فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Teacher written feedback (TWF) has received growing attention from researchers and teachers. Although TWF arguably targets multiple dimensions of students’ writing, research to date has largely focused on the relationship between written corrective feedback and language development. More research is needed to understand TWF more holistically and as a two-way social process (Storch, 2018). As such, it is important to understand students’ perspectives on TWF in different instructional contexts. The present study explores Vietnamese EFL students’ perceptions of TWF practices and their preferences for TWF. Data was collected from 97 English-major students in a Vietnamese tertiary setting by means of a questionnaire and follow-up interviews. The findings show that while TWF tended to weigh more on the linguistic end of the form-meaning continuum, students preferred TWF to target both form and global issues of content/idea development and writing style. However, students were divided in their preferences for comprehensive/selective feedback and for direct/indirect feedback. Although students were aware of the necessity of revising their writing upon reception of feedback, they reported different post-feedback actions. Above all, students’ preferences and expectations were underpinned by their own beliefs about the values of TWF that encompass both cognitive/non-cognitive and affective dimensions. The study offers important pedagogical implications for planning written feedback in writing instruction.
توصیفی رده شناختی از تصریف فعل در زبان لارستانی بر مبنای فرضیه پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضربررسی رده صرفی ساختمان فعل در زبان لارستانی بر اساس پارامترهای مطرح شده رده شناختی در "فرضیه پیوندی" است. طبق این فرضیهانتساب یک زبان به پیوندی و یا تصریفی دو همبستگی و یا به بیانی دیگر دو پیش فرض آزمودنی را تلویحآ در درون خود دارد: نخست آنکه پیوندی و یا تصریفی بودن ویژگی است که می بایست در تمام سطوح و مقوله های ساخت واژی آن زبان دیده شود و مختص به یک مقوله و یا ساخت خاص نمی باشد؛ و دیگر آنکه پیوند و تصریف مفاهیم اولیه نیستند، بلکه هر یک متشکل از زیر ویژگیهای دیگری است که می بایست با یکدیگر همبستگی داشته باشند. به منظور بررسی این فرضیه، ابتدا اجزای ساختمان فعل در رابطه با مفاهیمی همچون شخص، شمار، زمان، نمود، وجه، نفی ، نهی و نشانه مصدر در زبان لارستانی معرفیمی گردند و در نهایت به منظور آزمودن اعتبار فرضیه پیوندی، دو پیش فرض مطرح شده در این فرضیه در سطح تصریف فعلی مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج حاصل از این بررسی موید فرضیه پیوندی در این زبان تأیید نیست و بر این اساس به کار گیری اصطلاحات پیوند و تصریف در توصیف نظام صرفی این زبان راهگشا نمی باشد
A Logogenetic Delve into Attitudinal Meanings in Native vs. Non-Native Discussion Section of Research Articles(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۷, Autumn ۲۰۲۱
65 - 81
حوزههای تخصصی:
Using evaluative language has been considered as the significant predictor of academic writing success in second and foreign language research. Such an importance paved the way for the current study to investigate the use of the APPRAISAL tool, namely ATTITUDE resources, in the research articles (RAs) written by native (N) and non-native (NN) writers, focusing on the discussion sections. A qualitative corpus selection resulted in choosing 30 RAs written by American writers and 30 authored by Iranian writers. Two coding schemes were used: one for discussion boundaries based on Kanoksilapatham’s (2005) discussion move structure, and the modified version of APPRAISAL theory (Xu, 2017) for identifying attitudinal resources. The corpus analysis revealed that academic writers preferred to use a great number of inscribed ATTITUDE resources, that is, APPRECIATION tools compared to JUDGMENT. There was also a significant difference between N and NN sub-corpora in using attitudinal resources, highlighting that the language of N RAs contained more authorial stance of ATTITUDE compared to NN sub-corpus. However, the use of idioms as evoked ATTITUDE was found to be frequently applied by NN authors. The findings of the study contributed to the significance of using evaluative language in academic writing through which the writers can make a dialogic interaction with readers and enhance their critical stance by involving them in the argument.
