فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
97-119
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ویژگی های شرکتی پیش بینی کننده بازده سهام بر نوسانات غیرسیستماتیک بازده آتی سهام است. به این منظور نمونه ای متشکل از ۱۰0 شرکت پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» در بازده زمانی 1389 تا ۱۳۹۶ با استفاده از رویکرد سهام انفرادی بررسی شده است. رویکرد تحلیل پرتفوی ده گانه به منظور مشخص کردن ویژگی های شرکتی پیش بینی کننده بازده سهام استفاده شده است؛ همچنین مدل سری زمانی CAPM و مدل EGARCH برای استخراج نوسانات غیر سیستماتیک سالانه غیرشرطی و شرطی بازده سهام انفرادی و نیز رگرسیون چندمتغیره با استفاده از داده های ترکیبی برای بررسی کیفیت ارتباط بین ویژگی های شرکتی پیش بینی کننده بازده سهام و نوسانات غیر سیستماتیک بازده آتی سهام در چارچوب غیرشرطی و شرطی به کاررفته است. نتایج تحلیل پرتفوی نشان می دهد که تغییرات مقطعی بازده آتی سهام به ویژگی های شرکتی مانند اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به بازار، نقد شوندگی، مومنتوم و نسبت جریان نقد به قیمت، وابسته است. نتایج پژوهش همچنین بر تأثیر معکوس و معنا دار اندازه شرکت و نسبت جریان نقد به قیمت و نیز تأثیر مستقیم و معنا دار نسبت ارزش دفتری به بازار و نقد شوندگی بر نوسانات غیر سیستماتیک بازده آتی سهام دلالت دارد.
بررسی عملکرد سرمایه گذاران حقیقی فعال و منفعل در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردهای مطالعه سبد و بازده غیر نرمال خودمعیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر این است که عملکرد سرمایه گذارانی را که فعالانه به خرید و فروش سهام مبادرت دارند، نسبت به سایر سرمایه گذاران بررسی کند. روش: برای این منظور، صورت وضعیت سبد سرمایه گذاران حقیقی بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ای پنج ساله (1395-1391)، ارزیابی و از دو رویکرد تحلیلی استفاده شده است؛ ابتدا به روش مطالعه سبد، بازده ماهانه سرمایه گذاران با نرخ گردش سبد بالا (سرمایه گذاران فعال) با سرمایه گذاران با نرخ گردش سبد پایین (سرمایه گذاران منفعل) بررسی و مقایسه و سپس با استفاده از یک رویکرد مکمل به نام بازده غیرنرمال خودمعیار، بازده ماهانه سرمایه گذاران در دو حالت انجام معامله و حفظ ترکیب سبد سرمایه گذاری ابتدای دوره بررسی شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد سرمایه گذارانی که فراوانی معاملاتی بالاتری دارند، چه قبل از کسر هزینه معاملات و چه بعد از آن، عملکرد بهتری نسبت به سایر سرمایه گذاران دارند. ازسوی دیگر، عملکرد سرمایه گذاران در شرایط انجام معامله نسبت به وضعیت حفظ ترکیب سبد ابتدای دوره، بهتر است.
ارزیابی ریسک سیستمی در خرده نظام های مالی کشور با استفاده از روش گرنجر غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وقوع بحران های مالی 2007 تا 2009 موجب توجه دوباره به موضوع ریسک سیستمی شد. ریسک سیستمی پیامد روابط سیستمی بین مؤسسه های مالی است. در نظام مالی هر کشوری تشخیص روابط سیستمی بین خرده نظام های مالی آن (بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری و بیمه)، با هدف جلوگیری از بروز شکست های سیستمی ضرورتی انکارناپذیر است. روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی میزان ارتباط بین خرده نظام های مالی کشور شامل بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری و بیمه در فاصله زمانی 1390 تا 1395 ارزیابی و سپس با استفاده از روش گرنجر غیرخطی رابطه علی بین آنها تبیین شد. نتایج: نتایج نشان می دهد از بین خرده نظام های مالی کشور، بخش بانکی و بیمه به ترتیب بیشترین و کمترین میزان ریسک سیستمی را دارند. به علاوه مشخص شد میزان ارتباط سیستمی بین مؤسسه های مالی متعلق به هر کدام از خرده نظام های مالی کشور در گذر زمان تغییر کرده است. نتایج به دست آمده از یک سو به نهادهای نظارتی در زمینه بهینه کردن نظارت بر نظام مالی و ازسوی دیگر به سرمایه گذاران در مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاری به شیوه ای کارآمد کمک می کند.
