مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اختیار واقعی
حوزه های تخصصی:
از جمله ملزومات رشد و توسعه اقتصادی هر کشور توجه به شرکت های دانش بنیان است که قدمتی بیش از دو دهه ندارد. از همین رو است که برای برخی از مسائل پیش روی این شرکت ها، همچنان راه حل معینی ارائه نشده است. از جمله این موارد می توان به تعیین ارزش دانش ایجاد شده در شرکت های دانش بنیان اشاره کرد. این تحقیق سعی دارد تا با توجه به گسترش شرکت های دانش بنیان و لزوم تعیین ارزش دانش ایجاد شده در آن ها، روشی را برای ارزش یابی دستاوردهای ایجاد شده در این دسته از شرکت ها ارائه نماید. با توجه به این موضوع سعی شده است تا با استفاده از روش مورد کاوی، بخش تحقیق و توسعه یک شرکت نوپا با استفاده از تئوری اختیار معامله، ارزش یابی شود. بدین منظور با استفاده از داده های واقعی یک شرکت فعال در صنعت پلیمر و به کمک روش دو جمله ای، بخش تحقیق و توسعه این شرکت، ارزش یابی شده است.
تأثیر نوسان های قیمت نفت بر تابع سرمایه گذاری Qتوبین رویکردی از تئوری اختیار واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نوسان های قیمت نفت بر سرمایه گذاری شرکت ها از داده های 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی (1389-1380) استفاده نموده است. ابتدا نوسان های قیمت نفت از طریق مدل خودرگرسیونی تعمیم یافته (GARCH) برآورد شده، سپس روابط متقابل متغیرهای مدل با استفاده از دو روش GMM ساده و GMM سیستمی بررسی شده است. مدل نظری با استفاده از تئوری Q توبین و رابطه نااطمینانی- سرمایه گذاری بر اساس تئوری اختیار واقعی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل نشان دهنده رابطه U شکل معکوس بین نوسان های قیمت نفت و سرمایه گذاری شرکت ها می باشد. نقطه آستانه در روش GMM ساده برای متغیر نوسان های قیمت نفت 54/4 درصد و برای وقفه نوسان های قیمت نفت 92/4 درصد و در روش GMM سیستمی به ترتیب 75/3 و 11/6 درصد محاسبه شده است، همچنین متغیرهای Q توبین، وقفه سرمایه گذاری و جریان نقدی اثر مثبت و معناداری بر سرمایه گذاری دارند.
ارتباط بین نوسان پذیری بازده سهام و اقلام تعهدی سرمایه در گردش: رویکرد سرمایه گذاری اختیار واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ، آزمون تأثیر نوسان پذیری بازده سهام به عنوان نشانه ای از عدم اطمینان محیطی بر اقلام تعهدی سرمایه در گردش است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. در این پژوهش بر اساس رویکرد سرمایه گذاری مبتنی براختیار واقعی، پیش بینی شد که بالا بودن نوسان پذیری بازده سهام باعث کاهش اقلام تعهدی سرمایه در گردش خواهد شد. برای این منظور نمونه ای متشکل از 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و طی بازه زمانی ابتدای سال 90 لغایت پایان سال 93 مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. برای محاسبة برخی از متغیرها از داده های سال های 89 و 94 نیز استفاده شده است. نتایج، بیانگر این است که بین نوسان پذیری بازده سهام و اقلام تعهدی سرمایه در گردش، رابطه منفی وجود دارد و درماندگی مالی شرکت ها باعث کاهش نیرومندی این رابطه می شود. یکی از مهم ترین دلایل کاهش شدت رابطه منفی بین نوسان پذیری بازده سهام و اقلام تعهدی سرمایه در گردش شرکت های در معرض درماندگی مالی می تواند انگیزه های انتقال ریسک سرمایه گذاران باشد. همچنین بر خلاف آنچه که پیش بینی شده بود، بالا بودن چرخه عملیاتی شرکت ها باعث تشدید نیرومندی رابطه منفی بین نوسان پذیری بازده سهام و اقلام تعهدی سرمایه در گردش نمی شود.
ارزشگذاری پروژه های گزینش شده تامین مالی از طریق جمع سپاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
21 - 42
حوزه های تخصصی:
امروزه تامین سرمایه مورد نیاز کسب وکارهای نوپا، یکی از چالش های مهم کارآفرینان است. همچنین به دلیل ریسک سرمایه گذاری خطرپذیر، موسسات مالی و بانک ها اغلب تمایل کمتری به سرمایه گذاری در این نوع پروژه ها نشان می دهند. اما با ظهور شبکه های اجتماعی، تامین سرمایه از طریق جمع سپاری به عنوان یکی از روشهای جدید برای جلب رضایت خرده سرمایه گذاران در تامین سرمایه برای پروژه های پرمخاطره مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش تخمین سرمایه مورد نیاز برای راه اندازی استارتاپ ها و به دنبال آن ارزش گذاری کسب وکارهای نوپا است. این مقاله به معرفی روشهای ارزشگ ذاری کسب وکارهای نوپایی پرداخته است که از طریق جمع سپاری اقدام به تامین مالی می کنند. در این پژوهش با توجه به ماهیت کسب و کارهای نوپا دو روش تنزیل جریان نقد از رویکرد درآمد محور و بلک شولز از رویکرد اختیار واقعی، برای تامین مالی از طریق روش جمع سپاری مناسب شناخته شده اند. صورتهای مالی حسابرسی شده شرکت های بورسی با حوزه ی فعالیت مشابه خدمات بانکی طی سالهای 1392 تا 1395اخذ شده است. از مقایسه نتایج این رویکردها می توان اعتبار ارزش بدست آمده را صحه گذاری کرد. نزدیک بودن نتایج دو روش حاکی از برآورد مناسب ارزش پروژه مورد مطالعه دارند.
