فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
89 - 110
حوزههای تخصصی:
Willingness to communicate is subject to the moment-by-moment fluctuations in the classroom. Therefore, teachers’ decisive role comes to the foreground as they can increase learners’ desire to communicate at a particular moment by their interventions. Online instruction, despite furnishing learners with authentic material, has failed to culminate in communication thanks to connection problems or lack of non-verbal clues. Thus, the present study aimed to explore Iranian EFL teachers’ perceptions of strategies to promote willingness to communicate of learners in online classes. The mixed-methods design was employed to answer the research questions. To this end, a self-designed questionnaire was first piloted and then administered to the main sample which included thirty-seven teachers. The questionnaire subsumed five effective factors garnered from extant literature. Five teachers were interviewed as to their perceptions of pros and cons of promoting WTC in online classrooms. The results indicated that teachers’ motivational strategies were perceived to promote WTC best in online classes followed by teacher immediacy. Qualitative reports also corroborated the numerical data. Lack of non-verbal clues i.e. body language was perceived to decrease learners’ motivation and participation; however, technological resources like games were reported to increase WTC in online classes. Teachers should pay heed to their crucial role in inciting positive atmosphere and get better equipped to capitalize on online affordances to increase participation in online classes.
اشراف چندگانه در ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو ( 2011b ) و ریمزدیجک ( 2006a ) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هسته آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگی های آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیم بندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) توضیح داده شدند. داده های زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرح شده توسط چیتکو ( 2011b ) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی داده های زبانی نشان داد که تقسیم بندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) به طور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازه مشترک بین بند پایه و پیرو نمی تواند یک پرسش واژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافته های چیتکو ( ibid ) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگی های بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانه دو فعل واژگانی بر آن است.
نگاهی نقّادانه به فرایند واژه گزینیِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پرتو رهیافت سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
65 - 89
حوزههای تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان نهادی با شعاع عملکردی فراملّی که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آن می تواند پیامدهای گسترده ای، نه صرفاً در زمینه زبانی، بلکه در عرصه های اجتماعی و سیاسی نیز به همراه داشته باشد، بایستی پیوسته مورد نقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظ کردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری بیشینه و بهینه ای داشته باشد. در این راستا، پژوهش فعلی، با اتّخاذ رویکرد مدافعه ای‑مشارکتی و نیز کاربست پاره ای اصول و مفاهیم میان رشته ای سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی به سازوکار حاکم بر ساختار این نهاد و به ویژه فرایند «واژه گزینی»، کوشیده تا ضمن عریان سازی از پاره ای نارسایی ها و کاستی های حاکم بر آن، توجّه متولیان و سیاست گذاران حوزه نگهداشت و گسترش نفوذ زبان فارسی را بیش ازپیش به رفع آنها معطوف سازد. پژوهشگر با بهره گیری از روش «سندکاوی کیفی» بر آن بوده تا فرایند خطی خط مشی گذاری زبانی در فرهنگستان را با دیدی انتقادی که لازمه اتّخاذ رهیافت مدافعه ای‑مشارکتی است، تشریح و تحلیل نماید. یافته ها گواه آن است که فرهنگستان در عملکرد سیاست گذاری زبانی خود (نا)آگاهانه رویکردی «اثبات گرایانه» و «گام محور» دنبال می کند که چنین رهیافتی می تواند باعث ایجاد نوعی دافعه و سازش ناپذیری از ناحیه کارگزاران زبانی در سطوح و ساحت های مختلف جامعه متکثّر ایران شود. از دیگر یافته های این جستار پژوهشی می توان به عدم به رسمیت شناختن تضاد منافع در میان کارگزاران متعدّد و متکثّر عرصه سیاست گذاری زبانی در اسناد مورد تحلیل اشاره نمود. همچنین، اتّخاذ رویکرد «نخبه گرایانه»، به ویژه در مقوله واژه گزینی، منجر به عدم به رسمیت شناختن شمّ زبانی گویشوران بومی زبان، به عنوان یک منبع ارزشمند گزینش، کاربرد و اقبال پذیری واژگان نو در فارسی شده است.
