فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
241 - 259
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات پژوهشی که تحت تاثیر تفاوت های جنسیتی قرار دارد، مسئله تولید و درک هیجان است. اینکه در درک حالات چهره، دیدن فیلم، شنیدن موسیقی، و در نهایت درک نوای گفتار هیجانی، در زنان نسبت به مردان چه تفاوت هایی وجود دارد در تحقیقات متعددی بررسی شده است. در پژوهش حاضر هدف این است تا تاثیر نوای گفتار هیجانی به عنوان ابزار ارتباطی غیرکلامی در مقابل محتوای واژگانی هیجانی بر روی درک اطلاعات هیجانی سالمندان بالای 65 سال( 12 نفر، به عنوان گروه کنترل) و نیز بیماران مبتلا به آلزهایمر(12 نفر) در سطح خفیف تا متوسط به تفکیک زن و مرد بررسی شود. برای انجام این تحقیق از پایگاه داده گفتار هیجانی زبان فارسی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در گروه بیماران مبتلا به آلزهایمر، در هیجان خشم و ترس، درک زنان در مقابل مردان بیشتر با نوای گفتار هیجانی صورت می گرفت اما در هیجان های شادی، غم و چندش مردان بیشتر از نوای هیجانی و زنان برعکس، بیشتر از محتوای واژگانی برای درک این هیجان ها استفاده می کردند. بنابر این زنان و مردان بسته به نوع هیجان عکس العمل های متفاوتی نشان می دهند و این تفاوت به عوامل زیستی و نیز به روابط و مهارت های اجتماعی افراد بستگی دارد. زیرا با تجربه کردن و ارزیابی وقایع زندگی، هیجان های مختلف درک می شوند.
ساخت نمود کامل در فارسی بر پایه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ناواژه گرای صرف توزیعی که به کوشش هله و مرنتز (1993, 1994) در اوایل دهه نود میلادی پی ریزی شد، فاقد واژگان زایای پیشانحوی برای ذخیره واحدهای چندجزئی است و همه عناصر صرفی نحوی برای درج در هسته فرافکن های نقش نمای مستقل رقابت می کنند. مقاله حاضر برپایه این رویکرد صوری به دستور و بی آن که گام به ساحت معنا بگذارد، به بررسی ساخت هایی می پردازد که دارای عنصر دستوری نمود کامل اند. این عنصر که در سنت دستور زایشی، وند «-en» خوانده می شود، یکی از پرکاربردترین هسته های نقش نمای زبان فارسی است و فارغ از زمان و وجه، در افعال حال و گذشته، و وجوه اخباری و التزامی حضور می یابد و علاوه بر بندهای خودایستا و ناخودایستا (یعنی بندهای با یا بدون زمان و شخص وشمار)، حتی در سازه های کوچک تری همچون واژه نیز یافت می شود. این پژوهش در دو بخش پیاپی ماهیت این وند و ساختار سازه هایی را که میزبان آن هستند، بررسی و تحلیل می کند. در بخش نخست می کوشیم تا مستقل از نظریه صرف توزیعی و تنها با تکیه بر شواهد زبانی و استدلال های صرفی نحوی، نشان دهیم که صورت انتزاعی «-De» گونه زیربنایی وند نمود کامل است که در سطح آوایی، با یکی از دو واژگونه « ده» یا « ته» بازنمود می یابد و در زبان فارسی، هرگز با وجه التزامی در زمان گذشته همراه نمی شود. پیامد این سخن آن که اولاً صورت موسوم به صفت مفعولی، متشکل از نشانگر زمان گذشته و پسوند « ه» نیست، بلکه واژگونگی بافتی که نقش مهمی در این پژوهش ایفا می کند، شکل خاصی از یک ریشه را در برخی از بافت ها، و از جمله در مجاورت وند نمود کامل، عینیت می بخشد. ثانیاً اگرچه وند نمود کامل توزیع گسترده ای در زبان فارسی دارد، اما این زبان فاقد بندهایی با ساختار گذشته کامل التزامی است. در بخش دوم مقاله، یافته های این تحلیل را در چارچوب بنیادهای نظری صرف توزیعی بررسی می کنیم و با تمرکز بر ساخت حال کامل اخباری (ماضی نقلی)، یافته های خود را با اندک تفاوت هایی در فرایندهای پسانحوی، به افعال گذشته کامل اخباری و حال کامل التزامی و صورت سببی این ساخت ها بسط می دهیم. در این میان، تصریح می کنیم که وند نمود کامل در هسته گروه نقش نمای حرف درج می شود که از سوی فرافکن نمود مجوزدهی شده است.