تبیین ارزش بازاری اختیارهای واقعی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
56-39
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر بررسی این ایده مد نظر است که آیا قیمت های سهم در بازار، انتظارات سرمایه گذاران نسبت به ارزش اختیارهای واقعی را منعکس می کند؟ به این منظور رابطه میان بخشی از ارزش بازاری سهام-شرکت که ناشی از اختیارهای واقعی است(ROR) و متغیرهایی که با اختیارهای واقعی مرتبط هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی انجام شده بر اساس داده های133 شرکت تولیدی-صنعتی طی دوره 10 ساله در قالب پانل دیتا جهت مدلسازی به صورت رگرسیون چندگانه حاکی از این است که در هر سه رویکرد سود خالص(NI)، جریان نقد آزاد سهامداران(FCFE) و جریان نقد آزاد شرکت(FCFF) به طور متوسط 14/24، 37/29 و 68/23 درصد از ارزش بازاری سهام-شرکت ها ناشی از اختیارهای واقعی بوده که از نظر آماری هم این مقادیر متفاوت از صفر می باشند. مقایسه به عمل آمده از قدرت و دقت مدل های پیش بینی ناشی از سه رویکرد مذکور نشان می دهد رویکرد سود خالص(NI) در تبیین ارزش بازاری اختیارهای واقعی به طور نسبی بهتر از دو رویکرد دیگر است.
محاسبه ارزش اختیارهای واقعی با رویکردهای متفاوت در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: همیشه برای برخی فعالان بازار و دانشگاهیان این سؤال مطرح بوده است که چرا قیمت سهام شرکت ها با الگوهای سنتی تنزیل جریان نقد منطبق نیست؛ پس باید قیمت های بازاری سهام شرکت ها براساس اصول علمی تجزیه و تحلیل شود. روش: علاوه بر این، بحث اختیارهای واقعی و نقش آنها در ارزش بازاری سهام شرکت ها موضوعی است که همیشه به صورت ضمنی و در عمل مدنظر بوده و لازم است به صورت علمی نیز مطالعه شود؛ ازاین رو، این مقاله رابطه میان بخشی از ارزش بازاری سهام شرکت نشئت گرفته از اختیارهای واقعی و متغیرهای مرتبط با اختیارهای واقعی را بررسی کرده است. نتایج: نتایج براساس داده های 140 شرکت تولیدی - صنعتی طی دوره 11 ساله نشان می دهد در هر سه رویکرد سود خالص، جریان نقد آزاد سهامداران و جریان نقد آزاد شرکت به طور متوسط، بخشی از ارزش بازاری سهام شرکت ها ناشی از اختیارهای واقعی است.
هم افزایی حاصل از ادغام و تملیک با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو و رویکرد اختیارات واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
131 - 155
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر الگویی برای ارزش گذاری هم افزایی حاصل از ادغام و تملیک از طریق شبیه سازی مونت کارلو و رویکرد اختیارات واقعی است. امروزه تکیه بر کارایی درونی و نقاط قوت بنگاه به تنهایی موجب دوام و رشد نمی شود، شرکت ها با اتخاذ روش های ترکیب از منابع قابل بهره برداری یکدیگر به صورت مشترک بهره می برند و با هم افزایی گروهی در مقابل تهدیدهای محیط رقابتی ایستادگی می کنند. این مقاله پس از بیان روش تحلیل اختیار واقعی و انواع آن، به معرفی مسئله بهینه سازی تصادفی و روش شبیه سازی مونت کارلو در دوره زمانی ۱۳۸۸-۱۳۹۷ می پردازد. در ادامه برای حل عددی مسئله از روش شبیه سازی مونت کارلو استفاده می شود. نتایج به دست آمده از الگوی تحقیق بیانگر این است که ادغام تملیک، نوعی رشد در فعالیت ها و عملیات شرکت به شمار می رود که باعث متنوع تر شدن فعالیت های شرکت می شود و ازجمله استراتژی های شرکت ها جهت افزایش موقعیت رقابتی و یک تصمیم مهم و استراتژیک در مدیریت مالی تلقی می شود. نتایج، بیانگر آن است که هم افزایی هزینه ها و درآمد منجر به افزایش NPV مربوط به کل هم افزایی ها می شود. همچنین، هم افزایی رشد و بهبود در وضعیت مالیات دهی شرکت ها منجر به بهبود در وضعیت هم افزایی وام گیری می شود که این موضوع ارزش حال خالص مربوط به کل هم افزایی را می افزاید.