فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Teacher professional development plays a critical role in enhancing educational outcomes, with Teacher Training Courses (TTCs) serving as a primary avenue for improving teaching quality. This study evaluates the effectiveness of an English TTC conducted at the Iran Language Institute (ILI) by employing a concurrent mixed-methods approach. Data were gathered from TTC candidates, attendees, and ILI teachers to assess their expectations, immediate evaluation, and delayed evaluation of the TTC. Seven interviews with TTC candidates were conducted to capture expectations, while 69 questionnaires from attendees and 85 from ILI teachers provided immediate and delayed evaluations respectively. Both interviews and questionnaires were structured around the five standards of the California Standards for the Teaching Profession (CSTP), and the data were analyzed using content analysis and descriptive statistics. The findings indicate that candidates expected the TTC to focus on modern teaching techniques, syllabus design, classroom management, and supporting diverse learners. Besides, satisfaction levels were higher among female teachers and TTC attendees compared to male teachers and ILI teachers respectively. All in all, areas such as supporting diverse learners and professional development emerged with the lowest levels of satisfaction. These findings underscore the importance of tailoring TTCs to address specific needs, particularly in areas where satisfaction levels are suboptimal, to ensure the continued improvement of teaching quality and student outcomes.
دریافت گفتمان فوکو در دورۀ اصلاحات با تکیه بر نقش ترجمه و مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ها و نظریه ها همچون انسان ها سفر می کنند؛ آنها از فردی به فردی دیگر، از موقعیتی به موقعیتی دیگر و از زمان و مکانی به زمان و مکانی دیگر منتقل می شوند. سؤالی که مطرح می شود این است که وقتی نظریه ای از زمان و مکانی به زمان و مکان دیگری سفر می کند، همان گونه که هست منتقل می شود یا اینکه تغییر می کند؟ در این مقاله در چارچوب حوزه پژوهشی تاریخ نگاری ترجمه، نحوه دریافت یکی از گفتمان های فلسفی مهم قرن بیستم در غرب و در ایران یعنی «گفتمان فوکو» پرداخته می شود؛ و این سؤال پاسخ داده می شود که مترجمان فوکو در دوره اصلاحات بر کدام یک از آثار یا نظریه های فوکو تأکید کرده اند و چرا؟ همچنین با توجه به این که فوکو در سال های آغازین انقلاب اسلامی مواضع جنجال برانگیزی در مورد انقلاب ایران اتخاذ کرده است، این پژوهش به سؤال دیگری نیز می پردازد که با مسأله پذیرش فوکو مرتبط است و آن این که آیا مترجمان فوکو صرف نظر از موضع او نسبت به انقلاب اسلامی به ترجمه آثار وی پرداخته اند؟ به این منظور، تمامی متون ترجمه شده و تألیفی و نیز مقالات مندرج در نشریات دوره اصلاحات (۱۳۸۳-۱۳۷۶) را انتخاب کرده و مفاهیم اصلی آنها طبق دسته بندی مفهوم قدرت در اندیشه فوکو برچسب گذاری شده است. بررسی حاضر نشان داد که مترجمان کنشگران اصلی این گفتمان بوده اند و اندیشه فوکو به مثابه ابزاری در خدمت مترجمان بوده است تا پدیده های اجتماعی را نقد کنند و نیز در دوره مذکور، نقد قدرت پُربسامدترین مفهوم در تمامی آثار چاپی مرتبط با فوکو (ترجمه، تألیف و نشریات) بوده است.
Dynamic Assessment in Brown’s Graduated Prompts Model vs. Poehner’s Model: Grammatical Accuracy in One-Paragraph Narrative Essays(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
95 - 129
حوزههای تخصصی:
Over the past decades, writing assessment research has been concentrating on alternative methods with a social-oriented view of assessment, including dynamic assessment (DA). Given the lack of research juxtaposing the interventionist and interactionist DA frameworks in the area of narrative writing, this study sought to compare the effectiveness of Brown’s graduated prompts model vs. Poehner’s model in the development of one-paragraph narrative essays in terms of grammatical accuracy. The study followed a quasi-experimental design, with 15 Iranian EFL learners selected via convenient sampling from among the female students of a language institute in Tehran. The participants were then randomly divided into three groups: Interventionist group, in which mediation was based on Brown’s model in the sandwich format; interactionist group, where mediation was done using Poehner’s model in the cake format; and non-dynamic assessment (NDA) control group with no mediation involved. The research consisted of three pilot sessions and eleven sessions as the main phase. To analyze the data, both descriptive and non-parametric inferential statistics were run. The results conceded the superiority of both DA approaches to NDA, whereas no significant difference was observed between the two DA groups in their general performance on narrative tasks. However, the analysis of the number and types of required mediational moves over the DA sessions indicated the superiority of the interactionist model to interventionist framework in the development of grammatical accuracy in narrative paragraphs. The study offers some theoretical and pedagogical repercussions for educators, curriculum designers, and L2 teachers.