به سوی ره یاری (کوچینگ) نشانه شناختی (مکتب پاریس): تغییر و تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در فضای دنیای ترامدرن، نقاط اشتراکی میان نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس)، که با حوزه های دیگری ازجمله زبان شناسی درهم تنیده است، و ره یاری می بیند. مسئله و فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که نشان دهد نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس) می تواند بخشی از یک چارچوب نظری فراگیر را برای مفهوم سازی ره یاری و گسترش آن به منزله یک گرایش و رشته دانشگاهی ارائه دهد. بنابراین، نگارنده با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی بر مبنای کاربست پاره ای از آراء فونتنی (Fontanille, 2003, as translated by Bostic, 2006) در تحلیل و حل مسئله یک داده موردی از مراجعان خود در ره یاری، و با معرفی اصطلاح «خودنوردی» که در ایران وضع و ثبت کرده است به بررسی این مسئله و فرضیه می پردازد. هدف فعلی و آتی مطالعه پیش رو این است که به منظور کاربردی ترکردن زبان شناسی (انواع و زیرشاخه های آن)، نشانه شناسی (انواع آن و حوزه های دخیل در آن)، و سایر حوزه ها، نهادها، فعالان، مهارت ها و علوم ممکن و محتمل، فرایند گفتمانی ره یاری را به منزله موضوع و پیکره مطالعات ترارشته ای در سطح مقدماتی معرفی کند تا نهایتاً بستر بومی سازی رشته دانشگاهی، گرایش، و حرفه جدید ره یاری و متعاقباً آموزش و پژوهش ره یاری و تربیت ره یار فراهم شود: به نوعی بومی سازی، کارآفرینی و اشتغال زایی. دستاورد اصلی پژوهش حاضر این است که با اشاره به شباهت های موجود میان نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس) و ره یاری، و با ارائه مدلی مبتنی بر «خودنوردی»، مقدمات ره یاری نشانه شناختی را در سطح آکادمیک در ایران پیشنهاد می دهد. به علاوه، ره یاری نشانه شناختی می تواند به زایش تعامل یا نقاط اشتراک ازیک سو با دیگر حوزه ها، نهادها، فعالان، مهارت ها و علوم ازجمله کاربردگرایی، زبان شناسی آموزشی، نشانه شناسی آموزشی، تغییر، تحول، علوم شناختی، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی، آموزش زبان، ارتباطات، مدیریت، توسعه منابع انسانی و سازمانی، راهبری، ادبیات، سینما و تئاتر، و موارد دیگر، و ازسویی دیگر، با انواع ره یاری نظیر زبان شناختی، معنی شناختی، هستی شناختی، یکپارچه، وجودی، روایی، شناختی، زبان پاک، انرژی بنیادی، برنامه ریزی عصبی زبانی، آکادمیک، رشد، هوش هیجانی و جز آن بینجامد که در فضای محدود این نوشته به این امر پرداخته نمی شود.
An Exploratory Study of Iranian EFL Teachers’ Agency: Conceptions and Practices(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
71 - 80
حوزههای تخصصی:
The need for a strong educational system is felt more than ever due to globalization. In this respect, teacher agency has an important role in educational change. This qualitative meta-study, therefore, addressed the attitude of the teachers towards agency and the way they enact agency to facilitate learning process. To this purpose, the needed data were gathered from the narrative of life, professional history and class observations of five English teachers in Iranian context. Then, based on the Grounded Theory Approach, the data were analyzed and the obtained results showed that teachers’ pre-teaching and during teaching processes were made up of complex relationships among different resources; that is, teachers’ life ideology (their perception towards themselves and their job) and financial status. At the same time, the results revealed that teachers’ instruction experiences highly affect both their magnification of agency and their decision-making processes. It was further seen that agency was not stable at all, meaning that social factors and environmental conditions played important roles in shaping teacher’s agency.
