مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
مدیر عامل
حوزههای تخصصی:
استراتژی، تکنولوژی، اندازه، محیط ارزش های جامعه، اسطوره های نهادی، یا فشارهای نهادی. آیا سبک رهبری می تواند عامل تعیین کننده ساختار سازمانیباشد؟ تبیین آن در قالب محتوایی چگونه خواهد بود؟ این مقاله بر آن است تا اثرات سبک رهبری روی ساختار را مشخص کند. شناسایی روابط بین سبک های رهبری متفاوت و ساختارهای متنوع حائز اهمیت است. وقتی یک مدیر با سبک اتو کراتیک در ساختار ارگانیک قرار می گیرد چه اتفاق می افتد؟ سبک رهبری خود را تغییر می دهد یا ساختار سازمانی را؟ عدم تجانس بین سبک رهبری و ساختار ازمانی پیامدهای منفی به دنبال دارد. انتخاب و انتصاب مدیران با سبک رهبری متناسب با ساختار سازمانی واحدهایی که در آن مشغول فعالیت می شوند، موجب موفقیت و اثر بخشی سازمان است. با این فرض به بررسی روابط بین سبک رهبری و ساختار رسمی در بستر تاریخی و از لحاظ جامعه شناختی در قالب مفاهیم استبداد شرقی و شیوه تولید آسیایی تحلیل خواهد شد.
نقش سیستم های اطلاعاتی در صنایع کوچک
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر سازمان ها به دلیل ضرورت های محیطی و رقابت شدید، تمایل زیادی به استفاده از فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی داشته و سازمان های کوچک نیز از این امر مستثنی نیستند. علیرغم اینکه با معرفی ریزرایانه ها و برنامه های کاربردی، استفاده از فن اوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در سازمان های کوچک نیز گسترش یافته، بعلت محدودیت هایی چون محدودیت نابع مالی، عدم دانش مدیران و کاربران در زمینه فناری اطلاعات و فقدان برنامه ریزی بلند مدت، استفاده مؤثر و کارایی از این سیستم ها صورت نمی پذیرد. با توجه به نقش سازمان های کوچک در اقتصاد کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه در زمینه تولید ناخالص ملی، توزیع عادلانه درآمد ها و اشتغال زایی، در این مقاله موانع و راه حل های مؤثر در بکارگیری فن آوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در سازمان های کوچک بررسی می گردد.
آثار اَعمال حقوقی مدیران و مدیر عامل شرکتهای سهامی پس از انقضای مأموریت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره مأموریت مدیران و مدیرعامل شرکتهای سهامی برخلاف دیگر شرکتهای تجاری مقید به زمان می باشد. با این حال به دلیل تفاوت در جایگاه حقوقی هریک، آثار اعمال هریک پس از پایان دوره مأموریت یکسان نیست. بعلاوه، در مورد اعتبار اعمال مدیران پس از پایان ماموریت هم اختلاف نظر وجود دارد. مطابق یک دیدگاه، با انقضاء دوره مأمورریت مدیران هیچ خللی بر اختیارات و وظایف مدیران وارد نمی شود در حالیکه دیدگاه مقابل، صلاحیت مدیران پس از پایان مدت مزبور را محدود به امور روزمره و غیرتعهدآور می دانند.
اعتبار محدودیت اختیارات مدیران و مدیرعامل شرکت های سهامی؛ نقد رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اعتبار محدودیت اختیارات مدیران شرکت های سهامی در برابر اشخاص ثالث بررسی شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی دیدگاه دکترین و رویه قضایی در خصوص اعتبار محدودیت های اختیارات هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی در برابر اشخاص ثالث بود و با این پرسش روبه رو بودیم که آیا شرکت می تواند به محدودیت های اختیار مدیران در مقابل اشخاص ثالث با حسن نیت استناد کند یا خیر؟ با تحلیل مقررات لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 و نقد و بررسی دیدگاه های ارائه شده، به این نتیجه رسیدیم که شرکت نمی تواند به تحدید اختیارات هیأت مدیره در برابر اشخاص ثالث استناد نماید و حتی اعمال خارج از موضوع شرکت از سوی هیأت مدیره، به استناد ماده 270 شرکت را متعهد می سازد و شرکت تنها می تواند برای جبران خسارت خویش به مدیران متخلف رجوع کند. در مورد مدیر عامل نیز شرکت نمی تواند به مقررات اساسنامه یا مصوبات مجامع عمومی مبنی بر محدودیت های اختیار او در برابر اشخاص ثالث با حسن نیت استناد کند و به حکم ماده 270، اعمال خارج از حدود اختیارات او و همین طور، انجام امور خارج از موضوع شرکت از سوی مدیر عامل، شرکت را در برابر اشخاص ثالث متعهد می سازد، ولی مدیر عامل در برابر شرکت مسؤولیت دارد. از این رو، پیشنهاد شد که قانونگذار در لایحه قانون تجارت، اعمال هیأت مدیره و مدیر عامل را که خارج از موضوع شرکت یا بر خلاف محدودیت های مصوب انجام شده است، در برابر اشخاص ثالث با حسن نیت معتبر بداند.
