فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۸۱ تا ۷٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیوند مطالعات تحلیل گفتمان با زبانشناسی پیکره، زمینه های جدیدی را در مطالعات زبانی فراهم آورده است که قبلاً کمتر مورد توجه قرار می گرفت. یکی از این زمینه های جدید، مطالعه طنین معنایی حاصل از همنشینی های مکرر یک واژه با مجموعه ای از واژه های دیگر است. طنین معنایی به بار مثبت، منفی و یا خنثایی اشاره می کند که یک واژه به ظاهر خنثی پس از هم نشینی مکرر با کلمات مثبت، منفی یا خنثی به خود می گیرد. این مفهوم یکی از مفاهیم بسیار مهم در زبانشناسی پیکره است که اخیراً مورد علاقه زبان شناسان واقع و به آن پرداخته شده است. این مقاله، برای نخستین بار به معرفی طنین معنایی در زبان فارسی، بیان تعاریف و کاربردهای آن و نیز ارائه مثال هایی در یک پیکره از متون فارسی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش، مبتنی بر دیدگاه های سینکلر (1987) و بیل لو (1993) است. بر این اساس با جست و-جوی تعدادی از ترکیب های فعلی در محیط اینترنت، پیکره ای از جمله های فارسی حاوی این ترکیب ها به همراه همایند های آنها استخراج گردید. نتایج این بررسی به لحاظ آماری نشان می دهد که واژه ها و عبارت-های مترادف در زبان فارسی می توانند طنین معنایی متفاوتی داشته باشند.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل اسنادی زبان آموزان دبیرستان: مورد زبان آموزان ایرانی (Attributional Analysis of Language Learners at High Schools: The Case of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه پیداکردن عواملیست که زبان آموزان دبیرستانی موفقیتهاوشکستهای خودرابه آن نسبت می دهند. بدین منظور، 708 دانش آموزان دبیرستانی ازاقشار مختلف اجتماعی-اقتصادی وجنسیت مختلف انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه اسنادی پاسخ دادند. پرسشنامه شامل چهاربخش است: احساسات ،تصویرازخود، انگیزه درونی،وسیاست زبان.آزمون ANOVA و Post-hoc به منظورتجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج حاصل ازتجزیه وتحلیل نشان داد که انگیزه درونی اسناد اصلی است وجنسیت هیچ نقشی دراسناد بازی نمی کند. علاوه براین،تفاوتهای قابل توجهی درمیان طبقات مختلف اجتماعی مشاهده شد. دانش آموزان طبقات بالای جامعه ،دراحساسات وتصویرازخود بالاترین نمره را کسب کردند؛ودانش آموزان ازمناطق روستایی درانگیزه درونی وسیاست زبان نمره بالاتری بدست آوردند. درنهایت، نتایج به دست آمده درزمینه یادگیری وآموزش زبان مورد بحث قرارگرفت وپیشنهاداتی ارایه شد.
تحول ساخت کُنایی در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های معرفه ساز در لری بویراحمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لری بویراحمدی از گویش های جنوب غربی اییاری و لری لرستانی سه گونه اصلی از گویش های لرییل می دهند. بویراحمدی ساخت های متنوع و جالبی برای معرفه ین مقاله ساخت های معرفه ساز در لری بویراحمدی بررسی شده و با برابر آنها در دیگر گونه های لری و نیز برخی از گویش های ایرانی، به ویژه گویش های حوزهی از این ساخت ها را دارند، مقایسه شده است. داده های بویراحمدیِ این تحقیق به صورت ضبط گفتار و ثبت آوانگاری گفتار دوازده نفر از گویشوران بویراحمدی از شهرستان مارگون و روستاهاییلویه و بویراحمد در تابستان 1387 گردآوری شده است. نتایج نشان می لری بویراحمدی چهار ساختِ مختلفِ معرفه ساز دارد: پسوندهاییه دار [–ku:] و [–u:]یبی از صفت های اشاره [u:] «آن» و [i:] «این» به همراه پسوندهاییه دار [–vo] ، [–yo] و [–ho] برای معرفه ی روند. یه دارِ [–i:] نیز برای معرفه ی قیدهای زمان استفاده می شود.
بررسی وندها در گویش کهنوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودباری از گویش های ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستان های رودبار، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقه بندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداخته ایم. براساس داده های این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفته اند. بنابراین ریشه آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینه معرفی وندهای این گویش صورت نگرفته است، توصیف و شناسایی آنها می تواند امکانات این گویش را در حوزة واژه سازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقه مند مشخص سازد.
