مطالب مرتبط با کلیدواژه

ستاک گذشته


۱.

تحلیل فرایند های واجی فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فعل زبان فارسی فرایند آوایی ستاک گذشته تعامل واج شناسی و ساخت واژه خوشه پایانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۳ تعداد دانلود : ۹۰۴
در این پژوهش، با تحلیل فرایند های واجی ستاک گذشته در زبان فارسی بر حسب میزان پیچیدگی و تعداد قاعده هایی که برای تبدیل به ستاک گذشته، بر ستاک حال آنها انجام می شود، این فعل ها را به انواع تک قاعده ای، دو قاعده ای، سه قاعده ای و چهار قاعده ای تقسیم کرده ایم. در هر یک از این دسته ها، یک قاعده، از نوع ساخت واژی ستاک گذشته و بقیه، قاعده های آوایی هستند. پژوهش حاضر، بیانگر آن است که علاوه بر عناصر واج شناختی مانند محدودیت واجی، محدودیت واج آرایی در خوشه پایانی و محدودیت خوشه و هسته هجا، عنصر ساخت واژی نیز در شکل گیری ستاک گذشته، مؤثر است. این پژوهش، تعامل دو حوزه واج شناسی و ساخت واژه را نشان می دهد. در این جستار، نشان داده ایم که ستاک گذشته نشان دار، با افزودن عامل ماضی ساز- که به صورت tنمود می یابد- به دست می آید. با فرض کردن tبه جای Dدر این پژوهش، در مواردی که ستاک حال به همخوان بی واک ختم می شود، از اِعمال قاعده های بیشتر، جلو گیری کرده ایم. فرض جلو گیری از اِعمال قاعده بیشتر، دارای توجیه اقتصادی است. این مقاله نشان می دهد که تقسیم فعل های فارسی به دو دسته بی قاعده و با قاعده، نامعقول است، تشکیل ستاک فعلی در همه فعل های فارسی، نظام مند و دارای قاعده است و تفاوت این فعل ها در تعداد و نوع قواعدی است که بر آنها اعمال می شود.
۲.

ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان کامل ستاک گذشته نمود کامل شناسه زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۴۷۲
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
۳.

فرایند درهم شدگی در دگرگونی واجی ستاک های گذشته با پایانه «- شت»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درهم شدگی ستاک گذشته آواشناسی تعاملی ادغام جهش واجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۷۰
در بسیاری از زبان های ایرانی- از جمله فارسی- ستاکِ گذشته، در ریشه برخی فعل ها که پس از یک واکه، مختوم به /r/ هستند، در حالتی به /-št/ ختم می شود که /r/ از ساختمان آن ها حذف می گردد. با توجه به اینکه پایه بنیادین ستاک گذ شته ساز، تکواژ /t-/ است که طی فرایندهای واژ-واجی، به صورت تکواژگونه های مختلفی نمود می یابد، نگارنده بر آن شد تا روند ساختار این تکواژ ویژه را، که در پژوهش های پیشین نادیده گرفته شده و یا به درستی تبیین نشده بود، بررسی و تحلیل نماید. هدف نگارنده تحلیل و تبیین روند ساختار این تکواژ ویژه روی پایه بنیادین ستاک گذ شته ساز، تکواژ /t-/ است که در پژوهش های پیشین  نادیده گرفته شده یا به درستی تبیین نشده بود. فرض پژوهش از این قرار است که در خوشه همخوانی نخستی که /rst / بوده، فرایند درهم شدگی [r] واکرفته در [s] صورت گرفته و به پدیدآیی صدای واج شده / š / انجامیده است. با بهره گیری از الگوی آواشناختی-محور در دگرگونی واجی شامل برنامه ریزی حرکتی در تولید گفتار، آیرودینامیک گفتار، ساز و کار حرکت بخش های دستگاه گفتاری و ادراک گفتار و به ویژه آواشناسی تعاملی، هر دو رویکرد درزمانی و هم زمانی مورد نیاز، چه برای تحلیل و چه برای استخراج شواهد به کار گرفته شده است. داده های پژوهش، همه ستاک های گذشته دارای این موضوعیت در زبان فارسی بوده اند. شواهد نظری و تجربی، هم در داده ها و هم در دیگر نمونه های تاریخی یا به روز، تأییدکننده درستی فرضیه در پیدایی واج /š/ در ستاک گذشته فعل و حذف /r/ از پایه آن به سبب درهم شدگی /rs/ بودند. یکی دیگر از یافته های پژوهش، این است که تکواژگونه زیرساختی این دسته از ستاک ها می بایست /st/ بوده باشد. پیشنهاد می شود این یافته در پژوهش های آینده، به صورت آزمایشگاهی نیز بررسی شود. 
۴.