نقش موسیقی در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان خارجی: پژوهشی برپایه تحلیل کتب آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
375 - 392
حوزههای تخصصی:
نقش موسیقی در یادگیری زبان خارجی را می توان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد: شباهت موسیقی با زبان، ارتقا میزان انگیزه زبان آموزان، جلوگیری از ترس و اضطراب زبان آموزان برای شرکت در فعالیت های کلاسی، فهم بهتر متون ادبی و تقویت فراگیری تلفظ صحیح واژگان، از جمله موضوعاتی اند که اهمیت موسیقی در فرایند یادگیری زبان خارجی را نشان داده اند. نتایج یک نظرسنجی در سال 2019 که از سوی شرکت Shell در میان جوانان آلمانی صورت گرفته، نشان می دهد که شنیدن موسیقی با 57 درصد، بیشترین فعالیت جوانان در اوقات فراغت را به خود اختصاص داده است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که کتب آموزشی تا چه حد و در چه زمینه هایی از موسیقی در جهت آموزش زبان خارجی استفاده می کنند. در پژوهش حاضر، علاوه بر معرفی سبک های موسیقی مناسب برای استفاده در آموزش زبان، به معیارهای انتخاب موسیقی با هدف آموزش و همچنین به راه کارهایی برای به کارگیری موسیقی در کلاس زبان خارجی اشاره می کنیم. در بخش عملی، موسیقی به کاررفته در تعدادی از کتب آموزشی به روز را از جنبه های گوناگون، از جمله واژگان، کشورشناسی، دستور زبان و همچنین مهارت های زبانی تحلیل کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد، علی رغم آنچه در بخش نظری از نقش و اهمیت موسیقی و ظرفیت آموزشی موجود در آن گفته می شود، کتب آموزشی بهره کافی را از این ابزار محبوب میان جوانان نبره اند.
داده های بنیادین استراتژیک زبانشناسی، کلید اکمال متقابل تکنولوژی و هوش مصنوعی در حیطه ترجمه ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
541 - 555
حوزههای تخصصی:
این پرسش که آیا می توان ماشینی اختراع کرد که قادر به انجام رفتارهایی حتی هوشمندانه تر از انسان باشد، حتی پیش از پیدایش رایانه های قدرتمند و داده های هوش مصنوعی نیز مطرح بود. پیشتر برخی از اندیشمندان زبان شناس و فیلسوفان زبان بر این باور بودند که این کار شدنی نیست. ایده بهره برداری از هوش مصنوعی، وتسهیل در بهره وری در حیطه های مختلف علوم ایده ای درست و ضروری بود، اما ابزار تحقق آن مکانیک نبود. مکانیک بستر مناسبی برای ایجاد اکمال متقابل زبان شناسی، منطق، آمار و ریاضی بر حول مکانیک، نبود و چابکی لازم را برای امکان بهره برداری از دستاوردهای خود در تحقق ترجمه ماشینی را فراهم نمی کرد. با ظهور پدیده ای به نام دیجیتال، نه تنها رویه های منطق صوری به سمت منطق نوین و ریاضیات به ریاضیات جدیدتمایل پیدا کرد، بلکه گرایشات نوینی در پژوهش های زبانشناختی متناسب با حضور در بستر دیجیتال شکل گرفت و به سرعت پیشرفت کرد. در این مقاله سعی شده است پس از ارائه مختصری از تاریخچه موضوع و چارچوب نظری آن؛ به چگونگی دستاوردهای بدست آمده پرداخته شود و چشم انداز آتی آن با توجه به متد های انتخاب شده، ترسیم گردد. نویسنده مقاله ضمن ارائه تجربیات شخصی خود در این عرصه، بر ایجاد بانک منابع بنیادی متنوع در حیطه زبانشناسی نوین تاکید دارد. به زعم وی، موفقیت های و دستاوردهای آینده، منوظ به تقویت داده های نوین و مورد نیاز زیرساختی در حیطه زبانشناسی، بعنوان یک علم بین رشته ای با تکنولوژی به منظور کسب دستاوردهای کاربردی، اجتناب ناپذیر است.