Efficacy of Instatext for Improving Persian-English Freelance Translators' Language Quality: From Perception to Practice
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 86
حوزههای تخصصی:
There is growing agreement among researchers on the advantages of using automated feedback programs (AFPs), but most of the previous studies have evaluated more well-known AFPs like Grammarly, Ginger, etc. in English writing classes. None of the previous studies on AFPs evaluated the effectiveness of and users' perception of InstaText. Thus, this study was aimed at examining the effects of InstaText on improving the language quality (i.e., grammar, spelling, and style) of Persian-English freelance translators using InstaText for editing their English translations of Persian academic papers, which are considered technical translations. In addition, it was conducted to investigate how the said users perceived this InstaText. This quantitative study was conducted in two phases: a one-group pretest-posttest phase, where the effect of using InstaText on improving the language quality of translated technical texts was examined with 75 participants; and a survey phase, where the participants' perception toward InstaText was measured using Usefulness, Satisfaction, and Ease of Use (USE) questionnaire. InstaText did not help the participants make significant progress in grammar and spelling, but its effect on improving their style was significant. Further, the participants perceived the tool as intuitive, user-friendly, efficient, time-saving, and satisfactory.
تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
بررسی شفافیت در نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسئله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده ها ی انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی )و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و –ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت - و -اد گذشته ساز، و ن - منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.
بررسی فرایندهای واژه آفرینی و واژه سازی در کودکان 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
433 - 456
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در 121 کودک 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی پرداخته شده است. داده های پژوهش از طریق مشاهده رفتار زبانی و مصاحبه با این کودکان و والدین آن ها، و پرسش نامه کتبی جمع آوری شده، و سپس بر اساس چارچوب بوی (2007) دسته بندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان فرایندهای واژه سازی، اشتقاق بیشترین میزان کاربرد، و دوگان سازی کمترین کاربرد را داشته است. از میان فرایندهای واژه آفرینی نیز کوتاه سازی کاربرد بیشتری نسبت به آمیزش داشته است. در میان کل فرایندها نیز ابداع با 26% بیشترین میزان کاربرد را داراست. همچنین به نظر می رسد نوع واژه های ساخته شده با سن کودک ارتباط مستقیم دارد. فرایند ابداع بیشترین میزان کاربرد را در میان کودکان دوساله دارد و با افزایش سن کودک فرایند هایی چون ابداع و کوتاه سازی جای خود را به فرایندهای صرفی نظیر ترکیب و اشتقاق می دهند، به طوری که در سنین 4 تا 6 سال میزان استفاده از فرایند های ترکیب و اشتقاق برای ساخت واژه های جدید بیشتر می شود. یکی از مهم ترین دلایل این امر را می توان میزان شناخت و آگاهی کودک نسبت به فرایندهای صرفی واژه سازی دانست که با افزایش سن او ارتقاء می یابد.
تعبیر مکانی محورهای چپ- راست و جلو- پشت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
31-56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ راست و جلو پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون و دنزیگر می پردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد، اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوب های ارجاع نسبی و ذاتی، به صورت بالقوه می توانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ داده های واقعی از گویشوران بومی از بازی «توپ و صندلی» استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بود، مربوط به این امر بوده اند که منظور گوینده نسبی بوده، اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. در خصوص محور چپ راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته و آن را از جمله کاهش داده، و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهش یافته «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس داده های پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده می شود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.
