فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند:
arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
تحلیل گفتمان انتقادی نامه امام علی(ع) به معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه های رهبران، زمینه مناسبی برای تحلیل گفتمان انتقادی است. از جمله این مکاتبات ارزشمند، نامه شماره 28 نهج البلاغه به معاویه است که در میان نامه های علی(ع) جایگاه ویژه ای دارد. این نامه در اصل گفتمان مشروعیت حضرت است. حال پرسش اصلی این مقاله این است که رابطه لایه های مختلف زبانی با این گفتمان چگونه است؟ و چگونه گفتمان مشروعیت حضرت از طریق گزینش های زبانی شکل می گیرد و چگونه با گفتمان مخالف(معاویه) به مقابله می پردازد؟ فرض ما این است که حضرت در این نامه برای تداوم و ترویج مشروعیتش و مقابله با گفتمان مخالف گزینش های ویژه ای از امکانات زبانی انجام می دهد و می کوشد مخاطبان را با سیاست هایش همراه سازد. برای کشف این، این نوشتار با به کارگیری گرامر هالیدی، نامه امام را از نظر سه فرانقش اندیشگانی، میان فردی و متنی، بررسی می کند و بر روی نتایج حاصل از گرامر هالیدی، تحلیل انتقادی انجام می دهد. بررسی ها نشان داد که گفتمان مشروعیت امام، برای تثبیت و ترویج و تقویت در برابر گفتمان مخالف(معاویه)، ایده «ما و آنها» را در نامه گسترانده است و از امکانات زبانی گزینش های متناسب و باریکی را در این راستا انجام داده است. به ویژه در کاربست فرایندهای ارتباطی و مادی، این مهم معنی دار است. همچنین وجهیّت نیز از این ایده پشتیبانی می کند و فرانقش متنی آنها را در قالب یک گفتمان منسجم مشروعیت، ساخت بندی می کند.
نگاهی تطبیقی به فرایندهای شش گانه هلیدی در متون تالیفی و ترجمه ای پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش توصیف ساختمان نقشی متون تألیفی و ترجمه ای تخصصی رشتة پزشکی است به منظور یافتن ارتباطی میان متون تألیفی و ترجمه ای. سوال های اصلی در این پژوهش: 1.چگونگی کمیت و کیفیت فرایند های شش گانة هلیدی در متون تألیفی و ترجمه ای حوزة پزشکی 2.تاثیر تفاوت توزیع فرایند ها در فهم پذیری متون این گونة علمی زبان فارسی. به این منظور 2000 بند از چهار کتاب ترجمه ای با 2000 بند از چهار کتاب تألیفی پزشکی انتخاب و مقایسه شده اند. الگوی مورد استفاده در این پژوهش فرانقش تجربی و شش فرایند (مادی- رابطه ای- ذهنی- وجودی- بیانی- رفتاری) موجود در آن است. پس از انتخاب بندها به صورت تصادفی، فرایندهای به کار رفته در آنها شناسایی شده و سپس مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفت. تفاوت در درک پذیری متون ترجمه ای و تألیفی طی یک نگرش سنجی انجام شد. در این نظرسنجی مشخص شد که 3/79 درصد دانش جویان کارشناسی در درک مفاهیم متون ترجمه شده مشکل دارند. داده ها نشان دادند که در برخی از بازه های زمانی رابطة نزدیکی بین فرایند های متون تألیفی با ترجمه ای وجود دارد، اما شواهدی دال بر تاثیرگذاری متون ترجمه بر تألیف یا برعکس به لحاظ توزیع فرایند ها مشاهده نشد. هرچند شاهد تاثیر پذیری نسبی مترجم از ساختار نقشی متن مبدأ بودیم.
مقاله به زبان فرانسه: مفاهیم و کارکردهای دستوری: چالشی پیش روی کلاس آموزش زبان فرانسه در دانشگاههای ایران (Notions et fonctions grammaticales; Lancer un défi aux cours du FLE universitaire en Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داشتن رویکرد ارتباطی-معنایی و یا به عبارت دیگر ارجحیت معنا به فرم و ساختار در زمینه زبان امری اجتناب ناپذیر در تهیه و تدوین دستور زبان های معنامحور می باشد.