بررسی پیوند آواشناسی و معناشناسی در موسیقی آوازی بر مبنای مقایسه ی آوازهای دشتی و ماهور ردیف آوازی عبدالله دوامی: رویکردی زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی عناصر آوایی و معنا در موسیقی آوازی از منظری زبان شناختی، بر مبنای مقایسه ی دو نمونه آواز دشتی و ماهور برگرفته از ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی پرداخته است. هدف از این پژوهش تشخیص عناصر آوایی (تولیدی) تأثیرگذار و چگونگی استفاده از آن ها در زنجیره ی آوایی آوازها باهدف انتقال هرچه بهتر حس هر آواز و مضامین اشعار استفاده شده در ساختمان گوشه هاست. در اینجا مشخصه های آوایی تولیدی مانند زیروبمی، کشش، وزن و عناصری مانند سکوت و نوع هجا را در هر آواز مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج نشان داد که ساختمان آوایی گوشه ها، همانند ساختمان آوایی جمله ها در زبان، از الگوهایی ثابت و از پیش تعیین شده تبعیت می کنند و رخداد عناصر آوایی، با کیفیتی خاص و در جایگاه های تعیین شده در ساختار ملودیک گوشه، باعث انتقال و برانگیختن حس و معنای خاص در شنونده و تقویت مضامین شعری می شوند؛ به طوری که آواز دشتی در مقایسه با آواز ماهور با استفاده ی بیشتر از زیروبمی افتان، حفظ روند زیروبمی در گستره ی هجا، استفاده چشمگیرتر از عنصر سکوت و تمایل به استفاده از سکوت های طولانی تر، بهره بردن فراوان از کشش واکه ای، سرعت پایین تر ملودی گوشه ها و درنتیجه وزن و ریتم کندتر گوشه ها حس اندوه را به شنونده القاء می کند.
وئیکرد بانی گمنام کشاورزی و پیشوای طبقه دهقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اساطیر ایرانی کمتر نام و نشانی از وئیکرد می یابیم و در اندک متون بازمانده از ایران پیش از اسلام، به اختصار به این نکته که او برادر هوشنگ است و بانی امر کشاورزی که لقب پیشدادی نیز داشته، بسنده شده است. در متون اسلامی نیز با وجود آنکه از او به عنوان پیامبر یاد شده، اما چندان خبری از او نیست و ابوریحان بیرونی شاید از معدود نویسندگانی باشد که قدری مبسوط تر به این شخصیت توجه کرده و زمینه را برای ارائه فرضیاتی درباره او، خاستگاه، وظایف و نسبتش با طبقات اجتماعی فراهم آورده است. او با یکی انگاشتن دهقانی و کتابت، طبقه دهقانان را هم شأن طبقه دیبران دانسته و ستاره تیر (عطارد) را ستاره ویژه نویسندگان و دهقانان برشمرده است. این مقاله بر آن است ضمن بررسی پایگاه طبقه دهقانان و نقش آنان در انتقال فرهنگ و ادب ایران باستان به دوران اسلامی و نسبت ایشان با طبقه دبیران و قشر فرهیخته جامعه ایرانی، به تحلیل نقش وئیکرد و جایگاه او پرداخته، تا شاید از این رهگذر بتواند دلایل گمنامی این شخصیت اسطوره ای را دریابد.
چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مباحث مربوط به چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی پرداخته است. در چارچوب های ارجاع زمانی آنچه بیش از همه آشکار است پراکندگی نظری است. مقاله حاضر با نگاه به زبان فارسی، مروری بر رویکردها و مسائل اصلی این حوزه داشته است؛ مشاهده شده که در این زبان، میان حوزه های مکان و زمان رابطه وجود دارد؛ اما اگرچه مثال های عمده ای از بیان زمان براساس مکان یافت می شود، این رابطه یکسویه نیست و توضیح مکان براساس زمان نیز در این زبان ممکن است. مثال هایی از زبان فارسی برای مفاهیم نظری مرتبط، هم چون انگاره های خود متحرک و زمان متحرک، تسلسل الف و ب و چارچوب های اشاری، پی در پی و خارجی ارائه شده است و با نظرسنجی از گویشوران این زبان، مشخص شده معنی زمانی «جلوتر» در فارسی برای بیشتر گویشوران معادل «زودتر» بوده است. درخصوص کاربرد چارچوب های ارجاع مکانی در حوزه زمان نکاتی مطرح شده و نگاهی انتقادی به بحث استعاره درخصوص ارجاع زمانی نیز ارائه شده است.
