار دارد.
تأثیر خلاقیت و خود مختاری بر هویت فردی در آموزش زبان آلمانی؛ بررسی نقش بازی های آموزشی بر رفتار یادگیری مستقل زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر خلاقیت در بازی های آموزشی و نقش آن در عملکرد خودمختار زبان آموزان در قالب فضای آموزشی می پردازد. با توجه به نظریه های متفاوت آموزشی، فلسفی، جامعه شناختی و روانشناختی راجع به نقش خلاقیت در خودمختاری در آموزش و هویت بخشی فردی در امر یادگیری سعی شده است روش جدیدی راجع به مقوله خودمختاری در امر یادگیری میسر گردد. در این مقاله با اهتمام به این تحلیل نظری، عملکرد ذهنی و فعلی دانشجویان زبان آلمانی در خصوص خودمختاری و هویت فردی با توجه به پیش زمینه های نظری آن مورد چالش قرار می گیرد. بدین منظور به دانشجویان یک سری از متون ادبی به زبان آلمانی ارایه می گردد و از آنها خواسته می شود با تغییراتی در متن و بدون تغییر محتوای آن متون نمایشی تولید و آنها را بازی کنند. تغییر نوع متون ادبی و منحصر به فرد سازی امر یادگیری زمینه ای برای هویت و خودمختاری زبان آموزان فراهم کند. سوال این است که چگونه این امر آنها را در بهبود و نکامل راهکارهای یادگیری زبان بالاخص در سطح فراشناختی یاری می دهد و از این طریق انعکاس رفتار آموزشی آنها مورد بررسی قرار می گیرد. هدف مقاله این است که با توجه به نظریه های تحلیل شده عملکرد خودمختار زبان آموزان در قالب فضای آموزشی ایجاد شده را تحلیل و پیشرفت یادگیری زبان آموزان را بسنجد.
زمان آغاز واک در همخوان های انسدادی فارسی توسط کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و مقایسه آن با کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان آغاز واک فاصله زمانی بین رهش همخوان های انسدادی و آغاز تکانه های حنجره هنگام تولید واکه بعد یا همخوان رسای بعد از آن است. در این پژوهش زمان آغاز واک به عنوان یکی از مهم ترین سرنخ های صوت شناختی واکداری انسدادی زبان فارسی در جایگاه آغازه کلمات در کودکان مبتلا به شکاف کام و لب ترمیم شده بررسی می شود. بدین منظور از دو گروه 6 نفره با میانگین سنی 11 سال، گروهی شامل دو پسر و چهار دختر دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و گروهی که هیچ نوع ناهنجاری در مجرای گفتار خود نداشتند (سالم) شامل دو پسر و چهار دختر، خواسته شد کلمات با ساختار CVC را که متشکل از همخوان های انسدادی آغازه و پایانه یکسان و واکه های زبان فارسی بودند پس از پژوهشگران تکرار کنند. کلمات موردنظر توسط میکروفون شور ضبط شد، سپس با استفاده از نرم افزار پرت مقدار زمان آغاز واک در هر یک از همخوان های انسدادی اندازه گیری شد و نتایج به دست آمده بین دو گروه شرکت کننده موردمقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای بیماری، جنسیت، واک داری و محل تولید همخوان های انسدادی تأثیر معناداری بر زمان آغاز واک این همخوان ها دارند. زمان آغاز واک در کودکان سالم کم تر از کودکان بیمار بود و پسرها همخوان ها را با زمان آغاز واک کم تری نسبت به دخترها تولید می کردند. به علاوه، همخوان های بی واک با زمان آغاز واک بیشتری نسبت به همخوان های واک دار تولید می شدند و با حرکت از سمت لب ها به سمت انتهای مجرای گفتار زمان آغاز واک در همخوان ها افزایش پیدا کرد.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان فارسی میانه
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
77 - 99
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی ترتیب واژه ها، آرایش سازه ها در سطح بند، گروه و جمله بررسی می شود. در پژوهش حاضر با توجه به مولفه های جهانی رده شناسی که توسط گرینبرگ(1963) و درایر(1992) معرفی شد، ترتیب واژه ها در فارسی میانه براساس 24 مولفه دبیرمقدم( 2006) بررسی می شود. فارسی میانه(پهلوی) از زبان های ایرانی میانه غربی شاخه جنوبی است. از 24 مولفه مشخص شده 17 مولفه را دبیرمقدم(2006) به عنوان مولفه های مشترک زبان های ایرانی و 7 مولفه را به عنوان موارد متغیر در این زبان ها مشخص کرده است. در این پژوهش، بعد از تعریف، توصیف و بهره گیری از یافته های پیشگامان در رده شناسی زبان، نمونه ها و شواهد زبانی 24 مولفه در سطح بند، گروه و جمله در فارسی میانه ارائه می شود. نمونه ها از آثار کتاب های پهلوی متون دینی؛ الهام و پیشگویی، اندرزنامه ها، مناظرات، متن های حماسی، تاریخ، جغرافیا، قوانین دینی، حقوقی و رساله های کوچک پهلوی استخراج شدند. بر اساس یافته های تحقیق مشخص شد که در فارسی میانه تمایل جفت همبستگی ov بیشتر از vo است. ترتیب واژه های اصلی در فارسی میانه sov متغیر و آزاد است.