به نظر می رسد که تنها راه از بین بردن شکاف ناخوشایند در بین تمرین های دستور زبانی و یا به طور کلی تمارین مربوط به ساختار کلی زبان و فعالیتهای ارتباطی اتخاذ حرکتی روش مند می باشد که از معنا به سوی فرم و ساختار در حرکت است.
برای رسیدن به این هدف آموزشی کوشیده ایم تا در این مقاله به معرفی دلایلِ لزوم آموزش گرامر معنا محور و همین طور روشهای آموزش آن بپردازیم. این پیشنهادات هر چند که ممکن است پایه ای نظری داشته باشند ولی در کاربرد آموزشی دستور زبان معنایی در دانشگاهای ایران مرحله ای اساسی و مهم به شمار می آیند.
آشنایی مدرسین ایرانی زبان فرانسه با مفاهیم رویکرد مفهومی-کارکردی باید به شکلی کلی در نظر گرفته شود تا آنها بتوانند به نوبه ی خود این نقطه نظر آموزشی را در مورد ساختارهای زبانی بلافاصله پس از شروع کلاسهای آموزش زبان خود اتخاذ کرده و آن را به کار بندند. به عبارت دیگر، از نظر نگارندگان این مقاله آشنایی با معانی گرامری و یادگیری آنها در شروع آموزش هر زبان خارجی امری اجتناب ناپذیر است چرا که در صورت به کار نبستن رویکرد معنا محور در مورد گرامر یا همان دستور زبان در آغاز یادگیری آن زبان، زبان آموز از به کار بردن ترکیباتی که برایش نامفهوم هستند اجتناب خواهد کرد.
مقایسة تأثیر القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اُتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از جمله پژوهش های میان رشته ای است که در حوزه های علوم شناختی، زبان شناسی بالینی، عصب شناسی زبان و آسیب شناسی زبان قرار می گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مقایسة تأثیر تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در 12 جلسه روی دو دختر 6 و 7 سالة اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکدة علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهدة نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه های دیگر، یعنی 6 دختر اتیستیک 5- 8 سالة تک زبانة فارسی زبان، به صورت نمونة در دسترس، انتخاب شدند و 42 جلسه در طی چهارده هفته، به صورت سه جلسة 20- 30 دقیقه ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل 3 آزمودنی می شد، موسیقی در کلاس پخش نمی شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل 3 آزمودنی می شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی کلام پخش می شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی ها ، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جملة آن ها اندازه گیری شد. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخة 20 به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به صورت معنی داری بعد از دورة آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی های گروه دوم نسبت به آزمودنی های گروه اول تفاوت معنی داری داشت. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.
بررسی چندمعنایی فعل «خوردن»؛ نمونه ای از عدم کارایی رده شناسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعة معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخة رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشتة حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسة داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
Developing an Analytic Scale for Scoring EFL Descriptive Writing (ایجاد مقیاس نمره دهی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسین زبان انگلیسی از گذشته تا کنون از مقیاس هایی جهت ارزشیابی زبان آموزان بهره گرفته اند که حاصل نظرات و تجربیات شخصی و شهودی متخصصین حوزه آموزش زبان بوده است. از آنجایی که این مقیاس ها از مبنای علمی و تجربی لازم برخوردار نیستند، نمرات و نیز تصمیماتی که در نتیجه استفاده از این مقیاس ها حاصل می شود پایایی و اعتبار لازم را ندارند. با توجه به اهمیت گونه نگارش توصیفی و نظر به این نکته که ادبیات تحقیقی موجود هیچ مقیاس نمره دهی تحلیلی مناسبی جهت ارزشیابی این نوع نگارش ارائه نکرده است، نویسندگان این مقاله از طریق انجام مطالعه ای تلفیقی شامل ۳ فاز اقدام به ایجاد مقیاسی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان کردند. این مطالعه در فاز اول (فاز کمی) اقدام به آنالیز فاکتورهای مربوط به تحلیل ۱۷۲ کارشناس آموزش زبان از گونه نگارش توصیفی و در فازهای دوم و سوم (فازهای کیفی) اقدام به تحلیل محتوای ۲۰ متن توصیفی نوشته شده توسط کارشناسان آموزش زبان و نیز تحلیل محتوای۳۰متن توصیفی نوشته شده توسط زبان آموزان کرد. در نتیجه دو استنباط کلی که در طی این مطالعه صورت گرفت، مقیاس نمره دهی تحلیلی برای ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان ایجاد شد. امید است بهره گیری از این مقیاس در آینده منجر به دستیابی به نمرات و همچنین اتخاذ تصمیماتی در مورد زبان آموزان گردد که از پایایی و اعتبار بیشتری نسبت به گذشته برخوردارند.
