فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آندره مکین (Andreï Makine)، نویسنده روسی تبار مقیم فرانسه در رمان های اولیه خود، با لحنی غنایی و پر شور از غرب سخن می گوید. او غرب را بهشت گمشده ای می داند که جذاب و رویایی است و نمادی از هرآنچه مخالف روسیه روزگار کودکی اوست. به مرور، در پی مهاجرت به فرانسه، ایده آل اولیه در ذهنش درهم می شکند و واقعیت در برابرش رخ می نماید. بنابراین هرچه بیشتر در آثار او پیش می رویم، دو اصطلاح شرق و غرب بیش از پیش در هم می آمیزند، مبهم و گنگ می شوند و شور و شوق ابتدایی، جای خود را به نگاهی کاملاً انتقادی می دهد. آتلانتید روسی جای آتلانتید فرانسوی را می گیرد و نگاه نوستالژیک مکین در آثارش تجلی می یابد. در این میان، سفر، که درونمایه نوشته های اوست، دستمایه پرداختن به هویت، برخورد میان واقعیت و خیال، و مسایل پدیدآمده از برخورد میان دو فرهنگ و زبان می شود. این مقاله بر آن است تا به روند شکل گیری این نگاه انتقادی و چگونگی جایگزینی آتلانتید روسی به جای آتلانتید فرانسوی در آثار مکین بپردازد و تاثیر این نگاه را بر سبک او بررسی کند، سبکی که جادوی ادغام گذشته و حال، رویاها و واقعیت و پناه بردن به گذشته و خود را به دست رویاها سپردن است.
واژه سازی، وجه فراموش شده در ترجمه اصطلاحات علمی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سه بخشی، حضور مترجم را به واسطه تبدیل ها در متون روایی ترجمه شده از دیدگاه لوون- زوآرت بررسی می کند. در بخش اول (حری، 1387) به پیشینه بحث، مبحث تبدیل ها از دیدگاه کتفورد و وینی و داربلنه و به رویکرد لوون- زوآرت اشاره کردیم. زوآرت ضمن بررسی ترجمه آلمانی رمان دن کیشوت، دو الگو برای بررسی متون روایی ترجمه شده ارایه می دهد: الگوی تطبیقی و توصیفی. در الگوی تطبیقی (که در بخش اول و دوم آمد)، زوآرت اقلام دو زبان را در سطح خرد- ساختاری بررسی می کند. آنگاه، زوآرت بن ترجمه (بت) را کوچک ترین واحد معنادار ترجمه در نظر گرفته و سربن ترجمه (سبت) را واحد مشترک میان بن ترجمه ها معرفی می کند. سپس، زوآرت بر اساس رابطه میان بن ترجمه و سربن ترجمه دو زبان مبدا و مقصد، چهار رابطه ارایه می دهد: عدم تبدیل، مدولاسیون (تغییر بیان)، تعدیل و جهش. در مقاله دوم (حری، 1388)، انواع تبدیل های پیشنهادی زوآرت به تفصیل بررسی شد. در جستار کنونی تاثیر تبدیل ها در سطح خرد- ساختاری بر کلان- ساختار متون روایی در الگوی توصیفی بررسی می شود.
نمونه واژه های فارسی دری باقی مانده در گویش های جنوب خراسان درج شده در فرهنگ السامی فی الاسامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
السامی فی الاسامی یکی از کتب مهم و معتبری است که در لغت عربی به فارسی تالیف شده است. مؤلف این فرهنگ گاه در برابر یک لغت عربی و گاه برای چند لغت عربی که پشت سر هم ذکر کرده، واژه یا ترکیبی از فارسی دری به عنوان معادل بیان نموده است. در این پژوهش: تعدادی از این گونه واژه های فرهنگ السامی فی الاسامی که هنوز در گویش های زنده خراسان رواج دارد امّا دیگر در فارسی رسمی متداول نیست همراه با معنی و بعضاً ریشه یابی آن ها بیان شده و سپس شواهدی از متون کهن دیگر که مؤید معانی مورد نظر این واژه هاست، ذکر گردیده است. برخی از این واژه ها پیشتر در ذیل فرهنگ های فارسی آمده، امّا معنایی برای آن بیان نشده است.