گونه شناسی گفتارهای قالبی در چرند و پرند دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار قالبی شده بخشی از یک زبان است که می تواند حامل معانی و مصادیق متعددی باشد. گفتارهای قالبی شده معمولاً به صورت ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدها و بیشتر در زبان محاوره به کار می روند و نقش مؤثری در ارتباط های اجتماعی و گسترش زبان از لحاظ ساختاری و مفهومی دارند و بخشی از هویت، فرهنگ و تاریخ هر جامعه هستند که شناخت آن ها موجب شناخت بهتر فرهنگ، زیرساخت ها و تحولات زبانی هر جامعه زبانی می شود و تحلیل آن ها در یک متن نیز موجب شناخت بهتر زوایای پنهان و سبک آن متن می شود. در مقالات دهخدا، گونه های مختلفی از گفتارهای قالبی وجود دارد که در بطن هر یک از آن ها، مفاهیم عمیق اجتماعی، فرهنگی و زبانی نهفته است که شناخت آن ها به شناخت سبک و زبان مقالات دهخدا و جامعه روزگار او کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر که با روش کیفی (تحلیلی توصیفی) انجام می شود، تحلیل و بازشناسی گونه های قالبی شده در چرندوپرند دهخدا در سه دسته ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدهاست. این پژوهش به منظور بررسی کاربرد این ساخت ها در چرندوپرند و تأثیر آن ها بر زبان و سبک این مقالات انجام می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دهخدا با استفاده از این ساخت های قالبی، اوضاع و شرایط جامعه خود را ترسیم کرده و مطالبش را با سرعت و در عین حال به صورت فشرده و عمیق به مخاطب منتقل کرده است. استفاده از این ساخت ها موجب شده تا نثر چرندوپرند به زبان محاوره ای نزدیک شود. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اصطلاحات و زبان زدها (220 مورد)، کنایه (81 مورد) و ضرب المثل (51 مورد)، به ترتیب پرکاربردترین گونه های ساخت های قالبی در مقالات دهخدا هستند.
تلاقی نمادها و مفاهیم دریدایی در رمان هرگز رهایم مکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
107-126
حوزههای تخصصی:
هرگز رهایم مکن ( 2005) رمانی از نویسنده انگلیسی‑ژاپنی، کازو ایشی گورو، است. رمان های ایشی گورو از نظر ساختار، طرح و مضامین با یکدیگر متفاوت اند. هرگز رهایم مکن یکی از رمان های معروف علمی تخیلی اوست که محور اصلی آن، نقد هنجارهای اجتماعی جامعه است. این رمان که از نگاه یکی از شخصیت ها به نام «کتی» روایت می شود، به زندگی دانش آموزان مدرسه شبانه روزی «هیلشم»می پردازد. کتی دختری ستم دیده است که سال های زیادی را زیر چتر قوانین ناعادلانه مدرسه سپری کرده است. پژوهش حاضر در پی بررسی این رمان از دیدگاه ساختارشکنی است. مسأله قابل توجّه در این مقاله، اشاره به مفاهیم ساختارشکنانه بر اساس نظریّه دریدا، فیلسوف فرانسوی و بنیان گذار استراتژی ساختارشکنی، است. اگرچه رمان های ایشی گورو از جنبه های بی شماری موردمطالعه قرارگرفته اند، اما موارد بسیار کمی وجود دارد که در آنها به بررسی مفاهیم و مضامین پساساختارگرای موجود در آثار ایشی گورو پرداخته شده است. ازاین رو، در تحقیق حاضر سعی شده سه مفهوم ساختارشکنی یعنی «رابطه دلبخواهی بین دال و مدلول»، «تقابل های دوگانه» و «مرکز زدایی» در رمان هرگز رهایم مکن بررسی شود. مقاله پیش رو با به کار گیری نظریّه ساختارشکنی دریدا به این موضوع می پردازد که چگونه با استفاده از مفاهیم یادشده، این رمان نمادهای پیچیده ای را به مخاطب معرّفی می کند که خودِ آنهاارائه دهنده لایه های مختلف معنایی و گاه ضدونقیضی هستند. درنهایت، این مطالعه نشان داد که معانی متفاوت و متضاد این نمادها از طریق رابطه دلبخواهی بین دال (نشانگر) و مدلول، تقابل های دوگانه و مرکز زدایی ساخته می شوند.
