فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود مبانی نظری قوی پیرامون مدیریت سود، چگونگی تأثیر استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بر تصمیمات مالی شرکت ها به درستی تبیین نشده است. شرکت هایی که با محدودیت مالی مواجه هستند می توانند با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری با علامت دهی مثبت به بازار الزامات قراردادهای بدهی را تا اندازه ای تعدیل کنند و هزینه بدهی خود را کاهش دهند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت سود فرصت طلبانه و کارا با محدودیت های مالی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، 94 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1395 برای نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین برای اندازه گیری متغیر مدیریت سود و انواع آن از رگرسیون غلتان و داده های سری زمانی استفاده شد. برای آزمون فرضیه اول از رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی و برای آزمون فرضیات دوم و سوم از رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های مقطعی استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که بین محدودیت مالی و مدیریت سود رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین با تفکیک مدیریت سود به دو نوع مدیریت سود کارا و فرصت طلبانه، مشخص گردید که محدودیت مالی با مدیریت سود کارا رابطه معنی داری ندارد ولی با مدیریت سود فرصت طلبانه رابطه مثبت و معنی داری دارد؛ بنابراین در بازار سرمایه ایران ، مدیران حتی هنگام مواجه شدن با محدودیت مالی هم مدیریت سود را به صورت فرصت طلبانه و در راستای منافع شخصی خود انجام می دهند.
ارائه مدل سنجش کارایی سرمایه گذاری شرکت در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
237 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری کارا مسئولیت های بسیار مهم مدیر شرکت است، به طوری که اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری، محرکی برای جریان های نقدی آتی و ارزشیابی نهایی شرکت است. اگر سرمایه گذاری شرکت ناکارا باشد، تخصیص منابع شرکت به شکل بهینه انجام نمی شود و بر منافع سهامداران اثرهای زیان باری می گذارد. از این رو پژوهش حاضر، با هدف مطالعه جنبه ای از پیامدهای اقتصادی سرمایه گذاری کارا در ایران، به ارائه مدل سنجش کارایی سرمایه گذاری شرکت در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. روش: در این پژوهش عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری بر اساس تئوری ها و پژوهش های پیشین استخراج شده و هر یک از این عوامل که با سرمایه گذاری ارتباط تنگاتنگی دارند، برای سنجش کارایی سرمایه گذاری بررسی می شوند. خروجی هر یک از مدل های اولیه، ابتدا از لحاظ قدرت تشخیص درست شرکت های مستعد کم سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری آزمایش می شوند؛ سپس از طریق منشأها و پیامدهای کارایی و ناکارایی سرمایه گذاری بر اساس تئوری ها و پژوهش های پیشین، اعتبارسنجی می شوند. این فرایند تا زمانی ادامه می یابد که مدل بهینه کارایی سرمایه گذاری به دست آید. یافته ها: یافته ها نشان داد از بین هجده متغیری که بررسی شد، فقط پنج متغیر رشد فروش، فرصت های رشد، بازده سالانه سهام سال قبل، سود تقسیمی و سرمایه گذاری سال قبل توانستند تغییرات سرمایه گذاری سال جاری را بیان کنند و قابلیت استفاده برای ارائه مدل سنجش کارایی سرمایه گذاری را داشتند. مدل بومی کارایی سرمایه گذاری به ترتیب از 14/88 درصد و 89/92 درصد قدرت تشخیص درست شرکت های مستعد بیش سرمایه گذاری و کم سرمایه گذاری برخوردار است. به علاوه، بر اساس یافته ها، هزینه های نمایندگی بیش سرمایه گذاری را افزایش می دهد و محدودیت مالی موجب می شود کم سرمایه گذاری افزایش یابد. همچنین کارایی سرمایه گذاری بر ارزش افزوده اقتصادی و ارزش شرکت تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، سرمایه گذاری در محیط ایران علاوه بر عوامل مشترک با محیط های اقتصادی خارجی، از عوامل دیگری متأثر است که می توانند در تبیین کارایی سرمایه گذاری مفید باشند.