جهانی های ترجمه در بوته نقد پیکره ای: مقایسه فارسی ترجمه ای با فارسی تألیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه مطالعات توصیفی ترجمه مفهوم جهانی های ترجمه است که موضوع آن یافتن ویژگی های خاص و بارز زبان ترجمه ای به مثابه زبانی متفاوت از زبان مبدأ و مقصد است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که با توجه به تفاوت های بین زبان ها آیا ویژگی های جهانی ادعایی (که عمدتاً حاصل بررسی بر روی زبان های اروپایی هستند) در زبان های غیراروپایی نیز وجود دارند یا خیر. مطالعه حاضر با استفاده از تقسیم بندی چسترمن ( 2004 ) از جهانی ها به دو نوع «جهانی های مبدأ» و «جهانی های مقصد»، دسته دوم را موردواکاوی قرار می دهد. این پژوهش، با استفاده از یک پیکره مقایسه ای برساخته از متون توضیحی فارسی تألیفی و ترجمه ای، دو جهانی «ساده سازی» و «تصریح» را موردبررسی قرار می دهد. نتایج این مطالعه، در پرتو یافته های مربوط به ویژگی های فارسی ترجمه ای، وجود ویژگی های جهانی ادعایی در فارسی ترجمه ای را به چالش می کشد و نشان می دهد که هیچ کدام از ویژگی های مستخرج از پیکره مقایسه ای زبان فارسی با نظریات پیشین مطرح شده همخوانی ندارند.
بررسی تطبیقی آثار و اندیشه های «نیما یوشیج» و «کریم قربان نفس» (شاعر کشور ترکمنستان) بر اساس طبقه بندی فرانسوا یوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقى یکى از بخش هاى ارزشمند و مفید ادبیّات به شمار مى آید و ما را از تأثیر و تأثّر ادبیّات دیگر ملّت ها آگاه می سازد و امکان توسعه و تبادل فرهنگى و ادبى را میان ملّت ها فراهم مى سازد. مقایسه ی ادبیّات دو ملّت که از نظر زبان و جغرافیاى سیاسى با هم تفاوت دارند، به کشف اندیشه ها و تحوّلات ادبى مشترک مى انجامد و نشان مى دهد دو شاعر، على رغم تفاوت زبانى و جغرافیایی، تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و داراى چه شباهت ها و اشتراکات فکری و روحى هستند. در این پژوهش، به بررسی و مقایسه ی آثار، اشعار و اندیشه های دو شاعر معاصر و نوپرداز ایرانى و ترکمنستانی، نیمایوشیج و کریم قربان نفس پرداخته شده است. این دو شاعر، با وجود تفاوت زبانی و جغرافیایی و بدون آگاهی از سروده های یکدیگر، به دلیل برخوردارى از زمینه هاى سیاسی، فرهنگى و اجتماعىِ یکسان و موقعیّت هاى زمانى، در ابعاد گوناگونِ اندیشه و شعر، داراى شباهت هاى زیادى مى باشند تا اندازه اى که علاوه بر شباهت در اندیشه و محتوا، در ساختار زبانى و شیوه هاى بیانى و نگاه هاى هنرى آنان نیز مشابهت هاى فراوانى وجود دارد. نمایاندن اندیشه های مشترک این دو شاعر می تواند راه را برای پژوهش های تطبیقی مشابه، هموار سازد، چرا که تاکنون پژوهشی در خصوص مقایسه و تطبیق آثار و اندیشه های شاعران ایرانی با شاعران معاصر ترکمنستانی انجام نگرفته است. این تحقیق، بر اساس تقسیم بندی و دیدگاه تطبیقی «فرانسوا یوست» به دنبال واکاوی تطبیقی آثار و اندیشه های این دو شاعر بوده است.