بازآرایی های زبانی در ترجمه رمان النوم فی حقل الکرز اثر ازهر جرجیس بر اساس الگوی هم ترازی فرهنگی مالون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث بازآرایی زبانی یکی از مسائل مهم در حیطه مطالعات ترجمه به خصوص ترجمه مفاهیم زبانی است. بحث حاضر نمودی از آرایش تازه و چینش دوباره واژگان و ساخت های پیچیده زبانی در کنار یکدیگر برای درک بهتر مفهوم اصلی آن ها و راهکاری برای پر کردن خلاءهای موجود در دانش مخاطبان زبان مقصد به جهت تفاوت های سبکی و روایی است که برای نخستین بار توسط جوزف مالون ارائه شده است. در اصل بازآرایی تقطیع ساخت های پیچیده زبانی که شالوده ای از مسائل زبانی همچون هنجارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است، از طریق فرایندهای چهارگانه تطابق، متناوب سازی، سازگاری و باز مجموعه سازی صورت می پذیرد. در مقاله حاضر رویکرد بازآرایی با فرایندهای زبانی ویژه در ترجمه رمان النوم فی حقل الکرز (2019) به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. چراکه شاکله رمان متناسب با هنجارهای فرهنگی و مسائل سیاسی و اجتماعی شخصیت های رمان در کنار اسطوره ها و مباحث تاریخی شکل یافته است؛ و توجه به چنین بافتاری شایستگی و قابلیت سنجش به وسیله رویکرد بازآرایی را دارد. ترجمه رمان حاضر به قلم محمد حزبایی زاده – مترجم و روزنامه نگار خوزستانی- با عنوان «خواب در باغ گیلاس» (1400) و به زبان فارسی نوشته شده است. در این اثر مترجم به وجوه برجسته زبانی و اصطلاحات خاص فرهنگی رمان مزبور توجه داشته است. حزبایی زاده در ترجمه یادشده ضرب المثل ها و قصه های عامیانه کوچه و بازاری موجود در محتوای رمان را متناسب با وجوه زبانی و فرهنگی فارسی بازسازی کرده و به زبان فارسی انتقال داده است. با بررسی رویکرد حاضر در ترجمه رمان مزبور درمی یابیم که تطبیق هر یک از فرایندهای زبانی در نمونه های رمان حاضر، نمودهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ضمن عملکرد شخصیت ها و هنجارهای کلامی آن ها به وضوح بازتاب یافته است.
تحلیل خطاهای املایی فارسی زبانان روسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
97 - 118
حوزههای تخصصی:
در دوره مقدماتی زبانِ روسی، موضوعِ املاء یکی از ارکان مهم برای مهارت نوشتن به شمار می رود. از آن جا که زبان روسی در دسته زبان های صرفی قرار دارد، پایانه های صرفی اسم ها، صفت ها، اعداد، ضمایر و موارد مشابه به اعتبار ایفای نقش دستوری آن ها در جمله تغییر می یابد. بنابراین، آگاهی از شکل درست واژه ها اهمیت بسزایی در املاء و جمله سازی دارد. در این ضمن، بروز خطا در نوشتار واژه های روسی از سوی دانشجویان روسی آموز فارسی زبان امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است. مقاله حاضر، به بررسی و تجزیه و تحلیل خطاهای املایی 51 فارسی زبان روسی آموز در سطح مقدماتی زبان روسی در دانشگاه های گیلان، اصفهان و گنبد می پردازد. به این منظور، پیکره زبانی متشکل از 51 برگه املاء دانشجویان روسی آموز به دست آمد. نخست، نوع خطاها، فراوانی و علت بروز آن ها شناسایی شد، سپس صورت درست خطاها مشخص گردید. یافته های بررسی ها نشان داد که بیشترین فراوانی خطاهای نوشتاری به خطاهای «فرایند جایگزینی حروف صدادار» و خطاهای فرایندهای واجی شامل فرایندهای «تبدیل حروف بی صدا» «حذف» و «همگونی» مربوط می شود.
ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 133
حوزههای تخصصی:
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
Exploring Changes in TEFL Candidates’ Recurring Cognitive Patterns: A Scenario-Based Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
359 - 390
حوزههای تخصصی:
Over the last three decades, Second Language Teacher Cognition (SLTC) and the factors affecting teachers’ cognitive patterns have turned into one of the concerns within the realm of Second Language Teacher Education (SLTE). The inconsistency of the findings concerning the role of teacher education courses in bridging the gap between theory and practice has highlighted the need for exploring new techniques to encourage teacher reflection and cognitive development. In line with this perceived need, in the present qualitative study, seven researcher-designed Problem-Based Teaching Scenarios (PBTS) were assigned to seven TEFL students to explore the cognitive patterns recurring in their responses. Besides, their transformation while generating practical pedagogical solutions to the posed problems were traced over the course of study. The analysis of the data collected through the PBTSs and a structured electronic interview revealed a number of cognitive patterns including thinking within the boundaries of the prior language learning experience, educational culture, teaching experience, and pedagogical content knowledge. Furthermore, three main cognitive changes namely, moving from not fully grasping the problem to providing well-ordered solutions, from imitating to partially reflecting, and from prescribing to describing were observed. It is hoped that the findings have pedagogical and practical implications for SLTE instructors, curriculum designers, materials developers, and researchers.
بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
Intervention in EFL Learners’ Reading Comprehension, Motivation, and Anxiety: A Team-Based Multi-Strategy Instruction
حوزههای تخصصی:
Reading education and reading affective factors significantly affect school-age students’ academic achievement. Nevertheless, most teachers disregard scientific strategy-based reading instructions and scholars have recently regarded L2 reading affective factors, namely reading motivation and anxiety. Moreover, technology-aided EFL reading courses for primary schoolers have been neglected. Accordingly, the current study aimed to implement seven L2 reading strategies suggested by Yapp et al. (2021a), and evaluate the effect of these strategies on English reading comprehension, motivation, and anxiety at virtual environment by using online team-teaching. The EFL fifth graders and pre-service teachers of the study were selected via volunteer sampling. The students (n = 28) were randomly assigned to two groups (n = 14 for each group) and the teachers (n = 4) were randomly assigned to two groups (n = 2 for each group) as well. One group was given Traditional Instruction (TI) and taught by two instructors whereas the other group received Strategy-Based Instruction (SBI) and was taught by the other two instructors. To assess L2 reading motivation and anxiety, the questionnaires by Dhanapala (2008) and Saito et al. (1999) were administered. The within- and between-group analyses using paired-sample t-tests and ANCOVAs indicated that although both groups’ reading comprehension, motivation, and anxiety were enhanced, the SBI participants outperformed the TI participants. Moreover, the interview with the SBI group demonstrated their positive attitudes toward the SBI course. The current study would encourage EFL teachers to base reading instruction upon reading strategies when teaching young EFL learners.
بازنمایی وحدت شکلی در تصریف فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی: رویکردی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
413-442
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان وحدت شکلی نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی پرداخته که نقشی اساسی در تعیین میزان طبیعی بودن زبان دارد. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که وحدت شکلی نشانه های تصریفی اسم، فعل، صفت و قید در مقولات دستوری این دو زبان چگونه قابل تبیین هستند. روش تحقیق به صورت کیفی کمی و توصیفی تحلیلی است. داده ها از دو پیکره فارسی و انگلیسی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و سپس، بر اساس ملاک وحدت شکلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش ضمن شناسایی انواع صورت های دارای وحدت شکلی در هر دو زبان، به لحاظ بسامد نشان می دهند که در پیکره فارسی نشانه تصریفی فعلی در 526 مورد و نشانه های صفت ساز در 185 مورد وحدت شکلی دارند، اما همه نشانه های اسم ساز فاقد آن هستند. این در حالی ا ست که در پیکره انگلیسی، نشانه تصریفی فعلی در 89 مورد دارای وحدت شکلی است. با وجود این، 172 نشانه اسم ساز و 23 نشانه صفت ساز فاقد آن هستند. به طور کلی، هرچه بسامد وحدت شکلی نشانه های تصریفی بیشتر باشد، آنها بی نشان ترند و هرچه نشانه ای کمتر نشانه دار باشد، طبیعی تر است. لذا شناسه ها، نشانه منفی ساز و نشانه وجه التزامی در نظام تصریفی فارسی طبیعی تر از نشانه های وجه دعایی، /-ɑd/ گذشته ساز و نشانه تصریفی امری ساز هستند. به همین ترتیب، نشانه های تصریفی شخص و شمار در زبان انگلیسی طبیعی تر از نشانه تصریفی نمود ناقص هستند. شایان توجه است که تمام صورت های متراکم، صورت های مکمل و همجوشی ها (امتزاج ها) نیز به واسطه آن که رابطه یک به یک بین صورت و نقش در تصریف آنها رعایت نشده است، از میزان طبیعی بودن نظام تصریفی در هر دو زبان کاسته اند. دستاوردهای تحقیق حاضر می توانند در حوزه ترجمه و مطالعات ترجمه سودمند و مؤثر باشند.
