فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
By the advent of communicative language teaching, the view of language researchers has altered from focusing on grammatical form towards meaning–based approaches to second language acquisition. But, less inclination is found in researchers to investigate into teachers’ attitudes regarding the implementation of such an approach to classroom instruction. The purpose of this study is to investigate Iranian high school and private institute teachers’ knowledge and attitude toward task and task-based language Teaching. Furthermore, the reasons for choosing or avoiding implementing TBLT in the classrooms are investigated. So, a questionnaire consisting of four main parts was administered to 117 high school and institute teachers in Shiraz. Descriptive analysis indicated that the high school and institute teachers had good knowledge of TBLT principles. Moreover, they had positive attitudes toward TBLT, indicating a welcoming atmosphere toward the implementation of TBLT. Generally, no significant difference was found between the two groups of teacher. The findings revealed that the basic reason for implementing TBLT was the fact that it integrates the four language skills. Large classroom size and unfamiliarity of learners with TBLT were the basic reasons for avoiding the implementation of TBLT. The results suggested that EFL teachers can be hopeful to successfully apply TBLT in their classes, in both contexts.
بررسی چگونگی کارآمدی مؤلفه «شفاف سازی» الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن: موردپژوهی ترجمه رضایی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن به عنوان حساس ترین متن مقدس، نیاز به ارزیابیِ دقیق دارد. ارزیابیِ نظام مند باید بر پایه نظریه ها و الگوهای علمی صورت بگیرد. از آنجا که تاکنون الگوی جامعی برای ارزیابی ترجمه قرآن ارائه نشده، لازم است ابتدا کارآمدی الگوهای موجود در مطالعات ترجمه در ارزیابی ترجمه قرآن بررسی شود. نظریه پردازانِ ترجمه الگوهای مختلفی برای ارزیابی ترجمه ارائه داده اند. در این میان الگوی ارزیابی ترجمه آنتوان برمن که بر حفظ اصالت متن مبدأ و اجتناب از ایجاد تغییر در ترجمه تأکید دارد، برای ارزیابی ترجمه مبدأگرای رضایی اصفهانی از قرآن کریم انتخاب شده است. بخش های بررسی شده این تحقیق را ترجمه سوره های انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل می دهد. برمن رویکردی منفی به ترجمه های آزاد و مقصدمحور دارد و در الگوی خود به سیزده گرایش ریخت شکنانه در ترجمه اشاره می کند. پژوهش حاضر به قصد بررسی میزان کارآمدی الگوی برمن در ارزیابی ترجمه قرآن، گرایش شفاف سازی را در ترجمه رضایی اصفهانی بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که در مواردی به دلیل فقدان تأنیث و تثنیه در زبان فارسی، اصطلاحات و اشتقاقات عربیِ بدون معادل در زبان فارسی و واژگان عربیِ چندمعنا، شفاف سازی در ترجمه قرآن اجتناب ناپذیر است، اما در سایر موارد شفاف سازی اختیاری است و میزان ضرورت آن با توجه به رویکرد ترجمه مشخص می شود. ابهام های هدفمند قرآن مانند حروف مقطعه در تمام انواع ترجمه و ابهام آیات متشابه معنوی در ترجمه مبدأگرا باید حفظ شود. از راهکارهای اجتناب از شفاف سازی می توان حفظ حذف های هدفمند به قرینه لفظی یا معنوی و ابهامِ هدفمند ضمایر و اسم های اشاره، حفظ مجاز و استعاره و اکتفا به کمترین تغییر و اجتناب از توضیحات تفسیری و تعیین مصادیق را نام برد.