Shared Reading: A Technique to Enhance Reading Ability of Uranian High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایه های ذهنی واژه های ترجمه ای هم ریشه و غیرهم ریشه در فراگیران انگلیسی فارسی زبان (Mental Representation of Cognates/Noncognates in Persian-Speaking EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور آزمایش نظریه های پیشنهادی مدل واژگانی دوگانه، در این مطالعه به بررسی نمایه های ذهنی جفت های ترجمه ای هم ریشه و غیرهم ریشه در فارسی و انگلیسی که زبان هایی با سیستم نوشتاری مختلف هستند پرداخته شد. با استفاده از فرایند راهنمای پوشیده شده و تصمیم گیری واژگانی، دو گروه از در فراگیران انگلیسی فارسی زبان در دو جهت فارسی-انگلیسی و انگلیسی- فارسی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصل تاثیر مثبت نمایش راهنماهای متعلق به زبان اول برای جفت های ترجمه ای هم ریشه را نشان داد که این الگو نقش سیستم الفبایی در بوجود آوردن نمایه های ذهنی مشترک در این دسته از واژگان را تایید می کند. حال آنکه الگوی بدست آمده برای جفت های ترجمه ای غیرهم ریشه، این مدل را تایید نمی کند.
کاربرد پیکره های تک زبانة تخصصی برای تعیین معادل های مناسب در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از ترجمه ها در زمینه های تخصصی علوم و شاخه های مختلف آن است. شناخت اجزای جمله و معادل یابی دقیق آن ها، در روند ترجمة چنین متونی از وظایف اصلی مترجم محسوب می شود. پیکره ها به دلیل ویژگی های خاص خود ازقبیل کاربردی و طبیعی بودن، منابع مناسبی از لغات تخصصی در ترجمه محسوب می شوند؛ بنابراین، مترجم علاوه بر ابزارهای رایج در ترجمه مانند فرهنگ لغت، با استفاده از پیکره می تواند معادل های مناسبی در ترجمة واژگان به دست آورد. در مطالعة حاضر، میزان استفاده از معادل های مختلف واژه های اقتصادی در ترجمة متون اقتصادی بررسی شده است. در این بررسی، تعداد 174 واژة اقتصادی از کتاب متون اقتصادی دانشگاه پیام نور انتخاب شدند. سپس، معادل های این واژه ها از لغت نامة آنلاین آریان پور استخراج شدند و بسامد وقوع هریک، در پیکرة تک زبانة متون اقتصادی مشتمل بر حدود 115 هزار کلمه، بررسی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد بسیاری از معانی موجود در فرهنگ لغت، دارای کاربرد تخصصی در متون اقتصادی نیستند و فقط بخش خاصی از آن ها مورداستفاده قرار می گیرند که در پیکرة موردنظر دارای بیشترین بسامد بوده اند؛ بنابراین باید گفت که پیکرة تک زبانة تخصّصی معیار مناسبی در رد یا پذیرش معادل ها است.
درک شنیداری تکیه واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه درک شنیداری محل تکیه واژگانی در زبان فارسی می پردازد. در یک آزمایش ادراکی، جفت واژه کمینه تکیه ای بی معنی به عنوان محرک هدف انتخاب و مقادیر دیرش هجا، سطح شدت انرژی کل، سطح شدت انرژی فرکانس های میانی و بالا و فرکانس پایه واکه های تکیه-بر و بدون تکیه در دو بافت دارای تکیه زیروبمی و فاقد تکیه زیروبمی طی گام های مختلف بازسازی شد. محرک های بازسازی شده سپس در یک آزمون شناسایی به آزمودنی ها شامل 20 گویشور بومی فارسی معیار ارائه و از آنها خواسته شد هجای تکیه بر را در محرک های هدف مشخص کنند. نتایج به دست آمده، یافته های آزمایش تولیدی صادقی (2011) را تایید کرد. بر اساس این نتایج، در بافت دارای تکیه زیروبمی، درک محل تکیه تا حد زیادی تابعی از تغییرات فرکانس پایه است. هر اندازه تغییرات زیروبمی یا اختلاف سطح فرکانس پایه بین دو هجا باعث تمایز شنیداری محل تکیه واژگانی می شود. در این بافت اثر همبسته های دیگر بر درک تکیه، افزایشی است به این صورت که این همبسته ها سطح اطمینان پاسخ های شنیداری را تا حدودی افزایش می دهند. در بافت فاقد تکیه زیروبمی، اثر دیرش هجا بر درک تکیه واژگانی قویتر از همبسته های شدت انرژی از جمله سطح شدت انرژی کل و سطح شدت انرژی فرکانس های میانی و بالا است. این نتایج نشان می دهد در صورت حذف تغییرات زیروبمی شنونده فارسی به نشانه های دیرشی برای تعیین محل تکیه واژگانی وابسته است.