جامعه شناسی رئالیسم جادویی در رمان «اهل غرق» اثر منیرو روانی پور
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
20-5
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی و تحلیل محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی در پرتو الگوی هَیَجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89 - 122
حوزههای تخصصی:
در کتاب های درسی تاریخِ زبان فارسی آنچه اهمّیّت دارد، انتقال دانش به دانشجویان است و باوجودآنکه توجّه به نیازهای مرتبط با یادگیری مخاطبان و ویژگی های شخصیتی آنان در تهیّه و تدوین این کتاب ها اهمّیّت زیادی دارد، در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شود. ازجمله این نیاز ها که باید به آنها توجّه داشت، هیجانات و حواس دانشجویان و تأثیر زیادی است که این مؤلفه های روان شناختی در یادگیری آنان دارد. الگوی «هَیَجامَد» برگرفته از دو واژه «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات حاصل از استفاده از حواس در فرایند یادگیری توجّه دارد و سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) را شامل می شود. در پژوهش حاضر به منظور کیفیّت بخشی محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی، 5 کتاب تاریخ زبان فارسیِ مطرح در سطح دانشگاهی شامل کتاب های تاریخ زبان فارسی (خانلری)، تاریخ زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ مختصر زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ زبان فارسی (باقری) و تاریخ زبان های ایرانی (رضایی باغ بیدی) با استفاده از سیاهه محقّق ساخته بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و به منظور مقایسه سطوح مختلف هَیَجامَد در این کتاب ها، داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون «خی دو» تحلیل شدند. نتایج حاصل، حکایت از آن دارد که تفاوت معناداری میان بهره گیری از الگوی هَیَجامَد در کتاب های تاریخ زبان فارسی وجود دارد و از این منظر می توان کتاب های تاریخ زبان فارسی را آسیب شناسی کرده و به نتایج قابل توجّهی در بازنگری این کتاب ها دست یافت. به نظر می رسد بهره گیری از این الگو در تهیّه و تدوین منابع آموزشی تاریخ زبان فارسی، یادگیری آسان و سریع تری را برای مخاطبان رقم بزند و با درگیری هیجانات و حواس آنان در حین یادگیری مطالب بهتر در حافظه بلندمدّت دانشجویان ثبت شود.
پسوندهای فریب کار زبان فارسی (ناگفته هایی درباره ساخت واژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این گفتار ساخت واژه در زبان فارسی است. در این گفتار به واژه های مشتق پسوندداری پرداخته می شود که مطابق قاعده معمولی ساخت واژه زبان فارسی، قابل تحلیل نیستند، بلکه شیوه و روش خاصی را دنبال می کنند، درواقع جزئی از واژه های تاریخی زبان فارسی هستند و روش تاریخی ساخت واژی بر آنها حاکم است. این پسوندها عبارت اند از: -ار، -سار، -یار و -مان. ازآنجایی که تشخیص کارکرد این پسوندها در واژه های مشتق در تجزیه و تحلیل کار چندان آسان نمی نماید، در اینجا با عنوانِ «پسوندهای فریب کار» نام گذاری شده اند. طرح کردن این نمونه ها به پژوهشگران زبان فارسی کمک می کند تا از مسائل جزئی و ساده زبان، چشم پوشی نکنند و آنها را در کار بررسی زبان و به ویژه ساخت واژه و واژه سازی زبان فارسی هوشیار کند. اساساً بررسی های زبانی نیازمند این چنین ریزبینی های دقیق است.
مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان: بررسی ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله دستوری شمار در نگاه اول به نظر ساده انگاشته می شود. اما درواقع بحثی پیچیده است که در زبان های دنیا تنوع ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان با رویکرد رده شناختی است. پیکره پژوهش حاضر از داده های موجود در پایگاه داده های طرح اطلس زبان شناسی ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست انجام است استخراج شده است. در تمام داده های زبانیِ پیکره پژوهش، ارزش نظام شمار به دو ارزش مفرد و جمع تقسیم می شود. در داده های زبانی کل پیکره پژوهش، شمار مفرد بدون نشانه و شمار جمع دارای نشانه است. نشانه های جمع به صورت پسوند به اسم مفرد می پیوندد بنابراین ابزار زبانی مورد استفاده برای نشانه گذاریِ شمارِ جمع در داده های زبانی پیکره پژوهش از نوع ابزار ساخت واژی است که از مرسوم ترین راهبردهای نشانه گذاری جمع در زبان های دنیا محسوب می شود. بررسی داده های زبانی نشان می دهد که در کنار راهبرد ساختواژی، راهبرد نحوی نیز برای رمزگذاری مقوله شمار در این گونه های زبانی به کار می رود.
تحلیلی گفتمان شناختی بر طیف های نقشی گفتمان نماها در نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی در مدیریت گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
91 - 116
حوزههای تخصصی:
نقش های منظورشناختیِ قدرتمند و گوناگونِ گفتمان نماها، معنای واژگانی آنها را در گفتمان بی اعتبار می کند. نتیجه این فرایند، حساسیتِ گسترده این عناصر گفتمانی در پیوند با متغیرهای بافتی است. نقش ها و راهبردهای دقیقِ گفتمان نماها فقط در چارچوب هدف های ارتباطی خلاق، آشکار می گردد. بنابراین، به باور پژوهشگران، بررسی نقش گرایانه آنها در بافت اجتماعی، کاربردی ترین روش مطالعه آن هاست. مبانی معرفت شناختی این پژوهشِ توصیفی، کیفی و اکتشافی مشتمل بر تحلیل دیدگاه های پژوهشگران به نام و تجزیه و تحلیل منظورشناسانه پیکره خلاق و پیچیده متون نقد ترجمه است. این پژوهش با بهره گیری از الگوهای گفتمان شناختی فریزر (Fraser, 2006) و برینتن (Brinton, 1996) به تجزیه و تحلیل طیف های گوناگون نقشی گفتمان نماها در متن های نقد ترجمه، طی سه دهه و بر پایه نمونه برداری تصادفی خوشه ای پرداخته است. در این پژوهش، الگوی طیفِ نقشیِ شش وجهیِ مدیریت گفتمان در حوزه نقد ترجمه کشف گردید که پیش تر در کتاب های دستور و فرهنگ لغت ها بحث نشده و از دستاورد های این مقاله هستند. یافته کاربردی پژوهش حاضر این است که معنای گزاره ای گفتمان نماها در نتیجه فرایند کاربردی شدگی به شدت تغییر می یابد؛ دارای نقش ها و رفتارهای منظورشناختی می گردد؛ و سرانجام طیف نقشی چندگانه تعاملی گفتمان نماها را به وجود می آورد. این طیف نقشی، تحت تأثیر استنباط های پیچیده و خلاق قرار گرفته و همیشه در حال دگرگونی، تحول و گسترش است. در پایان، کاربردهای گوناگونی نیز تحلیل و پیشنهاد گردید.
