فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۴۱ تا ۹٬۱۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با توجه به نقش تعیین کننده مدیران در موفقیت واحدهای تجاری، به بررسی اثر معیارهای نمایندگی بر توان رقابتی شرکت ها در 113 شرکت در یک دوره پنج ساله می پردازد. معیارهای توان رقابتی: 1- یک منهای نسبت بهای تمام شده کالای فروش رفته به فروش 2- یک منهای نسبت دارایی ثابت به مجموع دارایی ها 3- نسبت فروش شرکت به فروش صنعت؛ و معیارهای نمایندگی: 1- یک منهای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام 2- نسبت درآمد فروش به مجموع دارایی ها 3- نسبت سود خالص به مجموع دارایی ها، می باشد که رابطه میان آن ها به صورت مجزا و در نه مدل بررسی گردیده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره استفاده گردیده است.
نتایج نشان می دهد که در صورتی که توان رقابتی با معیار یک منهای نسبت بهای تمام شده کالای فروش رفته به فروش محاسبه می گردد، توان رقابتی با یک منهای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت درآمد فروش به مجموع دارایی دارای رابطه مثبت و معنی دار و با نسبت سود خالص به مجموع دارایی، دارای رابطه خاصی نمی باشد. در صورتی که توان رقابتی با معیار یک منهای نسبت دارایی ثابت به مجموع دارایی ها محاسبه شود، توان رقابتی با نسبت درآمد فروش به مجموع دارایی، دارای رابطه مثبت و معنی دار و با یک منهای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و سود خالص به مجموع دارایی، دارای رابطه خاصی نمی باشد و در صورتی که توان رقابتی با معیار نسبت فروش شرکت به فروش صنعت محاسبه شود، توان رقابتی با نسبت درآمد فروش به مجموع دارایی و یک منهای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت سود خالص به مجموع دارایی دارای رابطه مثبت و معنی دار می باشد.
در مجموع با عنایت به اینکه از میان 9 مدل بررسی شده، در 6 مدل میان توان رقابتی و معیارهای نمایندگی رابطه معنادار وجود دارد، می توان نتیجه گیری نمود که معیارهای نمایندگی بر توان رقابتی شرکت ها مؤثر خواهند بود.
In this paper, considering the decisive role of managers in the success of business units, we reviewed the effect of agency criteria on the competitive ability of companies in 113 companies over a five year period.
Competitive Power Criteria: 1- Ratio of cost of goods sold to sale. 2 - The ratio of fixed assets to total assets. 3 - The ratio of sales of the company to the sale of industry.
Agency criteria: 1- Debt to shreholder,s equity ratio 2- Sales income ratio to total assets 3- Net incom ratio to total assets.
Relationship between them was tested separately by nine models. For analyzing information and testing hypotheses, multiple regressions have been used.
Results showed if the competitive power with a minus of the cost price of the sold product is calculated for sale, it has a positive and significant relationship with competitive ability with a minus the ratio of debt to equity and the ratio of income to total assets. There is no particular relationship with a net profit to total assets ratio, and if competitive power is calculated with a minus the ratio of fixed assets to total assets, competitive power with the ratio of sales revenue to total assets has a positive and significant relationship and There is no particular relationship with a minus the ratio of debt to equity and net profit to the total equity. If competitive power is calculated by the ratio of the company's sales to the sales of the industry, competitive power with a ratio of sales revenue to total assets and one minus the ratio of debt to equity and the ratio of net profit to total assets has a positive and significant relationship.
In total, in 6 models of 9 models, there is a significant relationship between competitive ability and representation criteria, it can be concluded that agency criteria are effective on the competitive ability of companies. The results of this research can help identify the factors affecting the competitive ability of companies.