گویش سنجی متغیرهای زبان شناختی زبان گونه های کرمان- شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمی و کل گرایانه و با اعمال روش های گویش سنجی به تحلیل رایانشی متغیرهای زبان شناختی موجود در گونه های زبانی کرمان-شمالی می پردازد. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش میدانی جمع آوری شده اند. تحلیل داده های گردآوری شده نیز به صورت آماری با بهره گیری از رایانه و گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/L04 صورت گرفته است. داده های پژوهش شامل معادل های بومی 205 واژه و 10 جمله پایه مستخرج از پرسش نامه های «فرهنگستان» و «موریس سوادش» است. روایی پرسش نامه مذکور براساس آزمون آلفای کرونباخ، نرخ 96/0 به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش را گویشوران بومی 16 شهرستان حوزه شمال استان کرمان شامل 105 دهستان تشکیل می دهند. میانگین سنی گویشوران 60 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 45% زن و 55% مرد هستند. نتایج حاصل از تحلیل انبوهه داده ها نشان داد که شش خوشه گویشی عمده از هم متمایز هستند و این خوشه های گویشی خود به زیر خوشه هایی تقسیم می شوند. هر یک از خوشه های گویشی دارای ویژگی های آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن ها را از دیگر خوشه ها جدا می کند. بر اساس تحلیل آماری داده ها، از میان خوشه های گویشی شش گانه، تنها یکی از آن ها گویش است و باقی خوشه ها فاقد ویژگی های گویشی می باشند و در نتیجه در سطح لهجه محسوب می شوند.
تبدیل متن محاوره ای به رسمی فارسی با استفاده از شبکه های عصبی مبتنی بر مبدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز شاهد رشد تولید داده های مختلف از جمله داده های متنی هستیم و همواره حجم زیادی از داده های متنی به روش های مختلف به خصوص در شبکه های اجتماعی تولید می شود. ولی این متن ها غالباً غیررسمی و دارای خطاهای بسیاری هستند که باعث می شود امکان استفاده از آن ها در بسیاری از پردازش های زبان طبیعی وجود نداشته باشد. در این مقاله به تبدیل متن محاوره ای به متن رسمی در زبان فارسی پرداخته شده است. برای این منظور دو مدل مختلف براساس مدل کدگذار-کدگشا و مدل مبدل که از به روزترین مدل های دنباله-به-دنباله هستند پیاده سازی شده اند. در کنار استفاده از مدل های شبکه عصبی، مجموعه ای از قواعد در تبدیل متن محاوره ای به رسمی فراهم شده اند و تأثیر استفاده از این قواعد در کنار هر یک از دو مدل بررسی شده است. در انتها نتایج مدل های گفته شده مقایسه شده اند که در بهترین حالت این نتایج به دست آمده به دقت ۷۰.۷ درصد در معیار بلوی ارتقاء یافته رسیده اند.
نقش پیشینه فرهنگی آموزشی در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی در کره با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایل به برقراری ارتباط به زبان خارجی همواره یکی از مهم ترین اهداف یادگیری در کلاس های زبان بوده است. این تمایل مولفه ای پایدار و وابسته به یک عنصر خاص نیست، بلکه ماهیتی متغیر و پویا دارد که در هر لحظه در تعاملات کلاسی می تواند با توجه به تغییرات و واکنش لحظه ای مولفه های گوناگون فردی/عاطفی، محیطی/موقعیتی و فرهنگی، بصورتی نوظهور بروز پیدا کند. پژوهش پیش رو، با تکیه بر نظریه سیستم های پویای پیچیده دبات، به بررسی عوامل مهم در تمایل به برقراری ارتباط در کلاس های برخط زبان فارسی مقدماتی در دانشگاه کره، که متشکل از دانشجویانی از ملیت های مختلف است پرداخته، و درکنار بررسی متغیرهای موثر در تمایل زبان آموزان به برقراری ارتباط بصورت کلی، به بررسی نقش نمایه زبانی و پیشینه فرهنگ/آموزشی زبان آموزان در تمایل آن ها به برقراری ارتباط می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بصورت کلی، نمایه زبانی و مولفه های فردی/عاطفی نقش مهمی در تمایل دانشجویان به برقراری ارتباط نداشتند، اما در مؤلفه های محیطی/موقعیتی، تفوت های قابل توجهی درمیان دانشجویان شرق آسیا و دانشجویان سایر ملیت ها، بخصوص در نوع تعامل (نوشتاری/گفتاری) و مخاطب (مدرس/همکلاسان) مشاهده شد. همچنین، دانشجویان شرق آسیا تمایل به برقراری ارتباط در موقعیت های چالش برانگیز (بدلیل عدم وجود مهارت های زبانی لازم و یا طرح موضوعات چالش برانگیز) نداشتند، درحالیکه دانشجویان سایر ملیت ها از این موقعیت ها استقبال کرده و آن را زمینه ای برای رشد مهارت های زبانی و ارتباطی خود عنوان کردند.
