فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۵, Spring ۲۰۱۹
65-85
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of interaction and output modality on vocabulary learning and retention of EFL learners. To investigate the impact of Interaction, solitary (n =69) and collaborative (n =62) groups served as experimental and No Interaction No Output (n =26) as control group. To address the effect of modality, spoken (n =39) and written (n =31) modalities served as experimental and No output modality (n =26) as control group. The study was done in 8 weeks. The groups read passages with target words highlighted. Solitary and collaborative groups reconstructed the passages individually or in dyads. The spoken and written modality groups reconstructed them in the respective modality. Then, pretest, immediate, and delayed posttests were administered. The ANOVA results showed that the collaborative group outperformed the other groups and spoken modality outperformed the written modality group focusing on interaction and modality separately. The 2×2×2 ANOVA results showed significant main effects for time, interaction, and output modality. An ‘interaction’ effect was found between time and interaction, time and modality, and modality and Interaction. The ‘interaction’ between time, Interaction, and modality was insignificant. The findings have implications for language teachers, syllabus designers, and language testing experts.
طرح واره های مالکیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از منظر شناختی به بررسی طرح واره های مالکیت محمولی و اسمی در زبان فارسی می پردازد. منظور از طرح واره ساخت هایی است که امکانات دستوری از آنها به وجود آمده اند. در این راستا، رویکرد شناختی هاینه (1997) در مورد طرح واره های مالکیت با توجه به داده های فارسی محک می خورد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زبان فارسی از طرح واره های کنش، مکانی، همراهی، هدف و منبع برای رمزگذاری مالکیت محمولی استفاده می کند. در این زبان برای بیان مالکیت اسمی از طرح واره های مکانی، همراهی، اضافی، منبع، اتصالی و مبتدائی استفاده می گردد. مشخصه مهمی که زبان فارسی را از زبان های مورد مطالعه هاینه متمایز می سازد، استفاده از طرح واره اتصالی برای رمزگذاری مالکیت اسمی است. این طرح واره برای اولین بار در این تحقیق معرفی شده است. مشخصه برجسته دیگر زبان فارسی استفاده از طرح واره منبع در بیان مالکیت محمولی است که در زبان های جهان دیده نشده است.
تناوب سببی در گویش خوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناوب سببی نوعی تناوب گذرایی بین یک فعل سببی و همتای ضدسببی آن است. در مورد رابطه بین این دو گونه فعلی به طور کلی دو نوع رویکرد از سوی زبان شناسان اتخاذ شده است: اشتقاقی و غیراشتقاقی. در رویکرد اشتقاقی، یکی از دو گونه، پایه و دیگری مشتق فرض می شود. در رویکرد اشتقاقی پایه ناگذر (رویکرد سببی سازی)، فرض بر این است که گونه ضدسببی پایه و گونه سببی مشتق است. در حالی که در رویکرد اشتقاقی پایه گذرا (رویکرد ضدسببی سازی) گونه سببی پایه و گونه ضدسببی مشتق فرض می شود. در رویکرد غیراشتقاقی یا پایه مشترک رابطه مستقیم اشتقاقی بین دو گونه برقرار نمی شود و هر دو از یک منبع سوم یا ریشه نشأت می گیرند. هدف از مقاله حاضر بررسی کارآمدی رویکردهای یاد شده در تحلیل نشانه های ساختواژی فعل های تناوبی در گویش خوری از زبان های ایرانی شمال غربی رایج در کویر مرکزی ایران است. شواهد ساختواژی در این گویش نشان می دهد رویکردهای اشتقاقی به تناوب سببی دارای راهبرد تحلیلی کلی نیستند و تنها قادرند نشانه های ساختواژی در یکی از دو گونه سببی یا ضدسببی را توضیح دهند. در مقابل به نظر می رسد رویکرد غیراشتقاقی پایه مشترک می تواند تنوع ساختواژی در تناوب سببی (نشان داری یکی از دو گونه یا هر دو گونه) را در گویش خوری به طور جامع تحلیل کند.
