فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
53-78
حوزههای تخصصی:
This study addresses the acquisition of the morphological markers in Persian learners of English as a foreign language. To this end, the accuracy order of nine morphemes including plural –s, progressive –ing, copula be, auxiliary be, irregular past tense, regular past tense –ed, third person –s, possessive -ʼs and indefinite articles was studied in 60 teenage Persian EFL learners. Placement and proficiency tests and a demographic questionnaire were employed to collect the data. The total production of 2160 morphemes was manually checked, classified, and counted to rank their acquisition order. The learners’ accuracy order was ranked in a decreased order from 1 to 9 as follows: regular past tense, auxiliary be, copula be, present progressive tense, indefinite articles, plural –s, possessive -ʼs, irregular past tense and third-person singular –s. The Spearman correlation showed that Persian students’ accuracy order had a moderate and weak relationship with the accuracy order of ESL and EFL learners, respectively. This finding proves that Persian EFL learners do not learn English grammatical morphemes in a natural order. Moreover, the universal grammar does not remain fully in these learners. The minor role of UG in EFL acquisition also indicates the important role of transfer in foreign language learning.
روش های ترجمه آواختنی آهنگ ها در دوبله فارسی پویانمایی لوراکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه آهنگ گونه ای از ترجمه است که در آن دو بعد زبانی و موسیقایی با هم درآمیخته اند و این آمیختگی بر سختی آن می افزاید. ترجمه آهنگ به عنوان زیرشاخه ای از ترجمه دیداری شنیداری در سال های اخیر در ایران روند روبه رشدی داشته است و مورد توجه و استقبال شرکت های دوبلاژ فیلم هم قرار گرفته است. در این نوع ترجمه، غیر از ترجمه محتویات زبانی، ابعاد موسیقایی نیز باید مورد توجه قرار گیرند که در این پژوهش بر آن تأکید شده است. مترجمان در دوبله آهنگ های پویانمایی ها با دشواری های متعددی روبه رو هستند، زیرا باید موسیقی و ترانه را هماهنگ کنند تا محصول نهایی، ترجمه ای آواختنی باشد و در عین حال با مضمون ترانه مبدأ و فضای آهنگ نیز هم خوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن روش های ترجمه آواختنی آهنگ بر پایه مدل فرانزون (2008) با در نظر گرفتن بُعد موسیقایی دوبله پویانمایی موزیکال لوراکس (قِنو و بالدا، 2012) است. در ترجمه آهنگ های پویانمایی دوبله شده لوراکس بنا بر مدل فرانزون (2008) از یک روش محض ترجمه ای استفاده نشده بود. از مجموع پنج قطعه آهنگ این پویانمایی، در چهار قطعه آهنگ، موسیقی مبدأ بدون تغییر حفظ شده بود و ترانه ها برای هماهنگی با موسیقی مبدأ بازنویسی یا ترجمه شده بودند؛ این یعنی تلفیق روش سوم و پنجم فرانزون (2008) و در یک قطعه آهنگ، موسیقی مبدأ عوض شده بود و ترانه ها نیز برای هماهنگی با موسیقی بازنویسی شده بودند که بنابر مدل مذکور یعنی از تلفیق روش سوم و چهارم استفاده شده بود. در انتها، کاربردهای آموزشی و پژوهشی یافته ها بحث شده اند.
ریختارشناسی داستان و فراقواعد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی آیند روایت در همه ی آثار داستانی تا اندازه ای قابل پیش بینی است. کمتر پیش می آید که خواننده از همان آستانه ی متن با جهان داستان هم بوم نشود، و از شرح ماوقع به گمانه زنی درباره ی پیش آمدهای قریب الوقوع داستان نیفتد. حدود این گمانه زنی را اما انتظارات برحقی تعیین می کند که از ریختارشناسی متن روایی در نظر خواننده نقش می بندد. منظور از ریختارشناسی در این جا استقرای مضامین متن از سازه های آن است که با نگاهی پیشینی به فرجام داستان صورت می گیرد. از این نظر، خوانش داستان را می توان تابعی از «کارکرد اتوپیایی فهم» در حرکتی معطوف به افق پیشاروی خواننده دانست؛ افقی که خود قبلاً بنابر مفروضات خواننده پیش پیکربندی شده و دائماً به پشتوانه ی همین مفروضات بازتولید می شود. حال، مسئله این است که در پیشرفتی چنین پس نگر چگونه می توان کارکرد اتوپیایی فهم را تبیین کرد؟ هدف از مقاله ی حاضر، تبیین این کارکرد و کاربست مبانی آن در خوانش داستان های نوین فارسی است.