مطالعه فرایند گفتمانی بیان آرزو در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کنش های زبانی که در تعاملات اجتماعی و گفت وگوهای روزمره در انواع زبان ها از جمله زبان فارسی نقش پررنگی دارد، آرزوکردن و بیان دعای خیر برای مخاطب است. آرزو ها در زبان فارسی با استفاده از ساختارهای خاص دستوری مانند جمله های فعلی دارای فعل التزامی، جمله های اسمی، شبه جمله ها و اصطلاحات دیگر بیان می شوند و دارای کاربردهای ویژه و گوناگون هستند. این ساخت ها و کاربردهای گوناگون در زبان های مختلف با یکدیگر مطابقت ندارند؛ لذا گویشوران غیر فارسی زبان در هنگام برخورد با این عبارت ها و اصطلاحات هم در فهم مطلب و هم در کاربرد آن ها دچار مشکل می شوند. بدین منظور و نیز برای رفع این مشکل، مطالعه ساختار این عناصر زبانی به نظر ضروری می رسد. آن ها می توانند برای ختم مکالمه، تشکر از مخاطب و واکنش به اظهارات او به کار روند. علاوه بر این در زبان فارسی شاهد آرزوهای غیر مستقیم و نیز گروهی هستیم که این مسئله از دیدگاه فرهنگی شایان توجه است. این مقاله علاوه بر ارائه ساختارهای دستوری آرزوها، به تفکیک آن ها از لحاظ معنایی و نیز کاربردی می پردازد و با ارائه مثال های مختلف می کوشد تا چگونگی کنش زبانی آرزو ها را در زبان فارسی روشن سازد.
بررسی و تحلیل کارکرد پادگفتمانی نامه های نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان عرصه ای برای تولید معناست و پادگفتمان به کارگیری ترفندها و شگردهایی از جانب گفته پرداز درجهت حمایت، ترمیم، تعدیل، تأیید، توجیه و تضمین گفته است. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین کارکرد پادگفتمان ها در برقراری ارتباط و نقش آن در فرایند تولید و تداوم معنا، مصادیقی از نامه های نیما یوشیج تحت بررسی قرار می گیرد تا با رویکرد نشانه معناشناختی، نشان داده شود که نیما در نامه هایش چگونه ازطریق پادسازی، عناصر معناساز را به کار می گیرد تا بر جنبه ها ی ایجابی گفتمان خود تأکید کند، گفتمانش را توجیه کند، استحکام معنایی آن را بالا برد و از این راه باور مخاطب را افزایش دهد و او را متقاعد سازد. نتایج این پژوهش، مبین آن است که نیما به کمک این هاله سازی های گفتمانی، همواره درپی برجسته سازی زبان خود و ایجاد تحکیم و تداوم معنا در گفته های خویش است.
فهرست پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در زمینه گویشهای ایران (بخش تکمیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام واژه های ارمنی در زبان فارسی
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی چشم دلدار در غزلیات حافظ و ترانه نامه پِترارکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل های حافظ و ترانه نامه پترارکا (1304-1374 م)، دست کم در سه ویژگی، زمینه ای مشترک دارند: (الف) از دیدگاه چونی، هر دو اثر اوج شعر غنایی عاشقانه قرون وسطی هستند: یکی در ادب پارسی، دیگری در ادب اروپایی؛ (ب) از دیدگاه ترتیب زمانی، هر دو دیوان در سده هشتم هجری (چهاردهم میلادی) سروده شده اند، و (ج) از دیدگاه چندی، غزل های حافظ به تصحیح دکتر خانلری 4092 بیت (یعنی، نزدیک 8184 مصرع) دارد، و ترانه نامه پترارکا کمی بیشتر از 7784 مصرع. بنابراین، هر دو اثر از نظر زمانی، تعداد برابر مصرع ها، در اوج بودن شعر غنایی قرون وسطی و کم و کیف طولی دوره زندگی دو شاعر قابل سنجش و بررسی است.