رابطه نحو عربی و معنی شناسی (با عنایت به مسئله اعراب و با توجه ویژه به اعراب رفع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش های نحو و معنی شناسی به گونه ای با هم آمیخته اند که برای درک درست کلام باید آن را از منظر این دو دانش، و با عنایت به استعمال غالب و مورد اتفاق دانشمندان در دو حوزه مورد بحث، بررسی کرد. برخی زبان شناسان غربی به تقدم لفظ بر معنا و برخی دیگر به تقدم معنا بر لفظ معتقدند.
قواعد نحو عربی با ویژگی منحصر به فرد خود، یعنی اعراب، از جهت لفظ و ظاهر، حالتی خاص دارند که در بدو امر، از تسلط لفظ بر معنی حکایت می کند و به نظر می رسد که اعراب، معنی و رمز های پنهان و پیدای کلام را تعیین می کند و ظرافت های بلاغی آن را رقم می زند؛ در حالی که با تأمل در مقوله هایی همچون تصرف در اعراب در صورت گنجایش معنی، تغییر نکردن اعراب در صورت نبودِ تطابق معنوی، احکام مرتبط با تجاذب لفظ و معنا می توان به نقش مهم و غالب معنا در شکل گیری لفظ دست یافت.
در این راستا، در مقاله حاضر، ضمن سخن گفتن از این سیطره معنوی، غلبه خاص معانی اِسناد، ثبوت و حذف حالت های حدوثی و نقش قرینه ها در انتخاب حرکت رفع را بررسی کرده و شواهدی را از مسند الیه، اسناد ظروف، صفت مقطوع و باب اشتغال آورده ایم.
شیوه پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و متکی بر استناد های مورد اتفاق قدمای علم نحو است.
نقش پیش فرض های عقیدتی در ترجمه آلمانی قرآن ماکس هنینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه درهمه سطوح زبانی(واژگان،نحو،آوا، ...)تحت تأثیرعوامل فرازبانی قرار دارد.یکی ازاین عوامل،پیش فرضهای عقیدتی است که ذهنیت رادرگزینش معادل های زبان مقصدحاکم کرده وباعث میشودکه ترجمه های گوناگون ازیک متن واحد ارائه شوند.درطول قرن ها، برخی اشخاص ونهادها عقاید خاص خود را به منظور ایجاد تأثیرات مشخص و مورد نظر در ترجمه اعمال کرده اند. این مقاله قصد دارد تا با بررسی ترجمه قرآن ماکس هنینگ که یکی از مهمترین ترجمه های قرن بیستم است، نقش پیش فرض های عقیدتی مترجم را در ترجمه مورد بررسی قرار دهد. نتایج نقد و بررسی جستار ذیل، نشان می دهد که افزون بر اصول کلی ترجمه، یعنی تسلط کامل بر زبان مبدأ، زبان مقصد، تسلط بر گستره علمی (که متن اصلی به آن تعلق دارد) و امانت داری، توجه به نکته دیگری نیز لازم است: تأثیر باورها و پیش فرض های کلامی و عقیدتی در روند ترجمه. نتایج این بررسی می تواند راهکارهایی را برای ترجمه بهینه قرآن در پیش روی مترجم قرار دهد.
Academic Literacy: An Investigation of Problematic Areas in EAP at KNT University of Science and Technolog
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۱ No. ۲, August ۲۰۱۲
59 - 74
حوزههای تخصصی:
Despite its sociopolitical basis, Academic Literacy (AL) is recently referred to as a set of complex skills such as writing, which lays undeniable foundations for success in academic communities (Hyland & Lyons, 2002). This study is aimed at improving students' AL in general and their writing skill in particular at Khaje Nasiredin Toosi (KNT) University of Science and Technology. Based on the domain of EAP (Flowerdew & Peacock, 2001; Jordan, 1997), and among various academic assignments (Braine, 1995; Canseco & Byrd, 1989), students' summary writings at KNT University were selected to be investigated. Besides the summaries, 20 students were interviewed to delve more into the problematic areas. Data analysis of 1270 written errors indicated that sequence of tense, article use, and appropriate selection of words are the most prevalent error types. Further analysis of the data revealed that students had failed to develop their ideas properly in unified paragraphs. Moreover, students were unsuccessful to put their ideas in the simple format of introduction, body, and conclusion. The paragraphs also lacked cohesive ties. The article, accordingly, ends with some practical recommendations addressing the present issues.