Keywords: Competitive Ability, Representative Criteria
برداشت از کیفیت حسابرسی و مقایسه آن با کیفیت واقعی حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
223 - 240
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تفاوت معناداری برداشت بازار از کیفیت حسابرسی با کیفیت واقعی حسابرسی می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و در دسته پژوهش ها کاربردی-توسعه ای قرار دارد. جامعه آماری را صورت های مالی 90 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تشکیل داده اند که حجم نمونه با بررسی گزارش حسابرسی و صورت های مالی این شرکت ها و بررسی تعدیلات سنواتی، کیفیت واقعی حسابرسی اعضای جامعه ارزیابی شده است. نتایج بررسی حاکی از این است که 42 شرکت مورد بررسی فاقد تعدیلات سنواتی بوده اند. در نتیجه صورت های مالی 48 شرکت که دارای تعدیل سنواتی بوده، مورد اسنادکاوی قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته کیفیت واقعی حسابررسی استفاده شده که روایی و پایایی آن توسط امیری و همکاران (1398) تایید شده و برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و کای اسکوار استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین برداشت از کیفیت حسابرسی و کیفیت واقعی حسابرسی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نقش بازده مبتنی بر سبک در پیش بینی بازده آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
199 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی توانایی بازده مبتنی بر سبک گذشته در پیش بینی بازده آتی در مقایسه با بازده گذشته هست. بدین منظور با تشکیل سبک ها بر اساس ارزش دفتری به بازار و اندازه شرکت، با کمک داده های 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه بین بازده مبتنی بر سبک 6 و 12 ماه گذشته به عنوان متغیر مستقل و بازده (6،3،1 و 12) ماه آتی به عنوان متغیر وابسته پس از کنترل اندازه شرکت، ارزش دفتری به بازار بر مبنای مدل رگرسیون دومرحله ای فاما و مکبث (1973) آزمون شد. نتایج نشان می دهد که بازده مبتنی بر سبک 6 ماه گذشته در مقایسه با بازده 6 ماه گذشته بهتر می تواند بازده (3،1 و 6) ماه آتی را پیش بینی نماید. همچنین بین بازده مبتنی بر سبک 6 و 12 ماه گذشته و بازده (6،3،1 و 12) ماه آتی رابطه معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر توانایی پیش بینی بازده آتی به کمک بازده مبتنی بر سبک 12 ماه گذشته بیشتر از بازده مبتنی بر سبک 6 ماه گذشته هست.
The main goal of this research was to investigate the capability of past style return in predicting future return in comparison with past return.To achieve this goal, based on the book-to-market value and the company size,150 companies data listed in Tehran Stock exchange in period from 1384 to 1393 were used in the study. In this relation style return and stock return were independent variable and (1,3,6,12) future month stock returns was dependent variable. After controlling size, book-to-market value by using two stage Fama and Mack Beth Regression (1973) the data were analyzed. The result of the study indicated that the past 6 month style return can predict future return (1,3and 6) better than past 6 month return. Furthermore there was a significant relationship between the past 6 and 12 month style return and future month return (1,3,6,and 12).On the other hand,the ability to predict the future return by 12 past month style return was better than 6 past month return.
طراحی مدل سنجش ریسک مالیاتی و بررسی اثر آن بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
266 - 296
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اولیه این پژوهش طراحی مدل سنجش ریسک مالیاتی برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از اهداف دیگر این پژوهش بررسی تأثیر ریسک مالیاتی بر ارزش شرکت در چارچوب مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و همچنین مقایسه قدرت توضیح دهندگی مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای چندعاملی در رابطه ریسک مالیاتی و ارزش شرکت است.
روش: این پژوهش کاربردی بوده و از نوع تحلیلی تبیینی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 بوده و نمونه آماری با استفاده از روش حذفی تعداد 103 شرکت انتخاب شده است.
یافته ها: در این پژوهش مدلی برای سنجش ریسک مالیاتی ارائه شد. در این مدل متغیرهای کمی و کیفی که بیشترین تأثیر را بر شکاف مالیاتی داشتند، شناسایی شدند و در نهایت ریسک مالیاتی از باقی مانده این مدل به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که ریسک مالیاتی در هر چهار مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای بر ارزش شرکت تأثیر معنادار و منفی دارد. نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد که مدل قیمت گذاری پنج عاملی بهتر از سایر مدل ها توانایی تبیین رابطه ریسک مالیاتی و ارزش شرکت را دارد.
نتیجه گیری: آگاهی از اثر ریسک مالیاتی بر ارزش شرکت به سهام داران کمک می کند در مواقعی ک ه قوانین مالیاتی کشوری تجدید نظر می شود، تصمیم های لازم و صحیحی اتخاذ کنند، زیرا هر یک از این تصمیم ها بر ارزش شرکت و قیم ت س هام آن و در نهای ت ث روت سهام داران و رضایت آنان از شرکت، تأثیرهای متفاوتی خواهند داشت.