تحلیل هرمنوتیکی داستان ترجمه شده شازده کوچولو بر اساس نظریه شلایر ماخر
حوزههای تخصصی:
توسیع معنایی در زبان فارسی؛ مطالعه موردی افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
233-256
حوزههای تخصصی:
توسیع معنایی، از جمله فرایندهای مهم تغییر معنی به شمار می آید که از دیرباز از سوی متخصصان و به ویژه معنی شناسان تاریخی فقه اللغوی مطالعه می شد. در جریان این فرایند که در گذر زمان رخ می دهد، واژه ای بر حسب مشابهت مفهومش با مفهومی جدید و بر اساس اصل صرفه زبانی، برای اشاره به واحد جدیدی در زبان به کار می رود. به این ترتیب، افزون بر مفهوم اولیه اش در مفهوم تازه ای نیز کاربرد می یابد. همین عامل «مشابهت» سبب شده است تا در بسیاری از موارد، توسیع معنایی با استعاره اشتباه گرفته شود و مجموعه ای از واژه هایی که دارای توسیع معنایی هستند، استعاره محسوب شوند. در نوشته حاضر، نگارنده ضمن معرفی توسیع معنایی، به بررسی تمایز این فرایند با استعاره می پردازد و به ویژه با تأکید بر افعال زبان فارسی می کوشد نشان دهد که بسیاری از ساخت هایی که استعاره در نظر گرفته می شوند، در واقع، توسیع معنایی یافته اند و در اثر این فرایند، دارای چند معنایی شده اند.
ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
طرح واره های مالکیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از منظر شناختی به بررسی طرح واره های مالکیت محمولی و اسمی در زبان فارسی می پردازد. منظور از طرح واره ساخت هایی است که امکانات دستوری از آنها به وجود آمده اند. در این راستا، رویکرد شناختی هاینه (1997) در مورد طرح واره های مالکیت با توجه به داده های فارسی محک می خورد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زبان فارسی از طرح واره های کنش، مکانی، همراهی، هدف و منبع برای رمزگذاری مالکیت محمولی استفاده می کند. در این زبان برای بیان مالکیت اسمی از طرح واره های مکانی، همراهی، اضافی، منبع، اتصالی و مبتدائی استفاده می گردد. مشخصه مهمی که زبان فارسی را از زبان های مورد مطالعه هاینه متمایز می سازد، استفاده از طرح واره اتصالی برای رمزگذاری مالکیت اسمی است. این طرح واره برای اولین بار در این تحقیق معرفی شده است. مشخصه برجسته دیگر زبان فارسی استفاده از طرح واره منبع در بیان مالکیت محمولی است که در زبان های جهان دیده نشده است.
حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر حذف گروه فعلی برپایه داده های زبان کردی سنندجی است که در چارچوب برنامه کمینه گرا بررسی شده است. وجود حذف گروه فعلی در مطالعاتی که به تازگی در زبان فارسی صورت گرفته به چالش کشیده شده و تحلیل های متفاوتی برای آن ارائه شده است. این تحلیل ها شامل 1- حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک؛ 2- موضوع تهی؛ 3- حذف گروه اسمی یا گروه حرف تعریف هستند. به دلیل قرابتی که زبان فارسی با زبان کردی دارد، بسیاری از تعمیم های صورت گرفته در حذف گروه فعلی در زبان فارسی می تواند قابل تسرّی به زبان کردی باشد. به این دلیل در نوشتار پیش رو ابتدا تحلیل های صورت گرفته در زبان فارسی مطالعه شده، سپس با بهره گیری از یافته ها، حذف در زبان کردی سنندجی بررسی شده است. درپایان براساس ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال شد که حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی وجود دارد.