طراحی و اجرای مقدماتی آزمون تعیین سطح درک خوانداری بزرگسالان: شواهدی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک خوانداری، حاصل فرآیند تعاملِ خواننده با زبان نوشتار و در نهایت دریافتِ معنای متن است. پژوهش ها نشان می دهند که بین خوانندگانِ بزرگسالِ ماهر و ضعیف، از جنبه کاربردِ راهبردهای زیربناییِ درکِ خوانداری از جمله راهبردهای شناختی و فراشناختی تفاوت های بسیاری وجود دارد. باید توجه داشت، ابزاری مناسب برای سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان در داخل کشور و معیارهای مناسب درانتخاب متن های موردِ نیازِ چنین ابزاری وجود ندارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، ساختِ ابزارِ سنجش سطح درک خوانداریِ بزرگسالان فارسی زبان بود. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف پاسخگویی به سه پرسش اصلی در زمینه معیارهای انتخاب متن برای آزمون های درک خوانداری، کاربست معیارهای منتخب در ساخت آزمون مناسب برای سنجش درک خوانداری بزرگسالان و بررسی روایی و پایایی آزمون ساخته شده انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد متن های منتخب باید متناسب با الگوهای آزمون های بین المللی و اصول زبان شناسی متن باشد. برای بررسی روایی، ابزار ساخته شده در اختیار استادهای متخصص قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات، روایی محتوایی آن تأیید شد. برای بررسی پایایی و تحلیل گویه ها، این ابزار در دو مرحله روی نمونه ای 60 نفره از دانشجویان کارشناسی ارشد اجرا شد. یافته های به دست آمده، نشان دهنده سطح مطلوب پایایی آزمون (82/0) و (84/0) بود. پس از هنجاریابی، می توان از این ابزار در سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان و در برنامه ریزی های آموزشی برای انتخاب محتوای آموزشی بهره گرفت.
بیتاریخی همزادان در داستان «یکلیا و تنهایی او»
حوزههای تخصصی:
Developing a Critical Checklist for Textbook Evaluation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
214 - 237
حوزههای تخصصی:
This study has been carried out to develop a critical checklist for global/commercial textbooks which play a crucial role in language teaching/learning. For this aim, a number of items have been developed based on a comprehensive review of the related literature and experts’ opinions. The tentative checklist was administered to the targeted population, yet 326 checklists were deemed appropriate for the analysis. The statistical analyses utilized in this study were exploratory factor analysis and partial confirmatory factor analysis. Prior to the exploratory factor analysis, a correlation analysis reduced the items into 44. Next, the exploratory factor analysis identified ten components. Additionally, six items were excluded from the checklist due to simultaneous factor loading and the finalized checklist was truncated into 38 items. To investigate the possibility for further validation studies, the result of partial confirmatory factor analysis was not statistically significant. Results of this study have the potentials to shed some lights on the ideological aspects of textbook evaluation.
Developing Intercultural Awareness and Skills in English Majors: A Constructivist Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the fast-changing modern world of today, learners need global skills for life-long learning and effective communication. Among these skills are intercultural competence and critical thinking. Although teachers have acknowledged the importance of the inclusion of global skills in their actual teaching procedures, they still need more concrete methodology and tangible pedagogical frameworks to incorporate these skills into their teachings. This study has been an attempt to propose a framework based on the constructivist approach to activate critical thinking and, in turn, develop critical cultural awareness and intercultural skills in EFL learners. To achieve this aim, a qualitative study was designed; an intercultural syllabus was developed and implemented through the constructivist approach in an academic semester. The related data were then collected through the participants’ reflective worksheets and interviews. The content analysis of the data indicated that the constructivist approach and the intercultural syllabus were effective in assisting the participants in applying critical thinking strategies and developing critical cultural awareness and intercultural skills of discovery and interaction, interpreting and relating, and evaluation. Meanwhile, the results of the self-report evaluation survey indicated that the participants evaluated most of the aspects of the intercultural experience positively. The findings of the current study have implications for instructors, materials developers, and educational stakeholders who support developing intercultural awareness and skills in learners.
