فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
33-67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گردش معاملات بر واکنش تأخیری قیمت سهام است. دوره پژوهش از سال 1390 تا 1395 و نمونه آماری متشکّل از 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی، و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است و نرم افزار به کار رفته برای آماده سازی داده ها و تخمین الگو ها ایویوز است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از آن است که بین نقدشوندگی، عدم اطمینان خاص شرکت و توجه سرمایه گذار با گردش معاملات، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی الگوی دوم، ارتباط معنادار و منفی گردش معاملات با تأخیر واکنش قیمت سهام را نشان می دهد. همچنین، نتایج نشان می دهد که نقدشوندگی سهام از جنبه تعداد روزهای معاملاتی و عدم اطمینان خاص شرکت، ارتباط منفی و معناداری با تأخیر واکنش قیمت سهام دارند؛ اما توجه سرمایه گذار ارتباط معناداری با تأخیر واکنش قیمت سهام ندارد. نتیجه گیری: به منظور افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش واکنش تأخیری قیمت سهام، در جهت کمک به کارایی بازار، قوانین مناسبی را جهت باز شدن هر چه سریعتر نماد معاملاتی بعد از توقف و قوانین مناسبی را جهت افزایش دامنه نوسانات سهام، تصویب و لازم الاجرا شود.
بررسی مدل تعدیل شده قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با عامل نقدشوندگی در بازارهای صعودی و نزولی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
293 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف: نقدشوندگی به دلیل تسهیل به اشتراک گذاشتن ریسک و بهبود کارایی معاملات، در بازار های مالی نقش مهمی ایفا می کند. ریسک نقدشوندگی را می توان ریسک ناتوانایی خرید و فروش دارایی بدون کاهش ارزش در زمان مدنظر تعریف کرد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در بازارهای صعودی و نزولی است. روش: یکی از حوزه های نوظهور در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، «مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای تعدیل شده با عامل نقدشوندگی» است که با ابزار مدل سازی مبتنی بر عامل، ما را در حل این مسئله یاری می رساند. در این پژوهش از معیار نقدشوندگی آمیهود، به عنوان شاخص نقدشوندگی معاملات سهام و از شکست ساختار زمانی برای صعودی یا نزولی بودن بازار استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که عامل نقدشوندگی تجمعی، بر بازده سهام به صورت معکوس تأثیرگذار است. این در حالی است که اثر نقدشوندگی بر بازده سهام در بازارهای صعودی و نزولی به تفکیک، مثبت بوده است. نتیجه گیری: برخلاف تأثیرات ناهمگون ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار در بازار سرمایه، با تفکیک بازار به دو بخش صعودی و نزولی، تأثیر مثبت ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار مشهود است. از این رو می توان نتیجه گرفت که تأثیر این ریسک بر بازده مورد انتظار، در بازارهای نزولی مثبت و بیشتر از بازارهای صعودی است.
اثر ریسک دنباله چپ بر بازده مازاد مورد انتظار و پیامد آن بر استمرار بازده دنباله چپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
593 - 611
حوزههای تخصصی:
هدف: ریسک دنباله چپ، احتمال وقوع رویدادهای نامطلوبی را نشان می دهد که در محدوده ای بیش از سه انحراف معیار از میانگین تابع توزیع رخ می دهند. این گونه رویدادها، احتمال وقوع کمی دارند؛ ولی در صورت رخداد، زیان بزرگی برجای می گذارند. در این پژوهش به آزمون تأثیر مقطعی ریسک دنباله چپ بر بازده مازاد مورد انتظار پرداخته می شود، همچنین احتمال استمرار بازده دنباله چپ در دوره آتی نیز بررسی می شود. روش: در این پژوهش برای اندازه گیری ریسک دنباله چپ، از دو معیار ارزش در معرض ریسک و ریزش مورد انتظار استفاده شده است. بدین منظور، نمونه ای شامل 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388 تا 1396 انتخاب شد. فرضیه پژوهش با استفاده از روش رگرسیون فاما و مکبث بررسی و آزمون شد و تعیین میزان احتمال استمرار بازده دنباله چپ به دوره آتی با استفاده از ماتریس انتقال، انجام گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از فرضیه پژوهش، ریسک دنباله چپ اثر منفی و معناداری بر بازده مازاد مورد انتظار می گذارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بازده منفی دنباله چپ در دوره آتی با احتمال بیش از 50 درصد استمرار دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، ناهنجاری جدیدی را در حوزه مالی نشان می دهد. این ناهنجاری اثر منفی ریسک دنباله چپ بر بازده مازاد مورد انتظار است که این بازده منفی دنباله چپ، در دوره آتی نیز استمرار می یابد.