ارائه الگویی کارا برای توسعه حسابداری ایران از طریق تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری(SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
167 - 184
حوزههای تخصصی:
توسعه حسابداری فرآیندی بسیار پویا و چندبعدی است. لذا این پژوهش با هدف تبیین و ارائه مدل اقتضایی کارا برای توسعه حسابداری در ایران صورت گرفته است. بدین منظور از داده های مربوط به 183 شرکت در بازه زمانی سال های 1388 تا 1396 مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و همچنین سایر داده های ملی مربوط به متغیرهای تحقیق استفاده گردید و به مدل سازی توسعه حسابداری با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری که از نوع رگرسیون چند متغیره می باشد پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تمامی متغیرهای مکنون پژوهش حاضر اعم از توسعه اقتصادی، توسعه بازار سرمایه، خصوصی سازی و کیفیت حسابرسی بر توسعه حسابداری تاثیر مستقیم داشتند ولی متغیر توسعه بازار سرمایه از طریق متغیر میانجی توسعه اقتصادی، بر توسعه حسابداری تاثیر منفی داشته است. در تشریح نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش می توان بیان نمود که شرایط محیط اقتضایی کشور در سطح کلان در سال های اخیر، زمینه را برای رشد و توسعه حرفه حسابداری فراهم نموده است و این روند رو به رشد نیز با برنامه ریزی درست و معرفی جایگاه واقعی حسابداری و حسابرسی در کشور توسط نهادهای حرفه ای و صاحب نظران می تواند ادامه یابد.
تحلیل هیات داوری سازمان بورس و اوراق بهادار در آیینه اصول دادرسی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
141 - 166
حوزههای تخصصی:
برخورداری از یک دادرسی منصفانه از ابتدایی ترین حقوق بشر بوده که در اسناد بین المللی نیز در مورد آن صحبت شده است. در عموم کشورها نظام های داخلی اصول و مقرراتی را برای برقراری دادرسی عادلانه وضع کرده اند که ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست. داوری از دیرباز برای حل اختلاف همیشه مورد توجه بوده است و همواره از مزایای خاصی در نظام های مختلف حقوقی برخوردار بوده است. حوزه مورد مطالعه در این مقاله، «هیات داوری حل اختلاف بورس اوراق بهادار کشور» است و به منظور بررسی اختلافات میان معامله گران این بازار شکل گرفته است که در رسیدگی به تخلفات و اختلافات صورت گرفته از سازوکار و تشریفات دادرسی خاص برخوردار است. هرچند که دادرسی در این هیات در راستایِ اصول دادرسی منصفانه در محاکم اداری است اما به دلیل ماهیت خاص موضوعات مورد رسیدگی در مواردی نحوه دادرسی متفاوت است. این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ داده است: جایگاه اصول دادرسی منصفانه در هیأت داوری سازمان بورس چیست؟با بکارگیریِ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، نتایج تحقیق گویای آن است در این هیأت ها اولاً از اساس آیین دادرسی دقیق و جامعی در این خصوص وجود ندارد. ثانیاً اصول دادرسی منصفانه به طور کامل رعایت نمی شود و فقط برخی از اصول موردتوجه هیأت های مذکور قرار گرفته است. ثالثاً؛ برخی اصول، مثل حق تجدیدنظرخواهی، در اسناد مربوطه دچار محدودیت-های جدی است.
بررسی تأثیر ارتباطات مؤثر و مشارکت بر کاهش انحرافات و فساد کاری حسابرسان بررسی تاثیر ارتباطات موثر و مشارکت بر کاهش انحرافات و فساد کاری حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 21
حوزههای تخصصی:
امروزه حرفه حسابرسی بهعنوان شغلی وابسته به اخلاق و اصول اخلاقی تلقی میشود. پدیدهای وجود دارد که حسابداران و حسابرسان عموماً تمایل به حرکت به سمت سطوح بالاتر از دیگران دارند. به نظر میرسد وجود شرایط خاصی در حرفه حسابرسی، تصور هزینههای شهرت فردی توسط حسابرسان را افزایش داده و انگیزه اقتصادی انجام فعالیتهایی را در آنها ایجاد میکند که ممکن است اثربخشی فرآیند جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد حسابرسی را در معرض خطر قرار دهند. از همین رو پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که تأثیر متغیرهای ارتباطات مؤثر، مشارکت و رضایت شغلی را بر روی انحرافات و فساد کاری موردبررسی قرار دهد. برای این منظور نظرات160 نفر (شامل مدیر فنی، سرپرست ارشد و سرپرست) طی فرآیند اجرای پژوهش، با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. در پایان نتایج حاصل از تحلیل صورت گرفته با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پیالاس حاکی از آن بود که تأثیر رضایت شغلی بر روی فساد و مشارکت بر روی انحراف کاری مورد تأیید قرار نگرفت، سایر نتایج پژوهش نشاندهنده تأیید تأثیر متغیرها بر روی یکدیگر بوده است.