دستورپریشی، سیر تحول نظریه های زبان شناختی
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
25 - 35
حوزههای تخصصی:
دستورپریشی یکی از انواع اختلالات زبان پریشی است. در اختلال دستورپریشی که به عنوان یکی از نمونه های شناخته شده زبان پریشی مطرح است، جریان گفتار قطع نمی شود، بلکه گفتار دچار نابسامانی هایی می شود که عمدتاً اختلال در ساختار دستوری یا نحوی زبان ایجاد می کند. در پژوهش حاضر تلاش شده است ضمن مروری بر سیر تحول نظریه های دستورپریشی، دیدگاه های مطرح درباره این موضوع از آغاز تاکنون به صورت اجمالی بررسی شود. به این منظور دو فرض مبنای اصلی قرار گرفته است. بر مبنای فرض اول، روند تغییرات بالینی در دستورپریشی از ابتدا تاکنون یکسان بوده است و دیگر آن که نظریه جامع و یکپارچه ای در زمینه بیان پیچیدگی های نشانگان دستوری وجود ندارد. روش پژوهش از نوع مروری است. در این مقاله سیر تحول نظریه ها در قالب رویکرد زبان شناختی درک و تولید در دستورپریشی مطرح شده اند. در طول تاریخ بررسی های دستورپریشی، پژوهشگران و محققان توانسته اند تقریباً به طور کامل به مشخصات همگانی دستورپریشی دست یابند و در این زمینه یکدستی مشاهده می شود. اما به نظر می رسد هیچ گونه نظریه جامعی وجود ندارد که بتواند به طور کامل پیچیدگی نشانگان دستورپریشی را توضیح دهد. همچنین، نشان داده شد که چگونه و به چه دلایلی در طول تاریخ این نظریه ها تغییر یافته اند.
بررسی برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی در مقایسه با فارسی معیار با تلفیقی از رویکرد واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از مهم ترین فرایندهای واجی موجود در گویش بروجردی است. این گویش یکی از گویش های لری است که به همراه زبان فارسی، به شاخه جنوبی زبان های ایرانی غربی تعلّق دارند. داده های مورد استفاده در پژوهش از میان واژه ها و عبارات گفتگوهای محاوره ای گردآوری شده از تعداد هجده گویشور این گویش استخراج شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی، به توصیف و تبیین برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی می پردازد. در این مقاله به فرایندهایی چون همگونی، ناهمگونی، تضعیف و حذف اشاره شده است. بررسی های انجام گرفته نشان داد که برخلاف فرایند تقویت، موارد بسیاری از فرایندهای همگونی، تضعیف و کشش جبرانی در این گویش دیده می شود که این امر، بیان گر آن است که گویشوران لری بروجردی، نسبت به گویشوران زبان فارسی معیار، تمایل بیشتری به استفاده از اصل کم کوشی دارند. در بررسی این گویش از چارچوب نظریه بهینگی مشخّص شد که در واژه های بررسی شده لری بروجردی، محدویت های حذف همخوان پایانی (NO CODA)، اصل مرز اجباری (OCP)، محدودیت مجاورت همخوان انسدادی دندانی و همخوان سایشی (FRIC DENT STOP) و کم کوشی (LAZY) رعایت شده که در گونه فارسی معیار این محدودیت ها نقض شده اند.