کتاب زبان ومغز: راهنمای مختصر عصب شناسی زبان، جاناتان آر. برزنن، انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2022، 225 صفحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
261-275
حوزههای تخصصی:
علاقه به بررسی بنیان هایِ عصبی زبان در مغز به پیدایش علومِ اعصاب نوین در قرن نوزدهم برمی گردد. امروزه ابزارهایی مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی کاربردی (اف. ام. آر. آی.)[1] و ثبت سیگنال های مغزی با تکنیک انسفالوگرافی (ای. ای. جی.)[2] و دیگر تکنیک های مشابه به ما این امکان را می دهند که فعالیت مغز در هنگام انجام تکالیف شناختی پیچیده مانند صحبت کردن یا خواندن را به صورت غیرتهاجمی مطالعه کنیم. کتاب زبان و مغز: راهنمای مختصر عصب شناسی زبان را انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۲۲ منتشر کرده است تا خوانندگان را با تازه ترین پیشرفت های علوم اعصابِ مرتبط به درک ما از بنیان های عصبیِ زبان آشنا کند. نویسنده کتاب، جاناتان آر. برنن[3]، چگونگی ارتباط سیگنال های مغزی با ساختار شناختیِ زیربناییِ زبان انسان را با مرور پژوهش های انجام شده در زمینه عصب شناسی زبان بررسی می کند. کتاب در ۱۰ فصل و ۲۲۵ صفحه به مسائل مرتبط با چگونگی پردازش زبان در مغز می پردازد. توالی فصل های این کتاب مسیری را دنبال می کند که درون داد صوت شناختی[4] طی می کند تا به صورت جمله معنادار درک شود. عنوان فصل های کتاب به ترتیب زیر است: ۱) مقدمه، ۲) جعبه ابزار، ۳) آواها در مغز، ۴) کدی عصبی برای گفتار، ۵) فعال سازی واژه ها، ۶) بازنمایی معنی، ۷) ساختار و پیش بینی، ۸) ترکیب جمله ها، ۹) ساختن وابستگی ها۱۰)جمع بندی. در فصل ۱ تاریخچه ای از آن معرفی شده است. فصل ۲ ابزارها و روش های مربوط به علوم اعصاب را مروری سریع می کند که دانستن درباره آنها برای فهم ادامه مطالب کتاب مهم است. فصل ۳و ۴ بر آوا تمرکز دارد: مغز چطور معنی را بر اساس موج صوتی منتشرشده در هوا خلق می کند؟ دستیابی و بازنمایی آن معانی توسط مغز موضوع بحثِ فصل ۵ و ۶ است. انسان (معمولاً) با واژه های منفرد ارتباط برقرار نمی کند. زبان فوق العاده است و به صورت قابل توجهی در چگونگی ترکیب واژه ها باهم برای خلقِ گفته یا فکر کردن به چیزهایی که تاکنون کسی آن ها بیان نکرده، یکتا است. فصل های ۷-۹ به این موارد می پردازند. ایده هایی که در این فصل ها به آنها پرداخته شده است بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. هرچند نویسنده تلاش می کند آنها را با ترتیبی منطقی بنویسد ایده های مرتبط به هم را در فصل های مختلف به وسیله هایپرلینک به یکدیگر متصل و مرتبط کرده تا به این صورت خوانندگانی که می خواهند از برخی مسائل بگذرند به راحتی بتوانند مطالب مرتبط در فصل ها را دنبال کنند. این کتاب که به زبانی ساده و با اهداف آموزشی برای پژوهشگران و دانشجویان تازه وارد به حوزه عصب شناسی زبان نوشته شده است توجه خواننده را به موضوع های گسترده تر و مهم تری جلب می کند. در واقع چگونگی ارتباط بین مفاهیم انتزاعی مانند «دانستن یک زبان» با سیگنال های مغزیِ مشخصی که در آزمایشگاه مشاهده و اندازه گیری می شوند از محورهای اصلی کتاب است. نویسنده با توجه به موضوع هر فصل و پژوهش های انجام شده در آن زمینه شرح می دهد که داده های به ظاهر متفاوت و حاصل از آزمایش های مختلف چگونه بر یکدیگر انطباق می یابند. در ادامه به مرور مختصر فصل های این کتاب پرداخته می شود. [1]. functional magnetic resonance imaging (fMRI) [2]. electroencephalography (EEG) [3]. J. R. Brennan, Associate Professor of Linguistics & Psychology. University of Michigan