تأثیر دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم؛ مطالعه میدانی بر روی فارسی آموزان چینی تک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات گسترده ای در خصوص تأثیر دوزبانگی، در معانی متفاوت آن، بر یادگیری زبان سوم صورت پذیرفته که نتایج متفاوتی از آنها حاصل شده است. پاره ای از این پژوهش ها به تأثیر مثبت دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم اذعان داشته اند و تعدادی دیگر، این تأثیر را منفی قلمداد نموده اند. در همین راستا، در پژوهش حاضر نیز به بررسی تأثیر دوزبانگی مصنوعی (یادگیری زبان خارجی و از طریق آموزش) بر یادگیری زبان سوم پرداخته شده است. آزمودنی های پژوهش را تعداد 24 تن از فارسی آموزان چینی تشکیل می دادند که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به یادگیری زبان فارسی در دوره عمومی اشتغال داشتند و در قالب دو گروه دسته بندی شدند. گروه اول شامل 12 نفر از زبان آموزانی بود که علاوه بر زبان مادری خود، در سطوح مختلف با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی آشنایی داشتند، و گروه دوم شامل 12 نفر از زبان آموزانی می شد که تنها، زبان مادری خود را می دانستند، و معیار پیشرفت تحصیلی این فارسی آموزان، نمرات پایانی آنان در هر چهار مهارت بود. نتایجی که از این پژوهش حاصل گردید، گویای این نکته بود که دوزبانگی آزمودنی ها (آشنایی آنان با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی) بر سطح پیشرفت تحصیلی آنان در زبان سوم (فارسی) تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، هر اندازه سطح زبانی زبان خارجی آزمودنی ها (انگلیسی) بالاتر باشد، میزان یادگیری زبان سوم آنان افزایش پیدا می کند. بنابراین، می توان اظهار نمود که میزان آشنایی آنان با زبان دوم نیز، بر میزان یادگیری زبان سوم آنان تأثیر گذار است.
بررسی انواع استعاره در غزلیات حافظ شیرازی بر مبنای زبانشناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
Exploring the Role of M-Game as a Seat of ESP Reading in the Iranian TVT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
To direct m-game to be a possible didactic option for Iranian TVT (Technical Vocational Training) trainees, in this study m-game-mediated (Mobile Game-Mediated) materials delivery was incorporated into the conventional teaching method in the blended ESP reading skill platform. So, 52 male trainees fromTechnical and Vocational College of Isfahan were selected by convenience sampling. Afterwards, 48 trainees were defined as homogeneous using Englishtag Test to learn ESP in 16 triads under two different blended learning scenarios in 18 sessions in the academic year 2014-2015. While the first group of the trainees practiced in the blended learning situation with ready-made displaying device and materials, the second-group trainees practiced the same content through the medium of their own self-made PDA (Personal Digital Assistant) and materials; in this way, their learning performance assessed continuously in and outside the classroom. To employ tree-prong approach, interest survey and focus-group interview were embraced, as well. Overall, descriptive and inferential analyses of the collected data disclosed that trainees who were involved in the process of materials development were more excited and learned more than their counterparts who practiced via prefabricated devices and materials. Consequently, self-made (vs. prefabricated) m-game-mediated blended platform was found to be more liable to teaching and learning ESP reading skill.
The Effect of Task Type and Task Orientation on L2 Vocabulary Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to investigate the effect of meaning-focused versus form-focused input-oriented and output-oriented task-based instruction on elementary level Iranian EFL Learners’ vocabulary comprehension and recall. For this purpose, a sample of 120 male students from a private school in Tehran was selected through convenience sampling and based on availability. The participants were divided into four groups, and each group was given a different treatment. The first group was taught through meaning-focused input-oriented vocabulary tasks; the second group was instructed through meaning-focused output-oriented tasks; the third group received form-focused input-oriented vocabulary tasks, and the fourth group received form-focused output-oriented vocabulary instruction. At the end of the treatment, the participants in all the four groups were given a vocabulary comprehension and a vocabulary recall posttest. The results indicated that meaning-focused tasks were more effective than form-focused tasks on both vocabulary comprehension and recall. At the same time, input-oriented tasks turned out to be more effective than output-oriented tasks on only vocabulary comprehension. In vocabulary recall, input-oriented tasks were more effective when they were form-focused, while output-oriented tasks were more effective when they were meaning-focused. The results of this study can have implications for teachers, learners, and curriculum designers.