هَیَجامَدافزایی واژگان در داستان هورلا اثر موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ای منسجم و نظام یافته از علائم است که برای انتقال افکار و احساسات انسان ها استفاده می شود. متن ادبی از بهترین بسترها برای انتقال هیجانات نویسندگان است. داستان هورلا ، اثر گی دو موپاسان، که برگرفته از تجربۀ زیستۀ او نسبت به بحران هویت خویش است، بهترین مصداق این موضوع است. در این اثر، نویسنده با استفادۀ چندبارۀ واژگان « هورلا » و « نتوانستن » ، هیجان خواننده را نسبت به این واژگان و بحران ازخودبیگانگی راوی برمی انگیزد. از دیدگاه روان شناسان زبان، این هیجان خواننده، از کنش و واکنش ذهن و زبان او ناشی می شود. در این پژوهش سعی شده است تا از منظر روان شناسی زبان در پرتوی الگوی هَیَجامَد و با درنظر گرفتن مؤلفه های سه گانۀ هَیَجامَد (بسامد، حس و هیجان) به مفهوم ازخودبیگانگی در این داستان از طریق هَیَجامَدافزایی واژگان « هورلا» و «نتوانستن» پرداخته شود. این هَیَجامَدافزایی با افزایش بسامد واژگان یادشده که به نوعی نمایانگر عدم آزادی اگزیستانسیال و ازخودبیگانگی راوی است و همچنین با درگیر کردن بیشتر حواس خواننده از طریق توصیف تجربیات حسی راوی از هورلا (به منزلۀ دیگری)، باعث هیجان ترس در خواننده می شود و هَیَجامَد درونی نویسنده نسبت به مفهوم ازخودبیگانگی به خواننده القا می شود.
تکوین تدریس فکورانه در معلمین تازه کار زبان انگلیسی: نقش روش یادداشت نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدریس فکورانه یکی از پر اهمیت ترین مدل های تربیت معلم می باشد. علیرغم اینکه این شیوه تدریس در بسیاری از مطالعات پژوهشی مورد تفحص قرار گرفته است، در بیشتر موارد مطالعات مربوطه به صورت مقطعی انجام گرفته و ماهیت شکل گیری این نوع تدریس در بلند مدت مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه حاضر، نوع شکل گیری تدریس فکورانه در چهار معلم تازه کار آموزش زبان انگلیسی را بررسی کرده است. در این راستا، استراتژی های مربوط به یادداشت نویسی فکورانه به معلمین آموزش داده شده و سپس یادداشت های فکورانه هر معلم در بازه زمانی یک سال مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوع عمل فکورانه و عمق آن در معلمین به تدریج و در اثر آموزش مسایل مربوط به تدریس فکورانه، متنوع تر و بیشتر شده است. این یافته ها لزوم توجه به طراحی و اجرای دوره های "پیشبرد حرفه ای" متمرکز بر تدریس فکورانه را در محیط های آموزشی مختلف برجسته می سازد.