فضایِ گفتمان در نمایش نامه افول، نوشته اکبر رادی، با تکیه بر تئوری استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای گفتمان از جمله کلیدی ترین عناصر موجود در انتقال مفاهیم در هر متن نمایشی است. این مقاله بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که استعاره ها چگونه می توانند زمینه گفتمان درباره مسائل اجتماعی و تاریخی باشند و چه کارکردی در نمایشنامه به منزله یک فُرم زبانی دارند. بر این اساس از نظرات جورج لیکاف و زولتان کوچش استفاده کرده و نشان داده ایم که چگونه استعاره ها، که ریشه در زبان و فرهنگ دارند، به شکل گیری فضای گفتمان کمک می کنند. لیکاف و کوچش فضای گفتمان را حاصل تعامل میان ذهن، بدن و بافت فرهنگی که کنشگران در آن حضور دارند، می دانند. بنابراین، در یک متن نمایشی ما با ترکیبی از تعامل میانِ ذهن نویسنده و مخاطب و همچنین، تجربه ها و انتزاع هایِ جسمی و ذهنی هر دو روبه رو هستیم. همچنین، بافتی که در آن نمایش نامه شکل می گیرد و بافتی که در آن نمایش نامه فهم می شود عنصری اساسی است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اکبر رادی با استفاده از استعاره ها و زمینه های فرهنگی و تاریخیِ متن، فضای گفتمانی چندگانه و استنباطی را در نمایشنامه افول پدید آورده است. به این شکل که در یک سطح با استعاره هایِ زبانی روبه رو هستیم که در ساختار متن (دیالوگ ها، اتمسفر و شخصیت پردازی) عمل می کنند و در سطحِ بالاتر با استعاره های مفهومی روبه رو هستیم که از طریقِ برقراری روابط میانِ عینیتِ نمایش نامه و تجربه های مخاطب عمل می کند و فضایِ گفتمان متن را در فضایِ ذهن مخاطب ادغام و فضای گفتمانِ تازه ای را پدید می آورد
پردازش زمان دستوری: بازنمود ذهنی زمان مطلق و نسبی در فارسی و انگلیسی از رویکرد روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری در فارسی و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از زبان انگلیسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری (اعم از مطلق و نسبی) با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه (dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد جملات حاوی زمان دستوری مطلق حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ اجرایی و نیز جملات حاوی فعل آینده همراه با «خواستن» سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد و نیز افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که تنها یک کارکرد بر آن ها مترتب است، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون های جانبی اول و دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های مختلف مطلق و نسبی تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که سابقاً قابل مشاهده بود از بین رفته است. دستاورد پژوهش حاضر این است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و آموزش زمان هایی را که بار شناختی بیشتری را بر ذهن متحمل می کنند در فرایند آموزش به تأخیر انداخت.
نوع شناسی مکان در رمان ملکوت از بهرام صادقی با رویکرد نشانه - معناشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر معناآفرینی در ادبیات داستانی، عنصر مکان است. نویسنده از طریق کاستن از معنای ارجاعی و عینی مکان، از این عنصر به منزله ابزاری مهم در خلق و تقویت معنای مورد نظرش بهره می جوید. مکان با توجه به میزان عینیت خود، در طیفی از معانی مختلف از ارجاعی تا انتزاعی سیر می کند. مکان های انتزاعی به دلیل ماهیت تخیلی و استعلایی خود می توانند در برخی از انواع ادبی جایگاه ویژه ای داشته باشند. این مقاله درپی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه معناشناسانه انواع مکان های ترسیم شده در رمان ملکوت از بهرام صادقی را بررسی کند و ضمن طبقه بندی این مکان ها، به این پرسش پاسخ دهد که ابزار مکان تا چه اندازه در خدمت القای معانی مورد نظر نویسنده بوده است. نتایج نشان می دهد بهرام صادقی در رمان ملکوت تلاش کرده است تا با بازآفرینی خلاقانه اسطوره آفرینش، به شکل ضمنی فضای یأس آلود حاکم بر جامعه در دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 را در اسطوره یادشده بازنمایی کند. او در مسیر اجرای این خواسته نگاه ویژه ای به عنصر مکان داشته است. از همین رو، با استفاده از فضاسازی های وهمناک و هول انگیز و با بهره گیری از انواع مکان های روایی، پدیداری، گردبادی و استعلایی، سرشکستگی، یأس و امیدهای ازدست رفته جامعه را به تصویر کشیده است.