تفاوت های بین فرهنگی و انتقال منظورشناختی در کنش گفتاری رد کردن در انگلیسی و فارسی (Cross-Cultural Differences and Pragmatic Transfer in English and Persian Refusals)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تفاوت های بین فرهنگی فراوانی قواعد معنایی در انجام کنش گفتاری رد کردن درخواست بین فارسی زبانان و انگلیسی زبانان را بررسی می کند. همچنین این مسئله مورد بررسی قرار گرفت که آیا زبان آموزان ایرانی که انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می گیرند راهکارهای رد کردن در زبان اول خود را به زبان دوم انتقال می دهند یا نه و آیا رابطه ای بین سطح مهارت آنها و انتقال این راهکارها وجود دارد. بدین منظور،66 بومی زبان فارسی و 59 بومی زبان انگلیسی از هر دو جنسیت به ترتیب نسخه های فارسی و انگلیسی از یک پرسشنامه تکمیل گفتمان را پر کردند. از آزمون تعین ســطح آکسفورد (OPT) برای تشکیل دو گــروه 61 نــفری از زبان آموزان سطح بالا و 81 نفری از زبان آموزان سطح پائین ایرانی استفاده شد. این دو گروه پرسشنامه انگلیسی تکمیل گفتمان را تکمیل کــردند. راهکارهای رد کردن درخواست که شرکت کنندگان در این تحقیق از آن استفاده کردند به قواعد معنایی تبدیل شدند و سرانجام به سه دسته مستقیم، غیرمستقیم و راهکارهایی که به ردکردن ضمیمه می شوند، طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق تفاوت معناداری در کاربرد راهکارهای مستقیم رد کردن بین انگلیسی و فارسی نشان نداد. بر خلاف فارسی زبانان که در کاربرد راهکارهای غیرمستقیم از انگلیسی زبانان پیشی گرفتند، انگلیسی زبانان راهکارهای که به ردکردن ضمیمه می شوند را بیشتر به کارگرفتند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که هردو گروه زبان آموزان سطح بالا و پائین در به کار گیری رد کردن غیرمستقیم و راهکارهایی که به ردکردن ضمیمه منجر می شوند انتقال منظور شناختی داشتند. البته زبان آموزان سطح پائین بیشتر از زبان آموزان سطح بالا راهکارهای زبان اول خود را به زبان دوم انتقال می دهند.
بررسی تطبیقی شعر و اندیشة تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مؤلفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان- که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند- یاری می رساند و به نقاط وحدت اندیشة بشری پی میبرد که چگونه اندیشهای در نقطهای از جهان توسط اندیشمندی، ادیبی و یا شاعری مطرح می شود و در نقطة دیگر همان اندیشه به گونهای دیگر مجال بروز مییابد.
مقالة حاضر نگاهی است تطبیقی به شعر، اندیشه، زمینه و زمانة دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت: تی. اس. الیوت (1888- 1965م) انگلیسی و احمد شاملو (1305-1379ش) ایرانی. زمانة زندگی این دو شاعر از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسانی هایی داشته که در نهایت، به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده است. شاملو در ایران به عنوان شاعری اجتماعی شناخته شده که مانند الیوت در برهه ای حساس و پرآشوب زیسته است. الیوت تحت تأثیر جنگ جهانی و دوران مدرنیسم بوده و شاعر ایرانی هم کودتای 28 مرداد و جنگ جهانی دوم و دوران گذار از جامعة سنتی به مدرن را تجربه کرده است.
در این مقاله، ابتدا مختصری دربارة واژة مدرن و مدرنیته در اروپا و ایران بحث میشود، سپس با بهرهگیری از شیوة نقد تطبیقی و با تکیه بر مؤلفه های مدرنیته و مدرنیسم ادبی، بین مضامین مشترک در آثار الیوت و شاملو مقایسه ای صورت می گیرد. همانندی های زیادی بین شاملو و الیوت برای مطالعة تطبیقی می توان یافت و با توجه به همسانیهای فراوان ذهنی و زبانی بین دو شاعر و با عنایت به همانندیهای بسیار در تجربههای زیستة مشترک بین ایشان، میتوان نتیجه گرفت شرایط زیستی مشابه همواره میتواند آثار ادبی همگونی پدید آورد.