بررسی تأثیر رکود اقتصادی در ایران بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
کیفیت سود گزارش شده برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرمایه گذاران علاقمندند منافع آتی سرمایه گذاری خود را برآورد کنند تا بتوانند درباره دریافت سود نقدی آتی و نیز ارزش سهام خود قضاوت کنند. به طور کلی، یک رکود اقتصادی می تواند به عنوان یک وقفه در عملکرد طبیعی بازارهای مالی تعریف شود. در این پژوهش تأثیر رکود اقتصادی در ایران بر کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی قرار گرفته است. در صورتی که اطلاعات مالی شرکت، مربوط به دوره رکود اقتصادی باشد، از متغیرهای دو ارزشی، بیکاری و رشد اقتصادی استفاده شده و پس از آن تأثیر این متغیر بر کیفیت سود سنجیده شده است. به منظور سنجش کیفیت سود از قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. برای آزمون فرضیه این پژوهش از اطلاعات 162 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 10 ساله، از ابتدای سال 1385 لغایت پایان سال 1394 و از مدل رگرسیون چند متغیره و تحلیل داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه پژوهش حاکی از این مهم است که رکود اقتصادی باعث افت کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شده است.
مالیات بر درآمد بر مبنای استانداردهای جدید حسابداری ایران
حوزههای تخصصی:
تأثیر تأخیر غیرعادی گزارش حسابرسی و ضعف در کنترل های داخلی و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
143-168
حوزههای تخصصی:
تأخیر غیرعادی درگزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی با افزایش عدم اطمینان سرمایه گذاران و تسریع در تجمع خبر بد، ریسک سقوط قیمت را افزایش می دهد. ازطرفی افزایش کیفیت حسابرسی به عبارتی نظارت دقیق و بهتر به دلیل جلوگیری از انجام کارهای فرصت طلبانه توسط مدیریت و انباشته شدن اخبار بد، موجب کاهش ریسک سقوط قیمت سهام می شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تأخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام برای کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1395 است. در این پژوهش برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام، مدل هاتن و همکاران و تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تأخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف در کنترل های داخلی، بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیرمثبت و معناداری و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر منفی و معنی داری، دارند وهمچنین با افزایش ضعف در کنترل های داخلی، تأثیر تاخیر غیرعادی گزارش حسابرسی، بر افزایش ریسک سقوط قیمت سهام بیشتر می شود.
قیمت گذاری محصولات بیمه ای و محاسبه حاشیه توانگری مالی شرکت بیمه با استفاده از روش نسبت انحراف بالقوه از میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق محاسبه حق بیمه منصفانه، بر اساس اصل برابری، همراه با محاسبه نسبت توانگری مالی شرکت بیمه به روش جدید نسبت انحراف بالقوه از میانگین است. روش: متغیر خسارت کل، از دو متغیر فراوانی و شدت خسارات به دست می آید. در این روش، ابتدا توزیع آماری واقعی دو متغیر فراوانی و شدت خسارات برآورد شده، سپس بر پایه اصل برابری حق بیمه منصفانه محاسبه شده است. در مرحله بعد، مقدار انحراف بالقوه از میانگین لازم برای افزایش توانگری مالی شرکت بیمه به دست آمده است. مدل محاسبه حق بیمه و مفهوم دقیق تر توانگری مالی شرکت بیمه ای که در این پژوهش ارائه شده، بر پایه مبانی علمی استوار است و می تواند به عنوان روش جدیدی برای کلیه رشته های بیمه به کار برده شود. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان می دهد که برای دستیابی شرکت بیمه به توانگری مالی بیشتر، مقدار حق بیمه و انحراف بالقوه از میانگینی که از طریق تخمین توزیع واقعی فراوانی و شدت مطالبات به دست می آید، متفاوت از مقداری است که با فرض نرمال بودن داده ها این مقادیر محاسبه می شوند. این تفاوت به ویژه برای سطوح اطمینان بیشتر، بسیار حیاتی است. نتیجه گیری: از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که در صورت محاسبه حق بیمه و انحراف بالقوه از میانگین با فرض نرمال بودن توزیع داده ها، در واقع توانگری مالی واقعی با توانگری مالی ظاهری محاسب شده برای شرکت بیمه متفاوت خواهد بود و دقیق نبودن این قیمت گذاری ممکن است که شرکت بیمه را به سرعت در سراشیبی ورشکستگی قرار دهد.