اثر انتخاب روش های حسابداری بر کیفیت سود
حوزههای تخصصی:
اگر چه سود و زیان شرکت ها، یکی از اصلی ترین مبانی تصمیم گیری بازار سرمایه است، ولی مواردی مانند برآورد روش های متنوع حسابداری و مدیریت سود در فرآیند گزارش سود، نقش آن را مورد تهدید قرار می دهد. بنابراین میزان دقت، صحت، قابلیت اعتماد، قابلیت پیش بینی و قابلیت تحقق سود که در مجامع علمی به کیفیت سود شناخته می شود، نقش مهمی در مفید بودن سود در فرآیند تصمیم گیری ایفا می کند. این که " آیا کیفیت سود گزارش شده شرکت ها بر توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی اثرگذار است؟ " هنوز بین محققان مورد بحث می باشد. لی (1989: 277) به این نتیجه رسید که کیفیت سود پایین منجر به همبستگی کمتر بین سود گزارش شده و ارزیابی بازار از سودهای آتی می گردد. در این تحقیق از مدل ارزیابی ارایه شده توسط فلدام واهلسون (1995) برای بررسی وجود رابطه بین انتخاب روش های حسابداری و توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی با استفاده از سودهای گزارش شده، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کیفیت سود گزارش شده شرکت ها بر توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی اثرگذار نیست.
تاثیر سرمایه فکری بر قابلیت مقایسه صور ت های مالی
حوزههای تخصصی:
قابلیت مقایسه صورت های مالی یکی از ویژگی های کیفی است که بر مفید بودن اطلاعات مالی تأکید می کند. صورت های مالی باید در برگیرنده اطلاعات مقایسه ای دوره قبل باشد. اطلاعات مقایسه ای باید تا جایی افشا گردند تا جهت درک صورت های مالی دوره جاری، مربوط تلقی شوند. قابلیت مقایسه صورت های مالی ویژگی است که به استفاده کنندگان در شناسایی و درک شباهت ها و تفاوت ها کمک می نماید. با توجه به گذار جوامع از عصر صنعت به عصر اطلاعات، اهمیت سرمایه های فکری در دنیای تجارت نیز رشد یافته است. سرمایه فکری تلاش برای استفاده مؤثر از دانش موجود و دارایی های نامشهود است. ازاین رو هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا سرمایه فکری بر قابلیت مقایسه صورت های مالی تأثیر معناداری دارد یا نه؟ جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 تا 1399 و با استفاده از اطلاعات 118 شرکت و روش رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه پرداخته شد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه فرعی اول، متغیر سرمایه فیزیکی با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار با قابلیت مقایسه صورت های مالی است. و همچنین نتایج فرضیه فرعی دوم حاکی از آن است که متغیر سرمایه ساختاری با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار قابلیت مقایسه صورت های مالی است. همچنین نتایج فرضیه فرعی سوم حاکی از آن است که متغیر سرمایه انسانی با توجه به اینکه سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار قابلیت مقایسه صورت های مالی است.
بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۹
115 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام است. جامعه این پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. نمونه آماری متشکل از 230 شرکت در بازه زمانی 18 ساله برای سالهای 1380 تا 1397 میباشد. دادهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار ایویوز مورد تحلیل قرار گرفت. در راستای هدف مطالعه، ابتدا، طبق مدل اول پژوهش، تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام، بررسی شد. سپس، در مدل دوم تأثیر کیفیت حسابرسی به عنوان یک متغیر تعدیلی، بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام، برازش گردید. کیفیت حسابرسی در پژوهش حاضر شامل اندازه مؤسسه حسابرسی، دوره تصدی و نوع اظهارنظر حسابرس بود. نتایج پژوهش نشان داد که به طور متوسط 25 درصد عرضههای اولیه عمومی سهام در بازار سرمایه ایران کمتر از حد قیمتگذاری میشوند. افزون بر این، یافتهها بیانگر این است که کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. بهعبارتی کیفیت بالای گزارشگری مالی، از قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام جلوگیری میکند. همچنین، مشخص شد که کیفیت حسابرسی از جنبه نوع اظهارنظر حسابرس رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام را تقویت میکند. اما، جنبههای اندازه موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس، رابطه مذکور را تعدیل نمیکنند.