پیش بینی وضعیت مالی شرکت ها با استفاده از تحلیل محتوای گزارش های هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴
135 - 160
حوزههای تخصصی:
نوسانات شدید اقتصادی و تبعات نامطلوب آن برای سرمایه گذاران نیاز به الگوهای پیش بینی وضعیت مالی شرکت ها را بیش از پیش ضروری ساخته است. در این راستا این پژوهش قصد دارد با بررسی رابطه میان نسبت های مالی و محتوای گزارش های هیئت مدیره راهی جدید را برای پیش بینی وضعیت شرکت بگشاید. بدین منظور فراوانی کلمات و عبارات با بار معنایی مثبت و منفی با استفاده از الگوریتم استخراج کلمات، از متن گزارش های هیئت مدیره 219 شرکت غیر درمانده مالی و 81 شرکت درمانده مالی استخراج شد. نتایج تخمین رگرسیون نسبت کلمات مثبت و منفی بر شاخص های عملکرد مالی، نشان داد در شرکت هایی که از سلامت مالی برخوردارند کلمات منفی رابطه ی معناداری با معیارهای عملکردی دارند. علاوه بر این، در این شرکت ها مدیران سعی در پنهان کردن بحران مالی خود ندارند.در مقابل، در رابطه با شرکت های درمانده مالی، ارتباط معنا داری میان کلمات با شاخص های عملکرد این شرکت ها مشاهده نشد. به نظر می رسد این گروه از شرکت ها با در ابهام قرار دادن ذینفعان، سعی در جلوگیری از فروش سهام خود توسط سهامداران دارند.
کارایی هیئت مدیره و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت: نقش تعدیلی پیشینه دانش مالی مدیرعامل
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و افشاگری های مرتبط با آن، عامل مهمی است که به تداوم فعالیت شرکت منجر می شود. زیرا شرکت ها در ارتباط با جامعه هستند و جامعه امکان بقای شرکت را در دراز مدت فراهم می آورد و جامعه از فعالیت و رفتار شرکت بهره می گیرد. گسترش مسئولیت پذیری شرکت ها بر این موضوع دلالت دارد که مسئولیت های شرکت از آنچه در گذشته بوده یعنی فراهم کردن پول برای سهامداران، فراتر رفته است. اگر چه از مدیریت ارشد به خصوص مدیرعامل انتظار می رود وظابف خود را بی طرفانه انجام دهد. اما میزان تجربه و نوع دانشی که دارند، می تواند بر استراتژی شرکت تاثیر پذیر باشد. از این رو هدف پژوهش بررسی تأثیر کارایی هیئت مدیره بر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1393 تا 1397 است. برای آزمون فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیر و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد که کارایی هیئت مدیره رابطه معنادار با عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت دارد. هرچقدر هیئت مدیره ها از کارایی بیشتری برخوردار باشند شرکت های نیز در همان جهت عملکرد مسئولیت اجتماعی بهتری از خود نشان می دهند. از این رو پیشنهاد می شود شرکت ها برای داشتن عملکرد بهتر در زمینه مسئولیت اجتماعی از هیئت مدیره هایی با کارایی بالا انتخاب کنند نتایج فرضیه دوم نشان داد پیشینه مالی مدیرعامل رابطه بین کارایی هیئت مدیره و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت را تعدیل می کند از این رو می توان پیشنهاد نمود شرکت ها برای مطلوبیت در گزارش دهی عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت از داشتن مدیرعامل هایی با پیشینه دانش مالی غافل نشوند.