بررسی وضعیت حیات زبانی مازندرانی در مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 2003 یونسکو دستورالعملی را برای برآورد حیات زبان ها و میزان در معرض خطر بودن آنها ارائه داد. مزیت برآورد این است که با شناخت حوزه های کاربرد زبان و وضعیت موجود زبان در هر یک از عوامل نه گانه معرفی شده یونسکو می توان راهکارهایی برای گسترش کاربرد، ثبت و مستندسازی و در نتیجه پیشگیری از انقراض زبان اندیشید. هرچند مهم ترین عامل در زنده ماندن هر زبانی انتقال زبان از والدین به فرزندان و به عبارتی دیگر، انتقال بین نسلی است، اما عوامل دیگری نیز بر حیات زبانی تأثیرگذار هستند و برای برآورد وضعیت حیات زبانی باید همه این عوامل را درکنار هم سنجید. هدف این پژوهش بررسی وضعیت حیات زبانی مازندرانی و برآورد نقاط ضعف و قوت آن با به کارگیری شیوه های یونسکو است. مازندرانی از زبان های ایرانی کرانه جنوبی دریای کاسپین است و حدود 3 میلیون گویشور دارد. این زبان نیز همانند دیگر زبان ها و گویش های محلی و منطقه ای ایران به دلایلی که تا حدودی در مقاله به آنها پرداخته شده در حال از دست دادن گویشوران خود است.
Fairness in Oral Language Assessment: Training Raters and Considering Examinees’ Expectations
حوزههای تخصصی:
This study examined the effect of rater training on promoting inter-rater reliability in oral language assessment. It also investigated whether rater training and the consideration of the examinees’ expectations by the examiners have any effect on test-takers’ perceptions of being fairly evaluated. To this end, four raters scored 31 Iranian intermediate EFL learners’ oral performance on the speaking module of the IELTS in two stages (i.e. pre- and post-training stage). Furthermore, following Kunnan’s (2004) Test Fairness Framework, a questionnaire on fairness in oral language assessment was developed, and after pilot testing and validating, it was administered to the examinees at both stages. The examinees’ expectations were taken into account in the second round of the speaking test. The results indicated that rater training is likely to promote inter-rater reliability and, in turn, enhances the fairness of the decisions made based on the test scores. It was also concluded that considering students’ expectations of a fair test would improve their overall perceptions of being fairly evaluated. The results of this study sought to provide second language teachers, oral test developers, and oral examiners and raters with useful insights into addressing fairness-related issues in oral assessment.