بررسی نقش یادگیری سازمانی و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان تأمین اجتماعی شاهرود)
حوزههای تخصصی:
در مدیریت دانش مجموعه ای از فعالیت ها، ابداع ها و راهبردهایی است که سازمان ها برای خلق ذخیره سازی، انتقال و به کارگیری دانش برای بهبود عملکرد سازمانی استفاده میکنند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش و یادگیری سازمانی بر چابکی سازمان در سازمان مرکزی تامین اجتماعی شاهرود در سال 1398 است. جامعه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از مدیران سازمان تامین اجتماعی شاهرود بودند؛ بنابر این تحقیق بر مبنای راهبردی پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی به شمار می رود. جهت گردآوری داده ها از اطلاعات ثانویه، منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و تحقیقات سایر پژوهشگران استفاده شده است و برای جمع آوری داده های اولیه از مطالعات میدانی پرسشنامه استفاده گردیده است. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میدانی، میانه و انحراف معیار) و روشهای آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی دارای تاثیر مستقیم مثبت و معناداری بر چابکی سازمانی است؛ اما مدیریت دانش به صورت غیرمستقیم و از طریق متغیر یادگیری سازمانی بر چابکی سازمان تامین اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین هر یک از چهار استراتژی مدیریت دانش به صورت مجزا و با ثابت نگهداشتن سایر استراتژیها بر چابکی سازمان تاثیرگذارند.
ایدئولوژی های اخلاقی، مسئولیت پذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ارتباط بین ایدئولوژی های اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی را با عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می کند. در این پژوهش برای سنجش ایدئولوژی های اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد سنجش موقعیت اخلاقی فورسیث (1980) و سینگاپکدی استفاده شده است. همچنین برای سنجش متغیر عدم تقارن اطلاعاتی از فاصله قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به کار رفته است. در این پژوهش 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش و بررسی تحلیل نتایج مدل از رگرسیون خطی چند متغیره و نرم افزار EViews 6 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعات رابطه وجود ندارد. همچنین در بین مؤلفه های ایدئولوژی اخلاقی، نسبی گرایی و عدم تقارن اطلاعات رابطه مثبت و معنی دار با هم دارند ولی ایده آل گرایی رابطه ای با عدم تقارن اطلاعات ندارد.
Abstract
This paper investigats the relationship between ethical ideology (EI) and Corporate Social Responsibility (CSR) with information asymmetry in Tehran Stock Exchange )TSE) listed companies. In this research for the measurement of EI and CSR, Forsyth and Singhapakdi are used, respectively. Vekanteesh and Chiang model is used for the measurement of information asymmetry. In this study, 50 listed firms in TSE have been studied. Linear regression model through software Eviews 6 is used to test research hypotheses. Results of the study indicate that there is not a significant relationship between CRS with information asymmetry. In addition, the results show that relativism have a positive significant relationship with information asymmetry and idealivism have a not a significant relationship with information asymmetry
پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان بر مبنای تکنیک کاهش ابعاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
بازارهای سهام نقش مهمی در سازماندهی سیستم های اقتصادی مدرن دارند. پژوهش های گسترده ای در زمینه پیش بینی آن ها با استفاده از تکنیک های هوشمند انجام شده است. با توجه به این که دقت عملکرد این تکنیک ها به میزان قابل توجهی تحت تأثیر ویژگی های ورودی آن است، یکی از پیشرفت های به کار رفته در استفاده از مدل های هوشمند، علاوه بر کاربرد مدل های ترکیبی، استفاده از کاهش ابعاد به عنوان یک پیش مرحله برای مدل پیش بینی می باشد. در این پژوهش برای پیش بینی روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران همزمان از دو روش کاهش ابعاد (انتخاب و استخراج) به منظور انتخاب ویژگی های مناسب به عنوان ورودی های مدل استفاده می شود. به طوری که برای انتخاب ویژگی ها از الگوریتم mRMR-MID و برای استخراج ویژگی ها از الگوریتم PCA استفاده می شود. سپس از رگرسیون بردار پشتیبان به عنوان مدل پیش بینی استفاده می شود. با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل استفاده از تکنیک های کاهش ابعاد در مدل پیش بینی، در نهایت الگوریتمی برای انتخاب ویژگی های مناسب بر شاخص، تحت عنوانISF _MID پیشنهاد می شود. نتایج نشان می دهد که با روش پیشنهادی، می توان با 7 ویژگی انتخابی به دقت بالایی در پیش بینی روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با درصد خطا 46/3 دست یافت. لازم به ذکر است مدل های مورد بررسی در مرحله پیاده سازی با روش اعتبارسنجی متقابل k-fold مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین از معیارهای MAE، MSE و RMSE برای ازریابی عملکرد مدل های مذکور استفاده می شود.