گروه فعلی شکافته در فارسی: تمایز هسته جهت و فعل کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش از دو دهه گذشته، این فرضیه که گروه فعلی متشکّل از دو فرافکن گروه فعلی کوچک یا گروه جهت و گروه فعل واژگانی است، فرضیه پذیرفته شده ای در میان زبان شناسان چامسکیایی محسوب می شود؛ امّا پژوهش های اخیر درباره ساختار گروه فعلی، براساس فرضیه گروه فعل کوچک شکافته، هسته جهت را متفاوت از هسته فعل کوچک و گروه فعلی را متشکّل از سه فرافکن می دانند که عبارت اند از: گروه فعلی کوچک، گروه جهت و گروه فعل واژگانی. در این تحلیل، فعل کوچک، فعل ساز است و نوع رویداد را نشان می دهد. جهت، موضوع بیرونی را معرّفی می کند و هسته گروه فعل واژگانی، ریشه ای بی مقوله است. تعامل تکواژ سببی و فعل سبک در ساخت های سببی مرکّب و حضور موضوع بیرونی در ساخت های دارای فعل سبک، نمونه مواردی هستند که طرح دولایه ای گروه فعلی را در زبان فارسی به چالش می کشند. پژوهش حاضر با ارائه شواهدی از ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که گروه فعلی، سه لایه ای بوده و هسته جهت و فعل کوچک به طور مستقل و متفاوت از یکدیگر در گروه فعلی ایفای نقش می کنند.
حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر حذف گروه فعلی برپایه داده های زبان کردی سنندجی است که در چارچوب برنامه کمینه گرا بررسی شده است. وجود حذف گروه فعلی در مطالعاتی که به تازگی در زبان فارسی صورت گرفته به چالش کشیده شده و تحلیل های متفاوتی برای آن ارائه شده است. این تحلیل ها شامل 1- حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک؛ 2- موضوع تهی؛ 3- حذف گروه اسمی یا گروه حرف تعریف هستند. به دلیل قرابتی که زبان فارسی با زبان کردی دارد، بسیاری از تعمیم های صورت گرفته در حذف گروه فعلی در زبان فارسی می تواند قابل تسرّی به زبان کردی باشد. به این دلیل در نوشتار پیش رو ابتدا تحلیل های صورت گرفته در زبان فارسی مطالعه شده، سپس با بهره گیری از یافته ها، حذف در زبان کردی سنندجی بررسی شده است. درپایان براساس ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال شد که حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی وجود دارد.
Iranian EFL Learners' Beliefs towards Teaching and Learning of Pronunciation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One essential yet often-ignored factor in pronunciation teaching is learners’ beliefs towards teaching and learning of pronunciation. Awareness of this factor can help both learners and teachers achieve their language learning and teaching objectives. The current study investigated 195 Iranian EFL learners’ beliefs and perceptions about various aspects of pronunciation teaching and learning. The learners answered a 30-item Likert-scale online questionnaire which inquired about their views regarding the overall importance of pronunciation instruction, the type of syllabus, the design of classes devoted to pronunciation, the introduction of pronunciation features, the ways of practicing these features, and the role of error correction. To enhance the findings from the questionnaire, the researchers interviewed a subsample of the participants about various pronunciation dimensions specified in the questionnaire. Results revealed that the majority of the participants believed teaching and learning pronunciation was of paramount importance in EFL contexts as it helped them achieve their communicative goals more effectively. The learners also largely preferred a structural over a task-based syllabus for pronunciation instruction but differed regarding whether pronunciation features should be taught in isolation or in communicative contexts, and whether correction of their pronunciation errors should be done by the teacher or peers. Findings of this study can inform the mainstream pronunciation teaching and learning practices and materials designs.