Instructed Second Language Pragmatics for the Speech Act of Apology in an Iranian EFL Context: A Meta-Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۳ , ۲۰۲۱
77 - 104
حوزههای تخصصی:
Considering one of the earliest calls for applying pragmatics in the second language, Kasper and Rose’s (2002) study “Is Pragmatic Teachable?”, pragmatic features have been analyzed during the last 20 years in EFL/ESL contexts. The amalgamation of studies has been conducted on many speech acts around the world within the two decades, among which apology is considered as the second most-appreciated speech act in Iran. The aim of the current meta-analysis is twofold: first, to unravel the overall effectiveness of the instruction in an Iranian EFL context on the speech act of apology, and second, to explore whether treatment types and research designs moderate this effectiveness. To this end, out of a total number of 31 studies, 12 papers were chosen based on the exclusion and inclusion criteria, which were coded for the analysis. The results of the study revealed that the instruction of apology is effective for this speech act, and it documented a medium effect size. Furthermore, it was found that research design is a good predictor for this effectiveness, and the quasi-experimental group displayed a large (g = 2.39) and positive effect. Although treatment types (e.g., explicit & non-explicit) produced medium and large effect sizes, they are not a suitable predictor for the overall effectiveness of instruction on the aforementioned speech act. The study concludes with pedagogical implications and suggestions for future studies.
دستوری شدگی حرف تعریف نکره در فارسی باستان از منظر دستور ساخت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به شناسایی ساخت های دستوری بیانگر «مفهوم نکره» در زبان فارسی باستان می پردازیم. براساس داده های موجود از این دوره زبان فارسی، می توان بیان داشت قبل از فارسی باستان عنصر دستوری «حرف تعریف نکره» وجود نداشته و پیدایش «حرف تعریف نکره» از رهگذر دستوری شدگی عدد aiva «یک» به وسیله بازتحلیل این عنصر زبانی براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری به «حرف تعریف نکره» رخ داده است. این دستوری شدگی در ساخت مشخصی (تنها یک « X » وجود دارد، این « X » معرف انسان است) رخ داده که نتیجه آن تغییر حوزه مفهومی به بیان «مفهوم نکره» در فارسی باستان است، به منظور تبیین تکوین «حرف تعریف نکره»، الگوی دستور ساخت مدار برگزیده شده است. داده های این پژوهش، مستخرج از پیکره جمع آوری شده کنت ( 1953 ) است. بسامد وقوع «حرف تعریف نکره» در بین 4130 گروه اسمی موجود در پیکره 0.5 درصد است. این مقدار بسامد وقوع که چندان زیاد نیست، مبین جدید بودن مقوله «حرف تعریف نکره» یا به عبارتی مراحل اولیه دستوری شدگی این مقوله دستوری در فارسی باستان است.
Level of Grammatical Proficiency and Acquisition of Functional Projections: The case of Iranian learners of English language(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
25 - 39
حوزههای تخصصی:
Unlike Lexical Projections, Functional Projections (Extended Projections) are more of an ‘abstract’ in nature. Therefore, Functional Projections seem to be acquired later than Lexical Projections by the L2 learners. The present study investigates Iranian L2 learners’ acquisition of English Extended Projections taking into account their level of grammatical proficiency. Specifically, the aim is to identify the level of grammatical proficiency at which the acquisition of Extended Projections could occur in the process of learning English by the Iranian students. Two hundred and seventy Iranian female L2 learners of English participated in this study. Participants were administered three tests with a ten-day interval between each test. First, an Oxford Placement Test (OPT) was used to classify the participants’ level of grammatical proficiency. Second, a Grammaticality Judgment Task (GJT) was administered in order to assess the learners’ ability to recognize grammatical problems in Extended Projections. Finally, a picture description task (PDT) was administered to examine the learners’ ability to produce grammatical Extended Projections. The results indicated that the learners are able to recognize and produce English Extended Projections even at lower levels of grammatical proficiency. The results also showed that the learner’s recognition and production of English Extended Projection improves with their increased level of grammatical proficiency.