بررسی رابطه نقدینگی با ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ریسک در هر حیطه ای قابلیت مطرح شدن دارد که یکی از این حیطه ها بانک و فعالیت های بانکداری است و بانک ها به علت اهمیت به سزایی که در نظام اقتصادی دارند در این زمینه مورد توجه خاص قرار می گیرند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه نقدینگی با ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر طبقه بندی بر مبنای روش و ماهیت در طبقه بندی تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس روش مطالعه داده های ترکیبی رگرسیون داده های ترکیبی با اثرات ثابت (پتل) انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال 1391 تا سال 1396 بود. با استفاده از روش نمونه گیری غربالگری حذفی تعداد 9 بانک در دوره های 6 ماهه به عنوان حجم نمونه اماری مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با بهره گیری از روش های معمول اقتصاد سنجی و مدل های رگرسیونی صورت گرفته است که بدین منظور از نرم افزارEviews استفاده گردید. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که نقدینگی سال t تاثیر معناداری بر ریسک نقدینگی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. همچنین مشخص گردید که نقدینگی سال t-1 بر ریسک نقدینگی تاثیر معناداری ندارد. در خصوص ریسک اعتباری، مشخص گردید که نقدینگی سال t و سال t-1 بر ریسک اعتباری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری ندارد.
تئوری نمایندگی و جرایم مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی فلسفی مسأله فرصت طلبی مدیریتی و تشریح پارادوکس مدیر اجرایی فرصت طلب در زمانی که مدیرعامل را بتوان "مجرم آینده" درنظر گرفت، پرداخته می شود. همچنین بررسی خواهد شد که مکانیزم های حاکمیتی تا چه اندازه در جلوگیری از فرصت طلبی مدیریتی به ویژه از طریق بسته های جبران خدمات "هویج های مالی" سهم دارند. سپس، دیدگاه الیور ویلیامسون در زمینه فرصت طلبی تجزیه و تحلیل خواهد شد، زیرا تئوری وی شیوه تعریف فرصت طلبی مدیریتی در تئوری های نمایندگی را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است. در ادامه شکاف موجود در بررسی سه نوع اصلی فرصت طلبی (خودگرای اسمیتی، خودگرای هابزی و خودگرای ماکیاولی) بررسی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خودگرای اسمیتی تلاش می کنند به تعادلی میان منافع شخصی و شفقت و دلسوزی دست یابد، درحالی که خودگرای هابزی توسط منافع شخصی، قدرت طلبی و گرایش به احتیاط برانگیخته می شود. خودگرای ماکیاولی همواره در جستجوی قدرت و ایجاد ترس در پیروان است. در واقع اگر مدیرعامل به شیوه خودگرای اسمیتی، هابزی یا ماکیاولی عمل کند، ساختارها و مکانیزم های حاکمیتی که باید طراحی و اجرا شوند می توانند کاملا متفاوت باشند. گرایش مدیر اجرایی ارشد به ارتکاب جرایم مالی ممکن است در هریک از این حالت ها متفاوت باشد، ریسک کم (خودگرای اسمیتی)، ریسک متوسط (خودگرای هابزی) یا ریسک زیاد (خودگرای ماکیاولی). فلسفه اسمیت، هابز و ماکیاولی به این دلیل انتخاب شده است که تئوری نمایندگی گاهی اوقات هنگام تعریف مفهوم فرصت طلبی، به این فلسفه اشاره کرده است. مفاهیم فلسفی دیگری را نیز می توان تجزیه و تحلیل کرد تا مشخص شود این مفاهیم فلسفی تا چه اندازه به سوی فرصت طلبی راهگشا هستند (برای مثال اسپینوزا).
تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود مزایای مالیاتی، هزینه های درماندگی مالی و ورشکستگی، نظریه نمایندگی و سایر مزایا و هزینه ها، ساختار سرمایه شرکت بر روی ارزش آن اثرگذار خواهد بود.. ضمناً اندازه شرکت بر بسیاری از جنبه های عملیاتی واحد تجاری مؤثر می باشد.هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و داده های آن کمی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی است و در زمره تحقیقات اثباتی حسابداری می باشد . انجام این تحقیق در چهارچوب استدلال استقرایی صورت گرفت، و همچنین از نوع زمان اجرا پس رویدادی(اطلاعات گذشته ) می باشد.بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهی بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهی های کوتاه مدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری ندارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی های بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی های کوتاه مدت و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری دارد.می توان نتیجه گرفت که به جز فرضیه چهارم، تمامی فرضیه های در سطح اطمینان 95% موردپذیرش قرارگرفته است . فرضیه چهارم نیز در سطح اطمینان 95% بر عدم وجود رابطه معناداری بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأکید دارد.