بررسی کیفی دیدگاه دانشجویان زبان انگلیسی در خصوص پدیده نورچشمی در بافت دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اساسی عدالت در رفتار استادان با دانشجویان و تأثیر برخورد عادلانه آن ها در میزان یادگیری دانشجویان، پژوهش حاضر بر آن است تا به صورت کیفی به بررسی دقیق پدید ه نورچشمی یکی از بارزترین نمودهای رفتار تبعیض آمیزانه استادان در بافت دانشگاهی بپردازد. بدین منظور، با 30 دانشجوی مرد و زنِ سه مقطع تحصیلی رشته های زبان انگلیسی، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و داده ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که دانشجویان حس منفی نسبت به استاد و نورچشمی اش داشتند و نورچشمی ها را با القاب زشت خطاب می کردند. افزون بر این، شرکت کنندگان بیشتر از صفت های منفی برای توصیف نورچشمی ها استفاده و بیان می کردند که در صورت قطع منافع، رابطه میان استاد و نورچشمی اش خاتمه می یابد. درنهایت، درباره دلایلی که به این یافته ها منجر شد، بحث شد.
طرح واره های مالکیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از منظر شناختی به بررسی طرح واره های مالکیت محمولی و اسمی در زبان فارسی می پردازد. منظور از طرح واره ساخت هایی است که امکانات دستوری از آنها به وجود آمده اند. در این راستا، رویکرد شناختی هاینه (1997) در مورد طرح واره های مالکیت با توجه به داده های فارسی محک می خورد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زبان فارسی از طرح واره های کنش، مکانی، همراهی، هدف و منبع برای رمزگذاری مالکیت محمولی استفاده می کند. در این زبان برای بیان مالکیت اسمی از طرح واره های مکانی، همراهی، اضافی، منبع، اتصالی و مبتدائی استفاده می گردد. مشخصه مهمی که زبان فارسی را از زبان های مورد مطالعه هاینه متمایز می سازد، استفاده از طرح واره اتصالی برای رمزگذاری مالکیت اسمی است. این طرح واره برای اولین بار در این تحقیق معرفی شده است. مشخصه برجسته دیگر زبان فارسی استفاده از طرح واره منبع در بیان مالکیت محمولی است که در زبان های جهان دیده نشده است.
فعل نمود - بنیان در گویش تنکابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران تنکابنی به گویشی سخن می گویند که به اندازه ای متفاوت از گویش های شرق مازندران و غرب گیلان است تا حدی که مردمان این سه منطقه سخنان یکدیگر را نمی فهمند و برای برقراری ارتباط از زبان فارسی استفاده می کنند. نگارنده طی اجرای بخشی از طرحی پژوهشی ، در جست وجوی علت عدم درک متقابل میان گویشوران شرق و غرب مازندران که گفتار هر دو از گویش های زبان مازندرانی (تبری/ طبری) به شمار می روند مهم ترین علت را تفاوتی اساسی میان ساخت ستاک فعل در این دو گویش و به سبب بنیان نامعمول ستاک در گویش تنکابنی یافته است. چگونگی ساخت ستاک فعل در این گویش مورد پرسش، و ارائه توصیف و تحلیل این ساختار متفاوت هدف این پژوهش است. داده های این پژوهش به روش میدانی به صورت ضبط گفتار ده گویشور بومی طی پرسش های هدفمند برای دسترسی به انواع صیغگان و صورت های تصریفی فعل گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهند که ستاک های فعل در این گویش نمود بنیان هستند و تکواژ تصریفی جداگانه ای برای تصریف زمان بر ستاک افزوده می شود. این در حالی است که ساخت ستاک فعل در زبان های ایرانی بر پایه زمان دستوری است و دیگر ویژگی های تصریفی - از جمله نمود فعل- بر ستاک حال و گذشته افعال افزوده می شوند. این بررسی ضمن معرفی ویژگی خاص ساختار ستاک فعل در گویش رو به زوال پرجمعیت ترین گویشوران یک زبان از دسته زبان های کاسپی (خزری)، در مطالعات گویش شناختی و رده شناختی زبان نیز می تواند کارآمد باشد.