از الزام تا نیاز ذاتی: «باید» در زبان های ایرانی غربی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی وجه نماییِ عناصرِ معادل «باید» در تعدادی از زبان های ایرانی غربی نو (شامل بلوچی، تاتی، سمنانی، فارسی، کردی، کهنگی، گراشی، گیلکی، لری، وفسی و هورامی)، ارائه نقشه معنایی و همچنین رده بندی این زبان ها بر مبنای یک واحد وجه نماست. بررسی ها نشان داد که برخی از این زبان ها (بلوچی گونه بم پشت و هورامی گونه هورامان تخت)، از عنصر قیدی، و حتی در یک مورد (کَهنگی)، از دو فعل کمکی مستقل برای بیان مفاهیم معادل «باید» بهره می برند. افزون بر این، رده بندی زبان ها با توجه به یک ویژگی معنایی، روی پیوستاری تنظیم می شود که در آن زبان ها به برخی از زبان های دیگر نزدیک تر و از برخی دیگر دورتر هستند و این خلاف رده بندی های متداول آن ها بر اساس مشخصه های نحوی ساخت واژی است که در آن ها زبانی یا عضو یک شاخه هست یا خیر. به علاوه، مشخص شد که تمامیِ عناصر موردبحث، در کنارنقش وجه نمای تصمیمی (از نوع الزام و امکان) و وجه نمای معرفتی (تنها از نوع امکان) مسئولیت انتقال مفاهیم مربوط به نیازِ مشارک ذاتی، الزام مشارک تحمیلی و الزام موقعیتی را (به منزله زیر مجموعه وجه نمایی پویا)، بر عهده دارند.
A Comparative Study of The Kite Runner and its Persian Machine and Human Renderings: Culture-specific items in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۷, Autumn ۲۰۲۱
225 - 235
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the Persian human and machine (Google) renderings of The Kite Runner by Khalid Hosseini, through comparing and contrasting culture specific items (CSI) as well as the exploited translation strategies. Thus, the relevant problematic forms of the cultural differences were identified and the procedures suggested by Newmark (1988) were examined to see how they fit into the translation of cultural differences in English and Persian. The results of this qualitative study revealed that Literal Translation, Naturalization and Transposition strategies were used most frequently in both human and machine translations. However, machine translation could not present a comprehensible translation due to overuse of these strategies (75%). It was also revealed that the spirit of source text was kept intact in both renderings due to closeness of Iranian and Afghan cultures. It was further discovered that the human translated version carried the real beauty and creativities of the original work. In facty, the terms that were transformed and localized were able to carry over the flavor of the author’s work. Finally, it was shown that the regretful theme of the source text was reserved to a great extent in the human rendering of the novel, while machine translation failed to get it. Generally-speaking, based on the findings of this study, culture-specific terms make it difficult for machines to achieve complete word-for-word equivalence, and at the same time, human translator must have a broad knowledge of the literature and traditions of both the source and target languages to come up with a faithful translation in terms of both form and content.
Epistemic Features of Generality in Conclusions: The Case of Applied Linguistics and Power System Engineering(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This comparative corpus-based study was launched to analyze the use of intensifiers and indefinite pronouns indicating generality in two disciplines of applied linguistics (AL) and power system engineering (PSE). Accordingly, four corpora were considered in this study: two corpora representing English articles written by L1-English writers in applied linguistics (L1-English AL corpus) and power system engineering (L1-English PSE corpus), and two other corpora (L1-Persian AL corpus and L1-Persian PSE corpus) belonging to English articles written by L1-Persian writers in the same two disciplines. The findings revealed that the indefinite pronouns were used more frequently than intensifiers in all corpora; on the other hand, the use of qualified-generalization markers in the two L1-Persian corpora exceeded that in the L1-English corpora. As for disciplinary differences, the AL conclusions contained more generalization and qualified-generalization stance markers, as compared to their PSE counterparts. The study concludes with some implications regarding the representation of authorial voice.