نقش مقوله دستوری گروه اسمی درونی در پردازش بندهای موصولی فاعلی و مفعولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
93-118
حوزههای تخصصی:
ساخت موصولی از جمله ساخت های پیچیده نحوی است که برحسب رده های زبانی مختلف ساختارهای متنوعی دارد. تحقیقات در زبان های مختلف نشان داده اند که پردازش بندهای موصولی فاعلی نسبت به بندهای موصولی مفعولی آسان تر و سریع تر است. در برخی از پژوهش های پیشین، فرضیه مبتدابودگی برای تبیین سهولت و سرعت بیشتر پردازش بندهای موصولی فاعلی مطرح شده است، اما بر پایه این فرضیه اگر ضمیر شخصی گروه اسمیِ درونیِ بند موصولی باشد، دشواری پردازش بندهای موصولیِ مفعولی کاهش می یابد. در پژوهش حاضر، با استفاده از آزمایش خواندن خودگام، که یکی از آزمایش های برخط در حوزه روان شناسی زبان است، سرعت پردازش جملات موصولیِ فاعلی و مفعولیِ دارای گروه اسمیِ کامل و گروه اسمیِ ضمیری در زبان فارسی مورد مقایسه قرار گرفته اند. روال اجرای آزمایش به صورت نمایش غیرانباشته خطی، پنجره متحرک و خواندن بخش به بخش جمله بود. هر یک از 16 محرکِ جمله ای این آزمایش چهار صورت نحوی داشتند و در مجموع، 640 داده زمان خواندن از 40 آزمودنی 20 الی 30 ساله فارسی زبان ثبت شد. نتایج نشان دادند که سرعت پردازش بخش های درونی بند موصولی، یعنی بخش های گروه اسمیِ درونی و فعل بند موصولی، به ترتیب در بندهای موصولیِ مفعولیِ ضمیری، فاعلیِ ضمیری، فاعلیِ کامل و مفعولیِ کامل بیشتر بود، اما سرعت پردازش بخش فعل بند اصلی در انواع مختلف جمله های موصولی اندکی متفاوت بود. یافته ها همسو با نتایج برخی پژوهش های انجام شده در دیگر زبان ها بیانگر تأیید فرضیه مبتدابودگی در سرعت پردازش بندهای موصولی زبان فارسی بودند.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
بررسی ساختی و کاربردشناختی جملات پرسشی جهت مند در مکالمات زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه کاربرد ماهیتی جملات پرسشی، طرح سؤال است؛ اما این جملات می توانند کاربردهای متعدد دیگری را نیز در سطح کلام برجسته کنند. در این میان، گونه پرسش های سوی مدار بله-خیر که دربردارنده پرسش های بلاغی، تأکیدی، ضمیمه ای و جهت مند است نشان دهنده تمایل ضمنی پرسشگر به یکی از جواب ها است. مطالعه حاضر ضمن اشاره به برخی از تمایزات میان انواع پرسش های سوی مدار، به توصیف پرسش های جهت مند از منظر ساختی و کاربردشناختی در مکالمات روزمره فارسی پرداخته است. بررسی حاضر نشان داد که از منظر ساختی کلمات قطبی مثبت (مانند ترکیبات بعضی) و ساخت های ویژه (مانند ضمیمه های همپایگی یا چیز دیگه ای، یا همچین چیزی) و پاسخ های ضمیمه شده به انتهای پرسش از جمله عوامل جهت مندی مثبت به شمار می روند. از منظر کاربردشناختی، پرسش های جهت مند برای درخواست تأیید، بیان تعجب، انتقاد، مقدمه سازی و بیان اطلاعات، عنوان پیشنهاد یا درخواست کمک و درخواست توافق مفید واقع می شوند. این مطالعه نشان داد که انواع جهت مندی معرفتی، ایجابی و تمنایی در پرسش های فارسی وجود دارد و اینکه ساخت های مخصوص در کنار کاربرد مشخص در بافت موجب تبلور قطبیت یکسان یا معکوس میان پرسش و پاسخ آن خواهند شد.
توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی: نظریۀ مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.