مبانی فلسفی پژوهش در سنجش زبان انگلیسی در ایران: بررسی مقالات چاپ شده در نشریات علمی پژوهشی از 2008 تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
831 - 860
حوزههای تخصصی:
سنجش زبان، مانند دیگر شاخه های زبانشناسی کاربردی، همیشه متاثر از پارادایم های فلسفی زمانه است که عدم آگاهی به آنها ممکن است کیفیت پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد. مقاله ی حاضر به بررسی مبانی فلسفی پژوهش در سنجش زبان انگلیسی در ایران می پردازد. بدین منظور همه ی مقالات قابل دسترس برخط که در نشریات علمی پژوهشی کشور در مورد سنجش زبان چاپ شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص مبانی فلسفی مقالات، عنوان، چکیده، روش پژوهش و چارچوب نظری آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در گام بعدی، مقالات به چهار مقوله ی فلسفی اثبات گرایی، واقع گرایی، برساخت گرایی و ابزارانگار ی تقسیم شدند. نتایج نشان داد که حدودا دو سوم پژوهش ها در سنجش زبان در ایران دارای مبانی فلسفی اثبات گرایی و واقع گرایی می باشند. کمتر از یک سوم مقالات مبتنی بر مکتب برساخت گرا هستند و سهم پژوهش با مبانی ابزارانگاری تقریبا ناچیز است.
کوتاه شدگی واکه در کردی میانی: تحلیلی براساس اصول واج شناسی بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی - تحلیلی پیش رو، پژوهش گران در چارچوب اصول و روش های نظریه واج شناسی بهینگی به فرایند کوتاه شدگی واکه در گویش کُردی میانی پرداخته اند. بررسی داده ها بیان گر آن است که گویشوران کُردی میانی این فرایند را، در پیوند با غلت سازی، درواقع به منزله راهکاری برای رفع التقای دو واکه به کار می برند. به این صورت که واکه های کشیده پایان واژه که دارای دو جایگاه زمان مند و دومورایی هستند، هنگامی که پیش از پسوندهایی قرار گیرند که با یک واکه شروع شده اند، کوتاه می شوند و یک مورایشان آزاد می گردد و در فرایند غلت سازی، به یک غلت تعلّق می گیرد که جایگاه آغازه هجای بعدی را پر می کند؛ بنابراین، فرایند یادشده با هدف حفظ جایگاه های زمان مند صورت می گیرد. این امر می تواند به این معنی باشد که در کُردی سورانی، همخوان های آغازه هجا مورایی هستند؛ همچنین، پس از تعیین محدودیت های دخیل در صورت گرفتن این فرایند و مشخّص نمودن سلسله مراتب آن ها، تحلیل بهینگی داده ها نشان داد که در کُردی میانی، فرایند غلت سازی ازطریق کوتاه شدگی واکه های کشیده، نسبت به فرایندهای دیگری که به طور معمول برای رفع التقای واکه ها در پیش گرفته می شود مانند درج غلت، حذف یکی از واکه ها، ادغام دو واکه، مرکّب سازی واکه ای و... هزینه کمتری دربر دارد.
Potential Use of AREL in English Song Analysis to Improve Argumentation Skills and English Proficiency
حوزههای تخصصی:
This study attempts to assess the potential use of AREL in English song activities as a learning method to improve the students’ ability in argumentation and English proficiency. AREL – stands for Assertion, Reason, Evidence, Link back has long been introduced as a basic structure for argument construction. Learning AREL has been a major challenge for the beginner debaters, not to mention their constraints in English proficiency. The data received in this study were analysed by means of frequency, percentage, and standard deviation. The students highly believed that the method used in this study was interesting ( =3.79 SD=0.860) and comfortable ( =3.86 SD=0.639), in which it indicates the enjoyable learning process and the absence of the students’ anxiety. Furthermore, this method was able to give a quick comprehension ( =4.00 SD=0.654) on AREL, where applying AREL in song analysis was easier for the students, thus allow the students to gradually step up onto the real argumentation. That could be observed by the average test score where students obtained higher score for analysing song with AREL ( =80) than for making real argumentation with AREL ( =70). However, in order to make this method effective, the students’ attendance was a mandatory. Though no test on English proficiency conducted, nevertheless most of the students agreed that this method helped them improving their English proficiency, which included vocabularies ( =4.64 SD=0.610) and figurative language ( =4.50 SD=0.500) competencies.