راهبرد تقسیم سفارش با رویکرد کاهش واکنش بازار در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
321 - 347
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش قصد داریم که یک سفارش بزرگ را به تعدادی سفارش کوچک تر تقسیم کنیم تا هزینه واکنش بازار و بی تعادلی به وجود آمده از سفارش های بزرگ در بازار را کاهش دهیم.
روش: با توجه به محدودیت دسترسی به داده های معامله های درون روزی و حجم بسیار محاسبه ها، تابع واکنش بازار آنی از سمت خرید را برای چند سهم از بورس تهران با استفاده از مدل واکنش بازار I star به دست آوردیم و با استفاده از تابع واکنش بازار و بازه سفارش گذاری، یک سفارش بزرگ را به تعدادی سفارش کوچک تر تقسیم کردیم تا به جای سفارش گذاری یک باره همه سهام در بازار، سفارش گذاری ها را در بازه های زمانی مختلف انجام دهیم. هدف از این کار، کاهش هزینه واکنش بازار و کنترل بی تعادلی به وجود آمده از سفارش های بزرگ در بازار است.
یافته ها: طبق الگوهای درون روزی به دست آمده برای میانگین حجم معامله ها و واکنش بازار، برای هر دسته از سهم های بررسی شده در ابتدای روز، حجم معامله ها کم و واکنش بازار زیاد است؛ اما در انتهای روز با افزایش حجم معامله ها و نقدشوندگی در بازار، هزینه واکنش بازار کاهش می یابد؛ زیرا با افزایش نقدشوندگی در بازار، سفارش های سرمایه گذاران با تغییرهای کمتر قیمت تکمیل خواهد شد. علاوه بر این، تابع واکنش بازار آنی برای سهم های بررسی شده در بورس تهران نیز مقعر است و سرمایه گذاران در اجرای معامله های خرید در مقایسه با فروش هیجانی تر رفتار می کنند. ویژگی های به دست آمده در طراحی راهبرد برای معامله های سرمایه گذاران تأثیر می گذارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که با بررسی الگوهای درون روزی پارامترهای نقدشوندگی بازار، مانند حجم معامله ها و واکنش بازار و همچنین، طراحی راهبرد معامله برای تقسیم سفارش های بزرگ، می توان هزینه های مازاد متحمل شده توسط معامله گران را کاهش داد و باعث شد که سفارش ها با قیمت مناسب تر اجرا شود.
بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر محدودیت مالی طی چرخه عمر در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳ (جلد ۲)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر محدودیت مالی طی چرخه عمر در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان متغیرمستقل و محدودیت مالی به عنوان متغیرهای وابسته ومراحل چرخه عمر شرکت(معرفی محصول، رشد ، بلوغ و افول) به عنوان متغیر تعدیلگر می باشند. جامعه آماری پژوهش حاضر با توجه به موضوع و کاربرد آن شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور تعداد 108 شرکت در بین سال های ۱۳92 - ۱۳۹6 انتخاب گردید. در این پژوهش از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی با اثرات ثابت برای بررسی فرضیه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی بر محدویت مالی در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت(معرفی محصول، رشد ، بلوغ و افول) تاثیر منفی و معناداری دارد. بدین ترتیب انتظار می رود با با افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی طی مراحل مختلف چرخه عمر شرکت، محدویت مالی شرکت کاهش یابد. واژه های کلیدی: گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی، محدویت مالی، چرخه عمر شرکت
تأثیر تجدید ارائه صورت های مالی بر سیاست نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تجدید ارائه صورت های مالی بر سیاست نگهداشت وجه نقد است. شرکت ها معمولاً مبالغ قابل توجهی از وجه نقد را در ترازنامه خود به دلیل نقص های بازار سرمایه همچون عدم تقارن اطلاعاتی، مشکلات نمایندگی، هزینه های دادوستد و هزینه های تأمین مالی خارجی، نگهداری می کنند. از طرفی، تجدید ارائه صورت های مالی می تواند بر سطح نگهداشت وجه نقد و ارزش بازار آن اثرگذار باشد. این پژوهش از نوع علّی، پس رویدادی و کاربردی است. جهت انجام این پژوهش، نمونه آماری شامل 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1395 انتخاب گردید. براساس تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، یافته های پژوهش نشان داد که مطابق با تئوری تقویت کنترل سهامداران، تجدید ارائه صورت های مالی منجر به کاهش سطح نگهداشت وجه نقد می شود. همچنین در راستای تئوری نمایندگی، تجدید ارائه صورت های مالی منجر به کاهش ارزش بازار نگهداشت وجه نقد از دیدگاه سرمایه گذاران خواهد شد. به عبارتی دیگر، تجدید ارائه صورت های مالی توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنالی منفی تعبیر می شود.