هَیَجامَدافزایی واژگان در داستان هورلا اثر موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ای منسجم و نظام یافته از علائم است که برای انتقال افکار و احساسات انسان ها استفاده می شود. متن ادبی از بهترین بسترها برای انتقال هیجانات نویسندگان است. داستان هورلا ، اثر گی دو موپاسان، که برگرفته از تجربۀ زیستۀ او نسبت به بحران هویت خویش است، بهترین مصداق این موضوع است. در این اثر، نویسنده با استفادۀ چندبارۀ واژگان « هورلا » و « نتوانستن » ، هیجان خواننده را نسبت به این واژگان و بحران ازخودبیگانگی راوی برمی انگیزد. از دیدگاه روان شناسان زبان، این هیجان خواننده، از کنش و واکنش ذهن و زبان او ناشی می شود. در این پژوهش سعی شده است تا از منظر روان شناسی زبان در پرتوی الگوی هَیَجامَد و با درنظر گرفتن مؤلفه های سه گانۀ هَیَجامَد (بسامد، حس و هیجان) به مفهوم ازخودبیگانگی در این داستان از طریق هَیَجامَدافزایی واژگان « هورلا» و «نتوانستن» پرداخته شود. این هَیَجامَدافزایی با افزایش بسامد واژگان یادشده که به نوعی نمایانگر عدم آزادی اگزیستانسیال و ازخودبیگانگی راوی است و همچنین با درگیر کردن بیشتر حواس خواننده از طریق توصیف تجربیات حسی راوی از هورلا (به منزلۀ دیگری)، باعث هیجان ترس در خواننده می شود و هَیَجامَد درونی نویسنده نسبت به مفهوم ازخودبیگانگی به خواننده القا می شود.
بررسی مقابله ای طرح واره های تصوری در اشعار حافظ و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش قصد داریم با استفاده از نظریۀ طرح واره های تصوری جانسون ( 1987 ) به این موضوع بپردازیم که آیا شعر کلاسیک و شعر نو فارسی تنها در قالب تفاوت دارند و یا اینکه به لحاظ مشخصه های زبانی نیز میان آن ها تفاوت وجود دارد. در این مقاله به بررسی طرح واره های تصوری در شعر حافظ به عنوان نمونه ای از شعر کلاسیک فارسی و شعر سهراب سپهری به عنوان نمونه ای از شعر نو فارسی می پردازیم و این موضوع را بررسی می کنیم که علاوه بر قالب شعری، چه تفاوت یا شباهتی در نوع مفهوم سازی از نظر طرح واره های تصوری در شعر کلاسیک و نو فارسی وجود دارد. برای این کار 13 مورد از اشعار حافظ و 8 مورد از اشعار سهراب سپهری به ترتیب از دیوان حافظ و هشت کتاب سهراب سپهری را در چارچوب نظری طرح واره های تصوری بررسی کرده ایم. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای پژوهشی است. نتیجۀ مقاله این بوده است که هر دو شاعر بیشتر از طرح واره های حجمی و حرکتی استفاده کرده اند، با این تفاوت که در نمونۀ کلاسیک حافظ تعداد طرح واره های حرکتی و حجمی با اختلاف اندکی نزدیک بوده است؛ اما در نمونۀ شعر نو سهراب سپهری، طرح واره های حجمی با اختلاف زیادی بیشتر از طرح واره های دیگر ازجمله طرح واره حرکتی به کار رفته است. این موضوع بیانگر آن است که شعر این دو علاوه بر قالب، در استفاده از طرح واره های تصوری تفاوت دارند.