آزمون مدل نمایندگی در قیمت گذاری دارایی سرمایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
521 - 534
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های جدید در رابطه با قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، نقض فرض سرمایه گذاری مستقیم است که به مدل قیمت گذاری نمایندگی منتهی می شود. در این مطالعه با هدف مقایسه مدل قیمت گذاری مستقیم و نمایندگی، مدل های تک عاملی، سه عاملی فاما و فرنچ و پنج عاملی فاما و فرنچ هر یک با فرض نمایندگی و سرمایه گذاری مستقیم مقایسه می شود. برای اجرای این آزمون، داده های مربوط به سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1388 تا 1395 جمع آوری شده اند. برای آزمون مدل های قیمت گذاری، دو روش آلفای صفر و قیمت گذاری بتا (مطابق آزمون مقطعی فاما مک بث) استفاده شده است. طبق یافته های آزمون مقطعی فاما مک بث، مدل تک عاملی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ هر سه در حالت نمایندگی نسبت به سرمایه گذاری مستقیم برتری دارند. یکی از حوزه های جدید در رابطه با قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، نقض فرض سرمایه گذاری مستقیم است که به مدل قیمت گذاری نمایندگی منتهی می شود. در این مطالعه با هدف مقایسه مدل قیمت گذاری مستقیم و نمایندگی، مدل های تک عاملی، سه عاملی فاما و فرنچ و پنج عاملی فاما و فرنچ هر یک با فرض نمایندگی و سرمایه گذاری مستقیم مقایسه می شود. برای اجرای این آزمون، داده های مربوط به سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1388 تا 1395 جمع آوری شده اند. برای آزمون مدل های قیمت گذاری، دو روش آلفای صفر و قیمت گذاری بتا (مطابق آزمون مقطعی فاما مک بث) استفاده شده است. طبق یافته های آزمون مقطعی فاما مک بث، مدل تک عاملی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ هر سه در حالت نمایندگی نسبت به سرمایه گذاری مستقیم برتری دارند. یکی از حوزه های جدید در رابطه با قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، نقض فرض سرمایه گذاری مستقیم است که به مدل قیمت گذاری نمایندگی منتهی می شود. در این مطالعه با هدف مقایسه مدل قیمت گذاری مستقیم و نمایندگی، مدل های تک عاملی، سه عاملی فاما و فرنچ و پنج عاملی فاما و فرنچ هر یک با فرض نمایندگی و سرمایه گذاری مستقیم مقایسه می شود. برای اجرای این آزمون، داده های مربوط به سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1388 تا 1395 جمع آوری شده اند. برای آزمون مدل های قیمت گذاری، دو روش آلفای صفر و قیمت گذاری بتا (مطابق آزمون مقطعی فاما مک بث) استفاده شده است. طبق یافته های آزمون مقطعی فاما مک بث، مدل تک عاملی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل سه عاملی فاما و فرنچ و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ هر سه در حالت نمایندگی نسبت به سرمایه گذاری مستقیم برتری دارند.
بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود با تاکید بر آشفتگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
45 - 62
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، تضاد منافع میان مالکان و مدیران هزینههای نمایندگی را سبب میشود. قوانین مربوط به حاکمیت شرکتی درصدد تخفیف این هزینهها هستند. از ابزارهای بااهمیت در این حوزه میتوان به استقلال هیات مدیره، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت، مالکیت نهادی و غیره اشاره کرد. این مطالعه درصدد شناسایی رابطه بین مکانیزم-های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود با تاکید بر آشفتگی مالی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از اینرو، تعداد 128 شرکت در طی دوره 1387 تا 1392 بررسی شدند. در ابتدا با استفاده از مدل تعدیل شده آلتمن شرکتهای آشفته مالی از شرکتهای سالم مالی تفکیک شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از نرم افزارSPSS، Eviews و Excel بهره گرفته شد. سپس آزمون فرضیههای پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) از طریق دادههای ترکیبی انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که درصد استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت نهادی رابطه معنادار و منفی با به موقع سود و تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت رابطه معنادار و مثبتی با به موقع بودن سود دارند. همچنین در شرکتهای درمانده مالی، درصد استقلال هیات مدیره، درصد مالکیت نهادی و درصد تمرکز مالکیت رابطه مثبت و معناداری با به موقع بودن سود دارند و رابطهی معناداری بین ساختار مالکیت و به موقع بودن سود مشاهده نگردید.