تحلیل رابطه ویژگی های حاکمیت شرکتی و سود شرکت بر چسبندگی هزینه و محافظه کاری در بازار سرمایه ایران با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار هزینه، یکی از مباحث مهم حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت است. در مدل های سنتی رفتار هزینه ها، هزینه های متغیر متناسب با تغییرات حجم فعالیت افزایش یا کاهش می یابند و جهت تغییرات در حجم فعالیت تأثیری روی بزرگی تغییرات در هزینه ها ندارد. به این معنا که تغییرات در سطح فعالیت به یک میزان معین، هزینه ها نیز به مقدار معینی افزایش یا کاهش می یابند در این پژوهش با استفاده از اطلاعات 150 شرکت بین سال های 1390 الی 1395 و روش تحلیل ساختار به تحلیل چسبندگی هزینه ها در بازار سرمایه ایران پرداخته است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش توصیفی- همبستگی و به لحاظ نوع مطالعه، میدانی- کتابخانه ای با استفاده از اطلاعات تاریخی به صورت پس رویدادی (یعنی استفاده از اطلاعات گذشته) است. نتایج پژوهش نشان داد، بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و میزان چسبندگی هزینه و بین میزان چسبندگی هزینه و محافظه کاری آتی شرکت رابطه معناداری وجود دارد اما بین ویژگی های مدیریت سود و کیفیت سود با چسبندگی هزینه ها رابطه معناداری یافت نشد.
تأثیر ارزش نهایی وجه نقد بر سرعت تعدیل سود تقسیمی سهام با توجه به نقش تعدیل کنندگی شوک نقدینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۳
157 - 187
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عامل تأثیرگذار بر مسائل تامین مالی به عنوان چالش پیش روی شرکت ها، حفظ انعطاف پذیری مالیاست. انعطاف پذیری مالی داخلی از نقدینگی شرکت متأثر شده و نگهداشت وجه نقد مشخص کننده توانایی شرکتدر مواجهه با ریسک هاست که به صورت عمده به تغییرات جریان نقدی و سیاست تقسیم سود شرکت بستگی دارد.برای اندازه گیری سرعت تعدیل سود تقسیمی سهام که معیاری برای سنجش هموارسازی سود بوده، از رگرسیونغلتان با توجه به مدل لیتتنر) 1956 (، و همچنین جهت سنجش ارزش نهایی وجه نقد که شاخصی برای اندازه گیریانعطاف پذیری مالی است، از روش فالکندر و وانگ ) 2006 ( استفاده شده است. با توجه به محدودیت های تحقیق،105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1396 - 1387 با استفاده از نرم افزار استاتا مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد ارزش نهایی وجه نقد بر سرعت تعدیل سود تقسیمی سهام تأثیرمعناداری ندارد. همچنین شوک نقدینگی تأثیری بر ارتباط بین ارزش نهایی وجه نقد و سرعت تعدیل سود تقسیمیسهام ندارد
چالش ها و فرصت های تغییر گزارش حسابرس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
348 - 370