تاثیر کیفیت مدیریت ریسک بر نوسانات ضمنی اعلان سود
منبع:
پژوهش حسابداری و حسابرسی دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
10.22051/ijar.2018.10735.1161
حوزههای تخصصی:
نوسانات ضمنی اعلان سود ویژگی سری زمانی سود را کاهش می دهد و بهبود کیفیت مدیریت ریسک از میزان نوسانات احتمالی در اعلان سود می کاهد. بر این اساس، در این پژوهش با بهره گیری از رهنمود کمیته کوزو به بررسی تأثیر کیفیت مدیریت ریسک بر نوسانات ضمنی اعلان سود پرداخته شده است. کیفیت مدیریت ریسک مبتنی بر پژوهش گوردن و همکاران (2009) بر اساس امتیازبندی هشت گانه برآورد شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1395 است. نمونه آماری بر اساس روش حذف نظام مند بالغ بر 69 شرکت است. روش اجرای پژوهش مبتنی بر داده های ترکیبی و رگرسیون چندگانه با در نظر گرفتن الگوی حداقل مربعات تعمیم یافته است. شواهد پژوهش حاکی از آن است که تغییرات در کیفیت مدیریت ریسک، نوسانات ضمنی اعلان سود را کاهش می دهد. به عبارتی به ازای یک درصد افزایش در کیفیت مدیریت ریسک، نوسانات ضمنی اعلان سود یک درصد کاهش می یابد.
تأثیر استرس کاری حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۴
151-174
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت کیفیت حسابرسی و نتایج متناقض تحقیقات انجام شده پیرامون تأثیر استرس حسابرسان بر کیفیت کار آنها در کشورهای مختلف، این تحقیق با هدف بررسی این موضوع در بازار بورس اوراق بهادار تهران و بررسی نقش تعدیل کنندگی حسابرسی نخستین انجام شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق در قلمرو زمانی 1382 تا 1395 از داده های 168 شرکت از شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه در دسترس استفاده گردید. آزمون فرضیه ها با برازش مدل رگرسیونی بر روی داده های ترکیبی (پانل) و با استفاده از نرم افزار Eviews انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که استرس حسابرس رابطه مثبتی با کیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد و ب هعبارتی با افزایش استرس شغلی کیفیت حسابرسی کاهش می یابد و در شرکت های دارای حسابرس نخستین، این اثرگذاری بیشتر است.
واکاوی تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر خطر سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» طی سال های 1389 تا 1395 است. برای بررسی فرضیه های این پژوهش از تحلیل رگرسیون ترکیبی/ تلفیقی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین احساسات سرمایه گذاران (بر اساس شاخص آرمز) و معیارهای مختلف خطر سقوط قیمت سهام، رابطه مستقیم وجود دارد؛ به بیان دیگر با افزایش شاخص آرمز که نشانگر احساسات سرمایه گذاران است، خطر سقوط قیمت سهام افزایش می یابد. نتایج همچنین حاکی از تأثیر منفی و معنادار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری در ارتباط فوق است و ارتباط معناداری بین متغیرهای نسبت بدهی، نسبت سودآوری و اندازه شرکت با خطر سقوط سهام مشاهده نشد.
