مطالب مرتبط با کلیدواژه

مالکیت انتقال پذیر


۱.

مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی: رویکرد فرازبان معنایی طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مالکیت مالکیت انتقال پذیر ساخت ملکی فرازبان معنایی طبیعی نخستی معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹
در پژوهش حاضر به بررسی مفهوم مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی در چارچوب نظریه فرازبان معنایی طبیعی پرداخته می شود. در این نظریه تنها نخستی معناییِ مرتبط با مفهوم مالکیت، نخستی (IS) MINE است که ادعا می شود براساس آن می توان تمامی عبارات زبانی مرتبط با مفهوم مالکیت را توصیف نمود. هدف این پژوهش آن است که با بررسی عبارات زبانی مرتبط با مالکیت انتقال پذیر، درستی این ادعا را در زبان فارسی بیازماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عبارات ملکی دارای ساختار «مال X (است)» (مانند «مال کسی/شما/رضا است») همگی از نخستی معنایی «مال من (است)» مشتق شده اند و ساخت ملکی گروهی «X-e Y» (مانند «کتابِ مهشید») را می توان براساس این نخستی توصیف نمود. همچنین پس از بررسی افعال ملکی «دادن»، «داشتن» و «دزدیدن» که با مالکیت انتقال پذیر در ارتباط اند، مشخص شد که این فعل ها را نیز می توان به کمک نخستی معنایی «مال من» توصیف کرد. بنابراین، این نخستی معنایی نقشی کلیدی در بیان مفهوم مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی ایفا می کند.
۲.

ساخت ملکی در کردی گورانی: رویکردی رده شناختی

کلیدواژه‌ها: رده شناسی ساخت ملکی کردی گورانی مالکیت انتقال پذیر مالکیت انتقال ناپذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۵
ساخت ملکی یکی از ساخت هایی است که در پژوهش های رده شناسی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده و ویژگی های گوناگون آن در میان زبان های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا به واکاوی ساخت ملکی در کردی گورانی از دیدگاه رده شناسی پرداخته و آن را از نظر آرایش سازه، شیوه پیونددهی میان مالک و مملوک، میزان آمیختگی میان این دو و نیز تمایز مالکیت انتقال پذیر از انتقال ناپذیر بررسی کنند. یافته های پژوهش گویای آن است که کردی گورانی از نظر رده شناختی در زمره زبان هایی است که برای ملکی سازی در سطح گروه از دو راهبرد ساده بهره می گیرد: الف) راهبرد هم کناری با آرایش NG و عناصر مستقل از هم؛ ب) راهبرد وندافزایی با آرایش NG و عناصر پیوندی. در سطح جمله نیز ساخت های «داشتن» و «متعلق بودن» را به کار می گیرد که میان این دو از لحاظ آرایش سازه، معرفگی یا نکرگی مالک و مملوک، و همچنین انتقال پذیری و انتقال ناپذیری مالکیت تفاوت هایی دیده می شود.