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت گزارش حسابرس و پیامدهای تغییر آن در محیط های مختلف قانونی، سیاسی و اقتصادی و در نظر گرفتن تحولات اخیر جهان در گزارش حسابرس، این پژوهش با هدف بررسی ایرادهای گزارش کنونی حسابرس و نیز، شناسایی چالش ها و فرصت های اجرای استاندارد بین المللی حسابرسی 700 (تجدیدنظر شده 2015) و 701 (جدید) در ایران انجام شده است. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی و ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده و به همین منظور با 18حسابرس و 15سرمایه گذار با تجربه مصاحبه شده است. یافته ها: در این پژوهش ایرادهای گزارش کنونی حسابرس در ایران (شکل، محتوا، ارائه گزارش حسابرس) و ریشه های آن (اقتصادی، قانونی، حرفه حسابرسی، گزارشگری شرکتی، استانداردهای حسابرسی و انتظارات) و همچنین چالش ها (مقاومت حسابرسان، مشکلات اجرای استاندارد، افزایش ریسک گزارشگری، مقاومت صاحبکار و افزایش احتمال سردرگمی و تفاوت در برداشت استفاده کنندگان از موضوع های کلیدی حسابرسی)، فرصت ها (ارتقای گزارش حسابرس و حرفه حسابرسی، افزایش ارتباطات، بهبود تصمیم گیری سرمایه گذاران و کمک به مدیریت) و راهبردهای لازم (آموزش، ضمانت های کافی برای اجرا، استانداردگذاری و نحوه اجرا) به منظور اجرای صحیح گزارش جدید حسابرس شناسایی شدند. همچنین موضوع های کلیدی حسابرسی از دیدگاه حسابرسان و سرمایه گذاران و سایر تقاضای اطلاعاتی سرمایه گذاران از گزارش حسابرس از دیدگاه سرمایه گذاران استخراج شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، سطح کنونی گزارش حسابرس از سطح استاندارد فعلی فاصله بسیاری دارد و نیازمند اقدام های مؤثر از جمله افزایش نظارت بیشتر بر حرفه حسابرسی توسط مراجع ذی صلاح و افزایش کیفیت گزارش حسابرس برای رفع ایرادهای گزارش کنونی حسابرس است. یافته های این پژوهش ضمن دانش افزایی در حوزه حسابرسی، بینشی را برای مرجع استانداردگذار حسابرسی و سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان مقام ناظر فراهم می کند تا بتوانند با در نظر گرفتن فرصت ها و چالش های پیشرو، در مسیر تحقق اهداف در نظر گرفته شده برای گزارش جدید حسابرس، گام های مؤثرتری بردارند.
بررسی رابطه بین تغییر مدیران و حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۴
53-75
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تغییرات مدیران و حق الزحمه حسابرسی است. در این راستا تغیر مدیران به تغییر مدیرعامل، رئیس هیئت مدیره و تغیر در وظیفه مدیران تقسیم شد و فرضیه های پژوهش بر اساس آن ها تبیین گردید. جامعه آماری پژوهش را نمونه ای متشکل از 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1387 تا 1393 ، تشکیل داد. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق داده های ترکیبی و به روش تابلویی صورت گرفت. در آزمون فرضیه اول پژوهش رابطه معناداری بین تغییر مدیر عامل شرکت و حق الزحمه حسابرسی مشاهده نشد. در ادامه و با آزمون فرضیه دوم پژوهش رابطه منفی و معناداری بین تغییر رئیس هیئت مدیره و حق الزحمه حسابرسی مشاهده گردید. به بیان دیگر تغییر رئیس هیئت مدیره در شرکت های نمونه باعث کاهش حق الزحمه حسابرسی می شود. در نهایت آزمون فرضیه سوم پژوهش نشان از رابطه مثبت و معنادار بین تغییر در درصد وظیفه مدیران با حق الزحمه حسابرسی دارد. به سخن دیگر تغییرات در وظیفه مدیران حاضر در هیئت مدیره باعث افزایش حق الزحمه حسابرسی می شود.