طراحی مدل ارزیابی عملکردی صلاحیت های حرفه ای دانشجومعلمان زبان انگلیسی: مطالعه موردی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلم یکی از تاثیرگذارترین عوامل موثر در یادگیری دانش آموزان می باشد. از این رو، در دهه گذشته ارزشیابی عملکردی از اهمیت فراوانی در بافت آموزش پیش از خدمت معلمان برخوردار شده است. در ایران، دانشگاه فرهنگیان به تازگی اقدام به تصویب و اجرای یک پروژه ملی بنام "ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان" (اصلح) کرده است که هدف اصلی آن سنجش و ارزیابی میزان دستیابی دانشجومعلمان به صلاحیت های حرفه ای بعنوان بخشی از ملزومات فارغ التحصیلی و صدور گواهینامه معلمی می باشد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی یک چارچوب ارزیابی صلاحیت های حرفه ای برای ارزیابی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان می باشد. بدین منظور، ادبیات موجود مربوط به تدریس موثر، صلاحیت های معلمی و ارزیابی معلمان مورد مطالعه قرارگرفت. پس از آن، محققان اسناد بالادستی مرتبط را بررسی و نظر اساتید و طراحان برنامه درسی را با استفاده از مصاحبه جمع آوری و بررسی کردند.
Relationship between Professional Identity and Reflectivity: A Case of Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
11 - 23
حوزههای تخصصی:
EFL teachers’ professional identity is a multi-dimensional and complicated concept. It is influenced by many other issues in the educational context such as reflective practice. This study intended to explore the relationship between professional identity and reflectivity of Iranian EFL teachers. It also aimed to examine how high and low reflective teachers perceive the professional identity components. The participants were 89 EFL teachers teaching at three universities in Shiraz, Iran. Their selection was based on convenience sampling. The participants were asked to fill out two questionnaires including teacher professional identity questionnaire (Liou, 2008) and teacher reflectivity questionnaire (Akbari et al., 2010). Pearson product correlation coefficient revealed that there was a positive relationship between EFL teachers’ professional identity and reflectivity. Furthermore, the findings of regression analysis indicated that reflectivity could predict EFL teachers’ professional identity. Furthermore, the participants were categorized into two high and low reflective groups. Two groups were interviewed to examine the professional identity perceptions used by high and low reflective teachers. The thematic analysis showed that high reflective teachers used and implemented much more professional identity components in their teaching practice in comparison to the low reflective teachers.
ذهنیّت به عنوان یک بُعد معنایی وابسته به بافت و مدرّج بودگی در وج نمایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
147 - 183
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از بررسیِ اجمالیِ دیدگاه های پژوهشگران در پیوند با مقوله «ذهنیّت» - و مفهوم مقابل آن عینیّت- در میانِ مفاهیمِ وجهی، یک الگوی عملیاتی تلفیقی برای ارزیابی «عینیّت»، «ذهنیّت» و «بیناذهنیّت» پیشنهاد شد. در این الگو، بر پایه تمایز هالیدی (Halliday, 1970) میانِ نقش اندیشگانی و بینافردیِ مفاهیم وجهی و تمایز نویتس (Nuyts, 2006) مابینِ مقوله های وجهی نگرشی و غیر نگرشی، وجهیّت پویا و منطقی، به سبب داشتن نقشی اندیشگانی و همچنین غیرِ نگرشی بودن همواره عینی انگاشته می شود. در مقابل، مفاهیم وجهی معرفتی و تکلیفی، به سبب بینافردی و نگرشی بودن -با در نظرگرفتن عوامل بافتی- ذهنی و یا به درجات، بیناذهنی دسته بندی می شوند. همچنین،آن چه ذهنیّت یا درجه بیناذهنیّت یک مفهوم وجهی معرفتی یا تکلیفی را تعیین می کند، میزان مشترک بودن آن مفهوم و منبع معرفتی یا تکلیفی آن در میان افراد است. افزون بر این، ذهنیّت یا میزان بیناذهنیّت پیروی معنای ذاتی و صورت عنصر وجه نما نیست بلکه به وسیله ساختار نحوی، بافت زبانی و بافت فرازبانی عنصر وجه نما محقق می-شود.کُنشی یا توصیفی بودن مفاهیم وجهی هم بر عینی، ذهنی یا میزان بیناذهنی بودن آن ها بی تأثیر است. در پایان، با اعمال الگوی پیشنهادی بر روی گونه های مختلف مفاهیم وجهی - بدونِ در نظر گرفتن نوع سازه وجه نمای آن ها و در چندین نمونه فارسی که به روش تصادفی از وب گاه های فارسی زبان گرفته شده بودند، مشاهده گردیدکه الگو کارایی تحلیلی مطلوبی دارد.