کوتاه شدگی واکه در کردی میانی: تحلیلی براساس اصول واج شناسی بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی - تحلیلی پیش رو، پژوهش گران در چارچوب اصول و روش های نظریه واج شناسی بهینگی به فرایند کوتاه شدگی واکه در گویش کُردی میانی پرداخته اند. بررسی داده ها بیان گر آن است که گویشوران کُردی میانی این فرایند را، در پیوند با غلت سازی، درواقع به منزله راهکاری برای رفع التقای دو واکه به کار می برند. به این صورت که واکه های کشیده پایان واژه که دارای دو جایگاه زمان مند و دومورایی هستند، هنگامی که پیش از پسوندهایی قرار گیرند که با یک واکه شروع شده اند، کوتاه می شوند و یک مورایشان آزاد می گردد و در فرایند غلت سازی، به یک غلت تعلّق می گیرد که جایگاه آغازه هجای بعدی را پر می کند؛ بنابراین، فرایند یادشده با هدف حفظ جایگاه های زمان مند صورت می گیرد. این امر می تواند به این معنی باشد که در کُردی سورانی، همخوان های آغازه هجا مورایی هستند؛ همچنین، پس از تعیین محدودیت های دخیل در صورت گرفتن این فرایند و مشخّص نمودن سلسله مراتب آن ها، تحلیل بهینگی داده ها نشان داد که در کُردی میانی، فرایند غلت سازی ازطریق کوتاه شدگی واکه های کشیده، نسبت به فرایندهای دیگری که به طور معمول برای رفع التقای واکه ها در پیش گرفته می شود مانند درج غلت، حذف یکی از واکه ها، ادغام دو واکه، مرکّب سازی واکه ای و... هزینه کمتری دربر دارد.
حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر حذف گروه فعلی برپایه داده های زبان کردی سنندجی است که در چارچوب برنامه کمینه گرا بررسی شده است. وجود حذف گروه فعلی در مطالعاتی که به تازگی در زبان فارسی صورت گرفته به چالش کشیده شده و تحلیل های متفاوتی برای آن ارائه شده است. این تحلیل ها شامل 1- حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک؛ 2- موضوع تهی؛ 3- حذف گروه اسمی یا گروه حرف تعریف هستند. به دلیل قرابتی که زبان فارسی با زبان کردی دارد، بسیاری از تعمیم های صورت گرفته در حذف گروه فعلی در زبان فارسی می تواند قابل تسرّی به زبان کردی باشد. به این دلیل در نوشتار پیش رو ابتدا تحلیل های صورت گرفته در زبان فارسی مطالعه شده، سپس با بهره گیری از یافته ها، حذف در زبان کردی سنندجی بررسی شده است. درپایان براساس ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال شد که حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی وجود دارد.
بازتاب مفهوم مرگ در اندیشه آلبر کامو و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی که در سال 1957 به دریافت جایزه نوبل ادبی فائق آمد، از جمله نویسندگانی است که تأثیر قابل توجهی بر جریان روشنفکری و نویسندگی ایرانی داشته است. کامو را جزء نویسندگان پوچ گرا بر می شمارند که در آثارش به مفاهیمی همچون بیهودگی، مرگ، خودکشی و طغیان می پردازد. صادق هدایت نیز یکی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی است که مفهوم مرگ به طور ویژه بر آثارش سایه انداخته است. از آن جایی که برخی صادق هدایت را دنباله رو کامو در فلسفه پوچی می دانند، بررسی تطبیقی مفهوم مرگ که یکی از اساسی ترین مفاهیم در آثار هر دو نویسنده است، ارزشمند می نماید. هر یک از دو نویسنده مورد بحث با توجه به اعتبار بالای خود در مقیاس ملی و بین المللی، مورد بررسی های ادبی و فلسفی قرار گرفته اند. این تحقیق نیز خواهد کوشید تا به نوبه خود با رویکردی تطبیقی، از ورای اندیشه کامو و هدایت به بررسی و بحث مفهوم مرگ بپردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال باشد که این دو نویسنده در مسیر پوچ گرایی به کدام مقصد می اندیشند و نقاط مشترک یا اختلاف این مقاصد چیست.