ارزشگذاری پروژه های گزینش شده تامین مالی از طریق جمع سپاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
21 - 42
حوزههای تخصصی:
امروزه تامین سرمایه مورد نیاز کسب وکارهای نوپا، یکی از چالش های مهم کارآفرینان است. همچنین به دلیل ریسک سرمایه گذاری خطرپذیر، موسسات مالی و بانک ها اغلب تمایل کمتری به سرمایه گذاری در این نوع پروژه ها نشان می دهند. اما با ظهور شبکه های اجتماعی، تامین سرمایه از طریق جمع سپاری به عنوان یکی از روشهای جدید برای جلب رضایت خرده سرمایه گذاران در تامین سرمایه برای پروژه های پرمخاطره مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش تخمین سرمایه مورد نیاز برای راه اندازی استارتاپ ها و به دنبال آن ارزش گذاری کسب وکارهای نوپا است. این مقاله به معرفی روشهای ارزشگ ذاری کسب وکارهای نوپایی پرداخته است که از طریق جمع سپاری اقدام به تامین مالی می کنند. در این پژوهش با توجه به ماهیت کسب و کارهای نوپا دو روش تنزیل جریان نقد از رویکرد درآمد محور و بلک شولز از رویکرد اختیار واقعی، برای تامین مالی از طریق روش جمع سپاری مناسب شناخته شده اند. صورتهای مالی حسابرسی شده شرکت های بورسی با حوزه ی فعالیت مشابه خدمات بانکی طی سالهای 1392 تا 1395اخذ شده است. از مقایسه نتایج این رویکردها می توان اعتبار ارزش بدست آمده را صحه گذاری کرد. نزدیک بودن نتایج دو روش حاکی از برآورد مناسب ارزش پروژه مورد مطالعه دارند.
رتبه بندی شبکه بانکی کشور بر اساس مدل کملز
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد صنعت بانک داری و تحلیل سلامت بانکی از اهمیت ویژه ای برای ناظرین بانکی، سهامداران و سپرده گذاران برخوردار است. وجود یک سیستم مناسب برای رتبه بندی بانک ها باعث افزایش سلامت و شفافیت در نظام بانکی و شناسایی ضعف ها خواهد شد. سیستم رتبه بندی کملز به عنوان یک سیستم هشدار دهنده سریع، سیستم بسیار کارآمدی برای تعیین سطح ریسک مرتبط با بانک ها است که مقامات ناظر بانک های هر کشور از آن استفاده می کنند تا شرایط مالی، عملیاتی و مدیریتی بانک ها مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف از این پژوهش رتبه بندی شبکه بانکی ایران (شامل ۲۲ بانک دولتی و غیردولتی) بر اساس مدل کملز با استفاده از اطلاعات صورت های مالی حسابرسی شده است. طبق نتایج حاصل از این تحقیق مشخص شد، اکثر بانک های بزرگ دولتی در سال۱۳۹۷ در طبقه ناکارآمد قرار دارند. چنانچه کنترل ها و اقدام های لازم جهت برخورد و مقابله با ریسک های مزبور صورت نگیرد، نسبت های مالی اغلب بانک های بزرگ نامطلوبتر شده، به سمت ورشکستگی خواهند رفت و بحران اقتصادی فراگیری را ایجاد خواهند نمود.
بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیرسیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیر سیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل در بورس اوراق بهادار تهران است. روش : جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 142 شرکت طی دوره هشت ساله 1395-1388 است. روش نمونه گیری، حذف سیستماتیک بوده و روش مورد استفاده برای برآورد الگو، روش رگرسیون چندمتغیره به روش داده های ترکیبی است. یافته ها : نتایج نشان داد مدیران بیش اعتماد هم باعث افزایش بازده سهام می شوند و هم ریسک بیشتری تقبل می کنند. نتایج دیگر نشان داد اگر مدیر عامل هم بیش اعتماد بوده و هم عضو هیئت مدیره باشد، تأثیر معنادار مثبتی بر بازده و تأثیر معنادار منفی بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت دارد. نتیجه گیری : اغلب مدیران دارای اعتماد به نفس شروع به سرمایه گذاری بیشتری می کنند. همچنین به فکر توسعه و گسترش و نوآوری های بیشتر هستند که این عوامل موجب می شود شرکت آنها ارزش بیشتری کسب کند، بنابراین بازده شرکت افزایش می یابد. همچنین مدیری که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد و جسورانه عمل می کند، همواره می کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل ممکن رسانده و سطح وام ه ای کوت اه م دت را ب ه حداکثر برساند، بنابراین این عوامل موجب افزایش ریسک شرکت خواهد شد. در شرایطی که مدیر عامل بیش اطمینان، عضو هیئت مدیره نیز باشد، درک وی از بازار و خواسته های سهام داران و فرایند گزارشگری مالی افزایش یافته و از قدرت و نظارت و نظرهای بالاتری برخوردار خواهد بود، در نتیجه بازده شرکت افزایش می یابد و شرکت ریسک کمتری را متحمل خواهد شد.