نقد و بررسی نظریه های خاستگاه زبان
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
41-21
حوزههای تخصصی:
نگرشی به «متن کاوی» در پژوهش های زبانی: رویکرد رایانشی در تحلیل متون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«متن کاوی» به فرایند رایانشی تحلیل متون بدون ساختار و استخراج لایه های زبانی پنهان و مضامین موجود در آن ها گفته می شود. این روش، اهمیت ویژه ای در تحلیل محتوا یا مضمون پژوهش های توصیفی و تفسیری دارد. در این فرایند، نخست متون ساده ساختارمند شده وسپس مفاهیم و انگاره های نهفته آن خلاصه سازی، طبقه بندی، مدل سازی، ارزیابی و تفسیر می شوند. نظر به اینکه این روش به ویژه در مطالعات گفتمان به منزله یک نو آوری میان رشته ای به شمار می آید، سزاوار است استفاده از آن در مطالعات دانشگاهی کشور با جدیت بیشتری دنبال شود. مع الوصف، به رغم گستردگی کمی و کیفی پژوهش های بین المللی در این حوزه، جای خالی این پژوهش ها در مقالات فارسی و انگلیسی داخل کشور بسیار احساس می شود. از این رو، این مقاله در نظر دارد از رهگذر کنکاش نظری و عملی روش های متن کاوی و ارزیابی ابزارها و روش های اصلی آن در زبان فارسی و انگلیسی، بستری مناسب برای بهره مندی از ظرفیت های این روش شناسی در مطالعات زبانی فراهم سازد.
شناسایی عناصر سازنده متن در داستان «قضیه داستان باستانی یا رومان تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
129 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عناصر جهان های متن در داستان « قضیه داستان باستانی یا رومان تاریخی »، اثر هدایت، بوده که اثری هدفمند در راستای توصیف وضعیت اسفناک جامعه موجود است. این جستار با اتخاذ چارچوب انگاره جهان های متن ورث (1999) در تلاش است که عناصر سازنده جهان های متن را در داستان مذکور شناسایی و آن ها را بر اساس لایه های سه گانه معنایی جهان گفتمان، جهان متن و جهان های زیرشمول در این انگاره واکاوی نماید. بررسی ها نشان داد که نویسنده از عنصر «زمان» برای ایجاد تعلیق در داستان استفاده کرده و مدام داستان را در زمان های متفاوت به جریان می اندازد تا مخاطب خود را در تعلیق نگه دارد. این در حالی است که شخصیت ها، مکان ها و اشیاء کاملاً مشخص هستند و تعلیقی در آن ها دیده نمی شود. نتایج نشان داد که گزاره های نقش گستر به کاررفته در جهان متنِ این داستان عموماً توصیفی اند، زیرا نویسنده باید برای القای تصویر، توصیف کند و خواننده نیز برای برقراری ارتباط با داستان باید تصویرسازی کند. همچنین، از نظر جهان های زیر شمول نیز در این داستان، اشاره مکانی چندان پررنگ نیست و در عوض نویسنده بیشتر بر زمان تأکید دارد. یافته ها نشان داد که با بهره گیری از انگاره جهان های متن می توان به ابعاد و لایه های پنهان داستان دست یافت.