ویرانی تجربه در بوف کور
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت های پرسش واژی چندگانه در زبان مازندرانی: رویکردی کمینه گرا
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر عامل روانشناختی ترس از فناوری و دانش رایانه ای در مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
243 - 266
حوزههای تخصصی:
با جهانی شدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، به کارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارت های زبانی استفاده کنند، اما به علت وجود ترس از به کارگیری ابزارهای فناوری در کلاس درس از این امر امتناع می ورزند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه احتمالی میان ترس از فناوری و دانش رایانه ای مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بوده است. در راستای هدف این پژوهش، 40 مدرس زبان فارسی از دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه اطلاعات شخصی، سنجش میزان دانش رایانه ای سون و راب و کریسمیاضی (2011) و اضطراب رایانه ای روزن و ویل (1988) پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه معنادار (در سطح 05/0) و منفی بین دو متغیر دانش رایانه ای و ترس از فناوری برقرار است. در واقع، مدرسانی که میزان دانش رایانه ای بالایی دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. نتایج تحقیق حاضر راهکارهایی را جهت تربیت مدرس زبان فارسی به برنامه ریزان آموزشی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به نیاز های جدید در به کارگیری فناوری در آموزش، پیشنهادهایی ازجمله گنجاندن دوره های آموزشی به کارگیری ابزارهای فناوری در دوره های ضمن خدمت معلمان مطرح نموده است.
بررسی مقوله های نمود و زمانِ فارسی در قالب هندسه مشخصه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه مشخصه ها، انگاره ای کاربردی برای مطالعه فرایندهای صرفی- نحوی به شمار می رود. در این مقاله، به معرّفی این انگاره و کاربرد آن در مطالعه نظام تصریف فعل در زبان فارسی می پردازیم. در هندسه مشخصه ها، نظامِ تصریف فعل از سه بخش نمود، زمان دستوری و وجه تشکیل می شود و هر یک دارای مشخصه های نسبتاً جهانی هستند که در مواردی توسط تکواژهای صرفیِ آشکار بازنمون می شوند. تعامل مشخصه های موجود در این سه حوزه، خصوصیات قلمروی تصریف فعل در زبان های مختلف را تعیین می کند. نمود در زبان فارسی دارای مشخصه های [رویداد] و [غیراتمی] است که نشان می دهد ارزش پیش فرض آن در این زبان، نمود تام است و نمود ناقص به صورت نشاندار و با واحد واژگاهی (می-) بازنمون می شود. به این ترتیب، هسته نمود اتمی در فارسی فقط در سطح تصریف فعّال است و تمایز نمود دستوری ناقص و تام را بازنمایی می کند. هسته نمود کمیّت در فارسی، هم در سطح ریشه و هم در سطح محمول فعّال است و نمود واژگانی و خصوصیات نمودیِ محمول را تعیین می کند. در مورد زمان، فارسی دارای مشخصه [تقدّم] است که بوسیله واحد واژگاهی (–د/-ت) بازنمون می شود و زمانِ موضوع را قبل از لنگرگاهِ زمانی جمله قرار می دهد. واحد واژگاهی (–ده / -ته) در فارسی که به همراه فعل کمکی، ساخت کامل را می سازند، کارکرد متفاوتی با نمود و زمان دستوری در هندسه مشخصه ها دارد و به دلیل ارزش تقابلی که در فارسی ایجاد می کند، در هسته نحوی مستقلی ادغام می شود و مشخصه [کامل] را بازنمون می کند.
تأثیر تدریس صریح دسته های واژگانی بر کیفیّت کاربرد واژگان و صحت دستوری در نگارش زبان انگلیسی: یک رویکرد کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
959 - 990
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آنست تا به بررسی تأثیر تدریس صریح دسته های واژگانی بر کاربرد واژگان و صحّت دستوری در نگارش زبان انگلیسی زبان آموزان ایرانی بپردازد. در این راستا، 2 کلاس دست نخورده در قالب یک گروه آزمایش و 2 کلاس دست نخورده دیگر در قالب یک گروه کنترل در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران انتخاب شدند. دو گروه روند آموزشی معمول تعیین شده توسط آموزشگاه را دنبال کردند، امّا فعّالیّت های مرتبط با تدریس صریح دسته های واژگانی تنها در گروه آزمایش صورت گرفت. یک آزمون نگارش زبان انگلیسی قبل (پیش آزمون) و بعد (پس آزمون) از مداخله (تدریس صریح دسته های واژگانی) به هر دو گروه آزمایش و کنترل ارائه شد. دو ارزیاب باتجربه که از پژوهش حاضر بی خبر بودند به نگارش زبان آموزان از لحاظ کاربرد واژگان و صحّت دستوری نمره دادند. تحلیل آماری نتایج نشان داد که تدریس صریح دسته های واژگانی توانسته است تفاوت معناداری در ارتقای کیفیّت کاربرد واژگان و صحّت دستوری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل ایجاد کند. نتایج پژوهش به همراه دلالت های آموزشی آن به بحث گذارده می شوند.