چارچوب تحلیل خطاهای زبانی در اخبار رسانه ملی: راهکارهای برون رفت از چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
145 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، طرّاحی چارچوب تحلیل خطاهای زبانی در اخبار رسانه ملّی و بررسی راهکارهای برون رفت از این چالش هاست. به این منظور اخبار بخش های بامدادی، ظهرگاهی و عصرگاهی اخبار رادیو جوان و رادیو ایران بین آذرماه 1399 تا مرداد 1400 مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب مقدّماتیِ تحلیل داده های پژوهش بر مبنای ترکیبی از الگوی کوردر (1967) و موگامبی و دیگران (2016) انجام شد. در این پژوهش، گامی به سوی طرّاحی چارچوب تحلیل خطاهای زبانی برداشته شد. در الگوی جدید 21 نوع خطای یافت شده در 5 دسته جای می گیرند: خطاهای دستوری، منظورشناختی، واژگانی-معنایی، گرته برداری و خطاهای تلفّظی. طبق یافته ها، تمام انواع 21 خطا حداقل در یکی از دو شبکه رادیویی رخ داده است. استفاده از کسره اضافی یا حذف نابجای کسره در هنگام تلفّظ (با مجموع 26%) بیشترین خطای گویندگان بوده است. گویندگان در حوزه «دستور زبان» با کمترین چالش (2%)، و در حوزه «تلفّظ» دچار بیشترین خطا (67%) شده اند. همچنین، مشخص شد که گویندگان مرد 20% کمتر از بانوان مرتکب خطا شده و گویندگان زن 66% بیش از گویندگان مرد دچار خطاهای منظورشناختی شده اند. یافته مهم دیگر آنکه، گویندگان مرد 7% بیش از زنان به «عذرخواهیِ توأم با خوداصلاحی» روی آورده اند؛ درحالی که گویندگان زن 10% بیش از مردان در برابر خطاها واکنشی از نوع «نادیده انگاری عمدی» از خود نشان داده اند. بنابراین، تأثیر جنسیّت گوینده در این انواع واکنش کاملاً مشهود است. نهایتاً، طبق یافته ها، تنها 5% کل خطاها مربوط به گویندگان اخبار ورزشی بوده وآنها صرفاً مرتکب خطای تلفّظی شده اند؛ به عبارت دیگر، تخصّصی کردن حوزه های خبری می تواند در کاهش تعداد خطاها مؤثر باشد.
Assessment Literacy in Light of Teachers’ Discipline: hard Sciences, soft sciences, and ELT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study attempted to investigate and compare the perceptions of Iranian in-service hard disciplines, soft disciplines, and English teachers of their prognostic, formative, and summative assessment literacy. To this end, a total number of 282 high school teachers (94 teachers from each disciplinary groups) were asked to complete the modified and validated version of Rahimi and Rastgoo’s (2017) questionnaire. To enrich the quantitative phase, 90 teachers (30 ones in each group of disciplines) were also interviewed. The results of one-way ANOVA and multiple comparisons revealed a significant difference between hard disciplines and English teachers in terms of their prognostic and summative assessment literacy. However, no significant difference was found among the three groups in terms of their formative assessment literacy. The content analysis of the interviews cast light on the commonalities and discrepancies of assessment perceptions and practices depending on the teachers’ disciplines. The findings can be transferred to teacher education programs to enhance the teachers’ subject-specific assessment competencies.