بررسی تطبیقی استعاره مفهومی زمان درآثار محمود دولت آبادی و یوسف ادریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
33 - 63
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان بر آن اند تا برای بسیاری از پژوهش های ذوقی، معیاری علمی و عینی به دست دهند. یکی از نظریه هایی که در پژوهش های ادبی نمود یافته، نظریه استعاره های مفهومی جورج لیکاف و مارک جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی مفهوم انتزاعیِ زمان، در سه جلد نخست رمان کلیدرِ محمود دولت آبادی (Dolatabadi, 1995) و چهار رمان (البیضاء، العسکری الأسود، الحرام و العیب) یوسف ادریس (Idris, 1987; Idris, 1987; Idris, 2000; Idris, 2004) است تا از این رهگذر به این پرسش پاسخ دهد که انواع نگاشت ها برای استعاره مفهومیِ زمان، با توجه به تفاوت های فرهنگی و فکری در آثار محمود دولت آبادی و یوسف ادریس کدام است و دربردارنده چه پیامی هستند. روش پژوهش، به صورت تطبیقی و گردآوری داده ها است که در تطبیق و تحلیل داده ها بر مبنای مکتب آمریکایی پیش رفته است. مفهوم انتزاعی زمان در آثار دو ادیب، در پنج حوزه مبدأ شیء، مکان، ظرف، انسان و غذا تصویرسازی شده است و حوزه های شیء و مکان بیشترین فراوانی را نسبت به دیگر حوزه ها دارند که بیانگر تمایل به بصری سازی مفهوم انتزاعیِ زمان در قالب شیء و مکان در آثار دو ادیب است. در حوزه مبدأ شیء، مفهوم زمان در نمونه های فارسی نسبت به عربی، در قالب های متنوع تری صورت گرفته که بر تنوع تصویرگرایی و انعطاف بیشتر ذهن فارسی زبانان اشاره دارد. با توجه به مدل حرکتی رَی (Ray, 1991) برای زمان (خطی، دایره ای، مارپیچی) در نمونه های فارسی شاهد حرکت خطی و در نمونه های عربی شاهد حرکت مدوّر برای زمان هستیم که نوع حرکت ها کاملا برگرفته از بافت اجتماعی و شرایط زندگی نویسنده یا شخصیت های داستان است. با توجه به دیدگاه لیکاف و جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) پیرامون دو مبنای تجربه محیطی و تجربه بدنی از مبانی تشکیل دهنده استعاره های مفهومی، فراوانی ها و جامعه آماری به دست آمده، گویای این است که در آثار دو ادیب مفهوم سازیِ صورت گرفته برای مفهوم انتزاعیِ زمان، بیشتر بر اساس مبنای تجربیِ متأثر از محیط پیرامون است.
رویکرد قدرت جایگاهی به تقویت آغازه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویت یکی از فرایندهای واجی رایج در برخی از زبان هاست که برعکس تضعیف است. ﭘﮊوهش پیش رو، این فرایند را که بیشتر در جایگاه آغازین هجا و واژه روی می دهد، در تحوّل از فارسی میانه به نو برمبنای رویکرد «قدرت جایگاهی» و با بهره گیری از «اصل توالی رسایی» و «قانون مجاورت هجا» بررسی کرده است. به این منظور، (۱۲۰) واﮊه فارسی میانه از فرهنگ های گوناگون زبان پهلوی استخراج و تحلیل شدند. برخی از یافته های ﭘﮊوهش عبارت اند از: (۱) فرایندهای واجی انسدادی شدگی، سایشی شدگی غلت، دهانی شدگی، واک رفتگی و درج بر آغازه واﮊه های فارسی میانه در تحوّل به فارسی نو اعمال شده اند. (۲) فرایند انسدادی شدگی غلت در جایگاه آغازه هجا و واﮊه براساس «اصل توالی رسایی» و «قانون مجاورت هجا» و همچنین حفظ تقابل همنشینی و جانشینی روی داده است. (۳) جایگاه قوی در تحوّل از میانه به نو، انفکاکی است. (۴) مسیر تقویت از فارسی میانه به نو، دارای دو بُعد «رسایی زدایی» و «تغییر در مشخّصه های حنجره ای و جایگاه تولید» است.