مطالب مرتبط با کلیدواژه

ستاک حال


۱.

صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم: آری یا خیر؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب تصریح ترخیم صفت فاعلی ستاک حال تلویح کاربردشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۸ تعداد دانلود : ۴۳۸
در زبان فارسی و در حیطة ترکیب به عنوان یکی از دو حوزة واژه سازی، فرایند بسیار زایایی وجود دارد که طی آن عنصری غیرفعلی (اسم، ضمیر مشترک، صفت، قید) قبل از ستاک حال فعل (مثلاً آموز و بین) قرار می گیرد و ماحصل آن اسم یا صفت جدیدی (دانش آموز، خودبین) است. در مورد این فرایند سه دیدگاه وجود دارد: برخی که عموماً دستور نویسان سنتی هستند، آن را صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم می دانند. پاره ای استنباط دستور نویسان سنتی را صحیح قلمداد می کنند؛ اما تعبیری زبان شناسانه و نو بر آن سوار می کنند. بعضی نیز به کلی با دیدگاه دستورنویسان سنتی مخالف اند و دیدگاه خاص خود را عرضه می کنند. در مقالة حاضر نیز، با اتکا بر دلایل مختلف، ایدة سنتیِ صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم به کلی مردود شمرده می شود و استدلال می شود که در فرایند مذکور صرفاً میان یک عنصر غیرفعلی و یک عنصر فعلی (ستاک حال) پیوند بر قرار می شود و نوع پیوند این دو و در نتیجه، معنای ترکیب بر اساس تلویحِ کاربردشناختیِ فارسی زبانان مشخص می شود.
۲.

تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف ساختی تنوع معنایی کلمه مرکب طرح واره ساختی ستاک حال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۴ تعداد دانلود : ۷۹۵
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. به این منظور، واژه های مدنظر از پیکره های درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژه ها در مقوله های معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای می گیرند و به دو مقوله عمده واژگانی صفت و اسم تعلق دارند. بررسی درزمانی واژه های استخراج شده نشان داد فرضیه سنتی بسط مفهوم عامل به ابزار در زبان فارسی پاسخ گو نیست، بلکه در شکل گیری دو مفهوم عامل و ابزار واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» از مفهوم ویژگی شخص / شئ عامل در زبان فارسی فرایند حذف موصوف دخیل است. در رخداد چنین فرایندی ترجمه قرضی واژه ها از زبان انگلیسی در زبان فارسی تأثیرگذار بوده است.  نتایج این بررسی حاکی از آن است معنای آغازین ساخت را باید «ویژگی متمایزکننده هستاری مرتبط با مفهوم یافتن و جزء اول» دانست که به عنوان انتزاعی ترین همبستگی صورت و معنای ناظر بر عملکرد واژه های مرکب ساخت [x-ستاک حال «یاب»] در زبان فارسی است. براساس داده های گردآوری شده پژوهش حاضر، این ساخت بیشترین تعداد واژه های استخراج شده را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد حذف موصوف «شخص» منجربه شکل گیری طرح واره ای با معنی «شخص انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» شده است. نظیر چنین طرح واره ای با حذف موصوف «دستگاه / نرم افزار» در شکل گیری طرح واره ابزار با معنی «شئ انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» به کار رفته است.
۳.

توصیف دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش بهدینی کرمان دستگاه فعل ساخت کنایی مصدر ستاک حال ستاک گذشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
گویش بهدینی ازجمله گویش های مرکزی ایران است که دری زردشتی یا گورونی نامیده می شود. این گویش خود دربردارنده دو گونه بهدینی یزدی و بهدینی کرمانی است که برخلاف شباهت های بسیار، تفاوت هایی نیز میان آنها وجود دارد. به نظر می رسد در این گویش واژه ها و اصطلاحات دینی زردشتی دخیل از زبان های اوستایی و پهلوی ساسانی، فراوانی وجود داشته باشد. در پژوهش پیش رو دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمانی بررسی شده است. روش کار میدانی (مصاحبه) و کتابخانه ای بوده است. با استفاده از روش های مصاحبه و مکالمه خودانگیخته از گویشوران جمله ها و واژه های مورد نظر پرسیده شد و یا به گونه غیرمستقیم با انجام گفتگوهای هدف دار جملات و واژه های مورد نظر ضبط گردید. پس از بررسی، مشخص شد در دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان، ساختارهایی همچون ساخت کنایی حفظ شده است. همچنین، فعل در گویش بهدینی کرمانی دارای دو ستاک حال و گذشته است و علامت مصدری در گویش بهدینی کرمان پسوند ( mo:n-) است.
۴.

چند معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب صرف ساخت ستاک حال طرح واره ساختی چند معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۱
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف ساخت (بوی 2010 و 2015) است. در این راستا طرح واره ها و زیرطرح واره های ساختی ناظر بر واژه های مختوم به پوش شناسایی و تحلیل گردید، شبکه چندمعنایی آن ها ترسیم شد و تنوعات معنایی آن ها تبیین گردید. داده های پژوهش از منابع مختلفی شامل فرهنگ دهخدا، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند ستاک حال پوش می تواند با واژه هایی از مقوله های دستوری شامل اسم، صفت و قید ترکیب شود. در این ترکیب ها، پوش می تواند ستاک حال دو فعل متفاوت پوشیدن و دیگری صورت سببی آن یعنی پوشاندن باشد. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشیدن در دو مقوله معنایی کنشگر و ویژگی (انسان، جاندار غیرانسان، چیز و مکان) قرار می گیرند. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشاندن در سه مقوله معنایی کنشگر، ویژگی (انسان، چیز و مکان) و ابزار قرار می گیرند. نتایج بررسی ها همچنین نشان می دهند که چندمعنایی واژه های مختوم به ستاک حال پوش ناشی از 4 عامل مختلف است. عامل اول دووجهی بودن ستاک پوش (از مصدرهای دو فعل مجزای پوشیدن و پوشاندن( است. دومین عامل بسط استعاری معنای پوشاندن است که در برخی واژه ها معادل با پنهان ساختن و افشا نکردن است و نه پوشاندن فیزیکی. سومین عامل حذف موصوف است که موجب می شود صفت همراه آن به اسم تبدیل شود. عامل چهارم وام گیری است که در بسیاری از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دیده می شود.