ادبیات کــهن: تصویر و مضمون در جای نام های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت و نوع گذر فعل کردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف و تبیین ساخت های زبانی ایدئولوژیک در تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات تحلیل گفتمان انتقادی اصطلاح تخصصی «ساختهای زبانی ایدئولوژیک» مفهومی بنیادی است که در نزد محققان تحلیل گفتمان مفهومی انتزاعی و مبهم است و تحقیق حاضر با روش تحلیلی – توصیفی درصدد حل این مسئله در قالب پرسشهای ذیل است: ساخت زبانی و ایدئولوژی و به دنبال آن ساخت زبانی ایدئولوژیک چیست؟ و چگونه تعریف می شوند؟ چگونه در متون بازنمایی و عینیت می یابند؟ و بالاخره تحلیلگر تحلیل گفتمان انتقادی با استفاده از چه مفاهیم نظری و راهبردهایی می تواند اینگونه ساخت ها را تحلیل نماید؟ ساختهای زبانی نمودهای عینی نظام های آوایی و واجی، ساختواژه ی، نحوی و گفتمانی و کاربردشناختی هر زبان است و ایدئولوژی ها، نظام های عقاید، باورها و باید و ونبایدهایی هستند که منعکس کننده اشتراکات گروه های اجتماعی – شناختی می باشند. ساختهای زبانی ایدئولوژیک آندسته از ساختهای زبانی هستند که علاوه بر معنای کنش بیانی در گفتمان خاص معانی کنش منظورشناختی و کنش تاثیری خود را به دست می آورند یعنی این گفتمان با ایدئولوژی خاص خود است که معانی و پیام موردنظر را معین می کند و همیشه ساختهای ایدئولوژیک دارای معانی بیش از صورت زبانی هستند. کلیه متون به صورت بالقوه می توانند متشکل از ساختهای ایدئولوژیک باشند و تحلیلگر گفتمان انتقادی با بهره مندی از مفاهیم و راهبردهای زبان شناختی و علوم اجتماعی می تواند تحلیل علمی از متون ارائه نماید، همانطور که در متن مقاله حاضر بر روی عناوین روزنامه به طور عملی ارائه شده است.
نقش فرهنگ در آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش فرهنگ در یادگیری زبان خارجی و کاربرد متناسب آن در بافت های مختلف نه تنها مؤثر است، بلکه در مواردی گریزناپذیر. برای آموزش فرهنگ همراه با زبان خارجی روش های گوناگونی را می توان در پیش گرفت. در واقع آموزش زبان خارجی، خارج از بافت فرهنگی زبانِ هدف، تنها زمانی کارامد خواهد بود که با آموزش دست کم برخی از ویژگی های فرهنگی جامعة زبانی هم زمان باشد. در این پژوهش، از یک سو، تلاش شده است تا با نگاهی به دو مفهوم زبان و فرهنگ نقش این دو در آموزش زبان بررسی شود. برای نیل به این هدف، مباحث نظری ارائه شده در این زمینه و برخی از پژوهش های انجام شده مرور می شوند و مثال هایی برای روشن شدن بحث ارائه می شوند. ازسوی دیگر، مباحث مرتبط با فرایند آموزش و یادگیری زبان و نیازهای پژوهشی این حیطه بررسی می شود. در این مقاله از روش توصیفی ـ تحلیلی برای مرور پژوهش ها استفاده شده است.
جملات مرکب در زبان فارسی تحلیلی بر پایة نظریة دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ساختار جملات مرکب زبان فارسی بر پایة نظریة «دستورِ نقش و ارجاع» بررسی می شود. این نظریه را، در سال 1997، رابرت دی. ون ولین و رندی جی. لاپولا مطرح کردند و، در سال 2005، ون ولین نسخة نهایی آن را ارائه داد. دستور حاضر سه نوع رابطه را با عنوان «هم پایگی»، «ناهم پایگی» و «هم وابستگی» بین جملات مرکب مطرح می سازد و سه سطحِ اولیة پیوند را «بند»، «کانون»، و «هسته» می داند. سه نوع رابطة احتمالی بین «واحدها» برقرار است. بنابراین، از ترکیب سطوحِ اولیة پیوند و روابط احتمالی، نُه رابطه در «دستور همگانی» این نظریه قابل تصور است؛ که الزاماً تمامیِ آن ها در همة زبان ها یافت نمی شود. در این مقاله، جملات مرکب زبان فارسی را تحت دو رابطة کلیِ هم پایگی و ناهم پایگی بررسی نموده و دو نوع رابطه را برای هم پایگی و نُه رابطه را برای ناهم پایگی معتبر دانسته ایم؛ که با ارائة مثال ها و نمودارهایی تبیین شده اند. مزیت تحلیل های زبانیِ این دستور نسبت به سایر نظریه های دستوری را می توان توجهِ هم زمان به سه سطح «نحوی»، «معنایی»، «کاربردشناختی» دانست. امری که در نظریه های دستوری دیگر مستلزم پژوهش های جداگانه ای است.