Validation of Spiritual and Emotional Intelligence questionnaire and Predictability Power of the Former for EFL Learners’ Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
While the bulk of literature repletes with studies on emotional intelligence and its effect on teachers' performance and students' academic achievement, few have been released as to the potency of the factors that can foster emotional intelligence inside classrooms. Accordingly, the present study aimed to investigate the extent to which spiritual intelligence could be a predictor of emotional intelligence. The data were collected through a merger of the Brief Emotional Intelligence Scale (BEIS-10) and Spiritual Intelligence Self-Report Inventory (SISRI). The evolved 34-item questionnaire was translated into Persian to ensure maximum comprehension of participants. The sample of this study consisted of 847 undergraduate Iranian EFL learners from two provinces in Iran. Three phases were in this study. First, an exploratory factor analysis of SISRI-24 was performed. Second, confirmatory factor analysis of both inventories, individually, was done by IBM SPSS AMOS. This was followed by CFA of the 34-item questionnaire. Last, multiple regression analysis was modeled to find the predictive relationships. The results of PCA revealed a three-factor model of SISRI (18 statements). CFA also verified both inventories under investigation. The model fit estimated of the 34-item questionnaire was sufficiently adequate to approve the model. Multiple regression analysis also indicated that critical existential thinking could predict both appraisal and regulation of own emotions as well as utilization of emotions. Likewise, conscious state expansion could predict the utilization of emotions. It was also found that personal meaning production could predict the appraisal of other emotions.
رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در میان ساکنین استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
197-219
حوزههای تخصصی:
زبان ها نماد هویت هستند و برای نشان دادن هویت افراد به کار می روند. از این رو، زبان ها نقش مهمی در برساخت هویت ایفا می کنند و مرگ آنها مرگ هویت های معین است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در بین ساکنین استان کردستان است. این پژوهش به لحاظ روش کمّی از نوع پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی است. به این منظور، تعداد 407 پرسشنامه بین نمونه های آماری توزیع شد. نمونه گیری به روش طبقه بندی متناسب انجام گرفت. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هویت زبان دوم و مرگ زبانی یونسکو استفاده شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون همبستگی استفاده گردید. در پایان، تحلیل یافته ها نشان داد که بین هویت پذیری زبانی و ابعاد آن با مرگ زبانی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد. از میان ابعاد مختلف هویت پذیری زبانی، بُعد انتظارات دیگران بیشترین نقش تبیین کنندگی را دارد. در پایان، می توان چنین جمع بندی کرد که اگرچه ابعاد هویت پذیری زبانی با شدتی نسبتاً متوسط بر روی مرگ زبانی تأثیر می گذارند، اما از آنجا که این ابعاد متغیرهایی قابل مدیریت هستند، راه برای فعالان و سیاست گذاران بخش فرهنگی گشوده است تا در مسیر حفظ زبان ها گامهای موثری بردارند.
اهمال کاری زبان آموزان از دیدگاه معلمان ایرانی زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأخیر در انجام مسئولیت ها و وظایف محوله در کلاسهای زبان پدیده ایست که اکثر معلمان با آن روبرو شده اند. تمایل زبان آموزان برای به تعویق انداختن انجام امور می تواند در موقعیت ها و به دلایل مختلفی رخ دهد. مطالعه حاضر دلایل چنین تأخیرهایی، که اهمال کاری نامیده می شود، را از طریق مصاحبه با معلمان زبان انگلیسی بررسی نموده است. در طی فرآیند مصاحبه شبه سازمان یافته، 23 معلم نظرات خود را در مورد علل اهمال کاری زبان آموزان بیان کردند. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس روش نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای باز، انتخابی و نظریه ای منجر به پدیدار شدن «رفتار تأخیری» به عنوان طبقه هسته گردید که شرایطی که تحت آن زبان آموزان اغلب مرتکب اهمال کاری می شوند، از جمله مطالعه برای امتحان، تحویل تکالیف و یادگیری املای صحیح کلمات را در بر می گرفت. جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بیشتر نشان داد که اهمال کاری زبان آموزان می تواند به دلایل درونی مانند ویژگی های عاطفی و شناختی، مسایل مبتنی بر شایستگی و شرایط روحی و جسمی آنان و دلایل بیرونی مانند کیفیت فعالیت و ویژگی های محیطی نسبت داده شود. نتایج این مطالعه می تواند برای معلمان زبان انگلیسی و طراحان برنامه های درسی در راستای افزایش آگاهی آنها در مورد دلایل اهمال کاری زبان آموزان و فرآهم آوری منابع اطلاعاتی لازم جهت طراحی استراتژی های مناسب برای کاهش اهمال کاری بی مورد آنان مفید باشد.
