مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
معنای شعر
حوزه های تخصصی:
نگارنده در سطور ذیل، یکی از ابیات سعدی را مورد دقت نظر قرار داده است. وی تاش می کند تا با پاسخ به سؤالاتی پیرامون بیت: روان روشن سعدی که شمع مجلس توست/ به هیچ کار نیاید، گرش نسوزانی؛ به معنا و خوانش درست آن دست یابد. نویسنده در جهت رسیدن به هدف مذکور، ابتدا معنای بیت را از سوی برخی از شارحان مطرح می دارد و سپس اشاره ای به ضبط متفاوت این بیت در بعضی دست نوشته ها، می کند. در انتها، خوانش پیشنهادی خود را از بیت، پیش روی خوانندگان قرار می دهد.
آن بر سر گنجست که.... (جلب انتباه به ریزه کاری بیتی از سعدی)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو بیت «آن بر سر گنجست که چون نقطه به کنجی بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد » از سعدی شیرازی را مورد مداقه قرار داده است. از این رو، نخست دیدگاه شارحان پیرامون این بیت را بیان داشته و سپس، نظر خود را در شرح بیت اظهار می نماید. به زعم وی، سعدی در بیت مذکور گوشه چشم شاعرانه ای به یک سنت کتابتی و رسم الخطی روزگار خویش داشته و با تکیه بر آن، در کنار معنای اصلی، تصویر هنرمندانه دیگری را به ذهن القا کرده است. آن تصویر، به شیوه کتابت حرف گاف بازمی گشت که در آن روزگاران، شایع بود که بسیاری از کاتبان، برای نشان دادن تفاوت کاف و گاف، گاف را به ریخت همان کاف می نوشتند و آنگاه نقطه یا نقطه هایی روی آن می نهادند تا از کاف متمایز شود. اعتقاد نویسنده بر آن است که در کنار آن معنای اصلی بیت که کم و بیش مورد نظر شارحان است، این تصویر را به ذهن می آورد که وقتی نقطه بر سر کاف می نشیند، آن را گاف می کند. یعنی هر گاه نقطه بر سر کنج بنشیند، آن را گنج می گرداند. درواقع، نقطه ای که بر سر کنج نشسته است، بر سر گنج نشسته؛ درست چونان کسی که نقطه وار و کناره جویانه و خلوت گزینانه به کنجی می نشیند، چنین کسی هم بر سر گنج نشسته است.
هر باب ازین کتاب نگارین که برکُنی (بازخوانی بیتی از غزلهای سعدی)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد معنای واژه «برکُنی» و مصرع «هر باب ازین کتاب نگارین که برکُنی» را مورد کاوش و بازخوانی قرار دهد. وی در راستای این هدف، دیدگاه برخی از شارحان اشعار سعدی را پیرامون واژه «برکُنی» و معنای مصرع، بیان می دارد و در ادامه، به بیان دیدگاه خود می پردازد. به زعم نویسنده، واژه «برکُنی» به معنای از برکردن، حفظ کردن و به خاطر سرپردن نیست بلکه به معنای بازکردن، گشودن و برگشودن است که هم در شعر سعدی بتکرار آمده و هم فرهنگ نویسان در جای خود، ثبت کرده و معروف سخن شناسان است. به این ترتیب، نویسنده، معنای بیت مذکور را این گونه بیان می دارد که: «خواننده هر فصل این دفتر را که بگشاید از باب دیگر خوشتر و دلاویزتر است».