طراحی و اجرای مقدماتی آزمون تعیین سطح درک خوانداری بزرگسالان: شواهدی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک خوانداری، حاصل فرآیند تعاملِ خواننده با زبان نوشتار و در نهایت دریافتِ معنای متن است. پژوهش ها نشان می دهند که بین خوانندگانِ بزرگسالِ ماهر و ضعیف، از جنبه کاربردِ راهبردهای زیربناییِ درکِ خوانداری از جمله راهبردهای شناختی و فراشناختی تفاوت های بسیاری وجود دارد. باید توجه داشت، ابزاری مناسب برای سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان در داخل کشور و معیارهای مناسب درانتخاب متن های موردِ نیازِ چنین ابزاری وجود ندارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، ساختِ ابزارِ سنجش سطح درک خوانداریِ بزرگسالان فارسی زبان بود. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف پاسخگویی به سه پرسش اصلی در زمینه معیارهای انتخاب متن برای آزمون های درک خوانداری، کاربست معیارهای منتخب در ساخت آزمون مناسب برای سنجش درک خوانداری بزرگسالان و بررسی روایی و پایایی آزمون ساخته شده انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد متن های منتخب باید متناسب با الگوهای آزمون های بین المللی و اصول زبان شناسی متن باشد. برای بررسی روایی، ابزار ساخته شده در اختیار استادهای متخصص قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات، روایی محتوایی آن تأیید شد. برای بررسی پایایی و تحلیل گویه ها، این ابزار در دو مرحله روی نمونه ای 60 نفره از دانشجویان کارشناسی ارشد اجرا شد. یافته های به دست آمده، نشان دهنده سطح مطلوب پایایی آزمون (82/0) و (84/0) بود. پس از هنجاریابی، می توان از این ابزار در سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان و در برنامه ریزی های آموزشی برای انتخاب محتوای آموزشی بهره گرفت.
Cultural Content Analysis of Iranian ELT Coursebooks: A Comparison of Vision I & II with English for Pre-University students I & II(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
107-124
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to evaluate the cultural contents and cultural elements represented in Vision (I & II) and Pre-University English (I & II). This study also aimed at determining if there were significant differences between these series in terms of cultural content and cultural element representation. To this end, the two ELT coursebook series were selected and analyzed based on Cortazzi and Jin’s (1999) framework and the framework proposed by Adaskou, Britten, and Fahsi (1990). The results revealed that there were significant differences between these two series in terms of cultural contents and cultural elements. While the Vision series contained more L1 and Neutral-cultural contents, Pre-University series showed tendency to contain L2 and L1 cultural contents. With respect to the cultural elements, both series contained more esthetic and semantic cultural elements. This study has implications for EFL curriculum designing in Iran and can make Iranian EFL instructors familiar with the importance of culture as an indispensable part of language.
ویرانی تجربه در بوف کور
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت های پرسش واژی چندگانه در زبان مازندرانی: رویکردی کمینه گرا
حوزههای تخصصی:
واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادبِ فارسی در حوزه موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وظیفه خطیرِ تعیینِ معادل و تصمیم گیری برای واژه های خارجی برعهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. بااین حال، تحقیقات گسترده و متنوعی در بابِ عملکرد فرهنگستان در حوزه های تخصصی صورت نپذیرفته است، در این اثر ۵۲۴ واژه که عملکرد یک دوره دوازده ساله فرهنگستان در حوزه موسیقی بوده، انتخاب شده است تا، با تشخیص روش های استفاده شده فرهنگستان، درباره چراییِ استفاده از این روش ها و روش های کلیِ واژه گزینی در این حوزه بحث شود. فرهنگستان مجموعاً از ده روش برای واژه گزینی استفاده کرده است که به ترتیب، تعداد استفاده از هر روش به این شرح است: ۱) گرته برداری، ۲) انتخاب معادل از زبان فارسی، ۳) ترکیب، ۴) تجمیع واژه های مترادف، ۵) دورگه سازی، ۶) اشتقاق، ۷) قرض گیری مستقیم، ۸) بسط معنایی، ۹) استفاده از واژگان کهن، ۱۰) ادغام. نتایج تحقیق حاکی از آن است که
درک ساخت های نحوی مختلف زبان فارسی در کودکان نارساخوان
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
5 - 24
حوزههای تخصصی:
کسب مهارت خواندن، یکی از نیازهای بشری برای اطلاع از اندیشه دیگر افراد جامعه در ادوار مختلف است. الزاماً تمام افراد جامعه در خواندن توانایی یکسانی ندارند. درصدی از افراد جامعه دارای انواع ناتوانی های یادگیری هستند که اختلال خواندن از شایع ترین آن است. اهمیت خواندن و نوشتن و نیز درصد بالای کودکان نارساخوان، توجه محققان زیادی را برای پژوهش در این حوزه به خود جلب کرده است. از آنجا که ساخت نحوی زبان های مختلف متفاوت است در این پژوهش درک ساخت های نحوی مختلف زبان فارسی در 16 کودک فارسی زبان نارساخوان و 32 کودک همتای سنی طبیعی در پایه دوم با استفاده از آزمون استاندارد درک نحوی بررسی شد. بر اساس نتایج این پژوهش توصیفی-تحلیلی، میانگین درک ساخت های نحوی در گروه نارساخوان به طور معناداری کمتر از گروه طبیعی بود. میان کودکان نارساخوان و کودکان طبیعی همتای سنی در ساخت های نحوی پیچیده تر همچون بندهای موصولی، مجهول، گروه های همپایه، گروه های اسمی دارای حروف اضافه و انواع صفت برتر، تفاوت معنادار وجود داشت. این یافته ها ضمن تأیید نقص نحوی در کودکان نارساخوان، نشان داد این احتمال وجود دارد بخشی از مشکلات کودکان نارساخوان در درک متن، مربوط به مشکلات آنها در درک ساختارهای نحوی زبان باشد؛ لذا لازم است توانایی نحوی کودکان نارساخوان ارزیابی و برنامه های درمانی لازم درباره آموزش ساخت های پیچیده نحوی تهیه شود.
کارکرد ارتباطی تغییرات آوایی نام های کوچک قرضی دوجزئی در گونه ترکی اسفیدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییراتی که در یک سطح زبانی رخ می دهد مرتبط با دیگر سطوح زبان نیز می باشد. این نکته را می توان در تعاملات بین زبانی همچون وام گیری مشاهده کرد. نام ها از جمله نشانه های زبانی هستند که به هنگام وام گیری ترجمه نمی شوند. در عوض، هر زبان با توجه به محدودیت های آوایی خود، تغییراتی در صورت نام های وام گرفته می دهد. در این پژوهش، با بررسی 93 نام دوجزئی در گونه ترکی اسفیدانی، تلاش کرده ایم الگوهای آوایی و کارکردهای ارتباطی تغییرات انجام گرفته را تحلیل کنیم. برای این منظور، پس از گردآوری نام های کوچک دوجزئی تغییریافته، به مقایسه صورت آوایی هر یک از نام ها در زبان فارسی و گونه موردپژوهش پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد فرایندهای نرم شدگی، نیمه افراشتگی، افتادگی، و پیشین شدگی بسامد بالاتری نسبت به دیگر فرایندها دارند. علاوه بر این، کوتاه سازی واژگانی از طریق حذف یک آوا یا زنجیره آوایی یا هجایی، برجسته ترین فرایند آوایی است که به دلایل غیرآوایی رخ می دهد؛ بهینه سازی کارکرد ارتباطی زبان یکی از انگیزه های اصلی این نوع تغییرات است که در قالب رساترسازی نام ها نمود یافته است. همچنین، داده ها تبدیل صورت آوایی یک نام به صورت های مختلف را در گذر از فارسی به گونه موردپژوهش نشان می دهند. صورت های مختلف به وجود آمده در موقعیت های جداگانه ای به کار گرفته می شوند؛ برای نمونه، صورت های کوتاه تر یک نام در جهت نمایش و تثبیت رابطه فرا-فرودستی به کار می روند..