بررسی میزان اثر مواد درسی برگرفته از زبان شناسی شناختی بر آموزش حروف اضافه انگلیسی در کلاس درس زبان آموزان EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1205 - 1228
حوزههای تخصصی:
حرف اضافه، اگرچه بخش نسبتا ً کمی از زبان را شامل می شود اما در عین حال نقش اساسی و مهمی را ایفا می کند. نظر به اینکه میزان به کارگیری حروف اضافه در کتب درسی دوره متوسطه زیاد است؛ گاه دانش آموزان از تلاش برای یادگیری آن ها باز می مانند و موفقیت کم رنگ تری از استفاده آن حروف در کاربردهای روزمره حاصل می شود. در این مقاله با بهره گیری از روش شبه تجربی به منظور بررسی تاثیر آموزش الهام گرفته از زبانشناسی شناختی بر یادگیری حروف اضافه زبان انگلیسی in، on و at پرداخته شده است. آزمودنی ها متشکل از دو گروه (n=44)، بودند. گروه شناختی اسلایدهای تصویری حاوی ابزارهای ادراکی و شناختی، در حالی که گروه سنتی مواد آموزشی به شیوه سنتی دریافت کرد. با وجود اینکه گروه شناختی به طور قابل توجهی در پس آزمون عمل کرد، اما اثر مثبت آموزش به سبک شناختی تا زمان اجرای پس آزمون باتاخیر آشکار نشد. یافته های مربوط به نتایج نمره های افراد نشان می دهد که گروه شناختی به طور قابل توجهی بهتر از گروه سنتی در پس آزمون بلافاصله و باتاخیر عمل کرد.
The Effect of Task Type on Autonomous EFL Learners’ Interactive Negotiations in a Text-based Synchronous Computer-mediated Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance of communicative ability in second language classroom context has increased the interest in interaction among foreign language learners. The quality of negotiations is influenced by so many factors that should be investigated in order to facilitate the process of second language acquisition. This study seeks to investigate the effect of task type on autonomous EFL learners’ interactive negotiation in synchronous computer-mediated communication context. Total number of 60 pre- intermediate EFL learners were chosen from Iran Language Institute of Birjand based on their performance on the language learning autonomy questionnaire designed by Zhang and Li (2004). They participated in three types of tasks, including Decision making, Jigsaw, and Opinion gap tasks via Telegram Desktop. The chat history of EFL learners was analyzed in terms of the model of interaction proposed by Tsui (1994). Three main moves of Initiating , Responding , and Follow-up were included in her taxonomy of interaction analysis. The results suggested that the learners tried to utilize different frequencies of appropriate moves to achieve the goals of the specific task. Practically, this study presented a revised model that can be used as a frame work for designing suitable task types in the process of computer-mediated communication.