توصیف چشم یار یکی از دستمایه های اصلی شعر هر دو سراینده است: پترارکا 263 بار در ترانه نامه و حافظ 216 بار در غزلیات به چشم اشاره می کند. بعلاوه حافظ درباره «نرگس» — استعاره از چشم معشوق— در 44 بیت سخن می گوید. پرسش پژوهش این است: تصویر چشم دلدار در غزلیات حافظ و ترانه نامه پِترارکا چه شباهت ها و چه تفاوت هایی با هم دارند؟ این مقاله از روش تطبیقی برای نشان دادن ویژگی های مشترک و متفاوت تصویر پردازی چشمِ یار در شعر حافظ و پترارکا استفاده می کند.
مقاله به زبان انگلیسی: دوزبانگی و تک زبانگی در میان گویشوران کردی کلهری: جنسیت، طبقه اجتماعی و یادگیری زبان انگلیسی؛ Bilinguality vs. Monolinguality among Kalhuri Kurdish Speakers: Gender, Social Class and English Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جوامع چند زبانه، بسیاری از والدین به جای این که با فرزندان خود به زبان مادری صحبت کنند ترجیح می دهند با آنها به زبان غالب در آن جامعه صحبت کنند. این پدیده در میان گویشوران کردی کلهری در جامعه چندزبانه ایران نیز رایج می باشد. دوزبانگی، به دلیل شایع بودن، مورد توجه و علاقه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. برخی مطالعات شواهدی مبنی بر تایید تأثیر مثبت دوزبانگی بر یادگیری زبانهای دیگر فراهم آورده اند در حالی که برخی دیگر عکس این را نشان داده اند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا دانش آموزان کلهری که فقط به فارسی صحبت می کنند با آنهایی که هم فارسی و هم کردی کلهری صحبت می کنند از نظر یادگیری زبان انگلیسی تفاوتی دارند یا خیر. این پژوهش همچنین رابطه بین جنسیت و طبقه اجتماعی و دو زبانگی و تک زبانگی را مورد بررسی قرار داده است. به همین منظور، داده های لازم از 400 نفر دانش آموز (200 نفر تک زبانه و 200 نفر دو زبانه) کرد کرمانشاهی که زبان مادری والدینشان کردی کلهری بود جمع آوری شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین جنسیت و دو زبانگی و تک زبانگی رابطه معناداری وجود ندارد و بسیاری از دانش آموزان طبقه پایین اجتماعی به صورت دو زبانه بار آمده اند. به علاوه، دانش آموزان دو زبانه در یادگیری زبان انگلیسی موفق تر از تک زبانه ها بودند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه هوش هیجانی معلمان زبان خارجی و مختصه های انگیزشی زبان آموزان (The Relationship between EFL Teachers’ Emotional Intelligence and Students’ Motivational Attributes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زبان خارجی و عوامل/مختصه های انگیزشی زبان آموزان آن ها می پردازد. همچنین، این تحقیق بررسی می نماید که تا چه حد هوش هیجانی معلمان زبان خارجی می تواند مختصه های انگیزشی زبان آموزان را پیش بینی کند. به همین منظور،از 30 معلم زبان انگلیسی در دسترس از موسسات زبان مختلفی در نجف-آباد خواسته شد که به پرسشنامه آزمون بهره هوش هیجانی بارون پاسخ دهند. سپس آزمون گرایش/انگیزش گاردنر به 221 زبان آموز، که از کلاسهای زبان انگلیسی معلمان به طور تصادفی انتخاب شده بودند، داده شد. نتایج ضریب همبستگی دوگانه و تحلیل رگرسیون چندگانه داده هانشان داد که همبستگی مثبت معناداری بین هوش هیجانی معلمان زبان انگلیسی ایرانی و مختصه های انگیزشی زبان آموزان وجود دارد. علاوه براین، همبستگی بالایی و معناداری بین مهارت سازگاری، میان فردی و خلق و خوی معلمان (یعنی سه زیرسازه بهره هوش هیجانی) و مختصه های انگیزشی زبان آموزان وجود دارد. ولیکن، سه زیرسازه فوق الذکر هوش هیجانی، بهمراه زیرسازه هوش درون فردی و مدیریت استرس معلمان به تنهایی پیش بینی کننده های قوی برای مختصه های انگیزشی زبان آموزان نمی باشند. در کل، سازه هوش هیجانی معلمان تاثیری متوسط در تعیین مختصه های انگیزشی زبان آموزان دارد.