تأثیر حق الزحمه حسابرسی بر وفاداری صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۴
269-297
حوزههای تخصصی:
وفاداری در حسابرسی به مفهوم استفاده از خدمات یک حسابرس در طول زمان (دوره تصدی حسابرس) توسط صاحبکار مشخص می باشد. آگاهی از نحوه تعیین حق الزحمه حسابرسی هم برای صاحبکار و هم برای حسابرس مهم است. هرچه حق الزحمه بیشتری برای حسابرس در نظر گرفته شود، تلاش وی نیز بیشتر می گردد و کیفیت کار را بالا می برد، ولی در این صورت حسابرسان از نظر مالی به مشتریان خود وابسته می شوند و باعث از دست دادن استقلال آنان می شود. در این میان وفاداری صاحبکار نسبت به حسابرس از اهمیت والایی بر خوردار است. هزینه های حسابرسی یا همان حق الزحمه، به صورت عادی و غیر عادی شناسایی می شوند و در این پژوهش با توجه به هدف این پژوهش انواع حق الزحمه ها مورد بررسی قرار گرفته شد. این پژوهش با بهره گرفتن از مدل فاراگ و الیاس (2011) برای نخستین بار اجزای هزینه های حسابرسی را از هم تفکیک و با توجه به نقش آن بر وفاداری صاحبکار به بررسی تاثیرات آن با استفاده از نرم افزار استاتا و مدل رگرسیون لجستیک از نوع ترتیبی طی بازه زمانی پژوهش 1383 تا 1394 پرداخته است. حق الزحمه پرداختی به حسابرس شامل دو قسمت مجزا می باشد، ولی در صورت های مالی بعضاً به گزارش هزینه های حسابرسی اکتفا و از تمایز و تفکیک آن در صورت های مالی امتناع می ورزند. البته بیش از 70 درصد شرکت های بورسی از گزارش حق الزحمه حسابرس صرف نظر و آن را در سایر هزینه ها گزارش می کنند. لذا طی بازه زمانی پژوهش 99 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صورت های مالی خود هزینه های حسابرسی را افشا نمودند. ولی گزارش حق الزحمه در صورت های مالی به درج یک رقم ختم نمی شود و برای استفاده کنندگان هزینه های مربوط به تلاش حسابرسان و حق الزحمه غیرعادی حسابرس را از یکدیگر تفکیک نمی سازد. شواهد پژوهش حاکی از آن است که افزایش حق الزحمه حسابرس، از وفاداری صاحبکار نسبت به حسابرسان می کاهد.
پویایی شناسی رفتار سرمایه گذاران حقیقی و نهادی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است تا رفتار سرمایه گذاران حقیقی «بورس اوراق بهادار تهران» را از منظر بروز خطاهای رفتاری و ارتباط میان آن ها بررسی کند. برای این منظور صورت وضعیت سبد سرمایه گذاری آن ها طی دوره پنج ساله از سال 1391 تا 1395 بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که سرمایه گذاران حقیقی تصمیم های معاملاتی ضعیفی می گیرند؛ به طوری که سهام خریداری شده توسط آن ها عملکرد ضعیف تری از سهام فروخته شده دارد، به عبارت دیگر دچار خطای معاملاتی هستند؛ همچنین همراستا با اثر تمایلاتی، سرمایه گذاران نسبت به فروش سهامی که قیمت آن افزایش یافته و نگهداری سهامی که با افت قیمت مواجه شده است، تمایل دارند. درنهایت اینکه آن ها بازده گذشته سهم را به عنوان معرف بازدهی آینده در نظر می گیرند (سوگیری نماگری). در ادامه تجزیه و تحلیل خطاهای شناختی چندگانه به منظور بررسی اینکه آیا سرمایه گذاران با یک خطای شناختی، مستعد بروز سایر خطاهای شناختی نیز هستند، صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که رفتار برخی از سرمایه گذاران نشان دهنده بیش از یک خطای شناختی است.