معماری در ادبیات، ترس و لرز اثر املی نوتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
357 - 376
حوزههای تخصصی:
در جامعه پسامدرن، جایی که نظام اقتصادی، افراد را به سوی مصرف گرایی می کشاند، شرکت های بزرگی تأسیس شده اند که با در دست گرفتن تولید، از جمله تولید «هنر پرفروش»، خودنمایی می کنند. این شرکت ها بیشتر در ساختمان های بسیار بلند قرار دارند، برج هایی شبیه به «یومی موتو» در کتاب ترس و لرز اثر املی نوتوم. معماری این گونه ساختمان ها با توسعه پسامدرن حاصل از پیشرفت صنعتی قرن بیستم مطابقت دارد. برج، که یکی از بارزترین شکل های معماری پیشرفته معاصر شهری است، در واقع نماد سلطه تجارت بر زندگی است. آسیای دور، جایی که داستان در آن به وقوع می پیوندد، با پیشرفت سریع اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، دارای آسمان خراش های گوناگونی شدند. با این وجود، باید اشاره نمود که روابط میان برج شهری و ترس و لرز املی نوتوم به رابطه این کتاب با ژانر به اصطلاح تجاری محدود نمی شود. چرا که در خوانش رمان در می یابیم که معماری برج، هم با ساختار روایی و هم با ساختار نوشتاری داستان در ارتباط است و حاصل آن متن- سازه ای نظام مند است. به این منظور، در ابتدا رابطه معماری و ادبیات را مرور خواهیم کرد. سپس به تحلیل کتاب ترس و لرز و نقش های عاملی معماری و عناصر آن در متن خواهیم پرداخت.
تفاوت های سبکی غزل حافظ و سلمان ساوجی از نظر کاربست فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی های ادبی و هنری غزل حافظ بر همگان مبرهن است؛ امّا این زیبایی ها زمانی بیشتر آشکار می شود که با غزل های دیگر شاعران و بویژه غزل هایی که مورد توجّه وی بوده و در استقبال از آن اشعار، غزل هایی هم زمینه سروده؛ بررسی مقایسه ای گردد. چنین بررسی هایی تا حدّی می تواند این امر را محرز کند که چرا غزل دوستان از خوانش غزل حافظ در مقایسه با غزل هایی با همان زمینه؛ حظّی وافرتر و متفاوت تر دریافت می کنند. زبان شناسی نقش گرای هلیدی که در تحلیل متون ادبی کارآمد نشان داده شده؛ در پاسخ به این پرسش می تواند کمک نماید. در این رویکرد، فرانقش تجربی که به بازنمایی تجربه های انسان از جهان بیرون و درون می پردازد؛ بیانگر محتوای گزاره ای بند است که به وسیله فعل اصلی بیان می شود و به آن فرایند می گویند. در جستار پیشِ رو، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و آماری، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که غزل حافظ و سلمان از نظر کاربست انواع فرایندها چه تفاوت هایی با هم دارند و این تفاوت ها چه تأثیراتی بر سبک غزل این دو شاعر و به تبع آن التذاذ ادبی شعر آنان دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این است اگرچه هر دوی این آثار در یک ژانر مشترک (غزل) نوشته شده اند و دارای زمینه تقریباً مشابهی هستند؛ امّا گزینش های فعلی انگیخته از زبان آنان متفاوت است. حافظ به بهره گیری از فرایندهای «ذهنیِ آرزویی و عاطفی»، و فرایندهای «مادّیِ تبدیلی» توجّه بیشتری نشان داده و تمایز سبکیِ غزلیّات هم زمینه او نسبت به غزل های سلمان در رنگ و بوی عاطفی و همچنین پویایی غزل وی نهفته است
بررسیِ نواییِ ناحیه پس کانونی در زبان فارسی: تکیه زدایی یا کاهش دامنه زیروبمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسیِ ساخت نواییِ سازه های پس کانونی در زبان فارسی پرداخته ایم. انگیزه اصلیِ انجام پژوهش، پاسخگویی به این پرسش اساسی بود که آیا تکیه های زیروبمی بعد از کانون اطلاعی در جملات فارسی به کلی ازبین می روند یا اینکه فقط دامنه زیروبمی آنها کاهش می یابد؟ برای این منظور، در یک آزمایش تولیدی، دو دسته جمله شامل فعل های دوموضوعه و یک موضوعه با ساخت نحوی Dir.Obj+(Ind.Obj)+V طراحی شد که در آنها مفعول مستقیم یک بار با خوانش طبیعی و بار دیگر با خوانش کانونی توسط تعداد 10 گویشور فارسی معیار خوانده شد. مقادیر دامنه خیز و دامنه اُفت، مقادیر F0 بیشینه و F0 کمینه و فاصله زمانی بین قله ها و دره های زیروبمی در تمامی سازه ها در محرک های صوتیِ ضبط شده اندازه گیری شد. نتایجِ به دست آمده نشان داد دامنه خیز و دامنه اُفتِ زیروبمی برای تمامی سازه های پس کانونی از میزان 3 هرتز بالاتر است؛ مقدار F0 کمینه بعد از قله زیروبمی سازه کانونی از مقدار F0 در پایان پاره گفتار بیشتر است؛ و سطح ارتفاع قله های زیروبمیِ سازه های بعد از کانون به طور متوالی یکی پس از دیگری به صورت تابعی از ارتفاع قله تکیه زیروبمی قبل کاهش می یابد. این نتایج درحقیقت نشان داد دامنه زیروبمیِ سازه های پس کانونی به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد ولی نه در اندازه ای که باعث حذف کامل تکیه های زیروبمی شود. بر این اساس، سازه های پس کانونی در زبان فارسی حاوی درجاتی از برجستگی نوایی است و گروه های واجی در ناحیه پس کانونی با وجود کاهش دامنه زیروبمی شان همچنان در ساخت آهنگ گفتار حضور دارند.
بررسی و تحلیل قاعده افزایی در شعر عرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
29 - 58
حوزههای تخصصی:
فرایند قاعده افزایی، مشتمل است بر توازن در وسیع ترین مفهوم خود. این توازن، به وسیله «تکرار کلامی» به دست می آید. در این شگرد، قواعدی به قواعد زبان معیار افزوده می شود که سبب برجسته سازی در متن ادبی می شود. قاعده افزایی، منجر به ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد. بهره گیری از قاعده افزایی، نمایانگر تواناییِ شاعر در استفاده از گنجایش های زبانی است که برای ناآشناساختن و برجستگی زبان به کار گرفته می شود. از این رو، صورت گرایان روس، آن را عاملِ شکل گیری اثر ادبی دانسته اند. در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر مصطفی وهبی التل (Wahabi al-Tal, 1973) معروف به «عرار» بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است سبب برجسته سازی در شعر او شود. یکی از ویژگی های برجسته شعر وی، قاعده افزایی است. بر اساس این ویژگی، شاعر با به کارگیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در پیوند با قاعده افزایی به عادت زدایی دست می زند تا سبب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود شود. این پژوهش، با روش توصیفی– تحلیلی به واکاوی برجسته سازی و قاعده افزایی در سطح های آوایی و واژگانی می پردازد و در پی آن است تا زیبایی شعر عرار را برای مخاطب نمایان سازد.
بررسی افعال پیشوندی در زبان فارسی ازمنظر صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به پیشوندهای فعلی رایج در زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف ساخت و تعامل آن با معناشناسی پرداخته و ترکیب پذیری معنا در افعال پیشوندی و تأثیر معنا بر ساخت این افعال را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود پس از جمع آوری فعل های پیشوندی از در پیکره دادگان افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011)، این افعال با توجّه به تفاوت های صوری و معنایی طبقه بندی شدند؛ سپس هریک از پیشوندها به طور جداگانه تحلیل و برای هریک طرح واره ای کلّی که دارای زیرطرح واره های مختلف بود، ارائه شد. تحلیل داده ها نشان داد که این افعال در بسیاری از موارد معنای ترکیب پذیر نداشته و تعداد زیادی از پیشوندهای فعلی در طول زمان تغییر معنا داده و ازنظر واژگانی نیز فعل های دارای این پیشوندها، به صورت واژه ساده تحلیل می شوند؛ افزون بر این، برای همه افعال پیشوندی طرح واره ای کلّی درنظرگرفته شد که هر گروه از افعال با توجّه به نوع پیشوند موجود در آن، زیرطرح واره ای از این طرح واره کلّی محسوب می شود.