خوانش نشانه شناختی فیلم سینمایی زندگی خصوصی آقا و خانم میم با تکیه بر نظریة «سپهر نشانه ای» در مطالعات زبان و متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوری لوتمن (1993-1922) که از بنیان گذاران مکتب نشانه شناسی مسکو- تارتو به شمار می رود، جایگاه مهمی در معرفی و بسط مبانی و خرده نظریه های نشانه شناسی فرهنگی، همچون نظریة سپهر نشانه ای دارد. به عقیدة لوتمن، نظریة سپهر نشانه ای هر متن را به عنوان یک کلیت فرهنگی درنظر می گیرد که می توان ازطریق بررسی رمزگان نشانه ای آن، به شیوة تولید زنجیرة معانی خاص در یک فرهنگ معین دست یافت؛ ازاین رو، خوانش مبتنی بر نظریة سپهر نشانه ای با انتخاب متونی که به یک دورة اجتماعی- تاریخی متعلق هستند، امکان بازشناسی ژرف ساخت های فرهنگی- اجتماعی آن دوره را فراهم می کند. این خوانش با درنظر گرفتن تولیدات فرهنگی یک مقطع خاص زمانی و بررسی مناسبات و تعاملات بینامتنی، اشتراک و همسانی فرآیند تولید معنا در یک سلسله متون و بخش قابل توجهی از ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی آن دوره را نشان می دهد.
در این مقاله، با تکیه بر نظریة سپهر نشانه ای، ابتدا فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (1390) ساختة سید روح الله حجازی را به عنوان جزئی از یک سپهر نشانه ای کلان بررسی و سپس قابلیت های نشانه ای این فیلم را در رابطة پویا و مطمئن با ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی دهة 80 مطالعه می کنیم. از سوی دیگر، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که عناصر مشترک سپهر نشانه ای متون سینمایی این دهه ازرهگذر چه استعاره پردازی ها و نمادسازی هایی توانسته اند بر مختصات اجتماعی- فرهنگی جامعة ایران دهة 80 دلالت کنند.
توصیف شخصیت ها در داستان های اشتفان تسوایگ
حوزههای تخصصی:
اشتفان تسوایگ، نویسندهء معروف اتریشى (942 ا- 1884) از جمله نویسندگانى است که تحت تاثیر فروید بود ه ا ند، وى نظریه هاى روانکاوى او را در د استان هاى خود وارد کرده و از آن ها به گونه اى استادانه بهره جسته است.د ر مقاله زیر سه نمونه از داستان هاى وى مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار مى گیرند که در همه آن ها نظریه هاى روانکاوى اعمال شده است. شخصیت اصلى داستان نخست، یک زن است. تعارضات روانى این زن میانسال به گونه اى نشان داده مى شود که تنهایى اش سبب حوا دثى شگفت مى گردد، و سرانجام این که او مى تواند با بیان آنچه روحش را همواره آزار مى داد، آرامش خود را به دست آورد. قهرمان د استان إوم یک مرد است. حالات روانى این اشراف زاده گویاى آن است که وى با از دست دا دن نزدیکان خود و خیانت دوستش، از زندگى دلزده شده، زندگى برایش لذت بخش نیست و کاملا منزوى شده است و این که چگونه آن شب رؤیایى روى این مرد تاثیر مثبت مى گذارد، او را به زندگى بازمى گرداند و از حالت بى تفاوتى نسبت به دیگران، خارج مى کند. شخصیت اصلى داستان سوم کودک 12 ساله اى است که در ابتداى مرحلهء بلوغ است، حالات روانى این کود ک نشانگر آن است که او مى خواهد کنجکاوانه رازى را که بین دو جنس مخالف است، کشف کند.