توصیف دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش بهدینی کرمان دستگاه فعل ساخت کنایی مصدر ستاک حال ستاک گذشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
گویش بهدینی ازجمله گویش های مرکزی ایران است که دری زردشتی یا گورونی نامیده می شود. این گویش خود دربردارنده دو گونه بهدینی یزدی و بهدینی کرمانی است که برخلاف شباهت های بسیار، تفاوت هایی نیز میان آنها وجود دارد. به نظر می رسد در این گویش واژه ها و اصطلاحات دینی زردشتی دخیل از زبان های اوستایی و پهلوی ساسانی، فراوانی وجود داشته باشد. در پژوهش پیش رو دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمانی بررسی شده است. روش کار میدانی (مصاحبه) و کتابخانه ای بوده است. با استفاده از روش های مصاحبه و مکالمه خودانگیخته از گویشوران جمله ها و واژه های مورد نظر پرسیده شد و یا به گونه غیرمستقیم با انجام گفتگوهای هدف دار جملات و واژه های مورد نظر ضبط گردید. پس از بررسی، مشخص شد در دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان، ساختارهایی همچون ساخت کنایی حفظ شده است. همچنین، فعل در گویش بهدینی کرمانی دارای دو ستاک حال و گذشته است و علامت مصدری در گویش بهدینی کرمان پسوند ( mo:n-) است.
۵.

تحلیل تکواژگونگی ستاک گذشته فعل در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ستاک گذشته تکواژگونگی ستاک ادغام همجوشی مکمل گونگی رقابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
در پژوهش حاضر، تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی در چارچوب صرف توزیعی (سیدیکی، 2009) بررسی می شود. هدف ارائه تحلیلی از تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی است که مقرون به صرفه باشد. از این رو برای پاسخ به پرسش های پژوهش، 193 فعل (ستاک های حال و گذشته افعال) جمع آوری شد و بر اساس قاعده مندی یا تنوع در صورت ستاک های گذشته شان بررسی و تحلیل شدند. در تحلیل داده ها، این نتیجه حاصل شد که رویکرد عام و اقتصادی این است که ستاک های گذشته فعل فارسی، به عنوان واحدهای واژنامه ای، از فهرست واژنامه زبان فارسی انتخاب می شوند و با رقابت بین این واحدها و سپس انتخاب واحد برنده متناسب با بافت نحوی، در  گره هدف در ساخت درج می شوند. همچنین شکل گیری آن ها با حرکت ریشه واژگانی فعل/ ستاک حال به سمت هسته نقشی v و ادغام با آن و نیز با مشخصه زمان گذشته (در ساخت نحوی جمله/ گروه فعلی) آغاز می شود. در ادامه، ترکیب حاصل از طریق سازوکارهای هم جوشی و مکمل گونگی به عنوان یک مدخل واژگانی نمود آوایی پیدا می کند و در نهایت، به عنوان واحدهای واژنامه ای در واژنامه ثبت می شود. اما این محدودیت وجود دارد که در صورت مسدودشدن جوش خوردگی ریشه فعلی با وند گذشته، تصریف قاعده مند روی دهد، یعنی شکل گیری ستاک گذشته افعال باقاعده، با معرفی مشخصه نقیض گذشته ([past] ¬ ) و عدم هم جوشی این مشخصه با ریشه فعلی همراه است. در نتیجه، تولید ستاک گذشته فعل قاعده مند به واسطه پیوند وند گذشته با ستاک حال فعل و نه از طریق انتخاب از واژنامه زبان فارسی است. درمجموع، اشتقاق تمام ستاک های گذشته افعال را می توان به شیوه ای یکسان از طریق حرکت و ادغام و هم جوشی، البته با توجه به محدودیت مذکور، تبیین کرد. در این رویکرد تحلیلی، دیگر نیازی به تبیین تنوع در صورت ستاک های گذشته براساس شرایط واژ-واجی و تمرکز بر قواعد بازآرایی متعدد و ذکر استثنائات برای هر فعل یا طبقه ای از افعال بی قاعده نیست.