تأثیر سرمایه گذاری در سرمایه در گردش بر ارزش بازار شرکت با توجه به محدودیت تأمین مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه گذاری در سرمایه در گردش باتوجه به محدودیت تأمین مالی شرکت ها بر ارزش بازار شرکت است. علی رغم پژوهش های بسیاری که در زمینه «مدیریت» سرمایه در گردش انجام شده اند، تاکنون در ایران پژوهشی به طور خاص به بررسی «سرمایه گذاری» در سرمایه در گردش و اثر آن بر ارزش بازار شرکت باتوجه به «محدودیت تأمین مالی شرکت ها» نپرداخته است. در این پژوهش شرکت های مورد بررسی به دو گروه دارای محدودیت و بدون محدودیت در تأمین منابع مالی تقسیم شدند. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از روش الگوهای داده های ترکیبی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش حاضر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در نهایت داده های مربوط به 127 شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین «سرمایه در گردش» و «ارزش بنگاه» باتوجه به محدودیت تأمین مالی شرکت ها، در شرکت های مورد بررسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد.
The purpose of this paper is to examine the Effect of firm's Working Capital Efficiency under Financing Constraint on Market Value of those Firms. In this study companies divided into two main groups according financing constraint: firms with financing constraint and without financing constraint. In order to test the research hypotheses, Pooled and Panel models used. The population of this study includes all listed companies of Tehran Stock Exchange which were in stock market. Finally, data of 127 companies were examined. Findings of the research indicate that there is no significant relationship between working capital and firm value according financing constraint in Tehran Stock Exchange listed companies.
Keywords: Investment in Working Capital, Market Value of the Firm, Financing Constraint.
گزارشگری مالی میان دوره ای بر مبنای استانداردهای جدید حسابداری ایران
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود واقعی، کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
595 - 614
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مالکان شرکت ها به منظور کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و همچنین پایین نگه داشتن ریسک اعتباری، از سازوکارهای حاکمیت شرکتی بهره می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری است.
روش: به منظور اجرای این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1388تا 1396 انتخاب شدند. رتبه اعتباری از طریق مدل امتیاز بازار نوظهور و مدیریت سود واقعی از طریق مدل روی چودهری اندازه گیری شده است. اطلاعات لازم از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی و سامانه کدال استخراج شده و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی اثر معکوس و معنادار و مدیریت سود واقعی اثر منفی و معنادار بر رتبه اعتباری دارد. همچنین نتایج حاکی از این است که کیفیت حاکمیت شرکتی به صورت غیرمستقیم و از طریق مدیریت سود واقعی بر رتبه اعتباری اثرگذار است.
نتیجه گیری: وجود سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی، به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران منجر می شود و از این طریق باعث می شود که رتبه اعتباری افزایش یابد. به بیان دیگر، نقش میانجی مدیریت سود واقعی در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری تأیید می شود.
رابطه میان محافظه کاری اجتماعی و جهت گیری اخلاقی حسابداران و حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
177 - 192
حوزههای تخصصی:
این تحقیق رابطه میان محافظه کاری اجتماعی و جهت گیری اخلاقی حسابداران و حسابرسان را مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق برای جمع آوری مبانی نظری تحقیق، کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های تحقیق،از پرسشنامه استفاده شده است. فرضیه های تحقیق از طریق تحلیل های ناپارامتریک و هم چنین رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که آرمان گرایی با محافظه کاری اجتماعی رابطه ای معنی دار دارد. اما نسبی گرایی رابطه ای با محافظه کاری اجتماعی ندارد. همچنین میان نوع شغل، محل اشتغال و جنسیت رابطه ای معنی دار با سطح محافظه کاری اجتماعی وجود دارد. نتایج نشان می دهد که سطح محافظه کاری اجتماعی در میان حسابرسان بیشتر از حسابداران است و زنان نیز در مقایسه با مردان محافظه کاری کمتری دارند. همچنین محافظه کاری اجتماعی میان دو جامعه حسابداران و حسابرسان شاغل در بخش دولتی بیشتر از بخش خصوصی است.