بررسی تطبیقی توالی صفت/مبنای مقایسه و همبستگی آن با توالی مفعول/فعل در گونه های تالشی و گیلکی بر اساس نظریۀ سوی انشعاب درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر مطالعه توصیفی-تحلیلی همبستگی احتمالی بین توالی صفت/ مبنای مقایسه و مفعول/فعل و بررسی توالی غالب صفت/مبنای مقایسه و مفعول/فعل در گونه های زبانی تالشی و گیلکی، از زبان های شمال غربی ایران، بر اساس نظریه سوی انشعاب درایر می باشد. به همین منظور پس از بررسی گرایش و همبستگی غالب توالی های فوق، نتایج با الگوهای مشاهده شده درایر مقایسه شد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه ساختاریافته بر اساس پرسشنامه تدوین شده ای شامل 60 جمله و عبارت فارسی با 10 گویشور سالخورده بی سواد و کم سواد از هر یک از گونه های تالشی و گیلکی به ترتیب از اهالی شهرستان های هشتپر و بندرانزلی در استان گیلان گردآوری شد. نتایج نشان می دهد همبستگی آشکاری بین توالی مبنای مقایسه-صفت با توالی مفعول-فعل در گونه تالشی وجود دارد که به خوبی با یافته های درایر مطابقت دارد، ولی در گونه گیلکی هر دو توالی صفت-مبنای مقایسه و مبنای مقایسه-صفت با توالی مفعول-فعل بطور مساوی کاربرد دارد. بنابراین هیچ ادعای قطعی دال بر بسامد توالی مبنای مقایسه-صفت که با نظریه سوی انشعاب درایر مطابقت داشته باشد در گونه گیلکی وجود ندارد. گرچه هر دو گونه تالشی و گیلکی به گروه زبانهای فعل پایانی تعلق دارند اما گرایش توالی صفت/مبنای مقایسه می تواند وجه تمایزاین گونه های زبانی به شمار رود. این مطالعه می تواند بستر مناسبی در راستای بررسی بیشتر سطح گسترده ای از توالی واژه گونه های زبانی متعلق به یک خانواده زبانی باشد.
Implementation of Task-based Collaborative Dialogues in EFL Speaking Classes: Focus on Achievements and Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۱, Issue ۳, Summer ۲۰۲۲
155 - 195
حوزههای تخصصی:
Collaborative dialogue (CD) in developing L2 skills known as ‘knowledge-building dialogue’, in spite of its momentum in foreign language acquisition, has rarely been conjoined and empirically investigated with a Task-based approach. To this end, the present research was conducted with a two-fold aim: firstly, investigating the effect of task-based collaborative dialogue on English as a foreign language (EFL) learners’ speaking ability, and secondly, exploring teachers’ and learners’ perceptions of the exercised treatment process. The participants of the study consisted of 100 Iranian B.A. TEFL and Translation Studies students were identified as relatively homogeneous with regard to their language proficiency through administering Oxford Placement Test (OPT) and ten Iranian EFL teachers. The experimental group was exposed to task-based collaborative dialogues, while the control group experienced conventional mainstream teaching the speaking skill. Upon completing the treatment, CD questionnaires were administered to the experimental group of learners and teachers to investigate their perceptions of implementing CDs in speaking classes. Subsequently, the teachers and 12 students from the experimental group attended the semi-structured interview sessions to explore their views regarding the efficiency of task-based CDs. The findings indicated that the experimental group outperformed the control one regarding speaking skill. The results of the questionnaires and the semi-structured interviews complemented each other and indicated that the teachers and the learners adopted positive views toward applying the task-based CD. The findings offer some implications for the stakeholders, including material developers, EFL learners, and teachers, to incorporate task-based collaborative dialogues in second language education.