کیفیت حاکمیت شرکتی درونی و بیرونی، عدم تقارن اطلاعاتی و نگهداشت وجه نقد: افزایش یا کاهش ارزش شرکت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
39 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به متفاوت بودن کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکت های مختلف، انتظار می رود کیفیت حاکمیت شرکتی بیرونی و درونی قوی و ضعیف در شرکت های مختلف، بر کاهش مشکلات نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر متفاوتی داشته باشد. پژوهش حاضر نقش کیفیت حاکمیت شرکتی را بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و ارزش شرکت در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی بررسی کرده است. روش : در این پژوهش کیفیت حاکمیت شرکتی از دو بعد درونی و بیرونی سنجیده شده است. همچنین برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی که نقش تعدیلگری دارد از سه معیار مختلف استفاده شده است. داده های استفاده شده در پژوهش مربوط به 106 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در فاصله بین سال های 1386 تا 1395 است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. یافته ها : در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی، کیفیت حاکمیت شرکتی قوی (ضعیف) بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و ارزش شرکت تأثیر مثبت (منفی) و معناداری دارد؛ این نتایج نه تنها با لحاظ کردن دو بعد درونی و بیرونی حاکمیت شرکتی به صورت مجزا به تأیید رسید، بلکه با تلفیق ابعاد درونی و بیرونی کیفیت حاکمیت شرکتی نیز تأیید شد. نتیجه گیری : در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی، وجود سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی مانع از بروز هزینه های نمایندگی می شود و از این طریق ارزش شرکت افزایش می یابد.
تاثیر اختیارهای مدیران در اندازه گیری ارزش منصفانه بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری ارزش منصفانه برای ارزیابی دارایی ها و بدهی ها اختیارهایی به مدیران داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اختیارهای مدیران در اندازه گیری ارزش منصفانه بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری است. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه مبتنی بر سناریو استفاده شد. این پرسش نامه برگرفته از پژوهش گرین (2015) می باشد. جامعه آماری این پژوهش تحلیل گران مالی فعال در شرکتهای سرمایه گذاری و کارگزاری های بورس اوراق بهادار هستند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از جداول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) برابر با 268 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنوا) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که سطح محافظه کاری و تعامل آن با سطح نوسان ارزش منصفانه، بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش منصفانه تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که نوسان ارزش منصفانه، تاثیر معنی داری بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری ندارد. در کل نتایج پژوهش حاکی از این است که اختیار های مدیران در حسابداری ارزش منصفانه، بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری تاثیر دارد.
تأثیر بازارهای اولیه و ثانویه بر عملکرد شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
91-116
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر بازارهای اولیه و ثانویه بر عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در «بورس اوراق بهادار تهران» بعد از عرضه عمومی اولیه در یک چارچوب یکپارچه بررسی میشود؛ چراکه هر دو بازار به نوعی با هم تعامل دارند و شرکتها از هر دو بازار تأثیر میپذیرند. این مطالعه درصد سهام عرضهشده توسط مالکان اولیه شرکت در عرضه عمومی اولیه را بهعنوان متغیر بازار اولیه و حساسیت سرمایهگذاری به قیمت و محتوای اطلاعاتی قیمت سهام را بهعنوان متغیرهای بازار ثانویه در نظر میگیرد؛ همچنین از نسبتهای سود عملیاتی به دارایی، فروش به دارایی و سود خالص به دارایی بهعنوان متغیرهای عملکرد استفاده میشود. این پژوهش با استفاده از دادههای 51 شرکت و روش رگرسیونهای چارکی ناپارامتریک طی سالهای 1380 تا 1397 انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد چنانچه بازار اولیه بر مبنای درصد سهام عرضهشده توسط مالکان شرکت در نظر گرفته شود، متغیر مزبور بر عملکرد شرکتها اثرگذار نیست؛ از طرفی در رابطه با تأثیر بازار ثانویه بر عملکرد شرکتها ملاحظه شد که حساسیت سرمایهگذاری به قیمت سهام ابتدا بهصورت معکوس و سپس بهصورت مستقیم بر عملکرد شرکتها تأثیر میگذارد؛ همچنین بین محتوای اطلاعاتی قیمت سهام و متغیر عملکردی فروش رابطهای معکوس وجود دارد.