به سوری که دستانش چوبین بود... بررسی گمانه زنی ها درباره بیتی از شاهنامه و گمانه زنی برسری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ خرداد و تیر ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۲)
49 - 74
حوزه های تخصصی:
در بخشی از شاهنامه فردوسی که در اصطلاح شاهنامه پژوهان، «بخش تاریخی» خوانده می شود، در میان داستان های حکایتگر از روزگار شاهنشاهی ساسانیان، «داستان بهرام چوبیه» یکی از خواندنی ترین داستان ها به شمار می رود. محور نوشته حاضر، یکی از بیت های کلیدی و دشوار این داستان است که در یکی از بزنگاه های داستان نیز واقع شده و تاکنون نگاه بسیاری از خوانندگان شاهنامه را به خود کشیده و درباره صورت و معنای آن گماه زنی های گوناگونی صورت گرفته است. از این رو، نویسنده در نوشتار پیش رو، معنای بیت «به سوری که دستانش چوبین بود / چنان دان که خوانش نوآیین بود» از شاهنامه و اختلافی که بر سر فهم آن است را مورد توجه و مداقه قرار داده است. وی در راستای هدف مذکور، از برخی بازنوشتهای منثور شاهنامه سخن به میان آورده و دیدگاه برخی شارحان را درخصوص معنای این بیت بیان می دارد. وی در انتها، خوانش پیشنهادی خود را از این بیت ذکر می کند. به زعم وی، دستان به معنای دیگ یا دیگها یا ظروف غذاپزی و چیزی از قبیل است و گویا مضمون بیت فردوسی این باشد که: هرگاه در میهمانی دیگ های چوبین به کار رود، بدان که خودِ خوان بدیع و متفاوت با آنچه تاکنون دیده ای خواهد بود و میهمانی دیگرسان فراروی خواهی داشت و با خوراکی نامتنظر از تو پذیرایی خواهند کرد. نویسنده در نهایت، با بیان کنایه به کار رفته در این بیت، نوشتار را به پایان می رساند.
«صوفی نَپَسَنْدَنْد که خَمّار نَباشَد» (واژه «خَمّار» دَر نیمْ بیْتی از سَعْدیِ شیرازی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
167 - 175
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد معنای واژه « خَمّار » را در مصرع « صوفی نَپَسَنْدَنْد که خَمّار نَباشَد » بررسی کند. وی در راستای این هدف، دیدگاه برخی از شارحان اشعار سعدی را پیرامون واژه «خمار» و معنای مصرع، بیان می دارد و در ادامه، به بیان دیدگاه خود می پردازد
بررسی پیوند آواشناسی و معناشناسی در موسیقی آوازی بر مبنای مقایسه ی آوازهای دشتی و ماهور ردیف آوازی عبدالله دوامی: رویکردی زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی عناصر آوایی و معنا در موسیقی آوازی از منظری زبان شناختی، بر مبنای مقایسه ی دو نمونه آواز دشتی و ماهور برگرفته از ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی پرداخته است. هدف از این پژوهش تشخیص عناصر آوایی (تولیدی) تأثیرگذار و چگونگی استفاده از آن ها در زنجیره ی آوایی آوازها باهدف انتقال هرچه بهتر حس هر آواز و مضامین اشعار استفاده شده در ساختمان گوشه هاست. در اینجا مشخصه های آوایی تولیدی مانند زیروبمی، کشش، وزن و عناصری مانند سکوت و نوع هجا را در هر آواز مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج نشان داد که ساختمان آوایی گوشه ها، همانند ساختمان آوایی جمله ها در زبان، از الگوهایی ثابت و از پیش تعیین شده تبعیت می کنند و رخداد عناصر آوایی، با کیفیتی خاص و در جایگاه های تعیین شده در ساختار ملودیک گوشه، باعث انتقال و برانگیختن حس و معنای خاص در شنونده و تقویت مضامین شعری می شوند؛ به طوری که آواز دشتی در مقایسه با آواز ماهور با استفاده ی بیشتر از زیروبمی افتان، حفظ روند زیروبمی در گستره ی هجا، استفاده چشمگیرتر از عنصر سکوت و تمایل به استفاده از سکوت های طولانی تر، بهره بردن فراوان از کشش واکه ای، سرعت پایین تر ملودی گوشه ها و درنتیجه وزن و ریتم کندتر گوشه ها حس اندوه را به شنونده القاء می کند.