بهمن علاءالدین و حیات جاودانه او در ترانه های ایل: بررسی زبان شناختی و ادبی دو شعر بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود تا به تحلیل زبان شناختی و ادبی شعری از بهمن علاءالدین (شَوِ چهارده «شب چهارده») و شعری در ستایش وی از فیض الله طاهری اردلی (تا لَوتِه غزل خونِ کُنی باز به آواز «تا لب غزل خوانِ خود را به آواز می گشایی») پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا این اشعار به خط بختیاریِ پیشنهادی آنونبی و اسدی (2018) ترانویسی شد؛ سپس ترجمه فارسی و انگلیسی و «میان نویسی» ( interlinearization ) آن ها ارائه گردید. به دنبالِ آن، تحلیل زبان شناختی این دو شعر با تمرکز بر ساخت های واجی و دستوری آمده است. ازآنجایی که بختیاری گونه های متعددی دارد، این تحلیل ها، تفاوت های زبانی بین این دو شعر را برجسته ساخته است. از چشم انداز ادبی، تلاش شده است به مهم ترین ویژگی های زبانی، صوَر خیال و آرایه های ادبیِ مطرح در اشعار پرداخته و تحلیلی از آن ها ارائه شود.
Exploring the Perceptions of Iranian Intermediate EFL Learners about Reading Comprehension Ability
حوزههای تخصصی:
Learners’ perception of culture on receptive skills more specifically on reading comprehension has been an area facing a big challenge contemporarily. The current research aimed to investigate the cultural perception of Iranian EFL learners on reading comprehension ability. To conduct the study, a mixed-methods design consisting of a questionnaire and interview study was used. Participants, 50 intermediate EFL learners (25 males, 25 females), were randomly selected using Oxford Placement Test. The participants were provided with two passages with different cultural contents (one containing Iranian culture and another containing culture of English spoken countries). Then participants were required to fill in a Likert-scale questionnaire which was distributed through Google form online platform. Also, an interview session was conducted to gather more detailed data. Interviews were recorded, transcribed, and coded to find common themes. Analysis of interview and questionnaire data showed that learners hold similar cultural perceptions on reading comprehension ability by gender and social class has no significant impact on learners' perceptions. The results of the study specified that Iranian EFL learners held a positive attitude towards the integration of cultural materials into reading passages to better comprehend the target language. Moreover, it was seen that gender and social class did not impact significantly learners' cultural perceptions of English reading comprehension. The findings imply that ESL students with various reading levels or capabilities can learn from materials that are culturally diverse, specifically the ones at higher reading proficiency levels.
بررسی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام واژه ها که از برخورد دو جامعه زبانی متولد می شوند، می توانند کاربردهای گسترده ای در گفتار بومیان یک زبان پیدا کنند. گسترش کاربرد وام واژه ها بسته به عوامل گوناگون زبانی و غیرزبانی متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است تا برمبنای روشی تحلیلی توصیفی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی را از سه منظر معنایی، کاربردشناختی و جامعه شناختی بررسی کند. بدین منظور 600 دقیقه از پیکره گفتاری فارسی دانشگاه الزهرا (س)، شامل 14000 جمله به زبان فارسی در 100 موقعیت و موضوع مختلف که توسط 240 گویشور زن و 80 گویشور مرد به کار رفته اند، با در نظر گرفتن «حوزه معنایی»، «انتزاعی و غیرانتزاعی بودن» وام واژه ها ، بسامد کاربرد یا میزان «نفوذپذیری» آن ها، و دو متغیر جامعه شناختی زبان شامل «انگیزه استفاده» از وام واژه ها و «جنسیت» گویشوران بررسی شده است. نتایج حاصل از مقایسه تنوع وام واژه ها و بسامد کاربرد آن ها بر اساس حوزه های معنایی مختلف نشان می دهد وام واژه های مربوط به «فعالیت های پایه و فناوری»، «روابط اجتماعی و سیاسی» و «گفتار و زبان» بیشترین سهم را در حوزه های معنایی وام واژه ها دارند. به علاوه، داده های پژوهش نشان می دهد درصد بیشتری از وام واژه ها مربوط به مفاهیم و پدیده های انتزاعی اند و میزان کاربرد این واژه ها نیز در مقایسه با مفاهیم و پدیده های مادی بیشتر است. از منظر جامعه شناختی نیز نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از وام واژه هایی که دارای معادل رایج فارسی اند استفاده می کنند و «پر کردن خلأهای ارتباطی در زبان قرض گیرنده» و «ارزش و اعتبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی زبان قرض دهنده» مهم ترین انگیزه های کاربرد وام واژه ها توسط گویشوران زبان فارسی هستند.