تحلیل میزان رعایت آییننامه رفتار حرفهای توسط حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
45 - 58
حوزههای تخصصی:
ما در این پژوهش میزان رعایت آییننامه رفتار حرفهای، توسط حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی را مورد بررسی قرار دادیم. برای این منظور حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی را به پنج دسته سرپرستان ارشد، سرپرستان، حسابرسان ارشد، حسابرسان و کمک حسابرسان تقسیمبندی نمودیم و 4 فرضیه را تدوین و میزان رعایت اخلاق حرفهای توسط حسابرسان را مورد مطالعه قرار دادیم. برای تحلیل فرضیات از روش- آماری مقایسه میانگین دو جامعه استفاده شد و برای جمعآوری اطلاعات اولیه نیز از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان رعایت این آییننامه توسط افرادی که دارای درجه حسابرس هستند کمتر از سایر حسابرسان است، این بدان معناست که حسابرسان با درجه کمک حسابرس و درابتدای ورود به این حرفه آییننامه رفتار حرفهای را مدنظر قرارمیدهند و در سطوح بالا نیز به آن عمل میکنند ولی در سطح درجه حسابرس این مسئله وجود ندارد.
بررسی مطابقت داده های بورس اوراق بهادار تهران با قانون بنفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
103 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: در بحث داده ها و اطلاعاتی که افراد، به خصوص سرمایه گذاران در بازار اوراق بهادار استفاده می کنند، کیفیت داده ها، اهمیت خاصی دارد. دستکاری اطلاعات بازار و شرایط آن ازجمله عوامل دخیل در کیفیت اطلاعات است. چنانچه بازار در شرایط عادی و نرمال فعالیت کند، داده های موجود در آن، توزیعی لگاریتمی به نام قانون بنفورد دارد. این قانون، احتمال وقوع ارقام مختلف را در یک مجموعه اعداد نشان می دهد. روش: در این پژوهش برای بررسی شرایط بازار، همسانی توزیع اطلاعات مربوط به بازده روزانه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1384 تا 1393 با این قانون بررسی شده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد اطلاعات مربوط به بازده روزانه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره پژوهش از این قانون تبعیت نمی کند که دلایل مختلفی مانند تبدیلاتی که بر اطلاعات و داده ها انجام می شود و یا شرایط و وقایع تأثیرگذار در بازار بورس اوراق بهادار دارد.
مقایسه و ارزیابی استراتژی های بیمه پرتفوی به روش شبیه-سازی بوت استرپ بلوکی(مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عملکرد چهار استراتژی پوشش ریسک سبد سرمایه بر پایه توقف - زیان (SL)، اختیار فروش ترکیبی (SPP)، سهم ثابت (CPPI) و ارزش در معرض خطر پویا (D-VaR)، باهم مقایسه شده و بر اساس معیار عملکرد امگا با مقادیر آستانه 1 تا 4 درصد و همچنین میزان ارزش در معرض خطر تجربی ارزیابی شده است. با توجه به داده های روزانه شاخص کل قیمت «بورس اوراق بهادار تهران» برای 10سال، نمونه آماری شامل 2467 مشاهده از اول فروردین ماه 1388 تا آخر اسفندماه 1397 است. مقایسه استراتژی ها با استفاده از نرم افزار R نسخه 5/3 به روش شبیه سازی بوت استرپ بلوکی صورت گرفت. نتایج نشان داد که استراتژی های SPP و CPPI با معیار امگای بالاتر در مقایسه با استراتژی SL عملکرد بهتری داشته اند و استراتژی D-VaR در سطح 90 درصد بنا به میانگین و نواسانات برآورد شده از مدل پارامتریک بعد از فرآیند شبیه سازی بوت استرپ و همچنین با توجه به معیارهای عملکرد امگا و ارزش در معرض خطر تجربی نسبت به سایر استراتژی ها عملکرد بهتری را در پوشش ریسک پرتفوی داشته است.