سرمایه اجتماعی و حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
269 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه اجتماعی گونه نوظهوری از سرمایه اقتصادی است که موجب اعتماد متقابل افراد و همکاری های سودمند در فضای کسب وکار شده و بدین ترتیب، رفتارهای اقتصادی را به سوی رفاه جمعی سوق می دهد. در بازار سرمایه، حق الزحمه حسابرسی تحت تأثیر ریسک صاحبکار قرار می گیرد، از این رو می تواند شاخصی گویا برای اثربخشی اعتماد ایجاد شده از سرمایه اجتماعی در عرصه کسب وکار باشد. در این رابطه، در پژوهش حاضر به بررسی اثر سرمایه اجتماعی صاحبکار بر حق الزحمه حسابرسی پرداخته شده است.
روش: سرمایه اجتماعی در این مطالعه شامل شاخص های شناختی (دین داری، ارزش های خانوادگی، جمع گرایی) و ساختاری (رابطه با سایر شرکت ها و رابطه با دولت) است. نمونه پژوهش از 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1395 تشکیل شده و روش آزمون فرضیه ها، مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی نشئت گرفته از دین داری، جمع گرایی و رابطه با سایر شرکت ها، بر حق الزحمه حسابرسی اثر منفی و معناداری می گذارد. با وجود این، برای سایر شاخص های سرمایه اجتماعی، یعنی ارزش های خانوادگی و رابطه با دولت، اثر معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سرمایه اجتماعی با آفرینش اعتماد، گرایش به همکاری و شکل دهی اقدامات جمعی برای دستیابی به هم افزایی های اقتصادی و اجتماعی، موجب نیل به رفتارهای اقتصادی به سوی اهداف و منافع جمعی و اجتناب از رفتارهای فرصت طلبانه در کسب وکار شده و این مسئله به طور معناداری به کاهش حق الزحمه حسابرسی می انجامد.
ارائه مدل ساختاری انواع ریسک در بانک ها با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
173 - 192
حوزههای تخصصی:
بخش بانکی را می توان در اقتصاد ایران مهم ترین پل ارتباطی میان عرضه و تقاضای منابع پولی دانست از طرفی تجربیات دهه های اخیر در بازارهای مالی و به ویژه بانک های کشورهای مختلف نشان دهنده ی افزایش اهمیت مدیریت ریسک در فعالیت های مالی است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری انواع ریسک در بانک ها با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری فازی (FISM) است که با مطالعه ادبیات موضوعی و بهره گیری از رویکرد تحلیل محتوای متنی تعداد 11 ریسک تأثیرگذار شناسایی و جهت بومی سازی آن ها در حوزه بانکی کشور از تکنیک دلفی در سه دوره استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان آشنا به موضوع و شاغل در حوزه بانک تشکیل دادند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن به ترتیب از طریق محاسبه ضریب همبستگی کندال (82/0) و نرخ ناسازگاری گوگوس و بوچر (08/0، 06/0) تائید شد. جهت طراحی مدل ساختاری ریسک ها از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری در محیط فازی جهت مدیریت ابهامات زبانی در قضاوت ها بهره گرفته شد. نتایج مدل سازی و تحلیل میک مک نشان داد که ریسک های نقدینگی، اعتباری، عملیاتی، نرخ سود، نرخ ارز و ریسک قوانین و مقررات جزء ریسک های پایه ای و کلیدی در حوزه ی بانکی هستند.