بررسی تاثیر پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی برصحت پیش بینی سود مدیریت با تاکید بر کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
247 - 275
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی بر صحت پیش بینی سود مدیریت با تاکید بر کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. در پژوهش حاضر؛ آزمون فرضیه ها با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره بر اساس داده های تابلویی انجام گرفته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی تاثیر منفی و معناداری بر صحت پیش بینی سود مدیریت دارد و تاثیرکیفیت حسابرسی بر صحت پیش بینی سود مدیریت، مثبت و معنادار می باشد. پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی شرکت تاثیر منفی و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد. نتایج نشان می دهد که کیفیت حسابرسی به عنوان یک متغیر میانجی رابطه ی بین پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی و صحت پیش بینی سود مدیریت را تحت تأثیر قرار می دهد.
The main objective of this study is to review the impact of of Environmental Complexity and Uncertainty on Management Earnings Forecast Accuracy with Audit Quality as a Mediator Variable in Listed Companies in Tehran Stock Exchange.To achieve this goal, 102 companies as sample was selected.From Panel Data Approach was used for examining hypothesis. The research results show that Environmental Complexity and Uncertainty has a negative and significant effect on Management Earnings Forecast Accuracy and has a negative and significant effect on audit quality. Also, the research result show audit quality has a mediating effect on relationship between of Environmental Complexity and Uncertainty and Management Earnings Forecast Accuracy.
افشای اطلاعات حسابداری، همزمانی قیمت سهام و ریسک ریزش قیمت سهام با تأکید بر کیفیت راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثرات نظری خط مشی های افشای حسابداری شرکت بر همزمانی قیمت سهام و ریسک ریزش قیمت سهامتوسط جین و مایرز (2006) بیان شده است. به خصوص اگر شرکتی دارای استانداردهای افشای بهتری باشد، سرمایه گذاران انگیزه بیشتری برای جمع آوری اطلاعات به خصوص شرکت خواهند داشت و این اطلاعات را در قیمت سهام استفاده می کنند. به علاوه چنانچه شرکتی خط مشی افشای ضعیفی داشته باشد نشان گر این است که مدیریت اطلاعاتی را مخفی می کند و وقتی هزینه مخفی کردن این اطلاعات بسیار بالا شد شرکت به طور ناگهانی این اطلاعات را منتشر می کند که باعث سقوط قیمت سهام می شود؛ بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر افشای حسابداری بر همزمانی قیمت و ریسک ریزش قیمت سهام با تأکید بر کیفیت راهبری شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراناست. نتایج حاصل با تحلیل رگرسیونی تعداد 83 شرکت بیانگر این است که افشای اطلاعات حسابداری بر همزمانی قیمت سهام تأثیر مثبت و معنی داری دارد. به علاوه نتایج پژوهش حاکی از این است که افشای اطلاعات حسابداری بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معنی داری ندارد. سایر نتایج پژوهش حاکی از این است که کیفیت راهبری شرکتی بر رابطه بین افشای اطلاعات حسابداری و همزمانی قیمت سهام تأثیر معنی داری ندارد. در نهایت، نتایج پژوهش حاکی از این است که کیفیت راهبری شرکتی بر رابطه بین افشای اطلاعات حسابداری و ریسک ریزش قیمت سهام تأثیر معنی داری ندارد. نتایج پژوهش در کل گواهی بر خاص بودن اطلاعات هر شرکت در بورس اوراق بهادار تهران است. این یافته دلیلی بر کارایی اطلاعاتی کم بورس اوراق بهادار تهران می باشد، بدان معنا که اطلاعات به یک شکل در اختیار همه افراد قرار نمی گیرد.