تاثیر نرخ موثر مالیاتی بر ساختار سرمایه، تصمیمات سرمایه گذاری و سود تقسیمی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
193 - 210
حوزههای تخصصی:
تعیین نرخ مؤثر مالیاتی یکی از مهمترین موضوعات مالی پیش روی شرکتها می باشد و به دلیل تاثیر گذاری بر رقم سود خالص، می تواند بر تصمیمات شرکتها در ارتباط با سیاستهای مالی و سر مایه گذاری موثر واقع شود. هدف این پژوهش، مطالعه تاثیرنرخ موثر مالیاتی برساختار سرمایه، تصمیمات سرمایه گذاری و سود تقسیمی سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش کل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا1393 می باشد، که از بین آنها 94 شرکت به عنوان نمونه از طریق روش غربالگری انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که نرخ مؤثر مالیاتی بر نسبت بدهی (اهرم مالی) در ساختار سرمایه تاثیر منفی دارد. همچنین نرخ موثر مالیاتی بر ساختار سررسید بدهی و تصمیمات سرمایه گذاری و سود تقسیمی سهام تأثیری ندارد.
بررسی اثر تاخیر گزارش حسابرسی بر نوسانات قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
به طورکلی حسابرسان مستقل بستر و شرایط لازم را برای کیفیت اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی به موقع فراهم می کنند. بنابراین، تاخیر در ارائه گزارش های حسابرسی می تواند بر عملکرد شرکت و حتی قیمت سهام شرکت نیز تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیرپذیری نوسانات قیمتی سهام از تاخیر گزارش حسابرسی در بین 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی بین سال های 1396-1391 با استفاده از مدل نوسان پذیر گارچ(GARCH) است. نتایج برآورد مدل نشان داد که اولا تک تک ضرایب معادله واریانس شرطی معنی دار می باشد. به عبارت دیگر نوسان پذیری مدل تایید می شود. نتایج آزمون فرضیات نیز نشان داد که فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تاثیر معنی دار شاخص تاخیر گزارش حسابرسی بر قیمت سهام شرکت تایید می گردد. بنابراین، شرکت هایی که گزارش حسابرسی آنها با تاخیر همراه بوده، به طور متوسط قیمت سهام آنها نیز پایین تر بوده است. سایر نتایج نشان داد که در رگرسیون برآوردی ضریب متغیراهرم مالی معنی دار نبوده، اما شاخص اندازه شرکت اثر منفی و معنی داری بر قیمت سهام دارد.
تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
21 - 48
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می شود این مطالعه با استفاده از شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که در معرض افزایش میزان افشا هستند، نشان می دهد که سود خالص افشا وابسته به شرایطی مانند کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط یک شرکت م ی باشد. یافته های بررسی اطلاعات 191 شرکت در طول دوره ی 1389 الی 1394 بیانگر آن است که بین کیفیت افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت (که بوسیله بازده دارایی های تعدیل شده و حقوق صاحبان سهام تعدیل شده اندازه گیری شده) یک رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج مطالعه ما نشان می دهد که افشای شرکت احتمال دارد به منافعی منجر شود، اما پس از یک سطح بهینه، افزایش افشا عملکرد مالی واقعی شرکت را کاهش می دهد. همچنین، این سطح بهینه زمانی که بین محیط های نظارتی شرکت ها تفاوت (به عنوان مثال، هیئت مدیره مستقل) وجود دارد، تغییری نمی کند. این نتایج نشان می دهد که نظارت شدید بر مدیران ارشد اجرایی تاثیری بر افشای بیشتر شرکت ندارد.