بررسی افعال پیشوندی در زبان فارسی ازمنظر صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به پیشوندهای فعلی رایج در زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف ساخت و تعامل آن با معناشناسی پرداخته و ترکیب پذیری معنا در افعال پیشوندی و تأثیر معنا بر ساخت این افعال را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود پس از جمع آوری فعل های پیشوندی از در پیکره دادگان افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011)، این افعال با توجّه به تفاوت های صوری و معنایی طبقه بندی شدند؛ سپس هریک از پیشوندها به طور جداگانه تحلیل و برای هریک طرح واره ای کلّی که دارای زیرطرح واره های مختلف بود، ارائه شد. تحلیل داده ها نشان داد که این افعال در بسیاری از موارد معنای ترکیب پذیر نداشته و تعداد زیادی از پیشوندهای فعلی در طول زمان تغییر معنا داده و ازنظر واژگانی نیز فعل های دارای این پیشوندها، به صورت واژه ساده تحلیل می شوند؛ افزون بر این، برای همه افعال پیشوندی طرح واره ای کلّی درنظرگرفته شد که هر گروه از افعال با توجّه به نوع پیشوند موجود در آن، زیرطرح واره ای از این طرح واره کلّی محسوب می شود.
کاربرد پرسشی ها در بازجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان موجود در فرایند بازجویی از حیطه های جالب و ارزشمند انواع پژوهش های زبانی است. آنچه که گفتمان و تعامل بازجویی را شکل می دهد، توالی پرسش و پاسخ ها است. نگارندگان در جستار حاضر به بررسی و تقسیم بندی انواع صورت های پرسشی در فرایند بازجویی پرداخته و همچنین مؤلفه کاربردشناختی «میزان کنترل کنندگی» را در بررسی ها لحاظ کرده اند. لازم به ذکر است که داده های پژوهش حاضر بر اساس داده های متشکل از بیست و یک پرونده کیفری در سه شعبه از دادسرای شهر شیراز تشکیل شده است. تحلیل ها مؤید این نکته است که توزیع انواع سؤال ها در گفتمان بازجویی به میزان چشم گیری با یکدیگر تفاوت دارد، به گونه ای که از شش نوع صورت های پرسشی اطلاعی گسترده، اطلاعی محدود، اختیاری، بله/ خیر، اخباری و تأکیدی بیشترین کاربرد را به ترتیب اطلاعی های محدود و اطلاعی های گسترده به خود اختصاص می دهند و به لحاظ کنترل کنندگی نیز دارای کم ترین میزان می باشند. دلیل این امر را نیز می توان به بافت و فضای بازجویی در مرحله دادرسی نسبت داد که به موجب آن بازپرس قصد دست یابی هرچه بیشتر به اطلاعات و جمع آوری ادله برای مرحله متعاقب یعنی دادگاه را دارد. از دیگر یافته های پژوهش حاضر نیز می توان به این نکته اشاره داشت که پرسشی های اخباری که عموما در بسیاری از پژوهش ها در دسته پرسش های بسته قرار می گیرند، بر اساس داده های حاضر در دسته پرسش های باز قرار می گیرند.
Deconstructing the discourse: Mitigation in the Supervisory Discourse of Language Teacher Supervisors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
137 - 162
حوزههای تخصصی:
This study investigated mitigation in the supervisory discourse of Iranian language teacher supervisors to see what mitigation devices these language teacher supervisors in Iran used to achieve a balance message clarity and politeness when delivering negative feedback. Using convenient sampling, 10 post-observation feedback conferences from Iran Language Institute, Shiraz University Language Center, and Safir English Language Academy in Shiraz, Tehran, and Mashhad were recorded and transcribed. The data were examined using Wajnryb's (1994) typology of mitigation devices. The findings of the study indicated that Iranian language teacher supervisors tended to use what Wajnryb (1994) called “above-the-utterance-level” mitigation, something between “hyper-mitigation” (highly mitigated language) and “hypo-mitigation” (hardly mitigated language) though they could have made a more appropriate use of the host of possible mitigation devices to further soften their rather directive language thereby promoting reflection on the part of the teachers. The most frequently used mitigation devices included qualm indicators, modal verbs, interrogatives, clause structures and hedging modifiers respectively with the rest of the mitigation devices considerably underused indicating that training in supervisory discourse is essential for Iranian language teacher supervisors. The findings hold implications for teacher education programs, language teaching institutes and language teacher supervisors to consider and work on mitigation devices to be able to deliver negative feedback both clearly and politely.