بررسی ﭘیچیدگی دستوری در متون استدلالی زبان آموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش های انجام شده، به بررسی پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک ﭘرداخته اند، اما برخی از ﭘﮊوهش ها، جمله واره ها و جمله واره های وابسته و برخی دیگر گروه واﮊه ها و مخصوصاً گروه واﮊه های اسمی را به عنوان بهترین معیار جهت سنجش پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک لحاظ کرده اند. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای دسته بندی ﭘیشنهادی لو (۲۰۱۱) به بررسی بسامد ۵ مؤلفه دستوری در ﭘیکره ای متشکل از متون استدلالی به زبان انگلیسی می ﭘردازد. متون استدلالی در این ﭘیکره توسط زبان آموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی نوشته شده اند. در این راستا، ۱۴مشخصه ﭘیچیدگی دستوری در این پژوهش بررسی شد و نتایج بررسی آماری حاکی از آن بود که ۵ مشخصه (میانگین طول تی یونیت ، گروه واژه های فعلی به ازای هر تی یونیت، میانگین طول جمله واره، اسم واره های ﭘیچیده به ازای هر تی یونیت و اسم واره های ﭘیچیده به ازای هر جمله واره) از ۱۴مشخصه، تفاوت معناداری را بین سه گروه مورد بررسی در این ﭘﮋوهش نشان دادند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مشخصه های مبتنی بر پیچیدگی گروه واژه ها در ﭘیش بینی پیچیدگی دستوری در متون استدلالی از اهمیت بالاتری برخوردارند و در نتیجه گروه واﮊه ها و مخصوصاً گروه واﮊه های اسمی نیاز به بررسی بیشتری در پژوهش های آتی دارند.
بررسی فضاهای واکه ای در لهجه کرمانی و لهجه فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه فضاهای واکه ای در دو لهجه کرمانی و معیار است. به این منظور از ده گویشور کرمانی و ده گویشور لهجه معیار خواسته شد تا شش واکه زبان فارسی را سه مرتبه تکرارکنند. صدای گویشوران توسط میکروفون Shure ضبط شده و پس از آن توسط نرم افزارPRAAT مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. سپس با ایجاد یک شبکه متنی، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم آن اندازه گیری شد و با بررسی آمار توصیفی و تحلیلی به دست آمده، به مقایسه فضاهای واکه ای این دو لهجه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از این قرار است: با توجه به اینکه مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم واکه های [ɑ] و [u] در لهجه کرمانی بیشتر از مقادیر آن ها در فارسی معیار است می توان چنین نتیجه گیری کرد که در لهجه کرمانی این واکه ها افتاده تر از فارسی معیار هستند و در جایگاهی پیشین تر تولید می شوند. همچنین در لهجه کرمانی واکه های [i,e,o,æ]، نسبت به لهجه فارسی معیار، دارای بسامد سازه اوّل بالاتر و بسامد سازه دوم کمتری می باشند. این مسئله موجب می شود که واکه های مذکور در لهجه کرمانی افتاده تر باشند و در جایگاه پسین تری نسبت به واکه های معیار تولید شوند.
حینما یستنجد الترکیب بالصواتة (حالتا دفع الالتباس وتأسیس علاقات ترکیبیة)
حوزههای تخصصی:
یرمی هذا البحث إلى البرهنة على أن الوقف، باعتباره ظاهرة إیقاعیة (صوتیة)، لیس تابعا للترکیب ولا أثرا من آثاره کما کانت قد ذهبت إلى ذلک الصواتة التولیدیة. وقد اعتمد الباحث، للبرهنة على استنجاد الترکیب بالوقف وإعادة تنظیم القول لیکون تاما ودالا، على نصوص من القرآن الکریم، وعلى تراث لغوی ساهم فیه النحاة والمفسرون والأصولیون، من جهة، وعلى تراث لسانی طمسته النظریات التی هیمنت على الساحة اللسانیة. وقد اکتفینا، هنا، بدراسة ظاهرتین: تتمثل أولاهما فی دور الوقف فی رفع اللبس الترکیبی، بینما تتمثل الثانیة فی تأسیس الوقف للعلاقات الترکیبیة. وقد تبنینا، لبیان ذلک، النظریة الصواتیة الإیقاعیة کما تبلورت داخل الاتجاه التولیدی.