طراحی مدل ارزش گذاری منابع انسانی و گزارشگری آن در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
279 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضر به طراحی مدل ارزش گذاری منابع انسانی و گزارشگری آن در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن پرداخته شده است. روش: مدل های مختلف مطرح شده در حوزه ارزش گذاری منابع انسانی بررسی شدند و در نهایت با توجه به مزایا و محدودیت های هر یک از مدل ها، ترکیبی از مدل های مایرز و فلاورز و ارزش پولی حاشیه ایرانا و ماهش واری به عنوان الگو انتخاب شد. این تحقیق شامل چهار مرحله است: در مرحله نخست، ابعاد و مؤلفه های کمّی و کیفی مؤثر بر ارزش گذاری منابع انسانی بر اساس مرور پیشینه تحقیق استخراج شدند. در مرحله دوم، ابعاد و مؤلفه ها طی سه مرحله مصاحبه با خبرگان، توزیع پرسش نامه و روش دلفی فازی شناسایی شدند. در مرحله سوم، ارتباط بین مؤلفه ها با یکدیگر از طریق پرسش نامه و روش دیمتل فازی بررسی شد. در نهایت، نظر خبرگان در خصوص نحوه گزارشگری ارزش گذاری منابع انسانی با توزیع پرسش نامه و روش تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس مراحل اول و دوم تحقیق، 15 بعد و 20 مؤلفه مؤثر برای ارزش گذاری منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن شناسایی شد. در مرحله سوم، مؤلفه ها اولویت بندی شدند و مدل پیشنهادی تحقیق ارائه شد. بر اساس نظر خبرگان، بهترین شکل گزارشگری به صورت ریالی و در متن صورت های مالی است. نتیجه گیری: مدیران و رؤسای شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن می توانند از طریق مدل پیشنهادی تحقیق به ارزش گذاری منابع انسانی بپردازند.
نقش کیفیت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول بانک های ایرانی در مواجهه با بحران های سیستم بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
435 - 455
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اختیار مدیران بانک ها در برآورد ذخیره مطالبات مشکوک الوصول است. همچنین این پژوهش در پی رفع خلأ موجود در متون پژوهشی در خصوص انگیزه فرصت طلبانه یا اعمال این اختیار در جهت کارایی است.
روش: نمونه پژوهش، از 15 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1385 تا 1396 تشکیل شده و روش برآورد مدل پژوهش، به صورت رگرسیون تابلویی و لجستیک است. در گام نخست، جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، برآورد شد و در گام های بعدی، ارتباط آن با هر یک از گروه متغیرهای پژوهش به دست آمد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش: 1. بین شاخص بحران و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط مثبت غیرمعنادار وجود دارد؛ 2. بین ریسک پذیری بانک و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط مثبت معنادار وجود دارد؛ 3. بین رفتار اجتناب از زیان بانک و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط منفی معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش در گام نخست با مشاهده ارتباط مستقیم بین شاخص بحران و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول نشان می دهد مدلی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای برآورد ذخایر معرفی کرده است، کارایی لازم را ندارد. پژوهش در گام دوم، ضمن ثبت ارتباط مستقیم بین متغیر جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول با ریسک پذیری بانک و منعکس کردن نشانه های رفتارهای سازنده از طریق آنها، در بستر تئوری خردشدن سرمایه، به سؤال اصلی خود؛ یعنی امکان ارتقای ثبات نظام بانکی از طریق مدل های آینده نگر، پاسخ مثبت می دهد. مشاهده ارتباط معکوس بین رفتار اجتناب از زیان با جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول نیز، دلیلی بر اعمال اختیار سازنده توسط مدیران است.