تأثیرمعیارهای مبتنی بر حسابداری ویژگی های سود بر ریسک نامطلوب سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
153 - 176
حوزههای تخصصی:
انتخاب شاخص مناسب اندازه گیری ریسک همواره از مباحث چالش برانگیز در حوزه مطالعات بازار سرمایه بوده است. توانایی صورت های مالی جهت ارزیابی ریسک، یکی از موضوعات اساسی برای محققین مالی به شمار می رود. نوسانات سود می تواند نقش کلیدی در ارزیابی ریسک ایفا نماید. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر معیارهای مبتنی بر حسابداری ویژگی های سود بر ریسک نامطلوب سود می پردازد. دراین تحقیق، داده های مربوط به 119 شرکت منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1395 موردمطالعه و بررسی قرارگرفته اند. ویژگی های کیفیت اقلام تعهدی، قابلیت پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود و هموارسازی سود به عنوانویژگی های مبتنی بر حسابداری ویژگی های سود و شاخص ریسک نامطلوب سود، با رویکردی متفاوت از سایر تحقیقات به عنوان شاخص ارزیابی ریسک مورداستفادهقرارگرفته اند. برمبنای نمونه انتخابی و استفاده از آزمون های رگرسیونی چندگانه،به جز ویژگی هموارسازی سود،سایر معیارهای مبتنی بر حسابداری ویژگی های سود با ریسک نامطلوب سود دارای رابطه معنی دار بوده است
The selection of appropriate risk measurement indicators has always been a challenging topic in the field of capital market studies. The ability of financial statements to evaluate risk is one of the key issues for financial researchers. Earning volatility can play a key role in risk assessment In this regard this paper investigates examines the effects of accounting-based earnings characteristics on Earning Downside Risk. In this research, we examined 119 selected companies from listed firms in Tehran Stock Exchange. Characteristics of Accruals Quality, Persist,Predict and smoothing as accounting-based characteristics earning attributes and earning downside risk have been used with a different approach than other research as an indicator of risk assessment. Based on our sample and using multiple regression tests, other than smooth attribute, we found significant relationship other earning attributes and earning downside risk.
ویژگی های مؤسسه حسابرسی و مدیریت سود تعهدی و واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر کنکاشی پیرامون تأثیر ویژگی های مؤسسه حسابرسی بر مدیریت سود است. برای اندازه گیری مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی از مدل های دیچو و دیچف (2002) و رویچاوداری (2006) استفاده شد. ویژگی های حسابرس شامل عمر، توان رقابت، استقلال، تعداد شرکاء، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، رتبه در بورس و اوراق بهادار، چرخش، اندازه، تخصص و دوره تصدی هستند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 99 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند بین استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، چرخش و اندازه مؤسسه حسابرسی با مدیریت سود تعهدی رابطه معنادار برقرار است. عمر، توان رقابت و اندازه مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از جریان نقد عملیاتی غیرعادی دارند. عمر، استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی از تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های تولید غیرعادی برخوردار هستند. به علاوه، عمر، توان رقابت، رتبه در بورس و اوراق بهادار، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های اختیاری غیرعادی دارند. اما، مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی تحت تأثیر تعداد شرکای مؤسسه حسابرسی نیست.