وضعیت قراردادهای شرکت های سهامی در صورت تجاوز مدیرعامل از حدود اختیارات
منبع:
فصلنامه رأی دوره دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
23 - 66
حوزههای تخصصی:
اختیارات هیأت مدیره به موازات مدیرعامل؛ نقد رای شماره 9209970223701447 شعبه 37 دادگاه تجدید نظر استان تهران
منبع:
فصلنامه رأی دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
59 - 65
حوزههای تخصصی:
در پرونده کلاسه 9109980228900999، دادگاه بدوی سمت وکیل خواهان را به رسمیت نمی شناسد؛ چراکه وی از طرف هیأت مدیره، وکیل شرکت قرار گرفته است و مدیر عامل نقشی در این توکیل نداشته است. دادگاه تجدید نظر با این استدلال که هیأت مدیره صلاحیت عام دارد و در اساسنامه اختیار تعیین وکیل از هیأت مدیره سلب نگردیده است، رأی بدوی را نقض نموده است. نگارنده با دیده تردید به رأی تجدید نظر می نگرد. هر چند هیأت مدیره صلاحیت عام دارد، اما به دو دلیل هنگامی که مدیر عامل تعیین شد، خود راساً نمی تواند از طرف شرکت مبادرت به انعقاد اعمال حقوقی نماید؛ چراکه اولاً با تعیین مدیر عامل، اختیارات هیأت مدیره –در حدود توافق- به مدیر عامل تفویض می شود و معنی تفویض آن است که اختیار از تفویض کننده سلب می گردد. از طرفی امنیت تجاری و واقعیت های اجتماعی مستلزم آن است که فقط یک شخص زبان شرکت باشد.
بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیرسیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیر سیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل در بورس اوراق بهادار تهران است. روش : جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 142 شرکت طی دوره هشت ساله 1395-1388 است. روش نمونه گیری، حذف سیستماتیک بوده و روش مورد استفاده برای برآورد الگو، روش رگرسیون چندمتغیره به روش داده های ترکیبی است. یافته ها : نتایج نشان داد مدیران بیش اعتماد هم باعث افزایش بازده سهام می شوند و هم ریسک بیشتری تقبل می کنند. نتایج دیگر نشان داد اگر مدیر عامل هم بیش اعتماد بوده و هم عضو هیئت مدیره باشد، تأثیر معنادار مثبتی بر بازده و تأثیر معنادار منفی بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت دارد. نتیجه گیری : اغلب مدیران دارای اعتماد به نفس شروع به سرمایه گذاری بیشتری می کنند. همچنین به فکر توسعه و گسترش و نوآوری های بیشتر هستند که این عوامل موجب می شود شرکت آنها ارزش بیشتری کسب کند، بنابراین بازده شرکت افزایش می یابد. همچنین مدیری که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد و جسورانه عمل می کند، همواره می کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل ممکن رسانده و سطح وام ه ای کوت اه م دت را ب ه حداکثر برساند، بنابراین این عوامل موجب افزایش ریسک شرکت خواهد شد. در شرایطی که مدیر عامل بیش اطمینان، عضو هیئت مدیره نیز باشد، درک وی از بازار و خواسته های سهام داران و فرایند گزارشگری مالی افزایش یافته و از قدرت و نظارت و نظرهای بالاتری برخوردار خواهد بود، در نتیجه بازده شرکت افزایش می یابد و شرکت ریسک کمتری را متحمل خواهد شد.
ارتباط بین شاخص های مالی و تغییر مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
107 - 130
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش عملکرد مالی شرکت و شاخص های آن در تغییر مدیر عامل در ساختار شرکت های ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مهم، علاوه بر تعیین اهمیت عملکرد مالی مدیر عامل در ابقا وی در قیاس با سایر عوامل مانند قدرت و سیاست های سازمانی، می تواند منجر به شناسایی نقاط ضعف و توسعه دستورالعمل ها و رهنمودهایی برای بهبود سیستم حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، شود. در این پژوهش، با در نظر گرفتن عوامل و شاخص های مالی شرکت ها، ارتباط بین این شاخص ها و تغییر مدیر عامل، مورد آزمون قرار گرفت ه است. جامع ه آماری این پژوهش، مشتمل بر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و به منظور انجام تجزیه و تحلیل های آماری، از تکنیک رگرسیون لوجیت استفاده شده است. یافته های این مطالعه، حاکی از آن است که شاخص های مالی شرکت ها رابطه معکوس معنی داری با احتمال تغییر مدیر عامل در این شرکت ها دارد. براساس شاخص نایجل کرک در رگرسیون لوجیت عملکرد مالی در حدود 10 درصد و سایر عوامل بیش از 90 درصد تغییرات مدیر عامل در شرکت های مورد بررسی را تبیین نموده است.
Abstract
Examination of the role of company's financial performance and its indicators of CEO turnover in the -structure of Iranian companies is particular important. It is also important to determine the financial performance of the CEO in his/her survival compared with other factors such as organizational power and politics, that can lead to the recognition of weaknesses and develop procedures and guidelines for improved corporate governance of listed companies in Tehran Stock Exchange. In this study, by consideration factors and financial indicators, the relationship between these indicators and the CEO turnover has been tested. The population of this study consisted of all listed companies in Tehran Stock Exchange and logistic regression techniques were used to perform statistical analysis. The findings of this study suggest that the financial indicators show a significant inverse relationship with the probability of CEO turnover of the company. Financial performance has been explained approximately 10% and other factors almost over than 90% of CEOs turnover in surveyed companies, based on Nagelkerke’s R Square in logistic regression.