وقد خلصنا إلى أن الوقف مبنین للقول، وموجه وبان له. وبذلک لا یکون الوقف ظاهرة سطحیة بل هو ظاهرة مؤسسة للقول مساویة، فی هذا الباب، للترکیب. وهکذا، تبطل فکرة تحکمیة الترکیب، وتبرز فکرة التعاون بین مکونات النحو (الصواتیة والصرفیة والترکیبیة والدلالیة والتداولیة) من أجل إنتاج أقوال تؤَمِّن التواصل اللغوی وتصونه.
ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
مقاله به زبان انگلیسی: آموزش خود سازماندهی خواندن از طریق اجرای یک مدل یادگیری خود سازماندهی شده: تاثیر آن بر خواندن تحت اللفظی و انتقادی در انگلیسی (The Impact of Training EFL Learners in Self-Regulation of Reading on their EFL Literal and Critical Reading Comprehension: Implementing a Model)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خود سازماندهی عبارت است از توانایی تنظیم افکار و اعمال برای رسیدن به اهداف. بر این اساس، یادگیری خود سازماندهی شده دربردارنده برنامه ها و رفتارهایی برای نیل به اهداف یادگیری است. این مطالعه تأثیر آموزش یک مدل یادگیری خود سازماندهی شده به فراگیرندگان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را برمهارت خواندن تحت اللفظی و انتقادی آنان بررسی می کند. هدف دیگر این تحقیق، بررسی این نکته است که آیا سطح مهارت زبانی شرکت کنندگان می تواند اثر آموزش خود سازماندهی را تعدیل کند. استراتژی های خود سازماندهی خواندن به دو گروه آزمایش آموزش داده شد، اما دو گروه کنترل، خواندن را به صورت سنتی و متداول آموزش دیدند. داده های تحقیق ازطریق آزمون خواندن تست مهارت های علمی در سطح کالج (کلست) جمع آوری شد که شامل دو بخش خواندن تحت اللفظی و انتقادی است. تحلیل آماری نشان داد که آموزش خود سازماندهی خواندن در انگلیسی می تواند خواندن تحت اللفظی و انتقادی را به طور قابل توجهی بهبود بخشد، اما سطح مهارت زبانی تاثیر آموزش خود سازماندهی را تعدیل نمی کرد. این یافته ها می تواند انگیزه ای برای مدرسان باشد تا برای بهبود مهارت خواندن تحت اللفظی و انتقادی زبان آموزان از استراتژی های خود سازماندهی درکلاس استفاده کنند.
Iranian Students’ Attitudes towards Utilizing Smart Boards in EFL Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at gaining insights into students’ attitudes in the learning English using the Smart Board or Interactive White Board (IWB) technology in EFL classrooms. The main goal of this paper is to evaluate students’ attitudes towards the use of Smart Board as an instructional tool on student motivation, participation, interaction and retention for learning English in Iranian schools. To achieve this aim, an observation was carried out during lessons in the classroom by the researcher. A questionnaire consisting of 20 questions was also developed by the researcher based on an extensive literature review as well as related instructional theories. The researcher also conducted an interview to find the effect of Smart Boards on student motivation, participation, interaction and retention of information in English classrooms. Analysis of these three instruments yielded patterns of responses concerning how Smart Board or IWB technology can motivate the students and increase their participation in classroom. The results of this study also indicate that students interact more in classrooms where technology is used effectively. Finally, it was found that Smart Boards enhance students' retention of information and learning process in EFL classrooms. The findings of the study will carry important implications for students, language instructors, and administrators as well.