Impact of Etherpad-based Collaborative Writing Instruction on EFL Learners' Writing Performance, Writing Self-efficacy, and Attribution: A Mixed-Method Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study examined the comparative effects of Etherpad-based writing instruction and face-to-face writing instruction on EFL learners' writing quality and writing self-efficacy. It also aimed at finding the learners' attitude towards the influence of Etherpad and their reason for success/ failure in this writing course. To this end, ninety students were selected through convenience sampling and randomly assigned to one of the two instruction groups. In addition to an IELTS writing task, Self-efficacy in Writing Scale (SWS) was administered. During the course, the students received instruction on writing an argumentative essay. After the treatment, the SWS and another IELTS writing task were given. Subsequently, a semi-structured interview was conducted with twenty Etherpad-based learners to find their attitudes towards the reason for their success/ failure and the effectiveness of Etherpad. The results revealed that the Etherpad-based group significantly outperformed the face-to-face group in the writing posttest and demonstrated a higher level of writing self-efficacy. The interview data showed that the students attributed their success to both internal and external factors. Whereas, they ascribed their failure to internal factors rather than external ones. It was also revealed that the students found Etherpad as a predictor of their success in writing performance.
نمونه پژوهی ترجمه مفاهیم حقوقی ایران با تکیه بر زبان شناسی حقوقی ژنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شناسی حقوقی از موضوعات معاصر و نوپا در مطالعات ترجمه است و یکی از مباحث مطرح در این حوزه بررسی شیوه معادل گزینی حقوقی در زبان مقصد است. ترجمه شناسی حقوقی با رویکرد زبان شناسی حقوقی ژنو به این پرسش پاسخ داده است. مسائل طرح شده در پژوهش حاضر آن است که قواعد نظریه زبان شناسی حقوقی ژنو چیست و این قواعد تا چه میزان در ترجمه مفاهیم حقوقی ایران به زبان حقوقی فرانسه پیاده سازی شده اند؟ راهکار نظریه زبان شناسی ژنو برای یک مترجم حقوقی چیست و به چه شیوه ای باید معادل گزینی کند؟ در ابتدا به مطالعه توصیفی نظریه زبان شناسی حقوقی ژنو از نظر ژان کلود ژمار (نظریه پرداز اصلی) می پردازیم ؛ سپس کاربردپذیری راهکارهای ارائه شده در این نظریه را در ترجمه مفاهیم حقوقی ایران به زبان حقوقی فرانسه موردمطالعه موردی قرار خواهیم داد. پیکره اصلی مقاله مفاهیم حقوقی تقنینی نکاح و طلاق برگرفته از کتاب هفتم از جلد دوم قانون مدنی ایران است. قاعده اصلی این نظریه لزوم استفاده از معادل کارکردی است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نحوه معادل گزینی کارکردی مفاهیم حقوقی ایران در زبان حقوقی فرانسه باتوجه به قواعد مطرح شده در نظریه زبان شناسی حقوقی ژنو از طریق یک مطالعه موردی است . می خواهیم بررسی کنیم معاد ل هایی که انتخاب شده اند در زبان فرانسه چه درجه ای از کارکرد و اثر حقوقی مفهوم موردنظر در حقوق ایران را منعکس می کنند و به تعبیری در زمان انتقال مفهوم، کارکرد دچار چه درجه از تغییر می شود؛ دلیل این تغییر کارکرد چیست؛ چه عواملی در این تغییر اثرگذار هستند؛ مطالعه حقوق تطبیقی تا چه حد در آگاهی بخشی مترجم نسبت به عوامل ایجادکننده این تغییرات مؤثر است و آیا انتقال و ترجمه مفهوم حقوقی ایران به یک زبان و به یک نظام حقوقی دیگر مثل فرانسه می تواند بدون تغییر کارکرد صورت گیرد.