نقد مبانی فصاحت ( رویکردی زبان شناختی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیار فصاحت نزد بیشتر زبان شناسان و علمای بلاغت در زبان عربی مبتنی بر دو عنصر زبان و مکان بوده و به معیارهای درونی واژه ها، نظم درونی، نوع حروف، هم نشینی، همگنی، تنافر و قدرت تاثیر آن توجه نداشته اند. البته علمای بلاغت با زبان شناسان در کارکرد واژه با هم اختلاف داشتند؛ یعنی زبان شناسان به سلامت و زیبایی واژه توجه داشتند، ولی علمای بلاغت به ترکیبها و روانی واژه ها و سازگاری حروف و کلمات با هم عنایت داشته اند.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
تحلیل گفتمان حقوقی؛ واکاوی نقش کارگفت در بافت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش نظریه های کاربردشناسی در بافت حقوقی، موضوعی جدید است. این پژوهش در بستری زبان شناختی و با تکیه بر نظریة «کارگفت» جان آر. سرل (1975) به بررسی نقش کارگفت در بافت حقوقی پرداخته است. به همین منظور، متن بیست دادنامة حقوقی صادره از یکی از شعب دیوان عالی کشور به عنوان پیکره انتخاب و از منظر نظریة کارگفت تحلیل شد. هدف اصلی این نوشتار را میتوان بررسی میزان تطبیق پذیری نظریة کارگفت با این متن حقوقی، کارکردهای ویژة نظریة کارگفت در این گونة حقوقی و تحلیل کاربردشناختی این رویداد حقوقی- گفتمانی در دو سطح خرد و کلان از منظر کنش منظوری (غیر بیانی) دانست. نتایج از تراکم بالای کارگفت در پیکره، اهمیت و تأثیر بسزای آن در بافت حقوقی و به ویژه این گونة حقوقی (دادنامه) حکایت می کند. از منظر رویداد گفتمانی و بر اساس برآیندهای مذکور، هر دادنامة حقوقی یک کنش کاربردی- اعلامی در سطح کلان گفتمان حقوقی به شمار می آید که تعداد زیادی کارگفت توصیفی و اعلامی و اندکی کارگفت های دیگر را شامل می شود.
تلفیق افسانه و اسطوره در داستانهای کوتاه ژان- ماری گوستاو لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه، همواره به عنوان یکی از ژانرهای اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه ویژگی ها و عناصر سازنده آن صورت گرفته، مؤید همین مهم است. در واقع همین ویژگی هایند که روایت را در داستان های کوتاه از سایر انواع ادبی متمایز می سازند. اما گاهی ادبیات معاصر فرانسه این مرزها را در هم آمیخته و تشخیص ژانرهای ادبی را بسیار دشوار می سازد. اغلب داستان های ژان ماری گوستاو لوکلزیو در زمره آثار نویسندگانی است که خود را متعلق به هیچ سرزمین و یا فرهنگی نمی دانند. او از ادبیات جهانی برای نوشتن داستان های کوتاه خود بهره می برد و با تلفیق افسانه و اسطوره در داستان کوتاه، شکل نوینی از داستان نویسی را ابداع می کند. مقاله حاضر به طرح این مهم می پردازد که ابعاد این شکل نوین داستان نویسی کدامند و از چه عناصری تشکیل شده است. از این رو، در پاسخ به این پرسش ها، به بررسی گستره ادبیات جهانی در روایت موندو و داستان های دیگر ژان ماری گوستاو لوکلزیو با رویکردی تطبیقی پرداخته ایم.