بررسی تأثیر مدیریت ریسک شرکت و کمیته حسابرسی بر رتبه بندی اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از ملاحظات و مکانیزم های راهبری شرکتی در زمینه مدیریت و کنترل و نظارت بر امور شرکتهای سهامی عام، کمیته حسابرسی است. کمیته حسابرسی، کمیته فرعی هیئت مدیره و از اجزای راهبری است که در مقام مشورتی یا مصلحت اندیشی فعالیت می کند. در دنیای تجارت امروز، در راستای دست یابی به اهداف سازمانی و به منظور اطمینان از هدایت بهینه کلیه منابع، وجود واحدی به نام حسابرسی داخلی ضرورت می یابد. حسابرسان داخلی برای انجام صحیح وظایف خود نیاز به پشتیبانی و تعامل مدیران سازمان از جمله کمیته حسابرسی دارند. حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی از جمله ارکان نظام راهبری شرکتی می باشند که فعالیت شان در راستای اجرای صحیح رویه های راهبری شرکتی حائز اهمیت است. برقراری رابطه واحد حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی نیز تاثیر ژرفی بر راهبری شرکتی دارد. بدون وجود تعامل مناسب با واحد حسابرسی داخلی، کمیته حسابرسی قادر به اجرای نقش ها و مسئولیت های متعدد نیست. بدین منظور 100 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که در بازه زمانی 1391 تا 1396 دارای چسبندگی هزینه بوده و اطلاعات لازم برای محاسبه متغیرهای پژوهش را داشته اند به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت ریسک شرکت دارای تأثیر مثبت و معنادار بر رتبه بندی اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کمیته حسابرسی دارای تأثیر مثبت و معنادار بر رتبه بندی اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
بررسی تأثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی و تأخیر در گزارشگری مالی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد شرکت یک ضرورت است و برای انجام آن باید از معیارهای پذیرفته شده ای استفاده شود که تا حد امکان، جنبه های متفاوت از لحاظ محدودیت در فعالیت ها و امکان بهره مندی چه مالی و غیرمالی از امکانات را مورد توجه قرار دهد. نخستین هدف اصلی در این تحقیق بررسی ویژگی های حاکمیت شرکتی و تأخیر در گزارشگری مالی و سپس عملکرد شرکت می باشد. نمونه آماری این تحقیق 125 شرکت در دوره زمانی 1390 تا 1396 به مدت 7 سال است برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. فرضیه های فرعی اول، سوم و چهارم تحقیق که برگرفته از فرضیه اصلی اول بوده نشان می دهد مالکیت نهادی، استقلال هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیرمستقیم و معناداری دارد و فرضیه ی فرعی دوم که آن نیز مربوط به فرضیه اصلی اول می شود نشان می دهد که تمرکز مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معکوس و معناداری دارد و درنهایت فرضیه اصلی دوم تحقیق تأخیر در گزارشگری مالی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که تاثیرمعکوس و معناداری دارد. ویژگی های حاکمیت شرکتی مطرح شده در این تحقیق و تاخیر در گزارشگری مالی هر دو در عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری داشته و هرچه گزارش به هنگام تر تاثیر آن بر عملکرد مالی بیشتر خواهد بود. واژگان کلیدی: تأخیر در گزارشگری مالی، حاکمیت شرکتی، عملکرد شرکت.
خوانایی گزارشگری مالی و هزینه های حسابرسی
حوزههای تخصصی:
خوانایی، تصمیمات سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار می دهد. و خوانایی کم، احتمالا مانع از درک سرمایه گذاران نسبت به گزارش های مالی می شود. استفاده کنندگان صورت های مالی، به خصوص سرمایه گذاران، برای تأمین نیازهای اطلاعاتی و تصمیم گیری صحیح، اطلاعات ارائه شده توسط شرکت ها را ارزیابی می کنند. اگر قرار باشد این اطلاعات در تصمیم گیری مفید واقع شود، آنان باید قادر به درک آن باشند. ارزش اطلاعات موجود در متن، تنها زمانی به طور کامل تشخیص داده می شود که قابلیت خوانایی متن، بالا باشد. صورت های مالی حسابرسی شده می تواند این اطمینان را برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان فراهم کند که اطلاعاتی معتبر و قابل اتکا در اختیار آن ها قرار می گیرد؛ بنابراین، حسابرسی صورت های مالی می تواند ارزش افزوده اقتصادی را برای یک شرکت به وجود آورد. از این رو هدف پژوهش بررسی تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر هزینه های حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 تا 1397 است. برای آزمون فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیر و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه نشان داد که خوانایی گزارشگری مالی رابطه معنادار و معکوسی با هزینه های حسابرسی دارد. به عبارت دیگر هر چقدر خوانایی گزارشگری مالی بالاتر باشد هزینه های حسابرسی کمتر خواهد بود، و خوانایی کمتر گزارشگری مالی باعث افزایش هزینه حسابرسی می گردد.