The Interaction between Involvement Load Hypothesis Evaluation Criterion and Language Proficiency: A Case in Vocabulary Retention(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A long-standing debate among the vocabulary researchers is the depth of processing to learn vocabulary. This paper is a quantitative research which considers a revision in the “involvement load hypothesis” proposed by Laufer and Hulstijn in 2001. It investigates the role of proficiency and evaluation in this hypothesis in order to better reveal its potential contribution to vocabulary learning. It was based on task-induced involvementthat comparesdifferent tasks in incidental vocabulary acquisition in EFL context. The participants were 66 learners fromtwo different English institutes who were classified into two major high and low proficient groups based on Nelson Proficiency Test. The participants in each group were randomly assigned to three tasks prepared to compare“moderate”, “strong”, and “no evaluation” in involvement load hypothesis.The “strong evaluation”subgroup (making original sentences) in low proficiency supported Laufer and Hulstijn’s hypothesis and yielded better retention of the target words. The study suggests that the level of proficiency and evaluation in task induced involvementneeds reconsideration. The results have implications for language teachers, materials developers, and syllabus designers.
بررسی مقایسه ای فراگفتمان های اخبار روزنامه های انگلیسی و فارسی در مورد حادثه ی یازده سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد فراگفتمان و انواع آن، در اخبار مربوط به حادثة یازده سپتامبر در روزنامه های انگلیسی و فارسی انجام شده است. اخبار روزنامه های انگلیسی برگرفته از آرشیوهای خبری موجود در اینترنت و اخبار روزنامه های فارسی مستخرج از روزنامه های موجود در آرشیو کتابخانة آستان قدس رضوی هستند. شیوة گردآوری داده های تحقیق براساس نمونه گیری دسترسی آسان، شناخته بودن و نیز کثیرالانتشار بودن روزنامه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در متون خبری انگلیسی و فارسی از انواع فراگفتمان ها استفاده شده است؛ اما در نحوة توزیع و بسامد فراگفتمان ها در روزنامه های مورد بررسی دو زبان، شباهت ها و تفاوت هایی مشاهده می شود. براساس نتایج آزمون مجذور خی، عوامل تعاملی در مقایسه با عوامل تبادلی، بیشتر در اخبار به کار برده شده اند. براساس نتایج این آزمون، از بین زیرمقوله های فراگفتمان تعاملی، گذارها و گواه نمایی ها بیشترین کاربرد را در هر دو گروه از روزنامه ها داشته اند. از میان زیرمقوله های فراگفتمان تبادلی، عبارات احتیاط آمیز، نقش نمای نگرشی و تقویت کننده ها بالاترین میزان بسامد را دارا بوده اند.
بررسی نشانه ای- فرهنگی و تغییر ایدئولوژی در ترجمه (بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی) مطالعة موردی: پیرمرد و دریا، اثر ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به اهمیت تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه پرداخته شده است تا مشخص شود که این تحلیل چگونه می تواند انتقال ایدئولوژیک را در فرایند ترجمه منعکس کند. با تکیه بر دلایل احتمالی که در حین انتقال زبان منجر به تحریف در ترجمه می گردد، این مقاله بر آن است تا رابطة ساختارهای گفتمان مدار و کارکردهای اجتماعی را نشان دهد. در این باب، پس از تعریف مفاهیم کلیدی، برخی مزایای تحلیل گفتمان انتقادی نسبت به رویکردهای دیگر بر شمرده می شوند. از آنجایی که روابط قدرت و ایدئولوژی را می توان به عنوان مفاهیم مشترک در ترجمه و گفتمان انتقادی در نظر گرفت، به اجمال به توضیح آنها پرداخته خواهد شد. پس از معرفی برخی تحلیلگران انتقادی، جهت نشان دادن انتقال ایدئولوژیکی و فرهنگی در فرایند ترجمة ادبی «پیرمرد و دریا»، از نظریة فان دیک و هاکین کمک گرفته می شود. در نهایت، بر اساس چارچوب یادشده، مشخص می شود که به دلیل اشتراک مفاهیم یادشده در گفتمان انتقادی و ترجمه، تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیلگر و مترجم در درک مشکلات فرهنگی و اجتماعی کمک می کند و برای تفسیر، توصیف و بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته در متن ضروری می باشد. این تحلیل در فرایند ترجمة نام برده، نگارندگان را به این نتیجه می رساند که مترجم با اقتباس شیوة بومی سازی، طبیعی سازی ایدئولوژیک، و ترجمة اصطلاحی، سعی بر انتقال ایدئولوژی و گفتمان غالب داشته است.