اندازه گیری ریسک سیستمیک با استفاده از کسری نهایی مورد انتظار و ارزش در معرض خطر شرطی و رتبه بندی بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک سیستمیک به خطر شکست سیستم مالی یا شکست کل بازار اطلاق می شود. این ریسک می تواند از بی ثباتی یا بحران در مؤسسات مالی نشأت بگیرد و در اثر سرایت به کل نظام مالی انتقال یابد. به عبارتی ریسک سیستمیک به میزان به هم پیوستگی در یک سیستم مالی اشاره دارد جایی که شکست در یک نهاد مالی می تواند به بحران کل سیستم منجر شود. در مقاله حاضر به تخمین ریسک سیستمیک با استفاده از دو روش کسری نهایی موردانتظار و ارزش در معرض خطر شرطی با استفاده از مدل های نوسان شرطی پویا در بین بانک های تجاری پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در سنجش ریسک سیستمیک بین بانک های تجاری دو روش کسری نهایی مورد انتظار و ارزش در معرض خطر شرطی نتایج مشابه ارائه می کنند. پژوهش حاضر با استفاده از شاخص صنعت بانکداری و با بکارگیری مدل های آستانه ای خودهمبستگی برداری به تعریف یک آستانه به منظور مدل سازی بحران پرداخته است. پژوهش حاضر از این لحاظ نوآوری دارد که با استفاده از مدل های اماری (الگوی همبستگی شرطی پویا یکی از روش های مبتنی بر گارچ چند متغیره) و داده های دردسترس به دنبال رتبه بندی بانک های تجاری با استفاده از دو رویکرد کسری نهایی مورد انتظار و ارزش در معرض خطر شرطی است
بررسی تأثیر ترکیب هیئت مدیره بر سودآوری آتی شرکت های بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (جلد ۱)
131 - 144
حوزههای تخصصی:
مسئولیت هیئت مدیره، نظارت مستقل بر عملکرد مدیران اجرایى و الزام مدیران به پاسخگویى در قبال سهامداران و ذی نفعان است و همچنین هدف اصلی یک شرکت به حداکثر رساندن ثروت سهامداران می باشد .تصمیمات مالی مدیران نقش مهمی دررسیدن به این هدف دارد ، بنابراین در این تحقیق به بررسی تأثیر ترکیب هیئت مدیره بر سودآوری آتی شرکت های بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. قلمرو تحقیق حاضر که ازنظر مکانی محدود به بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1389 تا 1396 بوده است. با توجه به روش حذف سیستماتیک تعداد و در اختیار بودن اطلاعات شرکت های بیمه 15 شرکت به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. درنهایت به منظور بررسی هر یک از فرضیه ها از مدل های رگرسیونی استفاده گردید. بر اساس نوع روش تخمین مشخص شده طی آزمون های Fلیمر و هاسمن، مدل های پژوهش برآورد گردید و نتایج تخمین برای هریک از مدل ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های اصلی تحقیق بیانگر این است که، فرضیه اول تحقیق یعنی استقلال هیئت مدیره بر سودآوری آتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرمستقیم معناداری دارد. همچنین فرضیه دوم تحقیق یعنی، اندازه هیئت مدیره بر سودآوری آتی شرکت تأثیر معناداری ندارد.
بررسی رفتار منطقی بورس اوراق بهادار تهران بر اساس شکست روندهای معیارهای عملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رفتار منطقی بورس اوراق بهادار تهران بر اساس شکست هم زمان روندهای بلندمدت و کوتاه مدت افزایشی و کاهشی معیارهای عملکردی (سود هر سهم، سود عملیاتی هر سهم، جریان وجه نقد عملیاتی هر سهم و رشد خالص دارایی های تعدیل شده هر سهم برحسب تورم) و سود نقدی است. مطابق این هدف، با توجه به نظریه های متفاوت مالی، شش فرضیه تدوین و داده های مالی مرتبط با 301 شرکت بورسی برای دوره زمانی سال های 1371 تا 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات ثابت و استفاده از آزمون های مقایسه ای ضرایب بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که برای فرضیه اصلی اول و دوم، به استثنای معیار عملکردی تغییرات خالص دارایی های هر سهم (معیار ترازنامه ای عملکرد)، محتوای اطلاعاتی عملکرد آتی و واکنش بازار بر اساس شکست الگوهای بلندمدت و کوتاه مدت افزایشی و کاهشی، برای خبر بد بیشتر از خبر خوب است؛ علاوه بر این، برای چهار فرضیه اصلی سوم تا ششم نتایج مؤید آن است که محتوای اطلاعاتی عملکرد آتی و واکنش بازار، برای مقایسه الگوهای بلندمدت و کوتاه مدت شکست معیارهای عملکردی و سود نقدی از رفتار معقولانه و نظری پیروی نمی کند و نتایج متناقضی را نشان می دهد؛ درنتیجه، این چهار فرضیه رد شد.
ارائه صورت های مالی بر مبنای استانداردهای جدید حسابداری ایران
حوزههای تخصصی:
رابطه بین حق الزحمه حسابرسی با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۶
87-126
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، رابطه بین حق الزحمه حسابرسی با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. فرضیه های پژوهش بر مبنای 73 شرکت طی دوره 8 ساله از سال 1388 لغایت 1395 و با استفاده از الگوی رگرسیونی چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین حق الزحمه حسابرسی و فرصت های رشد شرکت ها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، این ارتباط غیرخطی می باشد. علاوه بر این، بین حق الزحمه حسابرسی سازمان حسابرسی و مؤسسه مفید راهبر و فرصت های رشد شرکت ها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، این ارتباط نیز غیرخطی می باشد. در نهایت، نتایج نشان داد که بین حق الزحمه حسابرسی و بازده غیرعادی شرکت ها رابطه معناداری وجود ندارد. به منظور بررسی بیشتر نتایج، یکبار نیز الگوهای اصلی پژوهش با ورود متغیر مجازی نوع حسابرس به الگوها برآورد شدند که یافته ها غیر از "تأیید ارتباط غیرخطی بین حق الزحمه حسابرسی و بازده غیرعادی شرکت ها"، نتایج مشابهی را نشان داد. نتایج بیانگر این است که اعتبار دادن به گزارش های مالی شرکت های دارای فرصت های رشد، نیازمند حسابرسی است که دارای اعتبار بالایی از منظر استفاده کنندگان صورت های مالی باشد.
طراحی مدل تفسیری- ساختاری (ISM) عوامل موثر بر بهبود کنترل های داخلی شرکت ها مبتنی بر رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۶
231-272
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل تفسیری-ساختاری (ISM) عو امل موثر بر بهبود کنترل های داخلی شرکت ها مبتنی بر رویکرد فراترکیب می باشد. در این پژوهش تعداد 12 نفر از متخصصان رشته حسابداری که همگی عضو هیات علمی دانشگاه بودند، در دو بخش تحلیل فراترکیب و تحلیل ساختاری-تفسیری مشارکت نمودند. این پژوهش در بازه زمانی شهریور ماه 1396 تا مهر 1397 به طول انجامید. روش پژوهش براساس نتیجه جزء پژوهش های کاربردی است و بر مبنای نوع داده جزء پژوهش های کیفی محسوب می شود. نتایج نشان داد در بخش فراترکیب بیش از 69 منبع مورد بررسی قرار گرفتند، که در نهایت 48 مقاله براساس سه معیار عنوان، محتوا و چکیده وارد مرحله ارزیابی انتقادی شدند که نتیجه ی آن شناسایی 3 مولفه اصلی تحت عنوان مکانیزم نظارتی کنترل داخلی، مکانیزم کیفی کنترل داخلی و مکانیزم ارزیابی کنترل داخلی بود که در قالب 16 مولفه فرعی از طریق تحلیل دلفی مورد بررسی قرار گرفتند. در تحلیل دلفی 6 مولفه فرعی در قالب دو مرحله تحلیلی حذف شدند و در نهایت 10 مولفه فرعی بهبود کیفیت کنترل داخلی براساس تحلیل ساختاری-تفسیری با استفاده از ماتریس دستیابی و خودتعاملی تحلیل شدند و در نهایت الگوی 8 سطحی از مولفه های تاثیرگذار بر بهبود کیفیت کنترل داخلی شرکت های بورسی ارائه شده، که براساس نتایج این بخش مشخص گردید، مولفه استقلال هیات مدیره به عنوان مولفه فرعی مکانیزم های نظارتی کنترل داخلی، با اهمیت ترین معیار در این رابطه می باشد و در سطح دوم معیار منشور اخلاقی حسابرسی داخلی قرار گرفت. در واقع نتایج نشان داد، وجود معیارهای نظارتی و کیفی در لایه های اولیه می تواند به معیارهای ارزیابی کنترل داخلی در لایه های و سطوح بالاتر به منظور افشای بهتر اطلاعات و عملکردهای داخلی کمک نماید.