نظام فشرده سازی کلامی براساس کارکرد واجی: مطالعه موردی گفتمان فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فشرده سازی از دیدگاه بایبی به فرایندی گفته می شود که در آن، واژه ها دچار کاهش می شوند و این کاهش به صورت حذف یا ادغام در واج ها رخ می دهد. بسامد این فرایند در رویکرد بایبی بین شخصیت های مختلف در گفتمان محاوره فیلم های فارسی جایگاه پر رنگی دارد. در ادوار مختلف تاریخ، «زن» به واسطه پایگاه اجتماعی اش در مقایسه با «مرد» همواره کم تر تمایل به استفاده از فارسی غیرمعیار داشته است. هدف از نگارش این مقاله تحلیل واج شناختی تغییرات آوایی ناشی از روند فشرده سازی در فیلم های زبان فارسی در دو بافت متمایز فرهنگی اجتماعی است. داده های پژوهش حاضر شامل تمامی موارد صرفی حذف و ادغام مشاهده شده در دو فیلم قدیمی گنج قارون (سیامک یاسمی، 1344) و قیصر ( مسعود کیمیایی، 1348) و دو فیلم جدید لاتاری (محمدحسین مهدویان، 1397) و ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) بوده که پس از گردآوری در چارچوب واج شناسی شناختی بایبی ( 1999 ) به روش توصیفی مورد ارزیابی کمی و تحلیل واقع شده اند. نتایج این پژوهش، به عنوان نخستین کار فارسی در چارچوب واج شناسی بایبی، تمایز دوگانه فرهنگ و اجتماع را به خوبی در گفتمان فیلم های این دو دوره تاریخی آشکار می سازد. درواقع، مطالعه حاضر نشان می دهد که فشرده سازی به عنوان یک امر اجتماعی، خاستگاه فرهنگی دارد و همین خاستگاه فرهنگی آن است که تعبیرش در سبک زبانی یا در سبک گفتمانی اشخاص با پایگاه های اجتماعی مختلف را منعکس می سازد. همچنین مشخص می شود که مطالعه صورت های فشرده سازی شده فقط به تصمیم گیری در نوع کوتاه سازی محدود نمی شود و تفاوت های موجود میان صورت های فشرده شده به لحاظ ساختاری در اغلب موارد پدیده ای صرفاً صرفی نیست و در برخی موارد به ملاحظات کاربردی و اجتماعی نظیر نوع جنسیت نیز بستگی دارد .
بازنمایی مؤلفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوه های اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاه های کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روش شناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهرا ن و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 به روش فیش برداری متن پنجاه پاره گفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه ( 1985, 2001, 2002 ) موردبررسی قرار داده اند. مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژه ای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا می توان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژه هایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظام های معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دال های خود می پردازند، به مثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده می کنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا می کند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجسته سازی و حاشیه رانی به بیانِ نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیه رانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارائه نقاط قوت موکل خود استفاده می کنند.
Impact of Elementary Learners’ L1 in Consciousness-raising Tasks on Their L2 Writing Accuracy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۲, Autumn ۲۰۲۲
149 - 157
حوزههای تخصصی:
While the main focus of the studies in the literature is centered around EFL teachers’ identity construction in face-to-face classes regarding certain cliche factors, the COVID-19 pandemic demonstrated the potential of investigating EFL teachers' professional identity reflection in the developing contexts of distance education. Thus, this study examined the possible association between Iranian EFL instructors' Professional Identity Reflection (PIR) and their use of Achievement Orientation Strategies (AOSs) in the dynamic setting of E-teaching. Besides, this study evaluated the prediction power of the AOSs in determining the PIR of Iranian EFL instructors. One hundred four male and female Iranian EFL instructors were selected based on convenience sampling to participate in this quantitative correlational research. Two instruments, including Measure of Teachers Achievement (MoTA) and Questionnaire of Professional Identity (QPI), were used to collect the required data on the online platform of Type form. The R software's correlation and multiple regression packages were utilized to analyze the gathered data. The results indicated a robust direct association between the PIR of Iranian EFL instructors in E-teaching and their use of AOSs. Moreover, three out of four AOSs significantly predicted the PIR of Iranian EFL instructors in E-Teaching. Furthermore, the mastery-approach strategy had the most predicting power among the other AOSs. This study provides practical interdisciplinary benefits for EFL teachers, EFL teacher trainers, and educational psychologists in training EFL teachers who are aware of how their views toward achieving specific academic goals in E-teaching influence their professional identity in E-teaching.
بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
Praxis-Based Grammar Instruction Using Social Media Networking: Mediational Feedback within ZPD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recent second or foreign language (L2) research has shown that integration of form-focused instruction into collaborative, communicative activity is highly influential. Sociocultural theory (SCT) provides a praxis-oriented educational ecosystem wherein L2 grammatical knowledge and practical use can be effectively linked. This SCT-inspired study examined the effects of praxis-oriented grammar instruction and mediational feedback within the social media networking (SMN) platform (i.e., Telegram) on L2 learners’ microgenetic development of grammatical knowledge. Participants were 30 EFL learners that were assigned to three different instructional conditions: (i) conventional teacher-fronted instruction as the comparison group, (ii) collaborative instruction attuned to learners’ Zone of Proximal Development (ZPD) in an actual classroom as the first experimental group, and (iii) ZPD-based instruction in virtual Telegram space as the second. The groups were pre- and posttested on a grammar test targeting subject-verb non-inversion in embedded WH-questions, which poses cross-linguistic challenges to Persian L2 learners of English. Collaborative whole-class, dyadic, or triadic talk-in-interactional activities were employed to engage learners in co-constructing educational praxis and providing contingent, ZPD-sensitive graduated mediation in both virtual and face-to-face settings. The results indicated that the two ZPD groups outperformed the comparison group. No significant difference was, however, found between the ZPD groups despite witnessing a developmental trend in favor of the virtual SMN setting. Post-intervention interviews revealed learners’ positive attitudes towards using Telegram affordances for praxis-oriented grammar instruction. Further theoretical and pedagogical implications are discussed.
A Cross-cultural CMC-Based Study of Speech Act of Criticism in Response to School Reopening during COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this cross-cultural CMC-based study is to investigate how the speech act of criticism is realized in the Instagram comments by Persian and English-speaking users in response to an announcement in Fall 2020 about school reopening during COVID-19. To this end, 400 Persian and English comments were collected in Fall 2020 from the Instagram pages of Iran and the U.S Secretaries of Education where they posted about the students’ return to school during the pandemic. The data were then analyzed based on Nguyen’s (2013) model of speech act of criticism. The findings show that both Persian and English-speaking users tended to use direct criticism over indirect criticism with an explicit expression of dislike and an explicit expression of disapproval as the most frequently used direct criticism strategies. Moreover, with regard to indirect strategies, Persian speaking users employed more request for change strategies while English speaking users outperformed hint strategies. Also, the uses of supportive moves and internal modifiers were similar in the two corpora. The findings of this naturally occurring observational study partially confirm the results obtained by elicited-based research method. The results showed that despite the similarities between the corpora, teaching criticism strategies and mitigating devices can help language learners perform the act of criticism more appropriately and avoid non-native like language use.
مشاهداتی درباره سهم و نقش دو نیم کره مغز در پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
273 - 299
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکره ی راست مغز در بیماران آسیب دیده نیمکره ی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیده ی نیمکره ی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمون های مجموعه ی زبان نیمکره ی راست (برایان، 1995) و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسه ی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنش های گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که توانایی های گفته شده، خاص نیمکره ی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
زبان معیار و شاخص های آن در نوشته های تحقیقی محمدعلی اسلامی نُدوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
383 - 408
حوزههای تخصصی:
زبان معیار یکی از گونه های نوشتن در محافل علمی و دانشگاهی است که مهم ترین هدفش انتقال صحیح و سریع و دقیقِ مفاهیم به مخاطب است. از دهه چهل به بعد در میان پژوهشگران مباحث درباره تعریف زبان معیار و مصادیق آن مطرح شده که تا به امروز ادامه داشته است. اگرچه وحدتی درباره چیستی و چگونگی زبان معیار وجود نداشته، اما می توان گفت که این گونه زبانی به واسطه آثار مکتوب علمی ادیبان برجسته معاصر در کتاب ها و نشریه ها تثبیت یافته است. هدف از نگارش این مقاله آن است که تعریف مشخصی از زبان معیار و همچنین مصادیق آن ارائه شود و براساس آن، نوشته های علمی یکی از نویسندگان مطرح و پرکار معاصر یعنی محمدعلی اسلامی ندوشن سنجیده شود. مرور نتایج پژوهش نشان می دهد که اسلامی ندوشن ضمن الگوپذیری از گویندگان سرآمد زبان فارسی همچون سعدی و فاصله گیری از عناصر ادبی و دوری گزینی از خطاهای زبانی، به رعایت ساده نویسی و کوتاه نویسی در نوشته های خود نظر داشته و در این چارچوب مشخص، توانمندی های فردی و انعطاف پذیری های سبکی خود را نمایان ساخته است. وی در طی بیش از شصت سال نویسندگی خود، نثری مبتنی بر کارکرد طبیعی زبان به یادگار گذاشته است که عوام با آن ارتباط برقرار کرده و خواص آن را پسندیده اند.