رتبه بندی شرکت های بیمه با استفاده از روش ه ای تصمیم گیری چندشاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
163 - 180
حوزههای تخصصی:
شرکت های بیمه از مهم ترین نهادهای اقتصادی هر کشوری و پشتیبانی کننده سایر نهادهای اقتصادی اند و عملکرد مناسب آنها نقش مؤثری در رونق اقتصاد دارد. شرکت های بیمه برای دستیابی به عملکردی قوی و مؤثر باید از محیط، عملکرد رقبا و عملکرد خود آگاه باشند و اقدام های لازم را با توجه به این آگاهی انجام دهند. در این پژوهش، عملکرد شرکت های بیمه ایرانی طی سال های 1387، 1388 و 1389 ارزیابی شده است. وزن هر شاخص با استفاده از روش انتروپی شانون تعیین شد. سپس، شرکت های بیمه با استفاده از چهار روش تصمیم گیری چندشاخصه شامل SAW، TOPSIS، VIKOR و تخصیص خطی رتبه بندی شده اند. نتایج حاصل از اجرای روش های مختلف با استفاده از روش کپلند ترکیب شده است. نتایج نشان داد بیمه ایران بهترین عملکرد را طی این سال ها داشته است.
نیازسنجی تدوین استانداردهای حسابداری برای واحدهای تجاری کوچک و متوسط (SMEs) از دیدگاه اعتباردهندگان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
91 - 122
حوزههای تخصصی:
در استاندارد حسابداری شماره یک ایران بیان شده که هدف ارائه صورت های مالی، مقاصد عمومی است اما طبق استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی برای واحدهای تجاری کوچک و متوسط و استانداردهای حسابرسی ایران برای این واحدهای تجاری مقاصد عمومی مطرح نیست. هدف از این تحقیق، بررسی نیاز به تدوین استانداردهای حسابداری برای واحدهای تجاری کوچک و متوسط از دیدگاه اعتباردهندگان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی در جامعه موردبررسی است. روش پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات، مصاحبه و پرسشنامه بوده و نیازسنجی از طریق اندازه گیری شکاف بین استانداردهای موجود و تدوین استانداردهای جدید محاسبه شده است. جامعه آماری شامل 371 نفر در دو گروه اعتباردهندگان (141 نفر) و تهیه کنندگان اطلاعات مالی (230 نفر) در کلان شهر مشهد است. یافته های پژوهش طبق آزمون من وی تنی که سطح معنی داری برای تفاوت دو گروه اعتباردهندگان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی از پنج درصد کمتر است، حاکی از این است که با اطمینان 95 درصد می توان گفت بین دو گروه اعتباردهندگان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی ازنظر میزان شکاف، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه پژوهش حاکی از این است که در هر دو گروه اعتباردهندگان و تهیه کنندگان اطلاعات مالی، نیاز به تدوین استانداردهای حسابداری برای واحدهای تجاری کوچک و متوسط وجود داشته و نیاز در گروه اعتباردهندگان بیشتر از تهیه کنندگان اطلاعات مالی است. در مورد دانش افزایی پژوهش می توان گفت که نیازسنجی تدوین استانداردهای حسابداری برای واحدهای تجاری کوچک و متوسط باعث خواهد شد تا مسئولین تدوین استانداردهای حسابداری بهتر بتوانند نیازهای استفاده کنندگان اطلاعات مالی را شناسایی و به یک جهت گیری مشخص، انطباق استانداردها با نیاز استفاده کنندگان و جلوگیری از چندباره کاری دست یابند.
Evaluating the Factors Affecting on Credit Ratings of Accepted Corporates in Tehran Securities Exchange by Using Factor Analysis and AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Implementation credit rating for Corporates is influenced by Different circum-stances, systems, processes, and cultures in each country. In this study, we pro-posed a Factor analysis modified approach for determine important factors on real data set of 123 accepted corporate in Tehran Securities Exchange for the years 2009-2017 of diverse range of 52 variable. We estimated the priority score for 49 factors. The three factors, Debt to Equity Ratio, Current debt-to-equity ratio and proprietary ratio exclude due to high correlation with others. The results indicated that three macroeconomic factors: Price Index of Consumer Goods and Services, exchange rate and Interest rate determinants were more effective on the credit ratings. In addition, Financial Ratios and non-Financial Ratios such as Return on equity (ROE), Long-term debt-to-equity ratio, Benefit of the loan, ratio of com-modity to working capital, Current capital turnover, Return on Working Capital, Quick Ratio, Current Ratio, Net Profit margin, Gross profit margin, had effect on credit rating accepted corporate in Tehran Securities Exchange. The Nonparametric statistical test to validate the consistency between AHP ranking and Factor analysis revealed, the new approach has a moderated consistency with AHP. In conclusion, the Factor analysis modified approach could be applied significantly to evaluate efficiency and ranking factors with minimum loss of information.