معنی شناسی روایت، منطق موجهات و جهان های ممکن داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه جهان های ممکن، الگویی برای معنی شناسی روایت ارائه می کند. این مقاله بر کاربرد نظریه جهان های ممکن در معنی شناسی روایت با رویکردی بینارشته ای تمرکز دارد. فهم روایت بر اساس دیدگاه جهان های ممکن هدف و نتیجه عمده ای است که این جستار درپی تبیین آن است. در این نظرگاه پی رنگ تنها عبارت از جهان واقعیِ متنی نیست که رویدادهایی در آن رخ می دهد، بلکه شامل جهان های ممکنی است که بدون لحاظ کردن آن ها معنی شناسی روایت ناقص خواهد ماند. چنین دیدگاهی برگرفته از دلالت شناسی منطق موجهات است. بنابراین، برای تبیین این دیدگاه باید به منطق موجهات توجه داشت. نظریه های معنایی معاصر سه شاخه عمده دارد: معنی شناسی فلسفی، منطقی و زبانی. معنی شناسی زبانی از معنی شناسی صوری یا منطقی به مثابه یک منطق معنایی برای چگونگی مطالعه معنی استفاده می کند. در این جستار نشان داده می شود که معنی شناسی صوری در قلمروی معنی شناسی روایت نیز کاربرد دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، با لحاظ کردن دنیاهای درونی شخصیت ها، دنیاهای اذهان داستانی و جهان های ممکن گوناگون در خوانش متن، فهم کامل تر و عمیق تری از معنای روایت حاصل خواهد شد، زیرا داستان به مثابه یک نظام وجهی کامل درک می شود و بازنمودهای ذهنی شخصیت ها به منزله «جهان های ممکنِ یک نظام وجهی» درک می شوند. از مهم ترین دستاوردهایی که در پرتو نظر افکندن به معنای متن روایی بر اساس این الگو حاصل می شود، بازتعریفِ مفهومِ پی رنگ و نیز مفهوم تعارض داستانی است. برای توضیح عملی مباحث، دوگانه جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان از سیمین دانشور انتخاب شده است.
بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی: تحلیلی بر پایۀ رویکرد مفهوم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی بر پایه مراحل سه گانه (کاربردشناختی، واژگانی و ساخت واژی) رویکرد مفهوم محور می پردازد. پیکره این پژوهش 50 متن نگارش فارسی آموزان خارجی از کشورهای (چین روسیه عراق ازبکستان سوریه) در سطوح زبانی مقدماتی، میانی و پیشرفته است. فارسی آموزان یک ترم تحصیلی در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول 98-99 به یادگیری زبان فارسی پرداختند. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که آیا کاربرد مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان مبتنی بر مراحل رویکرد مفهوم محور بازنمایی یافته است یا خیر. بررسی و تحلیل نوشته های فارسی آموزان نشان داد که مفهوم آیندگی مطابق مراحل سه گانه رویکرد مفهوم محور در نوشتار فارسی آموزان سطوح مقدماتی تا پیشرفته بازنمایی یافته است. نتایج نشان داد که فارسی آموزان، در مرحله اول (کاربردشناختی) با مفهوم آیندگی آشنایی دارند و از دانش زبان اول خود برای درک و شناخت این مفهوم بهره می گیرند. آنها در سطوح زبانی بالاتر با یادگیری بیشتر زبان فارسی، علاوه بر داشتن مرحله واژگانی به مرحله ساخت واژی نیز می رسند و در بیان مفهوم آیندگی از صورت های متعددی نیز استفاده می کنند.