بررسی و تحلیل قاعده افزایی در شعر عرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
29 - 58
حوزههای تخصصی:
فرایند قاعده افزایی، مشتمل است بر توازن در وسیع ترین مفهوم خود. این توازن، به وسیله «تکرار کلامی» به دست می آید. در این شگرد، قواعدی به قواعد زبان معیار افزوده می شود که سبب برجسته سازی در متن ادبی می شود. قاعده افزایی، منجر به ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد. بهره گیری از قاعده افزایی، نمایانگر تواناییِ شاعر در استفاده از گنجایش های زبانی است که برای ناآشناساختن و برجستگی زبان به کار گرفته می شود. از این رو، صورت گرایان روس، آن را عاملِ شکل گیری اثر ادبی دانسته اند. در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر مصطفی وهبی التل (Wahabi al-Tal, 1973) معروف به «عرار» بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است سبب برجسته سازی در شعر او شود. یکی از ویژگی های برجسته شعر وی، قاعده افزایی است. بر اساس این ویژگی، شاعر با به کارگیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در پیوند با قاعده افزایی به عادت زدایی دست می زند تا سبب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود شود. این پژوهش، با روش توصیفی– تحلیلی به واکاوی برجسته سازی و قاعده افزایی در سطح های آوایی و واژگانی می پردازد و در پی آن است تا زیبایی شعر عرار را برای مخاطب نمایان سازد.
معکوس شدگی قاعده در زبان فارسی: تبدیل اختیاری واکه /e/ به واکه [a]در دو لهجه معیار و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
201 - 221
حوزههای تخصصی:
در گذشته، بسیاری از گونه های فارسی از جمله دو لهجه معیار و اصفهانی، در انتهای واژه های خود، داری واکه افتاده /a/ بودند. این واکه، بر اثر یک تحول «درزمانی» یک درجه افراشته شده و به واکه /e/ تبدیل شده است. این فرایند به طور همزمانی، اما در بافت های دیگر، در لهجه اصفهانی نیز به گونه ای زایا رخ می دهد که یکی از ویژگی هایی این لهجه به شمار می رود. یافته های پژوهش پیشِ رو نشان می دهد که بر پایه یک فرایند اختیاریِ معکوس- که «معکوس شدگی قاعده» نامیده می شود، در زبان فارسی در بافت پیش از واژه «را» با تلفظ گفتاری [ro] و در بافت های گوناگونی و در گفتار گویشوران میان سال و مسن تر لهجه اصفهانی، واکه /e/ به واکه [a] تبدیل می شود. علت اولیه رخ داد این فرایند در لهجه اصفهانی «تصحیح افراطی» است که خود ناشی از مقایسه این لهجه با گونه معیار، یعنی لهجه تهرانی است. این امر به علت ای مذهبی، احترام، وجهه و اعتبار اجتماعی رخ می دهد. هدف این پژوهش توصیفی- تحلیلی که در چارچوب نظریه بهینگی(Prince & Smolensky, 1993[2004]) انجام شده، معرفی و بررسی «معکوس شدگی قاعده» در این دو گونه زبان فارسی است. رخداد این فرایند اختیاری با بهره گیری از رویکرد رتبه بندی آزاد مورد تحلیل قرار گرفته است که در آن یک درون داد با دو برون داد دستوری انطباق دارد.
تأثیر تمرینات هوازی در ابقای کارآمدتر واژه های انگلیسی در حافظه کوتاه مدت زنان جوان ایرانی
منبع:
رخسار زبان سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
۱۱۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی: