فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
553 - 573
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، آزمون به کارگیری نسبت های مالی تصویری برای پیش بینی ورشکستگی شرکت ها با استفاده از شبکه عصبی کانولوشن و مقایسه آن با مدل های سنتی است. روش: دوره زمانی پژوهش 1388 تا 1397 بوده است. شرکت های نمونه از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در قالب دو گروه شامل 66 شرکت ورشکسته و 66 شرکت غیر ورشکسته انتخاب شده اند. از آنجا که کار شبکه عصبی کانولوشن شناخت تصاویر از بین تصاویر موجود است، ابتدا نسبت های مالی به عنوان داده های پژوهش از طریق نرم افزار متلب 2019 به تصویر تبدیل شد، سپس به کمک شبکه عصبی کانولوشن و تحت معماری گوگل نت به تشخیص و پیش بینی وضعیت شرکت های نمونه اقدام شد. یافته ها: مدل شبکه های عصبی کانولوشن از روی تصاویر، با دقت 50 درصد شناخت و پیش بینی درستی انجام دادند. از طرفی، برای تقویت نتایج و تعیین اثربخشی فرضیه نخست، سه فرضیه دیگر نیز برای مقایسه مدل های آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی مطرح شد که نتایج هر سه نشان دهنده عدم تأیید دقت بیشتر مدل کانولوشن در مقایسه با این سه مدل بود. نتیجه گیری: پیشرفت در رایانه و استفاده از یادگیری عمیق که به نوعی بهبود در هوش مصنوعی محسوب می شود، بر پیش بینی ورشکستگی از طریق نسبت های مالی تصویری تأثیرگذار است. با وجود این، برای تحکیم نتایج آزمون فرضیه اول، سه مدل کاربردی پیش بینی ورشکستگی شامل مدل آلتمن (1983)، اسپرینگیت (1978) و زیمسکی (1984) آزمون شد که نتایج هر سه دقت بیشتر مدل کانولوشن را در مقایسه با این سه مدل تأیید نکرد.
خواستگاه و سیرتکامل حسابداری مدیریت: مروری بر چهارچوب تئوری
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل کیفی عوامل اثرگذار بر قیمت گذاری کیفیت اطلاعات حسابداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
435 - 459
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش پیش رو، ارائه مدلی مناسب برای شناسایی و دسته بندی عوامل تأثیر گذار بر قیمت گذاری کیفیت اطلاعات حسابداری در ایران و بیان راهکارهایی برای بهبود نقش اطلاعات حسابداری در بازار سرمایه است.
روش: در این پژوهش از روش تحلیل مضمونی و ابزار مصاحبه استفاده شده است و به همین منظور تعداد 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و صاحب نظران در حوزه بازار سرمایه انجام شده است. به منظور اطمینان از کیفیت پژوهش، فرایند اعتبارسنجی نیز در مراحل کدگذاری، تحلیل و تدوین مدل، صورت گرفت.
یافته ها: پس از شناسایی 21 عامل اثرگذار بر ارزیابی کیفیت گزارش های مالی از طریق مصاحبه با سرمایه گذاران، با توجه به این عوامل، راهکارهایی برای بهبود وضعیت قیمت گذاری کیفیت اطلاعات حسابداری در ایران، بر مبنای نقش هر یک از عناصر فعال در بازار سرمایه، مطرح شد. در نهایت یافته های پژوهش در قالب مدل کیفی ترسیم و ارائه شد.
نتیجه گیری: سهمی که هر سرمایه گذار در فرایند کسب اطلاعات برای تصمیم گیری های اقتصادی به گزارش های حسابداری می دهد، به هدف سرمایه گذاری، سطح دانش مالی و درصد مالکیت وی بستگی دارد. انتظار می رود سرمایه گذاران خُردی که برای خرید سهام، از افق بلندمدت و دانش مالی کافی برخوردارند، کیفیت اطلاعات حسابداری را تحت تأثیر عوامل گوناگونی قیمت گذاری کنند. چهار گروه شرایط بازار سرمایه، وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور، ویژگی های خاص واحد تجاری و سویه های رفتاری سرمایه گذاران را می توان منشأ عوامل تأثیرگذار بر قیمت گذاری کیفیت اطلاعات حسابداری در نظر گرفت. قانون گذاران، دست اندرکاران تهیه گزارش های مالی و سرمایه گذاران، به عنوان عناصر اصلی بازار سرمایه، می توانند به کمک راهکارهای مختلفی که در این پژوهش ارائه شده است، در راستای بهبود وضعیت قیمت گذاری کیفیت اطلاعات حسابداری در ایران گام بردارند.
بررسی رابطه شاخص مسئولیت پذیری اجتماعی با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری در مراحل چرخه عمر شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود اطلاعات باکیفیت، عامل مؤثری برای افزایش اطمینان سرمایه گذاران در تخصیص بهینه منابع در قالب تصمیم های سرمایه گذاری و تأمین مالی است. در این راستا، یکی از عوامل بیرونی مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی، نگرش اجتماعی شرکت ها برای تأمین منافع همه گروه های ذی نفع، به عنوان مشروعیت اجتماعی است؛ ولی پایبندی شرکت ها به این موضوع با توجه به الزام موجود برای اجرای رویه های متفاوت تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت، نیز متفاوت است. با توجه به این مقدمه، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری در مراحل چرخه عمر شرکت است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، هم بستگی و پس رویدادی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، 123 شرکت در فاصله زمانی سال های 1391 تا 1398 انتخاب و با استفاده از مدل های رگرسیونی چند گانه تحلیل شدند. برای اندازه گیریشاخص مسئولیت پذیری اجتماعی، ازسه بُعد اقتصادی، قانونی و اخلاقی مسئولیت پذیری اجتماعی مشابه روش جیو و راپونس (2010) استفاده شد. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه صورت مالی از مدل دی فرانکو و همکاران (2011) و برای چرخه عمر شرکت از روش دیکنسون (2011) منطبق بر الگوی جریان های وجوه نقد استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که شاخص کل مسئولیت پذیری اجتماعی، بر قابلیت مقایسه اطلاعات تأثیر مثبتی دارد. از سوی دیگر، شاخص مسئولیت پذیری اجتماعی در مرحله رشد بیشترین و در مرحله بلوغ کمترین تأثیر را می گذارد و در مرحله افول، بر قابلیت مقایسه اطلاعات تأثیری ندارد.
نتیجه گیری: افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت برای پاسخ گویی شفاف در مقابل عملکرد سالانه خود به ذی نفعان مختلف و در نتیجه، نظارت بیشتر بر عملکرد شرکت، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده و بر این اساس، کیفیت و قابلیت مقایسه اطلاعات را افزایش می دهد. شرکت ها در مراحل رشد و بلوغ تجاری، به سبب دسترسی بیشتر به منابع مالی و تمرکز بر استراتژی تمایز، برای افزایش کیفیت گزارشگری و تقویت جایگاه رقابتی خود، از مسئولیت پذیری اجتماعی استفاده می کنند.
تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزش افزوده شرکت ها با تأکید بر نقش میانجی مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام حسابرسی با کیفیت، از اهمیت بالایی برخوردار است. کیفیت حسابرسی از موضوعات مهم و مطرح در حسابرسی است که قوانین، استانداردها، مؤسسات حسابرسی و پژوهش گران دانشگاهی به دنبال تعیین شاخص های آن هستند. این امر بر ارزش بازار شرکت ها تأثیر دارد و به اندازه ای مهم است که افزون بر حسابرسان و پژوهشگران، استفاده کنندگان از صورت های مالی حسابرسی شده را نیز، برای اعتماد بیشتر به گزارش ها، به کنکاش در مورد آن وا می دارد. مسئولیت اجتماعی بر ارزش آفرینی شرکت ها مؤثر است، از این رو، هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزش افزوده شرکت ها (ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی) با تأکید بر نقش میانجی مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 101 شرکت بورسی (1010 سال- شرکت) در بازه زمانی 1388 الی 1397 می باشد. به منظور تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که در بورس اوراق بهادار تهران، کیفیت حسابرسی بر ارزش افزوده (ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی) و همچنین، مسئولیت اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، مسئولیت اجتماعی نیز، تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده شرکت ها دارد. دیگر یافته پژوهش این است که مسئولیت اجتماعی، به عنوان یک متغیر میانجی، بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و ارزش افزوده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد و نقش میانجی آن تأیید می شود. نتایج بیانگر این است که با افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی، عملکرد شرکت ها به مراتب بهبود پیدا می کند. این نتایج می تواند به وسیله حسابرسان جهت ایفای نقش بهتر در قبال مسئولیت اجتماعی و همچنین مدیران برای انتخاب بهتر معیارهای اقتصادی عملکرد استفاده شود.
Audit quality is very important. Audit quality is one of the most important issues in auditing that laws, standards, auditing firms and academic researchers seek to determine its indicators. This affects the market value of companies and is so important that in addition to auditors and researchers, it also forces users of audited financial statements to explore reports to gain more confidence. Social responsibility affects the value creation of companies,Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of audit quality on companies' value added (market value added and economic value added) with emphasis on the mediating role of social responsibility in companies listed on the Tehran Stock Exchange.
The statistical population of this research is all companies listed on the Tehran Stock Exchange and the statistical sample includes 101 listed companies (1010 years-company) in the period 2009 to 2019.In order to analyze the data, structural equivalence method (SEM), SPSS and Smart PLS softwares has been used. The results showed that in Tehran Stock Exchange, auditing quality has a positive and significant effect on value added(Market value added and economic value added) as well as, social responsibility. In addition, social responsibility has a positive and significant effect on the value added of companies. Another finding of the study is that social responsibility, as a mediating variable, affects the relationship between audit quality and value added of companies listed on the Tehran Stock Exchange andIts mediating role is confirmed.The results indicate thatwith increasing social responsibility, the performance of companies is greatly improved. Auditors will use these findings to play a better role in social responsibility and managers to select better economic performance criteria.
مدلسازی پویای برآورد نسبت بهینه پوشش ریسک سکه طلا با استفاده از قراردادهای آتی زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
5 - 37
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاشی است در جهت معرفی یک الگوی مطلوب برای مدلسازیِ پویایِ برآوردِ نسبت بهینه پوشش ریسک سکه طلا. با توجه به منحصربفرد بودن ایران در زمینه تولید و عرضه زعفران و ضعف در بخش بازرگانی این محصول، لازم بود این محصول از طریق بورس کالای ایران عرضه شود. پس از ارائه گواهی سپرده زعفران در سال 1396در بورس کالای ایران، در سال 1397 قراردادهای آتی زعفران در بورس کالای ایران تعریف شد. از سوی دیگر، بازار قراردادهای آتی سکه طلا با توجه به تلاطم بازار سکه طلا در سال 1397 متوقف گردید. لذا با توجه به اهمیتِ موضوعِ برآورد پوشش ریسک در بازارهای مالی، در این پژوهش به مدلسازیِ برآورد نسبت بهینه پوشش روزانه ریسک سکه طلا با توجه به قراردادهای آتی زعفران از ابتدای خردادماه سال 1397 تا پایان مهرماه سال 1398، از طریق توابع کاپولا و تجزیه موجک و ترکیب این دو مدل پرداخته شده است. نتایج بررسی با توجه به رویکردهای ایستا و متغیر زمانی نشان می دهد که بازار آتی زعفران توانایی برآورد نسبت پوشش ریسک بازار نقدی سکه طلا را دارا بوده و سرمایه گذاران می توانند از این بازار جهت پوشش ریسک خود استفاده نمایند؛ ضمن آنکه لحاظ وابستگی ساختاری بر اساس توابع کاپولا و تجزیه موجک، موجب برآورد نسبت بهینه مناسب تری از پوشش در افق های زمانی میان مدت و بلندمدت می گردد.
فراتحلیل (متاآنالیز) گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، اجرای فراتحلیل رابطه گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام می باشد. در فضای مطالعات علمی گر چه ممکن است انتظار بر این باشدکه گرایش احساسی سرمایه گذاران بر بازده سهام تاثیر دارد ولی نتایج مطالعات با تنا قضات و ناسازگاری هایی همراه می باشد. جهت یکپارچه سازی نتایج مطالعات مختلف در ارتباط بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام، در این پژوهش از روش شناسی فراتحلیل (متاآنالیز) که در زمره روش های کمّی آماری محسوب می شود استفاده خواهد شد. نتایج بررسی پژوهش های انجام شده پیرامون این رابطه، بیانگر آن است که این پژوهش های نامتجانس (نا همگن) می باشند. مطالعات ثبت شده شامل پایان نامه های(کارشناسی ارشد و دکتری) و مقالات علمی معتبرداخلی و خارجی به عنوان جامعه آماری تحلیل انتخاب شدند. بدین منظور ازمیان 134 مورد پژوهش، 72 مورد شرایط بررسی برای فراتحلیل را داشتند و مناسب تشخیص داده شدند. یافته ها نشان داد که بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد.
تبیین نقش فناوری بلاکچین در بهبود شفافیت و اعتماد در بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مشکلات بشر، امروزه بوسیله فناوری های نوین رفع می شود. در این میان در حیطه مالی، فناوری بلاکچین و رمزارزها چند سالی است که بیشتر مورد بحث قرار می گیرد. فناوری بلاک چین گامی بزرگ در محاسبات شفافیت یک دولت است و به نوعی شفافیت محاسباتی را در پی خواهد داشت و از سوی دیگر می تواند اعتماد بین دو یا چند گروه در یک قرارداد که یکدیگر را نمی شناسند، تضمین کند. مقاله حاضر نحوه عملکرد بلاک چین و دلیل استفاده ادارات از آن را بیان می نماید. همچنین مزایا و معایب بلاک چین، توصیف و نمونه هایی از کاربرد بلاک چین نشان داده خواهد شد. موردی که اهمیت دارد آن است که بلاک چین باید به شکل گسترده از دیدگاه مفهومی و فنی درک شود. تصمیم گیرندگان و شهروندان قبل از اجرای چنین فناوری که به کلی چشم انداز سیاسی و مالی را تغییر می دهد، باید آموزش ببینند. به رغم اینکه بلاک چین راه حل نهایی برای همه مسائلی نیست که دولت های جدید با آن دست به گریبانند، اما ماهیت امن و شفاف آن می تواند سبب افزایش به اشتراک گذاری اطلاعات بین سازمان های عمومی شود.
بررسی تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات بر رابطه بین سیاست های مالیاتی متهورانه و عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
49 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: سیاست های مالیاتی متهورانه به واسطه مبهم و پیچیده نمودن فضای اطلاعاتی موجب افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در سطح شرکت می گردد وافشای داوطلبانه می تواند منجر به کاهش رفتار فرصت طلبانه شرکت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد. بنابراین، پژوهش درصدد است که اثر تعدیل کنندگی افشای داوطلبانه اطلاعات بر رابطه بین سیاست های مالیاتی متهورانه و عدم تقارن اطلاعاتی موردبررسی قرار دهد. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 174 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391-۱۳۹۷ موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها، از روش تجزیه وتحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست های مالیاتی متهورانه و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. افزون بر آن، یافته ها بیانگر این است که افشای داوطلبانه اطلاعات بر رابطه بین سیاست های مالیاتی متهورانه و عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معناداری ندارد. نتیجه گیری: برنامه ریزی مالیاتی از طریق صرفه جویی مالیاتی، ارزش شرکت را افزایش می دهد اما اگر این برنامه ریزی بیش ازحد متهورانه باشد ممکن است به نزول شرکت منجر شود، و این موضوع منجر به ارتباط غیر مؤثر با سهامداران و بستانکاران شرکت می شود؛ و در این شرایط مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر خودنمایی می کند. از طرفی انتظار می رود مدیران به منظور کاهش اثرات منفی صورت های مالی پیچیده و محیط اطلاعاتی از افشاگری داوطلبانه استفاده کنند، اما در شرایط ایران به جهت کارا نبودن بازار سرمایه و از طرفی محدود بودن اقلام افشای داوطلبانه اطلاعات توسط شرکت ها، کیفیت افشای داوطبانه اطلاعات لزوماً آنچنان نیست که تأثیر معناداری مشاهده گردد.
Identifying and Ranking the Factors Affecting Customer Financial Behavior Using Multi-Criteria Decision Making Technic (TOPSIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Customer relationship and recognition of the customer financial behaviour are considered as important strategic factors involved in successful performance of the banks. So, identifying these factors and prioritizing them help to make better decisions to complete the value chain of the banks’ financial services, especially in development banks that tend to have midterm and long-time presence in financial markets. So, the present research aims to identify and prioritize the mentioned factors in Bank of Industry and Mine as one of the main development banks of Iran. The present research has been performed in two phases. In the first stage, or qualitative part, In the first stage, during the review of the literature and the opinions of banking experts, the relevant indicators were identified. In the second stage, or quantitative part, the statistical data of variables in the period of 2012-2017 was collected. Then, the identified factors were prioritized by multi-criteria decision making in TOPSIS solver software. According to the findings, environmental factors are the main indicators affecting the bank customers’ financial behaviour. The most important customer-related factor was the definite profit paid to the customer; the most important bank-related factor was credit risk; and the most important environmental factor was economic growth.
تأثیر اهرم عملیاتی برآوردی و اهرم عملیاتی قراردادی بر حق الزحمه حسابرسی: باتأکیدبر نقش تعدیل کنندگی مالکیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 140
حوزههای تخصصی:
اگرچه اهرم در مدل های قیمت گذاری همواره به عنوان شاخص ریسک مطرح بوده، منشأ اهرم و تأثیر ساختار مالکیت بر آن مورد توجه قرار نگرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی اثرات نامتقارن انواع اهرم عملیاتی شامل اهرم عملیاتی قراردادی و برآوردی در مقابل اهرم مالی بر حق الزحمه حسابرسی و همچنین بررسی تأثیر تعدیل کنندگی مالکیت نهادی بر این روابط می پردازد. بدین منظور، داده های 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال 1392 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم اهرم مالی و رابطه معکوس اهرم عملیاتی (متأثر از اهرم عملیاتی قراردادی) با حق الزحمه حسابرسی است. به علاوه، مالکیت نهادی اثر اهرم مالی بر حق الزحمه حسابرسی را کاهش می دهد و موجب افزایش اثرات اهرم عملیاتی بر حق الزحمه حسابرسی می شود . اگرچه، نقش تعدیل کنندگی مالکیت نهادی بر رابطه بین اهرم عملیاتی قراردادی و برآوردی با حق الزحمه حسابرسی رد می شود. یافته ها درمجموع بیانگر نقش متفاوت اهرم های مالی و عملیاتی در تبیین حق الزحمه حسابرسی است.
تدوین الگویی برای شناسایی عوامل موثر بر ورشکستگی شرکت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
227 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه مدلی برای شناسایی عوامل مؤثر بر ورشکستگی شرکت ها در ایران بوده است. جامعه آماری در مرحله کیفی 15 نفر از خبرگان در سه گروه 5نفره و برای نهایی نمودن سوالات پرسشنامه و در مرحله کمی 191 نفر از اساتید دانشگاه و کارشناسان دادگستری بصورت تصادفی انتخاب و نظراتشان تحلیل شد. از 39 سوال پرسشنامه استفاده شده در این پژوهش با استفاده از روش دلفی 37 سمارکووال نهایی شده است . سپس از روش معادلات ساختاری و تایید عاملی استفاده شد تا تحلیل جامعی از تاثیر متغیرهای مکنون واجزای سازنده آنها بر ورشکستگی شرکتها در ایران صورت گیرد . یافته های پژوهش نشان می دهند، پنچ عامل خطاهای مدیریتی، اعمال مجرمانه، بحران های محیطی، خطاهای حسابداری و عامل حوادث (طبیعی وغیر طبیعی) ابعاد اصلی مدل را تشکیل داده و بر وقوع ورشکستگی شرکتها موثر هستند. بنابراین بهره گیری از روش های نوین مدیریت در سطوح مختلف شرکت ها ابتدا در جهت جلوگیری از بروز عوامل ورشکستگی و در درجه دوم در جهت مهار و برون رفت از ورشکستگی شرکت ها سودمند خواهد بود.
تأثیر معنویت در محیط کار بر رفتارهای ناکارآمد حسابرسی و کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت خدمات فراهم شده توسط حسابرسان تا حد زیادی به رفتارهای حسابرسان در حین انجام وظایفشان بستگی دارد. بر این اساس، شرایط رفتار ناکارامد حسابرسی به خودی خود اتفاق نمی افتد، بلکه حداقل تحت تاثیر معنویت در محیط کار قرار می گیرد. حسابرس در انجام وظایف حرف ه ای خود باید حداقل استانداردها را رعایت و به اجرای حرفه ای اخلاقیات متوسل شود تا کیفیت حسابرسی را حفظ نماید. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر معنویت در محیط کار بر رفتارهای ناکارامد حسابرسی و کیفیت حسابرسی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی - پیمایشی است که به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده گردیده است. پایایی ابزار اندازه گیری نیز به روش ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن نیز با تحلیل عاملی تاییدی، مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1398، بوده است که از بین آنها طبق فرمول کوکران 137، نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، نشان می دهد معنویت در محیط کار بر رفتارهای ناکارامد حسابرسی تاثیر منفی و بر کیفیت حسابرسی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. به عبارتی، یک کارمند راضی که نیازهای معنوی او تکمیل شده است، اثری در رفتارهای ناکارامد شرکت ندارد، بلکه، در عوض گرایش دارد یک رفتار کارامدتر و بهتر از خود بروز دهند. همچنین، معنویت در محیط کار، بخشی از یکپارچگی ارزش های اخلاقی است که عامل کنترل کننده محیط و بهبود کیفیت حسابرسی، است.
تأثیر معاملات با اشخاص وابسته بر ناتوانی حسابرس در کشف تقلب شرکت ها با استفاده از تجزیه وتحلیل سطح حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
207 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش بررسی تأثیر معاملات با اشخاص وابسته بر ناتوانی حسابرس در کشف تقلب شرکت ها با استفاده از تجزیه وتحلیل سطح حسابرسان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. به منظور گردآوری ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شد. روش این تحقیق از نوع توصیفی و مبتنی بر داده های ترکیبی بود و برای بررسی میان متغیرهای مستقل و وابسته آن از روش آماری رگرسیون استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال 1387 تا سال 1397 بود. با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 97 شرکت به عنوان حجم نمونه آماری موردمطالعه قرار گرفت. تجزیه وتحلیل و پردازش داده ها با بهره گیری از نرم افزار Eviews9 و آزمون های آماری (رگرسیون لجستیک) صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که در شرکت هایی که معاملات با اشخاص وابسته زیاد صورت گرفته است، احتمال جریمه (ناتوانی)حسابرس بالا است. به عبارت دیگر معاملات با اشخاص وابسته باعث افزایش احتمال ناتوانی حسابرس (قصور حسابرسی ناشی از تقلب در شرکت) می شود.
عینیت گرایی در حسابداری
حوزههای تخصصی:
همه رشته های علوم اجتماعی از جمله حسابداری را می توان با توجه به مفروضات مرتبط با ماهیت علم و بر اساس دیدگاه مبتنی بر قضاوت عینی یا ذهنی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، مساله عینیت و عینیت گرایی با کنکاش دیدگاه اندیشمندان به بسط متون در این زمینه می پردازد. این پژوهش از لحاظ روش، مروری و به ارزیابی پژوهش هایی که در گذشته انجام شده می پردازد. نتایج پژوهش حاضر موید این مطلب است که واکاوی عینیت، شناخت مناسبی از ابعاد ذهنی و عینی حسابداری را به همراه دارد. برخی از نظریه پردازان حسابداری با به کارگیری دیدگاه های موجود در فلسفه در پی پاسخ به این موضوع چالش برانگیز بوده اند. در این نوشتار با به کارگیری دیدگاه بازنماگرایی به ارائه عینیت گرایی در حسابداری مبتنی بر باورهای فلسفی پرداخته می شود.
بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی که به جدایی مالکیت از مدیریت شرکت ها اشاره دارد، مدیران و به خصوص مدیران عامل که در راس هرم مدیریت قرار دارند، تصمیمات مهم عملیاتی را اتخاذ می کنند که بر اهرم مالی شرکت تأثیر به سزایی دارد. لذا با افزایش قدرت مدیرعامل، احتمال دارد تصمیمات به صورت فردی گرفته شود و اهرم مالی دچار نوسانات و تغییرات بیشتری گردد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل و اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 پرداخته است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و فرضیه های پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر رهیافت داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفتند که نتایج نشان داد تصدی مدیر عامل و مالکیت مدیر عامل بر اهرم مالی تأثیر منفی و دوگانگی وظیفه مدیر عامل بر اهرم مالی تأثیر مثبت دارد. همچنین، در آزمون تحلیل حساسیت یک معیار کلی برای قدرت مدیر عامل در نظر گرفته شد و نتیجه نشان داد قدرت مدیر عامل بر اهرم مالی تأثیر منفی دارد.
بررسی تاثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر نوسانات نامتعارف بازده سهام
حوزههای تخصصی:
نوسانات نامتعارف بازده ناشی از ریسک نوسانات بازده خاص شرکت ها که عمدتاً ناشی از اقدامات شرکت و مستقل از حرکت کلی بازار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه قابلیت مقایسه صورت های مالی و نوسانات نامتعارف بازده سهام است. همچنین نقش تعدیل گری دو متغیر خطای پیش بینی تحلیل گران و کیفیت گزارشگری مالی به عنوان ابعاد محیط اطلاعاتی بر این رابطه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 76 شرکت برای سال های 1392 تا 1398 به روش غربالگری انتخاب گردید. برای سنجش نوسانات نامتعارف بازده سهام از دو مدل بازار و مدل فاما و فرنچ استفاده گردید. برای اندازه گیری متغیر قابلیت مقایسه نیز از مفهوم پدیده های اقتصادی دی فرانکو بهره گرفته شد. برای آزمون فرضیه ها از روش های همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و نوسانات نامتعارف بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این است که خطای پیش بینی تحلیل گران می تواند نقش تعدیل گر در رابطه بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و کاهش نوسانات نامتعارف بازده سهام ایفا کند. در نهایت مشخص شد که کیفیت گزارشگری مالی می تواند رابطه بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و نوسانات نامتعارف بازده را تحت تاثیر قرار دهد.
رابطه دوره تصدی و چرخش حسابرسان مستقل با گزارش نقاط ضعف بااهمیت کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
125 - 150
حوزههای تخصصی:
مطابق با مقررات و ضوابط موجود، به نظر می رسد حسابرسان مستقل شرکت می توانند نقش قابل ملاحظه ای در کشف و افشای نقاط ضعف بااهمیت کنترل های داخلی داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی دوره تصدی و چرخش حسابرسان مستقل (در سطح موسسه و شریک) و با نقاط ضعف بااهمیت کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1398 می باشد و روش تجزیه و تحلیل داده ها رگرسیون لجستیک می باشد. نتایج نشان می دهد بین دوره تصدی حسابرس مستقل (در سطح موسسه و شریک) باافشای نقاط ضعف بااهمیت کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی در گزارش حسابرس مستقل، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین چرخش مؤسسه حسابرسی با افشای نقاط ضعف بااهمیت جدید کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی در گزارش حسابرس مستقل، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اما بین چرخش شریک موسسه حسابرسی با افشای نقاط ضعف بااهمیت جدید کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی در گزارش حسابرس مستقل، رابطه معنی داری مشاهده نگردید.
Comparability of Financial Reports and Negative Skewness of firm-Specific Monthly Returns: Evidence from Iranian firms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to investigate the relationship between comparability of financial reports and negative coefficient of skewness of firm-specific monthly returns. In this study, to measure the financial statements comparability, De Franco et al. (2012) model is employed. Sample includes the 425 firm-year observations from companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2013 to 2017 and research hypothesis was tested using multivariate regression model based on panel data. The results indicate that financial statements comparability mitigates negative skewness of stock return. Our findings are robust to alternative measure of stock price crash risk, individual analysis of the research hypothesis for each year and endogeneity concern. The current study is almost the first study which has been conducted in emerging capital markets, so the findings of the study not only extend the extant theoretical literature concerning the stock price crash risk in developing countries including emerging capital market of Iran, but also help investors, capital market regulators and accounting standard setters to make informed decisions
ردیابی شاخص با استفاده از معیار ارزش در معرض ریسک شرطی ترکیبی دو دنباله ای در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
545 - 563
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از استراتژی های سرمایه گذاری، مدیریت غیرفعال است که یک شاخص یا پرتفوی با وزن بازار را دنبال می کند. هدف از این نوع مدیریت، حداقل سازی کارمزدهای سرمایه گذاری و جلوگیری از عواقب نامطلوب پیش بینی نادرست آینده است. مدیریت فعال پرتفوی، به دنبال جلوزدن از بازده شاخص است، در حالی که مدیریت غیرفعال، به دنبال دستیابی به بازده و ریسک متناسب با شاخص است. ردیابی شاخص، نوعی استراتژی سرمایه گذاری غیرفعال در بازار سرمایه محسوب می شود و هدف آن، تشکیل پرتفوی ای از سهم های یک شاخص است که بتواند عملکرد شاخص را بازسازی کند، بدون آنکه از تمامی دارایی های تشکیل دهنده آن شاخص خریداری شود. در این پژوهش، هدف ردیابی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران است. روش: در این پژوهش، با استفاده از مدل ارزش در معرض ریسک شرطی ترکیبی دو دنباله ای (مدل اصلی) به تشکیل پرتفوی بهینه ردیاب شاخص پرداخته و عملکرد آن بررسی می شود. نمونه بررسی شده داده های هفتگی طی بازه زمانی ۰۱/۰۱/۱۳۹۰ تا ۲۹/۱۲/۱۳۹۶ است. برای ارزیابی مدل، داده ها به ۲۶ پنجره زمانی، شامل ۵۲ داده داخل نمونه و ۱۲ داده خارج از نمونه دسته بندی شد. یافته ها: نتایج صحت بازسازی عملکرد شاخص حاکی از آن است که پرتفوی های حاصل شده از مدل اصلی، در بازسازی عملکرد شاخص موفق عمل کرده اند. همچنین نتایج آزمون نسبت اطلاعاتی و خطای ردیابی نشان می دهد که میان مدل اصلی و مدل رقیب تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: در این پژوهش با استفاده از یک مدل برنامه ریزی ریاضی خطی، به تشکیل پرتفوی های ردیابی شاخص پرداخته شد. نتایج نشان داد با اینکه مدل اصلی در ردیابی شاخص موفق عمل کرده است، به لحاظ کاهش خطای ردیابی و افزایش نسبت اطلاعاتی، از مدل قدر مطلق انحرافات برتر نیست.